مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مناطق روستایی
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
123 - 144
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امنیت به عنوان پیش نیاز توسعه، برآیند مجموعه ای از تعاملات، تعاون و سازگاری بین اجزاء مختلف جامعه است. علاوه بر امنیت، موضوع احساس امنیت که به روان انسان ها مربوط است، جایگاه ویژه ای در بین مردم دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس امنیت در بین ساکنین مناطق شهری و روستایی در شهرستان ساری انجام شد.<br /> روش: این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی است که به روش میدانی اجراء گردید. جامعه آماری پژوهش مردم 15 تا 44 سال شهرستان ساری و روستاهای تحت پوشش می باشند که به روش تصادفی تعداد 390 نفر با استفاده از جدول کوکران به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته احساس امنیت، با 20 گویه می باشد. برای مطالعه پایایی پژوهش از روش آلفای کرونباخ و برای روایی نیز از روایی صوری و محتوایی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی استفاده شده است.<br /> یافته ها: یافته ها نشان می دهد که تفاوت معناداری میان ساکنین مناطق شهری و روستایی از نظر چهار بُعد احساس امنیت (امنیت مالی، امنیت جمعی، امنیت جانی، امنیت فکری) وجود دارد.<br /> نتیجه گیری: احساس امنیت فرایند روانی اجتماعی است که صرفاً بر افراد تحمیل نمی شود، بلکه بیشتر افراد جامعه بر اساس علایق، خواسته ها و توانمندی های شخصیتی و روانی خود در ایجاد و از بین بردن آن نقش دارند؛ لذا شناخت وضعیت احساس امنیت در جوامع روستایی و شهری بر اساس یافته های پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای رشد و توسعه متوازن این جوامع کمک نماید.
راهبردهای توسعه پایدار در مناطق روستایی با استفاده از تکنیک AHP مطالعه موردی: روستاهای واقع در آران و بیدگل، کاشان و نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
95 - 108
حوزههای تخصصی:
در مطالعات و برنامه ریزی نواحی روستایی، شناسایی نیازمندی ها و اولویت بندی آنها می تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند. از آنجایی که در اغلب برنامه های توسعه روستایی، به تنوع در فعالیت های اقتصادی کمتر توجه شده است، و با توجه به اینکه هر ناحیه روستایی از توان متفاوتی برای توسعه برخورداراست، توجه به تمامی توانمندی های بالقوه روستاها می تواند تا حد زیادی روستاها را از مشکلات متعددی که گریبان گیر آن هستند رهایی بخشد. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ابزار آن پرسشنامه می باشد که توسط کارشناسان تکمیل شد.پس از تعیین راهبردهای توسعه پایدار روستایی در ناحیه مورد مطالعه 10 راهبرد به عنوان بهترین گزینه انتخاب شدند. سپس جهت سنجش راهبرد بهینه توسعه پایدار شاخص هایی انتخاب شد. برای این منظور طی سه مرحله شاخص های سنجش راهبرد بهینه توسعه پایدار روستاهای ناحیه مورد مطالعه در چهار دسته اقتصادی (دارای 6 زیرمعیار)، اجتماعی (دارای 5 زیر معیار)، کالبدی-فضایی (دارای 4 زیرمعیار)، زیست-محیطی (دارای 4 زیرمعیار) توسط کارشناسان انتخاب شدند و سپس ضریب تأثیر شاخص ها با تکنیک AHP مورد بررسی و وزن دهی قرار گرفت. در نهایت با روش پرومتی راهبرد بهینه توسعه پایدار روستاهای شمال غرب اصفهان انتخاب گشت. بررسی های صورت گرفته در این پژوهش نشان داد که از بین شاخص های بررسی شده شاخص ایجاد و گسترش شغل های جدید، شاخص تأسیسات و تجهیزات زیربنایی و نیز شاخص انطباق با استعداد منطقه دارای بیشترین اهمیت می باشند.از سوی دیگر راهبرد برنامه ریزی توسعه توریسم و نیز راهبرد مشارکت مردمی، بالاترین رتبه را در انتخاب بهینه ترین استراتژی توسعه روستایی کسب کرده اند. بدین معنا که در منطقه مورد مطالعه بهترین راهبرد توسعه، توجه به اصل گردشگری و فراهم کردن زیر ساختهای توسعه آن می باشد. ضمن آنکه بهره گیری از مشارکت مردم بومی می تواند تحقق توسعه پایدار روستایی ناحیه را فراهم آورد.
واکاوی چالش های فراروی عملیاتی کردن ایده های کسب وکار از دیدگاه زنان روستایی (مورد: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
552 - 563
حوزههای تخصصی:
اگر چه در سال های اخیر سازمان آموزش فنی و حرفه ای نقش مهمی در ایده پردازی در روستاها داشته است، اما شواهد متعدد حاکی از آن است که تعداد معدودی از این ایده ها به مرحله عملیاتی رسیده اند. از این رو، بررسی چالش های فراروی عملیاتی کردن ایده های کسب وکار از نگاه مهارت آموزان زن روستایی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. رویکرد پژوهشی به کار گرفته شده از نوع روش شناسی کیفی بر مبنای نظریه بنیانی است. جامعه موردمطالعه زنان و دختران روستایی شرکت کننده در دوره های برگزار شده توسط سازمان فنی و حرفه ای استان کرمانشاه می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری کیفی- هدفمند 50 نفر از آنان به عنوان نمونه موردمطالعه قرار گرفتند. فنون مورداستفاده برای جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه های فردی و تشکیل 10گروه متمرکز بود. یافته های پژوهش نشان داد، نبود تخصص و تجربه لازم در زمینه تدوین طرح کسب وکار، بازاریابی، دانش حقوقی؛ کمبود سرمایه شخصی و عدم تأمین اعتبار مالی مناسب جهت سرمایه گذاری؛ عدم دسترسی به اطلاعات و منابع اطلاعاتی به روز؛ نبود حمایت همه جانبه از آغاز تا پایان عملیاتی سازی ایده؛ ریسک پذیری پایین و ترس از شکست و موانع خانوادگی از مهم ترین چالش های فراروی عملیاتی کردن ایده های کسب وکار از دیدگاه جامعه موردمطالعه است.
رتبه بندی مناطق روستایی استان فارس براساس سطح توسعه یافتگی با استفاده از منطق فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مط العه با هدف رتبه بندی مناطق روستایی ش هرستان های اس تان فارس بر اس اس سطح توسعه یافتگی صورت گرفت. مجموعه شاخص های مورد استفاده در شاخص تلفیقی توسعه یافتگی شامل شاخص های جمعیتی، بهداشت و سلامت، ارتباطات، آموزش تسهی لات عموم ی و تفریحی و شاخص های اقت صادی و رفاهی است. گروه های یاد شده مشتمل بر چند شاخص جزیی می باشد. اطلاعات مورد استفاده مربوط به سرشماری سال 1385 در استان فارس است.در میان مناطق روستایی استان بالاترین تفاوت به شاخص های اقتصادی و رفاهی مربوط بود که بیش از 37 درصد از وزن شاخص تلفیقی را شامل شد. در مورد ویژگی های جمعیتی و آموزش نیز تفاوت بالایی دیده شد. به گونه ای که این دو گروه بیش از 36 درصد از وزن شاخص تلفیقی را به خود اختصاص دادند. اما از نظر شاخص های بهداشت و سلامت، ارتباطات و تسهیلات عمومی و تفریحی تفاوت میان مناطق مختلف اندک بود.
تحولات ساختاری هویت دموگرافیک مناطق روستایی استان مرکزی از سال 1375 تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری روستاها، نخستین هسته های مدنیت و فعالیت، به عوامل محیطی مرتبط است؛ اما تداوم حیات اقتصادی و اجتماعی آنها در گذر زمان درنتیجه تحولات گسترده و پرشتاب پیامد مدرنیته و برنامه ریزی های توسعه ای نامتوازن با چالش های اساسی مواجه شده است. نابسامانی های جمعیتی و ساختار نیروی انسانی روستاها و در پی آن افول کارکردهای اقتصادی به ویژه درزمینه کشاورزی، عمده ترین چالش های هویتی جوامع و مناطق روستایی به شمار می آید. پژوهش حاضر به تحولات هویت روستایی استان مرکزی با تأکید بر ساختارهای جمعیتی با استفاده از ارزیابی ها و مدل سازی های آماری توجه داشته است. برای این منظور تمامی روستاهای دارای بیش از 20 خانوار استان در دو سرشماری 1375 و 1390 مطالعه شدند و با استخراج همه متغیرهای جمعیتی مشابه در دو مقطع، شاخص های دموگرافیکی متعددی برای هرکدام از این مقاطع تعریف و محاسبه شد. پس از توصیف آماری و ارزیابی توزیع شاخص ها، مدل سازی هویت دموگرافیک مناطق روستایی استان در دو مقطع با روش معادله یابی ساختاری و مبتنی بر رویکرد خودگردان سازی انجام شد. بعد خانوار، میزان جوانی (شاخص وِرتهایم)، میزان سالخوردگی، نسبت بستگی، میزان باسوادی و اشتغال، شاخص هایی مشترک در مدل های ساختاری نهایی و معتبر هر دو مقطع بوده اند. مقایسه آماره های توصیفی و همچنین ضرایب مسیر شاخص ها در برآورد ساختاری سازه های هویت دموگرافیک درمجموع نشان می دهد شاخص های بعد خانوار، جوانی جمعیت و میزان باسوادی، تعیین کننده هایی مؤثر در هویت دموگرافیک مناطق روستایی استان مرکزی در هر دو مقطع بوده اند. درمقابل سالخوردگی جمعیت در هر دو مقطع و با شدتی به مراتب بیشتر در سال 1390، ساختار و هویت جمعیتی را تضعیف و تهدید کرده است. نسبت بستگی با وضعیتی متعادل و منطقی در سال 1375 نقش مثبت و مؤثری در ساختار جمعیتی روستاهای استان داشته است؛ ولی در سال 1390 با فاصله گرفتن از این وضعیت، نقش و تأثیری متضاد پیدا کرده است.
نگرش جامعه محلی نسبت به هم جواری با مجموعه های گردشگاهی پیراشهری مورد: مجموعه گردشگری باغرود نیشابور
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
121 - 136
حوزههای تخصصی:
توسعه مجموعه های گردشگری مستلزم پذیرش گردشگر توسط جوامع میزبان، به ویژه در مناطق روستایی است، درک نگرش جامعه محلی و عوامل مؤثر بر آن، در راستای مشارکت و حمایت مطلوب جامعه روستایی از توسعه مجموعه های گردشگری امری ضروری به شمار می آید. هدف این پژوهش، شناخت نگرش جامعه محلی نسبت به پیامدهای توسعه مجموعه گردشگری باغرود در میان ساکنین روستاهای اطراف، در پیرامون شهر نیشابور است. نوع تحقیق کاربردی، روش گردآوری اطلاعات به صورت پرسشنامه ای و بررسی های میدانی و روش تفسیر داده ها نیز توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل چهار روستای (فرخک، دربهشت، رود و غار) بوده که 122 نفر از ساکنان روستایی به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، ANOVA و کروسکال والیس در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شده است. مطابق نتایج، توسعه مجموعه گردشگری تأثیرات مثبت کمی بر بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنین روستا داشته است؛ پیامدهای آن در زمینه های محیطی تا حدودی در بعضی روستاها مثل روستای رود منفی و شدیدتر ارزیابی شده است به طوری که بیشترین میزان میانگین شاخص های اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی مربوط به روستای دربهشت و بالاترین میانگین شاخص های زیست محیطی مربوط به روستای رود به دلیل نزدیک بودن به مجموعه است. همچنین نتایج حاصل از روش ویکور بیانگر آن است که بیشترین تأثیرات این مجموعه در رتبه اول بر روستای دربهشت و در رتبه دوم بر روی روستای رود بوده است. با توجه به اهمیت به مراتب بیشتر این حوزه ها، بی توجهی به این امر نه تنها پایداری گردشگری را در مجموعه باغرود ناممکن می سازد، بلکه به کلیت پایداری توسعه روستاها در بلندمدت هم می تواند لطمه وارد کند.
طراحی الگوی چالش های تدوین سیاستگذاری فضایی مناطق روستایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۹
5 - 34
در سال های اخیر سیاستگذاری روستایی دچار تغییرات اساسی شده و از آنجاکه این سیاستگذاری ها عمدتاً در قالب توسعه پایدار و با دیدگاه سرزمینی مطالعه می شود، پوشش همگانی همه بخش ها را مورد توجه قرار می دهد. در ایران، نبود دیدگاه کل نگر در فرایند سیاستگذاری کشور سبب شد تا بخش های مختلف در روستاها هر یک به صورت جزیره ای عمل کنند و به اصل مکمل بودن مکان ها توجه چندانی نشود. هدف این مقاله، طراحی الگوی چالش های تدوین سیاستگذاری فضایی مناطق روستایی کشور و ارائه راهکارهای مناسب است. در این پژوهش از نظریه داده بنیاد برای استخراج و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. برای دستیابی به اشباع نظری، با بهره گیری از نمونه گیری نظری و روش گلوله برفی، نظر 14 نفر از نخبگان (افراد صاحب منصب در دستگاه های متولی توسعه روستایی) با مصاحبه نیمه ساختاریافته و به صورت انفرادی کسب شد. بر این اساس، «سیاستگذاری بخشی، متمرکز و بالا به پایین» طبقه محوری شناسایی شد. نتایج نشان داد ضعف بنیان های اندیشه ای و نظری سیاستگذاری روستایی در ایران مهم ترین عامل در پیدایش، قوام و دوام سیاستگذاری متمرکز، بخشی و بالا به پایین عمل کرده است. در عین حال سیاست های تدوین شده از منظر نهادی و سرزمینی یکپارچه نیستند و همچنین، فرایند تدوین و اجرای برنامه های توسعه روستایی منسجم و متصل نبوده و بازخورد مناسب شکل نمی گیرد. از این رو می توان گفت در وضعیت کنونی توجه به سیاستگذاری یکپارچه بخشی فضایی ضرورت دارد. این ضرورت باید با توجه به تمرکززدایی اداری فضایی و سیاستگذاری یکپارچه سرزمینی فراهم شود که پیامد آن کاهش نسبی بخشی نگری و توجه به سیاست های فضایی در نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور است.
اثرات بازارچه های مرزی موقت در امنیت اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی مرزنشین (روستاهای مرزنشین شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۷
101 - 122
حوزههای تخصصی:
احداث بازارچه های مرزی اولین گام جهت محرومیت زدایی، ایجاد اشتغال، کاهش قاچاق کالا در مناطق مرزی و افزایش امنیت ملی، است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازارچه های مرزی موقت در اقتصاد و امنیت اجتماعی مناطق روستایی مرزنشین، در شهرستان مریوان می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی-تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و در بخش میدانی از روش پیمایش مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و مصاحبه بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل (۵۵۳۲) نفر از مرزنشینان می باشند که با استفاده از روش های آماری تعداد (۲۵۰) نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. اعتبار پرسش نامه ها نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ، (۸۷/۰) درصد به دست آمده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t زوجی، کای اسکوئر و پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند که بازارچه های مرزی موقت نتوانسته اند تأثیر مثبتی در امنیت اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی مرزنشین داشته باشند، و روستاهای نزدیک تر به مرز تأثیرپذیری بیشتری از بازارچه های موقت مرزی دارند. با توجه به آزمون t زوجی، درآمد روستاییان به دلیل از بین رفتن فعالیت قاچاق کالا در منطقه، بعد از تأسیس بازارچه های مرزی موقت نسبت به قبل از تأسیس بازارچه ها، کاهش یافته است.
سنجش سطح توسعه اجتماعی مناطق روستایی(مطالعه موردی شهرستان داراب )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله توسعه اجتماعی همواره یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز برای انتخاب جهت گیری ها و سیاست های مناسب در عرصه عمل بوده است. غفلت از جنبه های اجتماعی توسعه نقش بسیاری را در استمرار توسعه نیافتگی در مناطق روستایی داشته است. هدف این پژوهش، سنجش سطح توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان داراب استان فارس بود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربری که به روش میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل 79262 نفر از ساکنان مناطق روستایی (بالای 15 سال) شهرستان داراب استان فارس بودند. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 364 نفر از آنها به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از پرسشنامه و داده ها و اطلاعات مرکز آمار ایران استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان تایید شد و به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای پرسشنامه مذکور 74/0 به دست آمد. به منظور محاسبه شاخص ترکیبی برای هر یک از معیار ها از روش تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده گردید، همچنین برای محاسبه شاخص ترکیبی کل و رتبه بندی دهستان ها از روش تاکسونومی عددی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از لحاظ توسعه اجتماعی به ترتیب دهستان های هشیوار، پاسخن، قریه الخیر، فورگ، بالش، بختاجرد، رستاق، قلعه بیابان، فسارود، آبشور، کوهستان و نصروان قرار دارند. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که هفت دهستان در گروه سطح توسعه اجتماعی بالا، سه دهستان در گروه سطح توسعه اجتماعی متوسط و دو دهستان در گروه محروم از لحاظ سطح توسعه اجتماعی طبقه بندی شده اند. همچنین ضریب تغییرات بدست آمده بیانگر این است که تفاوت زیادی در سطح توسعه یافتگی اجتماعی در دهستان های شهرستان داراب در معیارهای مختلف وجود دارد. لذا برای توسعه اجتماعی هماهنگ و یکپارچه دهستان های شهرستان داراب، تمرکز زدایی در هر یک از معیارهای توسعه اجتماعی ضروری است.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت شناخت و تحلیل علل نابرابری ها و شکاف های منطقه ای، برنامه ریزان را بر آن داشته که تکنیک ها و روش هایی را ابداع کنند تا از طریق تعیین درجه توسعه یافتگی مناطق بتوانند به تفاوت های منطقه ایی دست یابند. از همین رو در دهه های اخیر، برای تصمیم گیری های پیچیده توسعه در سطح مناطق، توجه محققین به مدل های تصمیم گیری چند معیاره معطوف گردیده است . بر همین اساس بررسی حاضر نیز بعنوان یک پژوهش بنیادی با بهره جویی از روش های تصمیم گیری چندشاخصه و با هدف تبیین وضعیت توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتستان به انجام رسیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر داده های آمارنامه سال 1390 استان بوشهر بوده است که طی آن 40 شاخص در ابعاد مختلف استخراج و با استفاده از تکنیک ویکور فازی، سطح بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان دشتستان به انجام رسید. یافته های پژوهش ضمن ترسیم سیمایی نامتعادل از توسعه مناطق روستایی، حکایت از وجود یک شکاف منطقه ای عمیق در شهرستان دشتستان دارد. به طوری که روند توزیع و دسترسی به منابع در 12 دهستان شهرستان دشتی حاکی از آن است دهستان های زیارت با ضریب 06/0 دارای بیشترین میزان توسعه و دهستان های اسماعیل خانی با ضریب 1، وحدتیه با ضریب 968/0، ارم با ضریب 897/0، پشتکوه با ضریب 811/0، دهرود با ضریب 782/0 و زیارت با ضریب 702/0 در رده مناطق روستایی محروم قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد توسعه متوازن مناطق روستایی شهرستان دشتستان مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و توزیع برابر فرصت ها با رویکرد برنامه ریزی فضایی در مناطق محروم می باشد.
ارزیابی وضعیت شاخص های اجتماعی مسکن در نواحی روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن مهم ترین و کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی مسکن می باشند. بررسی شاخص های اجتماعی مسکن یکی از وسایل و شیوه های شناخت ویژگی های مسکن به شمار می رود که می توان به کمک آن پارامترهای مؤثر در امر مسکن را شناخت و هرگونه برنامه ریزی و تصمیم گیری را آسان نمود. هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخص های کمی و کیفی اجتماعی مسکن مناطق روستایی استان گیلان و مقایسه تطبیقی آن با مساکن شهری می باشد. از این رو پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ماهیت روش آن توصیفی- تحلیلی است که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق منابع اسنادی حاصل از نتایج سرشماری استان در سال 1390 به دست آمده است. نتایج بررسی و مقایسه شاخص های اجتماعی مسکن در مناطق روستایی استان گیلان در سال 1390 نشان می دهد که از نظر شاخص های اجتماعی کمی مسکن (تراکم خانوار در واحد مسکونی، تراکم نفر در واحد مسکونی و توزیع واحدهای مسکونی برحسب تعداد اتاق و خانوار)، در وضعیت مناسب و مطلوبی قرار دارد و هم چنین از نظر شاخص های اجتماعی کیفی (میانگین سطح زیربنای واحد مسکونی، دوام مصالح ساختمانی، مالکیت و نحوه تصرف و امکانات زیرساختی و تسهیلات)، واحدهای مسکونی در شرایطی به نسبت مناسب هستند اما در مقایسه با شاخص های کمی و کیفی مناطق شهری استان، گواه این استه که کماکان مشکلات و کاستی هایی نیز وجود دارد و با وضعیت مناسب و مطلوب فاصله دارد.
بررسی رابطه متقابل نابرابری درآمد روستایی و رشد بخش کشاورزی درایران: رهیافت خودرگرسیون برداری داده های پانلی (Panel-VAR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
19 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از موارد مهم و ضروری در زمینه رشد اقتصادی توجه به مسئله توزیع درآمد می باشد. توزیع درآمد و رشد اقتصادی دو شاخص مهم در بررسی عملکرد اقتصادی هستند و به همین جهت از نظر سیاستگذاران بسیار مهم می باشند. هر کشوری می تواند با بهبود مسئله تولید، توزیع و تخصیص درآمد سطح رفاه جامعه خود را افزایش دهد. رشد بخش کشاورزی در جهت دستیابی به توسعه اقتصادی مهم بوده و می تواند باعث تسریع در رشد اقتصادی شود. کشاورزان و شاغلان در روستاها در تأمین امنیت غذایی کشور نقش مهمی دارند و بیشتر درآمد خود را از طریق فعالیت های کشاورزی به دست می آورند. بنابراین ضروری است که رابطه بین توزیع درآمد و رشد بخش کشاورزی مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد. هدف این بررسی، ارزیابی ارتباط متقابل بین توزیع درآمد روستایی و رشد اقتصادی بخش کشاورزی است که از رهیافت خودرگرسیون برداری داده های ترکیبی (پانل) استفاده شده است داده های مورد استفاده دوره (سری)های زمانی شامل تولید ناخالص داخلی سرانه، ارزش افزوده سرانه بخش کشاورزی، ضریب جینی، آموزش عالی و شمار دانشجویان رشته کشاورزی برای استان ها می باشد. این داده ها برای سال های 1380-95 از مرکز آمار ایران و بانک مرکزی ایران گرد آوری شده اند. نتایج آزمون ریشه واحد نشان داد که همه ی متغیرها در سطح مانا هستند. بنابر نتایج به دست آمده از برآورد الگوی پانل، ضریب جینی با تولید ناخالص داخلی سرانه و ارزش افزوده سرانه بخش کشاورزی رابطه مثبت دارد. نتایج به دست آمده از الگوی Panel-VAR نیز نشان دهنده رابطه علّی یک سویه از تولید ناخالص داخلی سرانه و ارزش افزوده سرانه بخش کشاورزی به ضریب جینی می باشد. در نتیجه با افزایش رشد اقتصادی، توزیع درآمد نابرابرتر خواهد شد.
ارزیابی میزان فقر چندبعدی (قابلیتی) در مناطق روستایی شهرستان همدان با استفاده از روش آلکایر و فوستر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
989 - 1010
حوزههای تخصصی:
موفقیت برنامه های فقرزدایی، به شناسایی دقیق پدیده فقر و معرف های آن بستگی دارد. شاخص فقر چندبعدی (MPI)، الگوی متفاوتی از فقر درآمدی ارائه می دهد و محرومیت هایی را که یک خانوار هم زمان با آن مواجه می شوند، با هم ترکیب می کند؛ از این رو هدف مطالعه حاضر، برآورد شاخص فقر چندبعدی با استفاده از روش آلکایر و فوستر (AF) است. جامعه مورد مطالعه، خانوارهای روستایی ساکن در مناطق روستایی شهرستان همدان (27695=N) هستند. با استفاده از فرمول کوکران 855 خانوار به روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای از روستاهای نمونه (21 روستا) براساس سطوح توسعه یافتگی انتخاب شدند. در این مطالعه به منظور وزن دهی نماگرها براساس نظر کارشناسان (30=n) از نرم افزار Expert Choice و برای پردازش داده ها از نرم افزار Excel و Stata استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، وسعت فقر 01/49 درصد، شدت فقر 75/43 درصد و میزان شاخص چندبعدی فقر که حاصل ضرب این دو مقدار است، در مناطق روستایی شهرستان همدان 44/21 درصد است. همچنین نماگرهای درآمد، تغذیه، بیمه بازنشستگی و وضعیت اشتغال به ترتیب بیشترین سهم را در شاخص فقر چندبعدی دارند. درنهایت پس از محاسبه شاخص فقر چندبعدی به تفکیک روستاها، با استفاده از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی (روش وارد) روستاهای مورد مطالعه در سه خوشه طبقه بندی شدند و نتایج به کمک نرم افزار GIS به صورت نقشه نمایش داده شد.
تحلیل سطح پذیرش فناوری انرژی خورشیدی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان کلیبر و شهرستان خداآفرین- استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
283 - 301
حوزههای تخصصی:
امروزه، بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر در مناطق روستایی برای تأمین انرژی از پیش شرط های توس عه پای دار اس ت. پایان پذیری منابع سوخت های فسیلی و محدودیت آن ها در تأمین انرژی و نیز آسیب های زیست محیطی ناشی از بهره برداری از این منابع، توسعه و کاربرد انرژی های تجدید پذیر به ویژه بهره گیری از انرژی خورشیدی را به عنوان یک منبع انرژی پایدار ضروری کرده است. استفاده از انرژی خورشیدی در مناطق روستایی نیازمند پذیرش توسط روستاییان است. این پژوهش، به دنبال تحلیل سطح پذیرشفناوری پنل خورشیدی از سوی روستاییان است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و پیمایش میدانی انجام گرفته است. در این پژوهش 27روستا از شهرستان های کلیبر و خداآفرین در استان آذربایجان شرقی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند که 5 روستا دارای پنل و 22روستا بدون پنل اند. واحد تحلیل پژوهش سرپرستان خانوار است. در روستاهای پنل دار 60 خانوار و در روستاهای بدون پنل 256 خانوار از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شدند که در مجموع 316 سرپرست انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. داده ها نیز از طریق آزمون تی تک نمونه ای تجزیه و تحلیل شدند. یافته های آماری بیانگر این است که در روستاهای دارای پنل سطح پذیرش در ابعاد سه گانه اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی فناوری انرژی خورشیدی در حد پایین تر از حد متوسط و مقدار آن برابر با 01/2 است که بیانگر پذیرش پایین در این گروه است. در روستاهای غیربرخوردار، این مقدار بالاتر از میانگین و میزان آن در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی به ترتیب برابر با 28/4، 14/4، و 12/4 است.
تحلیل تطبیقی برنامه ریزی فضایی توسعه مقصد های گردشگری روستایی در کشورهای ایران، پرتغال، صربستان و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
117-148
حوزههای تخصصی:
تجربیات دهههای گذشته در کشورهای جهان، نشاندهنده این است که توجه به گردشگری، یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی و ارتباطی دولتهاست؛ از همین رو، سیاستهای مختلفی را بهمنظور توسعه گردشگری و زیر بخشهای آن در ابعاد ملی، منطقهای و محلی به کار گرفتهاند. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی برنامهریزی فضایی گردشگری ایران با کشورهای ترکیه، صربستان و پرتغال است تا از تجربیات این کشورها برای کاهش نقاط ضعف و بهبود توسعه گردشگری از جمله گردشگری روستایی کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق، بنیادی و روش مورد استفاده، تطبیقی با تحلیل کیفی بر اساس شیوه تحلیل محتوا است.برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای (اسنادی) بهره گرفته شده است. یافتههای تحقیق نشان داد که موفقیت کشورهای ترکیه، صربستان و پرتغال در زمینه برنامهریزی فضایی گردشگری، از طریق انطباق برنامهها و ایجاد همگرایی و مشارکت بین دپارتمان برنامهریزی فضایی گردشگری در سطوح مختلف ملی، منطقهای و محلی (روستایی) در جهت توسعه گردشگری نقش هدایتگری- تسهیلگری را به کار گرفته و با دادن اختیار به ایالتها در برنامههای قانونی و سیاستهای توسعه گردشگری، نقشهای راهبردی را لحاظ کردهاند؛ اما کشور ایران در سطح ملی به دلیل نگرش و تفکر ساختار متمرکز در برنامهریزی و نگرش بخشی به برنامهها با مشکلاتی مواجه است. در سطح منطقهای نیز با مشکلاتی مانند، عدم استقلال و اختیار قانونی و سیاسی مدیران منطقهای در برنامههای گردشگری و در سطح محلی با مشکلاتی مانند، عدم حق اختیار قانونی به نماینده محلی و عدم مشارکت راهبردی در زمینه برنامهریزی فضایی مقصدهای گردشگری روستایی روبهرو است.
تحلیل فضایی مولفه های طراحی محیطی در پیشگیری از جرم در مناطق روستایی (مورد مطالعه: شهرستان شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
31 - 60
حوزههای تخصصی:
مسئله جرم و ناامنی یکی از مهم ترین مسائل در مناطق شهری و روستایی است. اغلب اعمال مجرمانه در مکان هایی با شرایط محیطی که زمینه های لازم را دارند، اتفاق می افتد. طراحی نامناسب محیط، فرصت مناسبی را برای بزهکاری فراهم می کند. هدف از این پژوهش ارزیابی مؤلفه های طراحی محیطی در راستای فراهم کردن زمینه های اعمال سیاست های پیشگیری از وقوع جرم در مناطق روستایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای، آمار رسمی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها و اطلاعات جمع آوری شده از نرم افزارهای SPSS و Arc GIS استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق (۳۵) سکونتگاه روستایی بالای (۲۰) خانوار در شهرستان شهریار است؛ که ازاین میان (۱۸) سکونتگاه به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای تعمیم اطلاعات به دست آمده به کل جامعه آماری، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، (۳۷۸) خانوار به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که سه شاخص نظارت، کنترل و دسترسی، حمایت از فعالیت های اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و میانگین کلی (۹۰/۲) برای شاخص ها، نشان دهنده وضعیت نامطلوب طراحی محیطی در بین روستاهای موردمطالعه است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل فضایی نشان می دهد با توجه به مؤلفه های طراحی محیطی، (۴) روستا در وضعیت مطلوب، (۱۰) روستا در وضعیت متوسط و (۴) روستای دیگر در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
سنجش مطلوبیت کیفیت محیطی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
106 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش مطلوبیت کیفیت محیطی در مناطق روستایی و همچنین بررسی مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار در کیفیت محیطی از دیدگاه جامعه نمونه در روستاهای استان لرستان است. ابتدا برای مشخص نمودن روستاهای موردمطالعه مهم ترین شاخص ها و مؤلفه های تأثیرگذار در کیفیت محیطی در مناطق روستایی استان لرستان مورد شناسایی قرار گرفت. با استفاده از شاخص مرکزیت، روستاهای موردمطالعه در 5 طبقه تقسیم بندی شدند، سپس تعداد روستاهای هر طبقه مشخص و درمجموع تعداد 30 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. با استفاده از فرمول کوکران 450 خانوار به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب و به وسیله آن ها پرسشنامه تکمیل گردید. نتایج حاصل از یافته های توصیفی و آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد که وضعیت کیفیت محیطی به لحاظ مؤلفه های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در سطح نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج تحلیل حاصل از رادار مطلوبیت نشان می دهد که از 30 روستای موردمطالعه، 18 روستا به لحاظ همه مؤلفه های کیفیت محیطی وضعیتی کاملاً نامطلوب و 12 روستا نیز از مطلوبیت نسبتاً ضعیفی برخوردار هستند و هیچ کدام از روستاهای موردمطالعه وضعیتی متوسط و کاملاً مطلوبی ندارند.
نقش کارآفرینی برتوسعه گردشگری روستایی(کشاورزی)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین راهکارها در جهت توسعه روستایی پایدار، رشد و توسعه کارآفرینی روستایی است. در واقع کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی در بهره گیری از توان محلی به شمار می آید و در برنامه ریزی توسعه روستایی به آن توجه شایانی شده است. روش مورد استفاده به منظور گردآوری مطالب، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. کارآفرینی گردشگری کشاورزی در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است وکشورهای مختلف جهان جهت ترویج و ارتقای آن تلاش زیادی نموده اند. صاحبنظران بر این باورند که کارآفرینی گردشگری کشاورزی میتواند به عنوان راهبردی جدید نقش مهمی در توسعه پایدار روستایی ایفا نماید. نتیجه نقش کارآفرینان گردشگری برای توسعه گردشگری روستایی و کشاورزی بسیار مهم می باشد، بنابراین بهبود محیط کارآفرینی در جوامع روستایی و همچنین افزایش دانش و مهارت های کارآفرینانه ی کشاورزان و به ویژه جوانان روستایی می تواند به توسعه ی کارآفرینی گردشگری روستایی و کشاورزی کمک شایانی نماید.
تحلیل نقش گردشگری در توسعه اقتصادی مناطق روستایی شهرستان رودسر در دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری بعنوان یکی از راهکارهای نجات روستاها از فقر، مهاجرت، مشکلات اقتصادی، ایجاد رفاه، حفظ ازشهای فرهنگ سنتی و در مجموع حفظ منابع طبیعی قلمداد می شود. این مقاله با هدف تعیین نقش گردشگری در تغییرات اقتصادی نواحی روستایی شهرستان رودسر در دو دهه اخیر می باشد. مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده. اطلاعات داده های تحقیق از طریق منابع اسنادی و مطالعات میدانی در قالب، مشاهده، مصاحبه، و پرسش نامه بدست آمده است. برای تعیین نمونه با استفاده از روش کوکران از بین 4354 خانوار، تعداد 384 خانوار روستایی و 63 نفر از مدیران محلی به عنوان حجم نمونه انتخاب شد و در 27 روستا که زمینه های بیشتری برای گردشگری داشتند پرسشنامه بین مدیران و روستائیان توزیع گردید سپس روایی از طریق متخصصین و پایایی گویه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ 82/0 محاسبه شد.جهت بررسی کمی داده ها از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان می دهد گردشگری در مناطق روستایی شهرستان رودسر بر اشتغال با شدت میانگین 83/3 تاثیر گذار بوده که این میزان نشان دهنده شدت اثر گذاری است و میزان افزایش درآمد خانوارها دارای میانگین 61/3 می باشد ساخت خانه های دوم با میانگین 54/3 و کاهش بیکاری با میانگین 45/3 حاکی از تاثیرات مثبت گردشگری است؛ که توانسته است موجب رونق درآمد،جلوگیری از مهاجرت و تنوع فعالیت اقتصادی گردد در واقع گردشگری در مناطق روستایی موجب توسعه اقتصادی نواحی روستایی گردیده است.
سنجش و ارزیابی تاب آوری مناطق روستایی در برابر مخاطرات خشکسالی مطالعه موردی : دهستان قره طغان شهرستان نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از روش اسنادی و میدانی(مشاهده و پرسشنامه) جمع آوری شده است، جامع آماری این نوع تحقیق براساس سرشماری آمار1395؛ 6947 خانوار در24 روستا؛ با خطای 07/0، 191 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه و براساس رابطه تسهیم نسبت تعداد نمونه های هر روستا به 233 نمونه به صورت تصادفی بین خانوارها توزیع و پخش گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از اطلاعات از روش های آماری توصیفی( میانگین) و استنباطی( t تک نمونه، فریدمن، تحلیل خوشه ای) و مدل های واس پاس، آراس و ویکور، بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که تاب آوری مناطق روستایی در برابر خشکسالی در سطح پایینی است. یافته های مدل های ویکور، اراس و مدل واس پاس نشان داد که روستاهای ولاشد؛ تازه آباد بستان خیل و دوقائلو رتبه های اول و تاب آوری بالا و روستاهای جمان، پلاژارتش و بهزاد کلا در رتبه های پایین و تاب آوری پایین قرار دارند.