
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال 23 زمستان 1402 شماره 59 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکردهای ادبی در نقد ادبی جدید، بینامتنیت یا رویکرد میان متنی است؛ این اصطلاح را ژولیا کریستوا در حدود پنجاه سال قبل مطرح کرد و باب تازه ای برای تحلیل متون گشود. در بینامتنیت، بر خلاف دیدگاه های کلاسیک که متون را حاصل نبوغ شاعر یا کاتب می پنداشتند، بحث بر سر آن است که متون بر یکدیگر تأثیر می گذارند و از این رهگذر، آثار جدید خلق می شود. به عبارت دیگر، بن مایه جنبه هایی از آثار متأخر، آثار متقدم است و هر اثری می تواند ضمن تأثیرپذیری از آثار پیشین، بر آثار پسین نیز مؤثر باشد. در تحلیل های بینامتنی، هدف عمده، نشان دادن مشابهت های موجود در متون ادبی، اعم از نظم یا نثر است. در ادبیات و بویژه، متون شعری، می توان وجوه تشابه قابل توجهی در بین آثار ادبی یافت و نشان دادن این همانندی ها می تواند برای درک نکته های غامض یا روشن کردن ابعادی از این متون، سودمند باشد. نگاهی به اشعار ملک الشعراء بهار (1265-1330)، شاعر، ادیب و سبک شناس معاصر -با وجود ادعای خود او در داشتن سبکی نو- گویای آن است که بهار، در زمینه های تعبیرات و مضامین ... از سرایندگان کهن و بویژه خاقانی شروانی(520-595 ﻫ .ق)، متأثّر بوده است. این مقاله کوششی است برای نشان دادن این تأثیرپذیری و نمایاندن همانندی های این دو سراینده و بازنمودِ توجه بهار به سراینده نامدار شروان، و سرانجام آن که بهار تا چه میزان در بسیاری از مضامین شعری خود از خاقانی شروانی بهره گرفته است.
تحلیل متن - بافت در تصاویر شعر 23 از احمد شاملو به روش نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل متنی-بافتی تصاویر شعر «23» از شاملو با الگوی فرکلاف است. شعر «23» شعری سیاسی است و رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف از کارآمدی کافی در تحلیل گفتمانی این شعر برخوردار است. این شعر بیانی تمثیلی از اوضاع سیاسی زمان است. ابعاد بلاغی تصاویر در سطح توصیف بررسی شد و بافت موقعیتی و ساختارهای سیاسی-اجتماعی مؤثّر بر تصاویر، در سطوح تفسیر و تبیین تحلیل شدند. تصویر مرکزی شعر آشفتگی اوضاع سیاسی-اجتماعی ایران آن زمان است. ابعاد ایدئولوژیک تصاویر در نوع، تعداد، چگونگی و کارکرد آن ها مستتر است. بافت موقعیتی تصاویر، راه پیمایی 23 تیر 1330 است که به کشته شدن تعداد زیادی از مردم انجامید. ساختار تأثیرگذار بر فضای تصاویر، نابسامانی اوضاع سیاسی، اختلافات آشکار و پنهان نهادهای قدرت، دخالت ها و رقابت های عوامل خارجی و ضدّیت تفکّر چپ با آمریکا و سرمایه داری است. کارکرد ایدئولوژیک تصاویر، در ابعاد هم زمانی سرایش شعر با واقعه، بیان صریح، واژگان سیاسی، گرایش چپ شاعر و مخالفت او با حکومت قابل ردیابی است.
«کسب» و «ترک» در متون منثور عرفانی تا پایان قرن هفتم (ﻫ .ق.) بر اساس مقتضیات حال و مقام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب و کار و ترک آن از مباحث مورد اختلاف نزد صوفیان است. در قرآن و احادیث و سیره نبوی بر کسب کردن تأکید شده است. برخی از عرفا طبق سنت پیامبر گرامی اسلام (ص) بر کسب کردن و برخی دیگر بر ترک آن تأکید داشته اند. از آنجا که صوفیان درباره کسب و کار یا ترک آن نظریات و عقاید متفاوتی دارند، به گونه ای که برخی کسب را ترجیح نهاده و برخی ترک را، این مقاله بر آن است تا در حد مقدور، به تحلیل کسب و ترک آن در امّهات متون عرفانی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که مقتضای حال و مقام سالک در بحث کسب و ترک چگونه است؟ روش تحقیق در این گفتار، اسنادی-کتابخانه ای و از نوع توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سالک (مرید) و عارف برحسب مقتضای حال یا مقامی که در آن قرار داشته به کسب و یا ترک کسب اهتمام ورزیده و اختلاف نظر درباره تأکید بر کسب و یا ترک آن در کتب صوفیه از همین مسأله ناشی شده و نیز ترک کسب و توکّل از مقتضیات حال سکر و مقام فناست.
بررسی و تحلیل فراخوانی شخصیت ها و روایات اسطوره ای-حماسی در شعر زنان افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره، از استعاره گونه هایی است که به دلیل برخورداری از ویژگی تکرارپذیری و ماهیت بینامتنی، همواره در آثار منظوم و منثور فارسی بازتولید شده و شاعران به یاری این عنصر تصویرساز به توسعه معنایی و زیباشناختی آثار خود پرداخته اند. شخصیت های اسطوره ای در عصر حماسی از نقش ایزدی، به شکل پهلوان حماسی درآمده و شخصیت اسطوره ای-حماسی یافته اند. به همین سبب، بسیاری از شخصیت ها و روایات حماسی پیشینه اسطوره ای دارند که در روزگار پسین از عالم اسطوره به شکل حماسه درآمده و دست خوش تغییر و دگردیسی شده اند. گستره بازتولید شخصیت ها و روایت های اسطوره ای-حماسی در شعر زنان افغانستان ایجاب می کند تا در این خصوص پژوهش شایسته انجام شود. به همین دلیل، نوشتار حاضر تلاش دارد بازتاب شخصیت ها و روایات اسطوره ای-حماسی را در شعر زنان افغانستان، با تکیه بر اشعار خالده فروغ (1351)، لیلا صراحت روشنی (1337-1383) و لیلا کاویان (1329-1376)، به روش توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر آرای بینامتنی ژرار ژنت، بررسی و تحلیل کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بانوان شاعر معاصر افغانستان عناصر اسطوره ای-حماسی را با کارکردهای الگوسازی، تقویت روحیه جنگاوری، بیان عظمت و بزرگی، توصیف و فضاسازی، توبیخ و ملامت، ایدئولوژیک، بیان اهمیت، تصویرسازی و مضمون آفرینی به گونه های تلمیحی، تشبیهی و اشاری بینامتنیت ضمنی و ارجاعِ بینامتنیت صریح بازآفرینی کرده اند. این شاعران، به یاری عناصر اسطوره ای-حماسی مفاهیم اجتماعی، ایدئولوژیک و عاشقانه را بازتاب داده، استبداد سیاسی نظام سلطنتی کشور را نکوهش و اوضاع اجتماعی در دوران جنگ های داخلی را توصیف کرده اند.
مقایسه ذهنیّت غنایی نظامی گنجوی وخواجوی کرمانی با تکیه بر «لیلی و مجنون وگل و نوروز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله بحث و بررسی درباره مقایسه ذهنیّت غنایی نظامی گنجوی در منظومه «لیلی و مجنون» و ذهنیّت غنایی خواجوی کرمانی در منظومه «گل و نوروز» است. تحوّل شگرف ذهنیّت غنایی در این دو اثر، ناشی از آمیختگی ذهن شاعر و مخاطب است. چیره دستی نظامی در منظومه «لیلی و مجنون» بین منظومه های سنّتی غنایی ادبیّات فارسی مثال زدنی است. با این حال، منظومه «گل و نوروز» خواجو نیز در قالب مثنوی با محتوایی غنایی و عاشقانه در ادبیّات فارسی جایگاه رفیعی دارد. در شرح مطالب مقاله سه مبنای محتوایی این پژوهش این گونه آمده است: 1) ذهن وشخصیّت اثرگذار غنایی هر دو شاعر؛ 2) ارائه محتوایی عاشقانه که به تربیت انسانی ختم می شود؛ و 3) برداشت ذهنی مخاطب از منظومه ها؛ که محورهای اصلی این مقاله به شمار می آیند. وفاداری در عشق، بن مایه اصلی این دو منظومه است و با ماهیتی غنایی، هر دو شاعر به مضمونی آموزنده و حکیمانه اشاره دارند. احساسات و عواطف درونی شاعر که در این دو منظومه برای مخاطب به صورت ملموس درک می شود، بررسی و تحلیل شده اند. عناصر محتوایی دو منظومه بر پایه عشق به تربیت و تکامل انسانی استوار است. بنابراین در این مقاله مضامین، افکار و دیدگاه های دو اثر بررسی شده است و میزان تأثیر آن ها بر تعلیم و تربیت با ذهنیّت مخاطب مشاهده می شود. در منظومه «لیلی و مجنون» تغنیّات درونی وجود دارد که در مثنوی «گل و نوروز» مانند آن را مشاهده نمی کنیم. اکثر مضامین غنایی در این دو مثنوی مشترک هستند و در مواردی هم اختلاف وجود دارد که گاهی این اختلافات برجسته به نظر می رسد.
آیا تلفّظ مصوّت های زبان فارسی در دوران معاصر تغییر کرده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبنای وزن عروضی شعر رسمی فارسی تمایز هجاهای کوتاه و بلند است. تعداد و ترتیب هجاهای کوتاه و بلند در همه مصراع های یک شعر باید یکسان باشد. کوتاهی و بلندی هجاها خود ناشی از کوتاهی و بلندی مصوّت هاست. مصوّت های بلند سه تا هستند: «ا» (â)، «و» (u) و «ی» (i) و مصوّت های کوتاه نیز سه تا هستند: « َ» (a)، « ُ» (o) و « ِ» (e). امتداد هر مصوّت بلند قاعدتاً باید دو برابر قرینه کوتاه آن باشد، امّا در زبان محاوره امروز مصوّت بلند می تواند کوتاه تلفّظ شود و مصوّت کوتاه، بلند تلفّظ شود بدون اینکه هر مصوّت با قرینه خود اشتباه شود؛ زیرا امروز مصوّت ها علاوه بر تفاوت امتداد از لحاظ واجگاه نیز با هم متفاوتند. در نتیجه، امروز وزن عروضی رسمی با زبان فارسی ناسازگار و بیگانه به نظر می رسد و این سؤال مطرح است که این ناسازگاری از آغاز شعر عروضی رسمی فارسی وجود داشته است یا بعدها در اثر تحوّلات دستگاه صوتی زبان فارسی به وجود آمده است؟ بعضی از پژوهشگران این عرصه به شق دوم معتقدند و نتایج مهمّ و وسیعی از این باور خود به دست می آورند که اکثراً نادرست به نظر می رسد. در مقاله حاضر این مسئله به روش تحلیلی-توصیفی مورد بررسی قرار گرفته و دلایلی در رد نظر این گروه از پژوهشگران عرضه شده است.