فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل آسیب رسان به کیفیت زناشویی تعارض زوجین است. تعارض زناشویی سبب بروز مشکلاتی در ساختار خانواده، استحکام و عدم رضایت از زندگی و درنهایت اگر توجهی به این دو مقوله نشود سبب فروپاشی نظام خانواده می شود. ازاین جهت هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان یکپارچه شده متمرکز بر شفقت و هیجان بر تعارض زناشویی زنان شهر اصفهان قرار گرفت. بدین منظور در این پژوهش که از نوع منفرد A-B-A بود از بین زنان متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره (تماشا و رضوی) شهر اصفهان در سال 99 سه زن که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند به صورت هدفمند انتخاب شد و توسط پرسشنامه تعارض (sanaii, barati & Bustani, 2009) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از احراز تعارض زناشویی بالا و دریافت رضایت جهت شرکت در پژوهش، ایشان در طی 3 ماه، هفته ای یک بار در جلسات درمانی مبتنی بر تلفیق درمان های متمرکز بر شفقت و هیجان (محقق ساخته) به مدت 60 دقیقه به صورت انفرادی شرکت نمودند. در اثنا این پژوهش، افراد شرکت کننده به منظور تعیین خط پایه و پیشرفت درمانی قبل، حین و بعد مداخله، 12 بار به پرسشنامه مذکور پاسخ دادند. برای تحلیل نتایج از شاخص توصیفی و آمار استنباطی تحلیل دیداری استفاده شد. درصد بهبودی تعارض زناشویی سه زن در مرحله مداخله به ترتیب 30-31-33 درصد به دست آمد که حکایت از تأثیر درمان یکپارچه شده مذکور بر تعارض زناشویی زنان شرکت کننده دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان یکپارچه شده مبتنی بر شفقت و هیجان، منجر به تنظیم هیجان در یک بستر معنایی شده و کاهش تعارضات زناشویی را در پی داشته است. ازاین جهت می توان نتیجه گرفت که درمان یکپارچه شده مذکور برای کاهش تعارض زناشویی زنان متعارض مؤثر است. ازاین رو پیشنهاد می شود برای بهبود کیفیت زندگی و کاهش تعارضات زناشویی زنان متعارض از این درمان استفاده شود.
نقش بهزیستی معنوی، گذشت و خودافشاگری زناشویی در خیانت برخط همسران: یک پژوهش زمینه یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع اینترنت و شبکه های اجتماعی نقش مهمی در خیانت برخط در عده ای از همسران دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان شیوع خیانت برخط در همسران زیر 40 سال و نقش بهزیستی معنوی، گذشت و خودافشاگری زناشویی در تشخیص همسران با و بدون خیانت برخط بود. روش پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل تشخیص بود. جامعه ی آماری شامل کل همسران زیر 40 سال چهار شهرستان در ایران در سال 1398 بود (7000=N) از میان این همسران به روش طبقه ای تصادفی 378 زن و شوهر (378 زن و 378 مرد) انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های سلامت معنوی (Paloutzian & Ellison, 1991) گذشت تصمیمی و هیجانی (Hook, 2007)، خودافشاگری زناشویی (Waring, Holden et al., 1998) و خیانت برخط (Docan-Morgan & Docan, 2007) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل تشخیص گام به گام تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که 34/24 درصد همسران دارای خیانت برخط زناشویی (90/20 فعالیت های دوستانه برخط، 14/16 درصد فعالیت های هیجانی برخط و 42/30 درصد فعالیت های جنسی برخط) بودند و میزان خیانت برخط و ابعاد آن در مردان بیشتر از زنان بود. نتایج نشان داد که خودافشاگری زناشویی (به ویژه خودافشاگری جنسی و عدم توازن)، بهزیستی معنوی (به ویژه بهزیستی مذهبی)، گذشت هیجانی به ترتیب در پیش بینی عضویت گروهی همسران با و بدون خیانت برخط نقش معنی دار داشتند؛ به عبارت دیگر، این متغیرها عضویت افراد در دو گروه را پیش بینی نموده است (01/0P value =). با توجه به یافته های این پژوهش، روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از متغیرهای پیش بین خیانت برخط همسران آگاهی یابند و با تقویت آن ها به مشاوره ی زناشویی بپردازند.
اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
23 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش تعیین اثربخشی آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر مدیریت خشم و افزایش مهارت های اجتماعی در نوجوانان دختر شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دختران نوجوان(12-18 سال) شهر اصفهان در اردیبهشت ماه سال 1399 که با استفاده از نمونه گیری دردسترس 40 دختر نوجوان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل(20 نفر) و گروه آزمایش(20 نفر) قرار داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و پرسشنامه کنترل خشم اسپیلبرگر(1999) بود. همچنین بر روی گروه آزمایش بسته آموزشی ارتباط سالم با جنس مخالف در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss-19 در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در میانگین نمرات تفاوت معناداری وجود دارد(P≤0.05)، به عبارت دیگر آموزش رابطه سالم با جنس مخالف بر بهبود کنترل برون ریزی خشم، کنترل درون ریزی خشم و مهارت اجتماعی نوجوانان دختر تاثیر معناداری دارد.
بررسی مدل بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
38-60
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی آنها تاثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیت تحصیلی شان خواهد داشت. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای در میان دانشجویان بود. روش: نوع تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که 365 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر رویدادهای منفی زندگی بر سبک مسأله مدار (01/0 P< ) و بهزیستی روان شناختی (05/0 P< ) منفی و معنادار است. تأثیر ذهن آگاهی بر سبک مسأله مدار و بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ). تأثیر سبک مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ) اما تأثیر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی معنادار نیست. نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در تأثیر رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی معنی دار است (01/0 P< ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده در بین دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی و سبک مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی را مورد تأیید قرار داد.
بررسی و تحلیل اثربخشیِ کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در فرایند مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از اهمیت و فواید کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در رابطه یاورانه، باعث افزایش کاربستِ این اصول و ضوابط در مشاوره می شود.در همین راستا،پژوهش پیش رو با هدف تبیین و تحلیل اثربخشی کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در فرایند مشاوره و رابطه یاورانه است.سوال اساسی این است که رعایت و کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در فرایند مشاوره چه فواید و آثاری دارد ؟در پژوهش حاضر از روش توصیفی-تحلیلی و اجتهادی بهره گرفته شده و آموزه های اسلامی و روان شناختی مرتبط با اهمیت و کارکردهای اصول و ضوابط اخلاقی در مشاوره، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.یافته های این تحقیق نشان داد که التزام و کاربستِ اصول و ضوابط اخلاقی در فرایند مشاوره،فواید و آثار اجتماعی،روان شناختی و حرفه ای زیادی در پی دارد. مصونیت بخشی به رابطه یاورانه،افزایش سلامت و امنیت روانی مشاور و مراجع،ارتقاء ارزش های انسانی ،ایجاد امنیت و مصونیت برای همکاران و کارشناسان مشاوره و افزایش تعهد، اعتماد،کارآمدی،تسهیل گری در فرایند مشاوره و ایجاد مقبولیت در روابط یاورانه، از مهم ترین پیامدهای مثبت التزام به اصول و ضوابط اخلاقی در مشاوره است.هر مقدار التزام و تعهد مشاوران به ضوابط اخلاقی افزایش پیدا کند،فرایند مشاوره از کارآمدی و مصونیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
ارائه ی الگوی تلفیقی مصاحبه ی انگیزشی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی و انگیزه ی تغییر خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۷۶-۵۰
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی تلفیقی مصاحبه ی انگیزشی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی و انگیزه ی تغییر خشونت خانگی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش هرمنوتیک و تحلیل محتوا انجام شده است. منابع تحلیل جامعه کتب و مقالات مربوط به الگوی مصاحبه ی انگیزشی و مجموعه آیات قرآن کریم و آثار طباطبایی، مطهری و جوادی آملی است که تا سال 1398 منتشر شده است.یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی مبتنی بر اصول، فرایند، محتوا و فنون الگوی مصاحبه ی انگیزشی که با جهت گیری هستی شناسی اسلامی در چهاربخش ارائه گردید: که شامل 1.اصول: الف) مقاومت در برابر بازتاب اصلاحی با جهت گیری گفتگو و تدبر، جایز دانستن انتخاب، خودرهبری و مسئولیت پذیری، فهم و توکل، ب) درک انگیزه ی مراجع با اصل تمایز، چند بعدی بودن، احترام ویادآوری، ج)گوش دادن به مراجع با گوش سپاری و به گزینی و همدلی، د)توانمندسازی مراجع با اصل عدل و استوا و اصل توحید، 2.محتوا حاوی گفتگوی تغییرمدار با تمرکز بر غفلت ها، گمانه زنی، مات شدگی و خودمحوری و خودپسندی،3. فرایند شامل الف) درگیر کردن و تمرکز و فرا خواندن و طرح ریختن با آگاهی و خلوص و عمل، 4. .فنون شامل ایجاد سؤال، استماع، سکوت و جدال احسن، مواجهه، خلاصه کردن، استفاده از تمثیل و قصص، تصویرسازی های قرآنی است. نتیجه: از آن جا که در آیات قرآن کریم و آثار طباطبایی، مطهری و جوادی آملی به اصول انگیزشی و فرایند ها و محتوا و روش های هستی شناسانه ی اسلامی در ایجاد انگیزش به ویژه در باب خشونت همراستا با الگوی مصاحبه ی انگیزشی به طور کامل پرداخته شده است و این موارد در جهت فرهنگ اسلامی تفاوت های هستی شناسانه با الگوی مصاحبه ی انگیزشی دارد، بنابراین برای ارائه ی الگوی مصاحبه ی انگیزشی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی تلفیق دو الگو کاربرد الگوی مصاحبه ی انگیزشی را اثر بخش تر خواهد کرد.
بررسی مقایسه ای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همه گیری کرونا
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
95 - 111
حوزههای تخصصی:
تنش های ناشی از شروع همه گیری کرونا و تغییرات قابل ملاحظه ایجادشده در خانواده، باعث بروز مشکلات فراوانی برای فرزندان طلاق می شود. ط لاق و جدای ی والدی ن زمینه ساز مش کلات عدیده ای اس ت ک ه ازجمله آن ها اخت لال در عملکرد تحصیلی فرزندان است. هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسهای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همه گیری کرونا بود. جامع ه آم اری پژوه ش ش امل کلی ه دانش آموزان مقط ع متوس طه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند ک ه از می ان آن ها 25 نفر خانواده های ع ادی و 25 نفر خانواده های ط لاق با روش نمونه گیری تصادفی ساده قرار گرفتند. طرح تحقیق حاضر علی مقایسهای بود و تمام آزمودنی ها ابزارهای مورداستفاده، انگیزش تحصیلی عبدخدایی (1387)، نگرش نسبت به مدرسه مک کوچ (2001) را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از نرم افزار spss و آزمون کوواریانس، بین دو گروه آزمایش و گواه تجزیه وتحلیل شد. یافتههای پژوهش حاکی از این بود که بین دو گروه آزمایش و گواه، در همه مؤلفه های انگیزش تحصیلی و مؤلفه های نگرش نسبت به مدرسه، تفاوت معناداری وجود دارد.
اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
26 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر اثربخشی روش آموزش چندحسی روسنر بر کاهش میزان اختلال نوشتن املاء دانش آموزان ابتدایی شهر تهران بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی دوره سوم و چهارم مناطق 6 و 11شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 با تعداد 3123 نفر بود که از این تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی(15نفر) و کنترل( 15نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون املاء فلاح چای(1974)، پروتکل آموزش 9 جلسه ای روش چندحسی روسنر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دوسطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss-21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش آموزش چندحسی روسنر بر دانش اموزان دارای اختلال نوشتن املاء اثربخش بوده است 0/05) ( P<. نتیجه گیری : بنابراین توجه به این روش چند حسی نقش مهمی در بهبود اختلال نوشتن بویژه املاء دانش آموزان دارد.
مقایسه ی اثربخشی درمان مبتنی بر الگوی فرانظری (TTM) با درمان کوتاه مدت راه حل محور (SFBT) بر افکار خودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
97 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی درمان مبتنی بر الگوی فرانظری (TTM) با درمان کوتاه مدت راه حل محور ( SFBT ) بر افکار خودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA بود. روش پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه می باشد که نمونه، شامل دو گروه مداخله و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) از کلیه ی بیماران داوطلب (تمایلی) و طرح جمع آوری معتادان متجاهرِ (غربالگری بهزیستی) پذیرش شده در مؤسسه ی بهبودی اقامتی میان مدت (Camp) امید ایمان رهایی -مرکز ماده 15- واقع در شهر ماهدشت استان البرز بود که به روش غیرتصادفیِ هدفمند گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (E 1 - E 2 ) و گروه گواه جای گرفتند. از مدل های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) جهت آزمون فرضیه های پژوهش پرداخته و در نهایت مشخص گردید که بین افکارخودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در الگوی درمانی فرانظری (TTM) و الگوی درمانی کوتاه مدت راه حل محور (SFBT) در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA، تفاوت معناداری وجود دارد.
پیشینه علمی زوج درمانی در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس: تحلیل اسنادی و علم سنجی تحقیقات بین المللی در حوزه زوج درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند پژوهش ها کاربردی و کارآزمایی ها در نیمه دوم قرن بیستم و ابتدای قرن بیست ویک چندان یکپارچه نبوده و کم و کیف آن سزاوار پژوهش است. پژوهش حاضر به توصیف وضعیت انتشار مدارک حوزه زوج درمانی و ترسیم شبکه های همکاری علمی افراد و سازمان و کشورها و همچنین ترسیم شبکه هم رخدادی اصلاحات این حوزه در پایگاه اطلاعاتی Scopus از سال 1970 تا 2020 پرداخت. روش این پژوهش توصیفی و با رویکرد کتاب سنجی بود. در این پژوهش، تعداد 2898 مدرک منتشرشده در موضوع زوج درمانی از پایگاه Scopus به صورت جستجوی موضوعی، مورد تحلیل کتاب سنجی قرار گرفت. تحلیل داده ها توسط گزینه های تحلیل پایگاه اطلاعاتی Scopus و نرم افزار کاربردی مصورسازی VOS viewer صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان دهنده روند صعودی انتشار اسناد کاربردی حوزه زوج درمانی در 20 سال اخیر بود. پنج کشور برتر فعال در زمینه تولیدات علمی در موضوع موردبررسی، به ترتیب شامل کشورهای ایالات متحده آمریکا، کانادا، انگلستان، آلمان و استرالیا بودند. پرثمرترین مجلات شناسایی شده نیز به ترتیب شامل «مجله ازدواج و خانواده درمانی»، «مجله مشاوره و روانشناسی بالینی»، «مجله فرایند خانواده»، «مجله روان درمانی خانواده» و «مجله رفتاردرمانی» بود. به علاوه، دو نویسنده پر تولید Christensen, A.و Johnson, S.M. بودند. سیر تحول و توسعه مفاهیم کلمات کلیدی نیز در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که علاوه بر زوج درمانی، باید به حوزه ی آموزش روانی جهت بهبود روابط نگاه ویژه ای داشت؛ چراکه در حال حاضر مهم ترین موضوع در حوزه زوج درمانی در مجلات معتبر بوده و در کشور ما مطالعات کافی در آن انجام نشده است.
مطالعه دغدغه ها، نگرش ها و تغییرات رفتاری افراد متاهل دردوره بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
109 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه دغدغه ها، نگرش و تغییرات رفتاری افراد متاهل در دوره بحران کرونا بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی و بر اساس تجارب زیسته 19 زن و مرد متاهل انجام شد. برای نمونه گیری از روش هدفمند استفاده شد. روش گرد آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و به صورت مجازی در فروردین1399صورت گرفت. از کدگذاری اطلاعات به دست آمده در حوزه دغدغه ها 20 مضمون فرعی استخراج و در 4 مضمون اصلی «فشارهای های مربوط به بیماری»، «فشارهای مربوط به دوران قرنطینه»، «فشارهای مربوط به پیامدهای میان مدت بیماری» و «فشارهای مربوط به پیامدهای دراز مدت بیماری» طبقه بندی شد. در محور نگرش ها، 16 مضمون فرعی استخراج و در 5 مضمون اصلی «نگرش کوتاه بودن زندگی و ضرورت غنیمت شمردن فرصت ها»، «بحران، فرصت آموختن از تجارب»، «نگرش ضرورت قدرشناسی از داشته ها»، «درک ضرورت از خودفراروی و به هم پیوستگی جامعه انسانی» و «بحران، فرصتی برای فرارفتن از زندگی روزمره» طبقه بندی شد. در محور تغییرات رفتاری ، 14 مضمون فرعی استخراج و در 3 مضمون اصلی «تغییرات در زندگی روزمره»، «تغییرات در روابط و نقش افراد» و «جستجوی اطلاعات و کسب مهارت» طبقه بندی شد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که سازگاری با شرایط درازمدت قرنطینه، نیازمند تغییرات رفتاری و در نهایت تغییر سبک زندگی خانواده ها هستند. لذا مشاوران می توانند در مشاوره های بحران، به ویژه در چالش با افکار ناکارآمد زوجین و والدین در خانواده ها از اطلاعات حاصل از داده ها به ویژه در زمینه نگرش ها، استفاده کنند و تغییرات رفتاری بیشتری برای سازگاری با شرایط درازمدت ایجاد کنند.
مقایسه سبک های دلبستگی، سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج
حوزههای تخصصی:
همزمان با ورود جامعه ایرانی به نظام مدرن، نهاد خانواده و ازدواج تحولات مهمی را از سر گذرانده است ازجمله این تحولات، افزایش رابطه دوستی قبل از ازدواج است. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی در دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج بود. روش پژوهش حاضریک مطالعه توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان متأهل دانشگاه ازاد اسلامی کرمانشاه درسال 1397-98 (براساس آمار دانشگاه حدوداً 2000 نفر) که باتوجه به روش پژوهش از میان آنان به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 80 نفر در دوگروه دارای تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) وفاقد تجربه رابطه قبل از ازدواج (40نفر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، تمایزیافتگی اسکورن و دندی (1998)و نگرش به نحوه انتخاب همسر لارسون (1993) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس ANOVA و توسط نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که درمیان دانشجویان متأهل دارای رابطه و فاقد رابطه قبل از ازدواج تفاوت معناداری میان سبک های دلبستگی و سطح تمایزیافتگی (05/0≤P) وجود ندارد. و همچنین در نحوه نگرش به انتخاب همسر در میان دانشجویان تفاوت معناداری وجود دارد (05/0≥P). می توان نتیجه گرفت روانشناسان و مشاوران در فرایندهای مشاوره ی قبل از ازدواج به میزان تمایزیافتگی و دلبستگی افراد و نحوه نگرش آنان نسبت به ازدواج توجه ویژه ای داشته باشند.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناختی (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 بود. روش : طرح پژوهش حاضر، یک طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل غیر معادل همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان تامین اجتماعی شهرستان شهریار در سال 1399-1400بود. ۶۰ نفر از پرستاران انتخاب شدند و در سه گروه به طور تصادفی جایگرین شدند. که شامل: 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر فراشناخت، 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت و 20 نفر برای گروه گواه است. از پرسشنامه تاب آوری در برابر استرس کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) برای گرد آوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج در کل نشان داد که آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 تاثیر دارد و تاثیر هر دو روش نیز نسبت به مرحله پیش ازمون پایدار بوده است. هرچند پایداری مداخله مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) بیشتر از ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت ارزیابی شده است.
تبیین الگوی اثربخشی روش های تثبیت شده در اتیسم (تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن، دوسا) مبتنی بر انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، تبیین الگوی اثربخشی روش های تثبیت شده در اتیسم (تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن، دوسا) مبتنی بر انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم شهر تهران در سال 1397 انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم شهر تهران در مراکز آموزشی و توانبخشی دولتی و خصوصی بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 48 نفر انتخاب و به طور تصادفی ساده به 4 گروه مداخله به روش تحلیل رفتار کاربردی، اسنوزلن، دوسا و گروه کنترل، تقسیم شدند. جمع آوری داده ها بر اساس مقیاس تشخیص اتیسم گیلیام (گارز) (1995)، چک لیست بازبینی اصلاح شده و آزمون هوش وکسلر انجام پذیرفت و از روش آماری توصیفی و استنباطی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری برای حذف اثر پیش آزمون با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد هر سه روش تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن و دوسا نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری بر افزایش انعطاف پذیری رفتاری داشته اند. همچنین روش تحلیل رفتار کاربردی ABA نسبت به دو گروه ازمایشی دیگر تأثیر بیشتری بر بهبود انعطاف پذیری رفتاری در سه مرحله اندازه گیری داشته است. نتیجه گیری: در نتیجه استفاده از مداخلات (تحلیل رفتار کاربردی ABA، اسنوزلن، دوسا) و برنامه های آموزشی به عنوان روشی در بهبود و توانبخشی کودکان مبتلابه اختلال اتیسم پیشنهاد می شود.
اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
45 - 55
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه خانواده های ازدواج مجدد شهر خرم آباد در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 20 خانواده بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 10 خانواده) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 2 ساعته (هفته ای دو جلسه) تحت مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تعارض والد- نوجوان (پرینز و همکاران، 1979) جمع آوری و با روش های آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون از نظر روابط فرزند با والدخوانده تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آن تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد باعث بهبود معنادار روابط فرزند با والدخوانده شد (001/0p <). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر بهبود روابط فرزند با والدخوانده، استفاده از این شیوه در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی جهت بهبود روابط فرزند با والدخوانده ضروری است. در نتیجه، متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از روش مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد برای بهبود ویژگی های روانشناختی از جمله روابط فرزند با والدخوانده استفاده کنند.
ارائه الگوی مفهومی شناسایی ادراک عشق ورزی در دانشجویان مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
123 - 160
حوزههای تخصصی:
بحث درباره عشق ورزی در ایران عموماً در چارچوب تحلیلی مبتنی بر پژوهش ها و نظریه پردازی هایی که در غرب صورت گرفته تمرکز یافته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی شناسایی ادراک عشق ورزی دانشجویان مجرد و بر مبنای نظریه زمینه ای و با به کارگیری روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. 32 دانشجو (18 دختر و 14 پسر)، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیاده سازی متن مصاحبه ها و ورود اطلاعات به نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA10، با کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 103 مفهوم و 16 مقوله محوری شد. همچنین، نتایج کدگذاری گزینشی نشان داد که مقوله هسته ادراک عشق ورزی دانشجویان است که تحت تأثیر شرایط علّی (باورداشت های اعتقادی و مذهبی؛ جوّ خانواده و نظارت والدینی؛ چالش ها و تجارب اخلاقی) و در کنار شرایط مداخله گر (تحولات هویتی فردی، اجتماعی و فرهنگی؛ هویت سازی رسانه های نوین ارتباطی) و شرایط زمینه ای (جنسیت؛ سن؛ پایگاه اجتماعی اقتصادی؛ تحصیلات دانشگاهی) بر برساخت عشق ورزی با جنس مخالف در دانشجویان مجرد در قالب راهبردهای اخلاق پیروی منطقی؛ خودپیروی عاطفی و خودپیروی ضداخلاقی تأثیر می گذارد که حاصل آن شکل گیری ازدواج های متناسب، پایدار و یا تصادفی و نامتناسب است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که عشق ورزی در بین دانشجویان مجرد، طیفی از مکانیسم های خودپیروی تا اخلاق پیروی را در پی داشته که می تواند کنش دانشجویان را به سمت و سویی منفی یا مثبت جهت دهی کند. لذا شناخت این مکانیسم ها می تواند در سیاست گذاری دست اندرکاران تربیتی کشور مؤثر باشد.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون ادراک عشق ورزی در دانشجویان مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
323-291
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت آزمون ادراک عشق ورزی در میان دانشجویان مجرد و بررسی ویژگی های روانسنجی آن انجام شد. روش: روش پژوهش آمیخته بود. برای این منظور ابتدا طی یک مطالعه کیفی مبتنی بر نظریه پردازی داده محور و با به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با 32 دانشجو (18 دختر و 14 پسر)، مصاحبه شد. روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اشباع نظری بود. متن مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA10 کدگذاری و ادراک عشق ورزی دانشجویان در سه مقوله اخلاق پیروی منطقی، خودپیروی عاطفی و خودپیروی ضد اخلاقی شناسایی شد. در مرحله بعد، بر اساس کدهای به دست آمده از بخش کیفی پژوهش، آزمونی متناسب با بافت فرهنگی تربیتی جامعه ایرانی جهت اندازه گیری ادراک عشق ورزی دانشجویان مجرد تدوین شد و سپس تعداد 560 دانشجوی مجرد با دامنه سنی 19 تا 33 سال (314 دختر و 246 پسر) مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد 5 دانشگاه دولتی و آزاد شهر تهران (دانشگاه های علامه طباطبائی، شهید بهشتی، امام صادق (ع)، علوم تحقیقات و امیرکبیر)، که به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، به این آزمون پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، نشان داد مقیاس ادراک عشق ورزی حاوی 18 سؤال و مشتمل بر سه مقوله تأیید شده اخلاق پیروی منطقی (سؤالات 1، 2، 3، 4، 5، 6)، خود پیروی عاطفی (سؤالات 13، 14، 15، 16، 17، 18) و خود پیروی ضد اخلاقی (سؤالات 7، 8، 9، 10، 11، 12) از عشق ورزی است. شاخص های برازش مدل در تحلیل عاملی تأییدی روایی این مقیاس را مورد تأیید قرار داد. نتیجه گیری: لذا بر اساس یافته ها، آزمون ادراک عشق ورزی دانشجویان می تواند به عنوان ابزاری معتبر و روا جهت سنجش و ارزیابی ادراک عشق ورزی دانشجویان مجرد ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
هم سنجی تأثیر درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان در الگوهای ارتباطی همسران تازه ازدواج کرده دارای تعارض.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تعارضات زناشویی در پنج سال نخست زندگی افزایش می یابد و به کارگیری مداخلات تأثیرگذار برای کاهش این تعارضات ضروری است. هدف: پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر مداخلات درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان بر الگوهای ارتباطی همسران تازه ازدواج کرده متعارض انجام گرفت. روش: طرح این پژوهش کاربردی، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری همسران متعارض کمتر از شش سال ازدواج بود که در سال 1398 میان ماه های خرداد تا شهریور به مراکز مشاوره پیوند زندگی و اندیشه در شهرستان آستارا مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 30 زوج (60 زن و شوهر) با نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه الگوهای ارتباطی(Christensen & sullaway,1984) و مصاحبه بالینی بود. درمان حالت روان بنه، طی 12 جلسه90 دقیقه ای و درمان متمرکز بر هیجان طی 10 جلسه120دقیقه ای اجرا گردید و پس از سه ماه پیگیری، برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر و SPSS-24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان حالت روان بنه، الگوی ارتباطی سازنده متقابل را به صورت پایدار افزایش داده (01/0> P) و الگوی توقع-کناره گیر را کاهش می دهد(01/0> P). درمان متمرکز بر هیجان الگوی سازنده متقابل را افزایش داده (01/0> P) و الگوی اجتناب متقابل (05/0> P) و توقع-کناره گیر(01/0> P) را کاهش می دهد. درمان حالت روان به صورت کارآمدتری الگوی سازنده متقابل را افزایش داده (01/0> P) و الگوی توقع-کناره گیر را کاهش می دهد(01/0> P) و درمان متمرکز بر هیجان در کاهش الگوی اجتناب متقابل مؤثرتر بود (01/0> P). نتیجه گیری: مداخلات درمان حالت روان بنه و درمان متمرکز بر هیجان را می توان برای بهبود الگوهای ارتباطی زوجین متعارض به کار بست.
بررسی ویژگیهای بومی افراد با جهت گیری متنوع در ایران و مقایسه آنها با کارآفرینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
127 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف: جهت گیری شغلی متنوع نوعی مسیرشغلی است که در گذار مشاغل از دنیای سنتی به دوره معاصر بوجود آمده است. این جهت گیری زمینه شکل گیری شخصیت های منعطفی را ایجاد نموده که با دو ویژگی اصلی «خود-مدیریتی» و «ارزش-محوری» شناخته می شوند. تاثیر فرهنگ بر بروز خصایص افراد با جهت گیری شغلی متنوع، در جوامع مختلف، کمتر مورد توجه بوده است. از طرفی با توجه به قرابت مفهومی و کارکردی دو جهت گیری شغلی متنوع و کارآفرین به تعیین تمایزات مفهومی این دو مسیر نیاز داریم. پژوهش حاضر با هدف پاسخ به دو سوال انجام شده است. سوال اول: ویژگی های افراد با جهت گیری شغلی متنوع در ایران کدام است و سوال دوم: تمایز مفهوم جهت گیری متنوع با مفهوم کارآفرینی چیست؟ روش شناسی: در مورد سوال نخست، ویژگی های افراد با جهت گیری شغلی متنوع با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل زمینه ای مورد بررسی قرارگرفت و برای پاسخ به سوال دوم، نتایج تحلیل زمینه ای با ویژگی های افراد کارآفرین مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها: سه ویژگی اصلی و یازده ویژگی فرعی، برای افراد با جهت گیری شغلی متنوع بدست آمد که دو مورد از آن ویژگی ها با ویژگی های ذکر شده در نظریه جهت گیری متنوع، همخوانی داشت. نوآوری: تا کنون هیچ مقاله ای در حیطه مشاوره شغلی به بررسی مسیر شغلی متنوع و ویژگی های بومی آن در ایران نپرداخته است. نتایج: نتایج پژوهش حاکی از این است که ویژگی های خاص بافت جامعه ایرانی موجب پدید آمدن توانمندی های خاصی در افراد با جهت گیری متنوع، گشته است. نتایج بررسی مقایسه ای بین افراد کارآفرین و افراد با جهت گیری شغلی متنوع، نیز نشان می دهد علی رغم وجود شباهت های بسیار بین آنها، تفاوت های بنیادینی در سطح پارادایم فکری و استراتژی های رفتاری بین آن دو وجود دارد.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان با تعارض کار و خانواده در شرکت ایران خودرو (شهر تهران) در شش ماهه دوم سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 کارمندان با تعارض کار-خانواده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (در هر گروه 15 کارمند). گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک (لینهان، 2004) قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه های تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000)، خودشفقتی (نف، 2003) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSSتجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی(001/0p<) و انعطاف پذیری روان شناختی(001/0p<) کارکنان دارای تعارض کار و خانواده تاثیر معنادار داشته است. بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که رفتاردرمانی دیالکتیک با بهره گیری از تکنیک های تحمل پریشانی، پذیرش و خودنظم جویی هیجانی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده مورد استفاده گیرد.