فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۸٬۱۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دو مرحله اصلی انقلاب کوانتومی، یعنی انقلاب های کوانتومی اول و دوم، و اهمیت آموزش مفاهیم آن ها به دانش آموزان می پردازد. انقلاب کوانتومی اول که در اوایل قرن بیستم شکل گرفت، با کشف اصول بنیادی مکانیک کوانتومی، پایه گذار بسیاری از فناوری های مدرن مانند ترانزیستور و لیزر شد. این انقلاب مفاهیمی مانند دوگانگی موج-ذره، برهم نهی و اصل عدم قطعیت را معرفی کرد که فهم ما از طبیعت و جهان را تغییر داد. در مقابل، انقلاب کوانتومی دوم که در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم آغاز شد، بر کاربردهای عملی این مفاهیم تمرکز دارد. این مرحله با استفاده از مفاهیمی همچون درهم تنیدگی، فناوری های نوینی مانند محاسبات کوانتومی، رمزنگاری کوانتومی و حسگرهای فوق دقیق را توسعه داده است.این مقاله بر ضرورت آموزش ساده و مؤثر مفاهیم کوانتومی برای دانش آموزان تأکید دارد تا نسل جدید بتواند از فرصت های علمی و فناوری ایجادشده توسط این انقلاب ها بهره مند شود. روش هایی مانند استفاده از شبیه سازی ها، بازی های آموزشی، و فعالیت های عملی پیشنهاد شده اند تا مفاهیم پیچیده کوانتومی را به شیوه ای جذاب و قابل فهم منتقل کنند. آموزش این مفاهیم، نسل آینده را برای رویارویی با چالش های علمی و صنعتی آماده می سازد.
تاثیر رویکردهای آموزشی بر پیچیدگی شناختی و مهارت های حل مساله اجتماعی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر رویکردهای آموزشی بر پیچیدگی شناختی و مهارت های حل مسئله اجتماعی دانش آموزان مقطع متوسطه ناحیه 2 شیراز، بود. این تحقیق بر حسب هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه ناحیه 2 شیراز و با توجه به نمونه گیری به شیوه هدفمند، 40 نفر (گروه پیش آزمون و پس آزمون) مورد آزمون قرار گرفت. در این پژوهش، جهت سنجش متغیرهای مستقل، اقدام به برگزاری جلسات آموزشی با رویکرد ترکیبی و سنتی در 10 جلسه دو ساعته برای دانش آموزان شد. برای سنجش پیچیدگی شناختی از پرسشنامه استاندارد مبارکی و همکاران (1395) و برای سنجش مهارت حل مسئله اجتماعی از فرم کوتاه پرسشنامه تجدیدنظر شده حل مسئله اجتماعی (SPSI-R)، (دزوریلا و همکاران، ۲۰14)، استفاده و میزان آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 892/0 و 961/0 بدست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تی مستقل و تحلیل کواریانس یک راهه)، مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل تحلیل کواریانس نشان داده که رویکرد ترکیبی آموزشی بر پیچیدگی شناختی و مهارت های حل مسئله تاثیر معناداری داشته است. همچنین؛ نتایج آزمون t مستقل نشان داده است که رویکرد سنتی آموزشی بر پیچیدگی شناختی و مهارت های حل مسئله، تاثیر معناداری نداشته است.
طراحی برنامه آموزش توجه مستقیم و بررسی اثربخشی آن بر ابعاد توجه دانش آموزان با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۲)
۱۱۶-۱۰۶
حوزههای تخصصی:
اهداف: دانش آموزان با اختلال ریاضی با وجود توانایی در بسیاری از زمینه ها، دچار مشکلاتی در زمینه توجه هستند. مشکلات توجه در زمینه های مختلف، آثار جبران ناپذیری بر عملکرد دانش آموزان با اختلال ریاضی می گذارد و مانع پیشرفت تحصیلی آنها می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش توجه مستقیم بر ابعاد توجه دانش آموزان با اختلال ریاضی انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون-پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402-1401 بود. تعداد 30 دانش آموز با اختلال ریاضی به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش در 12 جلسه 45 دقیقه ای، برنامه آموزش توجه مستقیم را دریافت کرد. ابزارهای پژوهش آزمون استروپ، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون عملکرد پیوسته بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد برنامه آموزش توجه مستقیم بر توجه پایدار، انتخابی و انتقالی دانش آموزان با اختلال ریاضی اثربخش است (001/0=P) و تأثیر این شیوه مداخله بعد از پیگیری دو ماهه، پایدار است. نتیجه گیری: از لحاظ کاربردی با توجه به اثربخش بودن تمرین های برنامه آموزش توجه مستقیم بر کاهش مشکلات توجه دانش آموزان با اختلال ریاضی، این برنامه به عنوان یکی از راهبردهای اساسی مداخله های شناختی به معلمان و متخصصان اختلال یادگیری توصیه می شود.
مرور سیستماتیک پژوهش های رباتیک در حوزه آموزش: درس هایی از گذشته و مسیرهای آینده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت توسعه دانش، شناسایی خوشه های موضوعی اصلی، تحولات مفهومی و بازیگران کلیدی در حوزه رباتیک آموزشی می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی پژوهشی کمی است و به روش مرور سیستماتیک انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 248پژوهش پس از انجام غربالگری بین سال های 2010 تا کنون می باشد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزارVOSviewer استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش در حوزه های اصلی مورد مطالعه در ربات های آموزشی از سال 2010 تا کنون محور های مطالعاتی ربات های آموزشی، فناوری آموزشی و توسعه تفکر محاسباتی، مطالعاتی که به تاثیرات ربات های آموزشی بر روی دانش اموزان و همچنین دانش اموزان استثنائی ، محیط تعاملی، کارایی و بهره وری، دستاوردهای دانشی و برنامه تحصیلی متمرکز بوده است. در مورد تحول زمانی، یافته های پژوهش نشان داد، اولویت ها و موضوعات تحقیق در طول زمان تکامل یافته اند و مفاهیم کلیدی مانند یادگیری، خلاقیت و تاثیرات ربات های آموزش در طول زمان تکرار شده اند. در حوزه همکاری های بین سازمانی نیز یافته های پژوهش نشان داد میزان این همکاری ها بسیار پایین بوده و حوزه مطالعاتی مورد نظر از ادبیات پراکنده ای برخوردار می باشد که بیشتر از از ادبیات علمی امریکا و اتحادیه اروپا تاثیر پذیرفته است. در جمع بندی از یافته های پژوهش می توان اشاره داشت این حوزه مطالعاتی در سال های اخیر رشد پر شتابی داشته و بنظر می رسد در سالهای آتی و با گسترش فناوری های نوین در حوزه رباتیک، و گسترش هوش مصنوعی بیش از پیش مورد توجه رشته های علوم تربیتی و سایر رشته ها و اثرگذار در فرآیندهای آموزشی آنها قرار گیرد.
مدل علی سرزندگی تحصیلی براساس تفکرانتقادی با نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
55 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مدل یابی سرزندگی تحصیلی براساس تفکرانتقادی با میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش مدارس استعدادهای درخشان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با تکیه بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان تیزهوش دوره متوسطه اول (پایه هفتم و هشتم) مشغول به تحصیل در مدارس استعدادهای درخشان شهر اصفهان در نیمه دوم سال تحصیلی 1402- 1401 بود. نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در نهایت 340 نفراز دانش آموزان به عنوان نمونه به پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی حسین-چاری و دهقانی زاده (1391)، پرسشنامه تفکرانتقادی Ricketts (2003) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی Morgan-Jinks (1999) پاسخ دادند. یافته ها: دادهها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که تفکر انتقادی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی اثر معناداری و مثبت دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان بیان کرد، به منظور افزایش سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش ضمن توجه به افزایش مهارت تفکرانتقادی برافزایش خودکارآمدی تحصیلی نیز در این گروه تمرکز شود.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
27 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی) انجام شده است. مبانی نظری پژوهش با استفاده از رهیافت جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی و با تأکید بر نظریه های تئوری محرومیت نسبی تدرابرت گر، مانهایم، زیمل، وبر، بروس کوئن و مک لوهان تدوین شده است. این پژوهش مطالعه ای مقطعی و از نوع توصیفی بود. مطالعه حاضر در سال 1398 و در میان 580 نفر از نوجوانان 18-13 سال استان خراسان جنوبی که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 در دو سطح توصیفی و تحلیلی انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی بوده است. نتایج نشان داد که میانگین شاخصهای تفاوت نسلی فرزندان 91/1 درصد، گروه همسالان 86/6 درصد و احساس محرومیت نسبی با 86/4 درصد بیش از سایر متغیرهای مستقل است. به ترتیب متغیرهای کنترل فرزندان(73/2 درصد)، میزان استفاده از رسانه ها(73/1 درصد)، سبک زندگی والدین(72/1 درصد) و مصرف گرایی فرزندان در ردیفهای بعدی قرار دارند. میانگین انتظارات فرزندان از والدین نیز 59/1 درصد است. رابطه میان متغیرهای تفاوت نسلی فرزندان با والدین، مصرف گرایی فرزندان، سبک زندگی والدین، گروه همسالان و میزان استفاده از رسانه ها با انتظارات فرزندان از والدین معنادار و مثبت بود و رابطه ای معنا دار و معکوس میان متغیرهای احساس محرومیت نسبی در فرزندان و کنترل فرزندان از سوی والدین با انتظارات فرزندان از والدین وجود داشت.
بررسی دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
65 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان انجام شده است. به این منظور، از نمونه سؤالات آزمون تدز-ام بهره گیری شده که انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در سال 2008 در هفده کشور دنیا اجرا کرده است. این سؤالات دانش حرفه ای تدریس ریاضی را در دو محور دانش محتوایی ریاضی و دانش تربیتی محتوایی ریاضی مورد سنجش قرار داده است. جامعه پژوهش 68 دانشجو- معلم سال سوم (ورودی 96- 95) و 30 دانشجو-معلم سال چهارم (ورودی 95-94) دانشگاه فرهنگیان همدان(مجموعاً 98 نفر) بود که از این تعداد 68 نفر به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل حاکی از این امر بودند که دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان در هر دو محور مورد مطالعه پایین تر از میانگین بین المللی است. از این گذشته با آنکه در سالهای اخیر تمرکز برنامه ریزان درسی دانشگاه فرهنگیان بر توسعه دانش محتوایی تربیتی بوده است، اما نتایج نشان داده که حتی در آن محور نیز وضعیت پایین تر از دانش محتوایی ریاضی بوده است. این امر نشان می دهد که برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان در بعد دانش حرفه ای تدریس ریاضی برای معلمان ریاضی نیاز به بهبود دارد.
بررسی رابطه بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان (بررسی موردی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ بررسی رابطه بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان به تعداد 1018 نفر می باشند. با توجه به جدول مورگان و بر اساس نمونه گیری طبقه ای تعداد 278 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شده-اند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش؛ پرسشنامه جو یادگیری برخط کافمن(2014)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینهاوسینگ(1993) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (۲۰۰۴) است. جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که بر این اساس ضریب پایایی پرسشنامه برای جو یادگیری برخط (87/0)، سازگاری تحصیلی (89/0) و اشتیاق تحصیلی (81/0) به دست آمده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS20 مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت در یادگیری برخط؛ معلمان به جای یک دانای کل در کلاس که به ارائه سخنرانی و خطابه مشغول است، به یک همیار، راهنما و تسهیل کننده فرایند آموزش در کنار دانش آموزان مبدل می شود و امکان می یابد که در کلاس به تحرک و تکاپو بپردازد و امکان بهتری برای تعامل فردی و گروهی با دانش آموزان پیدا کند که از این طریق سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان بیشتر می گردد.
رابطه ساختاری بین سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت آموزش مبتنی بر معلمان متوسطه شهر رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری و دانش پژوهی در تعلیم و تربیت دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
117 - 131
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی روابط ساختاری سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس و کیفیت تدریس معلمان متوسطه رفسنجان انجام گرفت. به این منظور از بین 200 معلم 170 معلم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای سنجش سازه های مدل پذیرش فناروی از پرسشنامه گاردنر و آمورسو (2004)، کلوپینک و مک کنی (2004)، و باس و همکاران (2016) و کیفیت تدریس جاتیلنی و جاتیلنی (2018) استفاده شد . داده ها با تحلیل مسیر تحلیل شدند.نتایج نشان داد اثر مستقیم مؤلفه های پذیرش فناوری بر کیفیت تدریس ادراک شده با فناوری مثبت و معنی دار است. نتایج اثرات غیر مستقیم ساده ، نشان داد نیت رفتاری در رابطه بین نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده نقش مثبت و معنی دار، اما در رابطه بین سودمندی ادراک شده و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای معنی داری نداشت. همچنین نگرش نسبت به کاربرد فناوری در رابطه بین سودمندی و کیفیت ادراک شده و در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. سودمندی ادراک شده نیز در رابطه بین سهولت و کیفیت ادراک شده نقش واسطه ای مثبت و معنی داری داشت. نتایج اثرات غیرمستقیم زنجیره ای نیز نشان داد مسیر سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری، نیت رفتاری و کیفیت ادراک شده؛ و مسیر سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، نگرش نسبت به کاربرد فناوری و کیفیت ادراک شده تدریس با فناوری مثبت و معنی دار شدند.
ارزیابی شکاف دیجیتالی بین دانش آموزان دختر متوسطه اول مناطق پنجگانه شهر تبریز در شرایط کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
18 - 32
حوزههای تخصصی:
برابری دیجیتالی بین گروه دانش آموزان، گروه معلمان، و هر دو گروه با یکدیگر لازمه اجرای موفق آموزش الکترونیکی در هر نظام آموزشی می باشد. براین اساس، پژوهش حاضر به این سوال اساسی پاسخ می دهد آیا برابری دیجیتالی بین دانش آموزان متوسطه اول مناطق پنجگانه آموزشی شهر تبریز در شرایط کرونایی برقرار است؟ پژوهش حاضر از پژوهش توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مدارس دوره متوسطه اول شهر تبریز در نیمسال اول سالتحصیلی 1399-1400 بودند، نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبت به حجم جامعه انتخاب شد و داده های لازم از مناطق پنجگانه آموزشی شهر تبریز گردآوری شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های معصومه حسینی و همکاران(1392)، و گریک (2016) استفاده شد. و داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس و همچنین آزمون تعقیبی بنفرونی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان مدارس متوسطه اول در مناطق پنجگانه شهر تبریز در همه ابعاد برابری دیجیتالی تفاوت معناداری وجود دارد. براین اساس، توصیه می شود کارگاه های آموزشی جهت مهارت افزایی دانش آموزان در زمینه ابزارهای فاوا در آموزش برگزار شود، برنامه منظم برای تجهیز مدارس به رایانه، و نرم افزارهای غنی- محتوا و فارغ از محتوا به کار گرفته شود؛ با راه اندازی مراکز فاوا در مناطق مختلف شهر تبریز امکان دستیابی دانش آموزان کم برخوردار به فاوا در خارج از مدرسه ایجاد شود.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس درگیری تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس درگیری تحصیلی فرد-موقعیت تدوین شده برای دانشجویان توسط آلونسو-تاپیا، مرینو-تجدور و هورتاس (2022)، انجام شد. در این مقیاس چهار مولفه شناختی، رفتاری، هیجانی و عاملیت در پنج موقعیت تحصیلی برای دانشجویان ارزیابی شد. جامعه آماری کلیه دانشجویان کارشناسی ورودی سال های 1398 تا 1401 دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهرا بودند؛ که پس از درخواست همکاری از همه آن ها، 362 دانشجو در پژوهش شرکت کردند. برای گرداوری داده ها از سه مقیاس درگیری تحصیلی فرد-موقعیت برای دانشجویان آلونسو-تاپیا، مرینو-تجدور و هورتاس (2022)، مقیاس درگیری تحصیلی ریو (2013) و مقیاس اهمال کاری تاکمن (1991) استفاده شد. پس از گردآوری داده ها، سه مدل تحلیل عاملی تاییدی شامل مدل تک عاملی، مدل مرتبه دوم و مدل سلسه مراتبی چند صفتی ارزیابی شد و مدل چند صفتی در مقایسه با سایر مدل ها، دارای برازش بهتری بود. به عبارت دیگر، مدل درگیری تحصیلی و مولفه هایش تحت تاثیر موقعیت های یادگیری خاصی که دانشجویان با آن مواجه می شوند، برازش بهتری با داده های دانشجویان داشت. در بررسی روایی همگرا و واگرا، مقیاس درگیری تحصیلی (ریو، 2013) همبستگی مثبت و معنادار و مقیاس اهمال کاری (تاکمن، 1991) همبستگی منفی و معنادار با مقیاس درگیری تحصیلی فرد-موقعیت برای دانشجویان داشت. ضریب پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ و امگا مک دونالد به ترتیب 871/0 و 875/0 به دست آمد. در مجموع، مدل درگیری تحصیلی و مولفه هایش تحت تاثیر موقعیت های یادگیری خاصی که دانشجویان با آن مواجه می شوند، برازش بهتری با داده های دانشجویان داشت
رابطه بین سبک رهبری معلم و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان: نقش میانجی جو مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
234 - 246
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک رهبری معلم و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با نقش میانجی جو مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی انجام شد.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان ثلاث باباجانی به تعداد 420 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک رهبری معلم تسای (2014)، پرسشنامه جو مدرسه هو (2010)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی زاژاکوا لینچ و اسپنشاد (2005) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی وانگ و همکاران (2014) استفاده شد. برای تحلیل داده ها روشهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (نرمال بودن داده ها و ضریب همبستگی پیرسون) تحت نرم افزار SPSS و برای بررسی برازش مدل از نرم افزار Smart pls استفاده شد.
یافته ها: بین سبک رهبری معلم و جو مدرسه رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بین سبک رهبری معلم و خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بین سبک رهبری معلم و اشتیاق تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بین جو مدرسه و اشتیاق تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بین خودکارآمدی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین جو مدرسه و خودکارامدی تحصیلی در رابطه بین سبک رهبری معلم و اشتیاق تحصیلی نقش میانجی دارند
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان عسلویه
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
210 - 225
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: برای جلوگیری از مشکلات تحصیلی و روانی-هیجانی در دانش آموزان، شناسایی عوامل مرتبط و اقدامات آموزشی-درمانی امری حیاتی تلقی می گردد. لذا این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودکارآمدی و مسئولیت پذیری در دانش آموزان مقطع ابتدایی اجرا شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی شهرستان عسلویه در سال تحصیلی 1403- 1402 بود، که تعداد 30 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه انتصاب تصادفی در دو گروه مساوی (آزمایش، 15 نفر و کنترل، 15 نفر) گمارش شدند. برای گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی، از پرسشنامه خودکارآمدی (موریس، 2001) و پرسشنامه مسئولیت پذیری (لوئیس، 2001) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی و آنالیز کوواریانس با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش نمره کل خودکارآمدی(515/89=F، 000/0=P و 547/0=η) و افزایش نمره کل مسئولیت پذیری(737/77=F، 000/0=P و 479/0=η) و هر یک از مؤلفه های آن ها در افراد گروه آزمایش شده است، اما در میانگین نمرات این مؤلفه ها در افراد گروه کنترل طی مراحل مختلف سنجش، تغییر معناداری از نظر آماری مشاهده نشد.نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی، روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی می توانند از این رویکرد درمانی به منظور توانمندسازی روانشناختی و کاهش آسیب در دانش آموزان استفاده کنند.
نقش سبک های فرزندپروری و کارکردهای خانواده در پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
133 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای خانواده و سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی پرخاشگری دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد استان بوشهر انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 200 نفر از دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد شهر بوشهر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبکهای فرزندپروری بامریند (1991)، پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه کارکردهای خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری استبدادی، قاطع و سهل گیرانه به همراه خرده مقیاس های ایفای نقش، آمیختگی عاطفی و ارتباط به صورت مشترک 48 درصد از واریانس متغیر پرخاشگری را به طور معناداری پیش بینی می کند (001/0>p). سبک فرزندپروری قاطع و سهل گیرانه به ترتیب 02/0 و 02/0 از تغییرات پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند، اما این مقدار معنادار نیست. متغیرهای سبک فرزندپروری استبدادی 46/0، ایفای نقش 43/0، آمیختگی عاطفی 20/0، و ارتباط 16/0 از واریانس متغیر پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با اصلاح سبک فرزندپروری والدین و اصلاح الگوی کارکردهای خانواده می توان به میزان قابل توجهی از پرخاشگری دانش آموزان پیشگیری کرد.
بررسی تأثیر سواد مالی بر جامعه پذیری و خودکارآمدی مالی (مورد مطالعه: دانش اموزان دوره متوسط در افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
96 - 129
حوزههای تخصصی:
سواد مالی برای افراد مختلف معنی متفاوتی دارد برای برخی یک مفهوم گسترده شامل درک اقتصادی و چگونگی تأثیر تصمیمات خانواده در شرایط اقتصادی و برای برخی دیگر مفهوم تمرکز روی مدیریت پول از جمله بودجه بندی، پس انداز، سرمایه گذاری و بیمه را دارد، یکی از دغدغه های بشر رفاه و آسایش در زندگی است این مهم در دوره حیات زمانی ممکن می شود که سواد مالی گسترش یابد، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سواد مالی والدین بر سواد مالی دانش آموزان و ارتباط سواد مالی با جامعه پذیری مالی و خودکارآمدی مالی دانش آموزان دوره متوسطه درافغانستان (شهر مزار شریف) بوده و لذا این پژوهش با روش توصیفی همبستگی انجام داده شده، جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه شهر مزارشریف در سال1400 و جامعه آماری مدِنظر 3180 دانش آموز با والدینشان با تفکیک (1505 دختر1675 پسر) بودند که با استفاده از جدول مورگان به تعداد 282 دانش آموز (134پسر 148دختر)برای نمونه انتخاب گردید و دانش آموزان و والدین به پرسشنامه سواد مالی پاسخ دادند، داده ها از طریق همبستگی و مدل ساختاری با استفاده از نرم افزار Spss22و Amos22 تحلیل گردید و نتایج نشان داد که سواد مالی والدین بر سواد مالی دانش آموزان تأثیر دارد و سواد مالی با جامعه پذیری مالی و خودکارآمدی مالی نیز ارتباط دارد. لذا می توان به گسترش سواد مالی در جامعه از طریق والدین مبادرت ورزید و پیشنهاد می شود مدارس ضمن آموزش و تقویت سواد مالی دانش آموزان ابتکار به خرج داده و کارگاه های آموزش سواد مالی برای اولیاء نیز برگزار نمایند.
بررسی ارتباط خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکارآمدی دارای تاثیرات انگیزشی چشمگیری می باشد. افراد دارای خودکارآمدی بالا، سازگاری بهتری داشته و در فعالیت هایی شرکت خواهند کرد که عملکرد و قابلیت های آنها را تسریع می بخشد. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل استان خوزستان بود. روش ها: این مطالعه توصیفی همبستگی در سال 1400 بر روی 225 نفر از دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل به روش نمونه گیری طبقه ای انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی CASES)) و اشتیاق تحصیلی Fredriks به صورت خودگزارشی جمع آوری گردید. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار 19spss و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج میانگین نمره خودکارآمدی (05/105) و اشتیاق تحصیلی(28/46) دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل بالاتر از حد متوسط بوده و بین خودکارآمدی با ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری اشتیاق تحصیلی در تمام سال های تحصیلی بجز سال چهارم ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت(05/0> P). نتایج به تفکیک شهرستان نشان داد که بیشترین خودکارآمدی به ترتیب مربوط به دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی آبادان، شوشتر، اهواز، بهبهان و دزفول است. همچنین بیشترین اشتیاق تحصیلی مربوط به دانشجویان دزفول، اهواز، شوشتر، آبادان و بهبهان می باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نمره خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل بالاتر از حد متوسط می باشد، جهت ارتقاء هرچه بیشتر خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی، برنامه ریزی های کاربردی توسط مسئولین ذیربط با هدف تقویت مهارت های خودکارآمدی و رفع عوامل منجر به کاهش اشتیاق تحصیلی پیشنهاد می گردد.
میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش: اخلاق حرفه ای مقوله ای قابل توجه در حوزه یادگیری الکترونیکی است که از اهمیت بسزایی برخوردار است و می تواند بر کیفیت آموزش و یادگیری در این حوزه اثرگذار باشد؛ به همین دلیل توجه بسیاری از صاحب نظران حوزه آموزش و یادگیری را به خود جلب کرده است. بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی است. روش ها : روش این تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهر چابهار به تعداد 189 نفر بود که از بین این معلمان به روش تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان تعداد 123 شرکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه آشنایی با اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی با پایایی 85/0 و روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون تی تک نمونه ای بود تا میزان آشنایی این نمونه انتخاب شده با استانداردهای موجود مقایسه شود. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان آشنایی معلمان با بعد مالکیت معنوی، بعد تخریب و بعد حریم خصوصی اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی در حد متوسط به بالا بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی آشنایی دارند و می توان از این ظرفیت در بهبود فرایند آموزش و یادگیری استفاده کرد.
بررسی نقش میانجی تفکر راهبردی در رابطه بین رهبری تحول گرا، رهبری تعامل گرا و مقاومت در تغییر معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان نورآباد ممسنی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
144 - 164
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش میانجی تفکر راهبردی در رابطه بین رهبری تحول گرا، رهبری تعامل گرا و مقاومت در برابر تغییر معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان نورآباد ممسنی بود. روش شناسی پژوهش: روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، معلمان متوسطه اول شهرستان ممسنی در سال تحصیلی 1402-1403 به تعداد 510 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده و تعداد 210 نفر بعنوان حجم نمونه آماری انتخاب شد. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت طبقه ای تصادفی بود. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003)، پرسشنامه رهبری تحول گرا بس و اولیو (2004)، پرسشنامه رهبری تعامل گرا بس و آولیو (1985) و پرسشنامه تفکر راهبردی گلدمن (2005) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفکر راهبردی در رابطه بین رهبری تحول گرا، رهبری تعامل گرا و مقاومت در تغییر معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان نورآباد ممسنی نقش میانجی دارد. بین رهبری تحول گرا و مقاومت در تغییر معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان نورآباد ممسنی رابطه معناداری وجود دارد.بین رهبری تعامل گرا ومقاومت در تغییر معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان نورآباد ممسنی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین رهبری تحول گرا و تفکر راهبردی معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان نورآباد ممسنی رابطه معناداری وجود دارد. نیز بین رهبری تعامل گرا و تفکر راهبردی معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان نورآباد ممسنی رابطه معناداری وجود دارد و بین تفکر راهبردی و مقاومت در تغییر معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان نورآباد ممسنی رابطه معناداری وجود دارد.نتیجه گیری : رهبری تحول گرا و تعامل گرا تأثیر مثبتی بر کاهش مقاومت معلمان در برابر تغییرات دارند و تفکر راهبردی نقش میانجی در این رابطه ایفا می کند. تقویت تفکر راهبردی معلمان، منجر به پذیرش بهتر تغییرات در محیط آموزشی می شود.
جایگاه سواد رسانه ای در کتاب های درسی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
117 - 131
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه سواد رسانه ای در کتاب های درسی دوره متوسطه اول انجام شد. رویکرد پژوهش، کمّی و روش پژوهش، تحلیل محتوا بود. جامعه پژوهش، همه کتاب های درسی دوره متوسطه اول در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها 15 کتاب شامل کتاب های تفکر و سبک زندگی، مطالعات اجتماعی، آمادگی دفاعی، پیام های آسمان، فارسی و کار و فناوری پایه های هفتم، هشتم و نهم به دلیل تناسب با موضوع به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست محقق ساخته شامل 5 مؤلفه و29 زیرمؤلفه سواد رسانه ای بود. برای بررسی روایی، چک لیست تهیه شده به تأیید پنج نفر از صاحب نظران رسید و برای تعیین پایایی از روش توافق ارزیابان استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آنتروپی شانون و آمار توصیفی انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد در کتب درسی پایه هشتم بیش از دیگر پایه ها به مؤلفه های سواد رسانه ای توجه شده است. همچنین از میان ابعاد سواد رسانه ای، بعد نظری سواد رسانه ای دارای بیشترین فراوانی (41 درصد) و رژیم مصرف رسانه ای دارای کمترین فراوانی (5/1 درصد) بود و بر اساس نتایج حاصل از آنتروپی شانون، زیرمؤلفه آسیب های رسانه، بیشترین ضریب اهمیت را در کتاب های دوره اول متوسطه داشت. نتایج پژوهش حاکی از توجه نامتوازن به ابعاد سواد رسانه ای در کتب دوره متوسطه اول است؛ از این رو چگونگی توزیع مؤلفه های سواد رسانه ای در این دوره نیازمند بازنگری می باشد.
مدل ساختاری میزان اثر آموزش بدون خشونت بر پیشرفت تحصیلی، خودکارآمدی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دیرآموز با نقش واسطه ای روش شناسی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
69 - 80
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین میزان اثر آموزش بدون خشونت بر پیشرفت تحصیلی، خودکارآمدی و خوش بینی دانش آموزان دیرآموز با نقش واسطه ای روش شناسی معلمان صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بوده و جامعه پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان لنده تشکیل می دهند، که طبق جدول مورگان تعداد242 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور گرد آوری داده ها از پرسشنامه های آموزش بدون خشونت مارشال، پیشرفت تحصیلی فام و تیلور، خودکارآمدی جینکز و مورگان، خوش بینی اسچنن موران و همکاران و سبک های تدریس رجبی بهره گرفته شد. داده ها با آزمون رگرسیون خطی ساده و معادلات ساختاری در spss22 وAmos2020 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش بدون خشونت هم به طورمستقیم و هم غیرمستقیم و با نقش واسطه ای روش شناسی معلمان بر پیشرفت تحصیلی، خودکارآمدی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان دیرآموز شهرستان لنده اثر معناداری دارد. مقادیر برازش مدل و Rmsea برابر با 21/0 مطلوبیت بالای مدل را نشان می دهد. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش بدون خشونت بر توسعه کیفیت فرایند یادگیری دانش آموزان دیرآموز اثرگذار بوده وسبب کاهش بسیاری از معضلات رفتاری، عاطفی، روانی و اجتماعی این دانش آموزان خواهد شد. البته در این میان از نقش مؤلفه های میانجی مانند روش شناسی معلمان نباید چشم پوشی کرد؛ زیرا اثربخشی آموزش بدون خشونت را افزایش بخشیده و مسیر پیشرفت آنها را هموار خواهد ساخت.