فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۸٬۰۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر تکنو استرس بر درگیری تحصیلی با نقش میانجی خستگی تکنولوژیکی در یادگیری آنلاین دانشجویان بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که در آن روابط ساختاری میان متغیرهای پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آن ها 389 نفر (205 زن و 184 مرد)، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی، انتخاب شدند و به پرسشنامه های تکنو استرس، درگیری تحصیلی و خستگی تکنولوژیکی پاسخ دادند. برای تحلیل داده های آمار توصیفی و ماتریس همبستگی از نرم افزار SPSS (نسخه 25) و برای آزمون فرضیه و مدل پژوهش از نرم افزار AMOS (نسخه 20) استفاده شد که نشان از برازش مطلوب مدل به دست آمده بود. یافته های پژوهش حاکی از این است که تکنواسترس تاثیر مثبت و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. از طرف دیگر، خستگی تکنولوژیکی تاثیر منفی و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. هم چنین تکنواسترس تاثیر منفی و معنی داری بر خستگی تکنولوژیکی دارد. بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای افزایش سطح درگیری تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی باید به عوامل و ابعاد تکنواسترس و خستگی تکنولوژیکی بر روی فراگیران توجه کرد.
مدل سازی تاثیر شکاف دیجیتال، تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی بر سواد هوش مصنوعی در بین دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با دانش و مهارت های مختلف در مورد هوش مصنوعی به منظور استفاده صحیح از آن و نیز درک مسائل اخلاقی مترتب بر آن را سواد هوش مصنوعی می نامند که با توجه به گسترش استفاده از هوش مصنوعی، جایگاه ویژه ای یافته است. اما به رغم این اهمیت، اطلاعات اندکی در رابطه با عوامل موثر بر سواد هوش مصنوعی در دسترس است. بدین جهت پژوهش حاضر در پی ارائه مدلی برای درک عوامل موثر بر سواد هوش مصنوعی بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد و روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 946 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود که با استفاده از روش سرشماری و به وسیله مقیاس های مختلف، داده هایی از آنان جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای PLS4 و SPSS27 صورت گرفت. بر اساس یافته ها، تفکر محاسباتی، عاملی موثر بر سواد هوش مصنوعی محسوب می شود و دسترسی به فناوری های اطلاعات و ارتباطات، باعث استفاده بیشتر و بهتر از هوش مصنوعی توسط افراد می شود. علاوه براین، یافته ها حاکی از آن است که وجود انگیزه و مهارت های بیشتر برای استفاده از فناوری های هوش مصنوعی، می تواند تجربه خوشایندتری برای آن ها در پی داشته باشد .همچنین باتوجه به یافته های اثر غیرمستقیم، بین شکاف دیجیتال با سواد هوش مصنوعی از طریق نقش واسطه متغیرهای تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی رابطه وجود دارد و در نتیجه نقش واسطه متغیرهای تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی بین شکاف دیجیتال و سواد هوش مصنوعی، اثر کل به صورت افزایشی است.
اثر توان بخشی شناختی توجه و حافظه از راه دور بر حافظه فعال و توجه انتخابی کودکان دارای نقص توجه همراه با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر توانبخشی شناختی توجه و حافظه از راه دور بر حافظه فعال و توجه انتخابی کودکان دارای نقص توجه همراه با اختلال یادگیری انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان 8 تا 12 سال مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 15کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری و 15 کودک بدون اختلال یادگیری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش توان بخشی شناختی حافظه و توجه (نجاتی، 2021) را در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت کردند. در این پژوهش از آزمون استروپ (ST) و آزمون حافظه کاری کرچنر (N-Back) استفاده شد. داده ها به شیوه تحلیل واریانس چند متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی حافظه و توجه از راه دور بر حافظه فعال در کودکان دارای نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری ویژه تأثیر داشت (001/0P<). اما این آموزش بر توجه انتخابی کودکان دارای نقص توجه/ بیش فعالی با اختلال یادگیری ویژه تأثیر نداشت (09/0P<). نتیجه گیری: از این رو با توجه به تأثیر توان بخشی شناختی بر حافظه فعال کودکان مورد مطالعه پیشنهاد می شود از این آموزش برای بهبود توجه، تمرکز و کاهش مشکلات رفتاری این کودکان بهره برده شود.
اثربخشی آموزش صلح بر خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجومعلمان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
35 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزشی صلح بر خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجو معلمان دختر بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی 1403- 1404 بود. بدین منظور 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک (2004) و خودکنترلی کندال - ویلکاکسون (1979) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش صلح طی 10 جلسه 60 دقیقه ای و در مدت 5 هفته متوالی به دانشجومعلمان گروه آزمایش ارائه شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش صلح در دانشجومعلمان دختر بر خودکنترلی (327/4=F و 044/0=P) و مهارت های ارتباطی (947/8=F و 005/0=P) در مراحل پس آزمون و پیگیری اثربخش بود. در نهایت بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش صلح در مهارت های ارتباطی و خودکنترلی اثربخش بوده و لذا آگاهی دانشجومعلمان، اساتید و سایر متخصصان از این متغیرها ضروری است. و از این رو استفاده از این مداخله آموزشی می تواند در ارتقای خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجومعلمان مؤثر واقع شود.
تأثیر یادگیری مشارکتی از طریق یک شبکه اجتماعی برای تقویت مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، محققین تلاش کرده اند تا با انتخاب یک رسانه اجتماعی همخوان (ادمودو) که به تمامی معلمان و دانش آموزان در سراسر جهان خدمات آموزشی ایمن و رایگان ارائه می دهد، تأثیر یادگیری مشارکتی از طریق یک شبکه اجتماعی برای تقویت مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی را بررسی کنند. . بنابراین، یادگیری پروژه محور از طریق شبکه های اجتماعی، زمینه نظری این مطالعه بوده است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پایه دهم دوره متوسطه دوم مدراس پسرانه و دخترانه آیت اله آملی شهرستان آمل در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که بر اساس نرم افزار محاسبه حجم نمونه جی پاور، تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت گمارش تصادفی (قرعه کشی) انتخاب شدند و با راهنمایی معلم-محقق در شش گروه کوچک در سایت ادمودو ثبت نام کردند. بعد از دریافت راهنمایی و فایل های آموزشی اولیه ، ابتدا با اصول داستان نویسی به زبان انگلیسی آشنا شدند. سپس در دو مرحله مختلف از آنها خواسته شد که ابتدا یک داستان کوتاه با همکاری همسالان خود از طریق سایت ادمودو بنویسند و پس از پایان فعالیت گروهی، هر دانش آموز موظف شد به تنهایی یک داستان را بنویسد. آزمون های نوشتاری بر اساس مدل (Alderson & Tankó, 2010) که نوشته ها را بر اساس مقیاس 1 تا 6 رتبه بندی میکند توسط دو ارزیاب (محققین) نمره گذاری شد. همبستگی پیرسون برای بررسی پایایی نمرات بین ارزیاب-ها اجرا شد و نتایج (Pearson r = 0.81 p <.05,) برای آزمون انفرادی و(Pearson r = 0.88 p <.05,) برای آزمون گروهی، توافق معنی داری را بین دو ارزیاب در هر دو آزمون نشان داد. مقایسه نمرات داستانهای فردی نشان داد که پس از تکمیل کار گروهی آنلاین از طریق سایت، دانش آموزان پیشرفت قابل توجهی در مهارت های نوشتاری خود نشان دادند و این اصل اثربخشی فعالیت های مشارکتی آنلاین از طریق رسانه های اجتماعی بر یادگیری دانش آموزان را تأکید می کند. علاوه بر این، از شرکت کنندگان خواسته شد که به یک پرسشنامه باز در دو مرحله قبل و بعد از پروژه آنلاین پاسخ دهند. روایی سازه پرسشنامه از طریق بررسی متخصصین و تحلیل عاملی اکتشافی تضمین شد. همچنین از تحلیل آلفای کرونباخ به عنوان معیار همسانی درونی مقیاس استفاده شد و شاخص پایایی برآورد شده پرسشنامه به دست آم
تاثیر انجام خطاهای عمدی یادگیری بر حافظه کاری و عملکردی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
111 - 122
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر انجام خطاهای عمدی یادگیری بر حافظه کاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم بود. روش پژوهش: . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان چگنی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. از جامعه آماری مذکور تعداد 30 نفر که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش مقیاس حافظه کاری دانیمن و کارپنتر (1980) و آزمون مداد کاغذی محقق ساخته جهت سنجش عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) بود. داده ها در قالب نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه برای متغیر عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0P<، 317/69F=) اما برای متغیر حافظه کاری تفاوت معناداری وجود نداشت (647/0P=، 214/0F=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که انجام خطاهای عمدی یادگیری موجب افزایش عملکرد تحصیلی می شود ولی تأثیری بر حافظه کاری ندارد.
نقش پیش بینی کننده ذهن آگاهی و کارکرد خانواده در شکست تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مشکلات تحصیلی و عدم موفقیت در تحصیل با پیامدهای متعددی همراه است و می تواند دانش آموزان را در زمینه فرایندهای آموزشی و شغلی با دشواری مواجه سازد. لذا این پژوهش با هدف پیش بینی شکست تحصیلی براساس ذهن آگاهی و کارکرد خانواده در دانش آموزان انجام شد. روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال 1402 بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه پلنت (n=50+8m) تعداد 200 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شکست تحصیلی (کانروی و همکاران، 2002)، ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) و کارکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، 1982) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نرم افزار spss انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین ذهن آگاهی و هر یک از مؤلفه های آن شامل مشاهده گری، توصیف بدون برچسب، عملکرد همراه با آگاهی، پذیرش بدون قضاوت و عدم واکنش با شکست تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (05/0P<). همچنین این رابطه بین کارکرد خانواده و هر یک از مؤلفه های آن شامل حل مسأله، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی با شکست تحصیلی در دانش آموزان منفی و معنادار بود (05/0P<).نتیجه گیری: با توجه به پیامدهای منفی و گسترده شکست تحصیلی و نقش مهم فرایندهای روانشناختی و نهاد خانواده در ابعاد مختلف زندگی دانش آموزان به ویژه زندگی تحصیلی آنان، لازم است مسئولان بهداشت روان و روانشناسان تربیتی به این مسئله توجه ویژه ای داشته باشند.
دراسة نوستلوجية في شعر "آن روزها" لفروغ فرخزاد و"نهاية السلم " لنازک الملائكة
حوزههای تخصصی:
النستولجیه هی احدی المواضیع التی یناقشها نقد علم النفس، وهو یکتب باللغه الفارسیه على أنه حنین أو شوق. إن الشوق إلى الماضی الجمیل ومقارنه الحاضر بالماضی یسمى بالنستولجیه. ومن مکوناتها حزن التشرد والبعد عن الوطن، وذکرى الموت، وشوق الطفوله والشباب، وفراق الحبیب، وذکرى حقبه من التاریخ المجید، والآثار والتطلع إلى مدینه فاضله. وقد عرضت فروغ فرخزاد، الشاعره الفارسیه المعاصره، وناز ک الملائکه، شاعره الأدب العربی المعاصر، أشکال وأبعاد الألم والشوق والحنین فی شعرهما. یتناول هذا المقال مقاربه الحنین إلى الماضی والحب وذکریات الطفوله والشباب والرغبه فی المدینه المثالیه، معتمداً على قصیده "آن روزها(تلک الأیام)" لفروغ فرخزادو"نهایه السلم" لناز ک الملائکه، ویحاول شرح تجلیات کل منهما من وجهه نظر مقارنه، ورغم أن الکتاب قد حللوا هذین الشاعرین وهذین العملین الأدبیین من جوانب مختلفه، إلا أن جوانبه الحنینیه حظیت باهتمام أقل والمقالات الماضیه قد تناولت ابعاد شتی من النستولجیات فی کل اشعار هاتین الشاعرتین لکن هذه المقاله تناولت مقارنه النستولجیهفی هذین الشعرین المتمیزین بشکل خاص
مقایسه اثربخشی روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش بر اشتیاق تحصیلی و سازگاری اجتماعی در درس مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
1 - 12
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روش های تدریس نقش مهمی در موفقیت تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش بر اشتیاق تحصیلی و سازگاری اجتماعی در درس مطالعات اجتماعی بود.روش پژوهش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش هشت هفته با روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش و گروه کنترل با روش تدریس متداول آموزش دیدند. داده ها با مقیاس اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) گردآوری و با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش میانگین نمره اشتیاق تحصیلی و کاهش میانگین نمره سازگاری اجتماعی دانش آموزان شدند (001/0P<)، اما بین گروه های آزمایش روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش در بهبود اشتیاق تحصیلی و سازگاری اجتماعی آنان هیچ تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: با توجه به نتایج، برای بهبود اشتیاق تحصیلی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان می توان از روش های تدریس یادگیری مشارکتی و ایفای نقش بهره برد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر کاهش سبک اسناد منفی و اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش بررسی طرح واره درمانی بر کاهش سبک اسناد منفی و اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص در شهر دزفول بود که از میان آنان 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و در 2 گروه 15 نفری آزمایشی و گواه قرار داده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک اسناد کودکان )تامپسون و همکاران، 1998 ( و اجتناب شناختی )سکستون و دا گلاس، 2008 ( بود. ابتدا پیش آزمون در 2 گروه اجرا شد، سپس گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش طرح واره درمانی قرار گرفت. این جلسات به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. در پایان، هر 2 گروه مورد سنجش پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که برنامه طرح واره درمانی موجب کاهش سبک اسناد منفی و اجتناب شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص شده است ) 001 / .)P>0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که آموزش طرح واره درمانی یک درمان مؤثر برای کاهش سبک اسناد منفی و اجتناب شناختی و به طور کلی بهبود سلامت روان افراد است.
تاثیر تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بر تفکر خلاق با نقش میانجی هوش هیجانی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بر تفکر خلاق با نقش میانجی هوش هیجانی در دوره ابتدایی بود.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی آموزش و پرورش شهرستان نوشهر می باشد که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تدریس بوده و تعداد آن ها 345 نفر می باشد که درنهایت، براساس جدول مورگان نمونه ای برابر 181 نفر جهت انجام تحقیق، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب می شوند. روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جمع آوری اطلاعات به کمک سه پرسشنامه؛ تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی از خضرلو (1393)، پرسشنامه تفکر خلاق ولش (2002) و پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1996)، انجام پذیرفته می باشد که روایی و پایایی هر سه پرسشنامه توسط تحقیقات دیگر تایید شده است.نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که اثر مستقیم تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی و تفکر خلاق با برابر با 246/0 است؛ همچنین اثر غیر مستقیم تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی و تفکر خلاق با تأثیر متغیر میانجی هوش هیجانی برابر با 467/0 می باشد؛ بعلاوه طبق آزمون سوبل، تأثیر متغیر میانجی هوش هیجانی برروی متغیر تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی و تفکر خلاق برابر با 21/7 بوده و چون بزرگتر از 96/1 به دست آمده مورد تأیید می باشد. نتایج نشان داد که تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بر تفکر خلاق با نقش میانجی هوش هیجانی اثربخش است. معلمانی که از تدریس مبتنی بر محتوای الکترونیکی بهره می برند به وضوح شاهد خواهند بود که محیط الکترونیکی، فضایی را فراهم می آورد که دانش آموز با ذهنی باز بتواند سوال کند، خلاقانه فکر کند و برای شنیدن دیدگاه ها و چشم انداز های جدید انگیزه داشته باشد که موارد ذکرشده در حقیقت بخش محوری هوش هیجانی است که اساس تفکر خلاق را نیز شکل می دهد.
نقش کارکردهای توسعه منابع انسانی دانشگاه در خودکارآمدی دانشجویان: شواهد تجربی از دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
97 - 115
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: خودکارآمدی دانشجویان نقش تعیین کننده ای در موفقیت تحصیلی و شغلی آن ها دارد. عدم توجه به این عامل مهم در دانشگاه ها و بویژه دانشگاه فرهنگیان که مأموریت اصلی آن، تربیت معلم است، می تواند نظام تعلیم و تربیت را دچار چالش کند. بنابراین ضروری است عوامل مؤثر بر خودکارآمدی دانشجویان در ابعاد مختلف ازجمله علمی، عاطفی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای توسعه منابع انسانی دانشگاه در خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید چمران تهران انجام شد. روش ها : روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان پسر پردیس شهید چمران دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ و به تعداد ۱۲۴۳ نفر در رشته های آموزش ابتدایی، مشاوره و تربیت بدنی در مقطع کارشناسی بود. داده ها از نمونه ای به تعداد ۲۸۴ نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهید چمران تهران به شکل تصادفی ساده جمع آوری شد و مدل سازی معادلات ساختاری SEM به منظور بررسی نقش کارکردهای توسعه منابع انسانی در خودکارآمدی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل به دست آمده، از برازش مناسبی برخوردار است و کارکردهای توسعه منابع انسانی، نقش مهمی در خودکارآمدی دانشجویان دارد. به عبارت دیگر، بین کارکردهای توسعه منابع انسانی و خودکارآمدی دانشجویان، یک رابطه خطی و مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با درک و اجرای مؤثر کارکردهای توسعه منابع انسانی، دانشگاه فرهنگیان می تواند به طور قابل توجهی بر خودکارآمدی دانشجویان خود تأثیر بگذارد و عملکرد آن ها را در ابعاد علمی، عاطفی و اجتماعی بهبود بخشد. این تحقیق می تواند به سیاست گذاران و مربیان، برای بهبود کیفیت آموزش، ایجاد فضایی که در آن دانشجویان احساس توانایی برای دست یابی به اهداف خود کنند، کمک نماید. در مطالعات آینده باید اثرات بلندمدت کارکردهای عملکرد توسعه منابع انسانی بر خودکارآمدی دانشجویان و کمک به آن ها جهت موفقیت شغلی پس از فارغ التحصیلی بررسی شود.
رابطه بازنمایی تصویری با توانایی حل مسئله ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی: بررسی نقش تعدیلی توانمندی روانی حرکتی، درک مطلب شنیداری، وابستگی به زمینه و توانایی فضایی-دیداری
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلی متغیرهای فردی از جمله توانمندی روانی حرکتی، درک مطلب شنیداری، وابستگی به زمینه و توانایی فضایی-دیداری در ارتباط با بازنمایی های تصویری و توانایی حل مسئله ریاضی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای-همبستگی است. نمونه پژوهش با استفاده از نرم افزار G-POWER برابر با 500 نفر از کلیه دانش آموزان پایه ششم مدارس شهرستان های بویراحمد و دنا، به صورت تصادفی خوشه ای 24 مدرسه ابتدایی پسرانه و دخترانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون مقیاس شایستگی ریاضی کودکان اوترخت، آزمون نقشینه فلانگان، آزمون شکل های نهفته، آزمون ترکیب قطعات فلانگان و آزمون درک مطلب خواندن کورپلاتی است؛ ضریب پایایی همه آزمون ها بیشتر از 7/0 بود. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها و نتایج نشان داد که توانمندی روانی حرکتی، درک مطلب شنیداری، استقلال از زمینه و توانایی فضایی- دیداری در رابطه با بازنمایی تصویری و توانایی حل مسئله ریاضی، نقش تعدیلی دارد. همچنین مقایسه رابطه نتایج آزمون اوترخت با حل مسئله در دانش آموزان دختر و پسر، در سطح بالای متغیرهای تعدیلی در رابطه با مؤلفه های حل مسئله و بازنمایی تصویری نشان می دهد که توانمندی روانی حرکتی در مؤلفه های مقایسه، طبقه بندی، تناظر یک به یک، ردیف بندی، شمارش مرتب و شمارش اختیاری؛ درک مطلب شنیداری در مؤلفه های طبقه بندی، ردیف بندی، شمارش مرتب و شمارش اختیاری؛ استقلال از زمینه در مؤلفه های ردیف بندی و شمارش برایندی و توانایی فضایی-دیداری در طبقه بندی، ردیف بندی، شمارش مرتب و شمارش اختیاری در پسران نسبت به دختران بیشتر است.
شناسایی مولفه های الگوی شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
203 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی مولفه های الگوی شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور با معادلات ساختاری انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر اهداف کاربردی و از نظر ماهیت پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه ی مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور (رده های ارشد، میانی، پایه و عملیاتی) به تعداد 382 نفر که 103 نفر از آنان زن و 279 نفر از آنان مرد می باشند را تشکیل داد. اعتبار ابزار سنجش از طریق آلفای کرونباخ و روایی ابزار سنجش براساس تکنیک بررسی روایی سازه توسط تحلیل عاملی تاییدی به دست آمد. از تحلیل عاملی تاییدی برای اطمینان از برازش داده های حاصل از پژوهش و متغیرها به همراه مولفه های مربوط به آن استفاده شده است. در نهایت برای آزمون فرضیات، از مدل معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان می دهد که ابعاد اصلی شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور شامل 6 بعد شرایط علّی (شامل 32 کد باز، 8 کد محوری و 2 کد انتخابی)، شرایط زمینه ای (شامل 9 کد باز، 4 کد محوری و 3 کد انتخابی)، شرایط مداخله گر (37 کد باز، 11 کد محوری و 4 کد انتخابی)، راهبردها (11 کد باز، 4 کد محوری و 3 کد انتخابی)، پیامدها (کد 15 باز، 4 کد محوری و 2 کد انتخابی) و مقوله محوری (شامل 70 کد باز، 24 کد محوری و 8 کد انتخابی) است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند زمینه انتصاب مدیران سازمان برنامه و بودجه کشور و همچنین آموزش آن ها را با توجه به مدل شایستگی فراهم کند.
مقایسه پرخاشگری و قانون گریزی در نوجوانان دارای صفات خودشیفته و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سطوح پرخاشگری و قانون گریزی در دو گروه از نوجوانان دارای صفات خودشیفته و عادی بود . این پژوهش علی مقایسه ای بود و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان شاغل به تحصیل در مقطع دبیرستان شهر ارومیه بود که از بین آنها 40 دانش آموز دارای سطوح بالای خودشیفتگی و 40 دانش آموز دارای سطوح پایین خودشیفتگی از طریق نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان آخنباخ (1991) که پایایی مقیاس های آن از طریق باز آزمایی بین 47/0 تا 81/0 گزارش شده است و پرسشنامه ی شخصیت خودشیفته آمس، روز و اندرسون (2006) که پایایی این پرسشنامه نیز از طریق بازآزمایی 85/0 گزارش شده است، توسط دو گروه شرکت کننده در پژوهش تکمیل گردید و در گام بعدی داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد نوجوانان دارای صفات خودشیفتگی بالا در مولفه های پرخاشگری و قانون گریزی نمرات بالاتری نسبت به نوجوانان عادی گرفته-اند(0002/0>p). مسئولان آموزش و پرورش نوجوانان دارای اختلال خودشیفتگی را شناسایی و کار آزمایی های بالینی را برای آن ها برگزار و برنامه های مداخله سلامت روان را برای آن ها اجرا نمایند.
طراحی و روایی یابی الگوی ارزشیابی شایستگی محور جهت سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر باهدف طراحی و روایی یابی الگوی ارزشیابی مبتنی بر شایستگی در سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه انجام گرفته است.
روش پژوهش: میدان پژوهش شامل «کلیه اسناد و منابع مربوط به ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مبتنی بر شایستگی» و «مدیران، معاونان و دبیران دبیرستان های دولتی استان آذربایجان غربی» بود. پژوهش حاضر به شیوه ی مروری (اسنادی) انجام گردید. پس از تنظیم سؤالات پژوهش، به منظور شناسایی ابعاد و مؤلفه ها، اصطلاحات جستجو مشخص و پایگاه های مناسب برای دریافت منابع مربوط مشخص شدند همچنین با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی 45 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود.
یافته ها: بامطالعه منابع موجود، اسناد بالادستی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، ابعاد و مؤلفه های ارزشیابی مبتنی بر شایستگی شامل ابعاد «مبانی تعیین شایستگی ها»، «شایستگی های کلیدی»، «اصول و ویژگی ها»، «ابزار و روش ها»، «اهداف و استانداردها»، «ارزیاب»، «زمان ارزشیابی» و «بازخورد» شناسایی شد.
نتیجه گیری: درنهایت الگوی ارزشیابی شایستگی محور شامل دو بخش اصلی «کجا باید باشیم؟» و «کجا هستیم؟» ترسیم شد، بخش اول شامل مبانی تعیین شایستگی ها است شامل سه مؤلفه؛ شایستگی های کلیدی شامل (مهارت های شناختی و غیر شناختی)؛ تعیین اهداف و استانداردها؛ با توجه به اصول و ویژگی های ارزشیابی شایستگی محوراست؛ بخش دوم الگو تعیین اینکه کجا هستیم با استفاده از ابعاد: ابزار و روش های ارزشیابی (با تأکید بر ابزارها و روش های چندگانه)؛ در بعد ارزیاب (تنوع ارزیاب) در بعد زمان (متغیر بودن زمان ارزشیابی) و بازخورد (تکوینی، توصیفی و تراکمی) است. از این الگو می توان برای تدوین محتوی و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره اول متوسطه استفاده کرد.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این تحقیق باهدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شد. دادهها از طریق اسناد بالادستی و متون علمی در بازه زمانی 2023-2000 گردآوری گردید. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری استقرایی و در بخش کمی، تحلیل عاملی تأییدی شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و آزمون استنباطی کندال (W) بود. پس از دستیابی به الگوی پیشنهادی از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 16 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند جهت اعتبار سنجی الگو نظرخواهی شد. یافته ها: از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، 70 کد محوری مربوط به ویژگیهای عناصر هدف، محتوا، تدریس، فعالیتهای یادگیری، گروه بندی، منابع، زمان، مکان و ارزشیابی بود. در مرحله کمی پس از تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه محقق ساخته توسط نرم افزار PLS انجام شد و الگوی بدست آمده، با ۷۰ متغیر، پس از تحلیل عاملی تأییدی و برازش مناسب و همچنین بررسی توافق صاحب نظران، اعتبار سنجی و ارائه شد. نتیجه گیری: در نتیجه پیاده سازی طرح برنامه درسی مورد نظر با تاکید بر نقش مهارت های زندگی دانش آموزان اول متوسطه بدست آمده در مدارس اول متوسطه، می تواند در راستای اهداف آموزشی بسیار موثر واقع شود.
مفهوم پردازی «اسارت در دام دانش» در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: باورهای معلم نسبت به دانش، مهارت و نگرش خود، یکی از پدیده های موردتوجه تربیت پژوهان است که اگر درست شکل نگیرد، منجر به پدیده هایی مانند «اسارت در دام دانش» می شود. شکل گیری و تشدید «اسارت در دام دانش» در بین معلمان، بویژه معلمان دوره ابتدایی، می تواند اثرات جبران ناپذیری بر کیفیت یادگیری دانش آموزان و یاددهی معلمان در مدارس داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف توصیف ماهیت پدیده «اسارت در دام دانش» در فرایند یاددهی و یادگیری، علل شکل گیری و پیامدهای آن انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، از نوع پدیدارشناسی بود. به منظور دست یابی به اطلاعات، از روش نمونه گیری شبکه ای، تا رسیدن به حد اشباع نظری، استفاده شد. به همین منظور، 18 نفر از مدیران، معلمان و خبرگان مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی و تحلیل محتوای متون مصاحبه ها انجام شد. یافته ها: پس از فرایند کدگذاری، مضامین مرتبط به ویژگی ها (رفتاری، کلامی/گفتاری، ذهنی و آموزشی)، عوامل و شرایط (فردی، محیطی، اقتصادی، برنامه ریزی و سیاستگذاری ها) و پیامدها (دانش آموز، معلم و سازمانی) «اسارت در دام دانش» استخراج شد. نتیجه گیری: شرایط، عوامل و زمینه های شکل گیری، به طور مستقیم و غیرمستقیم بر جهت دهی چنین رفتارهایی، اثرگذار است. شناسایی این عوامل و برنامه ریزی جهت پیش گیری و اصلاح چنین شناخت و برداشتی، از ضروریات نظام آموزش و پرورش است. شناخت این سازه مهم، در نوع تربیت معلمان و نیز نگهداشت و ارتقای ایشان امری ضروری است.
طراحی یک برنامه آموزشی مبتنی بر بازی های گروهی و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
247 - 276
حوزههای تخصصی:
یکی از نقایص اساسی کودکان با کم توانی ذهنی که در اغلب کارکردهای آن ها اختلال عمده ای ایجاد می کند، نظریه ذهن ضعیف است. این پژوهش به منظور طراحی یک برنامه آموزشی مبتنی بر بازی های گروهی و تعیین اثربخشی آن بر نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف شهر تهران در مقطع ابتدایی دوم بود که در سال تحصیلی 1402- 1401 در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 28 دانش آموز پسر بود که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 14 نفره آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزارهای پژوهش آزمون نظریه ذهن استیرنمن (1999) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) بود. برنامه مداخله ای طی 24 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا و دو ماه بعد، پیگیری انجام شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی پژوهش حاضر از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. همچنین، این برنامه تأثیر معناداری بر بهبود نظریه ذهن و عزت نفس داشت (001/0p< ) و این تأثیر با گذشت دو ماه همچنان پایدار بود. والدین، معلمان، روان شناسان و مراکز توان بخشی می توانند از بازی های موجود در برنامه آموزشی این پژوهش جهت بهبود نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با ناتوانی هوشی خفیف بهره بگیرند.
تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تأثیر توان بخشی شناختی رایانه ای بر مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. از میان دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی با نقص ویژه یادگیری ریاضی شهر اهواز به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر انتخاب و پس از همتاسازی با جایگزینی تصادفی در گروه های آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه ای 50 تا 60 دقیقه ای برنامه آموزش نرم افزار توان بخشی شناختی کاپیتان لاگ (نسخه 2018) را به شیوه انفرادی دریافت کردند در حالی که به گروه گواه این برنامه آموزشی ارائه نشد. به منظور سنجش مهارت ها کلامی دانش آموزان از آزمون رشد زبان (TOLD) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده از راه آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نسخه بیست و چهارم نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: توان بخشی شناختی رایانه ای باعث شد که توانایی آزمودنی های گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با گروه گواه، در اکثریت مهارت های کلامی از جمله واژگان تصویری، واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری، تقلید جمله، تکمیل دستوری، تمایزگذاری کلمه و تحلیل واجی افزایش پیدا کرد (05/0>p)، ولی بین توانایی تولید کلمه گروه های آزمایش و گواه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که برنامه توان بخشی شناختی رایانه ای بر رشد مهارت های کلامی دانش آموزان با نقص ویژه یادگیری ریاضی مؤثر است و می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب استفاده شود.