فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تأکید بر اهداف تمهید در دوران کودکی در نظریه اسلامی عمل به نقد اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی برنامه درسی ملّی پرداخته است. اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی که به نوعی زبان فنی و رسمی تعلیم و تربیت است، با روش تحلیل مفهومی و تطبیقی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. بر این اساس، در بخش بررسی کلی، نخستین نکته ای که در تنظیم اهداف دوره پیش دبستانی مغفول واقع شده، عدم توجه به مقتضیات روان شناختی و رشدی کودکان در این سنین است. دوم، سلسله مراتب توجه به ارزش ها، مطابق با معیارهای دینی در اهداف رعایت نشده است. سوم اینکه، ابهام مفهومی در بسیاری از واژگان بکار رفته در اهداف ملاحظه می شود. چهارم، اغتشاش در سطح تعریف اهداف – غایت، هدف کلی یا رفتاری- نقد دیگری است که به صورت کلی بر اهداف مذکور وارد است. درنهایت، باید گفت که برخی اهداف با یکدیگر همپوشانی دارند که در این زمینه حذف و اصلاح صورت گرفته است. از سویی در سطحی عمیق تر، تحلیل تطبیقی 58 مورد هدف تفصیلی با 14 هدف تمهید در دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل، نشان می دهد که چهار حالت ممکن در مورد اهداف تفصیلی دوره پیش دبستانی قابل ذکر است. در حالت نخست، میان اهداف معیار و اهداف مورد بررسی هم آوایی نسبی وجود دارد. در حالت دوم، بین اهداف دو مجموعه تقابل وجود دارد. این تقابل در دو سطحِ سطحی و عمیق مورد بازشناسی قرار گرفته و در سطح نخست، رویکرد اصلاح و در سطح دوم، رویکرد اصلاح و حذف پیشنهاد شده است. در حالت چهارم، با اهدافِ معیارِ مغفول در اهداف برنامه درسی دوره پیش دبستانی مواجهیم که پیشنهاد تکمیلی ارائه شده است. در پایان برخی از اهداف تفصیلی فعالیت های دوره پیش دبستانی اصلاح و بازتولید شده اند.
بررسی ارتباط خود پنداره و عزت نفس در دانشجویان خلاق و غیر خلاق
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه خود پنداره و عزت نفس در دانشجویان خلاق و غیر خلاق است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شیراز تشکیل داده اند. نمونه تحقیق شامل 100 نفر دانشجو از بین دانشجویان کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز بودند که به طریق جدول اعداد تصادفی از بین گرایش های مختلف انتخاب شدند. ابزار سنجش در این تحقیق، آزمون خلاقیت عابدی جهت تمایز دانشجویان خلاق از غیر خلاق و آزمون خود پنداره راجرز جهت سنجش متغیر خود پنداره دانشجویان بود. همچنین جهت سنجش میزان عزت نفس آنان از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت استفاده گردید. در این پژوهش از روش های آماری میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی برای نمونه های مستقل و تحلیل واریانس چند گانه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که: میان نمرات میانگین خود پنداره و عزت نفس دانشجویان خلاق و غیر خلاق تفاوت معنا داری وجود دارد. همچنین این نتایج نشان داد که دانشجویان خلاق نسبت به دانشجویان غیر خلاق، نمرات بهتری در دو متغیر خود پنداره و عزت نفس کسب کردند. در مجموع نتایج نشان داد که بین خود پنداره و عزت نفس هر گروه رابطه معنا داری وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان استنباط نمود که عزت نفس یکی از ویژگی های مثبت شخصیت و تابع خود پنداره هر فردی است، به طوری که خود پنداره مثبت همراه با عملکرد موفقیت آمیز موجب عزت نفس بالا می گردد.
مذهب در نگرش نظریه پردازان و در گستره پژوهش (تحلیلی روانشناختی از مذهب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطح نظری روانشناسان برجسته جهت گیری های نسبتا متفاوتی در برابر مذهب داشته اند. افرادی چون فروید بنیانگذار مکتب روان تحلیل گری و الیس بنیانگذار درمانگری عقلانی-هیجانی نوعی ارزیابی منفی از نقش و تاثیر مذهب بر سلامت روان و رفتار انسان ها داشته اند. اما افراد دیگری چون جیمز، یونگ، آلپورت، مازلو، آدلر، فرام، با نگرشی مثبت به مذهب از تاثیرات سودمند اعتقادات مذهبی سخن گفته اند. در سطح پژوهشی نیز نتایج نسبتا متناقضی ارائه شده است. هر چند در اکثریت مطالعات پژوهشی به نقش سودمند اعتقادات بر رفتار انسان ها اذعان شده است در مواردی نیز به آثار منفی مذهب بر زندگی اشاره شده است؛ اما آنچه در مجموع از مرور تحقیقات مختلف حاصل می شود حاکی از نقش مثبت مذهب بر ابعاد مختلف زندگی انسان ها است. در این مقاله پس از مروری بر دیدگاه های روانشناسان برجسته، کارکردها و نقش مذهب در گستره پژوهش مطمح نظر قرار گرفته و آنگاه به فرضیاتی اشاره شده است که برای سودمندی تاثیرات مذهبی قابل طرح هستند.
فرسودگی شغلی در کارکنان درمانی روانپزشکی بیمارستان روزبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی میزان فرسودگی شغلی و ابعاد آن در کارکنان درمانی روانپزشکی بیمارستان روزبه تهران و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی و شغلی بود.
روش: در این پژوهش، کارکنان درمانی بیمارستان که ارتباط مستقیم با بیماران داشتند، دعوت شدند. از 165 نفر، 140 نفر (8/84%) پاسخ دادند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای شامل اطلاعات جمعیت شناختی و مرتبط با کار، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک بود.
یافته ها: از کل کارکنان، 7/20% دچار خستگی هیجانی شدید، 3/9% دچار مسخ شخصیت شدید و 55% دچار کاهش کفایت شخصی شدید بودند. در هر سه بعد یاد شده، فرسودگی شغلی پرستاران، بهیاران و کارکنان خدماتی بیش از دستیاران بود که در ابعاد خستگی هیجانی و کفایت شخصی این تفاوت معنی دار بود. فرسودگی شغلی خیلی شدید فقط در کارکنان پرستاری و خدماتی مشاهده شد. جنس مذکر و تجرد نیز به ترتیب با مسخ شخصیت و کاهش کفایت شخصی ارتباط داشت. سطح تحصیلات با خستگی هیجانی ارتباط معکوس داشت و ساعات کار بیشتر در هفته نیز با مسخ شخصیت شدیدتر مرتبط بود. تمامی ابعاد فرسودگی شغلی با سلامت عمومی رابطه معکوس داشتند. در تحلیل چند متغیری، تنها رسته شغلی و سلامت عمومی رابطه معنی داری با فرسودگی شغلی داشت.
نتیجه گیری: نسبت قابل توجهی از کارکنان درمانی بیمارستان روزبه دچار فرسودگی شغلی شدید بودند که به طور خاص به صورت کاهش شدید کفایت شخصی در پرستاران، بهیاران و کارکنان خدماتی بود.
آموزش مهارتهای شوخ طبعی و کاهش افسردگی در بیماران آسیب نخاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، اثربخشی آمـوزش مهارتهای شوخ طبعی در کاهش افسردگی افراد با آسیب نخاعی بررسی شد. از دو مرکز توانبخشی شهر تهران، 24 مراجعهکننده (12 زن و 12 مرد) با آسیب نخاعی که نمره هایی بـالاتر از میانگین در پرسشنامه افسردگی بک (بک و استیر، 1987) به دست آوردند، به طـور تصادفی در دو گـروه آزمایشی و کنترل (در هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. طی دو ماه، گـروه آزمایشی هشت جلسه مهارتهای شوخ طبعی مبتنی بـر بـرنامه 8 مرحله ای مهارتهای شوخ طبعی مکگی (2002) را آموزش دیدند. پس از اجرای مجدد پرسشنامه افسردگی بک در دو گروه، نتایج نشان دادنـد که افسردگی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل کاهش پیدا کرد. استلزامها براساس کاهش افسردگی در بیماران با آسیبهای نخاعی بحث شد.
بررسی رابطه ی جو سازمانی با سبک مدیریت و آثار آن بر معلمان مدارس ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطهی جو سازمانی با سبک مدیریت و آثار آن بر معلمان مدارس ابتدایی بود. اهداف ویژه عبارتند از: 1- تعیین نوع جو سازمانی حاکم بر این مدارس، 2- تعیین نوع مدیریت حاکم بر این مدارس، 3- تعیین رابطه ی جو سازمانی با نوع مدیریت، 4- تعیین رابطه ی جو سازمانی و نوع مدیریت با ویژگیهای دموگرافیک معلمان.
روش مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. برای ارزیابی متغیرها از پرسش نامه ی جو سازمانی هالپین و کرافت، و پرسش نامه ی تعیین مدیریت لوتانز استفاده شد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، متناسب با حجم جامعه استفاده گردید. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون تحلیل واریانس، آزمون آماری مربع کای و ضریب همبستگی پیرسون با بهکارگیری نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد.
نتایج پژوهش نشان داد که:
- بین جو سازمانی و مدارس ابتدایی دولتی و غیرانتفاعی شهر تهران تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین جو سازمانی مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه شهر تهران تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین جو سازمانی مدارس ابتدایی شهر تهران و سبکهای مدیریت (رابطه مدار و وظیفه مدار) تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین مدرک تحصیلی مدیر و نوع مدرسه و نوع سبک مدیریت ارتباط معناداری وجود ندارد.
نوع مدیریت 97/72% مدارس رابطه مدار و جو سازمانی 68/75% مدارس باز میباشد.
نقش خودشناختی در تنیدگی، سبکهای دفاعی و سلامت جسمانی
حوزههای تخصصی:
"
زن و 69 مرد دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگـاه تهران در شرایط تنیدگیزای امتحانها با تکمیل پرسشنامههای خودشناسی انسجامی (قربانی، 1385)، آگاهی عینی (براون و رایان، 2003)، خودهشیاری شخصی (فنیگشتیان و دیگران، 1975)، سبکهـای دفاعی (اندروز و دیگران، 1993)، تنیدگی ادراک شده (کوهن و دیگران، 1983)، سرزندگی (رایان و فدریک، 1997)، بیماری (واتسن و پنبیکر، 1989) و فهرست نشانههای مرضی (بارتون، 1995) در این پژوهش شرکت کردند. فرضیه اصلی این بود که فرایندهای خودشناختی به صورت منفی با بیماری و سبکهای دفاعی ناسالم مرتبطاند و در این میان خودشناسی انسجامی قویترین نقش را دارد. براساس یافتههای پژوهش حاضر، بین فرایندهای خودشناختی، تنها خودشناسی انسجامی توانست بیماری، نشانههای مرضی، سرزندگی و سبکهای دفاعی سـالم را پیشبینی کند. خودشناسی انسجامی و آگاهی از حالتهای درونی، سبک دفاعی رشد یافته و تنیدگی ادراک شده را پیشبینی کردند و ارتباط آگاهی عینی با سبک دفاعی رشد نایافته منفی بود. دادهها بر مبنای اهمیت انسجامی فرایندهای خودشناسی مورد بحث قرار گرفتند.
"
رابطه تعهد سازمانی با نظام ارزشی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های چندی در مورد رابطه بین ارز ش های ادراک شده سازمانی با تعهد سازمانی صورت گرفته است امّا رابطه بین ارزش های شخصی کارکنان با تعهد سازمانی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین نظام ارزش شخصی با انواع سه گانه تعهد بالفور و کسلر یعنی تعهد مبادله ای، تعهد همانندسازی و تعهد پیوستگی میباشد. بدین منظور تعداد 158 نفر از کارکنان یک سازمان دولتی به شیوه تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه ها جواب دادند. پرسشنامه های به کار رفته در این پژوهش عبارتند از زمینهیابی ارزش های شوارتز و پرسشنامه های روکیچ. و اعتبار پرسشنامه تعهد سازمانی بالفور و وکسلر به وسیله همبستگی با نمرات ارزش آلن و میر مورد سنجش قرار گرفت. هم چنین پایایی این ابزارها نیز مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که انواع ارزش های ده گانه شوارتز میتوانند ابعاد سه-گانه تعهد سازمانی را پیش بینی نمایند. نتایج با استفاده از نظریه ارزش های شوارتز مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.
مقایسه اثربخشی کاربرد رسانه های مختلف آموزشی در مفهوم سازی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش میزان اثربخشی رسانه های شنیداری- دیداری متحرک مختلف بر مفهوم سازی مفاهیم درس فیزیک- مبحث نیرو در یادگیرندگان سال اول راهنمایی را مورد بررسی قرار داده است. هدف کلی مقایسه اثربخشی سه رسانه تلفیقی (ترکیب آموزش برنامه ای اسکینر، مراحل یادگیری گانیه، و طرح درس روزانه)، رسانه آموزشی دانش یار (موجود در مراکز فروش)، و رسانه انسانی (معلم) با یکدیگر بود.
طرح این پژوهش آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی است. جامعه آماری شامل تمامی یادگیرندگان پسر و دختر سال اول راهنمایی شهر کرمان در سال تحصیلی87- 1386 بود. روش نمونه گیری شش کلاس در شش مدرسه راهنمایی مختلف به صورت تصادفی خوشه ای و ابزار گردآوری داده ها آزمون پیشرفت تحصیلی فیزیک چهارگزینه ای پژوهشگر ساخته بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون در گروه های آزمایشی (دانش یار و تلفیقی) و گروه های گواه (انسانی) اجرا شد. برای تعیین میزان اثربخشی هر رسانه بر مفهوم سازی این مراحل به ترتیب اجرا شد: اجرای پیش آزمون، اعمال متغیر مستقل (اجرای آموزش توسط رسانه)، و اجرای پس آزمون. برای تحلیل داده های بدست آمده از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده شد.
نتایج داده های توصیفی نشان داد یادگیرندگان پسر و دختر در درس فیزیک ضعیف هستند و رسانه تلفیقی بر مفهوم سازی مفهوم های فیزیک اثربخش بوده است. نتایج کلی داده های تحلیلی نشان دادند مفهوم سازی گروه های یادگیرنده ای که از طریق رسانه تلفیقی آموزش دیده بودند بر مفهوم سازی یادگیرندگانی که از طریق دو رسانه انسانی و دانش یار آموزش دیده بودند برتری داشت و مفهوم سازی یادگیرندگانی که از طریق رسانه انسانی آموزش دیده بودند بر مفهوم سازی گروه های یادگیرنده ای که از طریق رسانه دانش یار آموزش دیده اند برتری دارد.
الگوی ساختاری تأثیر سبک های فرزندپروری و اعتیاد به بازی رایانه ای بر عملکرد تحصیلی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علّی بین سن شروع بازی های رایانه ای، جایگاه اجتماعی- اقتصادی، سبک های فرزندپروری، اعتیاد به بازی های رایانه ای و عملکرد تحصیلی انجام شده است. تعداد 254 نفر از دانش آموزان پسر پایه دوم راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های سبک های فرزندپروری (PSI) و اعتیاد به بازی های رایانه ای (CGA) از آنیوتاورن (2008) و پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات جمعیت شناختی بود. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دهنده معناداری اثر مستقیم سن شروع بازی های رایانه ای و جایگاه اجتماعی اقتصادی دانش آموزان بر دانش قبلی و اعتیاد آنان به بازی های رایانه ای بود (2 t> و , β=0.25 و , β=0. 58 و β=0.27 ). همچنین، اثر مستقیم سبک فرزندپروری قاطعانه بر دانش قبلی و اعتیاد به بازی های رایانه ای معنادار بود (2 t> و β=0.14 و β=0.12 )، اثر مستقیم سبک فرزندپروری سهل انگارانه بر اعتیاد به بازی های رایانه ای (2 t> و (β=0.27 و اثر مستقیم سبک فرزندپروری بی توجه بر دانش قبلی دانش آموزان نیز معنادار بود. (2 t> و β=0.28 ). دانش قبلی نیز نقشی واسطه ای در ارتباط بین سن شروع بازی های رایانه ای، جایگاه اجتماعی- اقتصادی و سبک فرزندپروری قاطعانه با عملکرد تحصیلی داشت( β=0.81, t=19.37 ). بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که والدین با سبک فرزند پروری قاطعانه از طریق ایجاد و توسعه مهارت های خود کنترلی و مدیریت زمان در فرزندان خود ، احتمال وابستگی آنان به بازی های رایانه ای را کاهش می دهند.
رابطه سطح تحول روانی _ معنوی و احساس تنهایی با اضطراب وجودی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سطح تحول روانی _ معنوی، احساس تنهایی و اضطراب وجودی دانشجویان است. بدین منظور 341 نفر از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های قم به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و تمامی شرکت کنندگان با سه آزمون «تحول روانی _ معنوی»، «اضطراب وجودی» و «مقیاس احساس تنهایی» مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین «تحول روانی _ معنوی» و «اضطراب وجودی» رابطه معکوس وجود دارد (487/0_=r) (01/0P<)؛ همچنین، میان «اضطراب وجودی» با «احساس تنهایی» و تمام زیرمقیاس های آن نیز در سطح (01/0P<) همبستگی مثبت معناداری درحد متوسط وجود دارد و علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که سطح «تحول روانی _ معنوی» و «احساس تنهایی» می توانند «اضطراب وجودی» را به طور معناداری پیش بینی کنند (5/32=2R). بنابراین، به نظر می رسد افزایش سطح «تحول روانی _ معنوی» یک عامل کلیدی در کاهش «اضطراب وجودی»، «احساس تنهایی» و درنتیجه ارتقای سلامت روان است.
تبیین رویکردهای موجود درباره تربیت معنوی کودکان و نقد آنها با تأکید بر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین رویکردهای موجود درباره مفهوم تربیت معنوی کودکان و نقد آنها با تأکید بر آموزه های اسلامی است.در بخش نخست، تاریخچه تربیت معنوی کودکان به اختصار ارائه می شود؛سپس با طرح سه جهان بینی عمده درباره نوع رابطه میان دین و معنویت، به تبیین تربیت معنوی کودکان با تأکید بر آراء اندیشمندان مذکور پرداخته می شود. جهان بینی های مذکور عبارت اند از: جهان بینی دینی، جهان بینی فارغ از دین و جهان بینی غیردینی (سکولار). با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت در جهان بینی دینی، معنویت بر ارتباط شخصی با حقیقت و تبعیت از آن و تربیت معنوی کودکان، بر هدایت دانش آموز به سوی کسب دانش شخصی، پویا، آمیخته با عشق و خلاقیت تأکید می کند؛ در رویکرد فارغ از دین، معنویت یک سازه رشد شخصی و ناظر به نوعی سبک تفکر و مفروضاتی است که افراد برای توجیه رفتارشان دارند و تربیت معنوی کودکان، پرورش رویکردی شناختی نسبت به معانی فرهنگی را در کانون توجه قرار می دهد.در جهان بینی غیردینی، معنویت ناظر به درک احساسات زیباشناختی و ساخت معنا در ارتباط کودک با خود و محیط و تربیت معنوی نیز به فرآیند پرورش هویت از طریق معناسازی و روایت سازی کودک است.در بخش دوم مقاله، جهان بینی های فوق با تأکید بر آموزه های اسلامی نقد می شوند. برخی از مهم ترین نقدهای وارد بر این جهان بینی ها عبارت اند از: وجود ابهام در حقیقت، خطر پیروی از افراد به جای حقیقت، محدود ساختن تربیت معنوی به پرورش یک بعد و تغافل از سایر ابعاد، سطحی نگری درباره دین و... در پایان نیز کلیاتی درباره الگوی پیشنهادی خود با عنوان الگوی اسلامی تربیت معنوی کودکان مطرح می شود. روش انجام این تحقیق،سنتزپژوهی و کاوشگری فلسفی انتقادی است.
شادمانی و عوامل مؤثر بر آن
حوزههای تخصصی:
شادمانی و نشاط به عنوان یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تاثیرات عمده ای که بر شکل گیری شخصیت آدمی و در یک کلام مجموعه زندگی انسان دارد، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از مهمترین نکاتی که در زمینه مطرح است، چگونگی حصول شادمانی، تقویت آن و عوامل تاثیرگذار بر دستیابی به این نیاز حیاتی است. شخصیت، عزت نفس، اعتقادات مذهبی، سرمایه اجتماعی، فعالیتهای اوقات فراغت و... از جمله عواملی هستند که پژوهش ها نشان می دهد بر این پدیده تاثیر بسزایی دارند. در این مقاله، عوامل فوق بررسی و برخی پژوهش های انجام شده در مورد هر یک از عوامل ارایه شده است.
متغیرهای مرتبط با جذب دانش آموزان به نماز جماعت از نظر عوامل مدرسه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین متغیرهای مرتبط با جذب دانش آموزان به نماز جماعت از نظر عوامل مدرسه در دورة تحصیلی متوسطه است. نمونة این مطالعه 247 نفر از عوامل مدرسه بوده است که به روش نمونه گیری چندمرحله ای از بین کلیه عوامل مدرسه (معلمان، مربیان، امامان جماعت، مدیران و معاونان) مقطع متوسطه در استان اردبیل در سال تحصیلی 89-90 انتخاب شده اند. در قالب روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی از پرسش نامه ارزشیابی عوامل مرتبط با گرایش دانش آموزان به نماز جماعت مدرسه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان میدهد که از نظر عوامل مدرسه، هفت عامل، بارعاملی معنا دار داشته و به ترتیب اولویت، عامل حسن روابط معلمان و مربیان و سپس امکانات فیزیکی مدرسه و نمازخانه، ایمان فردی ـ خانوادگی، همسالان، وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده، تبلیغات رسانه ها و جنسیت و پایه تحصیلی در گرایش دانش آموزان به نماز جماعت مدرسه اهمیت دارند.
اثر بخشی آموزش مدیریت نقش های کار - خانواده مبتنی بر رویکرد بوم شناختی بر افزایش خودکارآمدی معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضاد بین نقش های کار و خانواده عامل مهمی در زندگی زنان شاغل است. در رویکرد بوم شناختی رشد فرد نه محصول خود او و نه در اثر شرایط محیطی او حاصل می شود، بلکه افراد و محیط با یکدیگر تعامل همیشگی و پویا دارند و رفتار افراد نتیجه عوامل چند گانه در سطح فردی، میان فردی و در سطحی وسیع تر اجتماعی فرهنگی است .این پژوهش به منظوربررسی اثر بخشی آموزش مدیریت نقش های کار - خانواده، مبتنی بر رویکرد بوم شناختی بر افزایش خودکار آمدی معلمان زن انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، معلمان زن شاغل در آموزش و پرورش منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 89-1388 بودند. نمونه تحقیق از میان داوطلبان شرکت در این برنامه آموزشی که به فراخوان پژوهش سرا پاسخ مثبت داده بودند انتخاب شدند. از میان 38 معلم شاغل داوطلب شرکت در جلسات، 24 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر یک از گروه ها 12 نفر بودند. برخلاف گروه گواه که آموزشی را دریافت نکردند، گروه آزمایش راهبردها و مهارت های مدیریت نقش های کار- خانواده را طی 12 جلسه بر اساس رویکرد بوم شناختی آموزش دیدند. از هریک از اعضای دو گروه پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی شرر و همکاران به عمل آمد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس حاکی از آن بود که آموزش مدیریت نقش های کار - خانواده مبتنی بر رویکرد بوم شناختی بر افزایش خودکار آمدی معلمان زن مؤثر بود.
خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خودخاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک: یک مدل تحلیل مسیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طراحی مدلی بر اساس ادبیات پژوهشی در افرادی که در رابطه ی رمانتیک دچار شکست عاطفی شده اند می تواند راه گشای مشکلات آن ها در زمینه های مختلف زندگی شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خود خاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک دانشگاه شهید چمران در سال تحصیلی 92-1391 انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه ی تحلیل مسیر، 272 دانشجو ی (88 مرد و 184 زن) درگیر رابطه ی رمانتیک این دانشگاه با روش نمونه گیر ی غیر احتمالی گلوله برفی برگزیده شدند و مقیاس های خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی، احساس تنهایی و خود خاموشی را تکمیل کردند. داده های مدل فرضی از طریق تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos و SPSS نسخه ی 21 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ضرایب مسیر بین خود انتقادی با خود خاموشی (001/0>P)، خود انتقادی با افسردگی (001/0>P) و خودخاموشی با افسردگی (001/0>P) به صورت مثبت و معنی دار بودند. ضرایب مسیر بین جهت گیری مذهبی درونی با افسردگی (005/0>P) به صورت منفی و مسیر غیر مستقیم خود انتقادی به افسردگی با واسطه ی خودخاموشی (050/0>P) معنی دار بودند.
نتیجه گیری: با وجود رابطه ی خطی و مستقیم بین خودانتقادی و افسردگی، خودخاموشی نقش مهمی بین این دو متغیر بر عهده دارد و باعث می شود عزت نفس و هویت فرد آسیب ببیند. هم چنین جهت گیری مذهبی درونی تر باعث می شود افراد افسردگی کمتری را تجربه کنند.
اصول بهداشت روانی از منظر صحیفهی سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چکیده: بهداشت روان به معنی وجود تعادل و انسجام فراگیر در ابعاد جسمانی و نفسانی انسان است. اندیشهی سالم دربارهی شناخت خود و جهان هستی، رسیدن به خودپندارهی مثبت و عزت نفس، داشتن روابط متعادل با دیگران و توانایی دوری از رذایل و گناهان از عوامل ایجادکنندهی بهداشت روانی هستند. در این میان، ادعیهای که از طریق معصومان(ع) به ما رسیدهاند، عالیترین تعالیم را در مورد ایجاد این عوامل دارند. صحیفهی سجادیه یکی از این منابع غنی و در دسترس است. هدف این تحقیق استنتاج اصول بهداشت روانی از این کتاب گرانقدر است. روش آن به صورت توصیفی همراه با بررسی و انطباق فرازهای مختلف دعا با استانداردهای مورد قبول بهداشت روانی، در ابعاد شناختی، عاطفی، رفتاری و اجتماعی است. هدف اصلی از تدوین این مقاله، پاسخ به این پرسش است که صحیفهی سجادیه چه راهکارهایی در مورد بهداشت روان و سلامت روح ارایه میدهد؟
آسیب شناسی فرهنگی زنان (با تاکید بر تولیدات فرهنگی شبکه های مختلف تلویزیون ایران) از دیدگاه دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان سال تحصیلی 86 1385
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی تاثیر تولیدات فرهنگی شبکه های مختلف تلویزیون ایران بر آسیبهای فرهنگی زنان از دیدگاه دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در سال تحصیلی86 ـ 1385 اجرا گردید. به همین منظور از تعداد 6575 دانشجوی زن دانشگاه با روش نمونه گیری چند مرحله ای، 380 نفر انتخاب گردیدند. از میان 380 پرسشنامه توزیع شده 366 مورد تکمیل شده و عودت داده شد که همین تعداد در ارزیابی ها مورد استفاده قرار گرفت. ابزار مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای بودکه 49 سؤال بسته پاسخ برای بررسی آسیبهای فرهنگی زنان در 5 محور؛ معیارهای همسرگزینی، روابط اعضای خانواده و به ویژه همسران، بروز خشونت علیه زنان، گرایش زنان به تجملات، مد و آرایش و توسعه مشارکتهای اجتماعی و اقتصادی زنان و یک سؤال باز پاسخ داشت. روش تحقیق غالب، توصیفی ـ پیمایشی بود. آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 94/0 به دست آمد که بیانگر اعتبار بالای پرسشنامه بود. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت، در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، نمودار میانگین و در سطح آمار استنباطی از آزمون T تک متغیره، T هتلینگ، تحلیل واریانس، آزمون توکی و رگرسیون استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که از نظر دانشجویان زن شرکت کننده در پژوهش، تولیدات فرهنگی شبکه های مختلف تلویزیونی ایران بر معیارهای همسرگزینی (با میانگین 56/3)، روابط اعضای خانواده و به ویژه همسران (با میانگین 56/3)، خشونت علیه زنان (با میانگین 74/3)، گرایش زنان به تجملات، مد و آرایش (با میانگین 97/3) و بر توسعه مشارکتهای اجتماعی و اقتصادی زنان (با میانگین 72/3) تاثیرگذار بوده است. با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی بین دیدگاههای دانشجویان زن در سطح 01/0 برحسب سن، رشته تحصیلی، وضعیت تاهل و شغل در مورد میزان تاثیرگذاری تولیدات فرهنگی بر محورهای پنجگانه آسیب فرهنگی مورد مطالعه، تفاوت معنادار وجود داشت و بیشترین نمره تاثیر بر گرایش زنان به تجملات، مد و آرایش و کمترین نمره به معیارهای همسر گزینی و روابط خانوادگی اختصاص یافت.