مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
تئوری زمینه ای
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
39 - 57
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه پایداری شهرها بر مدار شهروندی و مشارکت شهرها استوار بوده و با تعهد جامعه شهروندی در اجتماعات سکونتی تحقق می یابد. قراردادهای اجتماعات محلی با معرفی از سوی سازمان هبیتات به عنوان فرآیندی مردمی معرفی شده اند که در تمامی برنامه های محلی به حضور مردم تأکید ویژه دارند. این رویکرد چند سالی است که مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به منظور توانمندسازی و بهبود مدیریت محلی قرار گرفته است. هدف: با توجه به نوآوری موضوع در ایران قصد بر آن است؛ تا با انتخاب محله آبکوه در شهر مشهد به عنوان مورد پژوهی به معرفی و امکان سنجی رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی و با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای پرداخته شود. روش: تبیین چارچوب موضوعی این پژوهش به روش کتابخانه ای و امکان سنجی اجرای رویکرد به روش میدانی همراه با مصاحبه و پرسشنامه است. روش پژوهش با توجه به هدف بیرونی کاربردی و ماهیت آن توصیفی – تحلیلی می باشد. نمونه گیری در مصاحبه و پرسشنامه به روش هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع انجام شده است. شیوه ی تحلیل یافته ها بر اساس تحلیل محتوای جهت دار است. یافته ها: نتایج تحلیل نشان از 193 کد باز، 12 زیر مقوله، 2 مقوله اصلی و یک هسته اصلی دارد که در تحقق پذیری رویکرد قراردادی در محله آبکوه مشهد نقش کلیدی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اگرچه اجرا و پیاده سازی رویکرد قرارداد اجتماعات محلی در سطح محلات به ظاهر سهل و ممکن است، اما تحقق این رویکرد در محله آبکوه نیازمند یکپارچگی و همسو نمودن سازمان های دخیل در بافت است. از طرفی فقدان بودجه برای واگذاری اقدامات ساماندهی محله به شهروندان، ضعف یکپارچگی در امر مدیریت، تصمیم گیری و نظارت بر ساماندهی بافت های فرسوده و نیز ضعف فرهنگ مشارکت در مردم و مدیران شهری از مواردی است که پیش از پیاده سازی رویکرد باید در نظر گرفته شود.
بررسی جایگاه تئوری های معماری منظر جهان در پروژه های حرفه ای معماری منظر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
61 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با مطالعه عمیق نظریات و رویکردها پیرامون حوزه های منظر، سعی در تحلیل، اولویت بندی و ارزیابی و نیز بررسی جایگاه آن در پروژه های حرفه ای معماری منظر معاصر ایران دارد. در همین راستا با دسته بندی نظریه های موجود در شش رویکرد (مفهوم و معنا؛ زیبایی شناسی؛ اجتماعی- فرهنگی؛ طبیعت و اکولوژی؛ طراحی، فرم، عملکرد و برنامه ریزی و فرآیند طراحی)، به تحلیل و ارزیابی آنها پرداخته خواهد شد. لازم به توضیح است که این مطالعه در دو بخش انجام می شود، بخش اول به روش کیفی نظریه زمینه ای [1] ، که با استفاده از کدگذاری مفاهیم به تحلیل نظریات می پردازد، صورت می گیرد. در بخش دوم با رویکردی تطبیقی، معیارهای استخراج شده از بخش اول، در معماری منظر معاصر ایران مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که در پروژه های حرفه ای معماری منظر کشور، کاستی هایی در رابطه با شش مقوله فوق وجود دارد، به طوری که در مسائلی همچون اتصال منظر به معماری، ادراک منظر، انعطاف پذیری و برنامه دهی منظر، تلاش چندانی صورت نگرفته است، اما به مواردی از جمله الگوها، نمادها، سنت، نظم و هندسه به نحو مطلوبی پرداخته می شود. بنابراین با گام برداشتن در راستای جبران این کمبودها می توان موجبات رشد و پیشرفت این رشته را در همه ابعاد، فراهم کرد. <br clear="all" /> [1] Grounded Theory
تحلیل عوامل موثر در دستیابی به اصول پدافند غیرعامل در طرح های بازآفرینی با استفاده از تئوری زمینه ای (مطالعه موردی: شهر قرچک)(مقاله علمی وزارت علوم)
بازآفرینی شهری از نگاه پدافند غیر عامل به معنای کاهش آسیب پذیری ساختمان ها، تاسیسات، تجهیزات و شریان های شهری و منطقه ای از طریق مدیریت مخاطرات طبیعی و بسیج اجتماعی (مشارکت مردمی) در کاهش آسیب های مربوط به بافت های ناکارآمد، می باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل موثر در دستیابی به اصول پدافند غیرعامل در طرح های بازآفرینی شهر قرچک با استفاده از تئوری زمینه ای می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، جزء پژوهش های بنیادی و دارای ماهیتی توصیفی، همچنین از نظر روش، در گروه پژوهش های کیفی قرار می گیرد. حجم نمونه برای مصاحبه از خبرگان در چارچوب اشباع نظری نهایی با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 18 نفر از افراد خبره (متخصصان، اساتید دانشگاه و مدیران شهری قرچک) انتخاب شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش گراند تئوری استفاده شد. حاصل نتایج مصاحبه با افراد خبره جهت تحلیل عوامل موثر در دستیابی به اصول پدافند غیرعامل در طرح های بازآفرینی در شهر قرچک با استفاده از تئوری زمینه ای، شامل 6 کد محوری (شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبرد ها، پیامد ها و موانع) است. شرایط علی از 5 مقوله و 16 مفهوم، شرایط زمینه ای از 4 مقوله و 15 مفهوم، شرایط مداخله گر از 5 مقوله و 13 مفوم، راهبرد ها از 3 مقوله و 11 مفهوم، پیامد ها از 5 مقوله و 14 مفهوم، و در نهایت موانع از 7 مقوله و 17 مفهوم تشکیل شده است.
بررسی عوامل موثر بر ادراک کیفیت عرصه های همگانی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۴۶۴-۴۴۹
حوزههای تخصصی:
عرصه های همگانی شهری به عنوان فضاهای حضور شهروندان و مکانی برای کنش و تعاملات شهروندی و فعالیت های شهری هستند و لذا بسیاری از عملکردهای جامعه شهری در آن ها بروز می یابد. از این رو سلامت اجتماعی شهروندان وابسته به کیفیت و کارایی عرصه همگانی شهری می باشد. عرصه همگانی با کیفیت و مورد پذیرش مردم، جایی است که کاربران آن را ترجیح می دهند، انتخاب می کنند و استفاده از آن تداوم دارد. چنانچه قابلیت های عرصه همگانی درک نشود و یا متناسب با نیازها و تمایلات مردم و کاربران آن نباشد، افراد ترجیح می دهند حضور خود را در عرصه همگانی به حداقل برسانند یا دست به تغییر و انتخاب بزنند. ادراک قابلیت ها و کیفیت های عرصه همگانی فرآیند هدفمند دریافت اطلاعات ارسال شده از محیط ساخته شده توسط افراد جامعه است و بنابراین تابعی از شرایط و متغیرهای محیطی و نیز ویژگی های فرد ادراک کننده می باشد. هدف این مقاله توجه به کیفیت عرصه های همگانی شهر مشهد و درک قابلیت های آن ها در تسهیل مراودات اجتماعی می باشد. بنابراین، با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه تعامل بین انسان و محیط در درک قابلیت عرصه های همگانی و با استفاده از تئوری زمینه ای به بررسی رفتار کاربران عرصه های همگانی کلانشهر مشهد پرداخته است. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می دهد در درک کیفیت عرصه های همگانی رابطه ای قوی و معنی دار بین تمایلات متأثر از ویژگی های فردی و اجتماعی کاربران و ادراک معانی محیط ساخته شده وجود دارد. همچنین مشخص شده است متغیرهای سن، جنس، میزان آشنایی و علت مراجعه کاربران در میزان درک کیفیت عرصه های همگانی مؤثر هستند.
ارائه الگوی مدیریت کوانتومی در سازمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اخیراً در ادبیات مدیریت، سخن از الگوی جدیدی در حوزه سازمان و مدیریت به میان می آورند؛ پارادایمی که با نظریه کوانتوم شناخته می شود. این پارادایم مرتبط با دیدگاه علمی مدیریت نوین است و هدف آن توسعه توانایی ها و قابلیت های کارکنان درجهت اهداف سازمانی است از طرفی، فقدان الگوی مناسب برای توسعه مدیریت کوانتومی در سازمان های آموزشی با توجه به ساختار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور، از جمله چالش های عمده در نظام آموزشی ایران است. بر این اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه الگوی مدیریت کوانتومی در سازمان های آموزشی بود.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر «نظریه داده بنیاد» و ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق و با روش هدفمند نسبت به انتخاب نمونه های آماری تا مرحله اشباع نظری در داده ها به تعداد 16 نمونه و روش تجزیه و تحلیل از طریق کدگذاری به استخراج مقوله های مربوط به الگو اقدام گردید. برای اطمینان پذیری و اعتباریابی، از معیار تناسب و معیار منطق و عمق اطمینان حاصل شد.
یافته ها: مطابق با نتایج، در کدگذاری باز، 367 کد اولیه، در کدگذاری محوری 57 مقوله عمده و در کدگذاری انتخابی 19 مقوله هسته ای در قالب شرایط علّی، واسطه ای، زمینه ای، راهبردها/ توانمندسازها، پیامدی و پدیده اصلی (مدیریت کوانتومی) طبق بندی شده اند. در جهت تحقق اهداف پژوهش بر مبنای تئوری زمینه ای، مدیریت کوانتومی به عنوان پدیده اصلی در قالب یک الگوی منطقی و با تکیه بر فهم آن با شرایط (علّی، واسطه ای و زمینه ای)، راهبردها/ توانمندسازها و پیامدها مشخص گردید.
بحث و نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت با حرکت به سوی این الگو، شاهد تغییر اساسی در توسعه مدیریت کوانتومی در سازمان های آموزشی را شاهد بود.
تبیین ضرورت بهسازی ساختار دوره کارشناسی تربیت معلم و ارائه الگوی مطلوب آن بر مبنای اساسنامه دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۲)
133 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بهسازی ساختار دوره کارشناسی تربیت معلم و ارائه الگوی مطلوب آن در دانشگاه فرهنگیان بود. روش: در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و استخراج الگو و روش نظریه زمینه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. جمع آوری داده ها برای کدگذاری در قالب مصاحبه و پرسشهای بازپاسخ به تعداد 17 نفر به صورت گلوله برفی تا زمان اشباع نظری با افراد متخصص بوده است. اعتبارسنجی الگو با مشاوره متخصصان حوزه برنامه ریزی درسی و تربیت معلم بوده است. یافته ها: در ارائه الگوی ساختاری به دست آمده بر اساس صلاحیتهای معلمی، برنامه های درسی دوره کارشناسی در سه سال و هر سال سه ترم، با اولویت تخصیص سال اول به دروس معارف و تربیت اسلامی و سالهای دوم و سوم به آموزش دروس تخصصی و مهارتی تنظیم شود. نتیجه گیری: برنامه ریزی درسی مطابق با این الگو می تواند به ایجاد باورمندی وتقیّد به ایفای وظیفه در قبال پذیرش نقش انبیایی معلم و ترجیح لذتهای معنوی بر دیگر لذتهای زودگذر حسی و خیالی در سال اول بینجامد که بسترساز اهتمام جدّی تر دانشجومعلمان برای پرداختن به دروس تخصصی تر را در سالهای بعد فراهم می سازد.
شناسایی مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهرهای جدید (مورد مطالعه: شهر جدید رامشار سیستان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
74 - 93
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید ایران با داشتن نقاط ضعف فراوان در مراحل مختلف برنامه ریزی و اجرا، هر روز با چالش های زیادی روبرو هستند. چالش هایی که در بیشتر موارد به یک معضل تبدیل شده و زندگی را برای ساکنان این شهرها سخت کرده است؛ تا زمانی که راهبردهای توسعه بلندمدت در کشور مشخص نباشد، راهبرد ایجاد شهرهای جدید در خدمت توزیع و استقرار نظام فضایی مطلوب و توسعه همه جانبه نخواهد بود. بر این اساس پژوهش حاضر به شناسایی مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهرهای جدید (مورد مطالعه: شهر جدید رامشار سیستان)، پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی- میدانی (مصاحبه) گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید، کارشناسان و مدیران شهر جدید رامشار در می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای (گراندد تئوری)، استفاده شد. از نتایج تئوری زمینه ای جهت شناسایی مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهر جدید رامشار، مقولات (توسعه متوازن، شرایط خاص ژئوپولوتیکی، شناسایی دقیق ویژگی های کمی و کیفی منطقه، مدیریت توسعه منطقه ای، حکمرانی خوب شهری و گفتمان سازی بین سازمان های ذی ربط) در قالب رویکرد آمایشی، شناسایی شد. این نتایج نشان داد مهم ترین رویکرد در ایجاد تعادل فضایی شهر جدید رامشار، رویکرد آمایشی، است.