فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: دانشجویان علوم پزشکی به مهارت های رویکرد مبتنی بر شواهد برای ارتقای تفکر خلاق و توانمندی شغلی نیاز دارند. روش تدریس مناسب در "" آموزش مبتنی بر شواهد"" نامشخص است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر تدریس مبتنی بر شواهد با رویکرد حل مساله بر یادگیری جست وجوی منابع علمی، شناخت اصول سلامت و رضایت از تدریس بود.
روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی دانشجویان ترم سوم رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال 1388 به روش سرشماری انتخاب شدند. برای تدریس درس بهداشت، نمونه ها به صورت تصادفی به 2 گروه مساوی 38نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. از دو ابزار گردآوری اطلاعات در آغاز و پایان مطالعه استفاده و نمرات جست وجوی منابع علمی، شناخت اصول سلامت و رضایت دانشجویان از تدریس سنجش شد. داده ها با نرم افزار SPSS 16 و آزمون های آماری مجذور کای، T مستقل و T زوجی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین نمره کل شناخت دانشجویان و جست وجوی منابع علمی در گروه تجربی پس از مداخله به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل بود. میانگین نمره کل رضایت گروه تجربی از تدریس مبتنی بر شواهد با رویکرد حل مساله به طور معنی داری بالاتر از تدریس به روش سخنرانی و بحث گروهی در گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: به کارگیری رویکرد حل مساله در تدریس مبتنی بر شواهد با توجه به فعالیت گروهی دانشجویان، همچنین نظارت و حمایت مداوم مدرس از فعالیت های آموزشی دانشجویان می تواند دسترسی دانشجویان به منابع علمی، رضایت از تدریس و یادگیری آنان از اصول سلامت را ارتقا دهد.
بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی و تعیین نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد ساوه بود. در این پژوهش، از روش علی ـ مقایسه ای و از پرسشنامه های سبک های دفاعی، ذهن ـ آگاهی و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، پرسشنامه ها در میان60 دانشجو اجرا شد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس عاملی و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. بر طبق یافته های پژوهش1- اثر اصلی سبک های دفاعی دانشجویان بر پیشرفت تحصیلی آن ها معنادار است و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای سبک دفاعی رشد یافته به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که سبک های دفاعی آن ها رشد نایافته و روان آزرده است؛ 2- اثر اصلی ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان معنادار است به طوری که پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای ذهن آگاهی بالا، به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که ذهن آگاهی پایینی دارند؛ 3- تأثیر سبک های دفاعی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، تابع اثر ذهن آگاهی آن ها نیست؛4- F به دست آمده در مکانیزم های دفاعی فرافکنی، انکار، خیال پردازی(سبک دفاعی رشدنایافته)، نوع دوستی کاذب و ابطال (سبک دفاعی روان آزرده) و طنز (سبک دفاعی رشدیافته)معنا دار است. بنابر این، عوامل روان شناختی هم می تواند به اندازه عوامل شناختی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان مؤثر باشد
رابطه بین سبک های یادگیری (فعال تأملی، گام به گام کلی) با اضطراب رایانه دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین سبک های یادگیری (فعال - تأملی، گام به گام - کلی) با اضطراب رایانه ای در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، انجام شد. به همین منظور، نمونه ای با حجم 310 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش شامل پرسش نامه سبک های یادگیری فلدر سلمن و پرسش نامه اضطراب رایانه ای هنسن و همکاران بودند. داده های این پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (میانگین، فراوانی، انحراف استاندارد، آزمون t مستقل و ضریب همبستگی دو رشته ای نقطه ای) تحلیل شد و این نتایج به دست آمد: بین سبک یادگیری فعال - تأملی با اضطراب رایانه ای دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد، طوری که دانشجویان دارای سبک تأملی، اضطراب رایانه ای بیشتری نسبت به دانشجویان دارای سبک فعال دارند. هم چنین، بین سبک یادگیری گام به گام کلی با اضطراب رایانه ای دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد، طوری که دانشجویان دارای سبک یادگیری کلی، اضطراب رایانه ای بیشتری نسبت به دانشجویان دارای سبک یادگیری گام به گام دارند. بین جنسیت و اضطراب رایانه ای رابطه معنی داری به دست نیامد.
بررسی نیمرخ سواد اطلاعاتی، تفکّر انتقادی و عزّت نفس تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از لحاظ پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نیمرخ سواد اطلاعاتی، تفکّر انتقادی و عزّت نفس تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از لحاظ پیشرفت تحصیلی بود. برای این منظور 260 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سنجش سواد اطلاعاتی آیزنبرگ و برکویتز، تفکّر انتقادی کالیفرنیا و عزّت نفس تحصیلی کوپر اسمیت جمع آوری شد و با استفاده از روش های آماری تحلیل خوشه ای، t-Testt گروه های مستقل و روش همبستگی تجزیه و تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین متغیرهای سواد اطلاعاتی، عزّت نفس تحصیلی و پیشرفت تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد، ولی بین سواد اطلاعاتی و تفکّر انتقادی رابطه معناداری وجود ندارد؛ همچنین نیمرخ دانشجویان از لحاظ متغیرهای مورد بررسی در دو خوشه سواد اطلاعاتی و تفکّر انتقادی مشخص شد و بین دو خوشه مذکور تفاوت معناداری پیدا نشد.
بررسی ارتباط بین سیستم های فعال ساز و بازداری رفتار، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرانی، پدیده ای رایج و ویژگی مشترک بسیاری از اختلالات، به خصوص اختلالات اضطرابی است. هدف از انجام این مطالعه پیش بینی نگرانی، از طریق سه عامل پیش بین کننده آن در سه حوزه مرتبط با بیولوژیک، هیجان و شناخت است. در این مطالعه متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، سیستم فعال ساز رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت به عنوان متغیر پیش بین مورد بررسی قرار گرفتند. در یک طرح پژوهش توصیفی ـ مقطعی از نوع همبستگی، 234 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد و علوم پایه گروه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در این پژوهش شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس های سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری (BIS/BAS)، دشواری در تنظیم هیجانی (DERS)، فراشناخت-30 (MCQ-30) و پرسشنامه حالت نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ) را تکمیل کردند. متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت با نگرانی رابطه مثبت معنی دار داشتند (01/0>P ). رابطه متغیر سیستم فعال ساز رفتاری با نگرانی معنادار نبود. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مدل پیش بینی نگرانی به ترتیب شامل متغیرهای سیستم بازداری رفتاری، دشواری در تنظیم هیجانی و فراشناخت است. متغیر سیستم فعال ساز رفتاری به دلیل عدم همبستگی معنادار با نگرانی از همان ابتدا وارد مدل رگرسیون نشد. نتایج حاصل از این مطالعه به بررسی نگرانی در ابعاد مختلف بیولوژیکی، هیجانی و فراشناختی اشاره دارد. همچنین به نقش سیستم بازداری رفتاری به عنوان یک عامل سرشتی و بیولوژیکی در فهم آسیب شناسی نگرانی در جمعیت بزرگسال تاکید می کند.
رابطه بین اجزای دانش فراشناختی و درک مطلب خواندن با دیدگاهی تحولی در دانشآموزان پایه های پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اجزای دانش فراشناختی و درک مطلب خواندن با دیدگاهی تحولی در دانش آموزان پایه های پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی بود. جامعه این پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی منطقه 7 آموزش و پرورش تهران است. تعداد 38 نفر دانش آموز دختر پایه سوم راهنمایی و 42 نفر دانش آموز دختر پایه پنجم ابتدایی با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دانش فراشناختی و پرسشنامه درک مطلب خواندن بود. نتایج نشان داد که: بین نمرات درک مطلب خواندن و اجزای دانش فراشناختی در هر دو پایه تحصیلی و در کل نمونه همبستگی مثبت معنادار وجود دارد؛ در پایه پنجم ابتدایی زیرمقیاس شخص پیش بینی کننده مناسبی برای درک مطلب خواندن است. در پایه سوم راهنمایی زیرمقیاس تکلیف پیش بینی کننده مناسبی برای درک مطلب خواندن است. در کل نمونه شخص و تکلیف با هم 47% از واریانس درک مطلب خواندن را پیش بینی می کنند. دانش آموزان پایه سوم راهنمایی در تمامی اجزای دانش فراشناختی نمرات بالاتری نسبت به دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی داشتند. میانگین درک مطلب دانش آموزان سوم راهنمایی به شکل معناداری بالاتر از دانش آموزان پنجم ابتدایی است.
رابطه درک جملات موصولی و درک متن: ابزار سنجش درک نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های رشدی – تکاملی در یادگیری توالی حرکتی : رویکرد یادگیری تکلیف مبتنی بر رشد حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری تکالیف حرکتی یکی از مؤلفه های اساسی تجربیات بشر و مجموعه ای از فرایندهای حسی ، شناختی و حرکتی می باشد. بسیاری از رفتارهای پیچیده حرکتی بر اساس نوعی ترتیب یا توالی انجام می شوند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تفاوت های رشدی تکاملی در یادگیری توالی حرکتی در سه نمونه مقطعی از کودکان با دامنه سنی 7، 8 و 10 سال و یک گروه گواه از بزرگسالان بوده است. برای این منظور، ابتدا نرم افزار تخصصی ارائه محرک های متوالی، ثبت زمان و خطای پاسخ در محیط برنامه نویسی C++ طراحی شد. در این تحقیق 48 نفر آزمودنی راست دست(سه گروه12 نفری از کودکان و یک گروه گواه 12نفری از بزرگسال)، سالم از نظر سیستم عصبی و بدون تجربه قبلی با تکلیف مورد نظر شرکت داشتند. کل مداخله شامل 10 مرحله بود که 8 مرحله به اکتساب توالی ها و دو مرحله به آزمون یادداری اختصاص داشت. عملکرد با بررسی تغییرات در دقت و هماهنگی پاسخ اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس عاملی و آزمون کولموگروف- اسمیرنف تجزیه و تحلیل شد. نتایج یک پیشرفت رشدی در یادگیری توالی حرکتی برای گروه ها را نشان داد. به طور قابل توجهی در دو جزء دقت پاسخ و هماهنگی پاسخ، مسیرهای رشدی متفاوتی نشان داده شد. برای مؤلفه دقت پاسخ، در دو گروه 7و 8 ساله ها در مرحله اکتساب نسبت به بزرگسالان و 10 ساله ها تفاوت معنی دار وجود داشت، اما بین بزرگسالان و ده ساله ها تفاوت معنی دار وجود نداشت. برای مؤلفه هماهنگی پاسخ، بزرگسالان هماهنگ تر از همه گروه ها و 10 ساله ها از 6 ساله ها سریعتر به محرک ها پاسخ دادند. در آزمون یادداری نیز برای دقت پاسخ 10 ساله ها مشابه بزرگسالان و برای هماهنگی پاسخ بزرگسالان از همه گروه ها هماهنگ تر بودند اما گروه 7ساله ها نسبت به بقیه گروه ها تأخیر در هماهنگی پاسخ داشتند. به طور کلی تفاوت مشاهده شده بین گروه ها در دقت و هماهنگی پاسخ در این تحقیق با نظریه ای منطبق است که بیان می کند دقت ممکن است متکی بر مسیرهای قشری باشد که بیشترین بالیدگی آنها بین سنین 7 تا 10 حاصل می شود، هماهنگی ممکن است متکی بر مسیرهای زیرقشری باشد که تا نوجوانی و جوانی، تکامل آنها ادامه دارد. با توجه به یافته ها از یک طرف یادگیری حرکتی متأثر از جنبه های مختلف رشد حرکتی است و از طرف دیگر در یادگیری اجزاء مختلف یک تکلیف، پارامترهایی که به لحاظ کنترل حرکتی دشوارترند (مانند هماهنگی پاسخ) در یک پروسه طولانی تر یادگرفته و یادآوری می شوند.
ارتباط باورهای فراشناختی دانشجویان با مؤلفه های رفتارذخیرهای/احتکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم های مغزی- رفتاری تأثیر زیادی بر شخصیت و رفتار انسان دارند. سیستم بازداری رفتاری با رفتارهای اجتناب و کناره گیری مرتبط است؛ در حالی که سیستم فعال ساز رفتاری با رفتار روی آورد در ارتباط می باشد. بیش فعالی و کم کنشی هر یک از این سیستم ها می تواند دامنه وسیعی از اختلالات را تبیین کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر فراشناختی در بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری انجام گرفت.
روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی بود، 80 بیمار مرد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعه کنندگان به مراکز روان پزشکی 22 بهمن و ابن سینای شهر مشهد در شش ماهه اول سال 1391 انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، شخصیت گری ویلسون، باورهای فراشناخت- 30 سؤالی و راهبردهای کنترل فکر را تکمیل نمودند. داده های پژوهش از طریق روش همبستگی و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: باور نیاز به کنترل افکار و راهبرد تنبیه خود، بیشترین همبستگی را با سیستم بازداری رفتاری داشتند. خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت درباره ی نگرانی و باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر؛ راهبردهای تنبیه خود و نگرانی؛ و سیستم بازداری رفتاری قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس بودند.
نتیجه گیری: بین باورهای فراشناختی، راهبردهای کنترل فکر و سیستم های مغزی- رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری ارتباط معناداری وجود دارد. آشنایی با سطوح فراشناختی و انتخاب راهبردهای کنترل فکر مناسب در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، می تواند چارچوب ارتباط این اختلال را با سیستم های مغزی- رفتاری مشخص تر سازد.
شیوه های موثر بر تدریس و یادگیری درس آناتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: آناتومی از پایه های اساسی دانش پزشکی و آموزش آن برای دانشجویان رشته های مختلف پزشکی، ضروری است. ارتقای کیفیت این درس جز با شناخت دقیق ارکان آن میسر نخواهد بود. این مطالعه با هدف یافتن بهترین شیوه آموزشی و مهم ترین عوامل موثر بر یادگیری آناتومی از دیدگاه دانشجویان انجام شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی در دانشجویان مقطع کارشناسی پیوسته رشته های پیراپزشکی ورودی سال های 88-1387 دانشگاه علوم پزشکی بابل به روش سرشماری انجام گرفت. 167 دانشجو به پرسش نامه ها پاسخ داده و وارد مطالعه شدند. پرسش نامه مورد استفاده برای جمع آوری داده ها خودایفا و دارای 15 سئوال در زمینه روش تدریس نظری و عملی، روند ارزشیابی اساتید و فاکتورهای موثر برای ارتقای کیفیت یادگیری دانشجویان مانند فضای فیزیکی کلاس، ساعت تدریس و نحوه چیدمان صندلی بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون و نرم افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: از نظر دانشجویان، مرور مباحث نظری در کلاس عملی، نحوه چیدمان صندلی U شکل در کلاس، برگزاری کلاس های عملی، ارزشیابی پایان دوره به صورت تلفیقی، برگزاری کوئیزهای کلاسی و افزایش ساعت های کلاس عملی، ارتقای روش های تدریس اساتید، برگزاری کلاس های آناتومی در ساعت 8 تا 10 صبح و ارایه جمع بندی مطالب تدریس شده در پایان هر جلسه توسط استاد بر یادگیری درس آناتومی تاثیر مثبت داشت.
نتیجه گیری: با به کارگیری مناسب ابزارهای کمک آموزشی و ارتقای مهارت های تدریس اساتید، می توان گامی موثر در پیشبرد یادگیری دانشجویان در درس آناتومی برداشت.
اثر بخشی آموزش مهارت های پرسشگری به معلمان بر تفکر انتقادی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های پرسشگری به معلمان بر میزان تفکر انتقادی دانش آموزان پسر دوره متوسطه بود. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه کنترل است. جامعه آماری راکلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان ملایر تشکیل می دادند، از این جامعه 219 دانش آموز سال دوم و سوم رشته های علوم انسانی و الکتروتکنیک به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه (113کنترل، 106 آزمایشی) در قالب 8 کلاس مورد بررسی قرار گرفتند. دبیران 4 کلاس (درس های فلسفه، منطق، دینی، الکترونیک کاربردی) به عنوان گروه آزمایشی دوره مهارت های پرسشگری را دریافت و دبیران 4 کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل در این دوره شرکت نکردند. برای گردآوری اطلاعات پژوهش از آزمون مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم«ب» (فاشیون و فاشیون، 1997) استفاده شد. داده ها با آزمون های t و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که دانش آموزان هردوگروه از نظر سن، معدل، بهره هوشی و تفکر انتقادی و زیر مقیاس های آن باتوجه به نمره های پیش آزمون همگن بودند. تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های پرسشگری به معلمان باعث افزایش 12 درصدی تفکر انتقادی دانش آموزان شده است. در پنج زیر مقیاس تفکر انتقادی؛ تحلیل 9 درصد، ارزیابی 12درصد، استنتاج 4 درصد، استدلال قیاسی 6 درصد واستدلال استقرایی 5 درصد افزایش یافته بود. تفاوت میانگین نمره مهارت های تفکر انتقادی به طور کلی و پنج زیر مقیاس آن در دانش آموزان رشته های الکتروتکنیک وعلوم انسانی معنادار نبود.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و حالات فراشناختی در دانش آموزان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه شناختی طرحواره های ناسازگار اولیه از بنیادی ترین مولفه های شناختی محسوب شده، حتی گاهی اوقات پیش از آنکه کودک زبان را بیاموزد، شکل می گیرد (طرحواره های پیش کلامی) و اغلب نفوذ خود را بر سیستم پردازش اطلاعات در زیر آستانه هوشیاری اعمال می کند و حالتی خودآیند دارد. این ارتباط به حدی است که درمانگران معتقدند در زمان فعال شدن طرحواره های ناسازگار، فنون فراشناختی می تواند با آنها مقابله کند و فرد یاد می گیرد با بحث و استدلال شناختی با حالات هیجانی خود مقابله کرده، از تحریف اطلاعات محیط توسط طرحواره ها جلوگیری کند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین انواع طرحواره های ناسازگار اولیه و حالات فراشناختی است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و حالات فراشناختی در دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی و دبیرستان شهر اصفهان و مقایسه آن در دختران و پسران بود. در این راستا، از جامعه آماری دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی و اول و دوم دبیرستان شهر اصفهان، تعداد 100 دانش آموز (50 دختر و 50 پسر) با دامنه سنی 14 تا 18 سال به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه فراشناخت حالتی دانش آموزان (اونیل و عابدی، 1996) و پرسشنامه طرحواره های یانگ (فرم 205 ماده ای، 2007) راتکمیل نمودند. تحلیل یافته ها نشان داد که نمره کل طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه منفی و معناداری (05/0> P ، 22/0- = R ) با نمره کل مؤلفه های فراشناختی دانش آموزان دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره به تفکیک خرده مقیاس های طرحواره ها نشان داد که از بین 16 طرحواره موجود، طرحواره های شکست (004/0> P ، 40/0- = R ) در دختران و بازداری هیجانی (002/0> P ، 42/0 -= R ) در پسران، همبستگی معناداری با نمره کل فراشناخت دارد. بر اساس یافته های فوق به نظر می رسد که دانش آموزان دختر با فعال شدن طرحواره ی شکست که منجر به باور فرد به شکست خورده بودن و گریز ناپذیر بودن شکست در فرد منجر می شود و نیز پسرانی که از فعال شدن طرحواره بازداری هیجانی که به موجب آن فرد به بازداری افراطی از اعمال و احساسات به منظور اجتناب از طرد و احساس شرمندگی می پردازد، رنج می برند، با نقص بیشتر در فرایندهای فراشناختی روبه رو خواهند بود.
بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و خلاقیت با پیشرفت ریاضی در دانش آموزان تیزهوش اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی (جهت گیری هدف های پیشرفت، خودکارآمدی و اضطراب امتحان)، راهبردهای یادگیری(مرور ذهنی، بسط دهی و سازمان دهی و راهبردهای یادگیری فراشناختی (تفکر انتقادی و خودنظم دهی فراشناختی) و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان تیزهوش اصفهان انجام شد. جامعه این پژوهش همه دانش آموزان دبیرستانی رشته های نظری شهر اصفهان بودند. برای انجام این پژوهش 200 دانش آموز(108 دختر و 92 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و همه آن ها پرسشنامه جهت گیری هدف های پیشرفت الیوت و موریاما، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و همکاران، و پرسشنامه خلاقیت تورنس را تکمیل نمودند. یافته ها نشان داد که هدف تبحرگرا، خودکارآمدی، سازمان دهی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی رابطه ی مثبت و معنادار، و اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی رابطه ی منفی و معنادار داشتند. خودکارآمدی، اضطراب امتحان و خلاقیت در یک مدل توانستند 42 درصد از واریانس پیشرفت درس ریاضی را پیش بینی کنند و نیز سهم خودکارآمدی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی بیش از سایر متغیرها بود.
تأثیر سبک یادگیری دانشجویان بر سبک تدریس مرجّح آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به وجود رابطه بین سبک یادگیری افراد با سبک تدریس مرجّح آنان، مطالعه پیمایشی حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک تدریس مرجح دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد بر سبک یادگیری آنان انجام شد. 180 دانشجو از میان 500 دانشجو در سال تحصیلی1390-1389 از طریق جدول نمونه گیری مورگان، انتخاب شده و به پرسشنامه های سبک تدریس و سبک یادگیری پاسخ دادند. نتایج نشان داد که دانشجویان به سبک تدریس فعال گرایش دارند و سبک یادگیری غالب آنان نیز سبک همگرا و جذب کننده است. به علاوه، دانشجویانی که سبک تدریس فعال را ترجیح می دهند، سبک یادگیری آنان اغلب واگراست طبق یافته ها پیشنهاد می شود که استادان از روش های فعال تدریس استفاده کنند و در ضمن طراحی های تدریس خود شیوه های متفاوتی به کارگیرند تا دانشجویان در تمام شیوه های یادگیری مهارت پیدا کنند و با لحاظ شدن سبک های مختلف تدریس مرجح آنان، موجبات پیشرفت تحصیلی آنان فراهم شود.
تأثیر بازخورد به کوشش های موفق و ناموفق بر یادگیری تکالیف ردیابی ساده و پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشک بازخورد افزوده نقش مؤثری در بهینهسازی یادگیری دارد، ولی آنچه چالشبرانگیز است، محتوای آن است. هدف از تحقیق حاضر، مقایسة اثر بازخورد به کوششهای موفق و ناموفق در تکالیف ردیابی ساده و پیچیده است. بهاین منظور 48 آزمودنی دختر و پسر راست دست با میانگین سنی 8/1± 23 سال از جامعة آماری دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری که واحد تربیت عمومی را انتخاب کرده بودند، انتخاب شدند و بهطور تصادفی در چهار گروه بازخورد به کوششهای موفق و ناموفق در تکالیف ساده و پیچیده قرار گرفتند. تکلیف مورد استفاده در این تحقیق تکلیف ردیابی موقعیتی بود که بهصورت نرمافزاری در دو سطح ساده و پیچیده طراحی شد و هدف از اجرای آن، ردیابی سریع با حداقل خطا بود. آزمودنیها طی مرحلة اکتساب، هر جلسه 7 دسته کوشش 6 تایی را طی 8 جلسه اکتساب انجام دادند و از هر دسته کوشش 6تایی برای 2 کوشش بازخورد آگاهی از نتیجه دریافت کردند. روش تحقیق نیمهتجربی بود و بهمنظور تحلیل دادهها، از تحلیل واریانس عاملی مرکب و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمونهای تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0 P< استفاده شد. نتایج نشان داد در آزمون اکتساب در زمان حرکت، اثر اصلی روزهای تمرینی و پیچیدگی تکلیف معنادار و اثر هیچکدام از مؤلفهها در خطای حرکت و تعامل آنها معنادار نبود. در آزمون یادداری فوری در زمان حرکت، اثر نوع تکلیف و نوع بازخورد معنادار و اثر هیچکدام از مؤلفهها در خطای حرکت و تعامل آنها معنادار نبود. آزمون یادداری تأخیری در زمان حرکت و خطای حرکت، فقط اثر نوع تکلیف را معنادار نشان داد. در آزمون انتقال در زمان حرکت، اثر نوع بازخورد و نوع تکلیف معنادار بود و در خطای حرکت هیچکدام از عوامل و تعامل آنها معنادار نبود. براساس این یافتهها میتوان گفت که اثر نوع بازخورد و نوع تکلیف هر کدام میتواند بهعنوان عاملی مستقل در یادگیری مؤثر باشد و اثرگذاری نوع بازخورد و نوع تکلیف در مؤلفة زمان حرکت مؤثرتر است.
بررسی رابطه بین میزان اثربخشی (انسجام، توازن و تناسب) برنامه درسی با شایستگی های فنی، زمینه ای و رفتاری دانشجویان دوره کارشناسی رشته های مدیریت (بازرگانی، صنعتی و آموزشی) دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین میزان اثربخشی (انسجام، توازن و تناسب) برنامه درسی با شایستگی های فنی، زمینه ای و رفتاری دانشجویان رشته های مدیریت (بازرگانی، صنعتی و آموزشی) دانشگاه شیراز بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده که جامعه آماری آن را تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های (مدیریت بازرگانی، صنعتی و آموزشی) دانشگاه شیراز (560 نفر) تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان نمونه پژوهش (376 نفر) انتخاب گردید. در تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای آماری SPSS16 و LISREL استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه اثربخشی برنامه درسی (علی نیا، 1391) و پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر مدل چشم شایستگی بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین افراد نمونه توزیع گردید. با استفاده از روش های آمار استنباطی داده ها تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین انسجام، توازن و تناسب برنامه درسی و نیز بین شایستگی های فنی، زمینه ای و رفتاری دانشجویان رشته های مورد نظر تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین مشخص گردید اثربخشی برنامه درسی با شایستگی های فنی، زمینه ای و رفتاری دانشجویان این سه رشته رابطه مثبت و معناداری دارد.
الگوی پیش بینی هراس اجتماعی بر پایه باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی و مخصوصاً هراس اجتماعی از مهمترین اختلالاتی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی با نشانگان اختلال هراس اجتماعی در دانشجویان انجام شده است. روش: تعداد 284 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافیک به پرسشنامه های باورهای فراشناختی، توان حل مسأله اجتماعی و هراس اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات افراد در باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی با نشانگان اختلال هراس اجتماعی همبستگی معناداری وجود داشت، در این میان باور مثبت در مورد نگرانی، نیاز به کنترل فکر و توان حل مسأله اجتماعی نقش معناداری در پیشبینی نشانگان اختلال هراس اجتماعی داشتند، اما وقوف شناختی، اطمینان شناختی و کنترل ناپذیری نقش معناداری در پیشبینی نشانگان اختلال هراس اجتماعی نداشتند. نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل مؤثر در سلامت روانی هستند و میتوان با تغییر فراشناخت هایی که شیوه ناسازگارانه تفکرات منفی را زیاد می کنند و یا باعث افزایش باورهای منفی عمومی می گردند به بهبود وضعیت سلامت روانی دانشجویان کمک کرد.
اثر بسامد (حس آشنایی)تکلیف و انتظار آزمون در فراخوانی و باز شناسی واژگان
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر بسامد و انتظار آزمون در حافظه فراخوانی و بازشناسی است.روش تحقیق توصیفی وجامعه تحقیق دانشجویان دانشگاه پیام نوراست . نمونه گیری تصادفی از میان نمونه های در دسترس شامل 48 نفر در گروه 23 و 25 تایی انجام گرفت.ابزار تحقیق، آزمون فراخوانی و باز شناسی واژگان شامل 30 ردیف سه تایی واژگان چهار حرفی با بسامد بالا و پایین(مجموعا 90واژه) است .کلیه واژگان آزمون بر اساس طرح تحقیق ""شناسایی واژگان پایه فارسی دانش آموزان ایرانی در دوره ابتدایی"" انتحاب و روایی آن هامجددا توسط کارشناسان تعیین گردید. 30 واژه هدف آزمون(15 واژه با بسامد بالا و 15 واژه بابسامدپایین) در یک ردیف سه تایی از واژگان چهار حرفی (با همان بسامد) به صورت تصادفی قرار گرفت. درزمان اجر،ابتدا برای دانشجویان دو گروه، 30 واژه چهارحرفی مورد نظر با صوت یکنواخت قرائت شد. سپس آزمون باز یابی کلمات به عمل آمد.گروه اول انتظار آزمون فراخوانی و گروه دوم انتظار آزمون بازشناسی را داشتند. برای هر دو گروه یک آزمون منتظره و یک غیر منتظره اجرا شد.نتایج تجزیه و تحلیل توصیفی وآزمون T وتحلیل واریانس ANOVA نشان داد که بین فراخوانی و بازشناسی تفاوت معنی دار وجود دارد. تأثیر متفاوت بسامد واژگان در نمره کل فراخوانی و بازشناسی نیز تأیید شد.واژگان با بسامد بالا بهتر از واژگان با بسامد پایین چه در کل آزمون وچه در فراخوانی و بازشناسی،یاداوری شدند. نتایج تحقیق اثر متفاوت را تأیید نکرد و برخلاف برداشت های متعارف،انتظار آزمون در بازیابی اطلاعات چه به صورت فراخوانی و چه باز شناسی موثر نبود. دانستن نوع آزمون در یادآوری واژگان به طور کلی و با هر نوع بسامدی موثر نمیباشد.