فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک از کلاس آنلاین و هیجان های کلاسی مثبت و منفی و خودکارآمدی رایانه در پیش بینی مشغولیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه یاسوج صورت گرفت.روش ها: در قالب یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از لینک پرسشنامه، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه یاسوج به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ادراک از محیط کلاس (جنتری وگابل، 2002)، هیجان کلاسی (پکران، 2011)، مشغولیت تحصیلی (ریو، 2013) و خودکارآمدی رایانه (ترک زاده، 2006) گردآوری شد. آلفای کرونباخ پرسشنامه ها دوباره محاسبه شد (مشغولیت تحصیلی، 928/0؛ ادراک از کلاس آنلاین، 945/0؛ هیجان کلاسی، 894/0؛ خودکارآمدی رایانه، 911/0) و داده ها با استفاده از روش های آماری مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش با استفاده از رگرسیون خطی برآورد شده که نشان دهنده این موضوع است که متغیرهای پیش بین مدل (خودکارآمدی رایانه، ادراک از کلاس و هیجان کلاس) با همکاری یکدیگر توانسته اند حدود 3/88 درصد از تغییرات متغیر ملاک مشغولیت تحصیلی را تبیین کند. لذا بر اساس یافته ها، از لحاظ آماری ابعاد ادراک از کلاس، هیجان مثبت و هیجان منفی و خوکارآمدی یارانه بر مشغولیت تحصیلی تاثیر معنادار دارد و می توانند مشغولیت تحصیلی را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: بنابراین، تقویت ادراک مثبت از کلاس آنلاین، افزایش هیجان های مثبت، کاهش هیجان های منفی و بهبود خودکارآمدی رایانه می تواند به افزایش مشارکت تحصیلی دانشجویان کمک کند و در بهبود طراحی دوره های آموزشی مؤثر باشد.
طراحی و اعتباریابی الگوی حس حضور در سامانه مدیریت یادگیری مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس حضور در محیط های الکترونیکی، پیش زمینه ای مهم در توسعه کارایی این نوع محیط های یاددهی- یادگیری است؛ از این رو، تلاش برای زیادکردن احساس حضور یادگیرندگان در محیط های یادگیری الکترونیکی اهمیت فراوانی دارد. بر همین مبنا، به منظور شناسایی زمینه های حس حضور در سامانه مدیریت یادگیری مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی و تدوین الگوی مطلوب، این پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهره گرفته شد. در بخش کیفی با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی- قیاسی و همچنین گروه کانونی به شناسایی مؤلفه های سه بُعد شناخته شده از حس حضور (براساس رویکرد قیاسی) و همچنین ابعاد و مؤلفه های جدیدی از حس حضور (براساس رویکرد استقرایی) توجه شده است. در این راستا، جامعه آماری در بخش کیفی را پژوهش های داخلی و خارجی (2010 تا 2021) مرتبط با موضوع پژوهش و همچنین اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در حوزه یادگیری الکترونیکی تشکیل دادند. به این منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور و هدفمند در دسترس، تعداد 75 مقاله به صورت پالایش سیستماتیک و نیز 9 نفر از اساتید مرتبط برای تشکیل گروه کانونی انتخاب شدند. داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل و براساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی برای شکل گیری الگوی تلفیقی حس حضور ارائه شد. در بخش کمی داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شد. برای پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه و روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه دو شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا تأیید شد. جامعه آماری بخش کمی را نیز اساتید و دانشجویان مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات در آموزش تشکیل دادند که 50 نفر از ایشان به روش نمونه گیری در دسترس برای اعتباریابی درونی الگو انتخاب شدند. برای تحلیل داده های کمی از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. در بخش کیفی پس از پالایش کدهای باز، مؤلفه ها و ابعاد نهایی حس حضور شامل احساس باهم بودن، تنظیم قواعد مشترک میان اعضا، خودکارآمدی درک شده، موفقیت در کسب تجربیات یادگیری، ایجاد توانمندی در به کارگیری دانش جدید، توانمندی در اثرگذاری بر دیگران، خودراهبری یادگیرنده و درگیری فعال یادگیرنده شناسایی شد. در ادامه، ابعاد نهایی حس حضور شامل: حضور اجتماعی، یادگیری، شناختی، فیزیکی، آموزشی، عاطفی، خودگردانی و زیبایی شناختی هستند. نتایج آزمون تی تک نمونه ای برای ارزیابی اعتبار درونی الگو نشان دهنده آن بود که نظر متخصصان در رابطه با کل مدل طراحی شده با سطح معناداری 001/0 و در سطح آلفای 01/0 بیشتر از حد وسط بوده است (01/0 > p)؛ درنتیجه متخصصان اعتبار درونی الگوی طراحی شده را مطلوب ارزیابی کردند.
تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی مقطع ابتدایی: مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
146 - 127
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی پرداخته شده است. قلمرو پژوهش را والدین و معلمان دانش آموزان ابتدایی شهر بیرجند تشکیل دادند. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 12 نفر از والدین و 13 معلم، داده ها اخذ گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش کلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته والدین و معلمان در خصوص علل ارتباطات میان فردی معلم-والدین در 7 مضمون اصلی"خبری و آگاه سازی"، "مشارکت جویی و حمایتی"، "آموزشی و تربیتی"، "راهنمایی و مشاوره"، " نظارتی و مراقبتی"، " بحران زدایی" و "انتقادی و انتقام جویی" خلاصه شد. به طورکلی یافته های پژوهش نشان داد علل ارتباطات میان فردی والدین و معلمان به در یک طیف ارتباطی از سطح پایین خبری و آگاه سازی تا مرحله انتقاد و انتقام جویی قرار دارد. در جریان این ارتباط در مراحل نخست باهدف اطلاع رسانی اخبار و آگاه سازی از جریانات آموزشی و تربیتی صورت می گیرد و سپس ارتباطات در سطوح بالاتری همچون مسائل آموزشی و تربیتی و راهنمایی و نظارتی ادامه پیداکرده و درنهایت در صورت مشکلات، نقش ارتباطات به سمت بحرانی زدایی سوق پیدا می کند. در صورت تشدید بحران ها، انتقاد و انتقام جویی محور ارتباط قرار می گیرد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که والدین و معلمان به دلایل مختلفی با همدیگر ارتباط برقرار کرده اند و هر کدام از این علل ارتباطی بر مدیریت فرآیندیاددهی-یادگیری تاثیرگذار بوده اند و مسیر اجرای برنامه درسی را دچار تغییر و تحول کرده است.
شاخص ها و مؤلفه های برنامل درسی محیط کار استادان دانشگاه: رویکردی در راستای توسعه حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
103 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی محیط کار برای استادان دانشگاه است؛ رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش نیز تمامی مقالاتی هستند (218 مقاله) که از سال 2010 تا 2023 میلادی در مورد شاخص های برنامه درسی محیط کار برای استادان دانشگاه ارائه شده اند. نمونه پژوهش 30 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه، گردآوری شده اند. در راستای اعتبارسنجی یافته ها معیارهای لینکلن و گوبا (1989) به کار گرفته شد، به این صورت که صحت و استحکام یافته ها از طریق سه معیار تأییدپذیری، اعتبار و اطمینان حاصل شد. با تجزیه و تحلیل داده ها، ابعاد برنامه درسی محیط کار برای استادان در 5 بُعد، 16 محور و 59 شاخص شامل ابعاد راهبردها و برنامه های آموزشی (شامل شاخص هایی چون نیازسنجی، یادگیری شبکه ای، خودراهبری، کوچینگ و منتورینگ و توجه به مهارت های یادگیری)، مدیریت دانش (دانش افزایی و کسب دانش، تسهیم دانش، انتقال و انتشار دانش)، بُعد سازمانی (مشتمل بر شاخص های توجه به ویژگی های شخصیتی و ادراکی استادان، رهبری تحول آفرین و تعهد سازمانی و شغلی)، پژوهش محوری (ارزش گذاری به یافته های پژوهشی و نتایج تحقیقاتی، کیفیت بخشی به برنامه های پروژه ای و پژوهش های کاربردی و توجه به روحیه پژوهشی استادان) و شبکه سازی و ایجاد اجتماعات یادگیرنده (مشتمل بر محورهایی چون شبکه سازی درون دانشگاهی و برون دانشگاهی) مورد سازمان دهی قرار گرفت. نتایج نشان داد برنامه درسی محیط کار استادان دارای ابعاد مختلفی است که توجه به آن زمینه تحول در توسعه حرفه ای استادان را فراهم می آورد.
مقایسه اثربخشی درمان حل مسئله و هیپنوتراپی در کارکردهای اجرایی دانش آموزان تیزهوش دارای اضطراب دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
195 - 208
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی و درمان حل مسئله در کارکردهای اجرایی دانش آموزان تیزهوش دارای اضطراب دوره دوم متوسطه شهرستان خرم آباد، انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دارای دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. تعداد 45 نفر از دانش آموزان تیزهوش دارای اضطراب دوره دوم متوسطه شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1401 با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره جایگزین شدند. درمان حل مسئله در 10 جلسه 30 تا 60 دقیقه ای و هیپنوتراپی در 10 جلسه 45 دقیقه ای به دو گروه آزمایش ارائه شد؛ در حالی که گروه کنترل تا پایان مرحله پس آزمون هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی ها با استفاده از ابزارهای تست هوش وکسلر، پرسشنامه اضطراب بک، و مقیاس استروپ برای سنجش کارکردهای اجرایی، ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره با نرم افزار spss 22 تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین گروه شناختی رفتاری مسئله مدار و گروه کنترل در عملکرد اجرایی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد هیپنوتراپی نسبت به گروه کنترل بر نمرات عملکر اجرایی اثربخش بود. از این رو می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان تأثیر معناداری بر کاهش اضطراب و بهبود کارکرد اجرایی داشتند. ولی تفاوت آن دو مشاهده نشد؛ لذا می توان از هر کدام از این دو رویکرد درمانی با توجه به تشخیص درمانگر استفاده شود.
Community Integration and Social Participation for Adults with Intellectual Disabilities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore the experiences and perceptions of community integration and social participation among adults with intellectual disabilities (ID). This qualitative research employed semi-structured interviews to gather in-depth data from 27 adults with intellectual disabilities. Participants were recruited through purposive sampling from various community centers, support groups, and social service organizations. Data were collected until theoretical saturation was achieved. Thematic analysis was used to analyze the transcribed interviews, identifying key themes and subthemes that captured the essence of the participants' experiences and perceptions. The study identified four main themes: experiences of community integration, types of social activities, perceived benefits and challenges, and influencing factors. Participants reported a strong sense of belonging and personal growth through community activities, despite facing barriers such as stigma, accessibility issues, and financial constraints. Support systems, including family, professionals, and peer networks, played a crucial role in facilitating participation. Recreational, cultural, and educational activities, as well as volunteering, provided significant physical, emotional, and social benefits. Technological advancements, inclusive policies, and personal resilience were identified as critical factors influencing community integration. The findings highlight the importance of enhancing accessibility, support systems, and inclusive policies to promote community integration and social participation for adults with intellectual disabilities. Addressing the identified barriers and leveraging facilitators can improve their quality of life and well-being. Future research should employ mixed-methods approaches, include longitudinal studies, and consider the perspectives of family members, caregivers, and professionals to provide a more comprehensive understanding of the factors influencing community participation.
واکاوی نیازهای اخلاقی کودکان بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
14 - 32
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف واکاوی نیازهای اخلاقی کودکان ، با روش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد به رویکرد نظامند است. برای گردآوری داده های کیفی، با 12 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت در حوزه ی کودکان، با نمونه گیری هدفمند مصاحبه صورت پذیرفت. روش نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. به منظور تعیین روایی محتوایی از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی، از ضریب هولستی(0/818) بهره گرفته شد. با استفاده از نتایج تجزیه و تحلیل محتوای مصاحبه ها ، نیازهای اخلاقی کودکان شناسایی و طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری انتخابی، مدل نیازهای اخلاقی کودکان در قالب 6 مقوله اصلی و شرایط علی، پدیده محوری، راهبردها، شرایط واسطه ای، شرایط مداخله گر، و پیامدهای مدل نیازهای اخلاقی، جهت بهره برداری در مدرسه، خانواده و جامعه ارائه گردید. نیازهای اخلاقی کودکان ( نیازهای اخلاقی روح و روان خود، نیازهای اخلاقی در رابطه با خانواده ، نیازهای اخلاقی در رابطه با آینده، نیازهای اخلاقی در رابطه با طبیعت، نیازهای اخلاقی در رابطه با جامعه، نیازهای اخلاقی در رابطه با خالق هستی)بسیار حائز اهمیت بوده و در شکل گیری شخصیت بزرگسالی کودک و در نهایت سلامت جامعه مؤثر می باشد. پرورش در مدرسه، در خانواده و در جامعه در راستای مؤلفه اصلی نیازهای اخلاقی و نشانگان آن ها در نظر گرفته شود.
رهیافتی سیستماتیک از تحولات نوین رویکردهای برنامه ریزی درسی و نقش آن بر تعلیم و تربیت
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مطالعه رویکردهای برنامه ریزی درسی کمک می کند تا برنامه ریزان آموزشی برنامه ها را مؤثرتر طراحی کرده و به نیازهای دانش آموزان پاسخ دهند.هدف این پژوهش بررسی تحولات نوین رویکردهای برنامه درسی و نقش آن بر تعلیم و تربیت است.روش ها : برای این منظور از روش سیستماتیک استفاده شده است.نمونه پژوهش منابع مرتبط مربوط به موضوع پژوهش بودند که بهترین اطلاعات را در اختیار پژوهشگر و در راستای سوال پژوهش قرار می دادند. پس از مطالعه منابع، پژوهشگر اطلاعات را تحلیل کرده، آنها را با توجه بر نقش اثرگذار و اثرپذیر آنها در حوزه های مرتبط طبقه بندی کرده است. این طبقه ها در عناوینی چون اصول و ایدئولوژی هایی در پایه گذاری برنامه ریزی درسی نوین تحولات ،نظریه ها و مدل ها ، تغییرات در سیاست گذاری آموزشی، نوع رویکردهای برنامه ریزی نوین و اصول و الگوهای تدریس برخاسته از آن، تحولات رخ داده در ارزیابی و ستجش و تدریس و آموزش منبعث از این تغییرات و چالش های پیش روی این تغییرات تقسیم شدند.یافته ها: یافته ها نشان دادکارکرد رویکردهای برنامه ریزی درسی با توجه به بستر تاریخی فرهنگی و اجتماعی بوده است و رویکردهای نوین برنامه ریزی درسی به سمت یک رویکرد پاسخگو محور در بستر جامعه حرکت کرده است.نتیجه گیری: : برای پاسخگویی به تغییرات جدید در حوزه آموزش و پرورش، باید برنامه ریزی درسی را به گونه ای تغییر داد تا با نیازهای جدید جامعه سازگار باشد. به همین دلیل، نیاز به همکاری بین مدارس، دانشگاه ها، سازمان های آموزشی و دولت وجود دارد تا بتوان به بهبود آموزش و پرورش در کشورمان دست یافت.
سنجش سطح درک مفهومی فراگیران درس شیمی با مدل سولو در آموزش به روش کاوشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
109 - 127
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش به روش کاوشگری به عنوان یک روش فعال برای درک پدیده های مورد کاوش، شناخته شده که می تواند توانایی استدلال و درک فراگیران را بهبود بخشد، هدف این پژوهش، سنجش سطح درک مفهومی فراگیران در درس شیمی به کمک مدل سولو(SOLO) در آموزش شیمی به روش کاوشگری است تا چگونگی روابط متقابل استفاده از این روش در جهت افزایش درک مفهومی فراگیران را بیان کند. روش ها : این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. نمونه گیری از نوع هدفمند بود و تا اشباع کامل اطاعات ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با ده گروه از دانش آموزان (هر گروه سه دانش آموز) پایه اول در دبیرستان معرفت تهران پس از اتمام تدریس بخشی از شیمی به روش کاوشگری، جمع آوری شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای قراردادی انجام گردید و برای اعتبار بخشی یافته ها از دو روش بررسی توسط مشارکت کنندگان و بررسی توسط همکاران استفاده شد.یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که حدود 43 درصد دانش آموزان در سطح تک ساختاری و حدود 57 درصد در سطوح بالاتر، چند ساختاری رابطه ای و انتزاع تعمیم یافته، قرار دارند دانش آموزان رشته علوم تجربی با 60 درصد نسبت به دانش آموزان رشته ریاضی 53 درصد عملکرد بهتری نشان داده اند. در بررسی پاسخ ها، نوع تفکر، راهبردها و اشتباهات مفهومی رایج نیز تحلیل شده است. نتیجه گیری: مدل سولو به معلمان این امکان را می دهد که نتایج یادگیری را ارزیابی کرده و درک دانش آموزان را مورد بررسی قرار دهند. در جهت بهبود درک دانش آموزان از مفاهیم شیمی و افزایش مهارت های عملی آنان، پیشنهاد می شود معلمان از آموزش به روش کاوشگری که فرصتی فراهم می آورد تا درک مفهومی فراگیران در مباحث شیمی به طور موثری بهبود یابد، استفاده نمایند و این با نتایج پژوهش های قبلی هم سویی دارد. بدین ترتیب ایجاد سازوکار مناسب برای ترویج آموزش به روش کاوشگری می تواند برای برنامه ریزان، مولفان کتاب های درسی بسیار حائز اهمیت باشد.
تأملی بر بازاری سازی تعلیم و تربیت و تلقی «دانش آموز به عنوان مصرف کننده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاری سازی یکی از پدیده های اجتماعی است که در سال های اخیر تحت تاثیر مکتب نئولیبرالیسم، تاثیر زیادی بر حوزه های مختلف اجتماعی و از جمله تعلیم و تربیت داشته است. تجارب بیش از دو دهه بازاری سازی در نظام های آموزشی در سطح جهان نشان از آن دارد که این پدیده تاثیرات عمیقی بر حوزه های بنیادین تربیت همچون انسان شناسی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی بازاری سازی در تعلیم و تربیت و تلقی «دانش آموز به عنوان مصرف کننده» است. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل مفهومی از نوع ارزیابی ساختار مفهوم بهره گرفته شده است. در این مسیر، ابتدا به بررسی مبانی نظری بازاری سازی پرداخته شده و سپس بازاری سازی در تعلیم و تربیت مورد بحث قرار گرفته است. بررسی های صورت گرفته نشان از آن دارد که بازاری سازی نشئت گرفته از مبانی انسان شناختی است که به نظریه «انسان اقتصادی» شهرت دارد. این نظریه انسان را موجودی خودمحور و حسابگر می داند که در حوزه های مختلف اجتماعی در پی بیشینه سازی سود است. تجاری سازی، کالایی سازی دانش، خصوصی سازی، «دانش-آموز به عنوان مصرف کننده»، مدیریت عمومی نوین (NPM)، ارزیابی عملکرد و تضمین کیفیت، استانداردسازی و رقابتی کردن از ابعاد مهم بازاری سازی هستند. نتایج بررسی های انتقادی نشان از آن دارد بازاری سازی برخلاف شعار ظاهری مبنی بر توسعه انتخاب آزاد، منجر به ساختار نابرابر قدرت در نظام های آموزشی می شود و از طریق توسعه فرهنگ بازرسی و تفحص، تهدیدی برای پرورش استقلال افراد به شمار می رود. محوریت سود اقتصادی در تفکر بازاری سازی باعث فروکاهش بسیاری از اهداف تربیتی به نتایج کمی و صوری می شود.
تبیین مفهوم برنامه درسی خانواده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
161 - 186
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مطلوب برای تحقق اهداف نظام های تعلیم و تربیت، مشارکت بین خانه و مدرسه است. زمینه ساز این مشارکت، می تواند برنامه درسی خانواده محور و تکوین و تعالی پیوسته هویت دانش آموزان در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم برنامه درسی خانواده محور انجام گرفته است. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند با صاحب نظران برنامه درسی که به صورت هدفمند با 15 نفر از آنها که آشنا با خانواده و مدرسه بودند گردآوری شده و با روش نظریه داده بنیاد با رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین (2007)، تحلیل و مقوله بندی شده است. بر اساس نتایج پژوهش،3 مقوله اصلی(خانواده مدار بودن، پنهان و حمایت گری تحصیلی) و 9 زیر مقوله (نقش اثرگذار خانواده در تعلیم و تربیت؛ کانونی بودن عنصر خانواده در فرایند برنامه ریزی درسی، اختصاصی و منعطف بودن سرویس ارائه شده به فرزندان، همکاری و ارتباط دو جانبه، پذیرش انتخاب های خانواده ها، پنهان، غیررسمی، ارتقا و پیشبرد حمایت های محیطی و ارتقا و پیشبرد حمایت های آموزشی از خانواده ها) برای مفهوم برنامه درسی خانواده محور ارائه شد. بر اساس یافته ها می توان استنباط کرد، برنامه درسی خانواده محور، مجموعه ای از عملکردهای پنهان و غیررسمی والدین در رابطه با فعالیت های آموزشی و تربیتی فرزندان در محیط خانه است که نقش سازنده ای در توانمندسازی والدین و مشارکت بیشتر خانه و مدرسه داشته و در نهایت منجر به پیشرفت تحصیلی فرزندان می شود.
تأملی بر مهارتهای نوشتن در کودکان با تکیه بر داستان فلسفی سوکی و راهنمای آن ( رهیافتی آموزشی بر اساس برنامه فلسفه برای کودکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
29 - 48
حوزههای تخصصی:
نوشتن مهارتی است که نه تنها به تفکر بلکه به مهارتهایی نیز وابسته است. با نظر به این امر، پژوهش حاضر در پی دستیابی به مؤلفه ها و مهارتهای نوشتن در رمان سوکی و راهنمای آن (براساس برنامه فلسفه برای کودکان) به منظور تقویت توانایی نوشتن در کودکان بود. از این رو با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و با رجوع به نظریات لیپمن و پژوهشهای مرتبط با نوشتن، در پی پاسخگویی به این سؤالات بود: مؤلفه های نوشتن در رمان سوکی و راهنمای آن کدام اند؟ و برای تقویت این مؤلفه ها و توانایی نوشتن کودکان از چه مهارتهایی می توان استفاده کرد؟ یافته ها نشان دادند که هدف از نوشتن، تولید و زایش فکر در قالب کلمات است. بر این اساس یکی از رسالتهای نظام آموزشی هر کشور آموزش مهارتهای نوشتن است، مهارتهایی چون تعاریف، شبیه سازی، طبقه بندی، تدوین شفاف مفاهیم، مشق ذهنی، مرتبط ساختن، تمثیل، قصه گویی، کشف ابهامات، بیان تجربه، ارائه دلیل و استدلالات که ضمن تقویت مؤلفه های مطرح نوشتن (رابطه هنر با تجربه، معنا، روابط زیبایی شناسانه، توجه، تجربه، ترجیحات و درستیها)، به دانش آموزان کمک کند تا با استفاده از این مهارتها بتوانند به نوشتنی برمبنای زیبایی شناسی و استدلال دست یابند. همچنین نتایج نشان داد که با به کارگیری مهارتهای استنباط شده در این پژوهش و اعمال آن در کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول، دانش آموزان می توانند بر عجز خود در نوشتن فائق آیند.
واکاوی تجارب روانی- اجتماعی دانش آموزان کنکوری در قرنطینه خانگی بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
185 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب روانی- اجتماعی دانش آموزان کنکوری در قرنطینه خانگی به دلیل شیوع ویروس کرونا بوده است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان سال دوازدهم شهرستان سبزوار در سال 1399 بودند که تجربه زندگی در قرنطینه خانگی را (در 2 ماه گذشته) داشتند. تعداد 25 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و به صورت غیر حضوری گرد آوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر، 27 مفهوم از تجربیات و نگرشهای دانش آموزان کنکوری در قالب شش مقوله فرعی مهارتهای زندگی، هوش معنوی، اضطراب تحصیلی- اقتصادی، ترس از مرگ خود و عزیزان، احساس تنهایی و دلتنگی و وسواسهای فکری- عملی و دو مقوله اصلی رشد مهارتهای اجتماعی- شناختی و فشارهای روانی- عاطفی طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که قرنطینه خانگی به دلیل شیوع بیماری کووید-19 پیامدهای مثبت و منفی برای دانش آموزان کنکوری داشته است. از این رو، والدین و مشاوران مدارس لازم است ضمن تأکید بر جنبه های مثبت این پدیده، با ارائه راهکار های علمی و عملی مؤثر دانش آموزان کنکوری را در زمینه حل مشکلات شان یاری دهند.
واکاوی ابعاد سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
208 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی ابعاد سواد ارزشیابی معلمان تربیت بدنی بود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر داده ها کیفی بود. مشارکت کننده ها شامل 18 نفر از کارشناسان، اساتید دانشگاه، سرگروه های آموزشی و معلمان خبره تربیت بدنی بودند که به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای اعتبارسنجی به پژوهش از برخی از معیارها مانند اعتماد، اعتبار، و تاییدپذیری استفاده شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 20 انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد برای اینکه معلمان تربیت بدنی بتوانند زمینه تربیت بدنی کیفی را فراهم کنند، باید دارای برخی از شایستگی ها در مقوله ارزشیابی باشند که از آن به عنوان سواد ارزشیابی یاد می شود. این شایستگی ها شامل آگاهی های زمینه ای (محتوای درس تربیت بدنی، اصول حاکم بر ارزشیابی، آگاهی از اهداف و رویکردهای ارزشیابی و علوم مرتبط با ارزشیابی)، فرایندهای مهارتی (ساخت ابزار و مهارت های سنجش و آمار) و توانایی های تفسیر، تحلیل و بازخورد مؤثر است. ضروری است که معلمان در مقوله ارزشیابی به خوبی آموزش ببینند و سواد ارزشیابی را به عنوان یک فرایند مداوم که پیش شرط های برنامه درسی تربیت بدنی کیفی است را در خود ارتقا دهند. فرایندهای توانمندسازی و ارتقای سواد ارزشیابی در معلمان تربیت بدنی می تواند از مسیر آموزش های بدو و ضمن خدمت صورت پذیرد.
آموزش مبتنی بر طرحواره رویکردی موثر در حل مسائل کلامیِ ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه: مطالعه ی موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حل مسائل کلامی، یک مولفه کلیدی در یادگیری ریاضیات است که از کلاس های ابتدایی شروع می شود. روش های آموزش مرسوم در مدارس، موفقیت کمی در بهبود حل مسائل کلامی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه داشته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر طرحواره در بهبود حل مسائل کلامیِ ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژ با آسیب ریاضی بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی در قالب طرح ABA و بصورت تک موردی اجرا شده است. مورد مطالعه در این پژوهش یک دانش آموز پسر 8 ساله پایه سوم ابتدایی بود که به مرکز اختلالات اداره آموزش و پرورش ناحیه4 شهر تبریز مراجعه کرده بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل؛ آزمون هوش وکسلر نسخه چهارم، آزمون ریاضیات ایران کی مت و مقیاس تسلط بر حل مسائل کلامی می باشد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان دهنده ی اثربخشی آموزش مبتنی بر طرحواره در بهبود حل مسائل کلامیِ ریاضی بود، که این مداخلات توانست به اندازه 53 درصد وضعیت آزمودنی را از خط پایه بهبود بخشد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب ریاضی می توانند با استفاده از آموزش مبتنی بر طرحواره مهارتهای حل مسائل کلامی را بخوبی یاد بگیرند.
اثربخشی درمان با اسب بر مهارت های ارتباطی، اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای کودکان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
7 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی درمان با اسب بر نشانگ ان کودکان طیف اوتیسم بود. روش: جامعه آماری در این پژوهش شامل کودکان درخودمانده ای می باشد که در مراکز توانبخشی شهر تبریز در سال تحصیلی -٩٨ ٩٧ بعنوان اوتیسم تشخیص داده شده بودند. بدین منظور با به کارگیری روش نیمه آزمایشی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، تعداد ٢٠ کودک در ٢ گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند؛ این ٢ گروه شامل کودکانی بودند که باتوجه به پرسشنامه ی گیلیام، دارای مشکلات رفتاری تشخیص داده شده بودند؛ گروه آزمایش اول به کمک اسب آموزش داده شدند و گروه کنترل تحت هیچ آموزشی، قرار نگرفتند. در نهایت داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA )تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد استفاده از اسب در بهبود مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال درخودماندگی موثر نیست. کاربرد اسب با اندازه اثر ٠/٣٧ میزان مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال درخودماندگی را افزایش میدهد. روش استفاده از اسب با اندازه اثر ٠/٣٨ بر میزان رفتارهای کلیشه ای کودکان با اختلال درخودماندگی مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به این که کودکان اتیستیک اغلب تعاملات با اشیاء را بر تعاملات با افراد ترجیح داده و به حضور مخلوقات زنده غیر انسانی پاسخ مثبت نشان می دهند بنابراین تاثیرات مثبت این روش درمانی بر کودکان طیف اوتیسم قابل تبیین است.
آماده سازی دانش آموزان برای آینده: بررسی مؤلفه های آمادگی شغلی در کتابهای درسی شیمی سال آخر دوره متوسطه ایران، ترکیه و مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۲۴۲-۲۲۲
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی محتوای کتابهای درسی شیمی سال آخر دوره متوسطه دوم کشورهای ایران، ترکیه و مالزی از نظر توجه به مؤلفه های آمادگی شغلی پرداخته شده است. روش پژوهش کاربردی-توصیفی از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری کتابهای آزمایشگاه علوم تجربی 1 و 2 و شیمی دوره متوسطه دوم ایران در سال تحصیلی 1401-1400 و کتابهای شیمی دوره متوسطه دوم ترکیه و مالزی در سال تحصیلی 2020 بوده است. این پژوهش مجموع صفحات کتابهای شیمی شامل متن، تصاویر، پرسشها و فعالیتها را در برگرفته و در آن از روش نمونه گیری تمام شماری استفاده شده است. ابزارگردآوری داده ها سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود که روایی آن با توجه به نظر صاحب نظران تأیید و داده ها با روش آمار توصیفی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که کتابهای شیمی سال آخر متوسطه سه کشور از نظر توجه به مؤلفه های آمادگی شغلی شباهتها و تفاوتهایی دارند. در هر سه کشور توجه به مؤلفه «شناخت و کشف فرصتهای شغلی» بیش از سایر مؤلفه ها و میزان توجه به مؤلفه «انجام مهارتهای دست ورزی» کمتر از سایر مؤلفه ها بوده است. در مجموع مالزی بیشترین فراوانی را در توجه به مؤلفه های آمادگی شغلی داشته است و پس از آن ترکیه و ایران به ترتیب در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. در مؤلفه «گرفتن تصمیم مناسب درباره مشاغل»، مالزی و ترکیه فراوانی تقریباً یکسانی داشتند، درحالی که توجه به این مؤلفه در کتاب شیمی سال آخر ایران کمتر بود. تنها در مؤلفه «بروز رفتار مناسب هنگام کار»، مالزی فراوانی کمتری نسبت به ترکیه داشت. در کتاب شیمی سال آخر مالزی توجه بیشتری به تفکر نقاد، تفکر خلاق و انجام کار گروهی شده است.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
107 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در سال تحصیلی 1402-1401 بود.روش: نوع پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جهت حذف اثر مداخله گر، با روش نمونه گیری در دسترس، دو کلاس 30 نفره، که توسط یک دبیر ریاضی آموزش می دیدند، انتخاب و به شیوه کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طی 8 جلسه 40 دقیقه ای به گروه آزمایش محتوای درس ریاضی به روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی، و به گروه کنترل همان محتوا در قالب کتاب درسی و با روش تدریس معمول ارائه گردید. دانش آموزان در هر دو گروه، قبل و بعد از آموزش، به پرسش نامه استدلال ریاضی رضایی (1394) و پرسش نامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با آمارتوصیفی و استنباطی از جمله میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس، با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام شد. نتیجه: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان استدلال ریاضی و مولفه های عملکرد تحصیلی(خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش)، در دانش آموزانی که با روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی آموزش دیده اند نسبت به دانش آموزانی که با روش معمول آموزش دیده اند، بیشتر است، در حالی که میزان مولفه های تاثیرات هیجانی و فقدان کنترل در گروه آزمایش در موقعیت پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است. مهم ترین نتیجه این پژوهش، مؤثر بودن روش تدریس مبتنی بر یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و تا حدی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد.
طراحی و تبیین مدل تأثیر فلات زدگی شغلی و شهرت سازمانی بر محصورشدگی شغلی مدیران مدارس ابتدایی شهرستان خوی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
125 - 143
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، در راستای طراحی و تبیین مدل تأثیر فلات زدگی شغلی و شهرت سازمانی بر محصورشدگی شغلی مدیران مدارس ابتدایی انجام گردید. از نظر هدف، جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت پژوهش از نوع توصیفی و به روش همبستگی است. حجم جامعه آماری را کلیه مدیران مدارس دوره ابتدایی شهرستان خوی در سال 1402 به تعداد 238 نفر تشکیل دادند، حجم نمونه آماری در تحقیق حاضر مساوی جامعه آماری در نظر گرفته شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شهرت سازمانی فامبران و وان ریل (2003)، محصورشدگی شغلی رابینسون و همکاران(2014) و فلات زدگی باردویک(2012) استفاده گردیده شد، روایی پرسشنامه های مذکور توسط اساتید متخصص تایید و پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ بالای7/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (معادلات ساختاری) استفاده شد. با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده ها از تحلیل از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار pls استفاده گردید. نتایج نشانگر این بود که مدل تأثیر فلات زدگی شغلی و شهرت سازمانی بر محصورشدگی شغلی مدیران مدارس ابتدایی از برازش مطلوبی برخوردار است(044/6=t ، 509/8=t ؛01/0> p)، به علاوه، نتایج نشانگر این بود که شهرت سازمانی بر محصورشدگی شغلی مدیران مدارس ابتدایی شهرستان خوی تاثیر مثبت و معنی داری دارد(559/0=z ؛01/0> p)، به علاوه، تاثیر فلات زدگی شغلی بر محصور شدگی شغلی معکوس و معنی دار می باشد(392/0- =z ؛01/0> p).
بررسی تحلیلی سیستماتیک از اثرات کاربرد چت جی پی تی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش علم و فناوری شاهد به کارگیری هوش مصنوعی در زندگی انسان هستیم. یکی از کاربردهای هوش مصنوعی، کاربرد آن در تولید چت جی پی تی می باشد.هدف از پژوهش حاضر، ارائه تحلیلی سیستماتیک از اثرات کاربرد چت جی پی تی در آموزش، بر اساس ادبیات موجود در این حوزه می باشد. برای انجام این پژوهش از روش فراتحلیل مبتنی بر بیانیه پریزما استفاده شده است و پایگاه های داده انتخاب شده وب علم، اسکوپوس،گوگل اسکولار می باشند. جستجوی ادبیات بین ماه مه و ژوئن 2023 با شناسایی اولیه 154 رکورد انجام شد که در نهایت ۱۲ مطالعه مورد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها مبین این امر بود که ادغام هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار مکمل و پشتوانه آموزشی بزرگ در فرآیند یاددهی-یادگیری، با افزایش تجارب یادگیری و تقویت تعامل بیشتر بین دانش آموزان و معلمان، تأثیر مثبتی بر فرآیند یاددهی-یادگیری دارد. البته باید این نکته را در نظر داشت که به کارگیری و اجرای موفقیت آمیز این برنامه ، مستلزم آشنایی معلمان با عملکرد آن است. در نهایت باید گفت یافته های حاصل از این پژوهش، مبنای محکمی برای تحقیقات و تصمیم گیری های آینده در مورد استفاده از چت جی پی تی در زمینه آموزش فراهم می کند.