مطالب مرتبط با کلیدواژه

تایلر


۱.

اعتیاد و دیگربودگی: مطالعه جامعه شناختی فیلم دارکوب از منظر آلوده انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر آلوده جمعیت های آلوده انگاشته ژولیا کریستوا تایلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۸۷
دارکوب (1396) فیلمی به کارگردانی بهروز شعیبی است که تأثیر اعتیاد را در برساخته شدن هویت فردی و اجتماعی شخصیت اصلی فیلم، مهسا، به تصویر می کشد. در طول فیلم، اعتیاد مهسا باعث می شود که اطرافیانش او را فردی انزجارآور و گونه ای از آلودگی اجتماعی محسوب کنند و به تحقیر و طرد او بپردازند؛ ازاین رو، شخصیت مهسا و چگونگی برساخته شدن هویت اجتماعی او از دیدگاه آلوده انگاری قابل بررسی است. ساختار روایی دارکوب را می توان دارای دو سطح از آلوده انگاری دانست؛ سطح نخست، به برساخته شدن شخصیت مهسا به عنوان «امر آلوده» اجتماعی دلالت می کند و سطح دوم، ارتباط او با جمعیت های آلوده انگاشته و چگونگی شکل گیری آن ها را نشان می دهد؛ به همین دلیل، در این مقاله از تلفیق دو رویکرد موجود در نظریه آلوده انگاری، یعنی رویکردهای روان شناختی و جامعه شناختی، برای بررسی ماهیت اعتیاد به عنوان آلودگی اجتماعی و معتاد به عنوان «امر آلوده» استفاده می شود. این دو رویکرد دارای مؤلفه های مشترکی همچون «دیگربودگی امر آلوده»، «برساخته شدن گفتمانی آن» و «سیالیتش در مرزهای سوژه» هستند. با استفاده از این سه مؤلفه، چگونگی شکل گیری فرد معتاد به عنوان «امر آلوده» و ارتباط این برساخته آلوده انگاری با تشکیل «جمعیت های آلوده انگاشته» و جغرافیای فرهنگی مربوط به آن ها بررسی می شود. در این مقاله مشخص می شود که سه مؤلفه مشترک در دو رویکرد آلوده انگاری نه تنها عواملی برای برساختن فرد به عنوان «امر آلوده» هستند، بلکه منجر به تشکیل جمعیت های آلوده انگاشته و مناطق حاشیه ای آلوده می شوند.
۲.

مقایسه دیدگاه تایلر و مارت در باب صورت آغازین دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تایلر مارت دین شناسی آنیمیسم آنیماتیزم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
این مقاله، به روش توصیفی و تحلیلی است و به بررسی مقایسه ای رویکرد دین شناختی تایلر و مارت، دو انسان شناس دین می پردازد. هرچند هر دو انسان را نقطه شروع و منشأ شکل گیری تجربه دینی معرفی می کنند، رویکرد تایلر در تعریف و تبیین دین عقل گرایانه و رویکرد مارت عاطفه گرایانه است. تایلر در تعریف دین بر باور تأکید کرده است و نخستین صورت دینی انسان را آنیمیسم می داند؛ در صورتی که مارت بر مؤلفه های روان شناختی احساس تأکید کرده و با بیان اینکه فعالیت های دینی و مناسک بر باورداشت ها و عقاید مقدم بوده است و در عواطف انسان ریشه دارد، نظریه جدیدی به نام «آنیماتیسم» یا تجربه مانا را درباره صورت نخستین دین ارائه می دهد. مارت با رد تعریف تایلری موجود از دین، مبنی بر اعتقاد به موجودات روحانی، به تعریف حداقلی خود از دین پرداخت که شامل فرمول تابو - مانا است که تابو جنبه منفی و سلبی ماوراءالطبیعه و مانا جنبه مثبت و ایجابی آن است. مارت از متعلق آگاهی دینی به مانا یا امر قدسی تعبیر می کند. مانا احساس حضور یک قدرت یا نیروی شگفت انگیز و رمزآمیز است که گوهر دین ابتدایی را تشکیل می دهد. احساس مانا آمیزه ای از هراس، اعجاب و جاذبه در انسان ایجاد می کند که موجب هیبت او می شود و نشان دهنده انقیاد، تسلیم و سرسپردگی است که با حیرت، امیدواری و حتی عشق همراه است. درواقع، هیبت در ارتباط انسان با ماوراءالطبیعه شکل می گیرد و ماوراءالطبیعه نیز چیزی به جز مانا نیست.