مطالب مرتبط با کلیدواژه

مراتب خودآگاهی


۱.

بررسی و تحلیل خاستگاهها و نتایج تقسیم علم به بسیط و مرکب در فلسفه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علم بسیط علم مرکب علم فطری علم مادیات مراتب خودآگاهی ناخودآگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۹
از نظر ملاصدرا علم بسیط یعنی کسی چیزی را بداند ولی نسبت به این علم خود و نسبت به متعلَّق آن آگاهی نداشته باشد و علم مرکب یعنی علم به چیزی همراه با آگاهی به این علم و متعلَّق آن. در این مقاله در مقام کشف و گردآوری از روش تحلیل اسنادی و در مقام داوری از روش تحلیل مفهومی و تحلیل عقلی مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی استفاده شده است. هدف مقاله حاضر پاسخ به این سوال است که علم بسیط و مرکب چیست و خاستگاهها و همچنین ظرفیتهای این تقسیم کدامند. یافته های مقاله حاضر عبارتند از اولا: هر چند این تقسیم از ابداعات ملاصدرا است اما ریشه های آن را می توان در اندیشه ابن سینا و به طور خاص تمایز بین شعور و شعور بالشعور در فلسفه وی جستجو کرد. در بخش ظرفیتها نیز این تقسیم دارای ظرفیتها و قابلیتهای فراوان برای تبیین برخی از مهمترین مباحث فلسفی از جمله بحث فطرت، بحث علم مادیات است. همچنین این تقسیم بستر لازم را جهت انجام مطالعات فلسفی تطبیقی در برخی از حوزه های مرتبط با علوم شناختی و فلسفه ذهن از جمله بحث خودآگاهی و بحث ناخودآگاه فراهم می کند
۲.

رابطه بین خودآگاهی و آگاهی به غیر با نظر به رویکردهای نوین در فلسفه ذهن و علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآگاهی آگاهی به غیر مراتب خودآگاهی بدنمندی رویکرد توسعه ای (تکاملی) به خودآگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۷
امروزه بحث از خودآگاهی به عنوان یکی از انواع بنیادین آگاهی، در حوزه علوم شناختی و فلسفه ذهن مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بحث خودآگاهی به منزله محوری است که حول آن سؤالات چندی شکل گرفته است. یکی از مهم ترین این سؤالات این است که آیا خودآگاهی مقدم بر آگاهی به غیر یعنی جهان پیرامون و انسان های دیگر است یا خودآگاهی امری است که در ضمن آگاهی به غیر و همراه با آن شکل گرفته و تکامل می یابد. در پاسخ به این سؤال دو دیدگاه متفاوت در تقابل یکدیگر وجود دارند. یکی دیدگاهی که قائل است خودآگاهی امری ذاتی است که بدون هیچ واسطه ای از بدو تولد برای انسان حاصل است که معمولاً از آن با نام دیدگاه سنتی (دکارتی) یاد می شود و دیگری دیدگاهی که امروزه در حوزه علوم شناختی و فلسفه ذهن رواج پیدا کرده که بر اساس آن خودآگاهی امری اکتسابی است که از طریق ارتباط با جهان و انسان ها دیگر بسط و تکامل می یابد. از طرفداران دیدگاه اول می توان به ابن سینا و دکارت اشاره کرد و از جمله قائلین دیدگاه دوم نیز می توان به کسانی چون کریگل، بیکر، داماسیو و راچت اشاره کرد. از مهم ترین نقدهای وارد بر دیدگاه اول می توان به عدم تطابق این دیدگاه با شواهد تجربی و عدم توجه به مراتب متفاوت خودآگاهی و سیر تکاملی آن اشاره کرد. و از مهم ترین نقدهای وارد بر دیدگاه دوم می توان وجود ابهام در مبانی هستی شناختی این دیدگاه از جمله ابهام در چیستی و حقیقت «خود» و همچنین فقدان مبانی فلسفی لازم جهت تبیین چگونگی سیر تکاملی حقیقت «خود» و به تبع آن خودآگاهی را ذکر کرد. اما به نظر نگارندگان در مجموع دیدگاه دوم به دلایل ذیل دیدگاه قابل دفاع تری است. الف. تطابق با شواهد تجربی؛ ب. جامعیت دیدگاه دوم در مقایسه با دیدگاه اول؛ ج. توجه به نقش ارتباط با جهان و دیگران در شکل گیری و تکامل خودآگاهی؛ ج. توجه به نقش بدن و بدنمندی در خودآگاهی.