فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۸٬۷۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
از عصر جدید پژوهش های فلسفی درباره اخلاق بیشتر مورد توجه فیلسوفان قرار گرفته است و در دوره کنونی نیز گسترش اطلاعات در مورد تفاوت ها از جمله تفاوت های اخلاقی میان جوامع، سبب ظهور مجدد شکاکیت اخلاقی گردید. در واقع با گسترش ابزار ارتباطی، شواهد تجربی مهمی که از تفاوت جوامع مختلف در حوزه ارزش های اخلاقی حکایت داشت بدست آمد. گروهی از فیلسوفان با تکیه بر شواهد تجربی بدست آمده تلاش نمودند تا از شکاکیت اخلاقی دفاع نمایند. مساله ای که در پژوهش حاضر بدان پرداخته شد بررسی این مساله است که آیا شواهد تجربی منطقا به شکاکیت اخلاقی منجر می شود؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با رویکرد انتقادی تلاش نمود تا نشان دهد که استدلال مبتنی بر شواهد تجربی در دفاع از شکاکیت اخلاقی از ضعف و نقص منطقی رنج می برد و بر این نتیجه تاکید نمود که نسبیت گروی توصیفی منطقا نمی تواند به شکاکیت اخلاقی منجر گردد.
درمانِ شناختیِ «هراس از مرگ و اندوه مواجهه با آن» (با تأکید بر دیدگاه ابوعلی مسکویه)
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
67 - 84
حوزههای تخصصی:
دیدگاه متفاوت انسانها درباره ی مرگ مبنای مواجهه ی آنها با این مسئله و سازنده ی جهان بینی فرد در زندگی اوست. مرگ در کنار اموری مانند تنهایی، پوچی و فقدان آزادی از رنجهای بشر شمرده می شود. تحقیق حاضر از این جهت که می تواند بشر را از گرفتاری به این رنج رهایی بخشد، دارای اهمیت است. به طور کلی مواجهه های انسان نسبت به مسئله ی مرگ از نظر مسکویه، به سه دسته تقسیم می گردد: ترس، حزن و شوق. ترس و خوف نوعی عرض نفسانی است نسبت به امری که انتظار می رود در آینده رخ دهد ولی هنوز رخ نداده است. حزن نیز نوعی عرض نفسانی است که به دنبال از دست دادن امری مطلوب در گذشته، رخ می دهد. از نظر مسکویه درست ترین مواجهه با مسئله ی مرگ، مواجهه از سنخ شوق است که در این مقاله – با روشی توصیفی و تحلیلی- بدان خواهیم پرداخت. مسکویه به طور کلی ریشه ی ترس از مرگ را، جهل نسبت به حقیقت انسان و مرگ دانسته است. در بیان علل حزن نسبت به مرگ نیز دو عامل الف) ترک اولاد و اموال و ب) بی اطلاعی از سرانجام اموال و اولاد را برشمرده است که ریشه ی این دو دسته حزن نسبت به مرگ در واقع جهل نسبت به عالم ناپایدار و غیرثابت دنیا و بعد مادی وجود انسان است. در مقابل مسکویه بیان می دارد که دو دسته از انسان ها نسبت به مرگ اشتیاق دارند: الف) کسانی که به حقیقت انسان و عالم دیگر آگاهی و بصیرت یافته باشند و ب) کسانی که در زندگی دنیوی خویش گرفتار رنج های دشواری گردیده باشند، این دو دسته مرگ را بر زندگی در این عالم ترجیح داده و نسبت به مرگ شوق پیدا می کنند و امورات زندگی خود را بر مبنای همین مواجهه نسبت به مرگ، سامان می دهند.
Near-Death Experiences: An Ontological Perspective from the Quran and Ḥadīth(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۲, Issue ۴۱, Winter ۲۰۲۵
39 - 56
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Near-death experiences (NDEs) have garnered significant attention, particularly in recent years. Existing explanations in this field have often failed to provide a comprehensive analysis of these experiences due to their neglect of ontological and anthropological dimensions. This study aims to offer a religious ontological explanation of NDEs by drawing on Quranic verses and narrations related to the nature of the world and human existence.METHOD & FINDING: The study adopts a descriptive-analytical approach, utilizing Islamic religious texts to explore the immaterial dimension of the human soul and its connection to ʿĀlam al-Barzakh (the intermediate realm). According to religious teachings, when the soul's attention to the body diminishes and sensory faculties cease their activity, the soul, aided by the faculty of imagination, perceives phenomena. The faculty of imagination has several characteristics that may influence these perceptions, including the creation of unreal images, the retention of past observations, the potential influence of Satan, and its connection to the intermediate realm. Islamic scriptures describe existence as encompassing multiple realms, from Khazāʾin ʿind Allāh (the divine treasuries) to ʿĀlam al-Dunyā (the material world), with the intermediate realm bearing significant similarities to NDEs. CONCLUSION: From the perspective of religious literature, it appears that when the soul's attention to the material dimension decreases, it may enter the intermediate realm and experience real observations. These observations, however, occur for specific individuals and may, in some cases, be influenced by their imagination, leading to perceptions that are limited to imaginary constructs. This study highlights the importance of integrating ontological and anthropological dimensions into the analysis of near-death experiences, offering a framework rooted in Islamic teachings.
بررسی انتقادی چیستی و چرایی تربیت در «مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی جمهوری اسلامی ایران»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مبانی نظری تحول بنیادین» به دلیل اهمیت و جایگاه بلندی که در تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و ازهمین رو به سبب نقش مؤثری که در سامان دادن و اصلاح نظام تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران دارد، لازم است پیوسته مورد بررسی و نقد و بازخوانی قرار گیرد. این مقاله تعریف و اهداف تربیت را که در این سند تحت عنوان چیستی تربیت و چرایی تربیت مطرح شده اند، بررسی کرده و برخی کاستی های نیازمند بازخوانی و اصلاح را یادآور شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نقد درونی و بیرونی است. مهم ترین کاستی ها در بخش چیستی تربیت عبارت اند از: ابهام و اشکال در روش شناسی؛ ابهام و تداخل در مفاهیم کلیدی؛ و ابهام در مفهوم هویت؛ و در بخش چرایی تربیت، مهم ترین کاستی ها عبارت اند از: انتخاب عنوان های نامناسب؛ ابهام در هدف غایی؛ روشن نبودن هدف کلی؛ ضابطه مند نبودن بیان اهداف واسطی؛ بیان نشدن مستندها و ادله اهداف واسطی؛ روشن نبودن رابطه اهداف میانی با هدف کلی؛ و عدم جامعیت اهداف میانی.
A Methodical Application of Identifying Surah Objectives in the Quran for Approaching Verse Coherence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Holy Quran is a sign of the Iʻjāz and truthfulness of the final Prophet's (PBUH) claim of prophethood. It initially challenged opponents to produce something similar, and throughout history, it has become a platform for the endless and comprehensive efforts of scholars of literature, religious studies, and exegesis in accessing the essence of divine revelation. Recognizing and understanding the coherence of verses within the Quranic Surahs is one of the manifestations of these efforts. This importance motivated the present library research to compare the identification of Surah objectives with verse coherence using a descriptive-analytical method. This approach aims to investigate the reciprocal relationship between correctly identifying the objective of each Surah and understanding the coherence of its verses. The current research found that although knowing the manner of verse coherence in each Surah, due to its gradual revelation and thematic diversity, is difficult, a sign of the Quran's miraculous nature, and sometimes beyond human capability, subjective evaluation and unprincipled analysis of Surah objectives and verse relationships can hinder access to the consistency and harmony of the Word of God. Therefore, sincere contemplation, preliminary knowledge of the context of revelation and virtues of the Surah, awareness of the general objectives of the Quran, consideration of the Surah's name, utilization of interpretive narrations, attention to the beginning and ending of the Surah, a comprehensive view of all the Surah's themes, and reflection on the Surah's word choice and the significance of frequently repeated words and verses are eight criteria for understanding the harmony and coherence of each Surah's verses. All of these ultimately return to the role of Surah objectives in approaching verse coherence, factors that eliminate initial anxiety and dispersion and reveal the unity, continuity, and consistency of the verses
گونه شناسی زائران حرم مطهر رضوی؛ مطالعه مروری نظامند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
103 - 142
حوزههای تخصصی:
حرم مطهر امام رضا(ع)، مقدس ترین مکان زیارتی برای ایرانیان مسلمان به شمار می رود و عمیق ترین و ناب ترین تجارب زیارتی زائران در این مکان قدسی گزارش شده است. جایگاه این حرم، سبب شده تا مطالعات متعددی درباره تجربه زیارت زائران این مکان مقدس انجام شود. فراوانی تحقیقات انجام شده، مرور نظام مند آن ها را ضروری می سازد و مقاله حاضر با این هدف نوشته شده است. به این منظور، 155 عنوان مقاله با موضوع کلی امام رضا(ع) و زیارت شناسایی شد و بر اساس راهبردهای پژوهش، 10 عنوان مقاله در موضوع گونه شناسی زائران، استخراج و از ابعاد مختلفی مانند روش تحقیق و شیوه جمع آوری داده ها، جامعه آماری، هدف و گونه شناسی زائران بررسی شد. سرانجام بر اساس این داده ها و یافته ها، علل تنوع در الگوها و گونه های زیارتی در میان زائران امام رضا(ع) که سوال و مسئله اصلی این مقاله است، بررسی شد تا الگوی جامعی از این مبانی ارائه دهد و گونه های متنوع زائران را ذیل آن ها دسته بندی کند. نتایج این بررسی نشان می دهد که الف. روش غالب در این مطالعات، پدیدارشناسی است؛ ب. شیوه گردآوری داده ها، بیشتر بر مصاحبه عمیق با زائران متمرکز بوده است. اما از روش مطالعات مردم شناسی، مشاهدات و تجربه زیسته این نویسندگان، بررسی دل نوشته ها، عریضه ها و سفرنامه ها نیز استفاده شده است؛ ج. حداقل جامعه آماری 6 نفر و حداکثر 30 نفر بوده است؛ د. هدف مشترک بیشتر نویسندگان بررسی و فهم کنش زیارت از منظر زائران حرم مطهر رضوی و سنخ شناسی آنان بوده است؛ ه. گونه شناسی زائران به صورت های مختلفی ارائه شده که ناشی از وجود منظرهای متنوع نویسندگان است. برخی از منظر الگوهای دینداری و برخی از منظرهایی چون میزان بهره گیری از خدمات، تجربه دینی و تجدد و مدرنیته به دسته بندی زائران پرداخته اند. از منظر الگوهای دینداری، سبک های زیارتی به مکتبی، سنتی، روشنفکرانه، مناسکی، مناسبتی، کارکردگرا، معنا گرا تقسیم شده است. از منظر فضای تجدد و مدرنیته، گونه های زیارتی به مجازی، زنانه، کلان شهر، سنتی و مدرن و از منظر میزان بهره گیری از خدمات، زائران به سنخ های زائران کم سفر غیرمنفرد یا گردشگری نیمه نهادی، زائران پرهزینه کوتاه سفر یا گردشگر نیمه نهادی و زائران کم هزینه کثیرالسفر گردشگر غیر نهادی تقسیم شده است.
بررسی و نقد علیِّت از پایین به بالا در تفسیر اراده آزاد با تکیه بر رویکرد غیرتقلیل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تصویر تقلیل گرایان، انسان موجودی کاملاً فیزیکی در نظر گرفته می شود و به همین دلیل، رفتارهای او باید تابع قوانین طبیعت باشند؛ ازاین رو، این نگرش به این نتیجه می رسد که انسان نمی تواند آزاد، مختار و اخلاقاً مسئول باشد. مسئله اراده آزاد در تفسیر تقلیل گرایان عمدتاً مبتنی بر زیست شناسی اعصاب است و نگرش آنها بر پایه علیت از پایین به بالا شکل می گیرد؛ اما آیا واقعاً رفتارهای انسان کاملاً متعین به قوانین فیزیک یا زیست شناسی اعصاب اند. در این مقاله، تلاش شده است با نگاهی توصیفی تحلیلی و از منظر رویکرد غیر تقلیل گرایانه، به بررسی و نقد علیت از پایین به بالا در تفسیر اراده آزاد پرداخته شود. هدف از این بررسی، نشان دادن ناکافی بودن این نظریه در تبیین اراده آزاد و همچنین، ارائه راهی برای اثبات اراده آزاد انسان ازطریق دیدگاه کل گرایانه نسبت به انسان، علیت نزولی و نوخاسته گرایی خودفرمانی است. با این رویکرد، می توان استدلال کرد انسان به عنوان موجودی پیچیده و دارای ابعاد مختلف، قادر به انتخاب و عمل آزادانه است و این آزادی به سادگی به قوانین فیزیک و زیست شناسی تقلیل پذیر نیست.
The Function of Mental Spaces and Conceptual Blending on the Cognition of Divine Attributes in the Quran within the Framework of Fauconnier and Turner's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Holy Quran, as the miracle of speech and in the form of a divine book, has been used to elevate humanity’s religious perspective. In the path of developing the cognition of God's attributes and reforming human beliefs in this domain, it employs unique literature. One of the Quranic innovations is the use of the audience's mental spaces and conceptual blending. This concept was proposed and presented by Fauconnier and Turner in cognitive concepts. Examining the application of mental spaces and conceptual blending in the Quran, especially in verses related to divine attributes, plays an important role in the correct human understanding of these transcendental subjects. Finally, conceptual blending and semantic mapping for conveying concepts to the audience are also considered in the present study. The present study, using a descriptive-analytical method and within the framework of semantic analysis, aims to examine the mental spaces and conceptual blending presented in the two attributes of "Creation (Khalq) and nearness (Qurb)" in the verses of the Quran. Since the human mind is sometimes mixed with polytheistic beliefs, and these attributes are extra-material and discussed within the absolute divine rule, understanding them is difficult and challenging for humans. However, the application of the conceptual blending method in this type of subject facilitates understanding for the audience. In conclusion, it is found that in examining the attributes associated with the two above attributes, a conceptual blending with the domains related to these attributes has taken place, which plays an important role in convincing the deniers of resurrection and disbelievers in divine Lordship. In other words, one of the Quran's methods in proving the principles of faith is through mapping human mental experiences with the input domain of divine attributes. These conceptual blends elevate their mental abstraction in the face of supernatural and non-experimental subjects, such as the cognition of God and belief in the occurrence of the Day of Judgment. This knowledge strengthens faith components and serves as evidence for disbelievers.
تحلیل و بررسی نگاشت های استعاری و طرح واره های تصویری در سروده های رضوی کودکانه «درخت پُر گل سیب» بر اساس نظریه جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۹
7 - 33
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای استعاره مفهومی، طرح واره تصویری است که در آن به بیان ساز و کارهای ذهنی و شناختی می پردازد، نقش مهمی در ساماندهی معانی و مفاهیم دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و در چهارچوب نظریه معناشناختی، میزان کارکرد طرح واره حوزه حجمی، حرکتی و قدرتی با تکیه بر نظریه معناشناسی، نشان می دهد. برای این منظور، از میان 24 بیت برگزیده از مجموع 50 بیت این قصیده، 10 مورد از طرح واره های تصویری جهت القای مفهوم در ذهن خواننده استفاده شده اند. از این میانگین، 4 طرح واره مربوط به طرح واره های حجمی و 2 طرح واره مربوط به طرح واره های قدرتی و باقی را طرح واره حرکتی تشکیل می دهد. از نظر فراوانی، طرح واره حرکتی بالاترین سهم را در القای مفهوم به مخاطب و همچنین همسو با شعر رضوی بازنمود اصلی را داراست. و علت آن این است که مفاهیم انتزاعی مانند شادی و نشاط، کوشش و کار، خلاقیت و نوآوری کودک، نیازمند حرکت، جنبش و فعالیت کودک است. افزون براین، طرح واره تصویری قدرتی نیز بعد از طرح واره حرکتی جایگاه دوم را در سروده های کودکان به خود اختصاص داده است. این امر نیز به خاطر موانعی است که خواسته یا ناخواسته در مسیر دنیای پاک کودکانه قرار می گیرد و کودک می خواهد آن مانع دور زده یا از سر راه اهداف خویش بردارد. همچنین طرح واره حجمی کمترین حضور را در شعر کودک دارد. حضور میزان کم این طرح واره هم در راستای بیان مفاهیم انتزاعی همچون غم و غصه است تا آن را برای کودکان ملموس و عینی سازد. در مجموع این سه طرح واره بیشتر با جهان کودک سازگار است.
بازخوانی و تحلیل دیدگاه قرآن پژوهان درباره کشف علل حذف در فواصل قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های تغییرات و دگرگونی ها در فواصل آیات که در قرآن به طور گسترده روی داده است، تغییر فواصل با بهره جویی از اسلوب حذف است. با توجه به اهمیت و جایگاه محوری این اسلوب در ساختار فواصل قرآنی، این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، دیدگاه های اندیشمندان درباره این اسلوب و نوع تحلیل و نگرش آن ها درباره مقاصد حذف در فواصل را بازخوانی می کند تا ضمن دست یابی به تصویری روشن از روش های دانشمندان مسلمان به منظور کشف علت حذف های رخ داده در فواصل و نتایج حاصل از آن ها، نقاط قوت و ضعف آن روش ها آشکار شوند و زمینه استفاده از روش های روزآمد برای رفع نارسایی های موجود فراهم آید. مطالعه های صاحب نظران از نظر نوع نگرش آن ها و دلایلی که برای حذف در فواصل ارائه کرده اند، به پنج دسته دیدگاه ادبی، رویکرد زیباشناسانه، دیدگاه معناشناسانه، همپایه بودن معنا و زیبایی لفظ و مطالعه های آواشناسانه تقسیم بندی می شوند. از آنجا که قرآن به عنوان سخن خداوند ظرفیت قبول چندین احتمال را در یک موضوع مشخص دارد، از بیشتر دلایل بیان شده توسط اندیشمندان به همراه روش ها و رویکرد های نوین زبان شناسی، می توان برای کشف لایه های معنایی و بیانی آیاتی استفاده کرد که در فواصل آن ها حذف رخ داده است.
دموکراتیزه بودن معرفت در فضای سایبر و بازتاب آن بر رویکرد سایبرفمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
61 - 84
حوزههای تخصصی:
اینترنت و فراگیرشدن آن در ابعاد مختلف زندگی انسان، تأثیر گسترده ای بر شیوه های فعالیت های اجتماعی داشته و ایده های جدیدی در عملکرد جنبش های اجتماعی، از جمله جنبش زنان ایجاد نموده است. ازاین رو، توسعه ی فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) تغییرات گسترده ای بر فعالیت های فمینیستی در دهه های اخیر به همراه داشته است. باوجوداین، به دلیل ویژگی های معرفتی خاص فضای سایبر، فمینیست ها از این ویژگی ها تأثیر پذیرفته و در نتیجه، شیوه های عملکرد متفاوت تری ارائه نموده اند. مواردی چون نسبیت در معرفت، تغییر زبان معرفت و دموکراتیزه بودن را می توان از ویژگی های معرفتی فضای سایبر دانست. این مقاله به شیوه ی توصیفی تحلیلی به تبیین نحوه ی تأثیرپذیری فمینیست های سایبری از یکی از ویژگی های معرفتی شاخص فضای سایبر، یعنی دموکراتیزه بودن معرفت، بر رویکرد سایبرفمینیستی می پردازد. به نظر می رسد به رغم تمام ویژگی های معرفتیِ متمایز فناوری اطلاعات و ارتباطات، دموکراتیزه بودن معرفت در فضای سایبر بی تأثیر از بافت اجتماعی در دنیای واقعی نیست.
علم، دین و نسبت آن دو از منظر ابوالحسن عامری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
مسأله ی موردبحث در این نوشتار، تعریف، ویژگی ها، ماهیت و نسبت علم و دین از منظر ابوالحسن عامری است. عامری علم و دین را دارای ماهیتی عقلی می داند و اندیشه های او در این زمینه در منظومه ی فکری فیلسوفان اسلامی قابل بررسی است. او علم را به دو دسته ی دینی و حکمی تقسیم می کند و برای هر یک اقسامی برمی شمرد. به عقیده ی وی، علم تنها در چارچوب عقل معنا می یابد و ماهیتی عقلی دارد. دین از منظر عامری، مجموعه ای از گزاره های علمی و عملی از منبعِ وحی و دارای ضرورت عقلی است که توسط عقل تامّ و مجرد نبی درک می شود و وحی از نظر او دریافت حقایق مفاض توسط عقل پیامبر از جانب خدا است. براین اساس، هیچ یک از علوم با دین در تعارض نیستند و دین از مرتبه ای بالاتر برخوردار است. عامری در نسبت میان علم و دین، آن ها را تجلی های یک حقیقت واحد می داند و تمامی تحلیل های او باید در این چارچوب کلی درک شوند.
تبارشناسی انگاره ی معراج پیامبر(ص) (تطبیق گزاره های معراج پیامبر(ص) با مصادیق مشهور عروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"عروج(روایات سفرهای دیگرجهانی)"؛ در ادبیّات اساطیری شرق و غرب بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ روایی رابطه انسان و خدایان، و نمونه ای اعلا از ارتباط با غیب است. در ادیان ابراهیمی نیز مصادیق متعدّدی به عروج مشهورند. هدف نوشتار پیش رو کشف نسبت تطّور دیدگاه ها مسلمانان صدر اسلام به معراج پیامبر(ص) با سایر مصادیق مشهور عروج دوره ی پیشاقرآنی است. بدین منظور آرای مسلمانان جزیزه العرب، در دو قرن نخست هجری پیرامون معراج پیامبر(ص) به روش تحلیل-توصیفی و با رویکرد تاریخ انگاره کاویده شده. فرضیه آن است که با گذر زمان دیدگاه مسلمان به معراج پیامبر(ص)، فاصله اش نسبت به دیدگاه باورمندان سایر مصادیق عروج کمتر شده است. نتایج ضمن متبلور شدن ریشه های ماهوی عروج طیِّ دو قرن نخست هجری در معراج پیامبر(ص) و نزدیکی معراج پیامبر(ص) به تبار عروج در ادیان ابراهیمی، این فرضیه را تأیید می نماید(هر چند تفاوتی هایی در مسیر پیموده شده و سایر گزاره ها هست)، در چرایی این نتیجه علاوه بر تعامل مسلمانان با صاحبان کتب، نقش کهن الگوها و داشته های ناخودآگاه جمعی اعراب موثر دانسته شد.
سیاستگذاری اقتصادی مبتنی بر قاعده نفی سبیل در مقابله با سیاست مبارزه با تروریسم امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سیاستگذاری اقتصادی کشورهای اسلامی تاکنون نتوانسته به صورت مستقل دنبال شود که همین عاملی برای حضور آمریکا در منطقه با هدف کسب منافع اقتصادی با استفاده از ابزارهایی نظیر مبارزه با تروریسم بوده است. پژوهش حاضر درصدد است تا رویکرد سیاستگذاری اقتصادی در میان کشورهای اسلامی را با عنایت به قاعده نفی سبیل بررسی نماید. مواد و روش ها: مقاله حاضر از روش تحلیلی و توصیفی بهره برده و ابزار انجام پژوهش کتابخانه ای است. ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله حاضر، ارجاع دهی مستند و امانتداری مبنا قرار گرفته است. یافته ها: مبارزه با تروریسم ابزاری برای پیگیری منافع آمریکا در غرب آسیا بوده که با ایجاد وابستگی متقابل اقتصادی میان کشورهای اسلامی، از بین بردن استقلال آنها و تثبیت جایگاه خود در نظام جهانی با سازوکاری اقتصادی و سیاسی است. نتیجه: سیاستگذاری اقتصادی مبتنی بر قاعده فقهی نفی سبیل در قالب ایجاد سازوکاری برای دلارزدایی از ساحت اقتصادی و مالی کشورهای اسلامی، کوشش برای یافتن یک ارز جایگزین، استفاده از تهاتر و تبدیل شدن به بازیگرانی کنشگر برای بدست گرفتن تعیین قیمت انرژی و استفاده از ابزار اقتصاد سیاسی کشورهای اسلامی است. کاهش دادن و غلبه بر هژمونی اقتصادی امریکا به به معنای تحقق احکام شریعت در عرصه سیاستگذاری اقتصادی کشورهای اسلامی است.
رویکرد مذاهب خمسه به آثار جرم جاسوسی در چهارچوب حقوق بشر
منبع:
پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
35 - 48
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جاسوسی یکی از قدیمی ترین جرائم علیه حاکمیت و امنیت عمومی می باشد. هدف از پژوهش حاضر تبیین رویکرد مذاهب خمسه به آثار جرم جاسوسی در چهارچوب حقوق بشر می باشد.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: در رویه دولت ها جاسوسی یکی از جرائمی است که رویکردی خاص به آن وجود دارد. دلیل آن هم به هدف جاسوسی و تأثیر آن بر امنیت ملی است. در اسناد بین المللی رویکردی حمایتی از جاسوس در فرآیند دادرسی و اجرای احکام مشاهده نمی شود. به همین دلیل آثار جرم جاسوسی آثار مستقیمی نسبت به حقوق بشر بر جای می گذارد.
نتیجه : جاسوسی از دو جهت در ارتباط با حقوق بشر قرار دارد؛ از جهت ایجابی به معنای بکارگیری روش های مناسب و عادلانه برای برقراری امنیت عمومی در جامعه اسلامی و ایجاد آرامش و دوستی در جامعه و از جهت سلبی یعنی نفی اسرار جامعه اسلامی و مقابله با کسانی که با استفاده از ابزارهای جاسوسی، امنیت جامعه و اسرار آنان را فاش می کنند، قابل توجه است.
مسئله شرور و محدودیت های معرفت بشری ما(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
7 - 39
حوزههای تخصصی:
در باب مسئله شر، مهم ترین چالش پیشِ روی ما محدودیت معرفت بشری در فهم ابعاد پیچیده آن است. دلیل وجود این چالش، اهمیت نقش پررنگ خدا در ایجاد یا مشارکت او در تحقق برخی شرور است؛ درحالی که انسان در شناخت هدف و نحوه دخالت الهی، توان معرفتی لازم را ندارد؛ ولی خداوند قادر و عالم مطلق است. پس محدودیت معرفت بشری مانع از شناخت دقیق و همه جانبه ابعاد پیچیده شروری است که در زندگی خود، با آنها مواجه هستیم. برخی متفکران از این ویژگی، با عنوان رویکرد خداباوری شکاکانه تعبیر کرده اند. برخی با تمسک به این رویکرد، تلاش دارند دلیل خداناباوران را در رد وجود خدا به دلیل نیافتن توجیه های منطقی برای شرور جهان، به ویژه شرور گزاف، به طور جدی، به نقد و رفع ادله خداناباوران در باب رد وجود خدا بپردازند؛ با این استدلال که محدودیت معرفتی ما در نیافتن دلایل خدا در ایجاد برخی شرور، دلیل بر وجودنداشتن چنین دلایل موجهی برای خدا نیست. در این تحقیق، به روش تحلیل محتوا نشان داده می شود که اگرچه تأکید بر محدودیت معرفتی ما در فهم مسئله شر تا حدودی در نقض دلایل خداناباوری موفق است؛ اما تأکید بیش از حد، بر شکاکیت معرفتی انسان درباره نحوه دخالت خدا، سبب شکاکیت معرفتی عام می شود. راهکار پیشنهادی، توجه به قابلیت های معرفتی انسان از انواع مختلف، توجه به اهمیت خدایِ دارای صفات مطلق و استفاده از آنها برای پاسخگویی به مسئله شر است.
بررسی امکان کاربست هرمنوتیک تردید در فهم آیات مربوط به زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
180 - 217
حوزههای تخصصی:
چالش های موجود در تفسیر آیات مرتبط با زنان، به ویژه در زمینه عدالت در دوره مدرن، همواره از مسائل پژوهشگران و مفسران دینی بوده است. این مقاله به بررسی این مسئله می پردازد که آیا هرمنوتیک تردید می تواند به مثابه ابزاری برای حل تعارضات موجود در تفسیر این آیات، و ایجاد راه های جدید برای بازخوانی آنها استفاده شود. برای بررسی این مسئله، نخست با استفاده از رویکرد الهیات تطبیقی، و با هدف فهم عمیق تر دین خود، تجربه بهره مندی از هرمنوتیک تردید در بازخوانی آیات مربوط به مسائل زنان در کتاب مقدس مرور شد و سپس با تحلیل شباهت ها و تفاوت های برخی شیوه های تفسیری قرآن، امکان استفاده از هرمنوتیک تردید و ایجاد راه حل های جدید بررسی گردید. نتایج نشان می دهند که هرمنوتیک تردید به دلایل مختلف می تواند در حل چالش های تفسیر آیات زنان و عدالت مؤثر واقع شود. این روش با تأکید بر نقد پیش فرض ها، لایه های معنایی پرشمار متن، تأثیر روابط قدرت بر تفاسیر و نیز شباهت هایی که با برخی سازوکارهای تفسیری اسلامی - مانند قاعده محکم و متشابه، نسخ، اسباب نزول - دارد، می تواند ابزاری مؤثر برای بازاندیشی و ایجاد مسیرهای جدید در تفسیر آیات مرتبط با زنان و عدالت باشد.
بازتابش عرفانی و اساطیری واژۀ خورشید در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
125 - 144
حوزههای تخصصی:
ادبیات به جهت گستردگی، ظرفیّت پیوند با دانش های گوناگون را دارد. از این میان به دلیل خاستگاه مشترک ادبیات، عرفان و روانشناسی، رویکرد عارفانه– روانشناسانه در میان منتقدین ادبی اهمیّت خاصّی دارد؛ رویکردی که منتقد را به ژرفای ذهن و ضمیر صاحب اثر می رساند. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای، واژه «خورشید» را در شعر سهراب سپهری بررسی می کند. براساس نقد عارفانه روانشناسانه، این واژه گاه جلوه ای است از کهن الگوی ماندالا به عنوان رمزی به تعالی. از سوی دیگر، واژه خورشید در شعر سپهری به پیروی از سنّت های ادبی ایران زمین گاه نماد زیبایی قرارمی گیرد تا معنایی عرفانی را برساند و گاه نماد جنگجویی و قدرت می شود برای رساندن مفهومی اساطیری و ازلی. درهم تنیدگی این موارد در شعر سپهری، علاوه بر این که نشان دهنده نبوغ شاعر و آشنایی او با دنیای عرفان و اساطیر است، تجربه معنوی و عرفانی او را نیز به مخاطب و منتقد ادبی منتقل می کند تا جایی که ذهن مخاطب را با خود همراه-کرده، به سوی کمال و تعالی می برد.
بررسی تطبیقی تبدیل تعهد در قراردادهای مالی در فقه، حقوق ایران و کانادا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
133 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعهد تلقی خاصی از رابطه میان طرفین است که براساس نیاز طرفین در عقود تغییر شکل یافته است. تعهد تغییر می کند و تبدیل باعث یک تعهد جدید می شود. در حقیقت تبدیل تعهد قراردادی است که براساس آن، طرفین توافق می کنند تعهد اولیه را ساقط کنند و آن را با تعهد جدیدی که در یکی از ارکان آن متفاوت است جایگزین سازند. هدف از انجام این پژوهش بیان مقایسه تبدیل تعهد در فقه، حقوق ایران و کانادا است و همچنین بیان نحوه تبدیل تعهد در قراردادهای مالی می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: تبدیل تعهد در قراردادهای مالی وجود دارد زیرا عمل حقوقی است که در پرتو عقود معوض شکل می گیرد. این تاسیس از نظر فقهی و حقوق ایران و کانادا برگرفته از حقوق غربی می باشد و ماهیتی شبیه انتقال قرارداد دارد. نتیجه: تبدیل تعهد از نظر فقهی، حقوق ایران و کانادا دارای تفاوت هایی می باشد، به این معنا که در فقه تبدیل تعهد وجود ندارد اما مورد پذیرش می باشد. در حقوق ایران تبدیل تعهد با توجه به تبدیل متعهد و متعهدله انجام می شود و در حقوق کانادا تبدیل تعهد با تغییر موضوع و تبدیل مدیون پذیرش شده است.
توقف در ورشکستگی بانک ها و مؤسسات مالی و نقش بانک مرکزی در احراز آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
215 - 232
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بانک ها و مؤسسه های مالی به دلیل نقش محوریی که در تأمین مالی و گردش پول و ثروت در جامعه دارند، نیروی محرکه اقتصاد هر کشور محسوب می شوند. هر گونه اختلال در عملیات آنها آثار بسیار مخربی بر نظام مالی کشورها بر جای خواهد گذاشت که می تواند به بحران های پولی منجر شده و تبعات اقتصادی و حتی اجتماعی، سیاسی و امنبتی غیرقابل پیش بینی ای را در پی داشته باشد؛ ازاینرو در نظام های پولی دنیا چگونگی برخورد با این پدیده اهمیت ویژه ای داشته و با حساسیت بسیار انجام می شود. هدف مقاله حاضر، بررسی توقف در ورشکستگی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری و نقش بانک مرکزی در احراز ورشکستگی و عملیات تسویه است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد بانک مرکزی در احراز توقف و تصفیه امور ورشکستگی بانک ها و مؤسسات مالی نقش نظارتی دارد و این نظارت استصوابی است. نتیجه: ملاک توقف در ورشکستگی بانک ها و مؤسسات مالی آستانه نظارتی است که در مقررات پولی و بانکی تعیین می شود.