
مقالات
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز با توجه به افزایش نگرانی ها درمورد بیماری های متابولیک و کبدی، روش های طبیعی و بدون دارو برای بهبود سلامت کبد مدنظر قرار گرفته اند. در این مطالعه، تأثیر تمرین هوازی منظم و مصرف قهوه سبز بر متابولیسم لیپیدی کبد بررسی شده است. تعداد ۲۸ موش به مدت 12 هفته با رژیم غذایی پرچرب تغذیه شدند. پس از 12 هفته، ارزیابی هایی همچون وزن بدن و گلوکز خون انجام شد. سپس موش ها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم بندی شدند: گروه کنترل (n=7)، گروه قهوه سبز (n=7)، گروه تمرین هوازی (n=7) و گروه ترکیب تمرین هوازی و قهوه سبز (n=7). گروه تمرین هوازی به مدت ۱۰ هفته، ۵ روز در هفته و هر جلسه ۴۵ دقیقه تمرین انجام دادند وگروه قهوه سبز ۳ روز در هفته به میزان ۲۰۰ میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن موش گاواژ شدند. ۲۴ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی و گاواژ، موش ها قربانی شدند و نمونه ها جمع آوری شده و برای ارزیابی های بیشتر ذخیره شدند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی منظم به همراه مصرف قهوه سبز می تواند به طور معناداری سطوح لیپیدی کبدی و آنزیم های مؤثر در مسیر سنتز درون زا اسیدچرب و بتااکسیداسیون آن را بهبود بخشد و به کاهش خطر بیماری های کبدی کمک کند. این یافته ها می توانند به توسعه رویکردهای جدید درمانی برای مدیریت بیماری های کبدی کمک کنند. ورزش منظم، رویکرد غیردرمانی مؤثری برای افراد دارای سبک زندگی غلط است و قهوه سبز می تواند جایگزینی برای تقلید بخشی از اثرات مفید تمرین هوازی باشد.
اثر مصرف حاد مکمل تائورین بر اکسیداسیون چربی و آستانه تنفسی در زنان چاق 45- 25 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر مصرف مکمل تائورین بر اکسیداسیون چربی و متغیرهای فیزیولوژیک معادل با آستانه بی هوازی در زنان چاق 25-45 ساله بود. در این مطالعه، 11 زن چاق (2/3 ± 1/33=BMI) به طور هدفمند انتخاب و یک آزمون فزاینده استاندارد را قبل و بعد از مصرف 21 روزه مکمل تائورین ( mg/kg50) انجام دادند. نمونه های خونی قبل و بعد از هر آزمون فزاینده و پارامترهای تنفسی در تمامی طول آزمون فزاینده، به صورت نفس به نفس اندازه گیری شد. برای تعیین آستانه بی هوازی، از شکست ناگهانی در نمودار معادل تهویه ای اکسیژن (VE/VO2) استفاده شد. اکسیداسیون چربی با اندازه گیری نسبت تبادل تنفسی (RER)، میزان سوخت چربی در حین تمرین و سطوح تری گلیسرید (TG) پلاسما در انتهای آزمون فزاینده تعیین شد و با آزمون t زوجی و آزمون تحلیل واریانس مکرر بین کوشش ها مقایسه شد. نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان داد، 21 روز مصرف مکمل تائورین باعث کاهش معنادار سطوح TG استراحت، مقادیر RER و میزان سوخت چربی در حین آزمون فزاینده (همه 05/0>P) نسبت به قبل از مصرف مکمل شد؛ با وجود این، نتایج آزمون t زوجی نشان داد که مصرف این مکمل بر اکسیژن مصرفی و ضربان قلب معادل با آستانه تنفسی حین تمرین فزاینده استاندارد در زنان چاق اثر معنا داری ندارد. به طور خلاصه، نتایج پژوهش نشان می دهد که مصرف مکمل تائورین با افزایش اکسیداسیون چربی در حین استراحت و تمرین همراه است، اما این امر به بهبود عملکرد استقامتی در سطح آستانه بی هوازی منجر نمی شود.
اثر ترکیبی هشت هفته تمرین در آب و تمرین مقاومتی بر شاخص های سردرد، کیفیت زندگی و کیفیت خواب زنان مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر ترکیب هشت هفته تمرین در آب و تمرین مقاومتی بر شاخص های سردرد، کیفیت زندگی و کیفیت خواب زنان مبتلا به میگرن بود. تعداد 40 نفر زن مبتلا به میگرن در محدوده سنی 40 تا 50 سال به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین در آب، تمرین مقاومتی، تمرین ترکیبی و گروه کنترل (هر گروه ده نفر) تقسیم شدند. در ابتدا متغیرهای تحقیق با ابزارهای استاندارد ارزیابی شدند. گروه های تجربی در هشت هفته تمرینات ویژه شرکت کردند و در این مدت نیز گروه کنترل صرفاً به فعالیت های روزمره خود پرداختند و از شرکت در فعالیت های ورزشی پرهیز کردند. پس از اتمام تمرینات ورزشی، متغیرهای تحقیق در شرایط یکسان با پیش آزمون، مجدد ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین (ترکیبی و مجزا) بر شدت، مدت و تکرار سردرد زنان مبتلا به میگرن تأثیر معنا داری داشت. هر سه نوع تمرین در آب، تمرین مقاومتی و تمرین ترکیبی باعث کاهش شدت سردرد زنان مبتلا به میگرن شد. همچنین هشت هفته تمرین ترکیبی بر کیفیت زندگی و کیفیت خواب زنان مبتلا به میگرن تأثیر معنا داری داشت. در نتیجه گیری می توان گفت، به نظر می رسد که سه نوع تمرین در آب، مقاومتی و ترکیبی بر کاهش شاخص های سردرد، بهبود کیفیت زندگی و کیفیت خواب بیماران زن مبتلا به میگرن تأثیرگذار باشد.
فعالیت ورزشی و سلامت مغز در سالمندی: نقش محور عضله-مغز در بهبود عملکردهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالمندی با افزایش خطر زوال شناختی همراه است. فعالیت های ورزشی نقش مهمی در حفظ و بهبود سلامت شناختی سالمندان دارند. شواهد موجود نشان می دهند که فعالیت های ورزشی مختلف ازجمله فعالیت های مقاومتی، هوازی و تمرینات ذهن- بدن می توانند موجب بهبودی درخور توجهی در حافظه، یادگیری و سایر توانایی های شناختی در سالمندان شوند. فعالیت های ورزشی با افزایش سطوح عوامل رشد عصبی مرتبط هستند که این عوامل در شکل پذیری سیناپس ها و بقای نورون ها نقش کلیدی ایفا می کنند. علاوه بر این، محور عضله- مغز به عنوان یک مسیر حیاتی در ارتباط بین فعالیت های ورزشی و عملکرد شناختی مطرح است. میوکاین های ترشحی از عضلات به مغز می توانند از طریق بهبود جریان خون مغزی، کاهش التهاب عصبی، افزایش سلامت میتوکندری و تقویت انعطاف پذیری عصبی به حفظ و ارتقای عملکردهای شناختی در سنین بالا کمک کنند. این مقاله مروری، تأثیر انواع فعالیت های ورزشی بر عملکردهای شناختی و برخی سازوکارهای سلولی و مولکولی مربوط را در سالمندان بررسی کرد. درمجموع به نظر می رسد که فعالیت های ورزشی ترکیبی می تواند به عنوان رویکردی پیشگیرانه و مؤثر در برابر زوال شناختی و بیماری های تخریبی عصب ناشی از سالمندی مؤثر باشد؛ بااین حال، هنوز نوع، شدت و حجم بهینه فعالیت های ورزشی برای دستیابی به حداکثر آثار شناختی مشخص نیست و به انجام تحقیقات بیشتری برای تعیین دستورالعمل های ورزشی بهینه نیاز است. علاوه براین، بررسی عمیق تر سازوکارهای سلولی، مولکولی و عصبی مرتبط با اثرات فعالیت ورزشی بر عملکردهای شناختی در سالمندان نیازمند پژوهش های بیشتری است تا برنامه های ورزشی بهینه به منظور بهبود کیفیت زندگی سالمندان توسعه یابد.
اثر مکمل کورکومین بر فاکتورهای آسیب عضلانی و درد عضلانی پس از ورزش در بزرگسالان: یک مرور نظام مند و فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندین مطالعه اثر مکمل کورکومین را بر فاکتورهای آسیب عضلانی و درد عضلانی پس از ورزش ورزشکاران بررسی کرده اند. کورکومین که ماده فعال موجود در زردچوبه است، به دلیل خواص ضدالتهابی و آنتی اکسیدانی اش شناخته می شود؛ بااین حال، نتایج برخی از مطالعات حاکی از آن است که مکمل کورکومین مزایای زیادی برای درد عضلانی پس از ورزش ندارد. این تناقض ها در نتایج مطالعات مختلف ممکن است به دلیل تفاوت در طراحی تحقیق، دوز مصرفی کورکومین، نوع فعالیت ورزشی و ویژگی های شرکت کنندگان باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر مکمل کورکومین بر فاکتورهای آسیب عضلانی و درد عضلانی پس از ورزش در بزرگسالان بود. در این پژوهش، جستجوی سیستماتیک مقالات منتشرشده از پایگاه های اطلاعاتی معتبر انگلیسی و فارسی تا مارس 2024 به منظور بررسی اثر مکمل کورکومین بر درد عضلانی و فاکتورهای آسیب عضلانی انجام شد. فاکتورهای بررسی شده شامل اندازه های سرمی کراتین کیناز (CK)، لاکتات دهیدروژناز (LDH) و میوگلوبین (MB) بودند. همچنین دامنه حرکتی (Range of Motion - ROM) به عنوان یکی از معیارهای مهم در ارزیابی عملکرد عضلانی و توانایی فرد در انجام حرکات روزمره مدنظر قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های آماری پیشرفته استفاده شد. تفاوت میانگین وزنی (Weighted Mean Difference-WMD) و تفاوت میانگین استانداردشده (Standardized Mean Difference-SMD) به عنوان معیارهای اصلی برای ارزیابی تأثیر کورکومین بر فاکتورهای آسیب عضلانی و درد عضلانی محاسبه شدند. درمجموع، 23 مطالعه شامل 564 آزمودنی وارد فراتحلیل حاضر شد. نتایج تحلیل اصلی نشان داد که مکمل کورکومین سبب کاهش معنادار درد عضلانی ]001/0P=، (08/1- الی 64/0) 86/0- =WMD]، CK سرمی ]001/0P=، (84/0- الی 33/0-) 58/0- =SMD]، LDH سرمی ] 001/0P=، (02/1- الی 28/0-) 65/0- =SMD] و میوگلوبین سرمی ]008/0P=، (04/25- الی 67/3)ng/ml 36/14- =WMD] برای تمام زمان های اندازه گیری شده پس از ورزش، نسبت به گروه کنترل شد. همچنین کورکومین سبب افزایش معنادار ROM ]01/0P=، (14/0 الی 21/1) 67/0 =SMD] در زمان 72 ساعت پس از ورزش، در مقایسه با گروه کنترل شد. نتایج نشان داد که مکمل کورکومین سبب کاهش درد عضلانی و فاکتورهای آسیب عضلانی پس از ورزش می شود. تحلیل داده ها نشان داد که مصرف کورکومین می تواند به طور معناداری سطوح آنزیم های سرمی مانند کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) را کاهش دهد. نتایج نشان داد که کورکومین نه تنها به کاهش درد عضلانی کمک می کند، بلکه دامنه حرکتی (ROM) را نیز بهبود می بخشد. این بهبود در دامنه حرکتی به ورزشکاران کمک می کند تا سریع تر به فعالیت های روزمره و تمرینات ورزشی خود بازگردند و از بروز آسیب های بعدی جلوگیری کنند.
تاثیر تمرینات هوازی قبل از بارداری و فعالیت بدنی حین بارداری بر استرس اکسیداتیو در بافت های رحم و تخمدان رت های مادر پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعه تأثیر تمرین هوازی قبل از بارداری و فعالیت بدنی حین بارداری بر سطوح GPX ، SOD ، TAC و MDA بافت رحم و تخمدان رت های مادر پس از زایمانمواد و روش ها: 48 سر موش ماده 8 هفته ای به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفته و گروه تجربی به مدت 6 هفته با 70-60 درصد VO2max به انجام تمرینات هوازی روی تردمیل پرداختند. پس از جفت گیری و احراز بارداری از طریق مشاهده اولین پلاک واژینال، موش های دو گروه مجدداً به دو گروه تمرینی و غیر تمرینی تقسیم شده و گروه تمرینی به مدت سه هفته با 45-35 درصد VO2max فعالیت بدنی انجام دادند. سه هفته پس از زایمان، نمونه برداری برای سنجش شاخص های استرس اکسایشی انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی گابریل در نرم افزار spss24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشانگر افزایش معنی دار سطوحTAC ، GPX و SOD بافت تخمدان گروه تمرین هوازی قبل از بارداری و همچنین سطح TAC گروه تمرین هوازی قبل از بارداری و فعالیت بدنی حین بارداری نسبت به گروه کنترل بود. در بافت رحم نیز افزایش قابل توجهی در سطح آنزیم GPX گروه تمرین هوازی قبل از بارداری مشاهده شد.نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین هوازی قبل از بارداری تأثیر بیشتری بر سازگاری سیستم استرس اکسیداتیو داشته و منجر به بهبود عملکرد آنتی اکسیدانی بافت رحم و تخمدان می شود که در نهایت می تواند بر سلامت و بهبود عملکرد این بافت ها تأثیر بگذارد.