فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
361 - 376
حوزههای تخصصی:
در نقد جامعه شناختی رمان، ارتباط ساختار و محتوای داستان با وضعیت و دگرگونی های جامعه و محیطی که در آن متولد شده بررسی می شود و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانه جامعه در جهان تخیلی اثر ادبی، نقد و تحلیل می شود. نویسندگان در این مقاله، بر پایه چارچوب نقد جامعه شناسی، به بررسی آثار نویسنده مشهور الجزایری، خانم احلام مستغانمی، پرداخته اند. با آنکه وی نویسنده ای رمانتیک است، در قالب رمانتیسم جامعه گرا در آثار خود به تبیین اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشورش می پردازد. او از مسائلی چون حقوق زنان، فقر فرهنگی، تقابل سنت و مدرنیته و نابسامانی های اجتماعی سخن می گوید و زخم ها و جراحت هایی را که از رهگذر استعمار بر پیکره جامعه وارد شده، واکاوی و تشریح می کند. از یافته های این پژوهش، که به روشی توصیفی تحلیلی تدوین شده، برمی آید که نویسنده توانسته است روزنه ای جدید برای شناخت زوایای مختلف اشغال الجزایر، جنگ های آزادی بخش این کشور، پیامدهای استعمار و عقب ماندگی جوامع عربی در برابر چشمان مخاطب بگشاید. اما ،در عین حال، تلاش دارد با کاربرد لحنی احساسی، پایبندی خود به مکتب رمانتیسم را حفظ کند. با وجود این، هرچند آثار وی رنگ و بوی انتقادی به خود گرفته است، با رئالیسم اجتماعی تفاوت معناداری دارد.
در جست و جوی ردپای زنان مادی در منابع تاریخی و بقایای باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
489 - 503
حوزههای تخصصی:
دانسته های ما درباره بخش های مختلف جامعه ماد، به دلیل کمبود منابع نوشتاری هم زمان و شواهد باستان شناسی روشن، بسیار ناقص و پراکنده است و به همین دلیل اظهار نظر دقیق درباره مواردی چون وضعیت زنان این دوره، دشوار و گاهی مخاطره آمیز است. نتایج این پژوهش که با تکیه بر همان منابع تاریخی کم شمار و مدارک باستان شناسی کمرنگ و مرتبط با دوره ماد به دست آمده، تاحدودی نشان می دهد که جامعه ماد نیز، همچون دیگر جوامع و مردمان روزگار خود، جامعه ای مردسالار بوده که در آن پدر در رأس خانواده قرار داشته و سایر اعضا، از جمله بانوی خانه، تابع وی بوده است. در جامعه سنتی ماد، مشاغل مردانه و زنانه مشخص و تعریف شده بود و هر دو جنس وظایف خاص خود را داشت که بر توانایی ها و قابلیت های فیزیکی و ذهنی آن ها استوار بود. علاوه بر آن، به نظر می رسد زنان نقش مهمی در تصمیم گیری های درون خانواده، استحکام بنیان های آن، حفظ و تداوم سنت ها و پویایی اقتصاد خانواده و جامعه ماد داشته اند.
مطالعه تأثیر زنان در عرصه هنر موسیقی دوران میانیِ اسلام بر اساس نقوش سفالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
427 - 444
حوزههای تخصصی:
هنر موسیقی در ایران سابقه ای طولانی دارد. در اوایل دوره اسلامی، هنر موسیقی نکوهش شد. در دوره امویان، موسیقی همچنان با مخالفت برخی از فقیهان و گروهی از عموم مسلمانان روبه رو شد. اما در سده های بعد، با توجه به استقبال حکومت های متعدد و نگرش عالمانه بسیاری از بزرگان و دانشمندان آن دوران، این هنر مورد توجه عموم واقع شد. به کار بردن نقش زنان نوازنده روی سفالینه ها، در دوره های سلجوقی و ایلخانی، به دلایل متعددی انجام گرفت. این نقوش می توانند منبع ارزشمندی برای بررسی جایگاه هنر موسیقی و موقعیت اجتماعی زنان آن دوران باشد. این مقاله در پی آن است که با مطالعه نقوش سفالینه های دوره میانی اسلامی واقع در گنجینه های هنری و همچنین بر اساس متون کهن، به چگونگی موقعیت اجتماعی زنان هنرمند عرصه موسیقی و نقش آنان در تکامل هنر موسیقی آن دوران بپردازد. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیق های بنیادی است و از نظر روش تحقیقی تاریخی تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها با منابع تاریخی کتابخانه ای انجام گرفته و در ادامه، تحلیل نمونه های سفالی موزه ها در دوره های مختلف و به ویژه دوره میانی اسلام، با تمرکز بر نقش زن بررسی شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد که بسیاری از نوازندگان آن دوران، همچون بانوان نوازنده، در جامعه خود جایگاه و موقعیت اجتماعی مناسبی داشته اند. همچنین، نقوش سفالینه های این دوره نشان می دهد که زنان بیشتر سازهای زهی و کوبه ای می نواختند.
بررسی وضعیت زنان در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه و بهبود کیفیت زندگی از آرمان هایی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. یکی از مقولات بسیار مهم در امر توسعه، که مدت ها مورد غفلت نظریه پردازان و سیاستگذاران قرار گرفته بود، موضوع زنان است. از این رو، در این پژوهش، هدفْ بررسی وضعیت و موقعیت زنان در برنامه های توسعه پس از انقلاب است. روش استفاده شده، توصیفی تحلیلی است و تحلیل یافته ها بر اساس الگوی نظری نهادگرایی، با تأکید ویژه بر دیدگاه های آمارتیا سن، انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، عمق اختلاف و تفاوت برنامه اول و دوم توسعه با نظریه های سن بسیار زیاد است و مهم ترین عامل مؤثر در این تفاوت، رشدمحور بودن این برنامه هاست. با توجه به رویکرد غالب در برنامه سوم، یعنی توانمندسازی زنان، با تأکید بر فراهم کردن زمینه های لازم برای افزایش مشارکت زنان، حرکتی همسو با دیدگاه سن صورت گرفته و توجه به آموزش، بهداشت، اشتغال، مشارکت سیاسی، و ... به منزله روش هایی برای افزایش توانمندی های زنان در نظر گرفته شده اند. روح حاکم بر برنامه چهارم توسعه، ایده جنسیت، و توسعه و ارتقای سطح کیفیت زندگی افراد، از طریق تحول اساسی در متغیرهای اقتصادی، آموزشی، و بهداشتی مورد توجه قرار گرفته است. مروری بر شاخص های توسعه انسانی، توسعه جنسیتی، و توانمندسازی زنان نشان می دهد که طی اجرای برنامه های اول تا چهارم، وضعیت زنان از لحاظ بهداشت و آموزش بهبود نسبی پیدا کرده است.
برساخت اجتماعی عشق در تجربه زیسته زنان: بررسی کیفی مسائل و تبعات روابط عاشقانه دختران مجرد تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
471 - 488
حوزههای تخصصی:
انتخاب همسر در میان نسل جدید، اغلب یا محصول پیدایی عشق و تعلقات عاطفی است یا به شکل گیری روابط عاشقانه و رمانتیک پیش از ازدواج منتهی می شود. قلّت تحقیقات جامعه شناختی پیرامون این سوژه، ضرورت بررسی بسیاری از ابعاد موضوع را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش فهم عمیق تجربه زیسته زنان از روابط عاشقانه و آشکار کردن ابعاد آسیب زای این روابط است. از این رو، تحقیق حاضر از نوع کیفی با روش مورد پژوهی است. نمونه گیری نظری بر مبنای اشباع نظری و استقرای تحلیلی به انتخاب 20 نفر از زنان دارای روابط عاشقانه پیش از ازدواج منجر شده است. معیار انتخاب این افراد تجربه روابط عاشقانه در گذشته یا حال حاضر، منطقه محل سکونت، وضعیت درآمد و سطح تحصیلات (پایگاه اقتصادی اجتماعی) است. یافته ها بر مبنای مصاحبه با مشارکت کنندگان نشان می دهد که تقلیل گرایی عاطفی و اهمیت صرف رفع نیاز عاطفی به همراه اهمیت امر ازدواج می تواند به شکل گیری روابط عاشقانه نابرابر و تلقی عشق به مثابه ملجائی عاطفی از دیدگاه زنان منجر شود. بدین معنا که در چنین روابطی، زنان به فرد مورد علاقه محوریت می بخشند و هر نوع فداکاری بی چشم داشتی را برای وی انجام می دهند و بدین ترتیب، در این زمینه مردان از حمایت عاطفی بیشتری بهره مند می شوند. شرایط مؤثر بر تشدید نیاز عاطفی زنان مؤثر واقع می شود عبارت است از خانواده سخت گیر یا سهل گیر و همچنین شبکه دوستان آن هم از طریق تقویت چشم و هم چشمی عاطفی. اندیشه تقلیل گرایانه زنان به تلقی شخص مورد علاقه به منزله منبع انحصاری رفع نیاز عاطفی منجر می شود و در نتیجه آنان در تعامل با فرد مقابل، انفعال رفتاری و همانندسازی هویتی با معشوق را در پیش می گیرند.
بررسی و تبیین جایگاه زن در روایات نجیب الکیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتر نجیب الکیلانی، نویسنده و شاعر معاصر مصری، فردی متعهد به اصول اسلامی است و تمام هنرش را در راه تبلیغ اندیشه های اسلامی و اخلاقی به کار گرفته است. الکیلانی را، به علت کثرت و تنوع آثار، از پیش تازان ادبیات اسلامی معاصر به شمار آورده اند زیرا بیش از 80 عنوان کتاب در زمینه های رمان، داستان کوتاه، شعر، نقد، و پزشکی نوشته است. در این میان، رمان ها و داستان های کوتاه وی در ترویج مفاهیم اخلاقی در دنیای داستان های عربی نقش مؤثری داشته اند. الکیلانی، در برخی از رمان هایش، یا محور و موضوع اصلی را به مسائل زنان اختصاص می دهد یا توجهش به زن در خلال پرداختن به دیگر شخصیت ها نمود می یابد. سؤال پژوهش این است که «زن در رمان های نجیب الکیلانی چه جایگاهی دارد و چه ویژگی هایی از زن مورد توجه وی بوده است؟» مطالعه رمان های نجیب نشان می دهد که زن مدنظر الکیلانی، ضمن حفظ شئونات اسلامی، در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، دفاع از وطن، و خانواده حضوری پررنگ دارد. نجیب الکیلانی در ارائه تصویری اسلامی از زن مسلمان تا حد زیادی موفق عمل کرده است؛ او به دنبال ارائه توصیفات مبتذل از زن نیست و هرجا از ویژگی های جسمانی زن سخن گفته به قدر کفایت و ضرورت بوده و آن خصوصیات را در هاله ای از عفت و قداست تصویر کرده است.
بررسی و تحلیل شخصیت زن در رمان های نجیب کیلانی (مطالعه موردی: رمان های الطریق الطویل، قاتل حمزه و الرجل الذی آمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
517 - 530
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی، به سبب گیرایی و جذابیت خاص، جایگاه ویژه ای دارد و از فنون مهم ادبی به شمار می آید. از مهم ترین وظایف داستان این است که فضیلت های اخلاقی و معنوی را از سوی شخصیت ها و قهرمانان داستان ترویج کند و با پلیدی ها و بی عدالتی ها به مبارزه برخیزد. از این رو، داستان نویس متعهد باید سعی بر آن داشته باشد که علاوه بر سرگرم کردن خواننده، از هدف نهایی خود، که همانا تعلیم دادن و آگاه کردن خواننده است، غافل نباشد. نجیب کیلانی، ادیب و داستان نویس برجسته معاصر، می کوشد با گنجاندن شخصیت های مختلف داستانی، رسالت دینی خود را به انجام رساند و سبک زندگی صحیح اسلامی را برای نسل جوان بازگو کند؛ در این مقاله، سعی شده که شخصیت پردازی زن در این سه رمان، که به ترتیب درون مایه های اجتماعی، تاریخی و اسلامی دارند، بررسی شود. نگارندگان در این مقاله از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده و در نتایج پژوهش دریافته اند که نویسنده در شخصیت پردازی های خود از شیوه های مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده و از هر نوع شخصیتی، اعم از ایستا، پویا، مثبت، منفی و...، سود جسته است. شخصیت های زنانه در هر سه رمان شخصیت فرعی اند که کیلانی با مهارت کامل توانسته از رهگذر آن ها به اهداف اصلی خود، که اعتلای فرهنگ اسلامی است، دست یابد.
بازنمایی طبقه و مناسبات طبقاتی در سینمای ایران مطالعه ی موردی فیلم ”جدایی نادر از سیمین“(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی بسیاری در جامعه ی ایران رخ داده که زمینه ساز تغییرات دامنه دار در آرایش، مناسبات و هویت طبقات جامعه ی کنونی ایران شده است. یکی از متونی که در آن، موضوع طبقه و مناسبات طبقاتی، در مختصاتی کوچک، بازنمایی شده، فیلم جدایی نادر از سیمین است. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شده است تا طبقه و مناسبات طبقاتی در این فیلم با رویکرد بازنمایی و روش نشانه شناسی تحلیل و بررسی شود. مطالعه ی رمزگان فیلم، نشان داد که در این اثر، دو طبقه ی متوسط و فرودست (کارگر) بازنمایی شده اند. طبقه ی متوسط در این متن از لحاظ هویتی، طبقه ای نوگرا، متمایل به غرب، اما آشفته و ازهم گسیخته است. طبقه ی فرودست نیز به مثابه طبقه ای در مضیقه، بازنمایی شده که رویکرد غیر عرفی و مذهبی به مسائل دارد و به لحاظ زیست جهان در ساحت سنت سیر می کند. فیلم همچنین صورت بندی طبقاتی جدیدی از جامعه ی ایرانی و مناسبات فیمابین ارائه می کند و ضمن بازنمایی تقابل های طبقاتی و ساختی، روایت گر جدایی و شکاف های عمیق و گسترده در سطوح مختلف جامعه ی ایرانی است که همواره بوسیله ی اعضای طبقات، در قالب تمایزهای خود از دیگری برجسته و بازتولید می شود و سویه های ایدئولوژیک و آنتاگونیستی به خود می گیرد.
تغییرات نسلی ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
409 - 425
حوزههای تخصصی:
مطالعه تغییرات نسلی «ارزش فرزند» و رفتار فرزندآوری در بین زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی، موضوع مقاله حاضر است. نسل های مختلف زنان در ایران، بر اساس تجربه زیسته مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند و فرزندآوری دارند. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع مقطعی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل پنج نسل از زنان شهر زنجان است که از هر نسل 100 نفر انتخاب شده و در مجموع 500 نفر حجم نمونه این تحقیق را تشکیل داده اند. روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به شیوه PPS است. در یافته های تحقیق، تفاوت میانگین نمره ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری، در بین نسل های مطالعه شده، به لحاظ آماری معنادار است. پایین ترین سطح ارزش فرزند در بین نسل زنان سال های 1371 تا 1374 و بالاترین سطح مربوط به نسل زنان سال های قبل از 1342 است. فردگرایی با ارزش فرزندآوری رابطه منفی و معکوس دارد. دینداری و ارزش فرزندآوری رابطه مثبت و مستقیمی دارند و تأثیر تجربه جهانی شدن بر ارزش فرزند، در نسل متولدان 1358 تا 1367 شدیدتر از سایر نسل هاست. تفاوت تغییر رفتار فرزندآوری بین زنان نسل های مختلف در ایران با توجه به تجربه تاریخی، زیستی، و آگاهی نسلی متفاوت هر یک از نسل ها، همراه با تضاد ساختی و نسلی قابل تبیین است و تغییرات نسلی ارزش فرزند، هم از لحاظ ذهنی و تاریخی و هم از لحاظ عینی و ساختی، قابل بررسی است. تجربه جهانی شدن زنان در کنار افزایش آگاهی و انتظارات و دگرگونی در نقش و موقعیت آنان پس از انقلاب اسلامی، در برداشت و ارزیابی آنان از ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری تأثیرگذار بوده است.
زن به مثابة سوژة شناسا (تحلیلی از سینمای اصغر فرهادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله نوع مواجهة با زن به منزلة سوژة شناسا در سه اثر سینمایی اخیر اصغر فرهادی در چهارچوب گفتمان های غالب اجتماعی حاکم بر جامعة ایران است. بدین منظور با بهره گیری از نظریات میشل فوکو در باب سوژه و قدرت و همچنین نظریات گفتمان لاکلا و موف سعی شده است تحلیلی جامعه شناختی از این سه فیلم ارائه شود. فوکو تأکید دارد که گفتمان با روابط قدرت پیوند خورده است و برای بررسی روابط آدمیان در فضای جامعه، باید به مطالعة گفتمان های اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی مسلط بر آن پرداخت تا بدین وسیله بتوان به شناخت مناسبات قدرت در میان افراد دست یافت. روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف چهارچوبی برای تحلیل متون سینمایی این مقاله بوده است.
سه فیلم منتخب برای این پژوهش به زندگی روزمرة اقشار گوناگون جامعة ایرانی نگاهی آسیب شناسانه دارند و بخشی از گفتمان های گوناگون حاکم بر جامعة معاصر ایرانی را منعکس می کنند. همچنین از خلال روابطی که میان پرسوناژ های فیلم ها در جریان است سلطه و استیلای مراجع قدرت بر زندگی فردی و اجتماعی زنان طبقات گوناگون جامعه به تصویر کشیده شده است.
درنهایت، از این تحلیل نتیجه گیری می شود که در فیلم های فر هادی زنان در مناسبات اجتماعی نقش پررنگی دارند. او زنان را در سیطره و انقیاد گفتمانی حاکم بر جامعه می بیند که تصمیمات و کردار های فردی و اجتماعی شان، چه در عرصة عمومی و چه در عرصة خصوصی، تحت تأثیر این شبکة گفتمانی است. فر هادی جامعة ایرانی را تحت تسلط روابط و گفتمان قدرتِ مردانه به تصویر می کشد و جهان تصمیمات و اعمال زنان را از پیش مردانه و منفعلانه می داند؛ به حدی که فردیت و سوژگی شان در سایة این گفتمان حاکم به چالش کشیده می شود.
بررسی علل تمایل زنان به دوره های کارشناسی ارشد از منظر تمایل های علمی و خانوادگی و میزان برآورده شدن آن از طریق برنامه های درسی دوره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
119 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش بررسی علل افزایش ورود زنان به دوره های کارشناسی ارشد از منظر تمایل های علمی و خانوادگی و میزان برآورده شدن آن از طریق برنامه های درسی دوره ها در دانشگاه اصفهان است. روش به کار رفته ترکیبی (کمی کیفی) است و ابزار استفاده شده پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه سازمان یافته است که روایی آن ها از طریق نظر متخصصان و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 89 / 0 برآورد شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن سال آخر دوره کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1390 1391 بوده و حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 254 نفر برآورد شده است. یافته های کمّی بیانگر مؤثر بودن عامل علاقه به علم و رشد شخصی و بی تأثیربودن بهبود زندگی خانوادگی در ورود به دوره ارشد است. همچنین، یافته ها نشان داد متغیرهای جمعیت شناختی بر میزان تأثیر مؤلفه ها تأثیری نداشت. نتایج کمّی در رابطه با میزان برآورده شدن انتظارهای از طریق برنامه درسی بیانگر آن بوده که برنامه درسی انتظار دانشجویان را برآورده نکرده است.
بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
29 - 44
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت به استفاده مفرط از اینترنت (روزانه بیش از سه ساعت) اطلاق می شود. این پدیده به منزله یک بیماری، آسیب روانی یا اجتماعی، و یک مشکل گسترده با پیامدهای جدی است که بین دانش آموزان و دانشجویان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد، در سال تحصیلی 1391 1392، انجام شد. طرح این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود و 335 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO، و پرسشنامه ادراک تعامل اجتماعی گلاس بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های همبستگی، t مستقل، و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 وجود دارد. بین ویژگی های شخصیتی با ادراک تعامل اجتماعی نیز رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 مشاهده شد. همچنین، یافته ها نشان داد بین ادراک تعامل اجتماعی با اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 001 / 0 وجود دارد. در میزان اعتیاد به اینترنت تفاوت معناداری بین دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد وجود دارد (01 / 0p<)، ولی در میزان ادراک تعامل اجتماعی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
اثربخشی آموزش رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری بر اصلاح باورهای ارتباطی ناکارآمد زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
283 - 296
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری بر اصلاح باورهای ارتباطی ناکارآمد زنان متأهل صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان متأهل ساکن خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی در سال 1390 بودند. سی نفر که بالاترین نمره را در سیاهه باورهای ارتباطی به دست آورده بودند به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش سیاهه باورهای ارتباطی زناشویی (RBI) است. روش تحقیق شبه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه آزمایش در نه جلسه، هر هفته یک جلسه، آموزش با رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری شرکت کردند. پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش رویکرد تلفیقی شناختی روان نمایشگری بر اصلاح باورهای ارتباطی ناکارآمد زنان متأهل در گروه آزمایش مؤثر بوده است.
نقش زن در احکام مبادله مادیان هزاردادستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
505 - 515
حوزههای تخصصی:
مادیان هزاردادستان hazār dādestān) (mādayān ī «مجموعه هزارفتوی»، تنها نسخه خطی ناقصی از چندین مجموعه حقوقی دوره ساسانیان در دست است. اطلاعی از زندگی جمع آورنده آن، فرّخ مرد وهرامان (فرّخ مرد پسر بهرام)، نداریم. احتمال می رود کتاب در اصل در دوران پادشاهی خسروپرویز، آخرین پادشاهی که نامش در کتاب آمده، تألیف شده باشد. این گفتار به بررسی اصطلاح حقوقی « gōhrēn kardan: گوهرین کردن، معاوضه کردن» از «مجموعه هزارفتوی» می پردازد. گوهرین و گوهرین کردن در سه دادستان (= حکم) این کتاب ارزشمند حقوقی به کار رفته است. با بررسی این سه حکم، این اصطلاح حقوقی تفسیر می شود. ضمن پیگیری قانون و مسائل حقوقی ایران دوره ساسانی، کارکرد حقوقی گوهرین کردن را پدیده جدیدی در خانواده می بینیم. نقش زن در این مبادله تجاری، بیانگر حضور جدی او در عرصه اجتماعی اقتصادی است که در جهت استحکام خانواده پیش می رود.
بررسی جریان های فکری فرهنگی موثر بر مطالبات حقوقی زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
313 - 326
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با بررسی مبانی اندیشه ای جریان های فکری فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی، به تبیین رابطه هریک با حقوق زن پرداخته است. سؤال اصلی آن است که با کدامین معیار می توان تصویری از فضای نظری جامعه ایران به دست داد و همبستگی میان جریان های اجتماعی با حوزه های حقوقی را بیان کرد. در بخش نظری، رابطه جریان های اجتماعی با مطالبات حقوقی، نظریه های مکتب «واقع گرایی اجتماعی» ملاک قرار گرفته است که به همبستگی تحولات اجتماعی با تحولات حقوقی اعتقاد دارد و اینکه این همبستگی اثرپذیریِ قواعد حقوقی از افکار و اعتقادات افراد دخیل در آن و پویایی حقوق را نشان می دهد. در بخش جریان شناسی نیز، چرایی و چگونگی تقسیم بندی جریان ها، برحسب دین محوری و رابطه آن ها با سنت و مدرنیته است. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی استدلالی و نتایج یافته ها حاکی از آن است که در نظام اسلامی ایران، که حقوق از شریعت دینی استنباط می شود، موضع گیری در برابر این امر، دو رویکرد کلی «دینی» را که حقوق اسلامی را به حق می دانند و «غیردینی» که اساس تبعیض در حقوق را دینی بودن آن می داند به وجود می آورد. در گام بعدی، موضع گیری ها در زیرمجموعه این دو رویکرد به سنت و مدرنیته، خرده جریان های سنت گرا، تمدن گرا، و روشنفکری دینی را در بخش دینی و روشنفکری سکولار و معاند را در بخش غیردینی ایجاد می کند، که عملکرد هریک در برابر تحولات اجتماعی و زمینه اعتقادی جامعه، حقوق متفاوتی را برای زنان طلب می کند.
تأملی بر جای گاه زن در اندیشة مولوی از منظر جامعه شناسی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله حضور زنان در حکایت های مثنوی است که از منظر جامعه شناسی ادبیات و در دو بخش بررسی شده است. نخست، بازتاب مسائل اجتماعی فرهنگی در مثنوی و دوم، تأثیر مثنوی و تفکر مولوی در جای گاه زن. در تبیین این مسئله سه عامل تأثیرگذارِ شامل ساختار اجتماعی، سنت ِفرهنگی جامعه، و شخصیت خالق اثر در شکل گیری حکایت های مثنوی بررسی شد تا به دو پرسش پاسخ داده شود: ۱. آیا زن در مثنوی شخصیتی نمادین است یا محصول فرهنگ و اندیشه مردبرتر؟ ۲. آیا زن در مثنوی، به قصد آموزشِ اخلاق، محور حکایت قرار گرفته است؟
در این بررسی، با استفاده از منابع تاریخی و نوشته های مولوی و مریدانش، به وجوه جامعه شناختی و زمینه های سیاسی اجتماعی بستر آفرینش اثر، تعامل شاعر با طبقات مختلف اجتماعی، و پارادوکس ذهنیت و عمل شاعر پرداخته شد. نتایج بررسی نشان داد که تناقض نمای موجود در توصیف زن حاصلِ عوامل ذیل اند: الف) تأثیر فضای فکری و ساختارهای اجتماعی آن دوران و نگاه مرسوم به زن و جای گاه او، ب) باورها و اعتقادات فرهنگی و ایدئولوژیکی مولانا در دو دوره متفاوت زندگی و ج) برایند چالش خودآگاه و ناخودآگاه شاعری عارف و واعظی معلم که به قصد تعلیم مریدان شکلی تمثیلی و رمزی گرفته است.
مطالعه جامعه شناختی نقش مداخله گرایانه متغیر پذیرش اجتماعی در تاثیرگذاری رسانه ها بر گرایش زنان به زیبایی با عمل جراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، جراحی های زیبایی، به عنوان یکی از جراحی های پرطرفدار در دنیا شناخته می شود. افرادی که به این جراحی ها اقدام می کنند، لزوماً مشکل جسمی ندارند؛ بلکه اغلب به خاطر ملاک های زیبایی قابل قبول در اجتماع که همانا پذیرش اجتماعی می باشد، دست به این اقدام می زنند. بر این اساس، این تحقیق با هدف سنجش میزان گرایش زنان به زیبایی با عمل جراحی در نظر دارد به بررسی تاثیر عواملی چون پذیرش اجتماعی و رسانه ها بر این گونه جراحی ها بپردازد. روش تحقیق، پیمایشی بوده و 385نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب انتخاب گشته اند. روش آماری مورد استفاده، شامل رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر بوده و برای محاسبه ضرایب مسیر از برآوردهای روش ایموس[1] استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد تاثیر متغیر پذیرش اجتماعی بر میزان گرایش زنان به زیبایی با عمل جراحی بیش تر از متغیر رسانه ها بوده است. هم چنین، متغیرهای یاد شده توانسته اند، 31 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
مطالعه کیفی تغییرات در سبک زندگی و صورت بندی هویت ی زنان در کردستان ایران (مطالعه موردی: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
327 - 344
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی کیفی تغییرات سبک زندگی در کردستان ایران شهر مریوان و پیوند آن با صورت بندی هویتی در میان زنان آن شهر می پردازد. مناطق مرزی شهرستان مریوان به دلیل موقعیت جغرافیایی و سیاسی اقتصادی خاص درگیر رشد اقتصادی فزاینده و بحران های فرهنگی خاص ناشی از آن شده است؛ به گونه ای که شکل جدیدی از سبک زندگی و صورت بندی هویتی در این شهر آغاز شده و پیوسته در حال گسترش است. مطالعه حاضر درصدد است به منابع، مجاری، فرایند، و پیامدهای تغییرات در سبک زندگی و شکل بندی هویتی جدید در میان زنان این شهر بپردازد. روش شناسی این مطالعه کیفی است و در آن از روش اتنوگرافی و نظریه زمینه ای برای گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. با 53 نفر از زنان و دختران این شهر مصاحبه های عمیقی انجام شده است. نمونه گیری با روش هدفمندِ اکتشافی و زنجیره ای انجام گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از گسترش فزاینده تغییرات در ابعاد گوناگون سبک زندگی و هویتی مشارکت کننده ها دارد که در اکثر موارد با ساختار فرهنگی عام و سنتی و ارزش ها و هنجارهای شهر مریوان در تضادی بنیادین و همه جانبه است. بر اساس روش نظریه زمینه ای با تحلیل داده های متنی مصاحبه ها و برخی یافته های مشاهده ای، مجموعه ای از مقولات به منزله شرایط بسترساز تغییرات سبک زندگی، تعاملات شکل گرفته در این بستر و پیامدهای ناشی از آن ها استخراج شده اند که درنهایت به یک مقوله هسته با عنوان هویت تنش زا ختم شده است.
رابطه نقش تجددگرایی و محرومیت نسبی بر میزان استفاده از لوازم آرایش دختران از دیدگاه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعه تجددگرایی و محرومیت نسبی بر گرایش دختران در استفاده از لوازم آرایش. است. امروزه در میان طیف وسیعی از دختران جوان استفاده مفرط از وسایل آرایشی مشاهده می شود. و این نیاز توانسته این صنعت را پایدارتر کند منابع نظری موجود و تحقیقات پیشین مدعی تأثیرپذیری وسایل مدرن به عنوان الگوی اجتماعی که جوانان را تحت تأثیر قرار داده. می باشد. این پژوهش با روش پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شده، و تحلیل آن از طریق نرم افزار معادلات ساختاری صورت گرفته. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران پزشکی شهر تهران بوده. تعداد جامعه آماری برابر (800) نفر و از این تعداد، 400 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین متغیر محرومیت نسبی با میزان استفاده از لوازم آرایشی و میزان تجددگرایی با میزان استفاده از لوازم آرایشی دارای رابطه معنادار وجود دارد.. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که شاخص ریشه میانگین برابر 58%، نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر 31/2، مقدار نسبی واریانس و کواریانس برابر 90% و شاخص برازش تطبیقی برابر %82 نشان می دهد. هم چنین شاخص برازش مقتصد نیز در این مطالعه برابر 67% می باشد که نشان می دهد مقدار قابل قبول است.