فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷٬۹۳۳ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۱۲۹-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
استان کرمانشاه از مناطق قابل توجه باستان شناسان است که تاکنون مطالعات زیادی در آن انجام گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی قبور کلان سنگی در شهرستان های گیلان غرب و سرپل ذهاب می پردازد. قبور کلان سنگی، ازجمله تدفین هایی هستند که دارای ساختار و معماری ویژه ای هستند که در ایران و به خصوص در منطقه مطالعه شده کمتر شناخته شده و پژوهش شده است. با مطالعه برروی این قبور می توان شناختی هرچند اندک از فرهنگ، اعتقادات و نیز نحوه زندگی مردمان صاحب این قبور به دست آورد. مهم ترین پرسش های این پژوهش عبارتنداز: ویژگی ساختار معماری این قبور چگونه بوده است؟ حوزه پراکندگی گونه های این قبور چگونه بوده و چه الگویی برای این پراکندگی می توان تعریف کرد؟ روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی-تاریخی است که با استناد به نظریات ارائه شده در این باره، تأثیر بسیاری در شناسایی و بازسازی گونه های تدفینی داشته است. دسته بندی شکل و ساختار قبور به صورت توصیفی انجام گرفته است. بررسی و انطباق ساختار قبور و ارتباطات فرهنگی مطالعه به صورت تاریخی بوده است. در همین راستا، ضمن بررسی میدانی منطقه، ابتدا مقایسه گونه شناختی داده ها و گاه نگاری نسبی قبور انجام شد و سپس با نرم افزار GIS به تحلیل و شناسایی الگوی پراکنش قبور منطقه با عوامل مختلف جغرافیای طبیعی پرداخته شد. دیگر اطلاعات در زمینه موردمطالعه به روش کتابخانه ای گردآوری شده است تا زمینه ای برای مقایسه با محوطه های هم جوار فراهم شود. بر این اساس متغیرهای گوناگونی ازقبیل: ارتفاع، شیب و رودخانه ها تجزیه و تحلیل شدند. به صورت کلی قبور شناسایی شده در این بررسی به دو گروه اصلی «قبور صندوقی» و «قبور کروملیچ: تقسیم می شوند که قبور کروملیچ زیرگونه های مختلفی را شامل می شود؛ درنهایت براساس مطالعات صورت گرفته و نیز کاوش هایی که برروی قبور کلان سنگی شمال غرب انجام گرفته است و نیز با توجه به عدم شناسایی استقرارهای مرتبط با قبور، می توان شیوه زندگی کوچ روی را برای صاحبان این قبور پیشنهاد داد.
A Comparative Analysis of Ancient Persian Copper Alloy Weapons from a Private Collection in the USA
حوزههای تخصصی:
This paper will compare the characteristics of four ancient Iranian, copper alloy weapons. These weapons are from private collections in the USA at the time of examination. The first two weapons fall into the category of dirks (or daggers). This characterization is based on the overall length of the weapons in question. For comparative purposes, a dagger reaches 30 cm, a dirk is a classification for weapons with overall lengths of 30-50 cm, while a sword would have an overall length of over 50 cm. Because precise archaeological data is absent for these pieces, we examined short-term provenance and microscopic analysis, together with stylistic components to verify the authenticity and general cultural origin of each specimen. The hilt of each weapon is bordered by a ridge, or flange, on both sides that would have allowed for an organic or stone inlay to make the grip more comfortable and functional, as well as adding to the aesthetics of the piece. The pommels of these weapons all have a similar, crescent shape. Weapon 2, has not only a crescent-shaped pommel but also a more pronounced, crescent-shaped guard. Both of the dirks (weapons 1 and 2) have roughly triangular blades. However, the blade of weapon 1 becomes narrower near the guard while the blade of weapon 2 does the opposite and flares out near the guard. Microscopic examination of the patinas confirms the ancient origin of each piece, however, subtle differences in the patinas suggest that the alloys and/or the burial conditions of each were potentially different. This would be an area where further study would be warranted.
منظرگاه فرهنگی هزارۀ سوم پیش ازمیلاد خلیج فارس: ملاحظاتی در باب جزیرۀ تاروت عربستان
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۱۰۴-۸۷
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس در جنوب ایران درطول هزاره ها همواره به عنوان یک گذرگاه آبی راهبردی ایفای نقش کرده است. براساس مدارک باستان شناسی دست کم از هزاره پنجم پیش ازمیلاد به این سو، ساکنان فلات ایران، جنوب خلیج فارس، بین النهرین و جنوب آسیا از این راه آبی برای تعاملات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی استفاده کرده اند. اوج شکوه منظرگاه فرهنگی خلیج فارس در هزاره سوم پیش ازمیلاد بوده است که حوزه های تمدنی نوپایی در جنوب خلیج فارس و دریای عمان شکل می گیرد و به گواه یافته های باستان شناسی و متون میخی بین النهرینی این مناطق در چرخه تعاملی میان تمدن های آن زمان از بین النهرین تا دره سند نقش فعالی داشته اند. منظرگاه های فرهنگی سواحل و جزایر بخش جنوبی خلیج فارس در مقایسه با بخش شمالی (ایران) بسیار بیشتر و هدفمندتر مورد پژوهش های باستان شناسی قرار گرفته اند. یکی از جزایر مهم در بخش جنوبی خلیج فارس، جزیره تاروت عربستان است. یافته های به دست آمده از این جزیره نشان می دهند این محل درطول هزاره سوم پیش ازمیلاد به عنوان یک بندر تجاری مهم در خلیج فارس به ایفای نقش پرداخته است و در نیمه نخست این هزاره تحت کنترل بین النهرینی ها قرار داشته است. تمرکز این پژوهش پرداختن به ارتباط جزیره تاروت و فلات ایران، به ویژه سرزمین مارهاشی در نیمه دوم هزاره سوم پیش ازمیلاد است؛ زمانی که این جزیره تحت نفوذ مردمان جنوب شرق ایران قرار داشته است و گروه قابل توجهی از اهالی مارهاشی در تاروت سکونت داشتند تا فعالیت های تجاری دریایی را تحت کنترل داشته باشند؛ هم چنین در این پژوهش، فرضیه مرکز تولید اشیاء کلریتی جزیره تاروت مورد پرسش قرار می گیرد؛ درنهایت، بخشی از ساکنان جزیره تاروت عربستان به عنوان اجتماعات دور از وطن (دایاسپورا) تجاری-سیاسی تمدن جیرفت معرفی می شود.
فرآیند و چرایی تغییر در شکل ظاهری و عناصر سازه ای گنبدهای شلجمی شکل از آغاز دورۀ تیموری تا پایان دورۀ صفوی در آسیای مرکزی و ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۲۶۴-۲۴۳
حوزههای تخصصی:
ساخت انواع گنبدها در دوران اسلامی، به ویژه در دوره های تیموری و صفوی به نهایتِ کمال رسید. گنبدهای شلجمی شکل، از نمونه های قابل تأمل در فرهنگ معماری آسیای مرکزی و ایران است که در اوایل قرن 9ه .ق./ 15م. و هم زمان با دوره تیموری رواج یافت. در این شکل جدید، در محل پیوستن پوسته بیرونی گنبد به ساقه، بیرون زدگی مختصری ایجاد شده که سبب تغییر در شکل ظاهری و جزئیات سازه ای شده است. پرسش مطرح این است که، دلایل ایجاد این تغییرات در نمای ظاهری و نیز عناصر سازه ای دخیل بین دو پوسته، پس از شکل گیری اولیه این گنبدها در آسیای مرکزی و سپس سیر تکامل آن ها در ایران چگونه است؟ پژوهش حاضر با هدف دست یابی به جنبه های پنهان در سیر تحول گنبدهای شلجمی شکل و با تکیه بر مستندات تاریخی و باستان شناسی و پاسخ به چرایی و علل تحولات ایجاد شده در آن ها طی 4 قرن در حوزه ایران فرهنگی به نگارش درآمده است. افزون بر این، بازنمایی اندیشه ها و باورهای حامیان و معماران پدیدآورنده این گنبدها با مطالعه تحولات انجام گرفته در این آثار موردتوجه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و مطالعه گنبدهای منتخب نیز مبتنی بر فعالیت های میدانی، تحقیق در منابع و اسناد کتابخانه ای است. فرآیند تغییر شکل ظاهری گنبدها، شامل حذف خیاره بیرونی، تعدیل در ارتفاع ساقه و ایجاد انحنای بیشتر در محل پیوستن پوسته بیرونی به گریو است. این پژوهش، در پیوند با تغییرات سازه ای ایجاد شده برای بهبود مقاومت و استحکام گنبدها، از ساخت باریکه طاق ها برروی پوسته درونی و انتقال وزن دیوارهای خشخاشی به قسمت های زیرین و پایه های گنبدخانه، تغییر در تعداد و تناسبات خشخاشی ها برای جلوگیری از خرابی گنبد، به ویژه در بخش آوگون به هنگام زلزله و نیز شکل و ترتیب قرارگیری کلاف های چوبی برای افزایش انعطاف پذیری آن در برابر تکان های لرزشی، سخن گفته است.
Late Bronze Age Shields from the Bazgir Metal Hoard, Gorgan Plain, Iran
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۳۴۰-۳۱۱
حوزههای تخصصی:
Tappeh Bazgir is one of the most important archaeological sites of the Late Bronze Age in northeastern Iran. At this site, a hoard of 759 Bronze Age copper-alloy objects with an approximate weight of more than two tons was excavated. This find is unique in terms of volume and the extraordinary finds it contained. This archaeological hoard was discovered by chance in 2001, and in 2010 a rescue excavation was carried out at the findspot. This hoard had been buried in the virgin soil and deliberately concealed under a residential floor in the Late Bronze Age. The objects recovered served different purposes; they include agricultural and household implements, tools, ceremonial objects and a variety of weapons. The artifacts were all located next to each other in a pit and had been arranged in a regular manner. There were also three shields among these objects. They had been placed next to each other under basins with gutter-shaped pipes and on top of daggers, hatchets, axes, two-pronged forks, and stone rods. These weapons had evidently been positioned at close to the domestic objects. The shields are of strikingly similar shapes, but they differ slightly in the number of openings and bars. Up to now, no similar shields have been found at any other archaeological site. These shields seem to be the oldest shields excavated in Iran. XRD and XRF analyses revealed that one of the shields and other objects of the hoard were made of cast copper-alloy, and they were subjected to cold forging/hammering later.
سکونتگاه های آشورنو براساس نظریه سیستم اجتماعی-طبیعی با تاکیدبر متغیرهای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری سیستم اجتماعی- طبیعی و شناخت زیرسیستم های اصلی در تحلیل استقرارهای آشور نو کمتر موردتوجه بوده است، در این پژوهش تأثیر متغیرهای جغرافیایی به عنوان زیرسیستم اصلی در چارچوب سیستم اجتماعی- طبیعی در پراکنش استقرارهای آشور نو مسئله اصلی این پژوهش است؛ در این راستا سیستم اجتماعی در قالب عوامل اقتصادی شامل سیستم کشاورزی، مهاجرتی و عوامل طبیعی شامل در دسترس بودن منابع و متغیرهای جغرافیایی از دو منبع اصلی بررسی های باستان شناسی انجام شده از دهه 2000 م. به بعد و اسناد مکتوب مشتق می شود تا با ترکیب و تحلیل این یافته ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به صورت کارگاهی به این سؤالات پاسخ دهند که الگوی اصلی استقرار و پراکندگی محوطه های باستانی در حوضه آبریز زاب بزرگ و کوچک چگونه است؟ سیستم اجتماعی- طبیعی به چه شکلی در پراکنش استقرارها نقش داشته است؟ نتایج نشان میدهد که الگوی اصلی استقرارها با توجه به منابع طبیعی در دسترس، احتمالاً به صورت خطی و پراکندگی محوطه ها به صورت ترکیبی است و سیاست های کشاورزی و مهاجرتی با توجه به عوامل جغرافیایی می تواند تأثیر مستقیمی در افزایش و تراکم استقرارهای آشور نو در حوضه آبریز زاب بزرگ و کوچک داشته باشد.
اهمیت و کارکرد روش پروسوپوگرافی (پیشینه نگاری) در مطالعات تاریخ ساسانی (از اردشیر بابکان تا پایان دوران شاپور ذوالاکتاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود این که پیشینه و نقش افراد در مطالعات تاریخی همیشه مدنظر مورخان بوده است، شناسایی همه جانبه و گروهی شخصیت های تاریخی، براساس موضوع، کمتر دیده می شود. پروسوپوگرافی (پیشینه نگاری) امکان گردآوری منظم داده های موجود درباره شخصیت های مرتبط با هر موضوع را به گونه ای فراهم می آورد که چینش گروهِ هدف بر مبنای ویژگی های مشترک، از میان منابع اولیه و بررسی مدخل ها به کمک پژوهش های جدید صورت گیرد. پروسوپوگرافی در صورت تمایل پژوهشگر، به دور از سیطره کلان روایت ها یا کهن روایت ها، به تحلیل موضوع می انجامد. ضرورت شناسایی مستقل شخصیت های تاریخی و بازبینی موضوعات دو سده نخست ساسانی (از اردشیر بابکان تا پایان دوران شاپور ذوالاکتاف)، پژوهش حاضر را نخست به سمت معرفی روش پروسوپوگرافی و شیوه اجرای آن در مطالعات تاریخی و سپس معرفی موضوعات مناسب با روش فرامی خواند. دستاورد پژوهش نیز باتوجه به توضیحاتی که در هر قسمت درباره روش ارائه می شود، فراهم نمودن بستری برای مطالعه برخی موضوعات تاریخی دو سده نخست ساسانی است که به دلایلی چون کمبود منابع و چیرگی فضای فکری تاریخ نگاری های سده های بعد، ابهاماتی دارند. پژوهش حاضر به جای ارائه یک نمونه منفرد، به بیان اهمیت و کارکرد پروسوپوگرافی در موضوعاتی می پردازد که هر کدام نقطه شروعی برای ادامه آن تا پایان دوران ساسانی است.
گونه شناسی، سبک شناسی و آنالیز عنصری النگوهای شیشه ای اوائل اسلامی گنبد جهانگیر و تپه گوریه در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه های باستانی گنبد جهانگیر و تپه گوریه در استان ایلام بخشی از شبکه راه های ارتباطی با بین النهرین محسوب می شوند. از این رو در مطالعات باستان شناسی دوران ساسانی و اوایل اسلامی از اهمیت بسیاری برخوردارند. در این پژوهش، 20 النگوی شیشه ای به دست آمده از این محوطه ها با قدمت اوایل دوره اسلامی برای مطالعه و اندازه گیری ترکیبات عنصری انتخاب شدند. هدف از این پژوهش گونه شناسی و سبک شناسی النگوهای شیشه ای به دست آمده از محوطه های مورد مطالعه و مقایسه تطبیقی آنها با النگوهای شیشه ای محوطه سیراف و النگوهای شیشه ای موزه اورشلیم در فلسطین اشغالی به منظور بررسی احتمال تجارت این اشیاء از طریق راه های تجاری بین مناطق جنوب و غرب ایران است. این پژوهش بر اساس مطالعات میدانی، اسنادی با رویکرد توصیفی و با روش آنالیز آزمایشگاهی میکروپیکسی انجام شده است. بدین ترتیب در ابتدا النگوهای شیشه ای گونه شناسی و سبک شناسی شدند و از بین آنها بر اساس نوع تزیین، رنگ و شکل، دوازده نمونه برای آنالیز عنصری انتخاب و با استفاده از روش میکروپیکسی آنالیز شدند. نتایج گونه شناسی النگوهای شیشه ای نشان می دهد النگوهای شیشه ای این محوطه ها بر اساس شکل ظاهری به پنج گروه مختلف تقسیم می شوند که عبارت از النگوهای ساده با مقطع دایره ای، النگوهای تخت با مقطع نیم دایره، النگوهای آجدار، النگوهای تابیده با مقطع دایره ای و النگوهای دارای تزئینات هندسی تکرار شونده هستند. مطالعات تطبیقی نیز نشان می دهد که این نمونه ها از نظر ظاهری شباهت بسیاری با النگوهای شیشه ای به دست آمده از محوطه باستانی سیراف و فلسطین دارند. همچنین نتایج آزمایشات میکروپیکسی نشان می دهد ترکیبات عنصری النگوهای شیشه ای گنبد جهانگیر و تپه گوریه از نوع شیشه های سیلیکا- سودا- آهک هستند که منبع تأمین سودا در آنها خاکستر به دست آمده از گیاهان رشد یافته در خاک های شور بوده است.
تحلیل راهبردهای عمرانی حکام قاجار در حدفاصل سال های 1210 تا 1264ه .ق.، ازمنظر شواهد معماری و منابع مکتوب
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۳۱۶-۲۸۳
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت تحولات تاریخی و اجتماعی روی داده در نیمه نخست عصر قاجار، کمتر پژوهش مستقلی درخصوص سیاست های عمرانی و تاریخ معماری این دوره (1210 تا 1264 ه .ق.) به انجام رسیده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با اتکا بر شواهد معماری و منابع مکتوب، عوامل مؤثر بر سیاست های حکام قاجار در امر توسعه و نوسازی در بازه زمانی نیمه نخست عصر قاجار را مشخص سازد. با توجه به عدم اشاره به جزئیات بسیاری از اقدامات عمرانی در منابع تاریخی مربوط به نیمه اول این دوره، این پژوهش بر این فرضیه استوار است که با بررسی نوع و کمّیت آثار معماری احداث شده در این دوره، می توان راهبردهای فرمانروایان این سلسله در انجام امور عمرانی و زیربنایی در قسمت های مختلف کشور را مورد تحلیل و بازسازی قرار داد. در نتیجه پژوهش مشخص می گردد که عواملی نظیر مشروعیت بخشی به دولت قاجار ازطریق جلب نظر و اخذ پشتیبانی علما و روحانیون، الزامات نظامی و دفاعی، رقابت ها و گرایش های عمرانی متفاوت شاهزادگان ارشد قاجار، قدرت گیری طبقه علما و تجار و هم چنین اعتقادات مذهبی شخصی حکام قاجار را می توان از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در این زمینه قلمداد کرد. درنهایت با توجه به شواهد معماری و فهرست ابنیه ساخته شده یا مرمت شده در این دوران، اهمیت و اولویت ساخت ابنیه حاکمیتی و نظامی در عصر «آقامحمدشاه قاجار» و بناهای با کارکرد مذهبی و تشریفاتی در سیاست های عمرانی عصر «فتحعلی شاه قاجار» در مقایسه با سایر عوامل مؤثر، کاملاً مشهود و بارز است؛ این در حالی است که تحولات سیاسی و اجتماعی رخ داده در عصر محمدشاه قاجار منجر به شکل گیری تغییر جهتی کلی در سیاست های حکمرانان عصر قاجار و توجه بیشتر به احداث بناهای عام المنفعه، تجاری و خدماتی گردید.
The Compositional Study of Qajar Silver Coins Using PIXE Technique; Case Study of Coins of Naser al-Din Shah Qajar of Tabriz Mint(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The study of the elemental composition of silver coins minted in the Tabriz during the Qajar period can help to investigate the socio-economic situation of that period. In this case study, Proton- Induced X-ray Emission (PIXE) analytical technique has been applied to twenty-eight Qajar silver coins selected from a private collection. the purpose was to study and investigate the changes in silver elements in Qirans of Nasser al-Din Shah Qajar in Tabriz mint. The metallic elements Ag, Cu, Fe, Pb, and Au were observed. The results show that the content of Ag the main constituent of the coins varies from 90.07 to 82.88%. this significant variation in the content of the major constituent reveals the economic difficulties encountered by the dynasty. The results, which are shown by using the PIXE technique, brought to light valuable information about the economy of the period under study.
فناوری و گونه شناسی دست افزارهای سنگی دوره مس وسنگ تپه قلعه ننه مریوان
حوزههای تخصصی:
تپه قلعه ننه در شمال غرب ایران و جنوب شرق دریاچه زریبار قرار گرفته است و ازطریق گذرگاه شلیر با شمال بینالنهرین ارتباط دارد و بزرگ ترین محوطه پیش از تاریخ حوضه دریاچه زریبار است که کاوش لایه نگاری شده است. تپه دوره های استقراری پیش ازتاریخ و تاریخی را دربر دارد و طولانیترین دوره استقرار باقی مانده در محوطه، مربوط به دوره مس وسنگ، خصوصاً فرهنگ عبید 3-4 و اوروک جدید است. شواهد گویای آن است که این منطقه در دوره پیش ازتاریخ بیشتر با بینالنهرین ارتباط داشته است. از دوره مس وسنگ، محوطه، تعداد قابل توجهی دست افزار سنگی به دست آمده است؛ ابزارهای سنگی یک گروه فناورانه از مصنوعات را تشکیل میدهند که ارزش قابل توجهی برای تفسیر ساختارهای اجتماعی-اقتصادی در جوامع پیش ازتاریخ دارند. تغییرات ساختاری در شبکههای اجتماعی فناوری از عبید تا پساعبید ممکن است در جنبه های مختلف تولید ابزارسنگی مشاهده شود. مطالعه ابزارهای سنگی دوره مس وسنگ در غرب ایران و حوضه دریاچه زریبار انگشت شمار است. مصنوعات سنگی به دست آمده ازلحاظ چگونگی روش و سنت ابزارسازی دوره مس وسنگ در حوضه دریاچه زریبار بررسی شد و تلاش شد ارتباط احتمالی آن تا حد ممکن با تغییرات اجتماعی مطالعه شود. به احتمال زیاد مصنوعات سنگی توسط گروهی خاص تولید و در منطقه و حوضه دریاچه زریبار پخش میشده است، کما این که شواهد سفالی نشان از ارتباط گسترده بینمنطقهای نیز دارد و دست کم در دوره مس سنگ جدید، تولید مصنوعات سنگی در این منطقه در مقیاس کارگاهی بوده است؛ به نظر میرسد مانند محوطههای هم زمان در هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد، در شمال بینالنهرین که مصنوعات سنگی در تپه ننه در نزدیکی منابع ماده خام و خارج از سکونت گاه ها تولید میشدند.
گزارش عملیات حفاظت و مرمت نعلین کعبه موزه فرش ایران
حوزههای تخصصی:
نعلین کعبه موزه فرش ایران یک جفت کفش فلز آلیاژ مس اثر استاد پرویز تناولی در فضای روباز است. این اثر به عنوان جزیی از یادمان کعبه در سبک ساده گرایی مینیمالیسم در محوطه موزه فرش ایران ساخته شده است. اندازه نعلین در مقیاس واقعی خلق شده است. روی سطح نعلین به وسیله شیارهای ریز و ظریفی به منظور القای حس زیبایی شناسانه و جلوی بصری بافت دار شده است. همچنین یک پاتین هنری تیره رنگ بر روی سطح اثر توسط هنرمند ایجاد شده است داخل نعلین محل تجمع گرد و غبار خس و خاشاک فضای سبز محیط پیرامون بوده است. علاوه بر این طی سالیان متمادی و ارتباط با زمین تحت تاثیر شرایط جوی مانند بارندگی های سالیانه اختلاف دمای در فصل مختلف سال و آلاینده های محیط شهری همچون بارانهای اسیدی قرار گرفته است. سطح نعلین با محصولات خوردگی سبز رنگ و رسوبات کربناتی شکل مخدوش شده است. همچنین در رسوبات سبز رنگ یون کلر به عنوان عامل بیماری برنز به حضور نانتوکیت و هیدروکسی کلریدهای مس همچون آتا کامیت پارا تا کامیت کلینو آتاکامیت و بوتالاکیت با خوردگی فعال آلیاژهای مس مرتبط می باشد. هدف از این عملیات حفظ پایداری و جلوگیری از قرارگیری بیشتر در برابر عوامل آسیب رسان محیط شهری تعریف شده است. به منظور ارزیابی و مستندنگاری وضعیت موجود اثر عکس برداری دیجیتال در مقیاس ماکروسکوپی و میکروسکوپی صورت گرفته است. به منظور پاکسازی و حذف رسوبات سطحی از روش های مکانیکی توسط اسکالپ و دستگاه التراسونیک بهره گرفته شده و از روش ضمادگذاری برای حذف رسوبات حجیم از محلول نمک راشل و اسید کلریدریک ۲ به صورت موضعی کنترل شده و محدود استفاده شد. به منظور ایجاد بازدارندگی سطح از محلول ۳ BTA و به عنوان پوشش دهنده سطحی اثر از محلول اپوکسی پلی آمید استفاده شده است.
Bronze Weapons of Toll-e Shoqa, Marvdasht Plain, Fars: National Museum of Iran Collection
حوزههای تخصصی:
The correct position and the determining role of the second and first millennium BC cultures in the Fars region (Marvdasht plain) which we know as the Shoqa/Timuran cultures and the importance of this culture in the transition from the prehistoric to the historical period (Achaemenid) are still not well known. Despite of extensive archaeological research that has been done in the Marvdasht plain and the presence of significant sites of this period, due to the limited and generally very old excavations in these sites, it is still difficult to understand these developments. During that time, huge developments were taking place in Khuzestan and Fars regions; Changes usually created many conflicts between native cultures and southwestern cultures origin (Elamite).Some archaological findings, such as weapons, are signs of the height of such conflicts in the past. This paper will study and introduce the collection of weapons of Toll-e Shoqa, which were obtained from the excavations of Mahmoud Rad in 1942 and Vandenberg in 1950 in that site, those are now kept in the National Museum of Iran. These collections have been studied recently in the inventory project in the National Museum of Iran archives. So far, few cultural materials from Toll-e Shoqa have been published and more emphasis has been placed on its pottery; the pottery is the basis of the relative chronology of this period in the Fars region. Unfortunately, the results of the archaeological excavations in Shoqa were never fully published and all its cultural materials were not introduced. In the organizing project of the National Museum of Iran which will be described and analyzed in this paper.
عملکرد بلدیه تهران در حوزه ساخت وساز شهری در بستر اقتدارگرایی و نظم مبتنی بر استبداد منور در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۰)
6 - 25
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی جایگاه بلدیه تهران در دوره پهلوی اول و شناسایی ابزارهای این حکومت برای گسترش ساخت وساز شهری در پرتو اقتدارگرایی. روش/ رویکرد پژوهش : روش این پژوهش تحلیلِ تاریخی با رویکرد توصیفی و تحلیلی مبتنی بر اسناد و مدارک آرشیوی و گزارش های دولتی است. یافته ها و نتیجه گیری : رضاشاه در راستای تجددگرایی جامعه، درصدد بود تا شهرسازی هم در کنار دیگر ارکان، به پیشرفت برسد و اجرای طرح های نوسازی شهری در پرتو قوانین و مقررات، وجود بلدیه را بیش ازپیش ضروری می کرد. با انتصاب شخصی نظامی یعنی سرهنگ کریم بوزرجمهری به ریاست بلدیه تهران امور شهری با سیاستی آهنین و دیکتاتورمآبانه اجرا شد. بلدیه تهران در این دوره براساس سیاست تمرکزگرایی به فرایند یکسان سازی اقدام کرد و به کمک سیاست های آمرانه، با حذف مفاهیم کهن و پاک سازی گذشته قاجاری، درصدد بود تا به تهران چهره ای نو و مدرن بدهد. ازاین رو در این دوره، شهر تهران به شکل عمده ای در عرصه نوسازی شهری و احداث خیابان دست خوش تغییروتحول شد. البته با توسعه معابر و تعریض خیابان ها گاهی اوقات آثار باستانی و میراث فرهنگی هم تخریب می شدند.
تحلیل ساختار تصویری و تزیینات به کاررفته در عقدنامه ها و قباله های ازدواج استان گیلان از 1220 تا 1308 خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۱)
101 - 125
حوزههای تخصصی:
اسناد خطی قرون گذشته همواره الگوی هنرمندان معاصر قرار گرفته اند. دراین میان عقدنامه ها و قباله های ازدواج به عنوان یکی از اسناد دارای جنبه های تصویری، قابل توجه و درخور پژوهش اند. این اسناد در محدوده جغرافیایی استان گیلان پژوهش شده اند.هدف: دست یابی به الگوهای تزیینی و ارائه منابعی غنی برای سامان دهی تصویری و صفحه آرایی اسناد و اوراق اداری.روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با روش اسنادی انجام شده است و گردآوری اطلاعات در آن به صورت کتاب خانه ای و میدانی است.پرسش های پژوهش عبارت اند از:1- ساختار تصویری و صفحه آرایی عقدنامه ها و قباله های ازدواج گیلان چه کیفیتی دارد؟2- محدوده جغرافیایی یادشده چه نقشی در کیفیت بصری عقدنامه ها ایفا می کند؟یافته ها و نتیجه گیریدر این پژوهش مجموعه عوامل تصویریِ تشکیل دهنده عقدنامه (تذهیب، خوش نویسی، مُهر و امضا، حاشیه نگاری و سامان دهی و نظام تناسبات تصویری) تحلیل شدند. کیفیت تذهیب و نوع رنگ گذاری خاص سلیقه مردم گیلان، کیفیت خطاطی کاتبان و وابستگی آن به طبقات اجتماعی، تنوع فرم ها در کادربندی مهرهای انگشتری و تنوع خطوط به کاررفته در آن ها، کیفیت چیدمان و نوع خطوط در حاشیه نگاری و هم چنین استفاده از تناسبات مستطیل طلایی و مثلث طلایی و مارپیچ لگاریتمی در نظام سامان دهی تناسبات، از یافته های این پژوهش است.
مطالعه زمین باستان شناسی سفال های محوطه باستانی گبری مود (مود B)، سربیشه، خراسان جنوبی به منظور تعیین ماهیت مواد سازنده و منشأ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین باستان شناسی یکی از علوم میان رشته ای است که از روش ها و مفاهیم علوم زمین برای مسائل پژوهش های باستان شناسی استفاده می کند. تپه باستانی گبری مود یکی از محوطه های شاخص دوره اشکانی در خراسان جنوبی است که تاکنون مطالعات متعدد جهت تعیین حریم، کاوش، لایه نگاری، طبقه بندی و تحلیل گونه شناختی سفال های این محوطه صورت گرفته است. سفال-های محوطه گبری مود شامل انواع سفال های ساده و بدون لعاب، سفال های داغ دار و سفال های لوندو هستند که برخی از گونه-های آن (به ویژه انواع داغ دار و لوندو) از جمله سفال های محلی شاخص جنوب شرق ایران هستند. آیا بین نوع ترکیب مواد سازنده مورد استفاده در ساخت سفال های این منطقه و مناطق مجاور در دوره اشکانی ارتباطی وجود دارد؟ از آنجایی که جنبه وارداتی بودن این سفال ها از مناطق جنوب شرق ایران، مکران و سیستان مطرح شده است، منشأیابی آثار فوق بر اساس تحلیل ترکیب کانی شناسی (مطالعات پتروگرافی رسوبی) و نحوه ارتباط ترکیب آنها با موقعیت زمین شناختی منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. در انجام این تحقیق، از روش های میدانی- آزمایشگاهی بهره گرفته شده و علاوه بر جمع آوری نمونه های سفالی ساده، از نمونه های رسوبی دیواره محوطه، پادگانه های آبرفتی مجاور محوطه و سنگ ریزه های پراکنده در سطح و اطراف محوطه نمونه برداری شده است. به منظور تعیین ویژگی های زمین شناسی مصنوعات سفالی و ماهیت مواد خام به کار رفته در ساخت آنها، مطالعه مقاطع نازک تهیه شده از آنها توسط میکروسکوپ پلاریزان صورت گرفته و ترکیب اجزاء سازنده با ترکیب واحدهای سنگی اطراف منطقه و نمونه های رسوبی جمع آوری شده که ناشی از هوازدگی و فرسایش آنها هستند، مقایسه شده است. تشابه ترکیب پتروگرافی مواد خام سفال های ساده محوطه گبری مود با مجموعه های سنگی و رسوبات آبرفتی اطراف محوطه جنبه وارداتی بودن این سفال ها از مناطق جنوب شرق ایران را رد کرده و احتمال بومی بودن و ساخته شدن این آثار فرهنگی را در نزدیکی محل کشف آنها تقویت می کند.
بررسی خانقاه های شهر کرج ابودلف براساس اسناد تاریخی و شواهد باستان شناسی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۲۱۷-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
شهر کرج ابودلف یکی از مهم ترین شهرهای دوران اسلامی است که در سده های اولیه این دوره شکل گرفت و در قرون میانی به شکوفایی رسید. شناخت از این شهر تا سه دهه گذشته صرفاً به اشارات متون تاریخی مربوط می شد. حال با انجام بررسی های میدانی باستان شناسی و مطالعه اسناد تاریخی می توان به شناخت بیشتری از موقعیت مکانی شهر یادشده و آثار و بقایای به جای مانده از آن دست یافت. یکی از مهم ترین آثار قابل مطالعه کرج ابودلف، خانقاه ها است. خانقاه ها به عنوان مراکزی برای آموزش مبانی دین و اصول طریقت، از قرن چهارم هجری قمری در بلاد اسلام شکل گرفته و به بسط تصوف پرداختند. در این میان، شهر کرج ابودلف دارای چند خانقاه بوده که هدف این نوشتار بررسی آن ها با بهره گیری از بررسی باستان شناسی و مداقه در اسناد و متون تاریخی است. پرسش های تحقیق عبارتنداز: 1. اسناد مکتوب و شواهد تاریخی، چه زمانی را برای شکل گیری و توسعه خانقاه ها در شهر کرج ابودلف پیشنهاد می کنند؟ 2. نقش اسناد و شواهد باستان شناسی مرتبط با خانقاه ها در انطباق مکان کرج با شهر آستانه چیست؟ 3. خانقاه های شهر کرج چه جایگاهی در ساختار فضایی شهر کرج داشته اند؟ روش پژوهش در این جستار، تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات، میدانی و کتابخانه ای است. تاکنون پژوهشی مستقل درباب خانقاه های شهر کرج صورت نگرفته است و براساس مطالعه اسناد موجود و بررسی های باستان شناسی، سوای از انطباق موقعیت شهر فعلی آستانه با شهر کرج ابودلف می توان بیان داشت که خانقاه های شهر کرج در سده های میانی دوران اسلامی به عنوان بخشی از ساختار فضایی شهر مذکور شکل گرفته و پیوند های کارکردی خود را پس از زوال کرج با بقایا یا دیگر آثار معماری شهر حفظ کرده اند.
The Development of Sasanian Swords (Coins, Dishes and Bas-Reliefs)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۱۶۶-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
Sasanian Empire was one of the most powerful periods in ancient Iran. Archaeological evidence and traces, and Sasanian and Post-Sasanian texts show cultural and artistic relations of the Sasanian Empire from the East to the West. However, official Sasanian methods of warfare are one of the most important legacies of the period that have been less studied. These offensive and defensive arms and armor can be analyzed by looking at remaining evidence left by kings and officials within the national borders to the lands abroad. Sasanian swords are depicted on rock reliefs, silver dishes, and coins (drachmas and dinars). Although studies have been done on the classification of Sasanian swords shown on rock reliefs, no systematic study on the depiction of Sasanian swords on Sasanian drachms has been done so far. The following paper tries to restudy the subject by comparing the swords depicted on Sasanian coins and compare them to the swords shown on rock reliefs and dishes. Sasanian swords are depicted on different Sasanian royal arts such as Sasanian coins, Sasanian silver dishes, and Sasanian rock reliefs. Different elements will be taken into consideration such as the shape of swords in general and their method of hanging from the belt in particular. A closer look shows that Sasanian drachmas and dinars show two major types of hanging Sasanian swords via a scabbard slide system: A. hanging the sword in front of the body. B. hanging the sword on the left or the right hip. Additionally, the following paper will compare them to some extant examples of Sasanian swords that are kept in museums and private collections.
Women in Sogdian Para-documents(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۳ - Serial Number ۷, December ۲۰۲۳
1 - 10
حوزههای تخصصی:
A glorious past is what our women in East have experienced which is the path that leads to their power and dignity. As worthy cultural documents, old written texts reflect the political, economical and social stance of women in the Sogdian community. This is an attempt to indicate the Sogdian women's place in Sogdiana through the existing documents(texts,,manuscripts, paintings and archeological remains). We are concerned with the following questions regarding the Sogdian society: how was the women’s participation along the Silk Road, how the remained documents emphasize the importance of their presence and the important question about their identity, when and how they became powerful. Khatun-e Bukhara indicates the high potential of the women’s existence in Sogdian era. In order to illuminate women’s participation, strong motivation to draw the attention and authority, a link to this particular historic situation and a new grasp of women’s lifestyle at that era is essential. This article is an attempt to introduce the women’s role in Sogdian land through language, Culture and different social groups.
جابجایی شومینه قاجاری متعلق به عمارت تاریخی صدیق السلطنه تبریز
حوزههای تخصصی:
حفظ و مرمت آثار تاریخی از مهمترین اهدافی است که در سرتاسر جهان جهت انتقال آن به آیندگان انجام می گردد که شامل اقدامات گسترده ای بوده و با رعایت جنبه های مختلف از آن جمله مبانی نظری مرمت آثار تاریخی توسط متخصصان امر صورت می گیرد. عمارت صدیق السلطنه که در محله ی مقصودیه ی تبریز واقع شده از جمله بناهای شاخص دوره ی قاجاری است. این بنا علاوه بر پلان معماری ویژه دارای تزیینات گچ بری در سرستون ها و شومینه ها است. در اقدامات مرمت این بنا آثاری از دوره های مختلف تاریخی مشاهده گردید که نشانگر تغییرات به وجود آمده در بنا در گذر زمان است. وجود شومینه ی تاریخی در اتاق شمال غربی طبقه ی اول این بنا و از طرفی دیگر کشف دیوار دارای گچبری مربوط به اواخر دوره ی صفوی و اوایل دوره ی زندیه در پشت شومینه چالش مهمی بود که در نمایش هر دو اثر مطرح می شد؛ بنابراین پس از بررسی های کامل محل و شرایط آثار تصمیم بر جابجایی شومینه در محل خود گرفته شد. هدف از این کار علاوه بر کمک به شناخت بنا نمایش بهتر هر دو اثر ارزشمند تاریخی بود. با توجه به ارزش تاریخی و زیبایی هر دو اثر جابجایی شومینه و آشکارسازی دیوار تاریخی پشت آن ضروری بود برای جابجایی، شومینه اقدامات فنی جهت قاب بندی و ساپورت سپس رهاسازی طبق روشی که طراحی شده بود اجرا گردید. پس از قاب بندی اثر با آهن پشت و اطراف آن خالی شده و اتصال آن با دیوار قطع گردید که این کار مرحله به مرحله و همراه با استحکام بخشی اثر انجام گردید سپس اثر با جرثقیل به محل جدید منتقل شده و در آنجا نصب گردید که هر دو اثر ذکر شده کاملا قابل مشاهده بودند. لازم به ذکر است که تمامی اقدامات انجام شده با رعایت اصول فنی و مبانی نظری مرمت آثار تاریخی پایه ریزی و انجام شد.