مطالب مرتبط با کلیدواژه

عامری


۱.

نقش الگوی مشارکت مردمی در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی : مطالعه ی موردی : محله عامری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهواز بهسازی بافت فرسوده عامری الگوی مشارکت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۳۰۳۵ تعداد دانلود : ۲۰۹۲
امروزه بسیاری از شهرهای کشور به دلیل افزایش جمعیت ، مهاجرت های بی رویه و توسعه افقی شهر ،عدم خدمات رسانی جدید به هسته های قدیمی شهر ، تمرکز فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در این بخش باعث شده است بافت قدیمی از نظر امنیتی، اجتماعی و اقتصادی با مشکلاتی روبرو شده و به مرور زمان دچار فرسودگی شوند که این فرآیند شهرها را از درون می پوساند و محله های خوب شهری را به محله های پست تبدیل می کند. شهر اهواز از جمله شهرهایی است که از مشکلات بافت فرسوده رنج می برد از میان محلات شهر می توان به محله عامری اشاره کرد. این محله هسته اولیه شهر بوده و دارای قدمتی تاریخی می باشد. در این پژوهش به وضعیت ابنیه و مساکن بافت از نظر کمی و کیفی پرداخته می شود و اینکه آیا وضعیت اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ساکنین در فرسودگی بافت محله موثر بوده است؟ فرایند مشارکت مردمی در امر نوسازی و بهسازی به چه صورت موثر است؟ هدف از این پژوهش شناسایی بافت های فرسوده در این محله، تعیین شاخص های فرسودگی ، جایگاه و میزان مشارکت مردم در نوسازی و بهسازی بافت محله ، تحلیل مدل SWOT ، ارائه راه حل ها جهت برطرف کردن مشکلات ناشی از فرسودگی و ایجاد زمینه های مطالعات بعدی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- پیمایشی است. جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای (اسنادی، نقشه ، عکس هوایی و ... ) و میدانی (مشاهده ، پرسشنامه و مصاحبه ) و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS وArc GIS صورت می گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بافت موجود پایین بودن کیفیت ابنیه، مصالح ساختمانی ، کم عرض بودن معابر ، ناهنجاری های اجتماعی ، پایین بودن درآمد ساکنین و عدم توانایی در نوسازی و بهسازی بافت باعث شده است که این بافت ها روز به روز بر مشکلاتشان افزوده گشته و به مکان های آشفته و تخریبی تبدیل شوند لذا چاره اندیشی برای رفع این مشکلات ضروری است.
۲.

معرفی یک اثر خطی فلسفی از ابن سینا با عنوان «المجالس السبعه فی البدو و الاعاده»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا عامری المجالس السبعه عقل نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۴۱۰
یکی از آثار خطی ابن سینا، رساله «المجالس السبعه فی البدو و الاعاده» است. ابن سینا در این رساله، در جواب سؤالات ابوالحسن عامری، یکی از مسائل محوری فلسفه؛ یعنی صدور کثرت از وحدت و نیز سیر صعودی خلقت را تبیین کرده است. او معتقد است با افاضه ی أمر از مبدأ اول، عقل ابداع می شود و به واسطه ی عقل، نفس انشاء می شود و از نفس، طبیعت اختراع می شود و از طبیعت در اثر حرکت از نقطه در سه جهت، جسم تحقق پیدا می کند و سیر نزولی خلقت پایان می پذیرد و با اولین ترکیب اجسام، سیر صعودی موجودات آغاز می شود. با تحریک طبیعت درجسم، نبات، حیوان و انسان حاصل می شود. انسان نیز چون نفس ناطقه دارد، در ابتدا به صورت عقل هیولانی بوده و با تکامل عقل به مرحله ای ارتقا می یابد که به همه ی معانی و علوم احاطه پیدا می کند و عقل فعال نامیده می شود. دلایل بسیاری وجود دارد که سندیّت این رساله را مدلّل می کند و هویت سؤال کننده را ابوالحسن عامری معرفی می کند. این مقاله با بررسی سندیت و ارائه گزارش محتوایی رساله، به دنبال معرفی آن به جامعه ی علمی است.
۳.

کمال از دیدگاه ابوالحسن عامری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کمال طبیعی و اکتسابی کمال مطلق و نسبی کمال عقلی و اخلاقی کمال نفس و بدن عامری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۶۹
پرسش اصلی این مقاله آن است که ابوالحسن عامری به کمال چگونه می نگریسته است؟  روش ما در این تحقیق، براساس تحلیل و ارزیابی داده هایی است که به صورت گزارش از متن آثار عامری احصا کرده ایم. اهم یافته های این پژوهش عبارتند از: عامری کمال را هم در مورد خدا، هم همه ممکنات و هم درمورد انسان به کارمی برد. درواقع کمال به معنای عام در این مقاله مورد نظر است. البته این فیلسوف  اگرچه تعریفی حقیقی از کمال ارائه نداده، کمال را به عنوان یک صفت عینی وحقیقی به کاربرده است. او در یک تقسیم، کمال را به طبیعی که اراده موجودات در آن دخیل نیست و اکتسابی که اراده موجودات در آن دخیل است تقسیم نموده. از جهت دیگر می توان کمال را به دو قسم مطلق که از هر نقصی مبراست و اختصاص به حق تعالی دارد و نسبی که در مقایسه با گذشته موجود یا با سایر موجودات ارزیابی می شود، تقسیم کرد. در تقسیمی دیگر کمال را به کمال نفس وکمال بدن تقسیم می کند؛ یعنی این کمال گاهی ناظر به نفس و زمانی دیگر ناظر به بدن است. البته تقسیم بندی دیگری نیز می توان از نظام فلسفی او استنباط کرد، گرچه عامری دست به آن نزده است. این تقسیم کمال عقلی وکمال اخلاقی است. کمال عقلی ناظر به قوه نظری دراّکه نفس و کمال اخلاقی ناظر به قوه عملی نفس است. همچنین عامری بر این باور است که کمال، امری تشکیکی است و مصادیقی برای آن ذکر کرده است.
۴.

تحلیل سعادت نهایی انسان و نسبت سعادت دنیا با آن ازدیدگاه ابوالحسن عامری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعادت نهایی سعادت دنیا سعادت اِنسی سعادت عقلی سعادت ادنی سعادت قصوی عامری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
چیستی، بالاترین رتبه سعادت انسان و نسبت سعادت دنیا با آن، همواره مسأله ای مهم در فلسفه اسلامی بوده است. در قرن چهارم ابوالحسن عامری، فیلسوف مشائی، به طور گسترده درباره این مسأله بحث کرده است. وی باور دارد که سعادت انسان به دو گونه اِنسی و عقلی و در نگاهی دیگر، به دو گونه ادنی و قصوی دسته بندی می شود. سعادت انسی و ادنی، پدیدآمده از کمال بدنی، کمال قوای حیوانی، کمالات بیرون از نفس (مانند برخورداری از همسر نیک و....) و هدایت و راهبری قوه ناطقه عملی (نفس مرتابه) فراخور این کمالات و قوا هستند و به دلیل اشتمال بر کمالات بدنی و بیرونیِ مادی، در مدت عمر دنیا رخ داده و سعادت انسان دنیوی را _  از آن جهت که انسان دنیوی است _ تشکیل می دهند. سعادت عقلی و قصوی که معطوف به قوه ناطقه نظری است، سعادتی فراتر از انسی و ادنی بوده، بر سعادت نهایی انسان منطبق هستند. وی سعادت دنیا (انسی و ادنی) را به دلیل تفاوت موضوع، دارای ارتباط ضروری با سعادت نهایی نمی داند و تنها به دلایلی، بین آنها پیوندی وقوعی قائل است. اما وی در دیدگاه نهایی، سعادت نهایی انسان را با محوریت وحدت و قرب مرتبه به حق تعالی و تشبه وجودی به او توضیح می دهد و در پرتوی همین نظر، سعادت دنیا را هم اتحاد همه قوا برای حصول یک فضیلت واحد و عصاره بودنِ وجود انسان فراخور با عالم ماده تعریف می کند که نتیجه آن، حصول وحدت در قوای عملی و نظری انسان و اشتمال همه آنها بر فضیلتی به نام حکمت و ربانی شدن وجود انسان است. بنابراین، با یکی شدن موضوع سعادت دنیا و سعادت نهایی (حصول مقام وحدت و خداگونگی) بین این دو سعادت پیوندی ضروری، بلکه اتحاد برقرار خواهد بود؛ به گونه ای که سعادت دنیا رشح و نازله ای از سعادت نهایی و سعادت نهایی، شدت و عُلُوّ سعادت دنیا شمرده می شود.