
مقالات
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی اندیشه مقام معظم رهبری در عرصه سیاست خارجی و تبیین مؤلفه های توحیدمحور آن انجام شده است. ادعای اصلی تحقیق این است که رهبر انقلاب اسلامی با ارائه چهارچوبی عمیق از سیاست مبتنی بر توحید، زمینه ای برای تحلیل و ارزیابی دقیق این رویکرد فراهم ساخته اند. پرسش اصلی مقاله این است که ساختار و مختصات نگرش توحیدمحور به سیاست خارجی از منظر ایشان چگونه تعریف می شود. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل محتوای بیانات رهبری، داده های مرتبط را استخراج و تحلیل کرده و به بررسی الگوی سیاست خارجی توحیدمحور ایشان پرداخته است. فرضیه پژوهش بر این اصل استوار است که در اندیشه رهبری، توحیدباوری دارای نظام مندی و شاخصه های مشخصی است که در قالب یک الگوی نظری و عملی در حوزه سیاست خارجی بسط یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که رهبر انقلاب اسلامی دیپلماسی را ابزاری برای تحقق اهداف توحیدی تلقی می کنند و سیاست خارجی را عرصه ای برای پیشبرد حاکمیت الهی در ساحت های اجتماعی و سیاسی می دانند. بر این اساس، سیاست خارجی توحیدمحور از دیدگاه ایشان به معنای تجلی اراده تشریعی الهی و حاکمیت باری تعالی در تمامی ابعاد سیاست خارجی است.
تحلیل کارکردهای مبانی کلان معرفت شناختی دینی در جهاد ترکیبی با تأکید بر دیدگاه های مقام معظم رهبری (مد ظله)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران از ابتدای پیروزی مورد تهاجم استکبار بوده است. در حال حاضر این تهاجم شکل جنگ ترکیبی به خود گرفته است که مقابله با آن، نیاز به جهاد ترکیبی دارد. از جمله عوامل تأثیرگذار در جهاد ترکیبی، افزایش معرفت دینی مجاهدان است. این پژوهش با هدف تحلیل کارکردهای مبانی کلان معرفت شناختی دینی در جهاد ترکیبی و به منظور مقابله با جنگ های ترکیبی دشمنان نظام اسلامی انجام شده است. بنابراین سؤال اصلی آن است که کارکردهای معرفت شناسی دینی در جهاد ترکیبی چیست؟ روش تحقیق، مبتنی بر رویکرد کیفی با تحلیل و توصیف محتوای متون اصیل دینی و استخراج نظام مند بیانات مقام معظم رهبری به عنوان منابع کلیدی است. یافته ها نشان می دهند که سه رکن «معرفت به خداوند»، «معرفت به نفس» و «معرفت به جهان»، به عنوان پایه های اعتقادی، چهارچوب مفهومی جهاد ترکیبی را شکل می دهند. بررسی بیانات مقام معظم رهبری بیانگر آن است که جهاد ترکیبی در سه سطح سخت، نیمه سخت و نرم طراحی می شود که هماهنگی این سطوح، مقابله هم زمان با تمامی ابزارهای جنگ ترکیبی دشمن را ضروری می سازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تلفیق مبانی معرفتی با راهکارهای عملیاتی، نه تنها اثربخشی جهاد ترکیبی را افزایش می دهد، بلکه بازتعریف مفاهیم کلیدی مانند پیروزی، شکست و مقاومت در گفتمان دفاعی اسلام را موجب می شود.
نسبت سنجی خودسامانی ملی با آزادی در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانش واژه «خودسامانی»، که اصلی عقلی است، در این مقاله بر سامان بخشی روابط اجتماعی توسط انسان ها از طریق تحدید اراده و التزام به الزامات ناشی از آن اطلاق می شود. از طرفی، «آزادی» از مؤلفه های اصلی در تعیین سرنوشت جمعی است که جایگاه واقعی خود را دارد؛ لذا آزادی از مهم ترین موضوعاتی است که فرد و حکومت در زمینه های مختلف با آن روبه روست. در حقوق اساسی جمهوری اسلامی، با توجه به مبانی دینی ای که دارد، همه مؤلفه های مربوط به حکومت و از جمله آزادی، بر اساس جهان بینی توحیدی تفسیر می شود، که وجه تمایز ریشه ای با سایر نظام هاست. تحقیق پیش رو با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، مفهوم و نتایج اصل خودسامانی و نسبت آن با آزادی را بررسی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد، ازآنجاکه آزادی مطلق چیزی جز هرج ومرج و بطلان تعهدات اجتماعی نیست. از طرفی اصل محدودسازی آزادی در زندگی اجتماعی اجتناب ناپذیر است؛ ازاین رو «خودسامانی ملی» تبلور آزادی توأم با مسئولیت انسان است.
رویکرد مقاومت محور در حکمرانی جمهوری اسلامی: بررسی بسترها و دلایل سیاست های هسته ای دولت های نهم و دهم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل دلایل و زمینه های اتخاذ رویکرد مقاومت محور در حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در دوران دولت های نهم و دهم و تأثیر آن بر سیاست های هسته ای کشور می پردازد. سیاست های هسته ای در سال های اخیر تحت تأثیر گزارش های مغرضانه برخی مخالفان جمهوری اسلامی ایران و نگرش منفی قدرت های غربی و سازمان های بین المللی، به چالشی جدی و چندبعدی در داخل و خارج ایران تبدیل شده است. اعمال تحریم های گسترده از سوی کشورهای غربی و نظام سلطه برضد ایران، وضعیت پیچیده ای در سیاست ورزی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده که به دوقطبی شدن سیاسی و تقابل فکری در جریان شناسی قدرت داخلی منجر شده است. این مقاله با استفاده از روش کیفی و بهره گیری از شبکه مفاهیم (نظریه های نقش، جامعه شناسی تاریخی و واهم گرایی بحران جیمز رزونا) و با رویکرد تفسیری تحلیلی به بررسی دلایل، زمینه ها و بسترهای سیاست های مقاومت محور بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این نگرش و کنش، متأثر از تفسیرهای مختلف از منافع ملی و رویدادهای منطقه ای و جهانی بود. تحولات اخیر، نظیر تغییرات قدرت سیاسی داخلی، التهابات اقتصادی ناشی از تحریم ها، افزایش نقش محور مقاومت در مبارزه با تروریسم، بحران های بین المللی مانند تنش میان روسیه و اوکراین، مسئله طوفان الاقصی و درگیری ها در منطقه و تغییرات مدیریتی در ایالات متحده، مجدداً مسئله سیاست های هسته ای ایران در داخل و خارج را به موضوعی مهم تبدیل کرده است. فهم دلایل کنش خاص (واگرایی و مقاومت محوری در مسئله انرژی هسته ای و تفسیر حکمرانی ایران از این سیاست) در آن زمان، می تواند به طراحی راهبردی معقول تر برای دستگاه دیپلماسی کشور کمک کند؛ به گونه ای که با تعامل بین میدان و دیپلماسی، اصول عزت، مصلحت و حکمت و در نهایت منافع ملی به بهترین نحو ممکن تحقق یابد.
بررسی امکان ابتنای لیبرالیسم سیاسی بر سودگرایی اخلاقی با تمرکز بر اصول لیبرالیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سودگرایی از مهم ترین دیدگاه ها در اخلاق هنجاری است. این دیدگاه با تمام اختلاف روایت هایی که دارد، معیار ارزش رفتارها را سودمندی آنها می داند. ازسوی دیگر، لیبرالیسم به عنوان اصلی ترین تفکر حاکم بر سیاست دول غربی، خود دارای اصولی است که با وجود اختلاف در کم و کیف آنها، ارکان سیاست ورزی لیبرال را تشکیل می دهند. مسئله اصلی این پژوهش این است که آیا لیبرالیسم سیاسی از سودگرایی اخلاقی قابل استنتاج است؟ به عبارت دیگر، آیا سودگرایی اخلاقی می تواند مبنایی برای لیبرالیسم سیاسی باشد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که سودگرایی با برخی اصول لیبرالیسم سازگار نیست؛ ازاین رو سیاستمدار لیبرال نمی تواند در عین پایبندی به اصول لیبرالیسم، تصمیم گیری های خود را بر اساس نظریه سودگرایی توجیه اخلاقی کند؛ اما با وجود این ناسازگاری نظری، در عرصه عمل، بسیاری از سیاستمداران لیبرال کنش های سیاسی خود را بر اساس اصل سودمندی جهت می دهند؛ هرچند در بسیاری از موارد، نه سود عمومی، که سود گروه یا حزب خاصی را هدف قرار می دهند.
بازخوانی تحلیلی کنشگری بنی امیه در تغییر و تبدیل مفهوم خلافت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از انحرافاتی که در عهد امویان رواج پیدا کرد، انحرافی بود که در جریان خلافت به وجود آمد. نقش بنی امیه در تحول بنیادین در مفهوم و کارکرد خلافت، نقشی پررنگ و عمیق به نظر می رسد. این تحقیق که به شیوه توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نگاشته شده، به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش است که کنشگری بنی امیه در تغییر و تبدیل مفهوم خلافت و به انحراف کشیدن این مقوله چه بوده است و چگونه تحلیل می شود؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که کنشگری بنی امیه در تغییر و تبدیل مفهوم خلافت، به تغییر بنیادین، هم در مفهوم و هم در ساختار آن منجر شد و نتایج آن نیز در رویکرد کلان فکری و سیاسی جامعه هویدا شد. مؤلفه ها و بازخوردهای این تغییر و تحول را می توان در برتری بخشی به خلافت نسبت به نبوت، استبدادی شدن حکومت، کسرایی و قیصری شدن حکومت، سکولاری شدن حکومت، موروثی شدن حکومت، و ترویج نظریه اطاعت از حاکم جور و عدم جواز قیام برضد او جست وجو کرد.