فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Objective: Diabetes is a chronic disease that has negative physical and psychological consequences and effective interventions are necessary to reduce these consequences. Therefore, this study aimed to compare the Autogenic training (AT) and Affect regulation training (ART) on the psychological adjustment of women with type 2 diabetes. Methods: Among female patients with type 2 diabetes referred to the Iranian Endocrine Institute, 33 patients were selected by convenience sampling and randomly divided into three groups (AT, ART, and control). Participants answered the Psychosocial Adjustment to Illness Scale (PAIS) before and at the end of the intervention. The subjects of ART and AT groups underwent 10 90-minute training sessions and the control group did not receive any intervention. Results: Data analysis with MANOVA and ANOVA showed that psychosocial adjustment to disease in both ART and AT groups was significantly improved compared to the control group (P <0.05). The two groups of AT and ART were not significantly different in improving psychosocial adjustment to disease (P >0.05). Conclusion: It seems that both interventions AT and ART have been effective in improving the psychological adjustment of women with type 2 diabetes by affecting the conscious or unconscious mechanisms of mind-body communication. Keywords: Diabetes, affect regulation, autogenic training, psychological adjustment.
اثربخشی مداخلات متمرکز بر والد در درمان چاقی کودکان و نوجوانان: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، برای درمان چاقی کودکان، به مداخلات رفتاری سبک زندگی متمرکز بر والد، توجه بیشتری شده است. بر این اساس، این مطالعه با هدف اصلی مروری بر اثربخشی مداخلات متمرکز بر والد در درمان چاقی کودکان و نوجوانان، و با هدف فرعی بررسی میزان ریزش در مطالعات انتخاب شده انجام شد . روش: 1476 مقاله بین سال های 2021-1957 میلادی، با انواع کلیدواژه های مرتبط با مداخله، والد، چاقی و اضافه وزن، در دامنه سنی 18-6 سال، از پایگاه های اطلاعاتی PubMed، Science Direct و PsyINFO در مرحله اول شناسایی شدند. پس از اعمال ملاک های ورود و خروج و بررسی مقالات مرتبط، نهایتاً ده مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی (RCTs) که پیامد اصلی آنها کاهش شاخص توده بدنی (BMI) بود، به طور سیستماتیک مرور شدند. از روش استاندارد بررسی مشخصات جمعیت، جزئیات مداخله، استفاده از گروه کنترل، و گزارش پیامدها (PICO) در انتخاب، و از روش بیانیه استانداردسازی گزارش در مطالعات کارآزمایی بالینی (CONSORT)، در ارزیابی کیفیت مقالات استفاده شد. یافته ها: دامنه کاهش نمرات استاندارد BMI در پایان مداخلات بین 31/0- 06/0، و در پایان پیگیری های 24–13 ماهه بین 42/0–16/0 بود. میزان ریزش تا پایان پژوهش ها، به طور میانگین 3/32 درصد (50-13 درصد) بود . نتیجه گیری: به طور کلی، مداخلات رفتاری جامع سبک زندگی متمرکز بر والد در کاهش BMI کودکان اثربخش هستند، اما لازم است تا نتایج آنها با احتیاط تفسیر شده و پژوهش های جامع و استاندارد شده بیشتری در آینده انجام شوند.
Psychometric Properties of (Bare) Scale: A Systematic Review Protocol(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
9 - 16
حوزههای تخصصی:
Background: The Brief Accessibility, Responsiveness and Engagement (BARE) Scale, is a short self-report questionnaire that measures the key behaviors of attachment system. It can be easily administered by both clinicians and researchers of different domains as the dyadic relationship of attachment and mental/physical health has proved by a vast majority of studies. To our knowledge, there is no measure that specifically focuses on couple attachment. Furthermore, we could not find any systematic review and/or meta-analysis which have been conducted to evaluate the psychometric properties of BARE. Methods/design: Two independent reviewers will search comprehensively through relevant databases and also grey literature. Information will be analyzed by means of priori defined criteria by Two of reviewers. Seemingly, data will be extracted from the full texts of included studies based on a set of data extraction form in accordance with the related psychometric information. The methodological quality of studies on the development and validation of BARE will be assessed using consensus-based Standards for the selection of health Measurement Instruments (COSMIN) checklist. Finally, the psychometrics of this tool, will then be analyzed using predefined criteria. Result. Systematic review with meta-analyses involving multidimensional outcomes. Discussion: In this protocol, we have briefly described our method for conducting a systematic review in order to measuring the psychometric properties of BARE. All of reasons call for exploring psychometric properties of BARE discussed comprehensively in introduction. It is a first and crucial step to formulate the recommendations every researcher either a clinician needs in work with couples. Systematic review registration: PROSPERO CRD42020210098
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری، فلوکستین درمانی و روش ترکیبی بر بهبود اختلال انزال زودرس در معتادان به مواد مخدر افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
83 - 96
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، فلوکستین درمانی و روش ترکیبی بر بهبود اختلال انزال زودرس در معتادان به مواد افیونی انجام شد . روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین افراد معتاد به مواد مخدر افیونی مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با استفاده از نمونه گیری در دسترس 60 نفر در چهار گروه درمان شناختی رفتاری، فلوکستین درمانی، روش ترکیبی و گروه گواه جای دهی شدند. ابزار پژوهش حاضر، مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های 5- DSM، آزمون سنجش انزال زودرس (ارافا و شاملول، 2007) بود. یافته ها: داده های حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس و آزمون بونفرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد تفاوت معنا داری بین گروه گواه و گروه درمان شناختی رفتاری و ترکیبی وجود دارد (01/0 P < ). بین میانگین های گروه دارودرمانی با گروه گواه اختلاف معنادار نبود. بین گروه شناختی رفتاری با گروه دارودرمانی تفاوت معناداری مشاهده شد . نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان چنین استنباط کرد که درمان شناختی رفتاری می تواند در بهبود انزال زودرس درمان موثرتری باشد.
The role of Orthodontic Treatment on Patient’s Mental Health, Body Image, and Oral Health-Related Quality of Life Orthodontic Treatment and its Effects on Psychological Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
37 - 46
حوزههای تخصصی:
Objectives: The present study has investigated the role of orthodontic treatment on patient’s mental health, body image and oral health-related quality of life. Method: In this quasi-experimental study a sample of 90 patients referring to orthodontic clinics in the city of Kermanshah were selected using purposive sampling method and then they were assessed before and 6 months and one year after undergoing orthodontics via the “The Symptom Checklist-90-R” (SCL-90-R), “Multidimensional Body–Self Relations Questionnaire” (MBSRQ), and Oral Health Impact Profile (OHIP-14). Data were analyzed using one way analysis of variance. Results: patients reported less obsessive compulsion, hostility and paranoid ideation symptoms on (SCL-90-R), after six months and one-year treatment (P ˂ 0.05). In addition, the comparison of scores before and after treatment showed that there was significant difference in appearance evaluation and body areas satisfaction dimensions of MBSRQ (P ˂ 0.05). Also, there were significant different found on physical disability, psychological disability, social disability and total score of OHIP-14 before and after treatment (P<0.05). Conclusion: This quasi-experimental study highlights orthodontic treatment role on mental health body image and oral health-related quality of life in patients with dental problems.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پاندمی ویروس کووید-19 سبب ایجاد آشفتگی روان شناختی و هیجانی و بروز اضطراب در بسیاری از افراد جامعه شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین بر اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید- 19 انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید- 19 شهر اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 34 زن مبتلا به اضطراب کووید - 19 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 17 بیمار). گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2011) را طی یک ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس اضطراب کووید -19 (علی پور و همکاران، 1398)، پرسشنامه اضطراب سلامت (سالکوکیس و وارویک، 2002) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (گروس و جان، 2003) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین بر اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید - 19 تأثیر معنادار داشته (p<0/001) و توانسته منجر به کاهش اضطراب سلامت و بهبود خودتنظیمی هیجانی این زنان شود . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه آنلاین با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی و ارزیابی مجدد شناختی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود اضطراب سلامت و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به اضطراب ناشی از پاندمی ویروس کووید - 19 مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و خودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی وخودکارآمدی عمومی مادران دارای کودکان فلج مغزی انجام شد . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود که از جامعه مادران دارای کودک فلج مغزی در استان خراسان شمالی تعداد 28 مادر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در ابتدا پیش آزمون با پرسشنامه های نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2009) و خودکارآمدی عمومی شوارتز (1981) انجام و گروه آزمایش تحت درمان شناختی - رفتاری قرار گرفتند. گروه گواه فاقد مداخله بودند پس از این مرحله و بعد از اجرای یک پس آزمون، داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از افزایش میانگین گروه آزمایش در متغیر خودکارآمدی و تمامی راهبردهای مثبت شناختی تنظیم هیجان بوده و از طرفی افزایش نمره خودکارآمدی عمومی و راهبرد تنظیم هیجان مثبت و کاهش نمره راهبرد تنظیم هیجان منفی مادران را در پی داشت . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه درمانی شناختی-رفتاری باعث بهبود کیفیت راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی و افزایش خودکارآمدی شده و این امر می تواند با آگاهی دادن و کمک به بازسازی شناختی، کنترل هیجانات مثبت را جایگزین هیجانات منفی کرده و سبب کاهش آسیب روانی مادران شود.
بررسی علائم اضطرابی بر اساس رشد پس از سانحه و تحمل ابهام در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
163 - 178
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رشد پس از سانحه و تحمل ابهام به عنوان مهمترین فاکتورهای روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان شناخته شده اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های اضطرابی بر اساس تحمل ابهام و رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد . روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود جامعه پژوهش حاضر تمامی زنان مبتلا به سرطان سینه در دو مرکز خصوصی شهر تهران در نیمه دوم سال 1397 بود که از این بین، 150 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند جهت آزمون فرضیه ها انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های اضطراب بک (1990)، رشد پس از سانحه تدسچی و کالون (1996) و تحمل ابهام نوع 2 مک لین (2009) پاسخ دادند و داده های به دست آمده با استفاده از رویکرد سلسله مراتبی تحلیل رگرسیون چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تحمل ابهام 4/26 درصد از واریانس علائم اضطراب را در زنان مبتلا به سرطان سینه تبیین کرد. در مرحله دوم، ورود مؤلفه های رشد پس از آسیب به معادله، باعث شد تا 6/39 درصد از واریانس نشانه های اضطرابی تبیین شود. همچنین از بین مؤلفه های رشد پس از آسیب، دو مؤلفه ارزش زندگی و ارتباط با دیگران به صورت منفی و معنادار، علائم اضطراب را در بیماران مبتلا به سرطان پستان پیش بینی کردند . نتیجه گیری: بر پایه نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد که رشد پس از سانحه و تحمل ابهام، نقش پیش بینی کنندگی خوبی در نشانه های اضطرابی بیمارن مبتلا به سرطان پستان دارند.
The Effectiveness of Mindfulness-Based Stress Reduction Training on Adherence to Medication and Proper Food Consumption in Patients with Diabetes Type 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
17 - 26
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to evaluate the effectiveness of mindfulness-based stress reduction (MBSR) on adherence to appropriate treatment and food intake in patients with type 2 diabetes. The research design was quasi-experimental with pre-test, post-test with control group and 3-month follow-up period. The statistical population of this study consists of all people with type 2 diabetes admitted to the Diabetes and Metabolic Diseases Clinic in Tehran, whose number was equal to 73 people. To conduct an experimental study with two groups (experimental and control) by selecting 15 subjects for each group can achieve a test power of 0.88. The sample sizes were divided into two experimental groups (n = 15) and a control group (n = 15) by available sampling. Inclusion and exclusion criteria are type 2 diabetes with a doctor's approval, at least one year of illness, and absence of more than 2 sessions in treatment sessions. The general compliance questionnaire (GAS) and the feed frequency questionnaire (FFQ) were administered to both groups. The control group waited and the mindfulness intervention for the experimental node was performed in 8 sessions of 90 minutes. Research data were analyzed using descriptive statistics using repeated measures analysis of variance. The results showed that mindfulness training based on stress reduction, adherence to treatment and proper nutrition of patients with type 2 diabetes has significantly increased (P0.05) and this increase has remained constant over time.
اثربخشی درمان هیپنوتیزمی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ترمیم زخم و استرس ادراک شده بیماران پس از جراحی شکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
179 - 200
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیپنوتیزمی و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر ترمیم زخم و استرس ادراک شده بیماران پس از جراحی شکمی بود . روش: جامعه آماری شامل تمامی بیماران کاندید جراحی شکمی بستری شده در بیمارستان گلستان شهر تهران بود. 75 نفر از این بیماران با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به شکل تصادفی در 3 گروه مطالعاتی قرار گرفتند. گروه اول، مداخله 8 جلسه ای درمان هیپنوتیزمی و گروه دوم، مداخله 8 جلسه ای MBSR دریافت کرد و گروه سوم به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها با استفاده از مقیاس زخم بیتس - جنسن (بیتس - جنسن و ساسمن، 2012) و پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) انجام شده و تجزیه و تحلیل آنها نیز به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادند که درمان هیپنوتیزمی و MBSR بر ترمیم زخم و استرس ادراک شده بیماران پس از جراحی شکمی تاثیر دارند (001/0<P) . نتیجه گیری: درمان هیپنوتیزمی و MBSR منجر به تسریع ترمیم زخم و نیز کاهش عوارض جانبی و استرس ادراک شده در مرحله پس آزمون و پیگیری در بیماران فوق می شوند. لذا می توان از این دو مدل درمانی به عنوان درمان کمکی جهت پیشگیری یا کاهش عوارض پس از جراحی شکمی استفاده نمود.
Psychological Distress Based on Cognitive, Metacognitive, and Meta-Emotional Components in Cancer Patients(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
Introduction: the role of cognitive, metacognitive and metaemotional factors in psychological distress has been clearly confirmed. The current research study aims to examine a psychological distress model based on intolerance of uncertainty and emotional schemas of cancer patients with the mediating role of metacognitive beliefs and cognitive avoidance. Method: regarding the methodology, the present study relies on correlation and structural equation modeling. The study sample included 300 cancer patients who visited various hospitals in Tehran and completed the questionnaires of uncertainty intolerance, stress, depression and anxiety, emotional schemas, metacognitive beliefs, and cognitive avoidance. Results: findings demonstrated that the proposed model has appropriate fitness among cancer patients. Also, the relationship between mediating variables and endogenous and exogenous variables is significant. The variables under investigation explained 46 percent of psychological distress variance in the patients. Conclusion: Psychological distress in cancer patients is affected by interaction of excessive emotional states, intolerance of uncertainty, such as metacognitive beliefs and emotional schemas.
Adolescents Corona Anxiety: The Relationship between Character Strengths and Family Social Support(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
49 - 56
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of this study is to determine adolescent coronary anxiety in the relationship between character strengths and family social support. Method: The research method was correlation and the statistical population including 156 ninth and tenth grade students were selected by non-random sampling method (available) from District 4 of Tehran. Students responded to the Values in Action inventory of strength Scale of Park and Peterson (2006), Perceived Social Support- Family Scale of the Procidano & Heller (1983), and the Corona Disease Anxiety Scale of Alipour, Ghadami, Alipour, and Abdollahzadeh (2020). Results: The results of multiple regression analysis showed that the predicting of corona mental anxiety is significant with the strengths of Judgement, love of learning, Honesty, Zest, kindness, teamwork, forgiveness and family social support. Predicting Corona physical anxiety, creativity, love of learning, Bravery, kindness, social intelligence, teamwork, humility, hope and spirituality are significant. Love for learning, Honesty, forgiveness, humility, hope, spirituality, and family social support are significant in predicting overall corona anxiety (P˂ 0.05). Conclusions: The results showed that character strengths and social support family have an effective role in reducing corona anxiety and can provide the necessary support for adolescents in stressful situations.
تحلیل فعالیت های افزایش دهنده هیجانات مثبت مردان و زنان در دوره قرنطینه (به دلیل همه گیری بیماری ناشی از وجود ویروس کرونا) با توجه به نیازهای پنج گانه ویلیام گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
163 - 180
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تحلیل فعالیت های افزایش دهنده هیجانات مثبت مردان و زنان در دوره قرنطینه (به دلیل همه گیری بیماری ناشی از وجود ویروس کرونا) با توجه به نیازهای پنج گانه ویلیام گلاسر بود . روش: روش تحقیق در این مطالعه ترکیبى (کیفى و کمى) بود که در آن داده های کمی نقش تکمیلی برای داده های کیفی داشتند. جامعه مورد پژوهش در این مطالعه افرادی بودند که در دوران همه گیری ویروس کرونا سبک زندگی قرنطینه را برگزیدند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر از نوع نمونه گیری مبتنی بر هدف و حجم نمونه 474 نفر (309 زن و 165 مرد) بود. در بخش کیفى داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا مقوله بندی و کدگذاری گردید. در بخش کمی برای توصیف داده ها از نرم افزار spss - 21 استفاده شد و نتایج بر اساس نظریه نیازهای پنج گانه گلاسر کدگذاری و تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق حاضر 63 فعالیت استخراج شدند که در میان افراد در زمان قرنطینه شیوع بیشتری داشتند؛ افراد از طریق این فعالیت ها می توانستند تمام نیازهای خود را برطرف کرده و از این طریق موجب ایجاد هیجانات مثبت در خود شوند. تحلیل استنباطی یافته های این پژوهش نشان داد که، در همه فعالیت های انجام شده در سطوح نیاز به بقا، عشق و آزادی بین زنان و مردان تفاوت معنی دار وجود داشت و در میان تمامی نیازها، در نیاز به قدرت و آزادی بین گروه های سنی مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود داشت . نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد نمود که افراد می بایست ضمن رعایت پروتکل های بهداشتی روزانه فعالیت هایی انجام دهند که برطرف کننده نیاز های پنجگانه شان باشد و از این طریق به هیجانات مثبت دست پیدا کرده و از هیجانات منفی جلوگیری کنند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر ولع مصرف مواد غذایی، انعطاف پذیری شناختی و سوگیری توجه به مواد غذایی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
27 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر ولع مصرف مواد غذایی، سوگیری توجه به مواد غذایی و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری انجام گرفت. روش: این پژوهش به صورت آزمایشی و با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه این پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال پرخوری شهر امیدیه بودند که با استفاده از پرسشنامه پرخوری گورمالی، پرسشنامه سلامت عمومی و مصاحبه بالینی بر اساس ملاک های DSM-5 40 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی های انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه ولع، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و ابزار محقق ساخته سنجش سوگیری توجه به مواد غذایی انجام شد. مداخله شامل 10 جلسه طرحواره درمانی بود. داده ها با به کارگیری نرم افزار SPSS نسخه 23 با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که طرحواره درمانی بر سوگیری توجه به مواد غذایی، انعطاف پذیری شناختی و ولع مصرف مواد غذایی در افراد مبتلا به پرخوری تأثیر معناداری داشته است. نتایج بدست آمده در پیگیری 45 روزه پس از مرحله پس آزمون پایدار ماند . نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان این گونه نتیجه گیری نمود که طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک روش درمانی مؤثر در افراد مبتلا به اختلال پرخوری بکار رود.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس ارتورکسیای عصبی (ONS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
97 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اتخاذ یک رژیم غذایی متعادل بر ارتقای سلامت انسان تأثیرگذار است. بااین حال، تمرکز مفرط روی سلامتِ خوردن ممکن است منجر به وسواس غذایی شود که به عنوان ارتورکسیای عصبی توصیف می گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس ارتورکسیای عصبی (ONS) انجام شد . روش: جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 322 دانشجو (201 زن، 121 مرد) به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های ارتورکسیای عصبی (ONS)، نگرش خوردن (EAT -26 )، وسواس فکری - عملی (OCI -R )، کمال گرایی (MPS)، انعطاف پذیری ذهنی تصویر بدن ( BI - AAQ ) و پنج عاملی شخصیت (NEO - FFI) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣلی اﮐﺘﺸﺎﻓﯽ، 2 ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﻣﻘﺎدﯾﺮ وﯾﮋه ی ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﯾﮏ را آﺷﮑﺎر ﮐﺮد که 92/41 درصد از واریانس را تبیین کردند. شاخص های تحلیل عاملی تأییدی نیز دلالت بر برازش مطلوب مدل 2 عاملی این مقیاس داشت. پایایی کُل مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن به ترتیب 78/0 و 81/0 بدست آمد. روایی همگرا و واگرا نیز از طریق محاسبه ی همبستگی مقیاس با پرسشنامه های مذکور تأیید شد (05/0>p). همچنین، این مقیاس همبستگی مثبت و معناداری با روان رنجورخویی داشت (01/0>p) . نتیجه گیری: مقیاس ارتورکسیای عصبی از روایی و پایایی نسبتاً خوبی جهت استفاده در نمونه های ایرانی برخوردار است و می تواند ابزاری مناسب جهت استفاده در پژوهش های این حوزه باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری در ابرازگری هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
149 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری دیابت از جمله بیماری های مزمن می باشد که مشکلات هیجانی می تواند در روند درمان آن تداخل ایجاد کند. این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مذهب محور (RCBT) و آموزش تاب آوری در ابرازگری هیجان بیماران دیابت نوع دو انجام شده است . روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل می باشد که از میان بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی ساده در سه گروه 15 نفر شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. یک گروه آزمایشی 10 جلسه 60 دقیقه ای RCBT و گروه دیگر 9 جلسه 60 دقیقه آموزش تاب آوری دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون بنفرونی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون ابرازگری هیجان با کنترل پیش آزمون در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت وجود دارد (05/p < ). همچنین بین دو گروه درمان شناختی - رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری نیز در سطح 95 درصد اطمینان تفاوت وجود ندارد (05/ 0 P < ) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان شناختی - رفتاری مذهب محور و آموزش تاب آوری در افزایش ابرازگری هیجان بیماران دیابتی موثر است و می تواند به عنوان یک درمان کمکی برای بیماران دیابتی مفید واقع شود.
اثر افزایشی ترکیب برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با پس خوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و کاهش شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
47 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش پریشانی روانشناختی در سیر بالینی بسیاری از بیماری های پوستی مورد تائید قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و ترکیب آن با پس خوراند زیستی بر ادراک از بیماری، سلامت روان و شدت نشانگان بالینی در مبتلایان به پسوریازیس بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری، شامل تمام بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به مرکز تحقیقات پوست دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که از این جامعه، با توجه به ملاک های ورود و خروج از تحقیق، 45 بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، 8 جلسه پس خوراند زیستی و 8 جلسه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند. گروه آزمایشی دوم، فقط مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری برادبنت و همکاران (2006)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1988) و شاخص شدت و سطح پسوریازیس کورتی (2009) بود. یافته ها: طبق نتایج تحلیل SPANOVA، هر دو مداخلات، مؤثر واقع شده بودند؛ اما ترکیب برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با پس خوراند زیستی، اثربخشی بیشتر و پایدارتری داشت . نتیجه گیری: این دو درمان، بخصوص به صورت ترکیبی، می تواند به عنوان روشی کارآمد در بیماران پسوریازیس مورد استفاده قرار گیرد.
Predicting Perceived Social Support based on Perceived Stress and Cognitive Emotion Regulation in Patients with Ulcerative Colitis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
39 - 48
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of present study was to predict perceived social support based on perceived stress mediated by cognitive emotion regulation in patients with ulcerative colitis. Methods: The method of study was correlational, structural equation modeling type. The statistical population of the present study included all patients with ulcerative colitis, referred to gastroenterology clinics in Districts 4 and 7 of Tehran in 2019. Among them, 261 people were selected through purposeful sampling method. The research tools included perceived social support scale (Zimet et al., 1998), perceives stress scale (Cohen et al., 1983), and cognitive emotion regulation scale (Garnefski and Kraaij, 2006). Results: The results revealed a negative relationship between perceived stress and perceived social support (β=-0.13, t=2.04) and negative relationship between perceived stress and cognitive emotion regulation (β=-0.21, t=2.96) in patients with ulcerative colitis. A positive relationship was also found between cognitive emotion regulation and perceived social support (β= 0.47, t=7.18) but cognitive emotion regulation had no mediating role between perceived stress and perceived social support in patients with ulcerative colitis (β= 0.09, p>0.05). Conclusions: Although there were direct relationships between perceived stress, perceived social support and cognitive emotion regulation but the results revealed no indirect relationship between perceived stress and perceived social support mediated by cognitive emotion regulation in patients with ulcerative colitis. Thus, paying attention to these variables helps researchers and therapists in design of appropriate therapy for Ulcerative Colitis patients.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی (ORTO-15)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر آماده سازی نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی و ارزیابی ویژگی های روانسنجی آن بود. روش: در پژوهش همبستگی حاضر، 639 نفر از افراد 18 تا 65ساله ساکن شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، مورد آزمون قرار گرفتند. نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی پس از طی مراحل ترجمه - بازترجمه، تنظیم و همراه با پرسشنامه های آزمون نگرش به خوردن و بهزیستی روان شناختی اجرا شد. روایی مقیاس از طریق روایی سازه، روایی همگرا و واگرا بررسی شد و برای سنجش اعتبار آن از روش محاسبه آلفای کرونباخ و اعتبار مرکب استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عامل اکتشافی حاکی از وجود سه عامل شناختی، هیجانی و بالینی بود و نتایج تحلیل عامل تاییدی دلالت بر نیکویی برازش و مطلوب بودن مدل به دست آمده داشت. همبستگی های معنادار بین عوامل به دست آمده با مقیاس های نگرش به خوردن و بهزیستی روانشناختی نیز روایی همگرا و واگرای مقیاس سالم خواری عصبی را تأیید کرد. اعتبار مقیاس با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 81/0 و عامل های آن در دامنه 69/0 تا 73/0، اعتبار مرکب عوامل در دامنه 78/0 تا 82/0 به دست آمد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت نسخه فارسی مقیاس سالم خواری عصبی ساختاری سه عاملی داشته و از روایی و اعتبار لازم برای کاربرد در پژوهش های روانشناختی با نمونه ایرانی برخوردار است.
اثربخشى درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تصویر بدن و تاب آورى زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
121 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری منجر به مشکلات فردی و اجتماعی در زنان می شود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشى درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تصویر بدن و تاب آورى زنان نابارور بود . روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان نابارور مراجعه کننده به بیمارستان غدیر شیراز در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جای دهی شدند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان تعهد و پذیرش قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ایی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیری با نرم افزار SPSS - 22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون دو گروه در متغیرهای راهبردهای تنظیم هیجان سازش یافته (173/18=F)، راهبردهای تنظیم هیجان سازش نایافته (163/16=F)، تصویر بدن (593/17=F) و تاب آوری (826/16=F) در سطح 01/0=P تفاوت معنادار وجود دارد . نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، می توان از درمان تعهد و پذیرش در جهت بهبود راهبردهای تنظیم هیجان، تصویر بدن و تاب آوری زنان نابارور بهره برد.