دکتر ابراهیم فیاض، دانشآموخته حوزه و دانشگاه است. ایشان دروس حوزوی را تا سطح خارج فقه در قم گذرانده و تحصیلات دانشگاهی را در مقطع کارشناسی، رشته جامعهشناسی و مقطع کارشناسی ارشد، رشته مردمشناسی در دانشگاه تهران به اتمام رسانده است.دکتر فیاض، مدرک دکترای خود را در رشته فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق(ع) گرفته است وی همچنین عضو هئیت علمی دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران بوده و کتابهای «ایران آینده به سوی الگویی مردمشناختی برای ابرقدرتی ایران» و «اصالت معنا» از نوشتههای اوست. نوشتار پیش رو گفتوگوی حوراء با دکتر ابراهیم فیاض در موضوع مشارکت سیاسی زنان در ایران است.
چرا موضوع بازتولید خانوادة ایرانی برای ما اهمیت دارد؟ برای یافتن پاسخ مناسب لازم است از دو منظر به این موضوع پرداخته ایم که آن را به نظر شما خوانندگان محترم می رسانیم.
پیچیده بودن فضاهای اجتماعی در دنیای مدرن و تعدد نهادهای موجود در جامعه، باعث وابستگی و روابط متقابل نهادها و ساختارهای مختلف گردیده است. در این میان، نهاد خانواده و نهاد رسمی تعلیم و تربیت به دلیل نزدیکی حوزههای کاری و تداخل مسئولیتها، رابطهای تنگاتنگ دارند. نحوه تعریف این رابطه وجایگاه هر یک از این نهادها در آن، از جمله مؤلفههای اساسی است که جریان تربیت آدمی را تحت تأثیر قرار میدهد و بدان جهت میبخشد. دیدگاههای مختلف موجود در باب جامعه و فرد و نیز تلقیهای مختلف درباره تربیت و نهادهای مسئول آن، هندسههای متمایزی را در خصوص این رابطه ترسیم میکند. در نتیجه وضعیتهای متفاوت تربیتی را ایجاد مینماید. در نوشتار حاضر، هدف آن است که ابتدا رابطه موجود میان این دو نهاد و اثرات تربیتی آن مورد بررسی قرار گیرد. پس تلاش بر آن است تا با ترسیم نگاهی جدید به این رابطه، این هندسه بدیع تبیین گردد.
هدف از این مطالعه، بررسی باورها و ارزش های خانواده و کتاب های درسی در خصوص موضوع جنیست و نقش آن در چه گونگی بازنمایی و حل مساله تساوی جنسیت از سوی دانش آموزان است، به همین منظور، به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 دانش آموز پایه سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی و خانواده آن ها و نیز به وسیله تحلیل محتوای کتاب های درسی رشته علوم انسانی (24 کتاب درسی) دوره دبیرستان و پیش دانشگاهی، داده هایی در خصوص موضوع جنسیت جمع آوری شد.
یافته ها نشان می دهد از مجموع 16 مصاحبه انجام شده با والدین دانش آموزان 2) مورد از والدین در مصاحبه شرکت نداشتند)، در 12 مورد بین باورهای والدین (پدر یا مادر) با دانش آموزان هم سویی وجود دارد. تحلیل محتوای کتاب های درسی نیز نشان داد محتوای کتاب های درسی در جهت تقویت مرزبندی های جنسیتی است، اما به رغم پیام مشترک این کتاب ها، دانش آموزان در حل مساله تساوی جنسیت، روی کردهای ارزشی متفاوتی دارند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دشواری کار زنان شاغل و هم کاری همسران آن ها در امور منزل، بر رضایت از روابط زناشویی در وهله اول، و سپس بر اختلالات رفتاری فرزندان انجام گرفته است. 150 مادر شاغل، دارای فرزند در مهد کودک های شهر شیراز، به عنوان نمونه پژوهش، چهار پرسش نامه اختلالات رفتاری کودکان، دشواری کار، هم کاری همسر، و رضایت از روابط زناشویی را تکمیل کردند و نتایج نشان گر آن بود که دشواری کار زنان شاغل، پیش بینی کننده رضایت از روابط زناشویی نیست، اما هم کاری مردان در امور خانه، به طور مثبت پیش بینی کننده رضایت از روابط زناشویی است؛ هم چنین، در حالی که دشواری کار، تنها می تواند پرخاش گری کودکان را به طور مثبت پیش بینی کند، بر اساس رضایت از روابط زناشویی می توان پرخاش گری، گوشه گیری، و اضطراب کودکان را به طور منفی پیش بینی کرد. با توجه به یافته های این پژوهش و پژوهش های پیشین، پیشنهادهایی برای بررسی بیش تر این موضوع مطرح شده است.
یکی از علایق رشته ی جامعه شناسی، بررسی ساختار قدرت در خانوده است، که معمولا با توجه به تقسیم کار بین همسران و مشارکت آن ها در تصمیم گیری ها انجام می گیرد. مبانی نظری نشان می دهد که ساختار قدرت، از عوامل عینی و ذهنی مانند نوع و میزان منابع در دسترس همسران، باورها، و نوع شناخت آن ها از تفکیک دو جنس و قدرت و توانایی های ایشان متاثر است.
هدف از این پژوهش، که با استفاده از نظریه منابع و نظریه بوردیو طراحی شده است، بررسی رابطه میان ساختار قدرت در خانواده های کرمان و منابع در دست رس و باورهای جنسیتی است. نمونه پژوهش را 682 نفر از زنان همسردار شهر کرمان و روستاهای پیرامون آن تشکیل می دهند و پژوهش به شیوه پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه پژوهش گر ساخته انجام شده است.
نتایج به دست آمده نشان داد که ساختار قدرت خانوادگی، همان گونه که پیش بینی می شد، به نفع شوهر است و میان ساختار قدرت در خانواده و میزان دست رسی زنان به منابع، نوع باورها، شناخت آن ها از توانایی های زنان و مردان، و برخی عوامل زمینه دیگر، رابطه معنادار وجود دارد.
دیوید پوپنو استاد جامعهشناسی دانشگاه راجرز و رئیس سابق دانشکده علوم رفتاری و اجتماعی این دانشگاه است. وی به همراه یکی از همکارانش، مدیریت پروژه ملی ازدواج در دانشگاه راجرز را بر عهده دارد. او در گذشته، در زمینه طراحی شهری فعالیت داشته است. تخصص فعلی وی در مطالعه زندگی خانوادگی و اجتماعی در جوامع نوین است و تاکنون بیش از نه جلد کتاب از جمله: «زندگی بدون پدر» را در این رابطه، تألیف نموده است. او اگر چه به طیف جامعهشناسان نوین تعلق دارد، اما از طرفداران جدی و شناخته شده نهاد خانواده نیز میباشد. در این مقاله وی به بیان دیدگاه هایش در مورد دلایل فروپاشی خانواده های امریکایی می پردازد.
اسلامی، مسئولان نهادهای علمی و تخصصی، معاونان و مسئولان دفاتر امور بانوان، نهادها و دستگاههای فرهنگی- اجرایی، مدیران پژوهش و پژوهشگران مراکز علمی در شهریور و مهر امسال، در فرهنگسرای بانو برگزار شد.حجتالاسلام زیبایی نژاد، مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، در نشست اول به طرح موضوع «جامعه، نظام اسلامی و مدیریت مطالبات زنان» پرداخت و سپس میزگردی، با حضور خانم دکتر الهیان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی؛ خانم آیت اللهی، عضو شورای فرهنگی- اجتماعی زنان، و خانم علاسوند، عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان برگزار گردید. گزارشی از این نشست را از نظر خوانندگان محترم می گذرانیم.