فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۷٬۹۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
روزگار صفویان از نگاه جامعه شناسی و انسان شناسی شایسته توجه فراوان است. دوره ای که در آن بنیان های اجتماعی، مذهبی، تاریخی و جغرافیایی این مرز و بوم دستخوش دگرگونی های فراوان گردید. پژوهش حاضر، به بررسی یکی از مهم ترین سفرنامه های دوره صفوی یعنی سفرنامه دلاواله پرداخته تا ضمن بیان گزارشی ملموس از وضعیت اجتماعی ایران عصر صفوی به تحلیل مردم نگاری ایرانیان آن روزگار نیز بپردازد. هدف مقاله پاسخ به این پرسش اصلی است که برخی از مهم ترین ممیزه های فرهنگی ایرانیان که در سفرنامه دلاواله مورد توجه قرار گرفته است، کدامند؟ بنابراین در این پژوهش کوشش شده آداب و رسوم، عقاید و سنن بومی ایران قرن یازدهم هجری، از نگاه یک بیننده فرنگی معرفی گردد، تا از این رهگذر برخی نکات ارزشمند و تازه از فرهنگ کهن ایرانی استخراج شده در مسیر کشف غوامض تاریخی، فرهنگی و ادبی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
تحول معنایی واژه دیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول معنایی واژگان در گستره زمان، نشان از یک فرآیند فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و یا اقتصادی دارد. بازخوانی برخی از واژه های تأثیرگذار در تاریخ بشری، بازگوی تحولات و گشاینده برخی حلقه های مفقوده تاریخی در حوزه اسناد و وقایع خواهد بود. واژه دیلم، با حضور گسترده در منابع مکتوب و افواه عامه، انتقال و گسترش قابل توجهی در زبان و فرهنگ جوامع درگیر با خود داشته است. استفاده از نظریه های زبان شناسان، برای دستیابی به معانی واژه دیلم در کاربردهای مختلف آن، راهگشا خواهد بود. غلبه عام بر افاده معنای دیلم، بر قومی بدین نام بوده است و سایر معانی که به بیش از بیست مورد می رسد، بنا به نوع حضور این قوم در مناطق مختلف و در قالب های محدودیت، گسترش و انتقال شکل گرفته است.
شناسایی الیاف کاغذهای تاریخی جهت امکان سنجی تاریخ گذاری نمونه های مجهول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاغذهای تاریخی علاوه بر ارزش زیبایی شناسی و موزه ای، دارای ارزش فرهنگی و علمی فراوانی می باشند که نشان دهنده پیشرفت فن آوری های موجود یک جامعه در ادوار مختلف هستند. با مطالعه ساختار مصنوعات آثار کاغذی می توان به تحولات جوامع بشری در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پی برد. در میان برخی از آثار کاغذی، نسخ خطی وجود دارند که تاریخ کتابت آن ها مشخص نیست. در پاره ای از مواقع این آثار دارای ارزش خاص و محتوایی ویژه ای هستند اما به دلیل عدم شناخت تاریخ کتابت آن ها، از ارزش استنادی آن ها کاسته می شود. بنابراین شناخت اصالت این گونه نسخ نیازمند تحلیل های فنی و ساختاری جهت تاریخ گذاری آن ها است. روش های تجزیه کمی و کیفی و شناسایی مواد آلی که کاغذ هم جزء آن ها محسوب می شود می توانند به شناخت ساختار آن ها و در نتیجه تعیین زمان احتمالی تهیه کاغذ و یا زمان استفاده از آن به عنوان یک اثر فرهنگی منتهی شوند. امروزه با توجه به پیشرفت علم و فناوری، از روش های علمی و دقیقی مانند سالیابی رادیوکربن برای تاریخ گذاری مواد آلی همچون آثار کاغذی استفاده می شود. متأسفانه امروزه امکان استفاده از این روش در کشور ما به دلیل پرهزینه بودن و عدم دسترسی گسترده، برای بسیاری از کارشناسان وجود ندارد. در این کار پژوهشی سعی شده است با بررسی و شناسایی الیاف مورد استفاده در تهیه کاغذهای تاریخی، علاوه بر شناخت مواد پرکاربرد در یک دوره زمانی مشخص، امکان سالیابی غیرمستقیم مواد کاغذی بر اساس این روش نیز مورد مطالعه قرار گیرد. جهت نیل به این هدف از سه روش شناسایی با استفاده از معرف های رنگی، مشاهدات میکروسکوپی و آنالیز طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FT-IR) استفاده شده است. با بررسی نتایج به دست آمده مشخص شد الیاف کتان به همراه کنف بالاترین میزان کاربرد را در نمونه های مورد مطالعه با تاریخ کتابت مشخص داشتند که با مقایسه این نتایج با نتایج بررسی نمونه های بی تاریخ، هم خوانی خوبی مشاهده شد.
بررسی و مطالعه سفال های اشکانی شهرستان هرسین، بخش مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
69 - 87
حوزههای تخصصی:
شهرستان هرسین یکی از مناطق زاگرس مرکزی است که دارای شرایط جغرافیایی و زیست محیطی مناسب مانند کوه ها، دره ها و منابع آبی فراوان برای تشکیل استقرار است. شواهد و یافته های باستان شناسی نشان می دهند که در دوره اشکانی، این منطقه مسکونی بوده است. در پژوهش پیش رو، این منطقه به دقت مورد مطالعه قرار گرفت و تعداد ۳۰ محوطه شاخص اشکانی با سفال ها و داده های شاخص معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع، تعداد ۳۵۰ قطعه سفال نمونه برداری شد که ۲۵۰ قطعه مربوط به دوره اشکانی و مابقی مربوط به ادوار پیشین و پسین بودند. در این مقاله، اطلاعات موجود پیرامون سفالینه های اشکانی منطقه ارائه شده و سپس، از طریق مطالعات مقایسه ای و گونه شناسی سفال ها، مشخص شد که داده های فرهنگی منطقه با نمونه سفال های هم زمان کدام مناطق زاگرس مرکزی شباهت دارند. ملاک شناسایی و طبقه بندی سفال ها، طبقه بندی ارائه شده برای سفال اشکانی طبق نظر ارنی هرینک است. بر طبق مطالعات انجام شده، سفال های اشکانی زاگرس مرکزی شامل گونه هایی خاص هستند که در اکثر محوطه های اشکانی منطقه شناسایی شده اند. مطالعه سفال اشکانی منطقه، نشان از همگونی سنت سفال گری منطقه با بسیاری از مناطق زاگرس مرکزی دارد که ارتباط فرهنگی و تجاری را می توان حاصل این همگونی دانست. منطقه هرسین نیز از این رویه جدا نبوده و سفال های آن با اکثر نقاط زاگرس مرکزی مشابه بودند. گونه های سفالی شاخص منطقه در دوره اشکانی را می توان در چهار گروه ساده، جلینگی، منقوش و لعاب دار طبقه بندی نمود.
گفتمان تبارشناسی آل سامان در روایت بلعمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت سامانی در شرق قلمرو خلافت اسلامی در بستری غنی از مؤلفه ها و مفاهیم فرهنگی-اجتماعی در قرن 4ه.ق تأسیس گردید. آل سامان در کشاکش با گفتمان سیاسی دولت های رقیب نیازمند اثبات حقانیت و کسب مقبولیت از طریق بهره برداری از مفاهیم و ارزش های موجود در بافت فکری، فرهنگی و نظام معنایی تثبیت شده در ساختار زبانی ساکنان سرزمین های مفتوحه شدند. یکی از مفاهیم ریشه دار در چنین بافت و نظام اندیشه ای: «برخورداری از تبار پادشاهان و قهرمانان اساطیری-تاریخی» در پذیرش سیاسی و فرهنگی یک سلسله بود. بر این اساس در این مقاله برخلاف روش های معمول مطالعات تبارشناسی در رویکردی جدید از روش شناسی و نظریه تحلیل گفتمان در بررسی روایت بلعمی از تبار اشکانیِ سامانیان استفاده گردید و آشکار شد که دربار سامانی در بستر رقابت های سیاسی و اهداف ایدئولوژیک، گزاره های سیاسی و تبارشناسی خود را در وارد این کتاب تاریخی نموده است.
تاثیر منابع تاریخی اهل سنت در مطالعات سیره شناسی ائمه؛ (مطالعه موردی سیره امام سجادع و تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به منابع تاریخی در مطالعات سیره شناسی از اهمیت بسزایی برخوردار است. منابعی که جایگاه کمتری در حوزه تولید میراث مکتوب میان شیعیان را به خود اختصاص داده است. در مقابل اهل سنت، نسبت به نگارش متون تاریخی توجه جدی تری از خود نشان داده اند. هم از این روست که به نظر می رسید برای فهم و تبیین تاریخ تشیع و اهل بیت توجه به این طیف از منابع سنی امری ضرور است. حال این سوال شایسته پاسخ است که برای فهم تاریخی اهل بیت رجوع به دادهای تاریخی اهل سنت چه جایگاهی دارد؟ در این نوشتار این فرضیه دنبال می شود که به نظر می رسد منابع تاریخی اهل سنت تاثیر معناداری در مطالعات سیره شناسی ائمه دارد. از همین روی تاریخ و سیره امام سجادع بر اساس کتاب تاریخ مدینه مدینه دمشق ابن عساکر(م.571ق.) با سه منبع امامی، یعنی الارشاد شیخ مفید(م.413ق.)، الخرائج قطب راوندی(م.573ق.) و مناقب آل ابی طالب ابن شهرآشوب(م.588ق.) مورد مطالعه قرار گرفته تا این فرضیه مورد راست آزمایی قرار گیرد. از این رو با بررسی مقایسه ای میان مقدار اطلاعات ارائه شده میان این سه منبع امامی و یک منبع سنی درباره امام سجادع، نشان داده شده که اختلاف قابل توجهی میان حجمِ کمی و محتوایی اطلاعات ارائه شده آن ها وجود دارد بگونه ای که عدم توجه به آن ها آشکارا در نتایج پژوهش می تواند اثرگذار باشد.
نقد دیدگاه شرق شناسان قرن نوزدهم به کارکرد اجتماعی روحانیان عصر قاجار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از رویکرد نوشته ها و مطالعات غربیان دربارة وجوه گوناگون حیات فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سرزمین های دیگر در قرن نوزدهم به عنوان «سنت شرق شناسانه» یاد می شود. شرق شناسان که گروه های متفاوتی، اعم از مأمور سیاسی تا مسافر و محقق را شامل می شوند اجزای گوناگون جوامع شرقی را از نگاه و چارچوب سنت فکری خویش مطالعه و توصیف کرده اند. یکی از گرو ه های جامعة ایران که در قرن نوزدهم از سوی شرق شناسان مطالعه شده، روحانیان شیعی ایرانی بودند. به سبب تضاد اندیشه ای این دو گروه، یعنی روحانیان حافظ سنت در جامعة ایران و شرق شناسان دلبسته و مبلغ تجدد و مدرنیته، نوعی رویارویی بین آنان رخ داد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرق شناسان روحانیان را به عنوان یک رقیب و دشمن فکری و سد نفوذناپذیر در مقابل تجدد مدنظر داشته و سعی کرده اند در چارچوب نظریة شرق شناسی، با یک نگاه تعمیم گرایانه و کل گرایانه، صفات غیرواقع و کارکردهای غیرواقعی را به این گروه منتسب کنند، هرچند نباید از دستاوردهای مطالعاتی این گروه در شناخت نسبی روحانیان دوره قاجار، مانند جایگاه، کارکردها، ضعف ها، و رابطة آنها با مردم غفلت کرد. هدف این تحقیق آن است که روحانیان را از دریچة نگاه شرق شناسان شناسایی و بررسی کند. روش تحقیق در این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» و روش جمع آوری اطلاعات «کتابخانه ای» است.
بازشناسی توحیدخانه در ایران عهد صفوی: زوال نظام خانقاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توحیدخانه به عنوان یک نهاد معنوی و اجرایی وابستگی های منحصر به فردی با تاریخ فکری- سیاسی صفویان در ایران دارد. چنانکه طلوع و غروب آن اصطلاح را تنها باید در میان متون همان دوره جستجو کرد. پیش از اقتباس و انتشار این اصطلاح در جامعه صفوی، به رغم ساختار فارسی و عربی آن، بیشتر در فرهنگ عثمانی معنا و گسترش یافته بود. بر همین اساس توحیدخانه رابطه جداناپذیری با فرهنگ تصوف و قلندری در آناتولی داشت و در قرون متمادی مستقلانه و به دور از هیجان ها و ارتباطات سیاسی فعالیت می کرد. اما صفویان از نقطه پیدایش حکومت با عاریت گرفتن مفهوم توحیدخانه به تأسیس عبادتگاه دیگری غیر از خانقاه اردبیل در پایتخت های سیاسی خود و شهرهای ایران اندیشیدند و برای آن در ساختار حکومتی خود شبه نهادی را به وجود آوردند که در سازوکار آن اصولی همچون نظارت بر عملکرد صوفیان، ایجاد وحدت رویه در بلاد مختلف، آشناسازی صوفیان با فرهنگ و سنت مذهب رسمی، اجرای رسوم طریقتی در همسویی با تشیع و حفظ و تقویت رابطه ایمانی صوفیان با شاهان صفوی پیش بینی شده بود. این کنشِ حکومتی به تدریج طریقت صفویه را از سنت و نظام خانقاهی جدا ساخت و توحیدخانه مروج آداب و رسومی گردید که تنها ذکر و ثنا در پایداری حقوق الهی پادشاهان صفوی در سلطنت و مذهب داری برای صوفیان قزلباش جزو اصلی ترین عبادات طریقتی و معنوی آنان شناخته می شد. صفویان آگاهانه در سایه توحیدخانه به ستیز با نظام خانقاهی برآمدند بدون آنکه به نیازهای احتمالی خود در جذب توانمندی های صوفیان در سال های سخت اندیشیده باشند. پژوهش حاضر با چنین رویکردی به بازخوانی روایات تاریخی در فراز و فرود مفهوم توحیدخانه در عهد صفوی می پردازد.
رویکرد اجتماعی ضیاءالدین برنی در تاریخ نگاری رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب تاریخ فیروزشاهی تألیف ضیاءالدین مؤید الملک برنی، یکی از مهم ترین متون تاریخ نگاری در حوزه تاریخ مسلمانان در هند است. این اثر، افزون بر بررسی مسائل سیاسی سلاطین مسلمان دهلی تا عصر مؤلف، مسائل اجتماعی و اقتصادی جامعه را نیز در بردارد. بررسی مسائل اجتماعی و اقتصادی مردم از آنجا اهمیت می یابد که علاوه بر مهم بودن نقش آنان در مسیر تاریخ، مؤلفی درباری دست به چنین کاری زده باشد. این نوشتار می کوشد از خلال اشارات مستقیم و غیرمستقیم برنی به طور اکتشافی، به دیدگاه های اجتماعی وی دست یابد. در بررسی تأثیر بینش اجتماعی ضیاءالدین برنی بر تاریخ نگاری او فرض بر این است: بینش اجتماعی ضیاءالدین برنی سبب رویکرد جدی مؤلف به مسائل اجتماعی در جهت راهنمایی حکام و شاهان عصر برای اصلاح جامعه بوده است. در این مقاله ضمن آشنایی با زندگی نامه و موارد موردنظر مؤلف در باب مسائل اجتماعی و اقتصادی، به نظرات وی در باب عوامل مؤثر در تغییرات اجتماعی پی برده می شود.
تأملاتی در تاریخ نگاری فارسی در دورة عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آل عثمان یا عثمانیان در اواخر قرن سیزدهم میلادی/هفتم قمری از یک امیرنشین محلی در غرب آناتولی به تدریج به یک دولت مستقل و سپس به یک امپراتوری جهانی تبدیل شدند. اگرچه در دولت عثمانی، سنت تاریخ نگاری با تأخیر زیاد پدید آمد، اما بعد از تکوین، سیر تکاملی پیدا کرد، به گونه ای که به یکی از جریان های مهم تاریخ نگاری در جهان اسلام تبدیل شد. تاکنون دربارة شکل گیری و روند تکامل تاریخ نگاری عثمانی پژوهش های متعددی صورت گرفته است. بااین حال، جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در شکل گیری تاریخ نگاری عثمانی هنوز به صورت همه جانبه بررسی نشده است. یکی از دلایل این امر عدم تصحیح و انتشار شمار زیادی از آثار تاریخ نگاری فارسی است. چنانکه هنوز تصحیح منقحی از هشت بهشت بدلیسی در دست نیست. البته در سال های اخیر تعدادی از آثار فارسی در ایران و ترکیه تصحیح و منتشر شده است. با انتشار این آثار، زمینه و مجال مناسبی برای بررسی جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در عثمانی پدید آمده است. پرداختن به تاریخ نگاری عثمانی به ویژه برای ما ایرانیان از آن حیث که موجب شناخت بهتر و بیشتر تاریخ نگاری ایران می شود، نیز دارای اهمیت زیادی است، زیرا تاریخ نگاری عثمانی از همان آغاز شکل گیری و نیز در مرحله اوج و کمال خود تاحد زیادی وامدار زبان فارسی، عناصر ایرانی و الگوهای تاریخ نگاری ایران بود. پژوهش حاضر درباره این پرسش ها شکل گرفته است: تاریخ نگاری عثمانی در چه شرایط تاریخی شکل گرفت؟ در شکل گیری آن چه عوامل و عناصری نقش داشتند؟ جایگاه و ابعاد تاریخ نگاری فارسی در عثمانی چگونه بود؟ پژوهش حاضر با روش تاریخی و رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع و مآخذ به پرسش های مزبور پاسخ می دهد.
بازی و سرگرمی کودکان در ایران (1320-1285ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالهای حد فاصل مشروطه تا پایان دوره رضا شاه (1285-1320 ش.) به تبع تحول ذهنی سالهای پیش از آن، دوره تظاهر مادی مدرنیته در سراسر ایران بود. در پیامد این امر جامعه ایرانی نه تنها محمل ذهنیت جدیدی از مفهوم کودکی که پذیرای تعریف نوینی از بازی های کودکانه و انواع آن گردید. در این مقاله برآنیم تا به این پرسش پاسخ گوئیم که جامعه ایرانی در این دوره چه درک و دریافتی از بازی های کودکانه داشت و این ذهنیت عمومی تحت تأثیر چه علل و عواملی تجدّد و تحّولیافت؟حاصل این پژوهش آن است که جامعه ایرانی از تعریف بازی به مثابه ابزاری برای سرگرمی به تعریف جدیدی رسید که در آن از بازی ها و سرگرمی ها برای تربیت صحیح کودکان در خانه، کودکستان و مدرسه استفاده می گردید. علاوه بر این همانگونه که همه کودکان ایرانی به آموزش جدید دسترسی نداشتند بهره مندی از بازی ها و سرگرمی های جدید هم محدود به طبقات و اقشار بالای جامعه بود.
علل و زمینه های محرومیت و توسعه نیافتگی کرانه ها و پس کرانه های خلیج فارس ودریای عمان درعصرقاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرانه ها و نواحی پس کرانه ای شمالی خلیج فارس و دریای عمان دردوره قاجاریه ،ازمناطق برجسته ی بازرگانی دریایی به شمار می رفت. بخش عمده ای از ثروت خالص و ناخالص و سرمایه در گردش ایران و کالاها و نیازمندی های خرد و کلان کشور از تکاپوهای تجار و شرکت های داخلی و بین المللی در این سرحدات حاصل می گشت. هدف نگارنده این است که چرا با وجود قابلیت های بالفعل و بالقوه جزایر و بنادر جنوب و جنوب شرقی ایران و حجم شگفت آور ثروت این مناطق، هم چنان در محرومیت به سر می برده است. در فرجام نگارنده نتیجه می گیرد که در نتیجه مجموعه عوامل منفی چند لایه، با وجود پیشرفت کمی و کیفی در میزان صادرات و واردات انواع کالا و رونق بازرگانی دریایی، تاثیری در بهبود سطح معیشت و زندگی مردم بومی منطقه نداشته است. در حقیقت در تناقض با باور عمومی ، نوعی پارادوکس و تضاد مابین شکوفایی تجاری خلیج فارس و دریای عمان از یک سو و تشدید فقر و تنزل کیفیت زندگی ساکنان آن به خوبی قابل مشاهده می باشد . پیرو این فرایند ، رشدو بالندگی داخلی و رفاه اجتماعی متناسب با جایگاه این مناطق ارزشمند اقتصادی و سیاسی در فعل وانفعالات جدید ایران و فرا منطقه ای ، حاصل نگردید. کلیدواژه: خلیج فارس ودریای عمان‘ عصر قاجاریه‘ کرانه و بس گرانه ها, اقتصاد , توسعه نیافتگی، محرومیت
سرنوشت فرش بهارستان بعد از نبرد قادسیه (16ق/ 637م)
حوزههای تخصصی:
فرش بافی از مهم ترین صنایع کهن ایرانی است که قدمت آن به دوران اساطیری و عصر هوشنگ، طهمورث و جمشید می رسد. در دوره هخامنشی و اشکانی نیز صنعت فرش بافی مرسوم بوده و فرش های ایرانی به سراسر دنیای آن روز صادر می شده است. با این حال، در دوره ساسانی این صنعت به اوج شهرت خود دست یافت، چنانکه فرش های گران بهایی که در بافت آن حتی از سیم و زر نیز استفاده شد، به حد اعلای تولید گردید. یکی از این نمونه ها، فرش بهارستان است که به نظر می رسد از بزرگترین فرش هایی بود که در زمان ساسانیان بافته شده و دارای رنگ و تاروپودهای مختلف و به انواع گوهرهای ارزشمند تزیین شده بود. بعد از سقوط دولت ساسانی توسط اعراب، سرنوشت این فرش نیز در هاله ای از ابهام قرار گرفت. بر اساس شواهد تاریخی بعد از فتح مداین، فرش بهارستان به دست اعراب مسلمان افتاد. اگرچه درباره فرش بهارستان در منابع اشاراتی پراکنده شده است، اما تاکنون تحقیق مستقلی درباره ویژگی های این فرش و سرنوشت آن پس از فتح تیسفون انجام نشده است. لذا این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع و شواهد تاریخی به معرفی ویژگی و سرانجام فرش بهارستان بر اساس منابع این دوران بپردازد.
تأملی درباره اشتغال حافظ شیرازی در تشکیلات دیوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاهی که در میان بخشی از پژوهشگرانِ حوزه حافظ شناسی رایج شده است، حافظ در دوره ای از زندگی خود به کار «دیوانی» می پرداخت و از جمله مأموران و کارگزاران تشکیلات اداری و دیوانی بوده است. بررسی دقیق استنادات و شیوه استنباط های صورت گرفته، ضرورت بازبینی این دیدگاه را بیان می کند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش ها است که دیدگاه اشتغال حافظ به دیوانی بر چه پایه و اساسی استوار شده است؟ و بر اساس شواهد و منابع تاریخی کدام نظر در خصوص اشتغالات حافظ اعتبار بیشتری دارد؟ به نظر می رسد که رواج دیدگاه مورد نظر نتیجه استنباط درستی از منابع و معناکاوی از شعر حافظ نیست و از این رو این موضوع نیازمند بررسی و تحقیق دقیق تری است. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، به ارزیابی استنادات و شواهد پژوهشگران در بیان دیدگاه اخیر پرداخته و تلاش می شود تا نوع پیوند حافظ با تشکیلات حکومتی بر اساس شواهد و اسناد موجود تبیین گردد.
دردهای تاریخ ایران
حوزههای تخصصی:
ایران، در فرآیند تاریخی خود با دردها و معضلات زیادی در بخش های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مواجهه بوده است که کمتر برای درمان این دردها چاره ای اندیشیده شده است؛ دردها و مشکلاتی که در عقب ماندگی اجتماع و سیاست و اقتصادمان نقش بسیار زیادی داشته است. به عبارت دیگر، این دردها، بستر و فضای جامعه ما را تحت تاثیر خود قرار داد و بن بست های جدی را ایجاد کرد. دردهای تاریخ ایران را در مقوله های زیر می توان طبقه بندی کرد: وجود جنگ های پرشمار داخلی و خارجی؛ اصالت نداشتن عقل فردی یا عقل خودفرما و خودمنشأ؛ شکل نگرفتن عقل فلسفی و تن دادن به تقید، تعهد و تعبد؛ رواج و گسترش بیش از اندازه خرافه، افسانه و طلسم؛ فقدان تسلسل فکری در میان اندیشمندان (تعارض اندیشگی)؛ فقدان درد اجتماعی در میان اندیشمندان؛ بی میلی نسبت به تغییر و نبود محرک های تاریخی در جامعه؛ عدم همبستگی و زیست اجتماعی (درون گرایی، خود محوری و بیگانه گریزی)؛ ایلیاتی بودن حکومت ها؛ عدم شکل گیری طبقه به معنی واقعی؛ وجود بحران های دراز مدت و آزار دهنده جانشینی و مشروعیت؛ قدسی بودن سرشت شاهان و عدم نقادی نسبت به آنها؛ فاصله زیاد میان دولت و ملت؛ وجود خرده مالکی و شکل نگرفتن بزرگ مالکی که در این مقاله به هر یک از این مقوله ها خواهیم پرداخت.
جمعیت شناسی حواشی فرات و جایگاه آن مقارن قیام عاشورا
حوزههای تخصصی:
در حاشیه ی رود فرات در سال 61 هجری نهضتی بس بزرگ و جاودان رقم خورد . شناخت ساکنان حواشی محل این قیام در بین النهرین بسیار مهم است . ساکنان عراق از یکپارچگی و تجانس در بافت جمعیتی خویش برخوردار نبودند . این ویژگی یکی از عوامل پی آمدهای حادثه ی عاشورا به شمار می رود و در نتیجه عاشورای خونینی رقم خورد . این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که ساکنا ن حواشی فرات و ناحیه ی بین النهرین از چه بافت جمعیتی برخوردار بودند؟ و هم چنین آیا عدم تجانس قومیتی آن ها در غلبه سپاه اموی تاثیر گذار بوده است؟ ساکنان نواحی فرات گروه هایی متشکل از اعراب مهاجر ، عشایر عرب ، ایرانیان ، موالی ، کردها ، بومیان آرامی ، نبطی و اهل کتاب بودند . اینان با یکدیگر یک دل و متحد نبودند و این خصیصه ی آنان از قدیم الایام تا قرن ها بعد ادامه یافت. در نتیجه دشمنان امام حسین (ع ) از این موقعیت نهایت سود و بهره را بردند .
مکتب آنال، فرنان برودل و جامعه شناسی تاریخی
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله، بررسی تأثیر سنت فرانسوی جامعه شناسی بر تاریخ نگاری و جامعه شناسی تاریخی است. نویسنده اعتقاد دارد که نقش این سنت در بحث جامعه شناسی تاریخی و تاریخ نگاری تا حد زیادی مغفول واقع شده است و به سنت های فکری دیگر اروپا مانند سنت آلمانی بیشتر اهمیت داده شده است. از این رو، او نقطه ی عزیمت بحث خود را امیل دورکیم، جامعه شناس بزرگ کلاسیک فرانسوی (1857-1917)، قرار می دهد که هم علاقه ای خاص به تاریخ داشت و هم بینش های ژرف او امکانات و قلمروهایی تازه به روی مورخان گشود. دورکیم نه به رویدادهای تاریخی، که او آن ها را «نمودهای سطحی و ظاهری» پدیده های تاریخی تلقی می کرد، بلکه به ساختارهای اجتماعی تاریخی علاقه مند بود و صورت بندی دقیق او از مفهوم امر اجتماعی و مفهوم جامعه بر نگرش های جامعه شناسان دلمشغول تاریخ و مورخان تأثیراتی عمیق و تعیین کننده به جا گذاشت. این تأثیرگذاری بیش از همه در مکتب آنال و پژوهش های تاریخی اعضای آن تبلور یافت و مورخان برجسته ای همچون مارک بلوخ و فرنان برودل در تقابل با تاریخ نگاری اثبات گرای رویدادمحور مبتنی بر اسناد زمانه ی خویش، که سیاست و رویدادهای سیاسی را موضوع اصلی بررسی های خود قرار داده بود، از «جامعه ی فئودالی»، روندهای بلندمدت، ساختارهای تاریخی و ذهنیت های جمعی سخن به میان آورند. فرنان برودل رویکرد کل نگرانه و تعمیم بخش جامعه شناسی را به کار گرفت و سبک تاریخ نگاری خود را تاریخ کلی یا تاریخ تام نامید، اما در مسیر تمرکز بر ساختارها و نادیده انگاشتن رویدادها تمرکز جامعه شناسان بر زمان حال یا زمان کوتاه مدت را نیز به نقد کشید و تقسیم بندی جدیدی از «زمان اجتماعی» در قالب سه زمان کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت ارائه کرد. به زعم نویسنده رویکرد برودل را می توان از دو جنبه رویکردی جامعه شناسانه برشمرد. نخست این که برودل نه به زمان حاضر بلکه به مقیاس های کلی و روندهای بلندمدت تاریخی پرداخت. نویسنده مدعی است که تقسیم بندی برودل از زمان در بحث تغییر اجتماعی بر آثار جامعه شناسان تأثیرات مهمی به جا گذاشته است. دوم آن که برودل به لحاظ موضوعی به سرمایه داری پرداخت، یعنی موضوعی تحقیقی که از ابتدای شکل گیری جامعه شناسی دغدغه ی اصلی بسیاری از نظریه پردازان اجتماعی بوده است.
روابط صوفیه و معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه دولت آل عُیون و نقش آن در گسترش تشیع در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بحرین قدیم، تشیع قدمتی دیرینه دارد و از اواخر قرن سوم هجری به بعد شاهد شکل گیری دولت های مختلف شیعی بوده که از میان آنها، آل عیون از حیث دیرپایی و تأثیرگذاری در گسترش شیعه اهمیت بیشتری داشته است. در این تحقیق ضمن نمایاندن جایگاه دولت شیعی آل عیون در بحرین، نقش آنان در گسترش تشیع مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های تحقیق حاکی از ریشه دار بودن تشیع در آن سرزمین است. زمینه ها و عواملی از قرن نخست هجری موجب توسعه تشیع در بحرین بوده و با ضعف عباسیان، شیعیان این منطقه موفق به تشکیل دولت شدند. ساخت مکان های مذهبی مثل مساجد و مدارس، تربیت علما دینی و آثار علمی آنان، وجود شاعران دوستدار اهل بیت ^ ، ارتباط آل عیون و اندیشوران بحرینی با کانون های علمی و مقدس در عراق و ضرب سکه به نام اهل بیت ^ را می توان ازجمله محورهای مهم فعالیت این دولت برای گسترش تشیع دانست. شیوه پژوهش در این نوشتار، توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
رویکرد ابوالفضل بیهقی به الگوی دولت امیرمحمد غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی حکومت کوتاه مدت امیر محمد غزنوی فرزند سلطان محمود به سال 421 ه.ق. یکی از موضوعات درخور تحقیق در تاریخ عصر غزنوی است که کمتر بدان پرداخته شده است. از آنجا که مورخان و محقّقان از این موضوع به اختصار گذشته اند، ولی ابوالفضل بیهقی در تاریخ بیهقی به خوبی زمینه ها و دلایل بر تخت نشستن و سپس معزول شدن امیر محمد را بازنمایی و تبیین کرده است، کتاب اخیر بهترین مرجع جهت بررسی موضوع مورد نظر است. ما در این مقاله با روش تحلیل تاریخی متن ادبی تاریخیِ تاریخ بیهقی، زمینه ها و دلایل به حکومت رسیدن و سپس برکنار شدن امیر محمد غزنوی را در سال 421 ه.ق. بررسی کرده ایم.
نتایج این تحقیق، نشان می دهد که آزردگی سلطان محمود از مسعود و تلاش های وی مهم ترین عامل بر تخت نشستن امیر محمد بوده است. همچنین امیر محمد به دلایلی همچون: فقدان قدرت و اقتدار محمودی، بی کفایتی و غفلت پادشاه، شهامت و شجاعت مسعود، تحریک و تطمیع اعیان دولت به وسیله مسعود و نیز محقّق نشدن خواسته ها و مطامع اعیان دولت از وی معزول و محبوس شد.