فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق جستجوی مدلی برای برنامه درسی رشد سرمایه فرهنگی والدین تسهیل موفقیت تحصیلی فرزندان است. همبستگی ابعاد سرمایه فرهنگی والدین با موفقیت تحصیلی دانش آموزان موردمطالعه قرار گرفت و برنامه مؤثری برای رشد سرمایه فرهنگی خانواده طراحی، اجرا و ارزیابی شد. چارچوب نظری این تحقیق برگرفته از نظریات بوردیو[1] است. و بر اساس دیدگاه پی یر بوردیو، سرمایه فرهنگی دارای سه بعد نهادینه شده ،عینیت یافته و تجسم یافته است . روش تحقیق، شبه تجربی دارای دو گروه آزمایشی و گواه خواهد بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش ،پرسشنامه محقق ساخته مؤلفه های سرمایه فرهنگی و پرسشنامه بامریند[2] بوده است.روایی آن با نظر متخصصان و کارشناسان و با اجرای آزمایشی بر روی 30 نفر 83% به دست آمده است . جامعه آماری پژوهش 54 خانواده به صورت تصادفی در دو منطقه شمال و جنوب تهران و فرزندان آن ها که در چهار دبیرستان دولتی دخترانه و پسرانه مشغول تحصیل بودند،انتخاب شدند،.توسط مشاوران متخصص مورد مصاحبه قرار گرفتند و گروه تجربی در یک کارگاه آموزشی 10 ساعته آموزش خانواده باهدف رشد و یادگیری مؤلفه های سرمایه فرهنگی ، شرکت کردند.فرضیه های تحقیق عبارت بود از:1-آموزش به اولیاء بر سرمایه فرهنگی(علاقه مندی به کارهای هنری،موسیقی،خط و نقاشی،و زبان خارجی) آن ها تأثیر دارد.2- آموزش به اولیاء بر سرمایه فرهنگی(بهبود رابطه با کتاب،تابلوهای نقاشی، عضویت در کتابخانه،کامپیوتر،رسانه ها ،دوربین) آن ها تأثیر دارد.3- آموزش به اولیاء بر سرمایه فرهنگی (شرکت در دوره های منتهی به اخذ مدرک و گواهینامه مهارت) آن ها تأثیر دارد.4- آموزش به اولیاء بر شیوه های فرزندپروری آن ها تأثیر دارد.7-آموزش مؤلفه های سرمایه فرهنگی به والدین بر پیشرفت تحصیلی فرزندان آن ها تأثیر دارد. .برای تجزیه وتحلیل داده ها در سطح توصیفی از آمارهای فراوانی،میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش تحلیل واریانس یک راهه و کوواریانس (ANVOVA) استفاده گردید.یافته های حاصل نشان داد که آموزش منظم به والدین در سطح(p<0/05) بر مؤلفه های سرمایه فرهنگی خانواده و پیشرفت تحصیلی فرزندان تأثیر مثبت داشته است و برنامه درسی اجراشده مشتمل بر،هدف ها ،محتوا، روش ها و فرایند یاددهی- یادگیری، رسانه ها و ارزشیابی توانسته است به رشد سرمایه فرهنگی و ایجاد فضای فرهنگی غنی تر برای موفقیت تحصیلی فرزندان کمک کند.
آموزش شایستگی های کانونی در برنامه درسی به عنوان رویکرد جدید برای ایحاد ارتباط در مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزایش مبادلات جهانی و تغییر و تحول در ساختار اقتصاد جهانی، باعث تغییر و تحولاتی در ساختار، محتوا، رشته ها و برنامه های درسی آموزش عالی شده است. تغییرات روزمره و جدید در دنیای کسب وکار با توسعه و گسترش فراگیر آموزش عالی و ایجاد رشته های مختلف و متعدد میان رشته ای در دانشگاه ها نیز همراه بوده است. اما مسئله ی اصلی این است که چگونه و با کمک چه رویکردی می توان ارتباط افقی و عمودی میان رشته های مختلف دانشگاهی ایجاد نمود؟ بدین منظور ضرورت دارد که از یک مفهوم کلیدی به نام آموزش ""شایستگی ها و مهارتهای کانونی"" به عنوان رویکردی نو در فرایند تهیه و تنظیم محتوای برنامه های درسی آموزش عالی استفاده شود. تحقیقات متعدد بر روی این مفهوم در طی سال های اخیر در کشورهای توسعه یافته ی جهان همچون انگلستان، آمریکا، استرالیا و کانادا نیز حاکی از اهمیت شایستگی های کانونی و ارائه ی آن در برنامه های درسی است. لذا این مقاله با بررسی اسناد و مدارک و مطالعه ی تطبیقی در صدد است که ضمن تبیین و بررسی شایستگی های کلیدی در مطالعات میان رشته ای، کاربرد مبانی نظری موجود در این زمینه همچون سرمایه ی انسانی، سرمایه ی اجتماعی، کارکردگرایی، دیدگاه علمی پروژه (DeSeCo)، و همچنین دیدگاه منابع انسانی را مورد تحلیل قرار دهد.
معمای درس خواندن بچه ها
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۶ شماره ۸۹
حوزههای تخصصی:
دروس معارف، مشکلات و مسائل پیش رو (1)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی اثربخشی برنامه درسی کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله که به ارزیابی اثربخشی برنامه درسی کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی می پردازد، درصد است تا میزان اثربخشی درس کارآفرینی را در دانشگاه آزاد اسلامی در ابعاد محتوا و دستیابی به هدف، روش تدریس، روش ارزشیابی، توانایی مدرسان، تحریک انگیزه ها؛ پرورش ویژگی ها و قابلیت ها و هم چنین آموزش مهارت های کارآفرینی از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشگاه مورد بررسی قرار دهد. طرح آن از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه تحقیق را کلیه اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل می دهد که از میان آن ها به ترتیب تعداد 108 و 1043 نفر به صورت تصادفی و با روش خوشه ای انتخاب و اطلاعات موردنیاز نیز از طریق دو پرسش نامه گردآوری گردید. نهایتاً داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t؛ کای اسکوئر و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برخی از یافته های آن به شرح زیر می باشد: برنامه درسی کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی از دیدگاه اساتید و دانشجویان آن دانشگاه و در مولفه های محتوا و دستیابی به هدف، روش تدریس، روش ارزشیابی، توانایی مدرسان، تحریک انگیزه های کارآفرینانه دانشجویان، پرورش ویژگی های کارآفرینانه دانشجویان و هم چنین آموزش مهارت های اساسی به دانشجویان جهت راه اندازی کسب و کارهای کارآفرینانه به صورت اثربخش عمل کرده است. ضمناً نتایج نشان می دهد که در همه ابعاد یاد شده به جز در دو بعد محتوا و دستیابی به هدف و هم چنین بعد روش تدریس دو گروه دیدگاه یکسانی داشته اند.
مفهوم پردازی فرایند آموزش چند فرهنگی از منظر معلمان اقوام ایرانی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
188 - 223
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مفهوم پردازی فرایند آموزش چند فرهنگی از دیدگاه معلمان اقوام ایرانی انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی با تأکید بر نظریه داده بنیاد است. میدان مطالعه، مشتمل بر معلمان شش قوم ایرانی (آذری و ترک، بلوچ، ترکمن، عرب، کرد و لر) در دوره آموزش ابتدایی بوده و مشارکت کنندگان (اطلاع رسان ها) در پژوهش، پنجاه معلم از قومیت های مختلف بوده است. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری بوده و برای رسیدن به کفایت نمونه از اشباع نظری استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از سه مرحله کدگذاری استفاده شده است. در مجموع پانصدوهفتادونه مفهوم؛ صدوسی وپنج زیر مقوله و بیست وشش مقوله استخراج شد. مقوله هایی که در ذیل بعد شرایطی قرار گرفتند عبارت اند از: تک فرهنگی مخاطره آمیز، وجود سابقه چند فرهنگی، عمومی شدن پذیرش چند فرهنگی، وجود گفتمان مقاومت فرهنگی، چالش های زبانی، خود ارجحی فرهنگی، خودباختگی هویتی اقوام، کم ثباتی جامعه، کم سوادی چند فرهنگی، کلیشه سازی قومی، چند فرهنگی هراسی، وجود سیاست زدگی آموزشی، هژمونیک شدن زبان فارسی. مقوله ها در بعد تعاملی عبارت اند از: مخالفان چند فرهنگی، خبره گرایی قومی، بازآموزی چند فرهنگی، حکومت مندی قومی، سیاست گذاری زبانی، تحقق گفتمان عدالت و مقوله ها در بعد پیامدی مشتمل بر: کیفیت بخشی آموزشی، اثربخشی یادگیری، همگرایی نظام مند، کلیشه زدایی قومی، مفاهمه قومی، توسعه فردی و برابری فرصت های آموزشی است. در این پژوهش مقوله ی هسته "بایستگی آموزش چند فرهنگی" نام گذاری شد.
فهم دانش شخصی عملی ؛ حرکت از آنچه معلمان باید بدانند به آنچه می دانند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم دانش شخصی عملی معلمان بوده و به روش کیفی انجام شده است. فهم دانش شخصی عملی به ما در درک چرایی عملکرد معلمان و پس از آن به بازاندیشی روایت های شخصی و حرفه ای آن ها به منظور بهبود عمل معلم همراه خود او کمک می کند. این مطالعه در یکی از مدارس ابتدایی غیرانتفاعی پسرانه شهر تهران انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد شرکت کنندگان از دانش غنی در زمینه عوامل موثر بر موفقیت در حرفه معلمی برخوردارند. با این حال داده های به دست آمده از مشاهدات، نشان از تفاوت بین آنچه معلم به عنوان ویژگی یک معلم موفق و تدریس موثر بیان می کند و آنچه در عمل اتفاق می افتد، دارند. ماهیت پویا و وابسته به موقعیت دانشِ عملی معلم، معانی و تفسیرهای متفاوت افراد مختلف از تجربیات و رویدادهای مشابه و عدم وجود بازاندیشی از عواملی هستند که باعث وجود این تفاوت ها می شوند.
بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر الگوی پینتریچ بر ارزش گذاری درونی و میزان نمرة درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر الگوی پینتریچ بر ارزش گذاری درونی و میزان نمرة درس ریاضی دانش آموزان تیزهوش شهر کرمانشاه انجام شده است. پژوهش از نوع نیمه تجربی با استفاده از طرح چهار گروهی سالمون است. جامعة آماری 600 نفراست. حجم نمونه 60 نفر به طور تصادفی انتخاب شده که در هر گروه 15 نفر به صورت تصادفی قرار می گیرد. ابزار اندازه گیری پرسش نامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) است که روایی و پایایی آن قبلاً مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین به منظور سنجش نمرة درس ریاضی از دو آزمون معلم ساخته که روایی آن توسط دبیران این دروس و سرگروه های آموزشی و استاد راهنما تأیید گردیده، استفاده شد. آموزش مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر الگوی پینتریچ به میزان 9/17 درصد بر ارزش گذاری درونی دانش آموزان تیزهوش تاثیر دارد ولی بر میزان نمرة درس ریاضی تأثیری نداشته است. با این وجود در مقایسة میانگین گروه ها در طرح سالمون، مشخص شد که نمرات پیش آزمون درس ریاضی بر پس آزمون اثر نداشته و میانگین آزمون نهایی گروه تجربی بیشتر از میانگین آزمون مقدماتی گروه شاهد است. نتایج فوق بر ضرورت توجه به آموزش مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی و تقویت ارزش گذاری درونی دانش آموزان تیزهوش تاکید دارد.
بررسی نقش ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از مؤلفه های برنامه درسی در پیش بینی میزان انگیزش پژوهشی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی نقش ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از مؤلفه های برنامه درسی در پیش بینی میزان انگیزش پژوهشی آنها است. بدین منظور نمونه ای متشکل از 197 تن از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 94-1393، به روش طبقه ای تصادفی انتخاب گردید. این مطالعه از حیث هدف کاربردی، از حیث روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته ادراک دانشجویان از مؤلفه های برنامه درسی و پرسشنامه ی انگیزش پژوهشی بود. برای گزارش و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. شاخص های آمار توصیفی همچون تعداد، میانگین، انحراف معیار، بیشینه و کمینه ی نمرات و در آمار استنباطی نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که میان ادراک از مؤلفه های درسی به صورت کلی و انگیزش پژوهشی 0.58 همبستگی وجود دارد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خرده مقیاس های ادراک از مؤلفه های برنامه درسی (ادراک از هدف، محتوا، روش و ارزشیابی) و انگیزش پژوهشی دانشجویان همبستگی مثبت و معناداری دارد. نتایج رگرسیون هم زمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین می توانند به صورت ترکیبی 43 درصد از تغییرات متغیر انگیزش پژوهشی را تبیین کنند و از بین متغیرهای پیش بین، دو متغیر ادراک از هدف و ادراک از محتوا می تواند متغیر ملاک (انگیزش پژوهشی) را پیش بینی کنند و سایر متغیرهای پیش بین (ادراک از روش و ارزشیابی) به تنهایی قادر به پیش بینی انگیزش پژوهشی نیستند. به صورت کلی ادراک دانشجویان از مؤلفه های برنامه درسی قابلیت پیش بینی انگیزش پژوهشی را داراست، این یافته ها مؤید رویکرد خودتعیین گری است که بیان می کند ادراکات حاصل از محیط بر انگیزش تأثیر می گذارد.
تأملی در باب شأن الگو در قلمرو طراحی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که تا چه حد عنوان ها و ارزش گذاری ارائه شده برای الگوهای برنامه درسی در مقاله «واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی: نقدی بر پژوهش های انجام شده با رویکرد طراحی الگو در برنامه درسی»، با ماهیت موضوع های حوزه معرفتی برنامه درسی منطبق می-باشد؟ و آنگاه با توجه به منابع موجود، امکان تعیین ملاکی برای وجه تمایز الگو در حوزه طراحی رشته برنامه درسی، بررسی شد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی- اسنادی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که الگوها در حوزه طراحی برنامه درسی، از دو منظر ساختار و موضوع دارای دسته بندی های متفاوتی می باشند.
اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری بر خودنظم دهی تحصیلی و سرسختی روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
300 - 321
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های خودتعیین گری بر خودنظم دهی-تحصیلی (نظم دهی بیرونی، نظم دهی درون فکن، نظم دهی همانندسازی و نظم دهی درونی) و ابعاد سرسختی روان شناختی (چالش، تعهد و کنترل) دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه-آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که در آن آموزش مهارت های خودتعیین گری به عنوان متغیر مستقل و انواع خودنظم دهی تحصیلی و ابعاد سرسختی روان-شناختی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شدند. آزمودنی ها شامل 120 دانش آموز پایه هشتم شهر شیراز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به این معنا که ابتدا دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه به صورت تصادفی از مدارس دوره اول متوسطه شهر شیراز انتخاب شدند. سپس کلاس های پایه هشتم این مدارس به طور تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) اختصاص یافتند. قبل از شروع آموزش، پرسش نامه خودنظم دهی تحصیلی ریان و کانل، و پرسش نامه زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا، بر گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. سپس طی 10 جلسه به گروه های آزمایش، مهارت های خودتعیین گری مطابق با مدل فیلد و هافمن (1994) آموزش داده شد و در پایان پس آزمون از همه گروه ها به عمل آمد. اطلاعات با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری و تحلیل کواریانس تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های خودتعیین گری به نحو معنی داری منجر به کاهش نظم دهی بیرونی، نظم دهی درون فکن و نظم دهی همانندسازی و افزایش نظم دهی درونی می شود. همچنین، آموزش مهارت های خودتعیین گری، ابعاد سرسختی روان شناختی را در دانش آموزان به نحو معنی داری افزایش می دهد. نتایج این پژوهش حاکی از اهمیت مهارت های-خودتعیین گری در برنامه درسی به منظور ارتقاء خودنظم دهی و سرسختی روان شناختی دانش آموزان است.
جایگاه ادبیات کودک در کتاب های درسی مقطع ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۰
61 - 94
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی میزان بهره گیری کتاب های درسی مقطع ابتدایی از گونه های مختلف ادبی اعم از شعر و داستان، ۴۳ کتاب درسی کلیه پایه های شش گانه با استفاده از روش تحلیل محتوا سطر به سطر مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد به طور کلی ۲۳۱ داستان و ۹۵ شعر در کتاب های درسی مقطع ابتدایی بکار رفته است که پایه سوم با ۷۰ مورد در رتبه اول، پایه پنجم با ۶۵ مورد در رتبه دوم و پایه اول با ۳۲ مورد در رتبه آخر قرار گرفت. کتاب های فارسی با ۲۰۱ مورد و هدیه های آسمانی با ۱۰۴ مورد در بین کتاب ها در رتبه های اول و دوم قرار گرفتند. از ۱۱۶ شاعری که شعر آن ها در کتاب های درسی چاپ شده بود ۱۹ درصد زن و ۷۲ درصد مرد بوده اند. کبری هاشمی با ۹ شعر و مصطفی رحماندوست، محمود کیانوش از شاعران معاصر و سعدی از متقدمان با ۶ شعر در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در مقابل ۱۱۶ شاعر، دانش آموزان فقط با نام ۳۰ نویسنده آشنا می شوند کلمه داستان با ۳۲۱ بار تکرار، شعر ۶۵ و شاعر ۳۵ بار تکرار کلمات پر بسامد و تصویرهای «خواندن قرآن»، «کتاب» و « کتابخوانی» با ۴۴، ۳۰ و ۲۸ بار تکرار پر بسامدترین تصاویر بکار رفته در کتاب های درسی بودند.
تبیین شاخص های نوآوری در هدف های برنامه های درسی رشته های هنری و بررسی میزان کاربست آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
:هدف این مطالعه، شناسایی شاخص های نوآوری در هدف های برنامه های درسی رشته های هنری و بررسی میزان کاربست آنها در دانشگاه هنر اصفهان می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است و به شیوه ترکیبی( کیفی و کمی) انجام شده است. جامعة آماری بخش کیفی جمعی از صاحب نظران در آموزش هنر و متخصصان برنامه های درسی در سطح کشور وخارج کشور و اعضای هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان بودند، که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 19 نفر از آنان انتخاب گردید. جامعة آماری بخش کمَی تمامی 1110 نفر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه هنر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 300 نفر از آنان انتخاب گردیدند. داده های پژوهش ابتدا از طریق مصاحبة نیمه ساختار یافته و در ادامه با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردید. برای تعیین روایی مصاحبه و پرسشنامه از روایی محتوا، و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد. یافته های کیفی براساس گویه بندی و مقوله بندی و یافته های کمی با آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. طبق نتایج تحقیق در بخش کیفی مهم ترین شاخص های نوآوری در هدف های برنامه های درسی رشته های هنری عبارت است از: داشتن رویکردی اسلامی به هدف های برنامه های درسی هنری؛ توجه به خود راهبری در تدوین هدف های برنامه های درسی هنری؛ پرورش مهارت های تفکر استقرایی، قیاسی، حل مسأله و انتقادی دانشجویان؛ تربیت دانشجویانی با تسلط بر مبانی نظری(الگوها، بعدها، مولفه ها) زیبایی شناسی. هم چنین نتایج بخش کمی بیانگر آن است که میزان کاربست شاخص های نوآوری درهدف های برنامه های درسی رشته های هنری در دانشگاه هنر اصفهان، بیشتر از حد متوسط می باشد. بین نمرات میزان کاربست شاخص های نوآوری برنامه های درسی هنری در زمینة «هدف» بر حسب متغیر جنسیت و دانشکده تفاوت معنی داری وجود دارد.
آمادگی ریاضی و برنامه ای برای پرورش آن
حوزههای تخصصی: