فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
حکومت ترکمانان ایوایی، به زعامت آل پرچم، در نیمة دوم سدة ششم هجری در بخش غربی منطقة جبال، شکل گرفته و با حاکمیت سلیمان شاه ایوه در نیمة اول سدة هفتم به اوج قدرت رسید. در جریان تنازع میان خلافت و سلطنت سلجوقی (و بعد از آن خوارزمشاهی)، موقعیت خود را تثبیت نموده و به عنوان یک دولت حائل به رسمیت شناخته شد. پس از حملة مغول و نابودی حکومت خوارزمشاهی، ترکمانان ایوایی به سرکردگی شهاب الدین سلیمان شاه ایوه با پیوستن به جلال الدین خوارزمشاه به مقابله با مغولان برخاستند. بعد از مرگ خوارزمشاه با خلافت عباسی متحد شده و قریب به سی سال در برابر پیشروی مغولان به سوی بغداد ایستادگی کردند؛ ولی سرانجام با فتح بغداد در 656 ق، و قتل سلیمان شاه، امارت ایوه نیز از هم پاشید.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، نقش و جایگاه امارت ایوایی و سلیمان شاه ایوه در تحولات سیاسی- نظامی جهان اسلام در آستانة سقوط بغداد را بررسی می کند.
پیامد های تهاجمات ازبکان بر من ق خراسان در دورة صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة خراسان یکی از مهم ترین کانون های بحران در دورة صفوی بود. این منطقه به سبب موقعیت حساس و
مهمی که داشت، همواره، مورد توجه همسایگان ایران، به ویژه ازبکان، قرار می گرفت. ازبکان به عنوان وارثان
چنگیز و سپس تیموریان، خراسان را سرزمین موروثی خود می انگاشتند. در مقابل، صفویان نیز به عنوان
جانشینان حکومت های رسمی ایران، این سرزمین را جزیی از قلمرو خود می شمردند. این عامل، در کنار عوامل
مذهبی، زمینه های برخورد های طولانی مدت صفویان با ازبکان را فراهم کرد. تقریباً یک دهه پس از ایجاد
دولت صفوی، مناسبات این دو به صورت منازعات سیاسی و مذهبی بروز یافت. این منازعات در همة ادوار
دولت صفوی تداوم داشت و از رهگذر آن، منطقة خراسان متحمل آسیب های جدی شد. حیات سیاسی،
اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقة خراسان، که تا پیش از یورش های ازبکان طریق اعتلا می پیمود، بر اثر
تهاجمات پیوستة آنها دچار رکود و رخوت شد.پرسش محوری این پژوهش بر این اصل استوار است که
تهاجمات ازبکان چه تاثیراتی بر ساختار سیاسی و شرایط اجتماعی، اقتصادی و مذهبی منطقة خراسان داشته
است؟نتایج این تحقیق نشان می دهد که یورش های پیوسته ازبکان به مناطق آباد خراسان تمامی ابعاد حیات
انسانی در این منطقه را تحت تاثیر خود قرار داد و روند رشد و ارتقای فضای کلی خراسان را متوقف کرد و یا
کاهش داد.
کودکی و تجدد در دوره ی رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دستاوردهای ارتباط ایران و غرب در دوره معاصر تلاش برای بازاندیشی در الگوهای ذهنی سنتی بود که در این راستا، اندیشه گران متجدد ایرانی مفهوم کودکی و جایگاه کودکان را به چالش کشیده، تعریف جدیدی از کودکی ارائه داده اند که جامعه را به دوره ای جدید وارد کرده است. پرسش اصلی مقاله حاضر آن است که کودک ایرانی در روند نوسازی دوره رضاشاه، چه جایگاهی داشته و مفهوم کودکی در این دوره دچار چه دگرگونی هایی شده است؟ فرضیه اصلی تحقیق حاضر آن است که مفهوم کودکی در دوره ی رضاشاه، برآیند تحولاتی بود که در ذهنیت عمومی از دوره پیشا مشروطه آغاز شده، به عنوان بخشی از مطالبات اندیشه گران مشروطه خواه درآمده و با گذر از دوره قاجاریه به پهلوی به عنوان میراثی به جامعه و حکومت جدید، رسیده است. حکومت رضاشاه با محوریت دادن به کودکان، سیاست هایی را طرح و اجرا کرد که سرمنشا تغییرات گسترده در جامعه گردید.
تأثیر خشکسالی و قحطی بر وضعیت مالکیت زمین در ایران عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با انحطاط صنایع دستی و کاهش صادرات ابریشم در عصر ناصری، اقتصاد کشور، عمیقاً به بخش کشاورزی وابسته شد. به این ترتیب، زمین و مالکیت آن اهمیتی بیش از گذشته یافت. قحطی ها که معلول مجموعه ای از عوامل طبیعی و اقتصادی بودند موجب مرگ و میر و مهاجرت کشاورزان و کشت نشدن زمین های کشاورزی می شدند. کاهش محصولات زراعی، یا زمین ها را به تصرف دولت و ملاکان بزرگ درمی آورد و یا به موقوفات می افزود. این وضعیت به تضعیف خرده مالکی و تبدیل خرده مالکان به کارگران روزمزد می انجامید. قحطی، دولت را دچار بحران مالی می کرد و دولت برای رهایی از این بحران به فروش خالصه ها پرداخت. فروش خالصه ها قیمت غلات را افزایش داد، طبقه جدید تاجر- ملاک را پدید آورد و بر قدرت و نفوذ سیاسی ملاکان بزرگ افزود.
بررسی ورود عکاسی به ایران و میزان کاربرد آن در طراحی پوستر (از آغاز تا سال1316خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی تاریخ ورود عکاسی به طراحی پوستر ایران و شناسایی اولین طراحِ مؤثر در این فرایند، از اهداف اصلی این پژوهش می باشد.ضمن اینکه بررسی کمّی میزانِ استقبال طراحان از عکس در طراحی پوسترهای محدوده تحقیق، از اهدف فرعی است.
روش/رویکرد پژوهش: مقاله حاضر حاصل پژوهشی است که به لحاظ هدف، بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش، تاریخی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است که از طریق شناسه برداری منابع و ثبت اطلاعاتِ حاصل از مشاهداتِ تصاویرِ آرشیوی،صورت پذیرفته است.
یافته ها و نتایج: یافته های این پژوهش نشان می دهد که عکاسی به فاصله کوتاهی پس از رواج طراحی پوستر در ایران، برای اولین بار در سال 1309خورشیدی در طراحی پوستر فیلم«آبی و رابی» ساخته «آوانس اوگانیانس» به کار گرفته شد. لاکن طراح این پوستر قابل شناسایی نیست. سه سال بعد در سال 1312خورشیدی با طراحی پوستر فیلم«دختر لر»است که نام طراح هندی «چاندا وارکر» به عنوان اولین طراح که از عکس در طراحی پوستر ایران بهره گرفته است، در تاریخ طراحی گرافیک ایران ثبت می گردد؛ البته پوسترهای تولید شده توسط«چاندا وارکر»برای فیلم های ایرانی، در هند، طراحی و چاپ شده اند.طراحی پوستر ایران در دهه1310خورشیدی در انحصار پوسترهای سینمایی قرار داشت و بررسی کمی میزان به کارگیری عکس در طراحی پوستر این دوره نشان می دهد که استفاده از عکس در طراحی این آثار، مورد استقبال نسبی طراحان واقع شده است.استقبالی که بیش از هر چیز در توانِ طراحان و تفاوتِ امکاناتِ فنی هندوستان نسبت به ایران ریشه داشت.
موضع حزب توده در قبال انقلاب اسلامی ایران براساس اسناد چپ (حزب توده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد تبیین موضع حزب توده در باره ی انقلاب اسلامی ایران است.انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین انقلاب های مردمی جهان در قرن بیستم،توده مردم را در قالب گروه ها و جریانات سیاسی متوجه خود ساخت. حزب توده به عنوان مهم ترین نماینده ی اشاعه ی مارکسیسم در ایران نقش تاریخی مهمی داشته است .قصد این است که با رویکرد مطالعاتی تاریخی - تحلیلی که بر پایه تئوری مدیولوژی مطرح می شود، موضع گیری های حزب توده براساس اسناد چپ در ایران مورد بررسی قرار گیرد. با تاکید بر مفهوم مخیله اجتماعی این مقاله در صدد بیان این است که طرفداری حزب توده از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی(ره) در برخی از مواقع تاریخی، نه ناشی از فرصت طلبی بلکه تحت تاثیر ناخودآگاه سیاسی و مخیله اجتماعی اعضای حزب توده بوده است.از اینرو این طرفداری ناخودآگانه دیرپا نبوده و در نهایت حزب توده نمی توانست به این همراهی با انقلاب اسلامی ادامه دهد.
محکمه ی یارغو؛ پژوهشی در باب محکمه ی قضایی ایلخانان مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Yarghv was the exclusive mongol jurisdiction court to resolve claims and disputes in various fields and was formed in most areas of the mongol Empire, including the patriarch of Iran (654-750 AH). The court mostly took place for political and some economical and social crimes, in Mongol military camps. In this court, some methods similar to Islamic courts were used, such as testimony, forced confession by torture, and presentation of written documents; and criminals were judged based on Yassa.
As Yarghvchy people were at the top of this Court. Yarghvchys, who were mostly Mongolian princes and commanders, judged based on Mongolian laws which rooted in Yassa. Dominance on yassa was the condition of becoming Yarghvchy.
In this paper we notice this court, its manner and trial style, via study of Ilkhanid Texts; and by this means throw light on history of judicial system in Iran.
زمینه ها و موانع برگزاری حج از سوی ایران و عثمانی در دوره صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دین و ارکان آن، منشأ بسیاری از تحولات مهم در جامعه اسلامی است. یکی از عبادات مهم در اسلام، فریضه حج با هدف توحید، اتحاد و وحدت مسلمانان است که دارای پیامدهای وسیع اجتماعی است. در دوره صفویه، سرزمین مکه در سیطره عثمانیان سنی مذهب بود و ایرانیان شیعی هر سال برای انجام حج باید از قلمرو عثمانی عبور می کردند. در این دوران، اختلاف دولت عثمانی با دولت صفوی، حج را به عرصه اختلاف میان شیعه و سنی تبدیل کرده بود. مسائل سیاسی، مذهبی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی که میان دولت عثمانی و صفوی وجود داشت، انجام حج به وسیله ایرانیان شیعی را با دشواری هایی رو به رو می کرد و گاهی حج از سوی دولت ها محدود و یا ممنوع می شد. هدف مقاله حاضر، بررسی چگونگی انجام فریضه حج در پرتو روابط ایران و عثمانی است. در این مقاله به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا اختلاف میان این دو دولت اسلامی بر موضوع حج تأثیرگذار بوده است یا فریضه حج ورای کشمکش های سیاسی و مذهبی انجام می گردیده است؟
بررسی مشروعیت تیموریان (912- 771 ق.) بر پایه سنت های قبیله ای و مغولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشروعیت در اصطلاح سیاسی به معنای پذیرش و فرمان برداری آگاهانه و داوطلبانة مردم از نظام سیاسی و قدرت حاکم است. یکی از ابزارهایی که حکومت های برخاسته از نظام ایلی، برای نیل به مشروعیت از آن بهره می گرفتند، استفاده از اصول و قواعدی بود که در چارچوب نظام قبیله پذیرفته شده بود؛ همچون عمل بر اساس قوانین قبیله ای، تأکید بر مناسبات خاندانی، ایجاد پیوند با قبایل مهم و سرشناس و... . تیموریان 912- 771 ه . ق. حکومتی با خاستگاه ایلی بودند و تیمور به عنوان بنیان گذار این سلسله برای کسب قدرت از تمام راهکارهایی که نظام زندگی قبیله ای و چادرنشینی در اختیار او می گذاشت، سود می برد. او با تکیه بر مشروعیت خاندان چنگیز که در بین مردم آسیای میانه- موطن تیمور- بسیار اهمیت داشت، به همراه استفاده از اقتدار و خشونت، ادعای برگزیده شدن از جانب خدا، نگهبانی دین و... پایه های حکومت خود را استوار نمود. این مقاله در صدد است که تکاپوهای مشروعیت ساز تیمور و جانشینان وی بر اساس معیارهایی همچون؛ امتیازات نسبی، بهره گیری از مشروعیت خان های دست نشاندة چنگیزی، تداوم حکومت مغولان و... را به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای بررسی کند.
تغییر خطبه به نام ائمه اثنی عشر (ع): قدرت سیاسی و دین در آغاز حکومت سلطان حسین بایقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مرگ ابوسعید گورکانی، سلطان حسین بایقرا پس از 12 سال تلاش موفق شد در 10 رمضان 873 ق هرات را به تصرف درآورد؛ در شرایطی که بازماندگان ابوسعید حاضر به دفاع از خراسان نبودند و هرآن خطر هجوم اوزون حسن به خراسان وجود داشت. او با نیروی اندکی قدرت را در هرات به دست گرفت؛ نیرویی که به تنهایی قادر نبود بقای حکومتش را تضمین کند. در این شرایط، یکی از نخستین اقدامات او در هرات، تصمیم به تغییر خطبه به نام ائمه اثنی عشر بود؛ تصمیمی که با مخالفت روبه رو شده و کنار گذاشته شد و بعداً حتی منابع هم عصرش کوشیدند نقش او را در این ماجرا حذف کنند و آن را به گروهی خودسر و فرصت طلب نسبت دهند. پژوهش حاضر می کوشد نشان دهد نه تنها شخص سلطان در این ماجرا نقش اصلی را بر عهده داشته، بلکه همراهان شیعیِ او هم چنان نفوذ و پایگاه قدرتی نداشتند که کاری بیش از همراهی سلطان بر عهده بگیرند. هدف اصلی این اقدام، فارغ از این که اعتقاد شخصی چه سهمی در آن داشته، استفاده از عناصر شیعی در باورهای عوام سنی مذهب خراسان (تسنن دوازده امامی) در کنار نیروی شیعیان خراسان و استرآباد برای کسب مشروعیت، حمایت اجتماعی و تثبیت قدرت بوده است
بررسی انتقادی بازنمایی شخصیت ابن مقفع در روایت تاریخ نگاری ملی گرایانه عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر روایت و متن تاریخی برساخته ای اجتماعی است که نشان از موضع فرهنگی مورخ آن دارد. بنابراین، با بررسی پیکره بندی روایت هایی که از گذشته نقل شده، می توان بافت تاریخی آنها را نیز بررسی کرد. در اینجا، به عنوان نمونه موردی، روایت مورخان دوره ی پهلوی از شخصیت ابن مقفع را در دست گرفته ایم تا بر مبنای آن به بررسی بافت تاریخی دوره پهلوی بپردازیم. بدین منظور، از رویکرد معناکاوی گفتمانی بهره برده ایم، که بررسی نسبت بین معنای دلالت شده در نظام زبانی روایت و بافتار آن را ممکن می سازد. بازخوانی انتقادی روایت مورخان دوره پهلوی نشان می دهد که موضع فرهنگی ملی گرایی رمانتیکی از نوع اصالت گرایی فرهنگی آن عصر باعث شده است تا آنان به تصوری جوهرگرایانه از هویت ایرانی برسند. این تصور، تاریخ نگاری عصر پهلوی را به سوی انتخاب موضوع ها و شخصیت های خاص و ابداع رابطه ای بین آنان و بازآفرینی ملی گرایانه تاریخ دوره اسلامی ایران سوق داده است. گفتمان «تجدد آمرانه» و پروژه «ملت سازی دولت مدرن» عصر پهلوی، که مفاهیم تجدد را در تاریخ ایران جستجو می کرد، سرمنشأ این بازنمایی از گذشته بوده است. بر این مبنا است که در روایت های تاریخ نگاری عصر پهلوی، شخصیت ابن مقفع به عنوان دانشمندی ایران گرا و وطن دوست و ضدعرب برجسته می شود که حافظ میراث فکری ایران باستان و زبان فارسی است.
بررسی طبقات اجتماعی ایران بین سال های 1320 تا 1332ش
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی طبقات اجتماعی ایران بین سال های 1320 تا 1332ش می باشد. بر این اساس یافته های پژوهش حاکی از آن است که در پی حملات متفقین به ایران و خروج رضاشاه از کشور تحولات مهمی در جامعه رخ داد. از جمله اینکه در این دوران طبقات اجتماعی نمودی دیگری یافتند؛ به طوری که از نفوذ دربار بسیار کاسته شد، ولی از نظر نهادی جایگاه پادشاه و موقعیت دربار به هیچ وجه دگرگون نشد و نبرد بر سر قدرت به سبک سنتی و به شیوه مسلط ادامه یافت؛ نبردی که در روند تکوین آن دربار و درباریان مدعی اصلی به شمار می رفتند. با رفتن رضا شاه در سال 1320 تمامی سیاست های مستبدانه وی در قبال مذهب و روحانیون به اتمام رسید. از این زمان به بعد بود که دوباره مذهبی ها بر احیای مراسم سنتی، روضه خوانی و سوگواری و جشن و سرور مذهبی همت گماشتند. در این دوره اصناف و بازاریان دوباره قدرتشان را باز یافتند. هم چنین با توجه به باز شدن فضای سیاسی در این دوره، گروه های مختلف از جمله روشنفکران راحت تر به فعالیت های سیاسی پرداختند.
برنامه تجدد و نوسازی ایران در عصر رضاشاه پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسازی در تجربه اروپاییان، بر پایه مدرنیته و به یاری و کمک بورژوازی و دولت مطلقه و ملی و مدرن و از گذر تغییرات اجتماعی وسیع و همه جانبه، به ظهور جوامع مدرن و توسعه یافته انجامید. اما، در کشور ایران، با وجود تلاش هایی که در عصر رضا شاه صورت گرفت، نوسازی به ایجاد جامعه ای مدرن و توسعه یافته نینجامید. نوسازی در دورة پهلوی اول شتابان صورت گرفت و به دلیل تسلط دولت بر منابع قدرت، ناتوانی و پراکندگی جامعه مدنی، نوسازی در عرصه هایی اجرا شد که با ساخت و سرشت دولت مطلقه در انطباق بود. لذا، ممانعت دولت مطلقه از گسترش مشارکت و شکل گیری رقابت، حوزه سیاست ایران را به عرصه ای توسعه نیافته در ساخت اقتصادی و اجتماعی تبدیل کرد. به بیانی دیگر، دولت مطلقه در حوزه سیاست و نظام سیاسی مانع توسعه بود و به بازتولید استبداد و خودکامگی منجرشد و به دلیل نارسایی های اساسی ایستاری و ساختاری، به حل بحران های عمدة هویت، مشروعیت، توزیع و تضادهای عمدة داخلی و خارجی و برقراری ثبات نهادینه، قانونمند و پایدار به سمت سرمایه داری و جامعه مدرن همراه با تقویت نهادهای مدنی و دموکراتیک و بورژوازی مستقل و ملی موفق نگردید.
در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چرا کشور ایران به رغم تجربة نوسازی در دوران پهلوی اول، نتوانسته به جامعه ای مدرن و توسعه یافته تبدیل شود. لذا، تلاش می شود تا با تحلیل و تبیین علل و عوامل مربوطه، رهیافت تازه ای برای فهم تنگنا و بن بست توسعه نیافتگی در دورة مورد بحث ارائه شود. روش پژوهش نیز مبتنی بر کار کتابخانه ای و عمدتاً بر یک مطالعه تاریخی تحلیلی استوار است.
جایگاه آل بریدی در مناسبات سیاسی آل بویه و خلافت عباسی پیش از فتح بغداد (328 - 334 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور آل بویه در پهنه سیاست ایران تأثیرات فراوان و درازمدتی در تحولات سیاسی فکری جهان اسلام داشت هرچند آنان، در تثبیت اقتدار خود، از طرف خلافت عباسی و آل زیار با تهدیدهای فراوانی مواجه بودند. از راهبردهای آل بویه برای مقابله با این تهدیدها اتحاد با خاندان های قدرتمند منطقه ای بود. بریدیان از خاندان های قدرتمند ایرانی نژاد و شیعه مذهبی بودند که اهواز، بصره، و واسط را تحت سیطرة خود داشتند. آنان نیز، با هدف تثبیت نفوذ خود، در پی متحدانی بودند. بنابراین هدفی مشترک آنان را به اتحاد با آل بویه علیه خلافت عباسی سوق داد. این گونه، از قِبَل این اتحاد، آل بویه اطلاعات کافی از اوضاع بغداد به دست آوردند و به مثابه یکی از رقبای جدی وارد منازعه با خلافت عباسی شدند. زوال بریدیان این فرصت را به آل بویه داد تا به تقویت توان نظامی خود بپردازند و به سمت بغداد حرکت کنند. در پرتو چنین تجاربی بود که آنان از یک سو موفق به تسخیر بغداد شدند و از سوی دیگر سلطه خود بر مقر خلافت را تداوم دادند.
مفهوم آزادی نزد روشنفکران ایرانی پیش از انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان آشنایی ایرانیان با غرب در دوره قاجار، آزادی بهعنوان مفهومی اعتباری به کار رفت که معنا و تعریفی خاص و متفاوت از گذشته داشت. در این معنا، روشنفکران دوره ی قاجار؛ بهخصوص عهد ناصرالدینشاه سهم بسزایی در وارد کردن این مفهوم و تطبیق دادن آن با فرهنگ جامعه ی اسلامی ایرانی داشتند. این پژوهش درصدد است تا با واکاوی مفهوم آزادی در آثار متفکران غربی، به مسیر انتقال این مفهوم به ایران، تعریف آن و چگونگی تلاش اندیشه گران ایرانی برای تطبیق این مفهوم با فرهنگ جامعه ی ایران بپردازد و نشان دهد که ظهور اندیشهها و مفاهیم نوآیین؛ از جمله مفهوم آزادی در دوره ی مشروطه، دارای پیشینهای قابل توجه در ایران و اسلام بوده و اندیشه گران ایرانی، با استفاده از ظرفیتها و داشته های فرهنگ خودی، سعی در ارائه تعریفی از آن مطابق با جامعه ی ایرانی داشتهاند. از این رو، آزادی مورد ادعای اندیشه گران غربی در فرهنگ ایرانی اسلامی پیشینه و مفهوم خاص خود را داشته و قابلیت عملی شدن اقسام مختلف آن چون آزادی بیان، عقیده و قلم را داراست. لذا ظهور آنها در دوره مشروطه آنی و بیمقدمه نبوده است.
حکومت بنی حسنویه از ظهور تا سقوط (۳۳۰ تا 406 ق/۹۴۱ تا 1015م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 330ق/941م، امیرحسین کُرد حکومت بنی حسنویه را در شهر زور و مناطق اطراف آن بنیان گذاشت که این هم زمان با آل بویه بود. پس از وی فرزندش، حسنویه، به قدرت رسید که دوره حاکمیت او را می توان عصر شکل یابی و گسترش قلمرو و استحکام و ثبات این سلسله به شمار آورد. بعد از مرگ حسنویه، فرزندش بدر توانست قدرت را به دست گیرد. او با درایت خود، قلمرو و اقتدار بنی حسنویه را به اوج رساند. ایام پایانی حکومت بدر و نیز در دوره جانشینان وی، آل حسنویه با شورش های داخلی مواجه و سرانجام این سلسله، با قتل طاهربن هلال در سال 406ق/1015م، منقرض شد. روش این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است و تلاش کلی، برآن است که به جای توصیف صرف تاریخی، به تحلیل وقایع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بنی حسنویه پرداخته شود.
بررسی سیر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکان در قرن چهارم هجری قمری
حوزههای تخصصی:
داده ها و روایت های تاریخی گزارش شده از وضعیت جوامع ترک در طول چهارم ه. ق/دهم میلادی نشان از دگرگونی هایی در سطح اجتماعی ترکان دارد. این تحولات صورت گرفته در نهایت به تغییرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در منطقه منجر شد.
در این پژوهش با رویکردی تحلیلی– توصیفی به بررسی داده های مختلف تاریخی پرداخته و کوشیده شده است به تصویری واضح تر از وقایع و رویدادهای جوامع ترک در طول سده دهم میلادی دست یافته شود. آشنایی بیشتر جوامع ترک با عناصر زندگی تمدنی از جمله پذیرش اسلام، گسترش شهرنشینی و تشکیل دولت قراخانی از بزرگ ترین نتایج این تحولات محسوب می شود. دولت قراخانیان با استفاده از این ظرفیت های موجود در فضای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی جوامع ترک توانست در سال های پایانی این سده به گسترش قلمرو خود پرداخته و با تسلط بر ترکستان و فرارود به قدرتی تبدیل شود که نقش چشم گیری در تعیین مناسبات موجود در منطقه ایفا کند.