مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
تحلیل روند
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
832 - 855
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل نقش پلتفرم های دیجیتال در بهبود فرایندها، داده ها و ارتباطات کسب وکار است. در این راستا، مطالعه حاضر، به دقت به بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم این پلتفرم ها بر ساختارهای سازمانی و عملکردهای تجاری پرداخته است. هدف از این تحلیل، فهمیدن این است که چگونه تکنولوژی های دیجیتال، می توانند به تسهیل نوآوری و توسعه مدل های کسب وکار نوین کمک کنند و چه چالش ها و فرصت هایی را برای سازمان ها فراهم آورند. این پژوهش با تمرکز بر یک چارچوب دیجیتال مشخص، نحوه استفاده از پلتفرم های دیجیتالی را در سطوح مختلف سازمانی بررسی می کند و به توضیح این موضوع می پردازد که چگونه این پلتفرم ها می توانند به افزایش بهره وری و کارایی در فرایندهای کاری کمک کنند. علاوه براین، پژوهش به دنبال درک بهتری از چگونگی بهره مندی سازمان ها از فرصت های نوآورانه ایجاد شده توسط پیشرفت های فناوری دیجیتال است، با تأکید بر اینکه چگونه می توان از این فرصت ها، برای بهبود تعاملات مشتری و استراتژی های بازاریابی استفاده کرد.
روش: این پژوهش از روش دلفی خبرگانی برای شناسایی و تجزیه وتحلیل پیشران های کلیدی استفاده کرده است. روش دلفی یک تکنیک سیستماتیک است که به منظور جمع آوری و هم سوسازی نظرهای متخصصان، از طریق چندین دوره پرسش و پاسخ بدون تعامل مستقیم بین آن ها به کار می رود. این روش به پژوهشگر اجازه می دهد تا داده ها و اطلاعات جامعی را از خبرگان مختلف جمع آوری کند و به تحلیل عمیق تر و بی طرفانه تری دست یابد. همچنین، این مطالعه از نرم افزار تحلیلی میک مک استفاده کرده است تا تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پیشران های شناسایی شده را بررسی کند. نرم افزار میک مک ابزار قدرتمندی برای بررسی روابط متقابل و تعیین سطوح نفوذ و تأثیرپذیری بین عناصر مختلف در یک سیستم است. با استفاده از این تکنیک، پژوهشگر می تواند نقشه ای از پویایی های بین پیشران ها را ارائه دهد و به تشخیص نقاط کلیدی برای مداخله و بهینه سازی بپردازد. علاوه براین، تحلیل روند و رویکردهای شهودی به کار رفته در این پژوهش، به درک عمیق تری از روندهای آینده و عدم قطعیت های مرتبط با آن ها کمک می کند. این بخش از مطالعه شامل بررسی دقیق تغییرات محیطی و اقتصادی می شود که می تواند بر کسب وکارها تأثیر چشمگیری داشته باشد. با استفاده از تحلیل های شهودی، پژوهش به دنبال پیش بینی تغییرات پیچیده در بازار و محیط کسب وکار است که بر تصمیم گیری های استراتژیک سازمان ها تأثیر می گذارد.
یافته ها: یافته های این پژوهش تأکید می کنند که پلتفرم های دیجیتال، در دسترسی به داده های بزرگ و انجام تحلیل های هوشمندانه داده ها نقش محوری دارند. استفاده از این پلتفرم ها به سازمان ها اجازه می دهد تا از داده های خام، به طور مؤثرتری استفاده کنند و از تکنیک های پیشرفته ای مانند یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، برای استخراج اطلاعات اجراشدنی بهره ببرند. این فرایند به سهم خود، سبب شکل گیری و توسعه مدل های کسب وکار نوین و پایدار می شود که می توانند به بهبود کارایی و افزایش سودآوری کمک کنند. علاوه براین، تطابق و انعطاف پذیری در برابر تغییرات فناوری دیجیتال، به عنوان عوامل حیاتی در بهره مندی از فرصت های نوآورانه شناسایی شده اند. سازمان هایی که قادرند تکنولوژی های جدید را انتخاب و آن ها را سریع اجرا کنند، می توانند به طور مؤثری در بازار رقابت کنند و پیشتاز باشند. این انعطاف پذیری نه تنها به حفظ رقابت پذیری کمک می کند، بلکه به توانایی سازمان در پاسخ به نیازها و انتظارات مشتریان در حال تحول نیز می افزاید. یافته ها همچنین نشان داده اند که تعامل میان تکنولوژی های دیجیتال و استراتژی های کسب وکار می تواند به توسعه محصولات و خدمات نوآورانه تر که به طور خاص برای جلب رضایت مشتریان طراحی شده اند، منجر شود.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر بر اهمیت توسعه قابلیت های دیجیتالی و ایجاد مدل های کسب وکار انعطاف پذیر و مقاوم در برابر تغییرات در عصر دیجیتال تأکید می کند. این مطالعه نشان می دهد که برای دستیابی به موفقیت در فضای کسب وکار مدرن، سازمان ها باید استراتژی هایی را پیاده سازی کنند که نه تنها به آن ها امکان می دهد تا با سرعت به تغییرات تکنولوژیکی واکنش نشان دهند، بلکه به آن ها این قدرت را می دهد که از این تغییرات برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار استفاده کنند. این پژوهش همچنین راهنمایی هایی را برای تصمیم گیرندگان و مدیران کسب وکار ارائه می دهد تا با استفاده از داده های بزرگ و تحلیل های هوشمندانه، به بهینه سازی عملیات و افزایش کارایی درون سازمانی بپردازند. استفاده مؤثر از تکنولوژی های پیشرفته می تواند به سازمان ها کمک کند تا دیدگاه های جدیدی به بازارهای هدف خود داشته باشند و به شناسایی فرصت های جدید کسب وکار بپردازند که پیش از این، دست نیافتنی به نظر می رسیدند. علاوه براین، تأکید می شود که سازمان ها باید به طور مداوم به آموزش و توسعه منابع انسانی خود بپردازند تا کارکنان بتوانند با تکنولوژی های نوین همراه شوند و از آن ها به نحو احسن استفاده کنند. این امر مستلزم ایجاد فرهنگی است که نوآوری و یادگیری مستمر را در هر سطح از سازمان تشویق کند و به کارکنان اجازه دهد تا در محیطی تحریک آمیز و پشتیبان کننده رشد کنند.
تهدیدشناسی سیاست گذاری دفاعی- امنیتی ج.ا.ایران در چارچوب تحلیل روندها و رویدادهای فرهنگی - اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
135 - 162
حوزههای تخصصی:
در محاسبه قدرت دفاعی- امنیتی، مؤلفه های فرهنگی و آداب اجتماعی دارای عیار و ارزش قابل محسوسی هستند و نقش انکارناپذیری را در شکل دهی به سیاست های دفاعی-امنیتی دارند. براین اساس، بنیان اصلی پژوهش حاضر این مسئله است که متأثر از روندها و رویدادهای حوزه فرهنگی- اجتماعی چه تهدیدهایی حوزه سیاست گذاری دفاعی- امنیتی ج.ا.ایران تهدید می کند؟. برای پاسخ به این مسئله، در این پژوهش تلاش شده به صورت کیفی و با نگاه آسیب شناسانه و رویکرد تحلیلی- اکتشافی(آینده پژوهانه) در قالب الگوی تحلیل روند و تحلیل ماتریسSWOT، روندها و رویدادهای فرهنگی- اجتماعی که سیاست گذاری دفاعی- امنیتی را تهدید می کند، شناسایی و راهبردهای لازم ارائه گردد. در این راستا از مطالعه کتابخانه ای و روش میدانی(مصاحبه) در جمع آوری داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به واسطه برخی آسیب ها و نارسائی های درونی و متأثر از فشارهای سیاسی و اقتصادی، برخی روندها و رویدادهایی در حوزه فرهنگی- اجتماعی در حال ظهور و بروز است که تهدیداتی را برای سیاست گذاری دفاعی – امنیتی ج.ا.ایران در حوزه سیاست تأمین نیروی انسانی، نظام تصمیم گیری، دفاع مردم پایه، سیاست اطلاعاتی- امنیتی و امنیت داخلی، تضعیف وتغییر مرجعیت ها، و سیاست مقابله با تهدیدات نرم در پی دارد.
ارزیابی تغییرات زمانی-مکانی رطوبت خاک در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات محیطی ناشی از تغییرات طبیعی و فعالیت های انسانی می تواند در میزان رطوبت خاک تأثیر بگذارد و زمینه کاهش آب خاک را فراهم آورد؛ از این رو در پژوهش حاضر برای ارزیابی تغییرات زمانی و مکانی رطوبت سطحی (2 تا 5 سانتی متری) خاک در عراق داده های رطوبت حجمی خاک با تفکیک 25/0 درجه ای و بازه زمانی روزانه در یک دوره سی ساله (1991-2020) از پایگاه داده های اقلیمی کوپرنیکوس برداشت شد. در این مطالعه برای ارزیابی روندهای زمانی و مکانی از آزمون های روند رگرسیون خطی و مان-کندال استفاده شد. بررسی ها نشان داد که رطوبت حجمی خاک در ماه های گرم کاهش و در ماه های سرد افزایش یافته است؛ به طوری که مقدار های رطوبت خاک در ماه های سرد بیش از دو برابر ماه های گرم است. ارزیابی روند سری زمانی ماهانه رطوبت حجمی خاک در عراق نشان داد که ماه های دوره سرد روند کاهشی داشته است. میانگین مکانی سالانه رطوبت حجمی خاک در عراق 164/0m3/m-3 برآورد شد. کمترین مقدار رطوبت حجمی خاک در جنوب عراق در مرز کویت (093/0m3/m-3) و بیشترین رطوبت حجمی خاک در منطقه پایکوهی شمال شرق عراق (24/0m3/m-3) است. مقدار رطوبت خاک در عراق از شمال به جنوب کاسته می شود. بررسی نقشه های روند نشان داد که بیشترین روندهای کاهشی به ترتیب در ماه های دی، بهمن و اسفند بوده است که در ماه های دوره گرم سال از وسعت پهنه های با روند کاهشی کاسته می شود. گستره جغرافیایی روندهای کاهشی روند شمال غرب–جنوب شرق داشته است و بیشتر در امتداد رودهای دجله و فرات و در اطراف دریاچه الرزازه و الثرثار مشاهده می شود. استان دیالی، میسان و به ویژه استان واسط در بیشتر ماه ها در معرض روندهای کاهشی رطوبت خاک قرار داشتند که این حکایت از در معرض خطر قرار داشتن این مناطق دارد. مناطقی که در معرض کاهش رطوبت خاک قرار داشته اند، بیشتر در معرض خطر تبدیل شدن به کانون های تولید گرد و غبار هستند. در پایان پژوهش به پژوهشگران پیشنهاد می شود که اقدام های حفاظتی مانند کاشت درختان خشکی پسند (نیاز آبی اندکی دارند) انجام شود تا از کاهش بیشتر رطوبت خاک جلوگیری شود.
تحلیل اقلیمی نوسانات طولانی مدت دید افقی در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
351 - 330
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی نوسانات طولانی مدت دید افقی در شمال غرب ایران، داده های ساعتی دید افقی ثبت شده در 7 ایستگاه منتخب در دوره 1951 تا 2020 اخذ شد. بعد از غربالگری داده ها، پراشیدگی زمانی میانگین دید افقی بررسی شد. ضریب خاموشی اتمسفر با استفاده از رابطه کشمایدر محاسبه شد؛ آزمون من-کندال روی میانگین سالانه و آماره ی Rdit روی داده های ساعتی دید افقی اجرا شد. سپس تغییرات درصد دیدهای خیلی خوب (کیلومتر 19<) نسبت به درصد دیدهای بد (کیلومتر 10>) محاسبه شد. نتایج حاکیست میانگین سالانه دید افقی در منطقه مورد مطالعه 13~ کیلومتر است. سه دوره نوسانی متفاوت در میانگین منطقه ای دید افقی شناسایی شد: دوره اول «دوره کاهش شدید» میانگین دید افقی (1951 تا 1985)؛ دوره دوم «دوره دید افقی پایین و ثابت» (1987 تا 2005)؛ و دوره سوم «دوره بهبود نسبی اخیر». میانگین منطقه ای دید افقی (ضریب خاموشی) با آهنگ 167/0- (0017/0) کیلومتر در سال روند کاهشی (افزایشی) معنی دار در سطح اطمینان 01/0 دارد. روند کاهشی معنی دار در همه ایستگاه های مورد مطالعه به استثنای ایستگاه اردبیل تأیید شد. میانگین Rdit در شمال غرب ایران در اوایل دهه ی 1950، 85/0~ بوده است در حالی که در دهه 1990 به حدود 3/0 کاهش یافته است. با وجود بهبود میدان دید افقی در دهه اخیر و رسیدن آن به حدود توزیع مرجع (شاخص ریدیت 5/0~)؛ اما همچنان روند کاهشی دید افقی اثبات شد. روند افزایشی دیدهای بد (از 5% به 25%) به همراه روند کاهشی دیدهای خیلی خوب (از 80% به 5%) حاکی از روند کاهشی دید افقی می باشد که اوایل دهه 1980 به عنوان نقطه شکست مشخص شد. پدیده مه-دود با 7/38% در کل دوره، تأثیرگذارترین پدیده هواشناسی در کاهش دید افقی بوده و در بین ایستگاه ها بیشترین (کمترین) تأثیرگذاری آن در تبریز و ارومیه (سقز و اردبیل) به ترتیب 63% و 5/56% (2/21%8/24%) بوده است.
آشکارسازی روند ابرناکی براساس داده های مشاهداتی و ماهواره ای در حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آشکارسازی تغییرات ابرناکی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه انجام شد. بدین منظور از داده های دیدبانی شده مقدار کلی ابر پنج ایستگاه منتخب برای دوره آماری 70 سال(2020 – 1951) و از محصول پوشش کلی ابرناکی (CFFCM) سنجنده مودیس استفاده و تحلیل روند ابرناکی با استفاده از تحلیل ریدیت برای اولین بار انجام شد. نتایج نشان دادند بیشترین درصد پوشش کلی ابرناکی به ترتیب متعلق به کلاسه های بدون ابر، ابری و نیمه ابری است. نتایج تحلیل ریدیت و من کندال به صورت سالانه و در فصول بهار، تابستان و زمستان روند منفی و در فصل پاییز به غیر از ارومیه، سقز و خوی روند منفی و کاهشی داشتند. در نتایج روند داده های ماهواره ای سنجنده مودیس نیز نتایج حاکی از روند منفی و کاهش غیر معنی دار ابرناکی در هر چهار ایستگاه به صورت سالانه و فصلی بوده به جز ایستگاه ارومیه که در هر چهار فصل و به صورت سالانه، روند مثبت و افزایش غیر معنی دار دارد. همچنین انطباق نتایج تحلیل ریدیت و داده های ماهواره ای سنجنده مودیس نیز دارای همسانی و مطابقت بوده، بدین طریق درستی نتایج به دست آمده از تحلیل ریدیت نیز اثبات گردید.
اثربخشی روان درمانگری مبتنی بر بن مایه تعارضی ارتباط در تحول یافتگی من و خودتخریب گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
143 - 160
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن سـودمندی مداخلـۀ روان درمانگـری مبتـنی بـر بن مایـه تعـارضی در ارتقـای تحول یافتـگی مـن و کاهـش خودتخریب گـری و طـرح پژوهـش شـبه تجربی بـا دو گـروه آزمایـش و گـواه بـود. جامعـة آمـاری دانشـجویان دانشـگاه تهـران و شـهید بهشـتی بـود کـه نمـرة آن هـا در نســخۀ فــارسی سیاهــۀ افســردگی بــک (دابســون و محمدخــانی، 2007) نشــانگر افســردگی متوســط و شــدید بــود. نمونه بــرداری به صــورت هدفمنــد و براسـاس معیارهـای ورود و خـروج بـرای گـروه آزمایـش و گـواه 12 نفـر بـود. بـرای گـردآوری داده هـا مقیـاس خودتخریب گـری مزمـن (کلی و دیگـران، 1985)، آزمـون تکمیـل جملـه دانشـگاه واشـنگتن (منـرز و دورکیـن، 2001)، ویرایـش دوم سیاهـۀ افسـردگی بـک (1996) و زیر مقیـاس افسـردگی مقیـاس افسـردگی، اضطـراب، تنیـدگی (لوی بانـد و لوی بانـد، 1995) و زیر مقیـاس افسـردگی فهرسـت نشـانگان 90 مـادّه ای بـه کار رفتنـد. گـروه آزمایـش تحـت مداخلـۀ روان درمانگـری مبتـنی بـر بن مایـه تعـارضی به صـورت انفـرادی قـرار گرفتنـد. بـرای ارزیـابی آثـار درمـانی، ابتـدا، میانـه و انتهـای درمـان و یـک و سـه مـاه پـس از خاتمـه درمـان، هـر دو گـروه مـورد ارزیـابی قـرار گرفتنـد. داده هـا بـه روش تحلیـل واریانـس اندازه هـای مکـرر بـا تکـرار روی یـک عامـل تحلیـل شـدند. تحلیـل رونـد نشـان داد در گـروه آزمایـش روان درمانگـری مبتـنی بـر بن مایـه تعـارضی بـا حرکـت در مسیـر ارتقـای سـطح تحـول مــن، بــه کاهــش خودتخریب گــری (بــا دو شــاخص نمــرة مقیــاس خودتخریب گــری مزمــن و نشــانه های افســردگی) منجــر شــد. اســتفاده از روش هــای روان درمانگــری کــه ســازش یافتگی بیشــتر مــن را هــدف قــرار می دهنــد، به عنــوان روی آوردی مناســب در تقلیــل گرایش هــای خودتخریب گرانــه محــ سوب می ــ شود
تحلیل تطبیقی محتوا و روند حمایت مالی در لیگ برتر فوتبال ایران و اسپانیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
109 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق تحلیل تطبیقی محتوا و روند حمایت مالی در لیگ برتر فوتبال ایران و لیگ برتر اسپانیا ( لالیگا) بود که در چهار شاخص رسته ها، ثبات، حمایت و وابستگی حمایتی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و رویکرد آن انجام مطالعه تطبیقی از طریق تحلیل محتوا و و روند کمی بود. جامعه و نمونه آماری این تحقیق حامیان باشگاه های حاضر در لالیگای اسپانیا و لیگ برتر فوتبال ایران از سال های 2010 تا 2022 بود. کلیه داده ها از طریق کتابخانه ای جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از تفاوت آشکار در شاخص های مورد بین فوتبال ایران و اسپانیا بود. صنعت محبوب حمایتگر و با ثبات در فوتبال اسپانیا شرط بندی و بازی های آنلاین و در کشور ایران صنایع فولاد و خودروسازی بود. از نکات قابل توجه در یافته های تحقیق وابستگی شدید به دولت در میان رسته های حمایتی در فوتبال ایران بود که در مقایسه با فوتبال اسپانیا با توجه به حضور صد درصدی بخش خصوصی غیر عادی جلوه می نمود. به طور کلی تنوع بخشی به رسته های حمایتی، کمک به حفظ و ثبات حامیان، کمک به حضور بخش خصوصی در فوتبال و تقویت کسب و کارها و صنایع مرتبط با ورزش و فوتبال از جمله عوامل ضروری در راستای توسعه حمایت گری در فوتبال حرفه ای است که در این زمینه پیشنهاد می گردد.
بازنمایی و تحلیل روند مقالات برتر آلتمتریکس جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که با هدف بازنمایی و تحلیل روند مقالات برتر آلتمتریکس جهان و با بهره گیری از رویکردهای علم سنجی و آلتمتریکس انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 800 مقاله برتر از جنبه آلتمتریکس (منتشرشده در بازه زمانی 2013 تا 2020) است. برای گردآوری داده ها از پایگاه های «وب آو ساینس» و «آلتمتریکس» استفاده شد. در گام اول پژوهش، فهرستی از مقالات برتر به همراه داده های آلتمتریکس از سایت «مؤسسه آلتمتریکس» استخراج شد. سپس، به منظور تعیین وضعیت استنادی این مقالات، حوزه های موضوعی آن ها و نیز برای تعیین کشورهای سهیم در نگارش آن ها از داده های پایگاه اطلاعاتی «وب علوم» استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای «اکسل» و «اس پی اس اس» نسخه 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 45 درصد مقالات برتر در حوزه علوم چندرشته ای و 24درصد آن ها در حوزه علوم پزشکی منتشر شده اند. مجلات مهم در نگارش مقالات، نشریه «نیچر» با فراوانی 105 مقاله و سپس مجله «ساینس» با 74 مقاله هستند. ایالات متحده منتشرکننده بیش از نیمی از مقالات برتر جهان است و پس از آن انگلستان مقام دوم در جهان را داراست. در میان رسانه های اجتماعی، «توییتر»، «رسانه های خبری» و «مندلی» در رتبه های نخست تا سوم قرار دارند و روند آن ها در طول سال ها ی مورد تحقیق همواره افزایشی بوده است. میزان حضور مقالات برتر در «فیس بوک»، نسبت به سال های گذشته به شدت کاهش پیدا کرده است. این است که به نظر می رسد حضور در رسانه های اجتماعی پرطرفدارتر و تمرکز بر رسانه هایی که بیشتر مورد اقبال جامعه است، می تواند بر نمره آلتمتریک مقالات اثر بیشتری داشته باشد و رسانه هایی که به تدریج جایگاهشان در این موضوع کم رنگ شده، تأثیر کمتری بر نمره آلتمتریکس دارند. همچنین رابطه معنا دار و ضعیفی بین امتیاز آلتمتریکس و شمار استنادات مقالات برتر وجود دارد. در ضمن، با توجه به نبودِ ارتباط معنا دار بین دو متغیر فوق در برخی از سال های مورد بررسی در این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که منابع پراستناد لزوماً ممکن است به همان میزانی که استناد گرفته اند، در رسانه های اجتماعی مورد توجه نباشند و دستورالعمل واحدی برای ارزیابی همبستگی این دو متغیر وجود ندارد. به کارگیری ویژگی های مجموعه مقالات برتر از دیدگاه حوزه های موضوعی، مجلات مهم، توزیع جغرافیایی، و مقایسه شمار استنادات با شمار خوانندگان آن ها در رسانه های اجتماعی به سیاست گذاران حوزه های پژوهشی و پژوهشگران کمک می کند که بتوانند سیاست گذاری های کوتاه مدت و بلندمدت دقیق تری بر روی پژوهش ها انجام داده و میزان رؤیت پذیری و اثرگذاری بروندادهای علمی خود را افزایش دهند.
شناسایی روندهای کاربرد هوش مصنوعی در تکنیک های نوین درمان با شتاب دهنده های خطی و براکی تراپی: مطالعه موردی کاربرد شبکه یو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
163 - 185
حوزههای تخصصی:
هدف : متخصصان فیزیک پزشکی به دلیل پیچیدگی و وقت گیر بودن طراحی درمان پرتودرمانی با مشکلاتی مواجه هستند. مطالعات مختلف به اهمیت و نقش هوش مصنوعی در پرتودرمانی و تسریع و بهبود کیفیت آن اشاره کرده اند. این تحقیق امکان استفاده از شبکه یو در بهبود طراحی درمان پرتودرمانی را به عنوان تکنیکی جهت اصلاح پرتودرمانی با رویکرد آینده پژوهانه مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.روش ها: برای نیل به هدف این پژوهش از روش تحلیل روند به عنوان یکی از روشهای اصلی آینده پژوهی استفاده شده است. مسیر تحول شبکه یو در مقالات معتبر مورد بررسی قرار گرفت و سپس با برون یابی مسیر تحول آینده کاربرد این تکنیک در پرتودرمانی بررسی شد. طبق دستورالعمل های پریزما 2020، فرآیندهای انتخاب مطالعه، غربالگری و معیارهای ورود و خروج تعریف شدند.یافته ها: از بین 28 مقاله مطالعه شده، 20 مقاله برای ارزیابی های بیشتر انتخاب شدند. ارزیابی روند راهبردهای شبکه یو در حوزه های مختلف رادیوتراپی نشان داد به کارگیری شبکه یو منجر به عملکرد بهتر نسبت به روش های سنتی و اثربخشی بیشتر و کاهش خطای انسانی در طراحی درمان پرتودرمانی خواهد شد.نتیجه گیری: با توجه به روندهای آتی کاربرد شبکه یو در حوزه های مختلف رادیوتراپی و رشد آمار مقالات در این حوزه که نشان دهنده افزایش علاقه در تحقیق و توسعه فناوری های هوش مصنوعی می باشد، انتظار می رود در آینده با رفع چالش های موجود به توسعه کاربرد تکنولوژی های هوش مصنوعی در مراکز پرتودرمانی، کاهش هزینه های درمان و بهبود فرایند درمان در حوزه پرتودرمانی دست یابیم.
امکان سنجی پتانسیل انرژی باد در زابل با استفاده از توزیع ویبول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
159 - 178
حوزههای تخصصی:
بادهای 120 روزه سیستان از اثرگذارترین بادهای محلی ایران است. در سال های اخیر، خشک سالی های ناشی از تغییر اقلیم، عامل تسریع کننده افزایش سرعت این بادها بوده است. لذا در این پژوهش امکان سنجی استفاده از انرژی بادی در ایستگاه زابل که پتانسیل خوبی برای توسعه انرژی بادی دارد، موردبررسی قرار گرفت. بدین منظور از داده های سرعت باد، با فواصل زمانی سه ساعته در یک دوره بیست ساله استفاده گردید. برای توصیف توزیع سرعت باد از توزیع دو پارامتری ویبول استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین سرعت باد در فصول گرم سال بیش از دو برابر میانگین سرعت باد در فصول سرد است. نمودار گلباد ترسیم شده نشان داد که محتمل ترین بادها در ایستگاه موردبررسی به سمت شمال غربی می وزد. نتایج تحلیل روند نشان داد که در مقیاس سالانه سرعت باد دارای روند مثبت معناداری می باشد. میانگین سالانه چگالی توان باد در ارتفاع 10 و 40 متری به ترتیب 129/386 و 452/699 کیلووات بر ساعت محاسبه گردید. همچنین نتایج نشان داد که احتمال وزش بادهایی با سرعت بین 3 تا 25 متر بر ثانیه در ارتفاع 40 متری، بیش از 80 درصد از کل ساعات موجودیت باد (معادل 5987 ساعت در سال) می باشد که نشان می دهد ایستگاه مذکور مکانی مناسب جهت نصب و توسعه توربین های بادی است. به منظور انتخاب بهترین توربین بادی بین مدل های مختلف، محاسبه شاخص هزینه انرژی ضروری است. لذا با توجه به تداوم سرعت باد بیش از 8 متر بر ثانیه در 6 ماه گرم سال، توربین های بادی تیپ II برای منطقه موردمطالعه پیشنهاد می گردد.