فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
شکوفایی ورونق اقتصادی جامعه نقش عمده ای در تعیین مسیر تحولات تاریخی و حرکت جامعه به سوی پیش رفت ایفا می کند. پیوند ناگسستنی اقتصاد با دیگر مسائل، عامل تأثیر گذار بر این حرکت بوده است.
رویکرد این پژوهش بیش از هر چیزی توصیف و بررسی تعامل نهادحاکمیت بااقتصادجامعه درعصرصفویه است. اهمیّت این موضوع وقتی آشکار می گردد که وضعیّت اقتصادی دوره صفوی به صورت سلسله حوادث سیاسی زمان هر کدام از پادشاهان صفوی دقیق تر و جامع تر مورد ارزیابی قرار گیرد و این شیوه ،هدف اصلی از انجام این پژوهش است.
مقاله به تبیین وضعیت ایران با رویکردی به اوضاع اقتصادی حاکم بر جامعه ایران در دوره اول عصر صفوی(907-996ق)اشاره دارد .تأثیر ونسبت دومقوله حاکمیت واقتصاد در این پژوهش محور اصلی بحث می باشد. درخاتمه مقاله نیز به رهیافت های جدیدی که باانجام این پژوهش حاصل گردید اشاره شده است.
مهم ترین سئوال پژوهشی که مقاله درپی پاسخ دادن به آن است اینکه مبنای تعامل دولت صفوی بانهادهای اجتماعی واقتصادی این دوره چگونه بود؟ به عنوان یک پاسخ مختصر به این سئوال باید گفت که رابطه حکومت و حاکم با توده مردم و بازار در این دوره، رابطه عمودی بود. یعنی سلطه جویانه و مستبدانه بود و لیکن نسبت به برخی گروه ها و قبایل –دردوره اول صفوی- رابطه مرید و مرادی برقراربود.
جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام گرفته است. داده ها و اطلاعات بر پایه یافته های حاصل از منابع گوناگون و استنتاج و تحلیل است.
پارسیان هند و حیات سیاسی - اجتماعی زرتشتیان در عهد قاجار
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مناسبات پارسیان هند با زرتشتیان ایران و تأثیرگذاری آنها در حیات سیاسی-اجتماعی عهد قاجار می باشد. زرتشتیان از اقلیت های مهم دینی در سرزمین ایران به شمار می روند که از عصر باستان تاکنون در عرصه اجتماعی و سیاسی به ایفای نقش می پرداختند. زرتشتیان مهاجر ایرانی به هند تا سده دهم هجری در شهرهای مختلف هند به فعالیت می پرداختند. با گذشت زمان پارسیان شهر بمبئی را مرکز خود قرار دادند و در این شهر منشاء تحولات اقتصادی و اجتماعی فراوانی شدند. آغاز مناسبات پارسیان هند و زرتشتیان ایران به سده نهم هجری بر می گردد. این مناسبات با تشکیل انجمن اکابر پارسیان هند موسوم به «پنجایت» رونق پیدا کرد. در دوره ناصرالدین شاه قاجار مانکجی هاتریا به عنوان نماینده این انجمن وارد ایران شد و تلاش های وی در زمینه الغای جزیه زرتشتیان، تأسیس مدارس دینی زرتشتیان و احیای آتشکده ها موجب ارتقاء وضعیت اجتماعی زرتشتیان در ایران شد. اقدامات مانکجی توسط نماینده دیگری از انجمن، کیخسرو جی خان ادامه پیدا کرد. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی به موضوع پرداخته می شود.
ساختار و عملکرد سیاسی حزب ایران در دوره پهلوی دوم (1322-1357)
حوزههای تخصصی:
پس از برگزاری انتخابات دوره ی چهاردهم مجلس در پاییز 1322 در کانون مهندسین ایران تحولاتی رخ داد و کانون به دو طیف جدا از هم منفک شد. گروهی از اعضاء تندرو آن به سمت اتحادیه ی کارگری هوادار حزب توده گرایش یافتند و بیش تر اعضای میانه رو کانون حزب ایران را به وجود آوردند. در حقیقت حزب ایران پس از انتخابات مجلس چهاردهم در پاییز 1322 توسط فعالان ستاد انتخابات مهندس غلام علی فریور و محمد مصدق تشکیل شد. حزب ایران از نظر سیاست خارجی، متشکل از روشنفکران متمایل به استفاده از نیروی آمریکا در مقابل انگلیس و روسیه بود. از سوی دیگر اعضای حزب نماینده ی طبقه ی متوسط سکولار، بورژوازی ملی و معتقد به مشروطه سلطنتی بودند. حزب در صدد انجام اقدامات اصلاحی در سطوح اجرایی بالا بود، در نتیجه فعالان آن بیش تر به فکر دست یابی به مشاغل مهم افتادند و حزب به بنگاه کارگشایی تبدیل شد. به دلیل اختلافات و مشکلاتی که نیروهای ملی و حزب ایران بعد از کودتا با آن روبه رو شدند آن ها از توجه مهم به تغییرات عمیق سازمان اجتماعی-سیاسی و فعالیتی مهم، باز ماندند. افزون بر این، برخی از رهبران حزب، حتی بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 و سقوط دولت مصدق، علاوه بر نزدیکی به دربار، از سیاست های منطقه ای آمریکا حمایت کردند. با انحلال جبهه ملی دوم فعالیت حزب ایران دچار رکود گشت. حزب ایران بعد از انقلاب اسلامی به لحاظ ایدئولوژیکی با نیروهای انقلابی مشکل داشت و به همین دلیل بتدریج از صحنه ی سیاسی جامعه کنار زده شدند و در نهایت به همراه جبهه ملی فعالیت آن ممنوع شد. این پژوهش سعی دارد که با رویکرد توصیفی-تحلیلی مبتنی بر روش کتابخانه ای، اسناد و روزنامه ها سازوکاری مناسب از روند فعالیت سیاسی حزب ایران، پایگاه اجتماعی، ایدئولوژی و سیاست خارجی آن را بررسی کند و علت تضاد درونی حزب و ناکامی آن را در عرصه فعالیت سیاسی بیابد.
کارکرد علم انساب در تبیین حیات اجتماعی طالبیان عهد سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش انساب یا نسب شناسی از علوم مورد توجه مسلمانان بوده که به منظور پرهیز از خطا در شناخت نسب افراد به وجود آمد. در اسلام، شناسایی نسب به جهت شناسایی افراد و آثار حقوقی آن مورد توجه قرار گرفته است. عباسیان که براساس اعتبار نسبی روی کار آمده بودند، به نسب شناسی به ویژه شناسایی نسب خاندان پیامبر (بنی هاشم) اهمیت دادند. آنان در همین راستا، نهاد نقابت را در قرن سوم پی ریزی کردند تا حقوق بنی هاشم را حفظ کند و به رتق و فتق امور سادات هاشمی بپردازد. این مسئله خودبه خود نیاز حیاتی و اساسی به نسب شناسان خبره را ایجاد کرد و زمینه ای برای گسترش و رشد دانش نسب شناسی شد. اوج شکوفایی این علم را می توان در دوره سلجوقی جستجو نمود؛ دوره ای که جایگاه اجتماعی طالبیان (شاخه ای از بنی هاشم) بهتر شد و نسب شناسی طالبیان مورد توجه قرار گرفت. در این نوشتار با رویکردی توصیفی تحلیلی پس از تبیین جایگاه طالبیان در عصر سلجوقی و آثار نسب شناسی، ارتباط دانش نسب شناسی با حیات اجتماعی طالبیان مورد بررسی قرار گرفته و تأثیر این دانش بر گسترش دامنه نفوذ اجتماعی آنان تبیین شده است.
کشف حجاب در فارس؛ برنامه ها و مقاومتها (بررسی اسنادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امریه کشف حجاب مهمترین اقدام پهلوی اول(1320-1304ش.)در روند مدرنیزاسیون بود. بررسیهای تاریخی صورت گرفته تا کنون بخشی از اسناد این واقعه را منتشر ساخته است و اسناد قابل توجهی همچنان در آرشیوها موجود است. در این نوشتار در گستره جغرافیایی فارس – آن زمان استان هفتم – و در محدوده زمانی 1314 تا 1317ش. مهمترین اسناد موجود با محوریت؛ 1) نوع برنامه ها و اقدامات حکومت و 2)چگونگی مقاومتهای مردم بررسی شده است.
روش/رویکرد پژوهش: روش پژوهش در این بررسی به شیوه پژوهش های تاریخی است، بدین ترتیب که داده ها از منابع –بطور خاص اسناد- گردآوری و حول محور مساله پژوهش نظام یافته است. در پژوهش های مساله محور، رویکرد تبیینی مبنای بسیاری از بررسی هاست. بر این اساس روند شبه مدرن سازی پهلوی اول مبنای طرح کشف حجاب و همچنین اساس چگونگی پیشبرد آن قلمداد شده است.
یافته ها و نتایج پژوهش: هر چند در بررسی اسنادی نگاه پژوهشگر به تعداد اسنادی است که در اختیار دارد و بسته به داده های آن قادر به بازسازی واقعه است اما بطور معمول می توان چشم انداز قابل درکی ارایه کرد. حاصل این بررسی تایید این نکته است که برنامه ها از مرحله تبلیغ و ترویج آغاز، و به تهدید و اجبار منتهی شد. متناسب با این روند، مقاومتها به شیوه های گوناگون سلبی و ایجابی بروز یافت و از نهادینگی آن جلوگیری کرد. در مجموع باورهای دینی و سنتهای پایدار، مهمترین مانع در روند سیاستهای شبه مدرن سازی دوره پهلوی اول – از جمله کشف حجاب-بود.
سادات لاله تبریز در گذار به عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شروع حکمروائی صفویه بیش تر با نظر به رسمیت یافتن تشیع، تمرکز و یکدست شدن حاکمیت سیاسی و درگیری با عثمانی و ازبکان مورد مطالعه قرار می گیرد. اما افراد و گروه های مختلفِ درون قلمرو صفوی، چگونه با شرایط جدید مواجه شدند و سیاستهای حکومت صفوی چه عاقبتی برای آنها رقم زد؟ تا آنجا که به موضوع ما مربوط می شود، از همان آغاز سادات به طور وسیع از سوی حکومت در مناصب رسمی بکار گرفته شدند، حتی منصب صدارت به انحصار آنها درآمد. اما شیوخ صوفیه چون در امور معنوی و برخی در حوزه قدرت دنیوی، رقیب بالقوه شاه صفوی تصور می-شدند، چندان مورد اعتماد نبودند. رسمیت یافتن تشیع باعث شد هرکسی به صرف باورهای غیر شیعی اش عنصری مشکوک تلقی شود، بویژه که عثمانی و ازبکان همواره باورهای مذهبی را توجیه کننده درگیری های نظامی خود با صفویه می دانستند. با این مقدمات، هدف این مقاله پی گیری تحولاتی است که خاندان لاله در دوران پرآشوب قرن دهم، در جامعه صفوی از سر گذرانده اند. آنها از خاندان های سرشناس تبریز در قرن دهم و برخوردار از امتیاز سیادت بودند. بزرگ این خاندان، بدرالدین احمد، شیخی صوفی از سلسله کبرویه و خلیفه سید عبدالله برزش آبادی در آذربایجان بود. پدرش مرید خواجه علی صفوی بود و یکی از پسرانش مدت کوتاهی صدارت شاه اسماعیل را داشت. سادات لاله در نیمه دوم قرن دهم، به تسنن متهم بودند و احتمالاً به همین سبب مورد سوءظن قرار گرفته و به اصفهان تبعید شدند. مجموعه اینها نشان می دهد مطالعه موردی تاریخچه این خاندان تا چه حد می تواند ما را در فهم تحولات این دوره یاری دهد.
مناسبات میلسپو و ارتش ایران (1323 1321ش)
حوزههای تخصصی:
اشغال ایران توسط نیروهای متفق در شهریور1320ش /1941م، موجب از هم پاشیدگی ارتش ایران شد که این مسئله ، باعث بروز هرج و مرج داخلی و گسترش ناامنی گردید. در این شرایط، بازسازی ارتش امری جدی و حیاتی به شمار می رفت. دکتر آرتور میلسپو، در دی ماه 1321ش/ 1943م، به دعوت دولت ایران، برای انجام اصلاحات وارد تهران شد. تهیه و تنظیم بودجه ی کشور و رفع کسری آن، از جمله وظایف وی به شمار می رفت. میلسپو قصد داشت برای انجام این منظور، از هزینه های دولت و بودجه های درخواستی وزارتخانه ها، به خصوص وزارت ارتش بکاهد. وی معتقد بود با تجدید سازمان ارتش، می توان از میزان اعتبارات درخواستی آن کاست. مسأله ی اساسی مقاله ی پیش ِرو که با استفاده از اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، روزنامه ی اطلاعاتِ سال های 1321 تا 1323ش (1943 تا 1945م) و همچنین توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم شده است، بررسی اختلافات میان میلسپو و ارتش می باشد.
نقش شورای انقلاب در تحولات ایران (1359-1357)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تاریخ معاصر ایران علی الخصوص به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، تشکیل شورای انقلاب در اواسط پاییز 1357 را می توان نخستین گام در نهادینه کردن نظام جمهوری اسلامی دانست، بررسی ضرورت وجود و عملکرد این نهاد در تحولات ایران با توجه به شرایط حیاتی سال های نخستین انقلاب، در حوزه های مختلف از جمله قانون گذاری، اجرائی، همراهی و هدایت انقلاب اسلامی، در کنار رهبری انقلاب حائز اهمیت و توجه است. از آنجا که با اوج گیری نهضت اسلامی برای جلوگیری از حرکت های انحرافی با توجه به وجود تشکل های سیاسی مختلف، ضرورت وجود مرکزی برای سوق دادن مسیر مبارزه و اداره موقت امور کشور بعد از انقلاب احساس می شد، با تدبیر امام خمینی و یاران او این نهاد انقلابی تأسیس شد در این مقاله تلاش شده است که عملکرد بیش از 17 ماهه شورای انقلاب در دوره های مختلف آن، از زوایایی جدید مورد پژوهش و کنکاش قرار گیرد.
پیامدهای لشکرکشی های شاه تهماسب اول به قفقاز و گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هجوم های مکررشاه تهماسب به قفقاز و گرجستان پیامده های بلند مدت و کوتاه مکدتی برای حکومت صفوی درپی داشت.شاه تهماسب در نگرش خود به قفقاز در حقیقت همان سیاست اجداش را در آن مناطق دنبال می کرد. او پس از فراغت از جنگ با ازبکان و انعقاد صلح طولانی با سلطان عثمانی به دنبال تقویت بنیه مالی وبالابردن روحیه نظامی سربازانش توجه ویژه ای به قفقاز داشت. هرچند شاه تهماسب علاوه بر عوامل فوق در نظر داشت با فتوحات خود در قفقاز و گرجستان علاوه بر عوامل یادشده، نیروهای جدیدی را وارد ساختار اداری و نظامی صفویه کند. این نیروهای جدید در اواخر سلطنت شاه تهماسب و عصر شاه عباس اول به عنوان مهم ترین ارکان حکومت صفوی تبدیل شدند. در عصر شاه عباس اول ایجاد جریانی موسوم به «نیروی سوم» توسط وی و قدرت یافتن آنها از پیامدهای مهم دیگر فتوحات شاه تهماسب به قفقاز و گرجستان بود. پژوهش حاضر با روش مطالعات توصیفی - تحلیلی صورت می پذیرد.نگارنده در این پژوهش در نظر دارد با مطالعه منابع مهم عصر صفوی و همچنین تحقیقات جدید، موضوع یاد شده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
نقش اسرای هندی در تحولات فرهنگی و هنری دوره نادرشاه افشار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت های ایران و هند از قدیم الایام به مبادلات فرهنگی توجه داشته اند، تاکنون بیشتر پژوهش های انجام شده به تاثیر ایرانیان بر فرهنگ و تمدن و معماری هند تاکید داشته است و به تاثیرگذاری هندیان بر فرهنگ و تمدن ایرانی کمتر پرداخته شده است. با توجه به اینکه نادرشاه افشار پس از حمله به هند و تصرف شهر دهلی علاوه بر غنایم بسیاری که بدست آورد گروهی نیز در حدود 40 هزار اسیر با خود به همراه آورد که در میان آنان عده ای از هنرمندان، حجاران، نجاران و صاحبان حرف و مشاغل وجود داشتند. بر همین اساس، این پژوهش درصدد است به این سئوال پاسخ گوید که نقش اسرای هندی در رونق فرهنگی دوره نادری چگونه بوده است؟ در مبحث تأثیر هندیان بر فرهنگ و تمدن ایرانی به این نتیجه می رسیم که در دوره نادری اسرای هندی نقش ویژه ای ایفا کرده و باعث تغییرات مهمی در عرصه معماری و به ثمر رسیدن پروژه های بزرگ و صنایع دستی مانند جواهر سازی و برخی شاخه های هنری مانند رقص و آواز و خنیاگری و همچنین برخی رشته های علمی مانند رونق علم پزشکی شده اند. این پژوهش، کاری تحلیلی- توصیفی بر اساس شیوه پژوهش تاریخی مبتنی بر اسناد، منابع کتابخانه ای و مشاهدات عینی و میدانی خصوصا در رابطه با تحولاتی که در دوره نادری در کلات نادری واقع در ناحیه شمال خراسان صورت پذیرفته می باشد.
سامانیان و احیاء شاهنشاهی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جریانهای سیاسی و اجتماعی ایران در طول قرن چهارم هجری، تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی، با انگیزه های متفاوت، از سوی حکمرانان ایرانی بود. حکومت سامانی نیز با توجه به اهداف و برنامه های خاصّ خود، تلاش های قابل توجهی در این زمینه انجام داد.
این مقاله در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق به پرسش کشیدن اندک اطلاعات موجود تاریخی تا حدّ امکان تلاشهای سامانیان در رابطه با احیاء شاهنشاهی ایرانی را تبیین و روشن نماید.
این پژوهش نشان می دهد که در طول قرن چهارم، عوامل متعددی همچون رقابت اشراف خراسان، رقابت با بویهیان و همچنین تنش در مناسبات با خلافت عباسی، سامانیان را واداشت تا به تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی روی آورند. بنابراین، برای کسب حقانیت درقدرت خود، به دو صورت عملی و نظری، کوشیدند تا شاهنشاهی ایرانی را احیاء نمایند. اگر چه با وجود برخی موانع همچون اقتدار طبقه دین یار، حضور گسترده عرب ها و ترکان ، تراکم غازیان و صوفیان در قلمرو آنها، رویکرد سامانیان به احیاء شاهنشاهی ایرانی را با آنِ بویهیان متفاوت ساخت.
اهمیت صید میگو در سواحل شمالی خلیج فارس از دوران پهلوی تا سال 1367 ه.ش
حوزههای تخصصی:
صید میگو و ماهی به صورت سنتی از هزاران سال پیش میان ساحل نشینان خلیج فارس رواج داشته است و نحوه صید را از اجداد خود به ارث برده اند. این دو محصول دریایی علاوه بر مصرف مردم ساحل نشین و دریانوردان، به صورت خشک و نمک سود به نقاطی دور از خلیج فارس حمل گردیده است.
نگارندگان می کوشند اهمیت صید میگو را در سواحل شمالی خلیج فارس بررسی نمایند و درصدد پاسخ گویی به این سئوال اند که صید میگو در تغذیهٔ ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس تا چه اندازه نقش داشته است؟
فرضیهٔ این پژوهش نیز مبتنی بر این است که صید میگو نه تنها یکی از منابع امرار معیشت ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس بوده، بلکه یکی از خوراک اصلی ساکنان این سواحل نیز بوده است.
نقش دین در انقلاب ایران و فرانسه
حوزههای تخصصی:
دین پدیده ای اجتماعی است که ترکیب آن با حکومت در طول تاریخ جلوه های متنوعی داشته واشکال و قالب های متعددی به خود گرفته است. نقش و عملکرد دین در انقلاب فرانسه و ایران بسیار مؤثر و البته متفاوت بوده است؛ به طوری که ما به این نقطه تعارض برمی خوریم که دین در فرانسه کنار نهاده شده و جدایی دین از سیاست مطرح می شود، اما در ایران، انقلاب مبنایی دینی دارد. براساس نظریة وبر، در فرانسه، قرائت جدیدی از دین، مشروعیت حکومت مبتنی بر قرائت سنتی از دین را زیر سؤال برد و منجر به وقوع انقلاب شد؛ به طوری که شاهد رانده شدن دین به عرصة خصوصی زندگی و جدایی از عرصة سیاست و حکومت هستیم. درانقلاب ایران نیز، براساس نظریة دورکیم و مارکس، می توان گفت که رفع توهم زایی، انسجام، و همبستگی حاصل شده از دین توانست ائتلافی همه جانبه را بر علیه حکومت دین ستیز شکل دهد و بنای حکومت را براساس دین پایه ریزی کند.
نهضت توسعه نهادهای آموزشی در دوره تیموری و نقش سلاطین و خواتین در پیشبرد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش از روزگار قدیم تا به امروز که به صورت نظامی پیچیده در آمده متناسب با درجه تمدن، نوع حکومت و مقتضیات سیاسی اجتماعی و مذهبی در هر دوره ای تغییر و تحول یافته است. یکی از این ادوار دوران زمامداری جانشینان تیمور (912-807 ه.ق) است. در این دوره نهاد آموزش جایگاه ویژه ای یافت و سلاطین، شاهزادگان، امرا، خواتین و عالمان هر کدام به سهم خود در رشد این نهاد اهتمام نمودند. با وجود آرامش نسبی، ثبات سیاسی و امنیتی که در پی مرگ تیمور در قلمرو شاهرخ، جانشین وی به وجود آمد وضعیت معیشت مردم نیز بهبود یافت و زمینه ای مناسب برای حرکتی علمی و فرهنگی آماده شد و مدارس، کتابخانه ها و محافل آموزشی فراوانی به همّت سلاطین، خواتین و امراء احداث گردید. سلاطین تیموری از یک سو با فراهم ساختن امکانات آموزشی و تسهیلات لازم در جهت رفاه حال اساتید و طلاب علم و همچنین ارتقاء سطح آموزش گام بر می داشتند و از سوی دیگر مشروعیت حکومت را دنبال می کردند. از بارزترین خصیصه های حکومت تیموری علاقه وافر برخی از این سلاطین به رشد علم، ادب و ساخت مراکز آموزشی بود. کثرت احداث این نهادهای آموزشی به حدی بوده که جامی مدعی شد در هیچ دوره ای از ادوار تاریخ ایران زمین به این اندازه مدرسه ساخته نشده است. در پژوهش حاض ر نگارن ده به روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای، به بررسی روند توسعه نهادهای آموزشی دوره تیموری پرداخته و وضعیت اداره این نهادها را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش نقش قابل توجه سلاطین، خواتین و وزرای تیموری در احداث مدارس، کثرت نهادهای آموزشی، نقش و کارکرد کتابخانه ها در استنساخ بیشتر کتب و پیروی نهادهای آموزشی از یک نظام آموزشی مدون است.
منصب قاضی در ایالات عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منصب قاضی، از جمله مناصب مهم ایالتی عصر سلجوقی است که بنا به فرمان سلطان؛ با توجه به شایستگی های فردی و عمومی معمولاً از بین علما انتخاب می شده است. مهم ترین وظیفه ی این قاضیان به مانند تمامی ادوار تاریخ ایران، رسیدگی به امور قضایی، شرعی و برگزاری دادگاه ها بود. تحولات سیاسی، اقتصادی و اداری عصر سلجوقی و گسترش ارضی آن، موجبات تحول در نقش قاضیان این دوره را فراهم نمود. این دگرگونی ها منجر به توسعه ی نقش سیاسی قاضیان و دخالت آن ها در امور مختلف اداری سیاسی و بعضا اقتصادی گردید. به طوری که تحول و توسعه ی نقش قاضیان، بیش از همه ی ادوار در دوره ی سلجوقی رخ نمود. پژوهش حاضر به بررسی این تحول و توسعه، با توجه به تکالیف و تأثیرات سیاسی قاضیان عصر سلجوقی، با تکیه به منابع و فرامین در باب قاضی می پردازد.
بررسی عملکرد مدارس ایرانیان مقیم عراق در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تاسیس مدارس به شیوه نوین در اواخر دوره قاجار شتاب فزاینده به خود گرفت.این مدارس توسط تجار، شخصیتهای سیاسی و فرهنگی تاسیس واداره می شد.دردوره پهلوی اول تلاش گسترده ای برای دگرگون ساختن نهادهای فرهنگی کشور انجام شد.دگرگونی فرهنگی با رشد سریع نهادهای جدید و با هدف از هم پاشیدن نهادهای سنتی بوسیله دولت مواجه شد.از میان نهادهای فرهنگی بسیاری که در این دوره تأسیس گردید ، مدارس ایرانیان خارج از کشور بود. یکی از مهمترین آنها مدارس ایرانیان بین النهرین(عتبات) بود. این مقاله در صدد است با تکیه بر اسناد و باروش توصیفی تحلیلی به پرسشهای زیر پاسخ دهد:1.دلایل و عوامل تاسیس مدارس بین النهرین چه بوده است؟ و چه تاثیری در ترویج ترویج زبان و ادبیات فارسی داشته اند؟فرضیه تحقیق بر آن است که وجودی مدارس ایرانی در عراق می توانست در ترویج زبان و ادبیات فارسی نقش موثری داشته باشند.
گرجیان شوشتر در دوره صفویه ( ۱۱۴۴-۱۰۴۲ق./ ۱۷۳۲-۱۶۳۴م.)
حوزههای تخصصی:
شال بافی کرمان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شالبافی و بافت منسوجات پشمی از سابقه دیرینه ای در کرمان برخوردار است و پشم و شال کرمان از مهم ترین کالاهای صادراتی کرمان تا قبل از دوره قاجار بود. این صنعت در دوره قاجار شکوفا شد و کرمان مهمترین منطقه شالبافی در ایران بود. بخش مهمی از رشد این حرفه ناشی از محیط جغرافیائی کرمان و نواحی آن بود که باعث می شد پشم و کرک مرغوبی در این منطقه به عمل آید. گسترش این حرفه جمعیت انبوهی از شالبافان و بافندگان را پدید آورد که تقریبا دوسوم جمعیت شهر کرمان را تشکیل می-دادند و منشا حرکت های اعتراضی در اواخر قاجاران شدند. شرایط نامناسب زیستی و بهداشتی، فقدان قوانین حمایتی، نداشتن شورا و صنف، شکاف طبقاتی و اجتماعی کرمان، مهمترین مشکلات این قشر عظیم بود که آنها را وا می داشت تا نسبت به این شرایط نامناسب واکنش هائی مستقیم و غیر مستقیم بروز دهند. در اواخر دوره قاجار، فرش بافی رونق گرفت و جای شالبافی را گرفت. از این رو پژوهش حاضر در پی آن است شالبافی و بافندگی در کرمان دوره قاجار و شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موثر بر بافندگان را بر پایه روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخ محلی کرمان، سفرنامه ها و آثار جدید بررسی کند.
نقش تاریخی ایلات افشار و بچاقچی در شکل گیری «گلیمِ پیچ باف» در ولایت کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گلیم پیچ باف» در ولایت کرمان از دست بافته های عشایری است که در بین بافندگان شهرستان های سیرجان، بافت و بخش هایی از جیرفت رایج گردیده و از مفاخر فرهنگی این نواحی است. این سوال پیش می آید که این شیوه ی بافندگی چگونه در ولایت کرمان شکل گرفته است و سابقه ی تاریخی آن به چه دوره ای می رسد؟ براساس منابع تاریخ محلی، مهم ترین ایلات در تولید «گلیم پیچ باف» در ولایت کرمان، ایلات افشار و بچاقچی بوده اند که در سده های گذشته از ولایت آذربایجان به ولایت کرمان مهاجرت کرده اند. بر اساس منابع تاریخ فرش، مناطق آذربایجان، قفقاز و آناتولی مراکز قدیمی این شیوه ی بافندگی گلیم محسوب می شوند. فرض مقاله بر این است که رایج شدن شیوه ی پیچ بافی گلیم در ایلات افشار و بچاقچی با حضور آنها در مقطعی از تاریخ در مراکز مزبور ارتباط مستقیم دارد.
شیوه ی پیچ بافیِ گلیم در طی پانصد سال گذشته توسط ایلات افشار، بچاقچی و شول در ولایت کرمان به کار رفته و با هنر بومی مراکز بافندگی در این استان عجین گشته است. «گلیم پیچ باف» با خلاقیت و نوآوری بافندگان این ناحیه طی دهه های گذشته با نام «گلیم شیریکی پیچ» مطرح گردیده و نقش مهمی در فرهنگ و اقتصاد این منطقه بر عهده داشته است. عدم وجود تاریخچه ی متقنی از این دست بافته و اشارات کوتاه و گاهی ابترِ برخی منابع در این زمینه و عدم تطبیقِ علمی آنها با منابع تاریخی، این وظیفه را فرض کرد که با روش تحقیق تاریخی با استفاده از منابع تاریخ ملی، محلی و منابع تاریخ فرش این پژوهش تدوین گردد.