فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۲ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
119 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی و شخصیت بر تعهد سازمانی با واسطه گری نقش رضایتمندی روانی انجام گرفت.روش این پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن کارکنان نیروی انتظامی استان مرکزی بودند که تعداد 154 نفر از آنها با استفاده از جدول مورگان به روش نظام مند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های با استفاده از پرسشنامه های رضایتمندی روانی ریف (2006)، تعهدسازمانی آلن (1997)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و پرسشنامه نئوNE0-FFI بدست آمد برای تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل مسیر.و برای آزمایش معنی دار بودن ضریب مسیر از آزمون T استفاده شد. نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی ، شخصیت و رضایتمندی روانی تأثیر مستقیم بر تعهد سازمانی دارند. همچنین فرهنگ سازمانی و شخصیت با واسطه ای رضایتمندی روانی تأثیرات غیرمستقیم وقابل توجهی بر تعهد سازمانی کارکنان دارند. بنابراین ، نقش رضایتمندی روانی به عنوان یک متغیر میانجی تایید شد ویک مدل تحقیق مناسب در مورد نقش رضایتمندی روانی به عنوان یک متغیر میانجی گر با استفاده از روش تحلیل مسیر مدل علی نظری بدست آمد. نتایج نشان داد که مدل بدست آمده از این مطالعه می تواند به عنوان مدلی برای پیش بینی تعهد سازمانی از فرهنگ سازمانی و شخصیت با میانجی گری رضایتمندی روانی مورد استفاده قرار بگیرد. این مطالعه ،نشان دادکه برای افزایش تعهد سازمانی کارکنان باید به نقش ورابطه عوامل موثر در رضایتمندی روانی کارکنان توجه ویژه ای معطوف داشت.
شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های عصبی تحت تأثیر روابط افراد است و اگر روابط خوبی بین افرد باشد، روابط مطلوبی نیز بین اعصاب شکل خواهد گرفت. به منظور بهبود عملکرد سازمان ها هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های رهبری مبتنی بر علم اعصاب بوده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ نوع روش آمیخته است. جامعه آماری در بخش اول کلیه متون مربوط به رهبری مبتنی بر علم اعصاب است و در بخش دوم جامعه آماری خبرگان در حوزه مطالعاتی رهبری مبتنی بر اعصاب می باشند که تعداد 15 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با توجه به ماهیت موضوع جهت تأیید مؤلفه ها از نظرات آنان استفاده شد. سپس جهت تعیین مؤلفه های رهبری از آزمون تی تک نمونه استفاده گردید. بر اساس نظر خبرگان، 15 مؤلفه خلق چالش های جدید و تشویق به آن، همدلی، ایجاد فضایی برای تجربیات مثبت، رفتار اخلاقی در تصمیم گیری، امیدبخشی، آزادی عمل، اعتماد متقابل، ارتباطات سازنده و صمیمی، شفافیت، حمایت گری، شور و شوق، ارائه بازخورد عملکرد، طراحی سیستم پاداش دهی، قدردانی و عدالت شناسایی شدند. رهبری مبتنی بر علوم اعصاب با تحریک مؤلفه های رفتاری منجر به ترشح مثبت هورمون در مغز کارکنان می شود و در این شرایط شاهد بروز رفتارهایی مانند خلاقیت، مشارکت، تعهد و تعلق سازمانی و ارتقای هویت سازمانی و... هستیم و در نتیجه نفوذ رهبر در قلب و رفتار کارکنان افزایش می یابد.
رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط کاری چالش برانگیز امروزی، پیشرفت برای کارکنان بسیار مهم است و آن ها باید یاد بگیرند که هم خود را ارتقاء دهند و هم سلامت و بهزیستی جسمی و روانی خود را حفظ نمایند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی یزد (250 نفر) بودند که با استفاده از فرمول کوکران 156 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی در این پژوهش، پرسش نامه های استاندارد شامل پرسش نامه بهزیستی روانشناختی از مطالعه ریف و سینگر (2003)؛ پرسش نامه کامیابی در محیط کار از مطالعه ایمران و همکاران (2020)؛ پرسش نامه تعارض کار- خانواده از مطالعه گرزیواسز و مارکس (2000)؛ پرسش نامه غنی سازی کار – خانواده و پرسش نامه حمایت خانواده از مطالعه ننح (2017)؛ و پرسش نامه مدیریت مرز کار- خانواده از مطالعه کرینتر (2006) بود که روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات تعدادی از خبرگان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید و روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته های پژوهش نشان داد که حمایت خانواده بر غنی سازی کار- خانواده تأثیر مثبت و معنی دار دارد (330/6 t=، 410/0=β). همچنین، تعارض کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر منفی و معنی دار دارد (026/2 t=، 164/0- =β). همچنین، غنی سازی کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر مثبت و معنی دار دارد (349/8 t=، 522/0=β) و غنی سازی کار- خانواده در تأثیر حمایت خانواده بر کامیابی در محیط کار نقش میانجی دارد (284/4 t=، 214/0=β)، کامیابی در محیط کار نیز در تأثیر تعارض کار- خانواده و غنی سازی کار- خانواده بر بهزیستی روان شناختی نقش میانجی دارد (969/1 t=، 083/0- =β) و (942/4 t=، 264/0=β) و در نهایت، مدیریت مرز کار - خانواده در روابط بین حمایت خانواده با تعارض کار - خانواده و غنی سازی کار - خانواده، نقش تعدیل گر ندارد (267/1 t=، 080/0=β) و (028/0 t=، 002/0- =β). لذا، با توجه به یافته های پژوهش به مدیران پیشنهاد می شود، در هنگام توسعه برنامه ها برای ایجاد یک محیط کار کامیاب، یک رویکرد متعادل تر که هم به تجربیات مثبت در خانواده و هم به تجارب مثبت در محیط کار توجه نموده؛ در نظر بگیرند و با توجه به مدل اجتماعی درهم تنیدگی کامیابی، کارکنانی در محل کار به کامیابی می رسند که به تعاملات اجتماعی که بین خانواده و محیط کار صورت می گیرد، توجه نمایند و کارکنان به واسطه ی تجربه سرزندگی به دست آمده، بر اضطراب و افسردگی خود غلبه کرده و بهبود بهزیستی روان شناختی آن ها کمک می شود.
بررسی جامعه شناختی پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی: یک رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان بعد از شکستن سقف شیشه ای و قرار گرفتن در موقعیت های رهبری با پدیده ای به نام صخره شیشه ای مواجه می شوند که ناشی از تلاقی عوامل ساختاری و روان شناختی-اجتماعی بوده که یک مدیریت متزلزل و ناامن را برای آنان سبب می شود. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل، مؤلفه ها و شاخص های پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی و به تبع آن ارائه یک الگوی مفهومی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد صاحب نظر در حوزه مدیریت و زنان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اطلاعات محور، تعداد 12 نفر از این افراد به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی و بررسی پیشینه پژوهش جهت شناسایی عوامل پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی، از تکنیک دلفی فازی جهت پالایش عوامل و شاخص ها بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن بود که عوامل؛ ارزیابی و نظارت بر عملکرد مدیران فارغ از جنسیت، برابری در توزیع پاداش ها و نتایج، دسترسی به منابع اطلاعاتی سازمان، تفویض قدرت به زنان، تعهد یکسان مردان و زنان نسبت به خانواده و توانایی پاسخ به خواسته های شغلی به ترتیب از مهم ترین عوامل مؤثر بر پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی هستند. مدل پایداری شغلی مدیران زن با 9 عامل و 27 شاخص در سه بعد ساختاری-سازمانی، رفتاری-روان شناختی و فرهنگی-اجتماعی طراحی گردیده و به عنوان مدلی پیشنهادی جهت پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی ارائه شده است تا بدین وسیله سازمان ها بتوانند ضمن تحلیل وضعیت موجود، طرح ها و اقدامات لازم را جهت نظام سازی و حرکت مستمر در چهارچوب برابری جنسیتی، ساختار سازمانی متناسب با بهبود ارتباطات سازمانی، رشد توانمندی های فردی زنان و هم ترازسازی جنسیتی ارائه نمایند. نتایج این پژوهش نشان داد که پایداری شغلی مدیران زن از عوامل بهم تنیده ای تشکیل گردیده که به نظر می رسد کاهش تمرکز بر جنسیت می تواند یک ایدئولوژی سازگارانه در راستای پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی باشد.
پیش بینی نیرومندی من بر اساس خداپنداره، خداپنداشت، خودپنداره و خودپنداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش خداپنداره/خداپنداشت – خودپنداره/خودپنداشت در پیش بینی نیرومندی من و خرده مقیاس های آن (امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت و خرد) انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. شرکت کنندگان 250 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های خداپنداره – خودپنداره برای مداخلات معنوی و پرسشنامه نیرومندی من استفاده شد. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل رگرسیون چندگانه نشان دادند این مدل رگرسیونی معنادار و درصد واریانس تغییر برای خرده مقیاس های امید، اراده، هدف، شایستگی، وفاداری، عشق، مراقبت، خرد معنی دار است. نتایج نشان دادند خداپنداشت و خودپنداشت نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت مثبت و خودپنداره و خداپنداره نیرومندی من و خرده مقیاس های آن را با جهت منفی پیش بینی می کند. این یافته ها اهمیت بحث معنویت خداسو در پیش بینی نیرومندی من را نشان می دهد.
رابطه هیجان های پیشرفت مثبت تحصیلی، هیجان های پیشرفت منفی تحصیلی، و راهبردهای یادگیری با نقش واسطه ای رضایتمندی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هیجان های پیشرفت مثبت و منفی تحصیلی با راهبردهای یادگیری با واسطه گری رضایتمندی تحصیلی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را تمام دانش آموزان دبیرستان های شهرستان کوهبنان استان کرمان تشکیل دادند که از بین آنها 450 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و درون هر خوشه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری، پرسشنامه هیجان های پیشرفت و مقیاس بهزیستی تحصیلی استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهند رضایتمندی تحصیلی نقش واسطه گری معناداری را بین هیجان های پیشرفت مثبت، هیجان های پیشرفت منفی و راهبردهای یادگیری داشت. همچنین، نتایج حاکی از این بود که بین متغیرهای ذکرشده به جز هیجان های پیشرفت منفی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، یعنی هیجان های پیشرفت منفی رابطه منفی و معناداری با رضایتمندی تحصیلی و راهبردهای یادگیری داشتند؛ بنابراین، همه روابط مستقیم و معنادار هستند و نقش واسطه ای رضایتمندی تحصیلی در مدل پیشنهادی نیز تأیید شد؛ ازاین رو، نتیجه گرفته می شود که ارتقای هیجان های مثبت تحصیلی و کاهش هیجان های منفی تحصیلی دانش آموزان، زمینه افزایش رضایتمندی تحصیلی دانش آموزان و به کارگیری راهبردهای یادگیری آنها را فراهم می کند.
سبک های یاری طلبی از خدا: تدوین مدل مفهومی روان شناختی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توجه به عوامل معنوی و مذهب، نقش بنیادینی در سلامت روانی و حتی جسمی افراد دارد. یاری طلبی از خداوند که در منابع اسلامی از آن با تعبیر «استعانت از خدا» یاد می شود از جمله این عوامل است که همواره درباره آن بررسی هایی انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی سبک های یاری طلبی از خداوند بر اساس منابع اسلامی (قرآن و حدیث) انجام شد. به منظور استخراج مؤلفه های مفهومی سبک های یاری طلبی از خداوند در متون اسلامی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. بدین منظور متون اسلامی مرتبط با موضوع پژوهش در آیات و روایات طبقه بندی شده در کتاب نهج الدعاء انتخاب شد. برای تعیین مؤلفه های مفهومی از مقوله بندی کدها و مرکزی سازی مفاهیم استفاده شد. مؤلفه های استخراج شده به همراه مستنداتش به متخصصان در علوم دینی و روان شناسی ارائه شد و از این طریق روایی محتوایش تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد سبک های یاری طلبی از خداوند بر اساس متون اسلامی بر پنج شیوه اصلی شامل مناسکی، ابراز بدنی، موقعیتی، مقابله ای و جبران کننده متمرکز است. مجموع ویژگی های افراد در این پنج شیوه، سبک یاری طلبی از خداوند را در آنها نشان می دهد.
تأثیر آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی از جمله بااهمیت ترین مسائل زندگی زناشویی زوجین بوده و زمینه ساز آرامش و محبت بیشتر زوجین و استحکام خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایت جنسی زوجین انجام شده است. طرح پژوهش از نوع «نیمه تجربی» و به شیوه پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه این پژوهش را تمام زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره «مأوا» شهر قم تشکیل می دادند که خواستار شرکت در جلسات آموزشی، به منظور بهبود رضایت جنسی خود بودند. نمونه پژوهش شامل 14 زوج واجد شرایط بودند که به شیوه «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و گواه قرار داده شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه «رضایت جنسی» لارسون (1998) بود که توسط شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با پیگیری (دو ماه) تکمیل شد. 10 جلسه آموزش جنسی یک ساعته با توالی هر هفته دو جلسه برای گروه مداخله اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.19 و با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی، رضایت جنسی مردان (557/86 F= و 001/0 P=) و رضایت جنسی زنان (475/18 F= و 001/0P=) گروه مداخله را به طور معناداری افزایش داده است. همچنین آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی در ارتقای رضایت جنسی مؤثر است.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین دانش آموزان مورد مطالعه، با اجرای پرسشنامه مثبت اندیشی، 57 نفر دارای مثبت اندیشی پایین، شناسایی و پس از احراز شرایط لازم و همتاسازی، 30 نفر به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه مثبت اندیشی در 8 جلسه روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از اتمام دوره آموزشی و برگزاری پس آزمون، داده های پژوهش با استفاده از مقیاس خویشتن داری و مقیاس خودآگاهی جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان دادند برنامه آموزش مثبت اندیشی موجب اثربخشی و افزایش خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان می شود و این اثر در مرحله پیگیری بعد از چهار ماه همچنان پایدار بود. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که آموزش مثبت اندیشی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب، برای ارتقای توانایی های خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان استفاده شود.
اثربخشی آموزش شکوفایی بر تحمل پریشانی و سرزندگی در معلمان مرد ابتدایی گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
31 - 47
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شکوفایی بر تحمل پریشانی و سرزندگی در معلمان مرد ابتدایی شهرک های نظامی نشین گنبد کاووس صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس ازمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مرد ابتدایی شهرک های نظامی نشین شهرستان گنبد کاووس بوده اند که حجم نمونه را 40 نفر تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گروه آزمایش، آموزش تکنیک شکوفایی، در 8 جلسه اجرا شد اما گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری آنکووا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد با حذف اثر نمره های تحمل پریشانی پیش آزمون به عنوان متغیر همپراش، اثر اصلی متغیر مستقل بر نمره های تحمل پریشانی پس آزمون معنادار است. نیز کوورایانس یک راهه نشان داد که با حذف اثر نمره های سرزندگی پیش آزمون به عنوان متغیر همپراش، اثر اصلی متغیر مستقل بر نمره های سرزندگی پس آزمون معنادار است. نتایج نشان داد که آموزش شکوفایی در بهبود تحمل پریشانی و سرزندگی در معلمان مرد ابتدایی اثربخش است. بنابراین می توان از آموزش شکوفایی در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود بعنوان گزینه ی مناسبی برای افزایش تحمل پریشانی و سرزندگی در معلمان مرد ابتدایی و در نتیجه افزایش سلامت روان آن ها بهره برد.
اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه: یک مطالعه آزمایشی مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
33 - 59
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین آسیب های ناشی از جنگ، ابتلا افراد به اختلال استرس پس از سانحه است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه می باشد. روش این پژوهش یک مطالعه تک آزمودنی و از نوع AB بود. جامعه آماری را جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه که در بیمارستان روانپزشکی صدر شهر تهران درسال 1400بستری بوده اند، تشکیل دادند. 4 شرکت کننده با گمارش تصادفی انتخاب شدند که 3 نفر در گروه آزمایش و 1 نفر به عنوان فرد کنترل مشخص شدند. اجرای مداخله به صورت هفتگی و به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای برگزار شد. در این پژوهش از ابزار های، پرسشنامه می سی سی پی، مقیاس عواطف منفی DASS- 21 و مقیاس واکنش پذیری بین فردی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری، درصد بهبودی بالینی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درصد بهبودی بالینی معنادار برای هر سه آزمودنی بالای 50 درصد و شاخص تغییر پایا در هر سه آزمودنی بیشتر از 1.96 می باشد و یافته های تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین برآورد شده ی نمرات پس آزمون علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در بین دو گروه آزمایش و گواه وجود دارد. ازاین مداخله ی درمانی در جهت بالا بردن سطح عملکرد و کاهش عواطف منفی افراد مبتلا به اختلالات تروما می توان استفاده کرد.
ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی بیماران نارسایی قلبی: نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
33 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی تحت تأثیر عوامل متعددی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی با کیفیت زندگی بیماران قلبی با میانجی گری رفتارهای خودمراقبتی انجام شد.
روش: پژوهش از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه ی آماری 300 نفر از بیماران قلبی مراجعه کننده به بیمارستان جم و کلینیک تخصصی قلب و عروق بوستان بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پنج عاملی نئو (کاستا و مک کری، 1989)، کیفیت زندگی (ویر و شربورن، 1992) و رفتار خودمراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی قلب (جارسما و همکاران، 2003) استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. علاوه بر این نتایج حاکی از این بود که اثر مستقیم روان رنجوری، برون گرایی و توافق پذیری بر کیفیت زندگی معنی دار است (01/0>P). هنگامی که رفتارهای خودمراقبتی به عنوان میانجی در ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی وارد می شود، اثر غیرمستقیم و معنادار روان رنجوری و وجدانی بودن بر کیفیت زندگی به ترتیب برابر با 09/۰- و 049/0 است (01/0>P). بنابراین رفتارهای خودمراقبتی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و وجدانی بودن با کیفیت زندگی را میانجی می کنند.
نتیجه گیری: این نتایج تلویحات مهمی برای عملکرد بالینی و تحقیقات در زمینه ی روانشناسی سلامت بیماران قلبی دارد و ضرورت توسعه ی رویکردها و مدیریت بهتر این بیماران را در رفتارهای خودمراقبتی نشان می دهد.
بررسی مدل علی باورهای هوشی، شناخت اجتماعی و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان شاهد شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
193 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری شناخت اجتماعی در ارتباط میان باور های هوشی و فرسودگی تحصیلی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و طرح همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مدارس شاهد و ایثارگر شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که از این میان تعداد 205 نفر (118 دختر و 87 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه-های شناخت اجتماعی، فرسودگی تحصیلی و باور های هوشی استفاده شد. برای روایی مقیاس ها از تحلیل عامل تاییدی با نرم افزار AMOS و برای پایایی از آلفای کرانباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها بیانگر تاثیر مستقیم و غیرمستقیم باور افزایشی هوش بر فرسودگی تحصیلی بود. اما باور ذاتی هوش تنها رابطه مستقیم با فرسودگی تحصیلی داشت. نتیجه گیری: به طور کلی می-توان نتیجه گرفت که شناخت اجتماعی متغیری مهم در بررسی رابطه باورهای هوشی و فرسودگی تحصیلی است.
ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه پرسش نامه خود بیمارانگاری مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
37 - 48
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه مقیاس خودبیمارانگاری مجازی انجام شد.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی و از نوع مطالعات روان سنجی است. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه های دولتی و آزاد شهر اصفهان در سال 1398 بودند. برای انجام پژوهش حاضر، تعداد 567 نفر (344 نفر زن و223 نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه های شهر اصفهان به روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند و به پرسش نامه های خودبیمارانگاری مجازی (مک ال روی و شولین، 2014) و پرسش نامه اضطراب سلامت (سالکوسکیس و وارویک،2002) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار های SPSS 23 و AMOS 22 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که در مدل اندازه گیری پرسش نامه خودبیمارانگاری مجازی کلیه بارهای عاملی از جمله اجبار (714/0)، پریشانی (878/0)، افراط (805/0) و اطمینان (921/0) معنادار شده اند (001/0>P). همچنین شاخص روایی محتوایی در مورد همه گویه های پرسش نامه خودبیمارانگاری مجازی بالاتر از 9/0 و ضریب همبستگی درون طبقه ای پرسش نامه حاصل از دو بار اجرای آن برابر با 971/0 بود که در فاصله اطمینان قرار دارد و از مقدار قابل قبول بالاتر است. همچنین یافته ها نشان داد که بین خودبیمارانگاری مجازی و اضطراب سلامت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (001/0>P) و ضریب همبستگی دو پرسش نامه برابر با 782/0 بود.نتیجه گیری: در مجموع با توجه به نتایج روایی و پایایی می توان از پرسش نامه خودبیمارانگاری مجازی در پژوهش های روانشناختی استفاده کرد
طراحی و اعتباریابی آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی مدیران در شرکت فولاد آلیاژی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان می دهند که سرسختی ذهنی در پیش بینی نتایج در انواع زمینه های پر استرس مانند دو و میدانی، ارتش و محل کار تاثیرگذار است. علیرغم وجود تحقیقات گسترده در مورد سرسختی ذهنی، محققان مختلف به انسجام و یکپارچگی لازم در مفهوم سازی و تعریف ابعاد این سازه نرسیده اند. بنابراین، هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی مدیران است. این پژوهش از نظر هدف، توصیفی- پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری شامل 196 نفر (برای تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی) و 210 نفر جداگانه (برای تحلیل عاملی روایی تأییدی و همگرا) از رده های مدیریتی شرکت آلیاژ ایران بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری موقعیت ها و گزینه های پاسخ آزمون، از نظرات خبرگان موضوعی استفاده شد و روایی آزمون با استفاده از روش های همبستگی، مطالعه برازش، تحلیل عاملی و پایایی بررسی شد. به منظور بررسی روایی مقیاس از چند روش استفاده شد. اول تحلیل عامل اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریمکس، مطابق با انتظار پنج خرده مقیاس؛ "کنترل توجه"، "کنترل هیجان"، "استفاده از بازخورد"، "پایبندی به وظیفه" و "دستیابی به هدف" را از داده ها استخراج شد. دوم تحلیل عامل تأییدی نشان داد مفروضه پژوهشگر ساختار مبتنی بر پنج مؤلفه از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. روایی همگرایی آزمون بر اساس همبستگی آن با نمرات سرسختی ذهنی در کانون ارزیابی نشان داده شد. همچنین ارزیابی همسانی درونی مقیاس به روش آلفای کرونباخ و همبستگی هر سؤال با نمره کل، نشان داد که سؤالات مقیاس از همسانی درونی قابل قبولی برخوردارند. در مجموع یافته های پژوهش نشان داد که آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی از پنج عامل و روایی و پایایی قابل قبولی تشکیل شده است. در نتیجه می توان از آن برای اندازه گیری سرسختی ذهنی کارکنان در موقعیت های پیچیده سازمانی استفاده کرد. این تحقیق زمینه های امیدوارکننده ای را برای مطالعاتی فراهم کرده است که سرسختی ذهنی را در محیط کار اندازه گیری و توسعه می دهد.
طراحی و ارزیابی اثربخشی مداخلات شناختی رفتاری برای ارتقاء تاب آوری شناختی نیروهای نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
117 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی، تدوین و ارزیابی اثربخشی بسته مداخلات شناختی رفتاری برای ارتقاء تاب آوری شناختی دانشجویان یک دانشگاه نظامی اجرا گردید. روش: روش پژوهش مورد استفاده، آمیخته با رویکرد اکتشافی متوالی است. بدین ترتیب که در مرحله کیفی با استفاده از روش فراترکیب، عوامل ارتقاء تاب آوری شناختی استخراج گردید و سپس در مرحله کمی، اثربخشی بسته مداخلات شناختی استخراج شده با استفاده از روش شبه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مرحله، جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه نظامی مورد مطالعه است و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج فراترکیب، عوامل ارتقاء تاب آوری شناختی در پنج مولفه شامل سبک رهبری مسیر-هدف در فرماندهی ماموریت، مدیریت استعداد، آموزش نظامی منطبق بر واقعیت میدان رزم، آموزش شناختی و فرهنگ و جو یگانی مثبت بدست آمد. سپس در مرحله آزمایش، تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که پس از اجرای مداخله، بین میانگین های نمرات پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد و در سطح معنی داری کمتر از 05/0، بین نمرات تاب آوری کل آزمایش با نمرات تاب آوری در گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. د نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق، می توان نتیجه گرفت که تاب آوری شناختی کارکنان ماهیتی آموزش پذیر و پویا دارد و ارائه برنامه عمل شناختی جامع و مدون برآمده از دستاوردهای پژوهش حاضر، می تواند بر ارتقاء تاب آوری شناختی کارکنان نیروهای نظامی موثر و نافع واقع گردد.
بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر کاهش سطوح اضطراب و نگرانی آسیب شناختی بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
49 - 60
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری ام اس یکی از اختلالات ناتوان کننده عصب شناختی می باشد که علاوه بر اختلالات عصبی - حرکتی با علایمی چون اضطراب، ضعف و کاهش قدرت حل مشکل بروز می کند و باعث اختلالات جسمی و روانی متعددی می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش سطوح اضطراب و نگرانی آسیب شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) با علایم اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 40 زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با تشخیص بیماری مولتیپل اسکلروزیس که به درمانگاه مغز و اعصاب مراجعه نموده بودند، بر اساس مصاحبه تشخیصی ساختاریافته براساس DSM5 و با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت مداخله شناختی رفتاری قرار گرفتند درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. پرسش نامه نگرانی پنسیلوانیا (1990) و مقیاس اضطراب کتل (1957) پیش و پس از مداخله برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری از لحاظ آماری وجود دارد (001/0›P). بدین معنی که مداخله شناختی رفتاری موجب کاهش نمرات نگرانی و همچنین اضطراب در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر مشخص می کند که مداخله شناختی رفتاری بر آماج های درمان از نظر بالینی اثربخش بود و در کاهش نگرانی زنان مبتلا به ام اس با علائم اختلال اضطراب فراگیر از کارآیی لازم برخوردار است.
مدل ارتباطی جهت گیری مذهبی، هوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، همدلی، نوع دوستی و بخشودگی بین فردی دانش آموزان مجازی در مناطق نظامی نشین تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
51 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ارتباطی جهت گیری مذهبی، هوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، همدلی، نوع دوستی و بخشودگی بین فردی دانش آموزان آموزش از راه دور در مناطق نظامی نشین تهران انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان آموزش از راه دور (آموزش مجازی) در محلات نظامی نشین شهر تهران در سال تحصیلی 1400 تشکیل داد و دامنه ی سنی آزمودنی ها از 15 تا 17 است. نمونه پژوهش تعداد 264 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، هوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، همدلی، نوع دوستی و بخشودگی بود. دادهها پس از جمع آوری با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و با نرم افزار SPSS25 و AMOS24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد اثرمستقیم مذهب درونی(31/0=β)، هوش اخلاقی(23/0=β)، نوع دوستی(11/0=β) و همدلی(14/0=β) بر بخشودگی مورد تأیید قرار گرفت(01/0P< )، اما این جهت گیری مذهبی بیرونی و مسئولیت پذیری بر بخشودگی اثر مستقیمی نداشت. (05/0P<).همچنین همچنین نقش میانجیگری همدلی، مسئولیت پذیری و نوع دوستی در رابطه ی بین مؤلفه جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی بر بخشودگی معنی دار است.(01/0P< ). نتایج: مدل پژوهش حاضر مبنی بر بررسی نقش همدلی، مسئولیت پذیری و نوع دوستی در رابطه ی بین مؤلفه جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی بر بخشودگی از برازش مطلوب برخوردار است و جهت گیری مذهبی و هوش اخلاقی بر بخشودگی اثر مستقیم و غیرمستقیم دارند.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر طرحواره های ناسازگار اولیه و ذهن آگاهی بر اجتناب تجربی و تحمل پریشانی مورد مطالعه: در نوجوانان دختر با شاخص توده بدنی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
25 - 53
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر طرحواره های ناسازگار اولیه و ذهن آگاهی بر اجتناب تجربی و تحمل پریشانی در نوجوانان دختر با شاخص توده بدنی بالا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش نوجوانان دختر با شاخص توده بدنی بالا در متوسطه دوم از خانواده نظامیان در یکی از شهرک های نظامی شهر تهران در 1401-1400 بود که از میان آن ها با روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و در سه گروه 15 نفری گمارش شدند. گردآوری داده ها با چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی-فرم محقق ساخته، پرسش نامه اجتناب تجربی (باند و همکاران، 2011) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) صورت گرفت.توده بدنی بر اساس BMI ارزیابی شد.آزمودنی های هر دو گروه 8 جلسه آموزش دریافت کردند اما آزمودنی های گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. داده ها، با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که در مرحله پس آ زمون بین میانگین نمره کل تحمل پریشانی و ابعاد آن و نمره کل اجتناب تجربی در افراد سه گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). این تفاوت در مرحله پیگیری نیز از نظر آماری معنادار بود (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد در میزان اثربخشی دو روش آموزش طرحواره های ناسازگار اولیه و ذهن آگاهی بر اجتناب تجربی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P) اما میزان اثربخشی طرح واره در مقایسه با ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی در مراحل مختلف سنجش مؤثرتر بوده است (05/0>P)
طراحی و آزمودن الگویی از پیشایندهای قصد رفتار کارآفرینانه دانشجویان: نقش میانجی گر ترس ادراک شده و نقش تعدیل گر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان یکی از حیاتی ترین موضوعات و موتور محرکه اصلی در توسعه اقتصادی کشورها مطرح است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و آزمون مدلی از پیشایندهای قصد رفتار کارآفرینانه دانشجویان با توجه به نقش میانجی گر ترس ادراک شده و نقش تعدیل گر جنسیت بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به دلیل دشواری دسترسی به همه آن ها، ۳۶۷ نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسش نامه الهام کارآفرینانه (سویتاریس و همکاران، 2007)، طرز تفکر کارآفرینانه (کوی و همکاران، 2021)، قصد رفتار کارآفرینانه (ولییر، 2015) و پرسش نامه ترس ادراک شده (دنیز و همکاران، 2011 و کالینز، 2007) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق الگویابی معادلات ساختاری در نرم افزار SmartPLS نشان داد که الهام کارآفرینانه بر طرز تفکر کارآفرینانه (0/634) و بر قصد رفتار کارآفرینانه (0/145) تأثیر مثبت معنی دار دارد. همچنین طرز تفکر کارآفرینانه بر ترس ادراک شده تأثیر منفی معنی دار (0/693-) و بر قصد رفتار کارآفرینانه تأثیر مثبت معنی دار (0/397) دارد و ترس ادراک شده بر قصد رفتار کارآفرینانه تأثیر منفی معنی دار (0/326-) دارد. مقادیر ضریب تعیین نشان داد که حدود 60 درصد از واریانس قصد رفتار کارآفرینانه از طریق الهام و طرز تفکر کارآفرینانه و ترس ادراک شده تبیین می شود. نتایج بررسی فرضیه های غیرمستقیم نشان داد که رابطه طرز تفکر کارآفرینانه با قصد رفتار کارافرینانه از طریق ترس ادارک شده معنی دار می باشد اما رابطه الهام کارآفرینانه با قصد رفتار کارآفرینانه از طریق ترس ادراک شده معنی دار نمی باشد. علاوه براین، جنسیت تأثیر ترس ادراک شده بر قصد رفتار کارآفرینانه را تعدیل می کند. یافته ها بیان گر آن است که الهام بخشی کارآفرینانه به طور مستقیم و غیر مستقیم به واسطه طرز تفکر کارآفرینانه، تمایل دانشجویان را به رفتار کارآفرینانه افزایش می دهد.