مطالب مرتبط با کلیدواژه

تحول معارف


۱.

بازخوانی نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت دینی معارف بشری ترابط معارف تحول معارف فرد بالذات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳۹ تعداد دانلود : ۱۵۷۱
نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت نظریه ای در معرفت شناسی دینی است که براساس آن، معرفت دینی به عنوان یک معرفت بشری، همنوا با سایر معارف بشری و در اثر تحول آنها متحول و دچار قبض و بسط می گردد. اگرچه نظریه پرداز در تقریر نظریه خود مدعیات قابل نقد متعددی دارد، ما در این مقاله ارکان اصلی این نظریه را مورد تحلیل و نقد قرار داده ایم. در نهایت به نظر ما، شواهد و ادله نظریه پرداز برای اثبات بالجمله و کلی این نظریه ناتمام بوده و در عین حال نقش معرفت های برون دینی در معرفت های دینی و ترابط آنها با یکدیگر، فی الجمله و به صورت موجبه جزئیه قابل پذیرش است.
۲.

نقد و بررسی اشکالات آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی و جعفر سبحانی بر نظریه قبض و بسط عبدالکریم سروش

کلیدواژه‌ها: معرفت دینی معارف بشری تحول معارف ارتباط معارف سروش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۳
علم و دین و ارتباط آن دو از موضوع های مهم و جدید فلسفه و الهیات در جهان است، که برطبق دسته بندی مشهوری که مورد توافق بسیاری از اندیشمندان است، در چهار قسم تعارض، تمایز، تعامل و وحدت قابل طبقه بندی است. هنگامی که تعارض میان پیشرفت های علمی و نتایج تحقیقات تجربی با ظواهر کتاب مقدس انجیل و تورات معلوم شد، کسانی به فکر افتادند که راهی برای حل این تعارض پیدا کنند، برخی این دیدگاه را بیان کردند که باید فهممان را درباره دین و کتاب مقدس اصلاح کنیم، یا عالم چیزهایی را اثبات کرده است که قابل نقض نیست پس آنچه ما از کتاب مقدس می فهمیم درست نبوده است. این نظریه به روش ها و گونه های مختلف نمایان شد و بالاخره موج آن به سایر مناطق و ادیان از جمله کشورهای اسلامی رسید و روشنفکران مسلمان هم به پیروی از آنان به این باور رسیدند که ما هم باید فهممان را در مورد دین عوض کنیم. نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت، نظریه ای در معرفت شناسی دینی است که بر اساس آن معرفت دینی به عنوان یک معرفت بشری، هماهنگ با دیگر معارف بشری که متحول می شوند در اثر تحول آن ها معرفت دینی هم متحول و دچار قبض و بسط می شود. که این نظریه مورد ارزیابی و نقد بسیاری از اندیشمندان و روشنفکران دینی از جمله سید محمد حسین حسینی طهرانی و جعفر سبحانی قرار گرفته است. ما در این مقاله برآنیم تا برخی از نقدهای آنان در این نظریه را مورد ارزیابی و نقد قرار دهیم.