فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۲٬۰۶۶ مورد.
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
399 - 371
حوزههای تخصصی:
آموزش و پروش با هدف افزایش کارایی و اثربخشی معلمان، روزآمدکردن معلومات و توانمندی های معلمان متناسب با توسعه ی دانش و فناوری و همچنین رشد فضایل اخلاقی، فرهنگ سازمانی و بهبود روابط انسانی، همه ساله هزینه های قابل توجهی را برای آموزش نیروی انسانی خود تخصیص می دهد. نکته ای که در اینجا بیش از هرچیز حائز اهمیت است این است که آیا برگزاری این دوره ها از اثربخشی لازم برخوردار است. این پژوهش با هدف ارزشیابی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان مقطع ابتدایی منطقه 9 آموزش و پرورش شهر تهران بر اساس الگوی کرک پاتریک انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی منطقه 9 که تعداد آن ها 815 نفر بود، که از بین آنها 261 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 98/0 برآورد شد. با توجه به نرمال نبودن داده های پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون نسبت دو جمله ای، آزمون یومن-ویتنی، کروسکال و الیس استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که واکنش معلمان با میانگین 247/3 در سطح نسبتاًمطلوب بوده است. همچنین اثربخشی دوره ها بر یادگیری معلمان با میانگین 17/3 و بهبود قابلیت معلمان 11/3، موثر بوده است، ولی بر تحقق اهداف منطقه 9 با میانگین 97/2 اثربخش نبوده است. در مجموع آموزش های ضمن خدمت منطقه 9 با میانگین 121/3 اثربخش ارزیابی شد.
فراترکیب عوامل مؤثر در ارزشیابی عملکرد مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
72 - 50
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش برجسته رهبری و مدیریت در عرصه دستیابی به اهدف سازمان ها، به ویژه مدیران مدارس در نظام آموزش و پرورش، توجه به عملکرد آنان و ارزیابی این عملکردها اهمیت بسیاری دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی برای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع فراترکیب بود. گردآوری داده ها به روش اسنادی و با بررسی تمامی منابع علمی مرتبط با موضوع ارزیابی عملکرد مدیران مدارس (1380-1398داخلی و 19990-2019 خارجی) انجام شد. بدین منظور، کلید واژه های مربوط به دو دهه اخیر، از جمله: ارزشیابی و ارزیابی عملکرد مدیران، وظایف مدیران، استانداردهای عملکردی مدیران، ویژگی های و شایستگی های مدیران و صلاحیت های حرفه ای مدیران (مدارس) در پایگاه های داخلی نظیر پایگاه اطلاعات علمی؛ اس آی دی، و پایگاه داده های خارجی همچون گوگل اسکولار، اسکوپوس، امرالد، الزویر، پروکوئست اشپینگر تیلور و فرانسیس بررسی شد. با بررسی کامل 47 منبع از 1123 منبع اولیه، 8 مؤلفه اصلی و 28 زیرمؤلفه به عنوان ملاک های ارزیابی عملکرد مدیران مدارس، شناسایی و طبقه بندی شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که توجه به ابعاد شناسایی شده، می تواند به مدیران ارشد در تشخیص دقیق و همه جانبه عملکرد مدیران مدارس، کمک کند و زمینه تصمیم گیری بهینه، گزینش و انتخاب صحیح آ ن ها را فراهم کند.
فضای آموزشی مدارس متوسطه دخترانه شهر کرج: مقایسه نظرات و استانداردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
383 - 362
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه نظرات دانش آموزان مدارس دولتی و غیردولتی دوره دوم متوسطه شهر کرج با استانداردهای فضای آموزشی انجام شده است. روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 23192 دانش آموز مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهر کرج است و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از 4 ناحیه آموزش و پرورش 384 دانش آموز انتخاب شد. ابزار پژوهش، شامل چک لیست محقق ساخته ارزیابی فضای آموزشی و پرسش نامه محقق ساخته نظرسنجی فضای آموزشی است که بر اساس استانداردهای سازمان نوسازی مدارس تنظیم شده است. فضای آموزشی شامل مؤلفه های ابعاد، چیدمان، نور، رنگ، مکان یابی و دما است. برای سنجش روایی از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی به دست آمده برای مقیاس نظرسنجی 910/0 است. نتایج نشان داد در مواردی شامل تعداد دانش آموزان، اندازه تخته، فاصله تخته ، فاصله بین ردیف ها، رنگ آمیزی کلاس، ابعاد پنجره، دما و وسایل گرمایشی و سرمایشی، نظرات دانش آموزان مستقل از استانداردهای فضای آموزشی است و تفاوت معناداری میان شاخص های سازمان نوسازی مدارس و نظرات دانش آموزان وجود دارد. با توجه به نتایج به نظر می رسد بهتر است در تهیه استانداردهای فضای آموزشی مدارس به نظرات دانش آموزان بیشتر توجه شود.
طراحی و تدوین برنامه استراتژیک نظام مدیریت منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی برنامه استراتژیک نظام مدیریت منابع انسانی در وزارت ورزش و جوانان انجام شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که بر مبنای فرایند مطالعات استراتژیک انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را مدیران، کارشناسان و استادان آگاه در خصوص منابع انسانی، برابر با 65 نفر تشکیل داد. نمونه آماری برابر با جامعه آماری (کل شمار) بود. روش جمع آوری اطلاعات، میدانی بود که به صورت آمیخته کمی و کیفی انجام گرفت. همچنین جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه باز و بسته و مصاحبه با اعضای جامعه تحقیق تا حد اشباع نظری انجام شد. سپس در شورای راهبری جمع بندی و نهایی گردید. روایی پرسشنامه بسته توسط اساتید مدیریت ورزشی تایید شد و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0.86 محاسبه گردید. در مجموع 14 قوت، 7 ضعف، با 9 فرصت و 7 تهدید احصاء گردید و به لحاظ موقعیت استراتژیک، جایگاه تهاجمی به دست آمد. برای تدوین استراتژی ها از روش تجزیه و تحلیل سوات استفاده گردید. از تحلیل و مقایسه عوامل درونی و بیرونی در مجموع 8 استراتژی تدوین گردید. برای اولویت بندی استراتژی ها از تکنیک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شد. استراتژی های موقعیت استراتژیک نشان داد که وزارت ورزش و جوانان می بایست در خصوص طراحی نظام توسعه و توانمند سازی مدیران و کارکنان، معیارها و شاخص های استاندارد جهت جذب نیروهای مورد نظر و ایجاد و استقرار طرحی در زمینه تعدیل نیرو، اقدام لازم را انجام دهد.
بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان با نقش میانجی ریاکاری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
343 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان با نقش میانجی ریاکاری سازمانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. 255 دبیر متوسطه دوم شهر زاهدان به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (بر حسب جنسیت) از طریق سه پرسشنامه خودشیفتگی (قریشی راد، 1394)، ریاکاری سازمانی (اقتباس از هادوی نژاد و همکاران، 1389) و سکوت سازمانی (وان داین، آنگ و بوترو، 2003) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرام افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. بر اساس یافته ها مقدار ضریب همبستگی بین خودشیفتگی مدیران و ریاکاری سازمانی معلمان (001/0, p=407/0r=)، خودشیفتگی مدیران و سکوت سازمانی معلمان (001/0, p= 398/0r=) و ریاکاری سازمانی و سکوت سازمانی معلمان (001/0, p=331/0r=) مثبت و معنادار بود. اثر مستقیم خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان (54/4, t=36/0β=)، اثر مستقیم خودشیفتگی مدیران بر ریاکاری سازمانی معلمان (59/6, t=45/0β=)، و اثر مستقیم ریاکاری سازمانی بر سکوت سازمانی معلمان (54/2, t=2/0β=) مبثت و معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان با میانجی گری ریاکاری سازمانی (09/0β=)، مثبت و معنادار بود. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که خودشیفتگی مدیران هم به طور مستقیم و هم به طور مستقیم و از طریق متغیر میانجی ریاکاری سازمانی با سکوت سازمانی معلمان رابطه مثبت و معنادار دارد.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های آموزش کارکنان در موسسات آموزش عالی بر پایه روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مولفه های آموزش کارکنان در موسسات آموزش عالی با استفاده از تحلیل مضمون و روش تصمیم گیری چند شاخصه بهترین بدترین بود. این تحقیق با روش شناسی از نوع آمیخته (کیفی- کمی) انجام شد. ابتدا عوامل موثر بر آموزش کارکنان از طریق بررسی ادبیات موضوع و تحلیل محتوای 71 مقاله و رساله مرتبط و مصاحبه نیمه ساختاریافته با سیزده نفر از خبرگان شناسایی شد. پس از غربالگری به تعداد 177 عامل مهم تقلیل و در قالب 25 تم فرعی و 7 تم اصلی (نیازسنجی آموزشی، اهداف آموزشی، شیوه های ارزشیابی، ارزشیابی آموزشی، بهسازی کارکنان در موسسات آموزش عالی، شرایط حاکم بر موسسات آموزش عالی، تسهیلات آموزشی) طبقه بندی گردید. شاخص ها با استفاده از رویکرد جدید تلفیقی بهترین – بدترین (BWM) رتبه بندی شد. نتایج نشان داد که شاخص های نیازسنجی آموزشی و تسهیلات آموزشی به ترتیب بهترین - بدترین شاخص های آموزش کارکنان در موسسات آموزش عالی بودند. با توجه به نتایج پژوهش امید است مدیران بتوانند با شناخت و اولویت بندی موثرتر مولفه های آموزش کارکنان در موسسات آموزش عالی، سطح دانش و کیفیت رفتار و عملکرد کارکنان را بهبود بخشند.
آینده پژوهی پیشران ها و عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه حرفه ای مدیران آموزشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
340 - 318
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کیفی و کمی انجام گرفت. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش تحلیل ساختاری میک مک و تکنیک های تحلیل اثرات متقاطع بهره گرفته شد. در این راستا، پس از برگزاری جلسات اولیه بحث با 12 نفر از خبرگان و متخصصان مدیریت آموزشی، به عنوان جامعه آماری تحقیق که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده بودند، پنجاه و دو متغیر اولیه در قالب هشت بعد کلی شناسایی شد. در ادامه، متغیرهای اولیه در چارچوب ماتریس اثر متقاطع در نرم افزار آینده نگار میک مک تعریف شد. در نهایت، با توجه به یافته های پژوهش و امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، عوامل اصلی کلیدی در آینده توسعه حرفه ای مدیران مدارس در افق 1404 شناسایی شدند. از بین این عوامل، وجود برنامه های توسعه حرفه ای تأثیرگذارترین عامل کلیدی در توسعه حرفه ای مدیران مدارس در افق 1404 است. ارتباط مداوم نظام آموزشی با نظام های آموزشی موفق دنیا و استفاده از تجارب آنان، داشتن چشم انداز و راهبرد، آینده نگری و تفکر راهبردی سیاست گذاران و برنامه ریزان و حمایت دولت و مجلس در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
سنتز پژوهی مولفه ها و شاخص های شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش شناسایی مولفه ها و شاخص های شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی استان یزد بود. روش پژوهش، کیفی و از نوع سنتزپژوهی بود. جامعه آماری در بخش اول شامل کلیه مقاله ها مرتبط با شایستگی های کلیدی منابع انسانی، اسناد و مدارک علمی است. نمونه آماری این بخش شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با موضوع به تعداد 84 سند(45 منبع داخلی و 39 منبع خارجی) و 10 نفر از متخصصان (براساس اشباع داده ها) می باشد. لذا روش نمونه گیری در این بخش، روش سرشماری(تمام شماری) و در بخش دوم جامعه آماری کلیه متخصصان، اساتید دانشگاهی و نخبگان با مدرک و تجربه متناسب با موضوع می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 10 نفر (حد اشباع 10 نفر) انتخاب شدند. در این پژوهش، برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. بر این اساس ابتدا برای تعیین و تشخیص مولفه ها و شاخص های شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی پرسشنامه تهیه شد و سپس در اختیار اساتید راهنما و مشاوران قرار گرفت و سوالات مورد تغییر و تعدیل قرار گرفتند که پس از تأیید اساتید، پرسشنامه به تأیید 3 نفر از متخصصین نیز رسید میزان ضریب توافق برابر 81/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که مولفه ها شایستگی های کلیدی منابع انسانی انسانی در دستگاه های اجرایی شامل 4 مولفه شامل ویژگی های فردی(36 شاخص)، دانش(16 شاخص)، مهارت(23 شاخص) و ارزش(36 شاخص) می باشد.
سنخ شناسی فرهنگ سازمانی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی الگوهای فرهنگ سازمانی مدارس با تمرکز بر سنخ شناسی آن بود که به عنوان یک راهنما برای مدیران مدارس در عصر تغییرات سریع، قابل بهره برداری باشد. این پژوهش کیفی از نوع تحلیلی-موردی با روش کتابخانه ای بود. جامعه مورد بررسی شامل منابع، تالیفات و پژوهش های معتبر چهار دهه اخیر در حوزه فرهنگ سازمانی مدارس داخل و خارج کشور بود که وفق کدواژه های تحقیق در دسترس بودند. نمونه قابل بررسی 308 مورد بود که از نظریه پردازی، ارائه مدل و سنخ شناسی برخوردار بودند. با روش تحلیل محتوایی و کدگذاری موضوعی، یافته ها در دو دسته سنخ شناسایی شدند. در طبقه بندی اول با نگاه رویکردشناسی در سه دسته(1.رویکرد کارکردگرایی 2.رویکرد فرآیند محور 3. رویکرد بهبود-اثربخشی) با هدف درک پدیده فرهنگ مدرسه و راهکارهایی جهت افزایش عملکرد مدرسه قرار دارند. در طبقه بندی دوم با نگاه روش شناسی پژوهش و کاربرد نتایج در سه گروه، مطالعات توصیفی ارزیابی، مطالعات همبستگی و مطالعات فرهنگ پژوهی مدرسه بود. این طیف سنخ شناسی نشان داد، مدرسه حسب عوامل و زمینه های موجود، دارای فرهنگ سازمانی خاص است و مدیران و رهبران آموزشی با شناخت جامع الگوها، می توانند کاشف و خالق فرهنگ سازمانی مثبت در مدرسه ها باشند.
بررسی تأثیر ابعاد هوش عاطفی بر رهبری هوشمند در سازمان های عصر دانش (مورد مطالعه دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر مؤلفه های هوش عاطفی بر رهبری هوشمند انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مدرسان و اعضای هیات علمی پردیس های دانشگاه فرهنگیان(1100نفر) تشکیل می دادند. حجم نمونه انتخابی بر اساس یک قاعده به منظور انجام تحلیل عامل تاییدی، 330 نفر با بهره گیری از روش طبقه ای متناسب تعیین شد. داده های مربوط به رهبری هوشمند به وسیله پرسشنامه محقق ساخته و داده های مربوط به هوش عاطفی به وسیله پرسشنامه ی هوش عاطفی «گولمن» جمع آوری شد. ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه های رهبری هوشمند برابر 89/0 و برای ابعاد هوش عاطفی برابر 825/0 به دست آمد که دلالت بر پایایی مناسب ابزار گردآوری داده ها دارد و روایی صوریی و محتوایی آن ها با بهره گیری از نظر متخصصان و صاحب نظران تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSSو LISREL صورت پذیرفت. یافته های تحقیق نشان می دهند که «آگاهی در خصوص موقعیت» با ضریب تشخیص 892/0 مهم ترین بٌعد رهبری هوشمند را تشکیل می دهد. هم چنین نتایج نشان داده است که «مهارت اجتماعی» و «خوداگاهی» با ضریب تشخیص 43/0 و 33/0 به ترتیب به عنوان مهم ترین ابعاد هوش عاطفی که بر رهبری هوشمند تأثیر مهمی دارند، محسوب می شوند.
بررسی تاثیر سوادآموزی برکاهش آسیب های اجتماعی و توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رعایت هنجارهای اجتماعی یکی از مهم ترین اصول زندگی است و نخستین شرط لازم برای پیشرفت و رسیدن به توسعه پایدار برای جامعه متمدن محسوب می شود. هدف از مقاله حاضر بررسی تاثیر سوادآموزی برکاهش آسیب های اجتماعی و توسعه اقتصادی است. روش پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد توصیفی- تفسیری است که مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 12 نفر از آموزش دهندگان شهر شیراز جمع آوری شده است. مصاحبه ها ثبت و ضبط و یادداشت برداری شد و با روش پنج مرحله ای توصیف، تفسیر و تجزیه و تحلیل گردید. برای اعتبار سنجی از روش کنترل اعضا استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سواد آموزی باعث تقویت مهارت های ده گانه زندگی و تقویت راهکارهای مقابله ای در افراد می گردد. این مهارت ها توانایی اجتماعی و روحی افراد را افزایش می دهند و موجب می شوند تا فرد بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مشکلات و دشواری های زندگی مواجه شود. هم چنین قدرت سازگاری افراد را بالا می برد و باعث می شود شخص بتواند مسوولیت های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد، توانمندی هایش را بروز دهد و از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند. بنابراین سوادآموزی بر کاهش آسیب های اجتماعی موثر بوده و باعث بهبود وضعیت اقتصادی فرد و کاهش هزینه ها و توسعه اقتصادی جامعه می گردد.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی شایستگی های حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش از نوع توسعهای-کاربردی است که به روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. دانشجویان، اعضای هیات علمی و کارشناسان آموزش دانشگاه فرهنگیان فارس به عنوان جامعه آماری بخش کیفی به شمار میروند که با روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، 60 نفر (15نفر عضو هیات علمی، 15نفر کارشناس آموزش و30نفر دانشجو(15 دختر و 15 پسر)) انتخاب شدند. در بخش کمی نیز اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور به عنوان جامعه آماری بودند که 150نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختمند و بررسی اسناد، و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. برای تحلیل دادههای کیفی، از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل دادههای کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. با استفاده از معیارهای اعتبارسنجی کیفی چارچوب اولیه اعتبارسنجی گردید. برای اعتبارسنجی کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان متشکل3 عامل(1-دانش حرفه ای2-مهارتهای حرفهای3-اخلاق حرفهای )،11ملاک(1-دانش محتوا2-دانش آموزش محتوا3-دانش پژوهشی4-دانش سازمانی5-دانش فناوری6-مهارت تدریس7-مهارت پژوهش8-مهارت فناوری9-مهارتهای ارتباطی10-اخلاق فردی 11- اخلاق سازمانی) و 62 نشانگر است.این الگو میتواند به عنوان چارچوب و مبنایی برای جذب، توسعهی حرفهای و ارزیابی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی و اعتباریابی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران سازمانی در سازمان بازرسی کل کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران سازمانی در سازمان بازرسی کل کشور در سال 1397 انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از صاحب نظران و خبرگان سازمانی (مطلعین کلیدی و گروه کانونی) بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند به شیوه زنجیره ای انتخاب شدند. در بخش کمّی از 240 نفر مدیر در سطوح مختلف (عالی، میانی و پایه) سازمان بازرسی کل کشور در مرکز (تهران) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 170 نفر به صورت تناسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته اکتشافی بود. برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافته ها از دیدگاه متخصصان، صاحب نظران و خبرگان حوزه مدیریت استفاده شد. در بخش کمّی نیز به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش کدگذاری سیستماتیک و در بخش کمی از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS) استفاده شد. برای محاسبه ی معنی داری ضرایب مسیر و رتبه بندی شاخص ها و مولفه ها از آزمون های «بوت استراب»[1] و «فریدمن» استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSS22 و smart – PLS 3 بهره گرفته شد. از تحلیل مصاحبه ها، شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران در سه مؤلفه اصلی مهارت های فردی، تحلیلی و تخصصی مورد شناسایی قرار گرفت که الگوی تدوین شده دارای 3 مؤلفه اصلی و 17 زیرمؤلفه بود. بر اساس ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده، مدل پژوهش، ضمن توسعه مفهوم نظری در این خصوص، الگویی بومی را برای ارزیابی مدیران سازمان مذکور به ارمغان داشت که اثربخشی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران طراحی شده، بر بهبود عملکرد مؤثر خواهد بود.
مدیریت مدرسه محور: موانع و راهکارها، پژوهشی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
105 - 92
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی موانع پیش رو در استقرار مدیریت مدرسه محور و ارائه راهکارهایی برای رفع این موانع پرداخت. راهبرد پژوهش با رویکرد کیفی، پدیدارشناسی توصیفی بود و از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه پژوهش شامل تمام مدیران و معلمان دبیرستان های شهرستان مریوان است که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و قاعده اشباع تعیین شد و 11 نفر از این تعداد، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. سپس از روش دریافت پاسخ از مشارکت کنندگان برای تعیین پایایی استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط فعلی مدارس برای استقرار مدیریت مدرسه محور، تقریباً پایین تر از حد متوسط قرار دارد و مناسب نیست. موانع ارائه شده توسط مشارکت کنندگان در 6 مقوله کلی از جمله: موانع مربوط به سیاست گذاری و تصمیم گیری، موانع اقتصادی، موانع ساختاری، موانع دانشی و اطلاعاتی، موانع شخصی و موانع فرهنگی و اجتماعی دسته بندی شد. در پایان مشارکت کنندگان راهکارهایی برای بهبود استقرار مدیریت مدرسه محور پیشنهاد کردند؛ از جمله این موارد است: توجه و توجیه مسؤولین مربوط به این نوع مدیریت، تلاش برای حرکت نظام آموزشی به سوی غیرمتمرکز شدن و فراهم سازی زمینه های لازم برای آن، انجام مطالعات و تحقیقات لازم برای پیاده سازی مدیریت مدرسه محور، برگزاری جلسات، کارگاه ها، سمینارها، همایش ها و کلاس های آموزشی مناسب برای افزایش و تقویت دانش و اطلاعات مدیران و دبیران در ارتباط با مدیریت مدرسه محور؛ اختصاص بودجه لازم و کافی به مدارس، تلاش جهت تقویت انگیزه و اعتماد به نفس مدیران برای بر عهده گرفتن این مسؤولیت، اختصاص امکانات مناسب و کافی به مدارس و تلاش برای توجیه والدین و سایر نهادهای جامعه و جلب مشارکت آن ها به شیوه های مختلف.
بررسی اثرات فرهنگ سازمانی بر ابعاد سازمان یادگیرنده (موردمطالعه: دانشگاه های آزاد استان گیلان)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات فرهنگ سازمانی بر ابعاد سازمان یادگیرنده کارکنان و مدیران دانشگاه های آزاد استان گیلان انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان و مدیران دانشگاه های آزاد استان گیلان بودند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و نمونه ای به حجم 270 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد فرهنگ سازمانی رابینز (1996) و سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز (2003) بودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون مدل معادلات ساختاری انجام شد. یافته این مطالعه نشان داد مدل تحقیق از برازندگی برخوردار است و فرهنگ سازمانی بر ابعاد سازمان یادگیرنده مؤثر است. بر اساس نتایج این مطالعه بهتر است نقش مؤثر فرهنگ سازمانی از سوی مدیریت سازمان های آموزشی موردبازنگری جدی و تأکید قرار گیرد.
ارزیابی تمایل به پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت و تاثیر آن بر تحول پذیری سازمانی (مطالعه موردی: اداره ی آموزش و پرورش شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر ارزیابی تمایل به پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت و تاثیر آن بر تحول پذیری سازمانی کارکنان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان مراغه می باشد. الگوی مورد نظر در این تحقیق در رابطه با تحول پذیری سازمانی، مدل جان گاتر و پیتر دراکر است. برای این منظور پرسشنامه تحول پذیری سازمانی بر اساس مدل جان گاتر و پیتر دراکر در هشت زمینه مختلف؛ در ابعاد ایجاد احساس ضرورت و فوریت، ایجاد ائتلاف راهنما، توسعه چشم انداز و استراتژی، انتقال چشم انداز تحول به دیگران، توانمندسازی کارکنان برای انجام اقدامات فراگیر، خلق پیروزی های کوتاه مدت، جمع بندی پیروزی ها و ایجاد تحول بیشتر و نهادینه ساختن دیدگاه های جدید در فرهنگ و تمایل به پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت در پنج بعد؛ مرتبط بودن اطلاعات، دقت در اطلاعات ارائه شده، صحت اطلاعات ارائه شده، ایمنی اطلاعات ارائه شده و میزان و نوع اطلاعات تعریف و در این راستا دو فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی تنظیم گردیده است. برای آزمون فرضیه ها، پرسشنامه سیستم های اطلاعاتی مدیریت، با 18 سؤال و پرسشنامه تحول پذیری سازمانی با 42 سؤال، پس از سنجش روایی و پایایی در اختیار نمونه آماری که از میان کارکنان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان مراغه به تعداد 41 نفر انتخاب شده بودند، قرار داده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، اطلاعات حاصله تلخیص و طبقه بندی شده و برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون کولموگروف اسمیرنف، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها بیانگر تاثیرگذاری سیستم های اطلاعاتی مدیریت و هر یک از ابعاد (مرتبط بودن اطلاعات، دقت در اطلاعات ارائه شده، صحت اطلاعات ارائه شده، ایمنی اطلاعات ارائه شده، میزان و نوع اطلاعات) بر تحول پذیری سازمانی کارکنان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان مراغه می باشد و همچنین میانگین میزان پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت در کارکنان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان پایین تر از حد متوسط می باشد.
طراحی الگوی مناسب خود- رهبری مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
185 - 162
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق موردنظر از نظر ماهیت داده از نوع کیفی-کمی، از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و معاونین ستادی (مراکز آموزش وپرورش در شهرستان ها) و مدیران مدارس به تعداد 2300 نفر تشکیل می داد و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر با 329 نفر به دست آمد که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، داده های موردنیاز جمع آوری شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه حاصل از بخش کیفی بود که روایی محتوایی آن توسط متخصصین و روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تعیین گردید. اطلاعات به دست آمده از طریق تکنیک معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که خودرهبری مدیران آموزش وپرورش در 8 شاخص (شناخت خود، خود هدایتی، خود نظارتی، خودکنترلی، اثربخشی، هدف گذاری، خود انگیزشی و تفکر در خود) دسته بندی شدند که با حذف بعضی از سؤال ها و نشانگرها، در نهایت مدل موردنظر به لحاظ آماری مورد تأیید قرار گرفت.
رابطه اخلاق حرفه ای اساتید دانشگاه با رضایت شغلی و باورهای خودکارآمدی (مورد مطالعه اساتید دانشگاه کرج)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین اخلاق حرفه ای اساتید دانشگاه با رضایت شغلی و باورهای خودکارآمدی آن ها انجام شد. این مطالعه از نوع پژوهش های همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه اساتید هیأت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 98 - 1397 به تعداد 120 نفر بودند. بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 92 نفر تعیین و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس خودکارآمدی عمومی ریگز و نایت (1994)، مقیاس اخلاق حرفه ای کادوزیر (2002) و پرسشنامه رضایت شغلی توسط ابوبکر و همکاران (2017) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین اخلاق حرفه ای اساتید دانشگاه با رضایت شغلی و باورهای خودکارآمدی آن ها رابطه وجود دارد (05/0> P). همچنین بین ابعاد اخلاق حرفه ای اساتید دانشگاه با رضایت شغلی و باورهای خودکارآمدی آن ها رابطه وجود دارد (05/0> P).براساس این یافته ها می توان به اساتید توصیه کرد تا تلاش های خود را جهت استقرار فضای کاری اخلاق مدارانه به کارگیرند تا از این طریق توانمندی های خود را به ظهور رسانده و به ارتقای رضایت شغلی دست یابند.
تعیین سلسله مراتب معیارهای شایستگی مدیران مدارس مبتنی بر روش دلفی فازی در آموزش و پرورش استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر به عنوان بخشی از رساله دکتری، تبیین معیارهای شایستگی برای مدیران مدارس مبتنی بر روش دلفی فازی است. این پژوهش از نوع پژوهش ها ترکیبی به شمار می رود و طرح پژوهش از نوع اکتشافی است. همچنین از نظر هدف و ماهیت، کاربردی است. برای این منظور ابتدا با مطالعه عمیق ادبیات موضوع، معیارهای اولیه شایستگی استخراج و مدل اولیه تدوین گردید. 25 نفر (20مرد و 5 زن) از استادان و خبرگان مدیریت آموزشی در دانشگاه های سراسر کشور با روش نمونه گیری شبکه متخصصان انتخاب و برای اصلاح یا تعدیل معیارها و زیرمعیارهای مدل اولیه با آن ها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفته و بر اساس نتایج تحلیل مصاحبه پیش مدل اصلاح و زیرمعیارها تعیین شدند. پرسش نامه شایستگی با طیف لیکرت تهیه و در نمونه ای به حجم 368 نفر از مدیران مدارس اجرا و روایی آن با نرم افزار AMOS با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و پایائی با محاسبه آلفای کرونباخ (96/0) تایید گردید. بر پایه پیش مدل اصلاح شده و با هدف غربال گری ثانویه و تطبیق زیرمعیارها با جامعه آماری پرسش نامه دلفی فازی تدوین و در نمونه ای با حجم 51 نفر از خبرگان آموزش و پرورش استان اصفهان اجرا و نتایج پرسش نامه با تکنیک دلفی و رویکرد فازی تحلیل و مدل نهائی تدوین گردید. نتیجه نهایی پژوهش در قالب یک ساختار سلسله مراتبی مربوط به معیارهای شایستگی شامل معیارهای اصلی، فردی، شغلی و سازمانی و همچنین 12 معیار فرعی و 74 زیرمعیار تدوین گردید.
بررسی تحولات رشته مدیریت آموزشی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
458 - 439
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تحولات رشته مدیریت آموزشی بود. میدان تحقیق اعضای هیات علمی رشته مدیریت آموزشیست که پس از مصاحبه با 10 نفر اشباع نظری حاصل گردید. روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدار شناسی و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روش تحلیل داده ها تحلیل مضمون می باشد. حاصل آن شناسایی 227 مفهوم اولیه، 45 مضمون و 25 کد اصلی است. یافته های تحقیق در حوزه ضعف ها و چالش ها بر نبود سند چشم انداز و بیانیه ماموریت جامع و یکپارچه رشته مدیریت آموزشی در آموزش عالی ، ضعف در ساختار، محتوا و روشهای این رشته، آینده شغلی نامعلوم دانش آموختگان در حوزه آموزش و پرورش، رشته های جدید و مشابه به عنوان رقیب و نبود تعامل و مشارکت فعالانه بین وزارت علوم و آموزش و پرورش و وزارت علوم برای بهره گیری از ظرفیتهای رشته مدیریت آموزشی اشاره دارد. نقاط قوت و فرصتها نیز بر ماهیت میان رشته ای ،کاربردی بودن و جامعیت این رشته و فرصتهای کار آفرینی و مطالعاتی فراوان در این حوزه دلالت می نماید. لذا تعداد 18 راهبرد شامل راهبرد های SO (تهاجمی) راهبردهای WO ( انطباقی)، راهبردهای ST (اقتضایی) و راهبردهای WT(دفاعی) تعیین گردید .