فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۸٬۱۴۷ مورد.
بررسی انسجام محتوای برنامه درسی در کتاب های درسی زیست شناسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
211 - 258
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی انسجام محتوای برنامه درسی کتاب های درسی زیست شناسی دوره دوم متوسطه انجام گرفته است. بدین منظور چهار شاخص وسعت، تداوم، توالی و ادغام در کتاب های مذکور با استفاده از تحلیل محتوای کیفی بررسی شد. نمونه پژوهش عبارت بود از تمام کتاب های درسی و کتاب های راهنمای معلم زیست شناسی دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 99-1398. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در شاخص وسعت، کتاب های پایه یازدهم و دوازدهم کاملاً استانداردهای محتوایی و عملکردی را رعایت کردند، اما پایه دهم از این استانداردها برخوردار نیست. در شاخص تداوم، محتوای دوره دوم متوسطه از وضعیت مناسبی برخوردار است و بیش از 90% مطالب دارای ارتباط از نوع تداوم هستند. در شاخص توالی، به عنوان نمونه کتاب پایه دوازدهم بررسی شد، مشخص گردید از هیچکدام از شیوه های توالی در ادبیات این حوزه تبعیت نمی کند. در شاخص ادغام نیز مشخص شد این شاخص چندان مورد توجه نیست.
بررسی تحول تعریف نارسایی هوشی و تفاوت آن در نسخه چهارم و پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تا سال 2002 دست کم ده بار در تعریف عقب ماندگی ذهنی تجدیدنظر شده است. انجمن نارسایی هوشی و تحولی آمریکا در سال 2007، واژه نارسایی هوشی را جایگزین عقب ماندگی ذهنی کرد. درحالی که در چهارمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی از واژه عقب ماندگی ذهنی استفاده شده است. به همین سبب در مقاله های فارسی و انگلیسی هر 2 واژه به کاررفته اند. در حال حاضر، واژه نارسایی هوشی مورد تایید همگان از جمله انجمن روان پزشکی آمریکا (پنجمین ویرایش تجدیدنظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی) و سازمان بهداشت جهانی (ویرایش یازدهم طبقه بندی آماری بین المللی بیماری ها و مشکلات بهداشتی وابسته) قرار گرفته است.
نتیجه گیری: انتظار می رود که در مجله ها و فصلنامه های علمی و ارزشمند داخلی و خارجی از واژه منسوخ شده عقب ماندگی ذهنی استفاده نشود. پیشنهاد می شود متخصصان ایرانی گامی فراتر برداشته و نگرش مثبت تری به پدیده نارسایی هوشی داشته باشند تا واژه کودکان با نارسایی هوشی جایگزین کودکان عقب مانده ذهنی شود
بررسی رابطه ی جو سازمانی با سبک مدیریت و آثار آن بر معلمان مدارس ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطهی جو سازمانی با سبک مدیریت و آثار آن بر معلمان مدارس ابتدایی بود. اهداف ویژه عبارتند از: 1- تعیین نوع جو سازمانی حاکم بر این مدارس، 2- تعیین نوع مدیریت حاکم بر این مدارس، 3- تعیین رابطه ی جو سازمانی با نوع مدیریت، 4- تعیین رابطه ی جو سازمانی و نوع مدیریت با ویژگیهای دموگرافیک معلمان.
روش مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. برای ارزیابی متغیرها از پرسش نامه ی جو سازمانی هالپین و کرافت، و پرسش نامه ی تعیین مدیریت لوتانز استفاده شد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، متناسب با حجم جامعه استفاده گردید. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون تحلیل واریانس، آزمون آماری مربع کای و ضریب همبستگی پیرسون با بهکارگیری نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد.
نتایج پژوهش نشان داد که:
- بین جو سازمانی و مدارس ابتدایی دولتی و غیرانتفاعی شهر تهران تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین جو سازمانی مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه شهر تهران تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین جو سازمانی مدارس ابتدایی شهر تهران و سبکهای مدیریت (رابطه مدار و وظیفه مدار) تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین مدرک تحصیلی مدیر و نوع مدرسه و نوع سبک مدیریت ارتباط معناداری وجود ندارد.
نوع مدیریت 97/72% مدارس رابطه مدار و جو سازمانی 68/75% مدارس باز میباشد.
مقایسه هوش هیجانی و شناختی مدیران مقاطع سه گانه آموزش و پرورش و رابطه ی آن با عملکرد شغلی آنها در منطقه لنجان اصفهان 1388
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با اهداف - مقایسه هوش هیجانی و شناختی مدیران مقاطع ابتدایی دوره های سه گانه آموزش و پرورش و رابطه آن با عملکرد شغلی آنها در منطقه لنجان اصفهان در سال 1388 انجام شده است. در این مطالعه از روش توصیفی از نوع همبستگی و نیز علی-مقایسه ای به صورت مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری مورد پژوهش 306 نفر بود که از میان آنها 146 نفر از مدیران مدارس سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان منطقه لنجان به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون هوش هیجانی شیرینگ، پرسشنامه ریون(عباسی، 1384) و پرسشنامه عملکرد شغلی سرپرست (موتوویدلوون اسکاتر1994، به نقل از خاکسار،1384) جمع آوری شدند و با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس و آزمون توکی و ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که؛ بین هوش هیجانی، هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه تفاوت معنا دار وجوددارد (05/0P<). بین هوش هیجانی درکل و مؤلفه های آن، (خودآگاهی، خودانگیزی، مهارت اجتماعی) با عملکرد شغلی رابطه معنی دار وجود دارد( 05/0(P<. اما بین هوش شناختی و عملکرد شغلی مدیران مقطع ابتدایی رابطه معنا داری در سطح( 05/0P<) وجود نداشت. بین هوش هیجانی و عملکرد شغلی مدیران مقطع راهنمایی نیز رابطه معنا داری در سطح ( 05/0(P< مشاهده نشد.
مقایسه اثربخشی کاربرد رسانه های مختلف آموزشی در مفهوم سازی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش میزان اثربخشی رسانه های شنیداری- دیداری متحرک مختلف بر مفهوم سازی مفاهیم درس فیزیک- مبحث نیرو در یادگیرندگان سال اول راهنمایی را مورد بررسی قرار داده است. هدف کلی مقایسه اثربخشی سه رسانه تلفیقی (ترکیب آموزش برنامه ای اسکینر، مراحل یادگیری گانیه، و طرح درس روزانه)، رسانه آموزشی دانش یار (موجود در مراکز فروش)، و رسانه انسانی (معلم) با یکدیگر بود.
طرح این پژوهش آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی است. جامعه آماری شامل تمامی یادگیرندگان پسر و دختر سال اول راهنمایی شهر کرمان در سال تحصیلی87- 1386 بود. روش نمونه گیری شش کلاس در شش مدرسه راهنمایی مختلف به صورت تصادفی خوشه ای و ابزار گردآوری داده ها آزمون پیشرفت تحصیلی فیزیک چهارگزینه ای پژوهشگر ساخته بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون در گروه های آزمایشی (دانش یار و تلفیقی) و گروه های گواه (انسانی) اجرا شد. برای تعیین میزان اثربخشی هر رسانه بر مفهوم سازی این مراحل به ترتیب اجرا شد: اجرای پیش آزمون، اعمال متغیر مستقل (اجرای آموزش توسط رسانه)، و اجرای پس آزمون. برای تحلیل داده های بدست آمده از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده شد.
نتایج داده های توصیفی نشان داد یادگیرندگان پسر و دختر در درس فیزیک ضعیف هستند و رسانه تلفیقی بر مفهوم سازی مفهوم های فیزیک اثربخش بوده است. نتایج کلی داده های تحلیلی نشان دادند مفهوم سازی گروه های یادگیرنده ای که از طریق رسانه تلفیقی آموزش دیده بودند بر مفهوم سازی یادگیرندگانی که از طریق دو رسانه انسانی و دانش یار آموزش دیده بودند برتری داشت و مفهوم سازی یادگیرندگانی که از طریق رسانه انسانی آموزش دیده بودند بر مفهوم سازی گروه های یادگیرنده ای که از طریق رسانه دانش یار آموزش دیده اند برتری دارد.
مقایسه تأثیرروش تدریس مبتنی بر تفکر فعال (روش مشارکتی) و روش تدریس سنتی دریادگیری درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پسر.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر روش تدریس مبتنی بر تفکر فعال (روش مشارکتی) و روش تدریس سنتی در یادگیری درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پسر نواحی پنجگانه تبریز انجام شد. روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان پسر سال اول متوسطه نواحی پنجگانه تبریز به تعداد 10665 نفر در سال 91-90 بود. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای است. بنابراین حجم نمونه آماری پژوهش عبارت است از دانش آموزان دو کلاس اول متوسطه که از هر کدام از کلاس ها پس از موازنه سازی آزمودنی ها یکی به شکل یادگیری سنتی به تعداد 30 نفر و دیگری به شیوه تدریس مشارکتی (فعال) به تعداد 32 نفر در درس مطالعات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری میزان یادگیری گروه ها از آزمون پیشرفت تحصیلی استفاده گردید. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه از نظر متخصصان و معلمان استفاده شد. برای تحلیل داده های آماری در مورد هر یک از فرضیه های پژوهشی به علت تعیین تفاوت و محاسبه و مقایسه نمره های پیش آزمون و پس آزمون درگروه های آزمایش وگواه ازآزمون ANCOVA (تحلیل کوواریانس) استفاده گردید. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد: که بین نمرات یادگیری کلی، عمیق و سطحی هر دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر روش تدریس مشارکتی در افزایش یادگیری کلی، عمیق و سطحی دانش آموزان تأثیرگذاشته و نسبت به روش سنتی تدریس اثربخش بوده است.
اعتباریابی الگوی طراحی آموزشی، برای آموزش اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی آموزشی علم و هنر تعیین خصوصیات مفصل برای توسعه، ارزشیابی و حفظ موقعیت هایی است که یادگیری و عملکرد را تسهیل می کند (رایگلوث، 2009). طراحی آموزشی از حوزه های بسیار فعال تکنولوژی آموزشی است که به دنبال تسهیل یادگیری و عملکرد است (ریزر و دمپسی، 1391؛ ترجمه وحدانی اسدی و همکاران). اخلاق از مهمترین موضوعاتی است که نظام های آموزشی به آن می پردازند (باقری، 1389). برای دستیابی هرچه بهتر به اهداف آموزشی در آموزش اخلاق به روش های مطلوب آموزش نیاز داریم. هدف این پژوهش ارائه الگوی طراحی آموزشی برای آموزش اخلاق است. به این منظور با روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی با طرح ارائه الگو و تأیید آن استفاده شد، برای این منظور ابتدا مفاهیم و نظریه های موجود در حوزه آموزش اخلاق را بررسی شد و پس از طبقه بندی، نقشه و چارچوب مفهومی تدوین و درنهایت الگوی طراحی آموزشی آموزش اخلاق ارائه گردید. سپس محتوای آموزش اخلاقی بر اساس این الگوی، طراحی آموزشی گردید و بر روی دانش آموزان پایه ششم اجرای شد. نتایج حاکی از تأثیر این الگو بر رشد اخلاقی و عمل اخلاقی دانش آموزان بود.
بررسی اثربخشی مداخلات چند بعدی شناختی رفتاری مارتین بر میزان عملکرد تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مداخلات چند بعدی شناختی- رفتاری مارتین بر میزان عملکرد تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر اصفهان است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر اصفهان بودند. به این منظور 50 نفر از دانش آموزان دختر سال دوّم دبیرستان در سال تحصیلی 89-1388 از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه کنترل). برنامه مداخلات چند بعدی شناختی- رفتاری مارتین (2008) بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده این پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی آرشا مبالت و همکاران (2009) بود. برای تحلیل داده های این پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد مداخلات چند بعدی شناختی- رفتاری مارتین بر اشتیاق تحصیلی (شناختی، انگیزشی و رفتاری) و عملکرد تح172صیلی دانش آموزان تأثیر داشت (001/0p). مداخلات چند بعدی شناختی- رفتاری مارتین می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در افزایش اشتیاق تحصیلی (شناختی، انگیزشی و رفتاری) وعملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده قرار گیرد.
آموزش شهروندی ملی و جهانی همراه با تحکیم هویت و نظام ارزشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" این مقاله بر سه موضوع اصلی و مرتبط با یکدیگر تأکید دارد:
اول، توضیح مفاهیم اساسی جهانی شدن، جهانی سازی، جهانی نگری و ملیت گرایی، هویت ملی، نظام ارزشی، شهروندی و مهارت های زندگی و ارتباط آن ها با یکدیگر؛
دوم، ارائه یافته های پژوهشی نگارنده در باره وضعیت نوجوانان و جوانان دانش آموز ایران، نگرش آنان به جوانب گوناگون زندگی اجتماعی و مدنی، نظام ارزشی، جهانی شدن و جهانی سازی و بررسی ویژگی های مهم روان شناختی که مانع از رشد شهروندی است؛
سوم، توضیح معنا و حقوق و مسئولیت های شهروندی در سطوح محلی و ملی و جهانی، ضرورت و چگونگی آموزش فلسفه و روش تفکر درست به دانش آموزان برای تصمیم گیری اندیشمندانه در مقوله شهروندی.
نظریه بنیانی ارائه شده در این مقاله آن است که: «آموزش و پرورش ایران اگر بخواهد هویت ملی و نظام ارزشی و مهارت های شهروندی کودکان و نوجوانان را تحکیم و اعتلا بخشد، باید آنان را برای زندگی در عصر جهانی شدن در قرن حاضر آماده کند.» برای این منظور، نگرش آموزش و پرورش به برنامه های درسی و فعالیت های کلاس و مدرسه در آموزش عمومی باید تغییر یابد و افزون بر آموزش های درسی، تحکیم هویت و نظام ارزشی انسانی و دینی و ملی، آموزش شهروندی و مهارت های زندگی فردی و اجتماعی و اقتصادی و علمی و فرهنگی را محور برنامه های آموزشی و تربیتی قرار دهد. آموزش شهروندی محلی و ملی و جهانی به دانش آموزان، بخشی مهم از این برنامه هاست.
مطالعات ارائه شده در این مقاله نشان می دهد که گروه های قابل توجهی از نوجوانان و جوانان دانش آموز ایرانی دچار ضعف های اساسی در هویت اجتماعی و مدنی و گرفتار نگرش های ضداجتماعی و خلافکاری و روحیه سرکشی هستند. در چنین وضعیتی، آموزش حقوق و مسئولیت های محلی و ملی و جهانی در جوانب گوناگون شهروندی در برنامه های درسی و فعالیت های کلاس و مدرسه و آموزش رفتار مبتنی بر تفکر درست ، مسئولیت پذیری، و تصمیم گیری اندیشمندانه ضرورت دارد. چگونگی این آموزش ها نیز، در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
"
بررسی ابعاد و مولفه های اصلی مدارس امن به منظور ارائه چارچوب ادراکی مناسب در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم تجربی دوره ابتدایی ایران بر اساس مؤلفه های تفکر ادوارد دوبونو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
137 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم تجربی دوره ابتدایی ایران بر اساس مؤلفه های تفکر ادوارد دوبونو انجام شد . روش: این پژوهش به روش توصیفی، از نوع تحلیل محتوا انجام شد. جامعه پژوهشی، کلیه کتاب های درسی علوم تجربی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 96- 1395 است که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعه آماری از نمونه گیری صرف نظر گردید و کل جامعه آماری (شش کتاب) به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بود و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: عمده ترین یافته های پژوهش بیان گر آن بود که کتاب های علوم تجربی 499 مرتبه به مؤلفه های تفکر، توجه کرده اند که توزیع آن در مؤلفه های آمار و ارقام و واقعیت ها؛ احساسات، عواطف و حس ششم؛ قضاوت منفی و تظاهر به مخالفت؛ روشنایی و خوش بینی و برخورد سازنده و مثبت؛ تفکر خلاق، ایجاد انگیزه و حرکت؛ کنترل، خونسردی و رهبری به ترتیب 174، 81، 53، 36، 85، 70 فراوانی بوده است. نتیجه گیری: در بین پایه های تحصیلی شش گانه، پایه اول با میزان بار اطلاعاتی 946/0 و ضریب اهمیت 175/0 بیشترین توجه را به مولفه های تفکر و پایه پنجم با میزان بار اطلاعاتی 849/0 و ضریب اهمیت 157/0 کمترین توجه را به مولفه های تفکر به خود اختصاص داده بودند.
مقایسه اثربخشی آموزش کنش های اجرایی و بازی درمانی در بهبود حافظه کاری، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به نارسایی در حساب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش کنش های اجرایی و بازی درمانی مبتنی بر توجه در بهبود حافظه کاری، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به نارسایی حساب بود.
روش: روش تحقیق پژوهش حاضر آزمایشی با کارآزمایی بالینی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون چندگروهی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان ناتوان در ریاضی پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی در سال تحصیلی 92-1391 بود(136نفر)، که از بین آنها 32 دانش آموز مبتلا به نارسایی در حساب به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه محقق ساخته، آزمون هوشی ریون، آزمون ریاضی کی مت، مقیاس حافظه ی عددی وکسلر، آزمون عملکرد پیوسته و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی شلو بود. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در حافظه کاری، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی بعد از ارائه متغیر مستقل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون بن فرونی جهت مقایسه میانگین ها نشان داد که آموزش کنش های اجرایی بر حافظه کاری، و بازی درمانی مبتنی بر توجه بر نگهداری توجه، به طور معناداری مؤثرتر است.
نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری نمود که مداخله کنش های اجرایی و بازی درمانی مبتنی بر توجه، سبب بهبود حافظه کاری، نگهداری توجه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی در حساب می شود و می توان از آنها به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
تربیت رسانه ای در عصر اطلاعات و چالش های فراروی آن
حوزههای تخصصی:
امروزه ابزارهای نوین اطلاعاتی وتلفن همراه وشبکه های اجتماعی جزءجدایی ناپذیرزندگی انسان هاشده است وفضای گفتگویی جدیدی را ایجاد نموده است.اما با تمام ویژگیهای مثبتی که دارد باعث شده است دانش آموزان از تربیت صحیح خانواده و مدرسه بازبمانند. باید از فرصت هایی که جهانی شدن پیش روی آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان قرار می دهد،استفاده کردو برای کاهش آثار منفی آن تدبیری اندیشیدتا علاوه بر حفظ میراث فرهنگی وسایر ویژگیهای بومی،ویژگیهای فردی دانش آموزان رشد یابدو هم زمان به شناخت جهان و سایر فرهنگ ها قادر شوند.چون تربیت در عصراطلاعات به خانواده ومدرسه واجتماع ختم نمی شودورسانه هاجایگاه ویژه ای رادر زندگی کودکان ونوجوانان بازکرده اند.این مقاله می خواهد تاثیررسانه ها را در تربیت و زندگی دانش آموزان بررسی نمایدتاثیری که آن قدرزیاد است که تربیت خانواده و مدرسه و اجتماع آنها را تحت تاثیرقرار داده است.می توان گفت که امروزه رسانه هانقش مهمی رادرزندگی ها بخصوص برای کودکان ایفامی کنند.رسانه هایی که مفیدهستندولی اثرات مخربی را ایجادمی نمایند.تربیتی خانواده ومدرسه راتحت تاثیرقرارمی دهد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی با مطالعه کتب و مقالات مربوط می باشد.از یافته های این تحقیق می توان به اثرات مخرب تربیت رسانه ای درعصرحاضراشاره کردوارائه راهکارهایی برای مقابله با این فناوری مانند منع هوشمندانه ،محدودکردن،پیگیری،نظارت وانتخاب برنامه های رسانه ای که تبدیل به بحران تربیتی نشودوتربیت خانوادگی رابوسیله گفتگو،نصیحت،الگوبودن،شادکردن فضای خانواده ورعایت حریم حیاء و روابط عاطفی و جنسی تقویت نمودتا تربیت رسانه ای درکنار سایر تربیت ها مانند تربیت خانوادگی و مدرسه ای نقش خودرا ایفا نماید. کلید واژگان : تربیت خانوادگی، تربیت مدرسه ای، تربیت اجتماعی و تربیت رسانه ای.
تاثیر نرم افزارهای شبیه ساز آموزشی بر یادگیری و یادسپاری دانشجویان و مقایسه آن با روش سنتی تدریس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که هدف فن آوری های آموزشی تسهیل و بهبود عملکرد یادگیری است، در این راستا شبیه سازهای آموزشی می توانند به عنوان تکنیک و یا رسانه ای موجب تحقق این هدف شوند. در این مقاله تاثیر نرم افزارهای شبیه ساز (مطالعه موردی بر روی Packet trace،PSpice ، Opnet وMatLab) بر یادگیری و یادسپاری دروس و مقایسه آن با روش سنتی تدریس انجام شده است. به این منظور دانشجویان رشته های فنی دانشگاه های غیرانتفاعی شهر ساری در سال تحصیلی 1389- 1388 بررسی شده اند. روش تحقیق شبه آزمایشی بوده و با دو گروه آزمایش و کنترل در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است. یک گروه با نرم افزارهای شبیه ساز و گروه دیگر به روش سنتی آموزش دیده اند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. یافته های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، درصد، میانگین؛ و آمار استنباطی شامل آزمون t تجزیه و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که بین یادگیری و یادسپاری در آموزش با نرم افزارهای شبیه ساز و روش سنتی تدریس تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر نرم افزارهای شبیه ساز آموزشی بر افزایش یادگیری و یادسپاری دانشجویان نقش مطلوبی داشته اند.
بررسی تاثیر جهانی شدن آموزش عالی بر کیفیت آموزشی دانشگاه ها از دیدگاه استادان دانشگاه های شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی: