فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین مؤلفه های زبان شناختی با هوش و سن انجام گرفته و از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل داده اند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شده اند. حجم نمونه در هر یک از گروه دانش آموزان تیزهوش و عادی 60 نفر در نظر گرفته شده، که مجموع کل نمونـه 120 دانش آموز را شامل شده است. برای اندازه گیری توانایی های زبانی، از آزمـون رشـد زبـان 3) TOLD-P) استفاده شد. داده های آماری از طریق محاسبه ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین هوش و مؤلفه های زبان شناختی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین رابطه مثبتی بین سن و مؤلفه های زبان شناختی به دست آمد؛ ولی این رابطه با متغیرهای سازمان دهی، صحبت کردن (زبان بیانی) و نحو معنادار نبود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هوش نسبت به سن در پیش بینی متغیرهای زبان شناختی نقش بیشتری دارد.
مقایسه فراشناخت ها در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا اختلال اضطرابی و گروه کنترل غیربیمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی این فرضیه پرداخته است که فراشناخت ها یکی از عوامل آسیب پذیری در اختلالات روانشناختی هستند. به نظر می رسد که بیماران دچار اسکیزوفرنیا و بیماران دچار اختلال اضطرابی، در مقایسه با گروه غیربیمار، در مقیاس های نقایص فراشناخت نمرات بالاتری کسب می کنند.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی – مقایسه ای بود که به صورت مقطعی انجام شد. دو گروه بیماران شرکت کننده در این مطالعه از بین بیماران بستری در مرکز روانپزشکی، و مراجعه کنندگان به کلینیک روانپزشکی و روان درمانی انتخاب شده، که به وسیله روانپزشکان و روانشناسان بالینی براساس ملاک های DSM-IV-TR تشخیص اسکیزوفرنیا (32=n) و اختلالات اضطرابی (فوبی اجتماعی (26=n) و وسواس فکری – عملی (28=n)) دریافت کرده بودند. به منظور افزایش اعتبار تشخیص ها، با این بیماران بر اساس DSM-IV مصاحبه تشخیصی شد و سپس همراه با گروه غیربیمار (30=n) به وسیله پرسشنامه فراشناخت ها مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: بیماران دچار اسکیزوفرنیا در مقایسه با سایر گروه ها، سطوح بالاتری از باورهای فراشناختی ناسازگارانه را نشان دادند. گروه بیماران دچار اختلال اضطرابی در مقایسه با گروه بیماران اسکیزوفرنیا نمرات پایین تر و در مقایسه با گروه غیربیمار نمرات بالاتری گرفتند. همچنین، گروه غیربیمار در مقایسه با گروه بیماران، باورهای فراشناختی سالم تر و سازگارانه تری نشان داد.
نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل آسیب پذیری معمول در طیف اختلالات روانشناختی، به ویژه اختلالات روانپریشی هستند.
خانواده ها، کمبود منابع را برطرف می کنند (راهبرهای تقویت زبان در دوره ی پیش دبستانی)
حوزههای تخصصی:
مقایسه نگرش های نا کارآمد در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد عادی و پیامدهای روانشناختی آن
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: بر اساس تحقیقات انجام شده، فرآیندهای اعتیاد، تحت تاثیر باورها و نگرش های بیماران است. این پژوهش، با هدف بررسی نقش تحریفات شناختی و پیامدهای روانشناختی آن، در رفتار سوء مصرف مواد افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی سوءمصرف مواد شهر بندرعباس و مقایسه آن با گروه عادی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر یک طرح مورد – شاهدی است که در آن یکصد نفر از افراد سوءمصرف کننده مواد، با یکصد نفر افراد عادی که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر تقریباً همتا شده بود مقایسه شدند. گردآوری داده ها به کمک پرسشنامه های اطلاعات زمینه ای، مصاحبه بالینی، پرسشنامه نگرش های ناکارآمد و پرسشنامه اضطراب، افسردگی، تنیدگی (DASS) انجام شد. داده های پژوهش با بهره گیری از شاخص های آمار توصیفی، آزمون t، آزمون خی دو و آنالیز واریانس، تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد، افراد سوءمصرف کننده مواد، اضطراب، افسردگی و استرس بیشتری را تجربه کرده و از نظر شناختی نیز درصد بیشتری از آنها در مقایسه با گروه گواه، نگرش های ناکارآمد را نشان دادند.
نتایج: نتایج نشان می دهد که نگرش های ناکارآمد می تواند به عنوان یک عامل آسیب پذیر، احتمال گرایش به سوء مصرف مواد را افزایش دهد و در نتیجه شناخت درمانی برای این افراد مؤثر به نظر می رسد.
بررسی حافظه سرگذشتی و شواهد عصب روان شناختی در اختلالات وسواسی – اجباری و اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نقایص عصب روان شناختی در سبب شناسی اختلال وسواسی-اجباری با شواهد فراینده ای روبه روست. هدف پژوهش حاضر سنجش و مقایسه حافظه سرگذشتی در اختلالات وسواسی ـ اجباری و اضطراب فراگیراست.
روش: آزمودنی های این بررسی مقطعی-تحلیلی سه گروه 22 نفری از مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری، اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار بودند که پس از همتاسازی در متغیرهای سن، جنسیت، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل وارد مطالعه شدند. ابزار: داده های این مطالعه با استفاده از آزمون های تشخیصی اضطراب بک، افسردگی بک II، مقیاس وسواسی- اجباری ییل- براون و مصاحبه ساختاریافته حافظه سرگذشتی به دست آمدند و به وسیله روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار میانگین های مورد مقایسه گروه ها در سنجش حافظه سرگذشتی بود. به این ترتیب که گروه وسواسی نسبت به دو گروه دیگر عملکرد ضعیف تری نشان داد (05/0< p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که وجود نقایص عصب روان شناختی در اختلال وسواسی- اجباری، به عملکرد ضعیف تر حافظه سرگذشتی این بیماران در مقایسه با مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار بینجامد.
نقش اهداف پیشرفت در مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی نقش اهداف پیشرفت در مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان. روش: آزمودنی ها شامل 685 دانش آموز پایه سوم دبیرستان های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.
ابزار: پرسشنامه اهداف پیشرفت میدگلی و همکاران، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت که روایی و اعتبار آنها احراز شده بود. آزمودنی ها براساس پاسخ به پرسشنامه اهداف پیشرفت و نیز برتری جهت گیری آنها در پنج گروه بدون هدف، اجتنابی، رویکردی، تبحری و اهداف چندگانه قرارگرفتند. یافته ها: مقایسه میانگین مؤلفه های خودتنظیمی (شناخت، فراشناخت و مدیریت منابع) در آزمودنی های پنج گروه هدف، با روش تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه نشان داد که میانگین های پنج گروه با همدیگر تفاوت دارند (001/0p<). انجام آزمون های تعقیبی توکی و شفه نشان داد که میانگین راهبردهای شناختی و مدیریت منابع در گروه های اجتنابی و بدون هدف از سایر گروه ها کمتر است (001/0p<). میانگین های یاد شده در سه گروه تبحری، رویکردی و چندگانه تفاوت معناداری نداشت. میانگین گروه بدون هدف، از اجتنابیها هم کمتر بود (001/0p<). در مورد راهبردهای فراشناختی، مقایسه میانگین ها در بعضی گروه ها تفاوت داشت.
نتیجه گیری: فراهم کردن محیط ها و ساختارهای انگیزشی چندگانه و تبحری نقش مهمی در رشد مهارت ها ومؤلفه های خودتنظیمی دارد که لازم است اقداماتی در مورد آنها صورت گیرد.
تاثیر شبیه سازی های ذهنی ساده و توام فرایندی و فراورده ای بر عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
دو پژوهش درباره ی قصه گویی و زبان آموزی
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان (دبیرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهرستان ماهنشان در درس روانشناسی، 99 دانش آموز از بین دبیرستان های پسرانه این شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شد. پس از همتاسازی آزمودنی ها یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفت. حجم نمونه بعد از همتاسازی دانش آموزان دو گروه، به 20 نفر در هر کلاس رسید. روش تدریس یادگیری مشارکتی به مدت یک نیمسال تحصیلی در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دید. نتایج مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که روش یادگیری مشارکتی بر مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبتی گذاشت اما چنین تاثیری بر عزت نفس دانش آموزان مشاهده نگردید.
آموزش تفکر خلاق به نوجوانان : رویکرد پژوهش - محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از نگارش مقاله حاضر، ارائه یافته های حاصل از اجرای برنامه آموزش تفکر خلاق به نوجوانان است. این برنامه را که ماتیولیپمن در مؤسسه آموزش فلسفه به کودکان تهیه کرده است بعد از اصلاحات لازم در یک گروه نمونه 115 نفری از دانش آموزان دوره راهنمایی شهرستان شیراز انجام شد.
یافته های پژوهش نشان داد. آموزش به روش سناریو به پرورش مهارت های خلاق در نوجوانان کمک می کند علاوه براین مشخص شد، ارائه برنامه های آموزش با روش سناریو همراه با شیوه پژوهش بیشتر از روش سناریو به تنهایی برای ارتقاء و رشد مهارت های خلاق بستری مناسب فراهم می کند. این فرضیه به وسیله مقیاسx کرنل تایید شد
"
پروژه یادگیری و رشد همه جانبه کودکان در تایلند
حوزههای تخصصی:
تنوع سبک های یادگیری در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
Syntactic clustering of pro and PRO in L2 acquisition (خوشه ای کردن نحوی پروی کوچک و پروی بزرگ در یادگیری زبان دوم )
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی یادگیری فارسی زبانان از طریق خوشه ای کردنِ فاعلهای اجباری (پروی کوچک) و پروی بزرگ در عبارات مصدری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم می پردازد. تحقیقات آشکار می سازند که در فراگیری زبان اول، بین پدیده های زبانشناسی که ظاهراً ارتباطی با یکدیگر ندارند، این ارتباط وجود دارد که از آن به تأثیرات خوشه ای کردن یکی بر دیگری تعبیر می شود. برای مثال در یادگیری زبان آلمانی به عنوان زبان اول شواهدی برای یادگیری از طریق خوشه ای کردن مطابقت فعل و فاعل و کاهش فاعلهای ناصحیح وجود دارد (کِلاشن وهُنگ، 1995). بنابراین، باید روشن کرد که چنین ارتباطی در فراگیری زبان دوم نیز وجود دارد. درنتیجه، تحقیق حاضر، بر اساس تست دستوری (GJT)، بر خوشه ای کردن فاعلهای علناً اجباری و عبارات مصدری در 60 فراگیر فارسی زبان که زبان انگلیسی را یاد می گرفتند می پردازد.
فراگیران به دو مقطع، هر مقطع شامل 10 نفر که به تازگی شروع به خواندن آن مقطع کرده بودند و 10 نفر که مدت زمانی بود که به فراگیری در آن مقطع پرداخته بودند تقسیم شده اند. یافته های ما نشان می دهد که هر دو پدیده در فراگیران فارسی زبان به همراه یکدیگرند و دلالت بر این دارد که فاعلهای علناً اجباری و عبارات مصدری در زبان دوم در طی فرآیند تأثیرات علناً اجباری جدا از هم نمی باشند.
علاوه براین، مشاهده کردیم در بین کسانی که تازه شروع به یادگیری کرده اند و کسانی که مدتی است که در آن مقطع مطالعه می کنند با توجه به یادگیری از طریق خوشه ای کردنِ متغیرهای زبان شناختی فوق، تفاوتی وجود ندارد.
بررسی رابطه هدف گرایی و رویکرد دانشجویان به یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هدف گرایی (تبحرگرایی، تبحرگریزی، عملکردگرایی، عملکردگریزی) و رویکرد دانشجویان به یادگیری (پردازش سطحی، پردازش عمیق و نابسامانی در مطالعه) بود. آزمودنی های پژوهش 200 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه شیراز بودند که بوسیله نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه هدف پیشرفت و پرسشنامه ارزیابی راهبردهای مطالعه دانشجویان پاسخ دادند. نتایج نشان داد که اهداف عملکردگرایی می تواند رویکرد پردازش سطحی را در دانشجویان پیش بینی کند. در این میان اهداف تبحرگرایی پیش بینی کننده مثبت رویکرد پردازش عمیق، اهداف تبحرگریزی پیش بینی کننده مثبت نابسامانی در مطالعه و اهداف تبحرگرایی پیش بینی کننده منفی نابسامانی در مطالعه دانشجویان بوده است.