مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
معارف بشری
حوزههای تخصصی:
نویسنده دراین مقاله ،کوشیده است که اهمیت مطالعه رابه منظور بهره مند شدن انسان ها برای یک زندگی قرین سعادت،ترسیم کندوضمن بررسی موانع وعوامل گسترش فرهنگ مطالعه وکتابخوانی،توضیحی درباره ی کتابخانه های عمومی وآثاروپیامدهای آن دراین زمینه ارائه دهد.تهیه وتنظیم یک طرح علمی وکاربردی برای علاقه مند کردن افراد جامعه به مطالعه،و برنامه ریزی برای اجرای موضوعات مطرح شده دراین مقاله ،از نکات دیگری است که نگارنده به ان اشاره کرده است وکتابخانه رابه عنوان بخش اساسی نهاد آموزش ویک محیط پژوهشی کامل برای تربیت وتنفس آزاد اندیشه وعامل اصلی انتقال میراث های علمی وفرهنگی وادبی وهنری گذشته به آینده وزمینه پرورش ذهن وگسترش علم در سطح عمومی جامعه،مورد تحلیل قرار داده است .
بازخوانی نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت نظریه ای در معرفت شناسی دینی است که براساس آن، معرفت دینی به عنوان یک معرفت بشری، همنوا با سایر معارف بشری و در اثر تحول آنها متحول و دچار قبض و بسط می گردد. اگرچه نظریه پرداز در تقریر نظریه خود مدعیات قابل نقد متعددی دارد، ما در این مقاله ارکان اصلی این نظریه را مورد تحلیل و نقد قرار داده ایم. در نهایت به نظر ما، شواهد و ادله نظریه پرداز برای اثبات بالجمله و کلی این نظریه ناتمام بوده و در عین حال نقش معرفت های برون دینی در معرفت های دینی و ترابط آنها با یکدیگر، فی الجمله و به صورت موجبه جزئیه قابل پذیرش است.
بررسی روش معرفت دینی از دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا مهدی اصفهانی موسس جریان تفکیک و از چهره های مخالف فلسفه در عصر حاضر، در باب وصول به معرفت دینی روش متکلمان، فیلسوفان و عرفا را تخطئه نموده و معتقد است راه جدیدی که مطابق با شریعت است إرائه نموده است. ایشان با تفکیک بین معارف الهی و معارف بشری معتقد است معارف الهی که از طریق توجه به عقل نوری و معرفت فطری و از مراجعه به ظواهر روایات بدست می آید تباین کلی با معارف بشری دارد که از برهان منطقی بدست می آید. در توجیه این دیدگاه، میرزا مهدی معانی جدیدی از عقل، علم و استدلال إرائه داده و معارف حاصله از این روش را معارف الهی در مقابل معارف بشری می نامد. با این وجود در مقام عمل میرزا مهدی بر این دیدگاه پایدار نمانده و بهنگام تبیین و اثبات مدعیات از همان روش استدلال منطقی که وی آن را بشری خوانده، بهره برده است. از جهت دیگر علی رغم توصیه فهم متون دینی با ذهنی صافی، برداشت های میرزا کاملا مبتنی بر پیش فرض های تفکیکی ایشان است و در نتیجه در موارد فراوان از ظواهر روایات عدول کرده و احادیث را مطابق دیدگاه های خاص و برخلاف ظاهر معنا نموده است. در این نوشتار تلاش گردیده است دیدگاه میرزا مهدی در باب روش معرفت دینی مورد بررسی و نقّادی قرار گیرد و ناسازگاری های موجود میان دیدگاه میرزا در مرتبه نظر و در مقام عمل نشان داده شود.
بررسی توان رقابت هوش مصنوعی با ذهن انسان از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله امکان رقابت هوش مصنوعی با ذهن انسان سال هاست به عنوان موضوعی جذاب در فلسفه ذهن مطرح است. از طریق بررسی آیات و استنباط مبانی انسان شناختی قرآن می توان میزان مطابقت نظریه هوش مصنوعی را با نگاه کلی مکتب اسلام به انسان مشخص کرد. هدف این مقاله مقایسه میان مبانی انسان شناختی قرآن با اصول کلی نظریه هوش مصنوعی است. بر اساس این مقایسه روشن می شود میان نگاهی که قرآن به ابعاد وجودی انسان، استعدادها و قابلیت های او و معارف ویژه بشری دارد، با رویکرد قوی به نظریه هوش مصنوعی ناسازگاری جدی وجود دارد. قرآن انسان را خلیفه الله می داند که به روح او وحی می شود و استعداد رسیدن به مقام قرب الهی را دارد؛ درحالی که نظریه هوش مصنوعی، انسان و ذهن او را تماماً مادی می پندارد و با استناد همه فعالیت های ذهنی به مغز، امکان تقلید تحرکات مغزی توسط یک ماشین را کاملاً ممکن می داند.
نقد و بررسی اشکالات آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی و جعفر سبحانی بر نظریه قبض و بسط عبدالکریم سروش
حوزههای تخصصی:
علم و دین و ارتباط آن دو از موضوع های مهم و جدید فلسفه و الهیات در جهان است، که برطبق دسته بندی مشهوری که مورد توافق بسیاری از اندیشمندان است، در چهار قسم تعارض، تمایز، تعامل و وحدت قابل طبقه بندی است. هنگامی که تعارض میان پیشرفت های علمی و نتایج تحقیقات تجربی با ظواهر کتاب مقدس انجیل و تورات معلوم شد، کسانی به فکر افتادند که راهی برای حل این تعارض پیدا کنند، برخی این دیدگاه را بیان کردند که باید فهممان را درباره دین و کتاب مقدس اصلاح کنیم، یا عالم چیزهایی را اثبات کرده است که قابل نقض نیست پس آنچه ما از کتاب مقدس می فهمیم درست نبوده است. این نظریه به روش ها و گونه های مختلف نمایان شد و بالاخره موج آن به سایر مناطق و ادیان از جمله کشورهای اسلامی رسید و روشنفکران مسلمان هم به پیروی از آنان به این باور رسیدند که ما هم باید فهممان را در مورد دین عوض کنیم. نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت، نظریه ای در معرفت شناسی دینی است که بر اساس آن معرفت دینی به عنوان یک معرفت بشری، هماهنگ با دیگر معارف بشری که متحول می شوند در اثر تحول آن ها معرفت دینی هم متحول و دچار قبض و بسط می شود. که این نظریه مورد ارزیابی و نقد بسیاری از اندیشمندان و روشنفکران دینی از جمله سید محمد حسین حسینی طهرانی و جعفر سبحانی قرار گرفته است. ما در این مقاله برآنیم تا برخی از نقدهای آنان در این نظریه را مورد ارزیابی و نقد قرار دهیم.