فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۸٬۱۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف ویژگیهای زبانی دو کودک دوقلو عقب مانده ذهنی و منزوی به لحاظ اجتماعی و فیزیکی پرداخته است.از آنجا که وضعیت این دو کودک از جمله موارد بسیار نادری است که از سوی زبانشناسان و روانشناسان زبان گزارش شده است یافتههای مقاله هم به لحاظ توصیفی و هم به لحاظ نظری حائز اهمیت است.دادههای زبانی بررسی شده حاکی از آن است که با وجود بهره هوشی کم و ارتباط زبانی اندک آن دو کودک با دیگران توانش زبانی شکل گرفته در آنها چشمگیر است.لیکن دانش و معلومات غیر زبانی آنها بسیار محدود است.این یافتهها مؤید فرضیه"حوزهای بودن"ذهن است، زیرا براساس آن فرضیه توانائیهای ذهنی هر فرد هر کدام حوزهای مستقل است و نارسائی در یک حوزه الزاما به کاستی در حوزه دیگر نمیانجامد.همچنین یافتهها همسو با تفکر"عقلگرائی دکارتی"است که مدعی است(بخشی از)دانش زبان فطری و ذاتی است.فرضیه و تفکر فوق الذکر از مبانی روش شناختی و فلسفی زبانشناسی زایشی میباشد
مطالعه تطبیقی راهبردهای پیشرفت حرفه ای معلمان در ICT در سه کشور انگلستان، مالزی، آمریکا و ارائه الگوی کاربردی برای آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ICT ابعاد مطالعاتی متعددی دارد و پیشرفت حرفه ای معلمان در زمینه ICT از مهم ترین ابعاد آن است که بیشتر بر نگرش و اشتیاق معلمان تأکید دارد. اکنون فعالان آموزش و پرورش از تمام امکانات زیرساختی، سازمانی و مالی به منظور ارتقاء دانش مدیران و معلمان استفاده میکنند. در این پژوهش ابعاد ICT(خط مشیها ، تربیت معلم، هزینه و تجهیزات و طرح های ابتکاری) در نظام آموزش و پرورش سه کشور مالزی، انگلستان و آمریکا بر اساس مطالعات انجام شده، با روش تحقیق توصیفی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسه ای، مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله پیشرفت حرفه ای معلم مورد بررسی قرار گرفته و یک الگوی کاربردی ارائه شده است. مطالعه گروهی، فردی، اقدام پژوهی و مشورت با همکاران و ناظران از دیدگاه های جدید در ارتقاء مهارت حرفه ای معلمان است. رویکرد جدید صاحب نظران این است که در تربیت معلمان باید بر بعد آموزش تأکید شود نه بعد فنی آن هم چنین عقیده بر این است که استانداردهای فنآوری دانش آموزان، اساس شکل گیری استانداردهای فنآوری معلمان و مدیران آموزشی میباشد. امروزه معلمان نامزد اصلی پیشرفت حرفه ای هستند و پیشرفت حرفه ای به صورت یک فرآیند است.
"فن آوری پردازش گفتار" و کاربرد آن در کتابخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتار، یکی از روشهای آسان و کارآمد مبادلهی اطّلاعات توسّط انسانها به حساب میآید. به همین دلیل ایجاد قابلیتهای درک و تولید گفتار در ماشین نیز تحت عنوان" فنآوری پردازش گفتار" عمل انتقال اطّلاعات به آن را سریعتر و راحتتر می کند. تاریخ شروع طراحی سیستم های تولید گفتار به قرن هجدهم و قبل از سیستم های تشخیص گفتار در قرن بیستم باز میگردد. علت این امر، سادهتر بودن تولید گفتار رایانهای نسبت به تشخیص است. در سیستمهای تولید گفتار، از قواعد آواشناسی استاندارد هر زبان خاص برای تولید گفتار استفاده میشود و در سیستمهای تشخیص گفتار از دو روش تشخیص بر مبنای کلمات هر زبان خاص و تشخیص بر مبنای واجهای – عناصر صوتی تشکیل دهندهی هرکلمه – هر زبان استفاده میشود. کاربردهای فنآوری پردازش گفتار در این مقاله در مقولهی کاربردهای کلّی و کاربرد در کتابخانه با تأکید بیشتر، مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این مقاله در دو مقولهی مجزّا، کاربردهای مورد استفادهی کتابداران و کاربران بررسی شده است. محدودیتهای فنآوری تشخیص گفتار قابل بررسی است و در نهایت عواملی مانند آموزش، انتظامات، انگیزه، آزمونپذیری، و انتخاب سیستم متناسب با وظیفهی مورد انتظار از عوامل موفّقیت فنآوری تشخیص خصوصاً تشخیص گفتار به حساب میآیند.
بررسی ابعاد فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیسون از نظر اعضای هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی ابعاد و شاخص های موثر بر فرهنگ سازمانی در دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. بدین منظور از مدل دنیسون که مدلی نسبتا جدید و کامل است استفاده شده است. این مدل دارای چهار بعد اصلی انطباق پذیری، درگیر شدن در کار، رسالت و سازگاری می باشد که برای ارزیابی هر بعد اصلی سه شاخص تعریف شده است. داده های مربوط به مولفه های فرهنگ سازمانی بصورت پیمایشی توسط پرسشنامه از اعضای هیات علمی دانشگاه جمع آوری گردیده است. پایایی مربوط به ابزار سنجش با آلفای کرونباخ 90/0 محاسبه شد و با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 101 نفر تعیین شد. تحلیل های حاصل از یافته های تحقیق این نتیجه را محقق ساخت که بعد انطباق پذیری بیشترین و بعد درگیر شدن در کار و بعد سازگاری کمترین امتیاز را به دست آورده اند. و همچنین در بین شاخص های دوازده گانه شاخص های تغییر پذیری و چشم انداز در حد بالایی قرار گرفته اند و برخی شاخص ها مانند هماهنگی و تیم سازی کمترین امتیاز را بدست آورده که نیازمند بهبود می باشند. از روش آنالیز واریانس چند متغیره جهت مقایسه چهار بعد با یکدیگر و دوازده شاخص با همدیگر استفاده شد که مشخص شد ابعاد و شاخص ها با همدیگر تفاوتشان معنی دار است. و همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد که از منظر پاسخ دهندگان چشم انداز بیشترین تاثیر را بر روی فرهنگ سازمانی می گذارد.
نقش ارتباط فردی و جمعی در اشاعه نوآوریها در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"فرایند ارتباطات، در جریان اشاعه نوآوریهای آموزشی نقش به سزایی دارد. مجاری ارتباطی، ممکن است ماهیت میان فردی یا رسانه های جمعی داشته باشند و از منابع محلی یا فراملی نشات بگیرند. پژوهش حاضر نشان می دهد که این مجاری ارتباطی متفاوت، در فرایند «اشاعه نوآوریها» در نظام آموزشی، نقشهای متفاوتی بازی می کنند. رسانه های جمعی، به سرعت به مخاطبان وسیع دست می یابند، اطلاعات خود را گسترش می دهند و نگرشهای ضعیفتر را به تغییر درمی آورند. در فرایند اشاعه نوآوریهای آموزشی، رسانه های ارتباط جمعی و مجاری ارتباطی فراملی در مرحله آگاهی اهمیت نسبتا بیشتری دارند، در حالی که مجاری میان فردی و محلی در مرحله اقناع موثرترند. رسانه های جمعی و مجاری ارتباطی فراملی برای پذیرندگان اولیه، در مقایسه با پذیرندگان متاخر، از مجاری میان فردی و محلی اهمیت نسبتا بیشتری دارند. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، ترکیبی از ارتباطات رسانه ای جمعی و میان فردی، موثرترین راه انتقال افکار جدید به افراد و متقاعد ساختن آنها برای استفاده از نوآوریهای آموزشی است.
مراحل پذیرش نوآوری، شامل دانش، ترغیب، تصمیم وهمنوایی است. این پژوهش برای تعیین رابطه میان ""میزان بهره مندی دبیران از مجاری ارتباطی"" (جمعی و فردی) و ""پذیرش نوآوریهای آموزشی"" انجام شده است. به این منظور، از پرسش نامه ای 42 پرسشی استفاده شد و نتایج حاصل از 390 پرسشنامه تکمیل شده توسط دبیران دبیرستانهای استان تهران درسال تحصیلی 83-1382 نشان داد که:
1- بین میزان بهره مندی دبیران از مجاری ارتباط جمعی و دانش نوآوری رابطه ای مستقیم وجوددارد.
2- بین میزان بهره مندی دبیران از مجاری ارتباط فردی و رغبت آنها به تغییر، رابطه معناداری وجود ندارد.
3- بین میزان بهره مندی دبیران ازمجاری ارتباط جمعی و همنوایی با ایده های جدید آموزشی رابطه معکوس وجود دارد.
4- بین میزان بهره مندی دبیران از ارتباط فردی وهمنوایی آنها با ایده های جدید آموزشی، رابطه ای مستقیم وجود دارد.
5- بین میزان بهره مندی دبیران از مجاری ارتباط جمعی و مشارکت آنان در اجرای نوآوریهای آموزشی، رابطه معناداری وجودندارد.
"
تاثیر فعالیت های زبان آموزی دوره پیش دبستان بر رشد زبان گفتاری دانش آموزان پایه اول دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
دایه گری دیجیتالی و اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: دایه گری دیجیتال به سبکی از مراقبت گفته می شود که وسایل دیجیتال، جایگزین روابط فعال کودک با محیط می شود و کودک در بیشتر ساعات بیداری در مجاورت مداوم با دستگاه های دیجیتالی است. کودکانی که از سنین بسیار پایین روزی چندین ساعت در معرض مستقیم دایه گری دیجیتالی بوده اند، فرصت تعامل با مادر یا مراقب را از دست داده و تجربیات غنی محیطی را که برای رشد بهنجار دستگاه عصبی ضروری است، دریافت نمی کنند که یک دسته از این کودکان، خردسالان با اختلال طیف اتیسم هستند. نتیجه گیری: براساس اصل انعطاف پذیری عصبی و یافته های پژوهش های پیشین، مواجهه طولانی مدت با وسایل دیجیتال (دایه گری دیجیتالی) در دوره های حساس رشد، بازسازماندهی پیوندهای ساختاری و کارکردی مغز خردسالان را دچار انحراف می کند و باعث بروز نقص در تعاملات اجتماعی و کلام، رفتارهای تکراری و کلیشه ای می شود. در این مقاله مروری پس از بیان مقدمه ای کوتاه، تعریف اختلال طیف اتیسم و دایه گری دیجیتالی و سازوکارهای احتمالی تاثیر دایه گری دیجیتالی بر نشانه های این اختلال ارایه و در پایان نتیجه گیری شده است.
تاثیر مشاوره گروهی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دوره مهارت های حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مشاوره گروهی راجرز بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دوره مهارت های حرفه ای است. برای انجام پژوهش، 24 دانش آموز دختر کم توان ذهنی دوره مهارت های حرفه ای به طور تصادفی چند مرحله ای به طور تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایشی 12) نفر ( و گواه 12) نفر( جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده آزمون عزت نفس کوپر اسمیت بود. برنامه مشاوره گروهی به مدت 9 هفته طی 9 جلسه با تاکید بر نظریه راجرز برای گروه آزمایشی برگزار شد. پس از مرحله مشاوره (مداخله) هر دو گروه مورد آزمون مجدد (پس آزمون) قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها، برای بررسی تاثیر متغیر مستقل (مشاوره گروهی) تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آمار SPSS اجرا و نتایج مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشاوره گروهی بر افزایش عزت نفس کلی- تحصیلی- اجتماعی- خانوادگی و جسمانی دانش آموزان کم توان ذهنی تاثیر نداشت (P>0.05).
بررسی چگونگی تعامل اولیا، معلمان، دانش آموزان عادی و دیرآموز و رابطه آن با افت تحصیلی دیرآموزان در مدارس عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه نگرش اولیاء دانش آموزان دیر آموز در مورد معلمان فرزندانشان و بالعکس و نیز تعامل دانش آموزان دیرآموز با سایر دانش آموزان در مدارس عادی و رابطه چگونگی این تعامل با افت تحصیلی دیرآموزان است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش همبستگی انجام شده است. به این منظور، 30 نفر معلم دارای دانش آموز دیرآموز و 30 نفر از اولیا دیرآموزان از هر دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی به شیوه تصادفی از میان 16 مدرسه دخترانه و پسرانه ناحیه یک آموزش و پرورش شهر زنجان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته «خودسنجی معلم» با تعیین ضریب محتوایی لاشه و «نظرخواهی از والدین» در زمینه ویژگی های دانش آموزان دیرآموز با تعیین پایایی و روایی بهره گرفته شد. روش های آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها، آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون همبستگی اسپیرمن) است. یافته ها نشان می دهد که بین افت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز و وضعیت تعامل والدین آن ها با معلمان رابطه معنادار وجود دارد. معلمان « تعامل اولیاء با مربیان و فرزندان» و «تعامل دیرآموزان با سایر دانش آموزان» را به ترتیب با فراوانی نسبی 3/73 درصد و 80 درصد در حد ضعیف برشمرده اند و نتایج « نظر خواهی از والدین » نیز موید نامناسب بودن تعامل معلمان با آنهاست به طوری که 3/63 درصد از والدین اظهار نموده اند که محیط یادگیری فرزندان دیرآموزشان، مشوق یادگیری نیست. در پایان پژوهش به منظور بهبود کیفیت فرایند آموزش و پرورش دانش آموزان دیرآموز در مدارس عادی دوره ابتدایی و راهنمایی، پیشنهادهایی شده است تا ارتقاء «کارآمدی معلمان در مواجهه با دیرآموزان» و« تعامل اولیا با معلمان و فرزندان» را فراهم سازد.
بررسی تطبیقی توسعه فن آوری اطلاعات در نظام های آموزش عالی جهان: با تأکید بر ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه فن آوری اطلاعات تأثیر جدی بر مؤسسات آموزش عالی در قرن بیست و یکم گذاشته است. روند توسعه این فن آوری در مؤسسات آموزش عالی جهان قابل ملاحظه بوده است. در ایران نیز با درک چنین ضرورتی گام های مثبتی در این زمینه برداشته شده است. با این وجود، آموزش عالی کشور در راستای گسترش هر چه بیشتر این فن آوری با چالش هایی مواجه است. این پژوهش، ضمن بررسی وضعیت توسعه فن آوری اطلاعات در نظام های آموزش عالی جهان، هدف اصلی خود را تشریح این چالش ها در دو بعد فرهنگی-اجتماعی و منابع انسانی قرار داده است. جامعه آماری، اساتید شاغل در دانشگاههای دولتی کشور بود. شش دانشگاه کردستان، شیراز، علامه طباطبائی، تهران، صنعتی شریف و اصفهان به صورت تصادفی عنوان نمونه آماری برگزیده شد. از این میان، 150 نفر به صورت تصادفی طبقه ای نسبی جهت جوابگویی به سؤالات پرسشنامه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده نیز پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی محتوایی پرسشنامه مورد تایید چند تن از اساتید صاحب نظر دانشگاه قرار گرفت و پایایی آن نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، 97/0 به دست آمد. از نرم افزار آماری SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که در بعد فرهنگی- اجتماعی بالا بودن نسبت دانشجو به رایانه های موجود، ضعف روحیه جستجوگری دانشجویان، و ضعف زبان انگلیسی دانشجویان و اساتید از جمله چالش های مهم در این زمینه بود. در بعد منابع انسانی نیز ناتوانی دانشجویان و تا اندازه ای اساتید در چگونگی دسترسی به اطلاعات موجود در پایگاه های اطلاعاتی یک چالش مهم عنوان شد.
نقش و کارکردهای نهادهای آموزشی در انتقال ارزش های اجتماعی - فرهنگی
حوزههای تخصصی:
بررسی محتوای درسی سطح یک حوزه علمیه و ارایه ویژگی های مطلوب آن بر اساس نظریه شرح و بسط (با تاکید بر اصول فقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه، بررسی وضعیت محتوای درسی سطح یک حوزه علمیه و ارایه ویژگیهای مطلوب آن بر اساس نظریه یادگیری شرح و بسط می باشد. پس از مطالعه مبانی نظری و مصاحبه اولیه با تعدادی از استادان حوزوی، ویژگی های مربوط به محتوای درسی حوزه شناسایی گردیده است. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز، از پرسشنامه محقق ساخته که حاوی گویه های مربوط به محتوا در وضع موجود و مطلوب می باشد، استفاده شده است. بر اساس یافته های این تحقیق بارزترین مشخصه های مربوط به وضع موجود محتوای درسی سطح یک عبارتند از: تقسیم محتوای رشته های علمی حوزوی در قالب مقاطع تحصیلی، عدم انسجام منطقی، عدم تناسب با شرایط اجتماعی و زمان، عدم تناسب حجم محتوا با زمان های پیش بینی شده اجرایی، فقدان نظریه های جدید علوم حوزوی. نتیجه پژوهش نشان داد که محتوای درسی سطح یک در وضع مطلوب حاوی ویژگی های زیر می باشد: 1- محتوای درسی این سطح، شامل کلی ترین، جامع ترین مفاهیم، مسایل و مضامین بوده و امکان و انگیزه مشارکت طلاب در پیش بینی و تعیین بخشهای بعدی را فراهم نماید. 2- از طریق محتوای دروس، امکان آشنایی طلاب با رشته های علوم حوزوی و سایر رشته های مورد نیاز، فراهم گردد.
میزان اثر بخشی بازی رایانه ای جمع اعداد در یادگیری و یادداری در درس ریاضی اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوش بررسی میزان اثربخشی بازی رایانه ای جمع اعداد در یادگیری و یادداری درس ریاضی اول ابتدایی بود. برای رسیدن به این هدف از روش شبه آزمایشی و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه این پژوهش تمامی دانش آموزان اول ابتدایی پسر شهرستان ورزقان و نمونه آن 30 نفر از این جامعه بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در دو گروه گواه و آزمایشی قرار گرفتند. برای هر دو گروه پیش آزمون، پس آزمون و آزمون یادداری اجرا شد. آموزش برای گروه گواه از طریق روش مرسوم و برای گروه آزمایشی از طریق بازی رایانه ای جمع اعداد ارائه شد. برای تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی، شاخص هایی نظیر میانگین و انحراف استاندارد نمرات، مورد استفاده قرار گرفت. و در بخش آمار استتنباطی و برای بررسی فرضیه پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان دادند که تفاوت میان نمرات یادگیری و یادداری گروه کنترل و آزمایشی در سطح آلفای 0.05 معنی دار می باشد.
تاثیر مداخلات به هنگام روان شناختی و آموزشی خانواده محور، بر سلامت روانی مادران دارای فرزند با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق ، بررسی علل عدم پیشرفت متناسب با استعدادهای دانش جویان درخشان در زبان انگلیسی و ارتباط این عدم پیشرفت با ویژگی های شخصیتی ایشان بوده . بدین منظور یک گروه نمونه از بین دانش جویان درخشان دانشگاه اصفهان و گروهی دیگر از بین دانشجویان عادی همین دانشگاه به طور تصادفی انتخاب گردید . مقایسه نمرات زبان انگلیسی دانشجویان دو گروه در کنکور ورودی دانشگاه نشان داد که دانشجویان درخشان در زبان انگلیسی بهتر از دانشجویان عادی بودند . سپس برای بررسی میزان پیشرفت دو گروه در زبان انگلیسی نمرات پایان ترم اول تحصیلی ایشان که درس زبان انگلیسی عمومی دریافت نموده بودند مورد استفاده قرار گرفت . مقایسه نمرات دو گروه نشان داد که اگرچه بازهم دانشجویان درخشان از نظر دانش زبانی بهتر از دانشجویان عادی بودند اما پیشرفت گروه درخشان کمتر از گروه عادی بود است . برای یافتن علت این مسئله آزمونهای سنجش خلاقیت ، شخصیت ، هوش و پرسشنامه فردی اجرا گردید . تجربه و تحلیل های نشان داد که پیشرفت در زبان انگلیسی فقط با هوش دارای همبستگی مثبت معنی دار است و با دیگر و با ویژگی های شخصیتی همبستگی ندارد .