فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۷٬۹۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرعت رو به پیشرفت علوم در شاخه های علوم پایه، فنی و مهندسی و پزشکی در سالیان اخیر بسیار چشمگیر بوده است. در این بین، رشته ها و متدهای تلفیقی علوم نیز با یکدیگر در حال تعامل و تبادل نظر هستند. باستان شناسی نوین نیز از این قاعده مستثنا نیست و این علم از شاخه علوم انسانی، قریب به سی سال است که با تکیه بر روش ها و فن های علمی سعی در پاسخ گویی به سؤالات باستان شناسی و فناوری در دنیای قدیم دارد.
استفاده از روش های علمی، دستگاهی و آماری جهت تحلیل روش های رایج در برهه های زمانی متفاوتِ دنیای باستان را تحت عنوان باستان سنجی (آرکئومتری) می نامند. باستان سنجی در حقیقت مدیریت و برنامه ریزی انجام متدهای تحقیقاتی است که از تخصص های موجود در رشته های مختلف جهت تحلیل سؤالات باستان شناسی بهره می برد. استفاده از متدهای باستان-سنجی ایجاد یک زبان مشترک بین محققین علوم پایه، فنی و مهندسی و پزشکی با محققین علوم انسانی و بالأخص باستان شناسی است.
انتقال هنرهای صناعی سرزمین های اسلامی از قرن چهارم ه.ق به اروپای غربی در قرن دهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین های اروپایی در قرون وسطی از جمله در قرن دهم میلادی قربانی بربریت، جنگ ها، غارتگری ها و رقابت های شوالیه ها و طبقه اشراف بودند و از امنیتی نسبی برخوردار نبودند. ایشان همواره سعی داشتند با تشکیل دولت هایی مستقل و جنبش های دهقانی به دنبال ایستادگی در برابر مهاجمان و شکست آنها از وضعیتی پایدارتر برخوردار شوند. مورخان از قرن دهم به آخرین دوره از «عصر فترت» یاد می کنند. در این قرون اروپا به لحاظ اقتصادی، سیاسی، دینی و اجتماعی، و وضعیت علمی و فرهنگی در شرایط نامطلوبی به سر می برد. این درحالی است که سرزمین های اسلامی در قرن چهارم هجری دوره رنسانس و شکوفایی خود را می گذراندند؛ عصری که مسلمانان در تمامی حوزه های تمدن (همچون علم، فرهنگ، صنعت و هنر) پرآوازه و صاحب نظر بودند.
پژوهشگران بی غرض حوزة تاریخ تمدن به ویژه تاریخ اسلام و اروپا همگی بر تأثیر دستاوردهای مسلمانان بر اروپا در حوزه های مختلف از جمله هنر در قرن چهارم هجری تأکید می ورزند. با این پیش زمینه مقالة پیش رو به دنبال ردیابی مصنوعات هنری در آثار موزه ای و کتب منتشره در دو حوزه تاریخ تمدن و تاریخ هنر با مسئله فقدان آثار تولید شده توسط هنرمندان اروپایی قرن دهم میلادی با تأثیرپذیری از هنر اسلامی قرن چهارم هجری مواجه شد. به دنبال پاسخگویی به این مسئله فرضیه مطرح شده در طول مقاله تقویت شد که آثار اسلامی قرن چهارم هجری از طریق بازرگانی و هدایای خلفای اسلامی به پادشاهان، اشراف و شوالیه ها به اروپا در قرن دهم میلادی منتقل شده است و هنرمندان اروپایی با توجه به شرایط نابسامان آن دوران تنها دریافت کننده و سفارش دهندة آثار بودند و به تولید آثار با بهره گیری از ویژگی های اسلامی اهتمام نورزیدند.
سجاده ی ابریشمین اصفهان، میرزا مخدوم شریفی و مقام قاضی القضاتی مکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 7 اکتبر سال 2009 میلادی / 15 مهر 1388 ش. سجاده ای ابریشمین متعلق به دوره صفوی در حراج ساتبیز لندن معرفی و فروخته شد. این سجاده تا به امروز دومین قالیچه ی گرانقیمت جهان شناخته شده است که در این حراج بین المللی به فروش رسیده است. در کاتالوگ حراج با فرض برخی احتمالات، تاریخ این سجاده مقارن دوران حکمرانی شاه عباس اول ذکر شده است. اما بازخوانی متن سجاده و انطباق آن با مستندات تاریخی حقایق دیگری را در بر دارد. در این مقاله ضمن بررسی ویژگی های این سجاده و بازخوانی نشانه های نوشتاری و هنری آن، تاریخ، علت و پس زمینه سیاسی - اجتماعی بافتن آن معرفی می شود. حاصل این پژوهش، از بافتن این سجاده به سفارش میرزا مخدوم شریفی، وزیر شاه اسماعیل دوم برای پناهندگی او به عثمانی و منصوب شدن او به مقام قاضی القضاتی مکه حکایت می کند.
ایران شناسی انگلیسی؛ زمینه ها و رویکردها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«شرق شناسی» را مجموعه ای از مطالعات و تحقیقات دانشمندان و مؤسسات کشورهای غربی در موضوعات و مسائل مختلف شرقی دانسته اند. ایران شناسی، به عنوان شاخه ای از شرق شناسی را می توان مجموعه منظمی از مطالعات و پژوهش ها دانست که از سوی دانشمندان غربی برای شناخت: زبان، ادبیات، تاریخ، متون دینی، اندیشه ها، فرهنگ ایران زمین و حوزه تمدنی ایرانی صورت گرفته است. انگیزه و اهداف این مطالعات، دهه های چندی است که در کانون مباحثه ها و مجادله ها واقع شده است. این پژوهش، با بررسی و تحلیل محتوای آثار ایران شناسی انگلیسی قرن نوزدهم و نیمه اوّل قرن بیستم و بازنمایی نسبت آن با اقتضائات سیاسی، نظامی و اقتصادی انگلیس در ایران و آسیا، این سؤال را مطرح می سازد که ارتباط بین سیاست های انگلیس در ایران و آسیا و پژوهش های ایران شناسی آن ها چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت انگلیس، از ایران شناسی به عنوان سازه ای استعماری بهره جسته است و نیز ایران شناسان انگلیسی با پژوهش های خود در ایران، به برسازی هویت خودی نیز توجه داشته اند. اسلام ستیزی، باستان گرایی و نژاد گرایی، از دیگر ویژگی های ایران شناسی انگلیسی است.
انگیزه های ضد سامی گری و تأثیر آن بر تفتیش عقاید در اسپانیا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شبه جزیره ایبری، سرزمینی با اقوام مختلف است که اتحاد و یکپارچگی در آن منطقه، همواره با دشواری هایی همراه بوده است. منشأ این دشواری را می توان نژاد مشترک نداشتن ساکنان این سرزمین دانست. اسپانیا پس از دچار شدن به چالش های عمیق، ایجاد اتحاد ملی را در دستور کار خود قرار داد و یکپارچگی مذهبی برآمده از دستگاه تفتیش عقاید را به عنوان یکی از ابزارهای مناسب برای این هدف برگزید. تفتیش عقاید، به مثابه روشی برای تحقق وحدت دینی، در اسپانیا حداقل سه دوره داشته است؛ ولی دوره میانی آن که از اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی آغاز شد، از این نظر مهم است که هدف ایجاد یک دولت ملی یکپارچه را نیز تعقیب می کرد. بر همین اساس، دولت اسپانیا در این دوره، تحت پوشش دستگاه تفتیش عقاید بوده است؛ ولی در حقیقت، با انگیزه ضد سامی گری دست به مبارزه ای جدی با عرب نژادها و یهودیان به عنوان دو قوم تأثیرگذار ساکن این سرزمین زد تا بدین وسیله، وحدت ازدست رفته خود را بازیابد. مقاله حاضر، ابعاد مختلف این موضوع را کاویده است.
بررسی میزان انطباق تصویر براق در معراج نگاری های عصر قاجار با روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معراج پیامبر(ص) موضوعی مهم در حوزه نگارگری و بخش جدانشدنی نسخه های خطی فارسی و پس از آن در کتب چاپی محسوب می گردد. خلق این تصاویر تحت عنوان معراج نگاری از عصر ایلخانان آغاز و در دوره قاجار و متقارن با چاپ کتب سنگی دنبال شد. با این حال به احتمال فراوان روایات اسلامی دست مایه تصویرسازان در باب این مرکب قرار گرفته است، که با سیر و غور در آن می توان به تطبیق نسبی تصاویر براق با احادیث و روایات برجای مانده در معراج نامه های دوره قاجار دست یافت. هرچند در این بین نباید عقایدآفرینندگان و پردازندگان آثار و نفوذ سبک های هنری غرب را نادیده گرفت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی روایات، احادیث و تفاسیر مرتبط با ویژگی های ظاهری براق پرداخته و میزان تطبیق آن را با معراج نگاری های این عصر مورد تحلیل و سنجش قرار می دهد.
جستاری بر شاهنامه خوانی، نقالی و قصه پردازی در ایران
حوزههای تخصصی:
در ایران سنت قصه پردازی به دوره باستان باز می گردد. پس از نفوذ دین اسلام در میان ایرانیان به علت مغایرت موسیقی با شرع مبین، خنیاگران جای خود را به نقالان دادند و بازیگری و نمایش جای موسیقی را گرفت. با ظهور حکیم توس و خلق اثر همیشه جاویدش، شاهنامه خوانی نیز در کنار نقالی و قصه پردازی رواج یافت. در قرون پنجم تا هفتم با سرایش حماسه های مذهبی و تاریخی قلمرو نقالی و شاهنامه خوانی گسترده تر شد. در عهد صفویان این سنت مورد توجه خاص شاهان واقع شد و به وسیله ای در جهت تبلیغ مذهب شیعه، انسجام طوایف ایرانی و تقویت روحیه ی جنگاوری ایرانیان در برابر عثمانی ها مبدل گردید. اما پس از صفویه نقالی و شاهنامه خوانی ابزار سرگرمی و تفریح مردم در قهوه خانه ها بود، تا اینکه در روزگار ما با ظهور تلویزیون، رادیو و دیگر وسایل ارتباط جمعی و نیز در اثر عدم استقبال مردم از قهوه خانه ها، نقالی جای خود را به شیوه های جدید نمایش چون تئاتر داد. بنابراین در پژوهش حاضر کوشش می شود تا ضمن ارائه ی گزارشی از سیر تاریخی سنت قصه خوانی، نقالی و شاهنامه خوانی در ایران از گذشته های دور تا به امروز به بیان وجوه اشتراک و تفاوت های موجود بین این شیوه ها و تاثیر آنها در ادبیات فارسی پرداخته شود و نقش این گونه هنرها بر ایجاد و حفظ روحیه ی ملی گرایی در میان ایرانیان تبیین گردد. شیوه ی تحقیق در این جستار توصیفی، تحلیلی لست و گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع تالیفی و مقالات تحقیقی موجود در این زمینه صورت می پذیرد.
تأملی در چیستی عدالتخانه و روند تحول مفهومی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش عدالت خواهی ایرانیان در عهدقاجار در صیرورت خود با مفهوم عدالتخانه گره خورد و به بسط حوزه معنایی آن منتهی گشت. لذا برای فهم درست تر این مفهوم بایستی متغیرهای تأثیرگذار بر آن را شناسایی کرد و به این مساله پاسخ گفت که چه عواملی در پیوند با مفهوم عدالتخانه قرار داشتند و به چه میزان و محدوده ای بر تحول معنایی آن اثر گذاردند؟ نگارندگان با استفاده از روش تحلیل گفتمان می کوشند با بررسی حوزه های گفتمانی موجود در جامعه آن روز به ارزیابی تعامل این گفتمان ها با مفهوم عدالتخانه بپردازند. ناگفته روشن است که تلقی های متفاوتی از مفهوم عدالتخانه وجود داشت: خواست توده های مردم، اصلاح قضایی بر بنیان سنت رایج جامعه بود؛ اما افکار و آراء سران جنبش متعدد بود؛ بخشی لزوماً راهبردسیاسی نداشتند و به دنبال نظام قضائی کارآمد و مستقل بودند، قسمی یک باره به دنبال استقرار قانون و مجلس مشروطه بودند. در پی بست نشینی در حرم عبدالعظیم و بی توجهی دولت به مطالبات معترضان طباطبایی خواهان ""مجلس عدالت"" شد و مخالفین دولت ""مبعوثان ملت"" را طلب کردند. نه مجلس طباطبایی لزوماً اصلاح قضایی بود و نه مجلس آزادیخواهان حتماً مشروطه. سرانجام سرسختی عین الدوله نظرات متعدد سران جنبش را در چارچوب گفتمان واحدی موسوم به ""مجلس شورای ملی"" و ایجاد مشروطه متمرکز نمود.
سازهای بادی تصویرشده برنگاره های دوره ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی تصویر سازی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ساسانی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی موسیقی و آواز ایران و اسلام سازها
دوره ساسانیان از دوره های اعتلای هنر و تمدن در ایران پیش از اسلام است. در این دوره جایگاه هنر و هنرمند در مقایسه با دوره های پیش از خود، از شکوفایی قابل وصفی برخوردار شد. از جمله هنرهای این دوره، هنر موسیقی است که در دربار پادشاهی و درون جامعه مردم جایگاه به سزایی داشته است. از نشانه های ترویج و جایگاه موسیقی در دوره ساسانیان می توان به نگاره ها، سفرنامه های سیاحان غربی و اشاره های آنها به موسیقی عصر ساسانی در این زمان اشاره کرد.
نگاره های به جای مانده از عصر ساسانیان که به طور کلی بر روی نقش برجسته های سنگی، ظروف فلزی و دیوارنگاره ها مشاهده شده، از جمله مهم ترین منابع در خصوص مطالعه موسیقی و سازهای موسیقی در این دوره اند. در بعضی از این نگاره ها تصاویر همراه با شاخه های انگور و موجودات اسطوره ای در کنار یکدیگر قرارگرفته اند. در نگاره ها نوازنده ها در حال اجرای سازهای زهی، سازهای بادی، سازهای کوبه ای و سازهای خود صدا تصویر شده اند. از بین این سازها، سازهای بادی بعد از سازهای زهی بیشترین تصاویر را شامل می شوند.
نتایج حاصله از این پژوهش حاکی از آن است که سازهای بادی تصویر شده بر نگاره های این دوره شامل سازهای سیرینکس، نی دوتایی، مشتک، سرنا، کرنا و بوق است.
بررسی پدیده راهزنی در سده هشتم هجری با تأکید بر روایات صفوه الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت راهزنان به دلیل ماهیت این گروه همواره در سایه ابهام باقی مانده است. در صورتی که ماهیت راهزنان هر چه بوده باشد، به عنوان یکی از گروه هایی که با فعالیت های خود بخش های تمدنی و اقتصادی و به طورکلی امنیت جامعه و اقتدار حکمرانان را تحت تأثیر قرار می دادند، قابل بررسی و ملاحظه است. علاوه بر این روزگار حکمرانی مغول ها به ویژه در اواخر دوره ایلخانی در ایران دوره ویژه ای از جهت رشد و افزایش شمار گروه های راهزنی و شیوع مسأله راهزنی محسوب می شود.
از طرفی نیز مطالب اطلاعات متون تاریخ نگاری تاریخ میانه ایران و اسلام از جهت توجه به این گروه بسیار اندک بوده و هرگونه تحقیق درباره راهزنان و سایر مباحث اجتماعی مرتبط با آنان مستلزم توجه به متون دیگری نظیر متون ادبی، عرفانی است. در این میان صفوه الصفا عنوان یکی از تألیفات مهم تذکره ای در دنیای تصوّف در اواخر عهد ایلخانی، در لابلای مطالب خود اطلاعاتی در مورد وضعیت و تشکیلات درونی راهزنان در دسترس قرار می دهد که تاکنون مورد توجه شایسته محققان قرار نگرفته است. هدف این مقاله بررسی روایات متعدد صفوه الصفا درباره پدیده راهزنی و تحلیل آن ها به منظور شناخت حیات و فعالیت های تشکیلات راهزنان است.
گمانه زنی تپه کلین کبود شهرستان مریوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
شناسایی آثار زیادی از دوره اشکانی در شهرستان مریوان این شهرستان را به یکی از مهم ترین مناطق استان کردستان در جهت مطالعات آثار این دوره تبدیل کرده است. از این میان، تپه کلین کبود با مساحتی در حدود چهار هکتار و ارتفاع نه متر از سطح زمین های اطراف در دشت مریوان از جمله شاخص ترین محوطه های شناسایی شده دوره اشکانی در استان کردستان است. ابعاد قابل توجه تپه به عنوان یکی از بزرگترین محوطه های دوره اشکانی استان، موقعیت آن در مرکز دشت مریوان، دسترسی به راه های ارتباطی و منابع آبی و نیز عوامل دیگری از جمله به دست آمدن قطعات سفال شاخص این دوره نظیر خمره های دوره اشکانی نیز سفال های کلینکی در گمانه های کاوش شده و پراکنش زیاد قطعات آجر و جوش کوره در سطح محوطه نشان می دهد که تپه کلین کبود نمی تواند به عنوان استقراری معمولی از دوره اشکانی در دشت مریوان به حساب آید. گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم تپه اولین قدم در راستای حفظ و صیانت این اثر کلیدی در راستای مطالعات آتی دوران تاریخی استان کردستان محسوب می شود.
پژوهشی مقدماتی بر سیمای اقتصادی کهگیلویه و بویراحمد در دوران اسلامی بر اساس شواهد باستان شناختی و منابع تاریخی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
103 - 122
حوزههای تخصصی:
منابع تاریخی و داده های باستان شناسی سهم مهمی در روشن نمودن اوضاع اقتصادی یک منطقه در دوران باستان دارند. امروزه جایگاه اقتصادی منطقه کهگیلویه و بویراحمد در دوران اسلامی بدلیل شمار اندک پژوهش های تاریخی و باستان شناسی کمتر شناخته شده است. بررسی اوضاع اقتصادی منطقه کوهستانی کهگیلویه و بویراحمد و تأثیر موقعیت جغرافیایی و طبیعی بر معیشت ساکنین آن در دوران اسلامی مهمترین هدف این پژوهش است. نتایج این پژوهش با بهره بردن از داده های بررسی های باستان شناختی و منابع نوشتاری کهن بدست آمده است. پژوهش حاضر به زیست بوم و سیستم معیشتی کوچ نشینان، شهرها به عنوان مراکز تجاری و راههای درون و برون منطقه ای به عنوان زیربنای توسعه تجارت و رونق اقتصادی این منطقه پرداخته است کهگیلویه و بویراحمد بدلیل تنوع آب و هوایی، کوهستانی بودن، رودخانه های متعدد و پوشش گیاهی متنوع، شرایط مساعدی را برای زندگی کوچ نشینی در طول تاریخ فراهم آورده است. شیوه معیشتی کوچ نشینی مردمان این منطقه طی سده های متأخر اسلامی، عمدتا مبتنی بر دامداری بوده است که افزون بر خودبسندگی در تأمین نیازهای ضروری، منجر به عرضه محصولات به شهرهای بهبهان اردکان شهرضا بنادر دیلم و گناوه و واردات برخی از نیازها از این شهرها می شد. بر اساس منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی، این منطقه در دوران اسلامی شاهد پیدایش و رونق شهرهایی چون زیز، گنبد ملغان و دهدشت و دو مسیر برون منطقه ای خوزستان به فارس و خوزستان به اصفهان بوده است زیست بوم غنی نیز اهمیت راه های برون منطقه ای و شهرهای آن را دو چندان کرده بود، به طوری که محصولات این منطقه علاوه بر شهرهای همجوار به کشورهای دوردست نیز فرستاده می شد.
ژئوپلیتیک خلیج فارس: تهدیدها و فرصت های فراروی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان « ژئوپلیتیک خلیج فارس: تهدیدها و فرصت های فراروی جمهوری اسلامی ایران» می باشد که به بررسی تهدید ها و فرصت های پیش روی ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک خلیج فارس می پردازد. چرا که موقعیت حساس و استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و وجود بحران ها و عدم ثبات سیاسی در کشورهای مجاور و وجود چالش های سیاسی با همسایگان استراتژیک باعث به وجود آمدن تهدیدهایی برای امنیت جمهوری اسلامی ایران می شود. از بزرگ ترین تهدیدات فرامنطقه ای که حوزه نفوذ آن به این منطقه حساس و استراتژیک وارد شده است، ایالات متحده آمریکا میباشد. به همین دلیل و بنابر اهمیت استراتژیک ایران و سیاستی که در قبال این دولت ها سر لوحه سیاست خارجی خود قلمداد کرده است، باعث مقابله شدید آمریکا با این کشور در فضای بین المللی شده است.
هدف مقاله حاضر بررسی تهدید ها و فرصت های فراروی ایران با توجه به موقعیت خلیج فارس می باشد و سوال مقاله حاضر این است که با توجه به موقعیت ویژه خلیج فارس چه تهدید ها و فرصت هایی پیش روی جمهوری اسلامی ایران میباشد؟ که به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی این فرضیه می پردازد که جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن موقعیت ممتاز خلیج فارس از جانب آمریکا و سایر متحدان غربی اش مورد تهدید قرار گرفته و خواهد گرفت.
این پژوهش با بهره گیری از اسناد معتبر بر این نتیجه است که منطقه خلیج فارس با پشت سر گذاردن یک صد سال از اهمیت یافتن تاریخی به علت وجود ذخایر گسترده انرژی و هم چنین تحولات در نظام های سیاسی، اقتصادی و بالطبع امنیتی در منطقه، در کانون توجه بسیاری از قدرت ها بوده است. به طوری که می توان ادعا کرد که به صورت مهمترین کانون توجه نگرشها و محاسبات استراتژیک درآید و به تعبیر کلاسیک ژئوپلیتیک، هارتلند یا قلب زمین نام گیرد.
منصب شیخ الاسلام و نقش وی در امور سیاسی اجتماعیِ کرمان در دوره متأخر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده در دوره صفوی منصب شیخ الاسلامی یکی از نهادهای مهم دینی به شمار می رفت. معمولا در پایتخت و در مراکز ایالت ها یک شیخ الاسلام نیز وجود داشت. از ابتدای دوره صفوی تا دوره حکمرانی گنجعلی خان( حک:1035 1005ق/ 1626 1596م) اطلاعی از نام شیخ الاسلام های کرمان در دست نیست. از سال 1059ق/1649م زمان روی کار آمدن شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی، ( د.1077ق/1667م) گزارش های تاریخی، اطلاعات مفصل تری از نحوه انتخاب و کارکردها و فعالیت های آنان به دست می دهند. انتصاب افراد به مقام شیخ الاسلامی در ایالت کرمان علاوه بر شایستگی های علمی و مقبولیت عمومی معمولا موروثی بود. براساس گزارش های منابع موجود اغلب اقدامات و فعالیت های سیاسی و اجتماعی شیخ الاسلام های کرمان به دو شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی و پسرش میرزا مظفر محدود می شود. تعرضات و دخالت های این دو شیخ الاسلام کرمان، شاه عبدالعلی، و میرزا مظفر حسین با حکام وقت ایالت و اختلافاتشان با کلانتر و داروغه اسباب عزل خود یا وزرای کرمان، میرزا هاشم، و میرزا محمد هادی، فراهم نمود. شیخ الاسلام ها نیز بر عزل و نصب قاضی ایالت و امور حقوقی و عقود و ایقاعات و وقف نامه ها و دریافت جزیه از زرتشتیان نظارت و در برنامه های دینی و فعالیت های اقتصادی و معدنی ایالت حضور داشتند و به مثابه نماینده دولت صفوی علاوه بر آنکه اخبار دولت مرکزی را به اطلاع همگان می رساندند، همه حکام و نمایندگان سیاسی در بدو ورود خود نزد آنان می رفتند و نسبت به آنان ادای احترام می نمودند.
تأملی بر تاریخ نگاری ابوشامه در «الروضتین» و ذیل آن با تأکید بر نگرش اعتقادی و سیاسی مورخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توسعه طلبی حکومت ایوبیان از مصر تا سرزمین شام و جزیره و جنگ با صلیبیان از یک سو، و مبارزه با حکومت و اندیشة اسماعیلیان در مصر و شام از سوی دیگر، فضای سیاسی، نظامی و مذهبی متمایزی را در قلمرو این دولت به وجود آورد. مطالعه استقرایی تاریخ نوشتههای این دوره از تأثیر مستقیم چنین فضایی بر روند تاریخنگاری مصر و شام حکایت می کند. ابوشامه از جمله مورخان شاخصی است که متأثر از همین شرایط، به نگارش تاریخ روی آورده است. دو کتاب تاریخی وی، یعنی «الروضتین» و ذیل آن، منابعی مهم در تاریخ ایوبیان و جنگهای صلیبی بهشمار می روند. نوشتار حاضر بر آن است که با مطالعة این دو اثر به عنوان نمونهای از تاریخنگاری عصر ایوبیان، بازتاب این تحولات را بر صورت و محتوای این آثار و نیز بر بینش و نگرش تاریخی، سیاسی و مذهبی مورخ نشان دهد. نتایج این تحقیق نشان از آن دارد که تاریخ نگاری ابوشامه گامی مهم در جهت گسترش تاریخنوشته های دودمانی این دوره است و مضامین سیاسی و نظامی بر محتوای آنها غلبه ای آشکار دارد. او، که در آثار خود ایوبیان را دولتی مشروع و مطلوب معرفی کرده، در بزرگداشت مقام آنان و سرکوب رقبای سیاسی و مذهبی شان، یعنی فاطمیان کوشیده است.
تحلیل استنادی مأخذ رساله های دکتری رشته تاریخ دانشگاه الزهرا(س) در سال های 1391-1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناخت الگوهای استناد دهی و استفاده از منابع اطلاعاتی در نگارش رساله ها به منظور شناسایی نیازهای اطلاعاتی و پژوهشی محققان حوزه تاریخ از طریق تحلیل استنادی پایان نامه های دکتری رشته تاریخ موجود در دانشگاه الزهراء (س) می باشد . نتایج این امر در سهولت فرآیند پژوهش در رشته تاریخ بسیارموثر می باشد. روش : پژوهش حاضر از نوع مطالعه سندی و با روش تحلیل استنادی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی منابع مندرج در فهرست منابع و مآخذ پایان نامه های دکتری رشته تاریخ دانشگاه الزهرا (س)از سال 1380 تا 1391بوده است. در این پژوهش 25 پایان نامه مورد بررسی استنادی قرار گرفته است. ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار مایکروسافت اکسل بوده و در مجموع حدود5949 استناد از این پایان نامه ها استخراج شده است. دستاوردهای تحقیق: بررسی نوع منابع مورد استناد،بیانگر این است که از مجموع 25پایان نامه مورد بررسی، مجموعاً کتاب ها با 4736 ( 61/79 درصد)استناد در جایگاه پر استنادترین منابع و زبان فارسی با 3414 استناد (39/57درصد) زبان غالب و بعد از زبان فارسی زبان عربی با 2035 استناد (21/34درصد) در جایگاه دوم منابع قرار دارد.گرایش ایران اسلامی با میانگین 25/57 استناد بیشترین تعداد استناد را داشته است؛. میانگین نیم عمر کل کتاب های مورد استناد گرایش تاریخ اسلام برابر با 90/9 سال و گرایش تاریخ ایران اسلامی برابر با 97/10 سال می باشد. میانگین نیم عمر کل نشریات مورد استناد درگرایش تاریخ اسلام برابر با 95/7 سال و تاریخ ایران اسلامی برابر با 62/8 سال می باشد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش، کتاب ها اصلی ترین قالب فیزیکی منابع مورد استناد می باشند .استناد به کتاب ها و مقاله های تألیفی بیش از کتاب ها و مقاله های ترجمه ای و گردآوری شده بوده است.کتاب ها و نشریات فارسی مورد استناد نیز روزآمدتر از کتاب ها و نشریات عربی ولاتین بوده اند.
دو نگاه و دو رویکرد: بازخوانی روشی دو کتاب «بعض مثالب النواصب» عبدالجلیل رازی و «مثالب النواصب» ابن شهرآشوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مثالب نویسی» گونه ای از نگارش تاریخی - جدلی است که بر نقاط ضعف، کاستی ها و عیب ها تأکید دارد و مطاعن افراد یا گروه های مخالف و رقیب را در نگارش، به صورت برجسته و یکجا مطرح می کند. ادبیات مثالب نگاری، که از قرن دوم با اوج گیری نزاع های ملی و مذهبی آغاز شد، روند رو به رشدی را پیمود و تا قرن ششم، بیش از 40 کتاب با عنوان «مثالب» پدید آمد. دو نمونه از این کتاب ها، که در قرن ششم نگارش یافتند، بعض «مثالب النواصب» اثر عبدالجلیل رازی (م 585 ق) و «مثالب النواصب» اثر ابن شهرآشوب (م 588ق) است. این نوشته با بررسی تطبیقی این دو کتاب، درصدد یافتن تشابه ها و تفاوت های آنهاست. دیدگاه و رویکرد عبدالجلیل رازی دیدگاه تقریبی، اصولی و کلامی است و تلاش کرده با مشی تقریبی میان اهل سنت و شیعه، به گونه ای تفاهم برقرار سازد، بر خلاف دیدگاه و رویکرد ابن شهر آشوب که رویکرد اخباری، حدیثی و به دور از رویة تقریب است. با توجه به این دیدگاه ها، هریک از این نویسندگان روش و شیوة خاص خود را برای تدوین مطالب برگزیده است. روش عبدالجلیل مبتنی بر اقناع، تحلیل، دفاع و همراه با ادبیات محترمانه است، اما روش ابن شهرآشوب بر پایه اسکات، استناد، هجوم و همراه با ادبیات تحریک کننده است.
سیاست ها و عملکرد ناصرالدین شاه در توسعة راه های گیلان با تأکید بر بازخوانی و تحلیل سند امتیازنامة راه شوسة انزلی به قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، پاسخ به این مسئله است که ناصرالدین شاه و روس ها در قبال راه ارتباطی ایالت گیلان، چه اهداف سیاسی و اقتصادی را دنبال می کردند و تا چه حد در رسیدن به اهداف خود موفق عمل کردند.
روش/ رویکرد پژوهش: در این تحقیق، سعی شده با توجه به منابع دست اول و اسناد، تحلیلی تاریخی اسنادی از بحث ارائه شود.
یافته ها و نتایج پژوهش: دستاوردهای تحقیق نشان می دهد روس ها برای تفوق نظامی و اقتصادی خود در شمال ایران، خواهان احداث راه های ارتباطی بودند؛ ولی در بُعد بین المللی با مخالفت انگلیسی ها و در بُعد داخلی ایران با مخالفت دولت قاجار مواجه بودند. دولت انگلیس، تسلط ساخت هر نوع راهی در شمال ایران را به ضرر منافع خود در ایران می دانست و دولت قاجار واگذاری این امتیاز استراتژیک را به منزلة افزایش قدرت روسیه در شمال ایران و تسلط نظامی روسیه بر پایتخت و شهرهای مرکزی می دانست. در نهایت، بر اثر توافق روسیه و انگلستان در صحنة خارجی و فشار روشنفکران بر ایجاد راه به منظور توسعة اقتصادی، دولت ناصرالدین شاه، در 1893/1310ق.، امتیاز ساخت راه شوسة انزلی به قزوین را به شرکتی روسی به نام «شرکت بیمه و حمل و نقل» واگذار کرد. این راه طی چند سال ساخته شد و نتیجة آن افزایش نفوذ سیاسی روسیه و افزایش صادرات انواع محصولات تجاری به ایران بود.