ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
۴۰۱.

هنجاریابی پرسشنامه احساس شکست و ارتباطش با ناامیدی و افسردگی در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی روایی پایایی ناامیدی احساس شکست نظریه جایگاه اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی عوامل اجتماعی، فرهنگی موثر در شخصیت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای شخصیت
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای تشخیص بیماری
تعداد بازدید : ۱۵۹۵ تعداد دانلود : ۱۵۸۸
نظریه جایگاه اجتماعی نظریه ای در مورد افسردگی و رفتارهای منجر به خودکشی است. الگوی نظریه مذکور احساس شکست و احساس ناکامی در حیوانات است؛ که درنهایت منجر به افسردگی آنان می شود. بر این اساس، گیلبرت و آلن (1998) پرسشنامه ای را برای سنجش احساس شکست ابداع نموده اند. پژوهش حاضر به منظور هنجاریابی اکتشافی پرسشنامه احساس شکست و بررسی روایی و پایایی آن در بین دانشجویان دانشگاه علامه انجام شده است. نمونه ای مشتمل بر 306 نفر (102 مرد و 204 زن) از دانشجویان به روش تصادفی انتخاب شدند. تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس بکار گرفته شد؛ همچنین به منظور محاسبه روایی همگرا از پرسشنامه های ناامیدی و افسردگی بک استفاده شد. اگرچه نسخه اصلی پرسشنامه بدون خرده مقیاس است، پژوهش حاضر وجود سه عامل به نام های ""احساس رکود""، ""احساس بازندگی"" و ""احساس رضایتمندی"" را نشان می دهد. درمجموع این سه عامل قادر به تبیین حدود 63% از واریانس کل هستند. ضریب پایایی روش آلفای کرونباخ برای کل آزمودنی ها 91/0، در جامعه زنان 91/0 و مردان 92/0 به دست آمد. همچنین همبستگی بالایی بین پرسشنامه های ناامیدی و افسردگی بک با پرسشنامه احساس شکست و نیز سه خرده مقیاس آن به دست آمد. بر اساس نتایج پژوهش، مقیاس احساس شکست از روایی و پایایی مناسبی در میان دانشجویان ایرانی برخوردار است.
۴۰۲.

تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عزت نفس مهارت های اجتماعی کودکان کار ابعاد هویت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی تعامل اجتماعی فرد در گروه
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره شغلی
تعداد بازدید : ۱۸۹۳ تعداد دانلود : ۱۵۵۸
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار شهرستان گرگان بود ؛ به این منظور 96 کودک کار ( پسر و دختر ) به عنوان جمعیت نمونه از بین 125 کودک کار شهرستان گرگان و بر اساس جدول کوهن با روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب شد ، سپس تعداد 50 نفر از کودکان کار که بر اساس مقیاس مهارت اجتماعی متسون ، پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسش نامه ابعاد هویت چیک نمره پایینی کسب نموده بودند به صورت کاملا تصادفی انتخاب و با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون در یکی از دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شد. در ادامه کودکان گروه آزمایشی ، در 12 جلسه یک ساعته در دوره آموزش مهارت های اجتماعی شرکت داده شدند . پس از برگزاری برنامه مداخله ای، دو گروه آزمایشی و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند . یافته ها نشان می دهد برنامه مداخله ای ، اثر معناداری (01/0p < ) بر بهبود عزت نفس و ابعاد هویت کودکان کار در گروه آزمایشی دارد .
۴۰۳.

تبیین رابطه عوامل روان شناختی و اجتماعی بر نوعدوستی خیرین مدرسه ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود کارآمدی ابعاد شخصیت خودمختاری اخلاقی احساسات اخلاقی جهت گیری زندکی ارزشهای متافیزیکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی عوامل اجتماعی، فرهنگی موثر در شخصیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی تعامل اجتماعی فرد در گروه
تعداد بازدید : ۱۲۳۹ تعداد دانلود : ۷۰۸
هدف از این پژوهش تبیین رابطه عوامل روان شناختی، اجتماعی بر نوعدوستی خیرین مدرسه ساز بود. روش پژوهش همبستگی وروش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای براساس تعداد متغیرها و جدول کرجسی و مورگان (1970) حجم نمونه 370 نفر مشخص شدند وبرای گردآوری داده ها از آزمون های شخصیتی (Neo) ، خوش بینی، خودکارآمدی عمومی شوآرتز، انگیزش پیشرفت هرمنس، ارزش های مادی، متافیزیک، خودمختاری اخلاقی و احساسات اخلاقی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده ازماتریس همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری براساس مدل همزمان تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد که ابعاد مختلف شخصیت با نوعدوستی خیرین رابطه ای معناداری دارد، ویژگی های خودکارآمدی، خوش بینی و انگیزش پیشرفت با نوعدوستی خیرین رابطه ای معناداری دارد . عوامل اجتماعی یا خودمختاری اخلاقی، ارزش های مادی، احساسات اخلاقی و ارزش های متافیزیک با نوعدوستی خیرین رابطه ای معناداری دارد. براساس محاسبه ضریب شیب عوامل روان شناختی مشتمل بر برون گرایی، موافقت، جهت گیری زندگی وخودکارآمدی ، نوعدوستی خیرین را تبیین کرده است. عوامل اجتماعی مشتمل بر ارزش های مادی، متافیزیک و احساسات اخلاقی بر نوعدوستی خیرین موثر بوده است پس برون گرایی، موافقت، جهت گیری زندگی وخودکارآمدی ، ارزش های مادی، متافیزیک و احساسات اخلاقی, نوعدوستی خیرین را پیش بینی کرده است
۴۰۵.

اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید در کاهش میزان قربانی شدن ناشی از قلدری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قربانی شدن آموزش شناختی ارتقاء امید قلدری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان امید
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط مدرسه
تعداد بازدید : ۱۲۲۳ تعداد دانلود : ۸۰۰
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید برکاهش میزان قربانی شدن دانش آموزان دختر قربانی قلدری مدارس دوره دوم متوسطه شهر سنندج بود که در سالتحصیلی 93-92مشغول به تحصیل بودند. تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواهاست. بدین منظوربا روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 30 نفر انتخاب و به عنوان نمونه منظور گردیدند.سپس نمونه تحقیق به صورت تصادفی در2 گروه 15 نفری(یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشیطی 8 جلسه 90دقیقه ای و درمدت 8 هفته متوالی تحت آموزش شناختی ارتقاء امید قرار گرفت، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. جلسات مداخله، براساس الگویی بود که لوپز و اسنایدر درسال(2003) ارائه نمودندو از مقیاسایرانی قربانی قلدری به عنوان ابزار جمع آوری داده های پژوهش استفاده گردید.داده های بدست آمده با استفاده روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل نشان داد که این کاربندیتوانسته است به عنوان مداخله ای موثر موجب کاهش قربانی شدن دانش آموزان شود. با توجه به یافته حاضر پیشنهاد می شود برنامه آموزش شناختی ارتقاء امید به عنوان بخشی از برنامه های آموزش ضمن خدمت مشاوران مدارس و سایر عوامل مدرسه در جهت ارتقای سطح توانمندی های دانش آموزان قربانی قلدری استفاده گردد.
۴۰۶.

مقایسه اثربخشی آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی و علائم اختلال دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای

کلیدواژه‌ها: شناخت اجتماعی آموزش مدیریت خشم آموزش همدلی علائم اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
تعداد بازدید : ۱۰۲۶ تعداد دانلود : ۵۷۱
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلال های رفتاری مخرب است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی و علائم اختلال دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای انجام شد. روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه ای به حجم 54 نفر از میان دانشآموزان پسر پایههای هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و و یک گروه کنترل) جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای دانش آموزان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستان های اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروه های آزمایشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری حاکی از اثربخشی روش های آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر نمره کل و مؤلفه های شناخت اجتماعی بود. تفاضل میانگین تعدیل شده گروه های آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. همچنین نتیجهآزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری نشان داد دو روش آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر بهبود علائم اختلال اثربخش است. مقایسه تفاضل میانگین ها نشان داد بین مقادیر میانگین تعدیل شده دو گروه در بهبود علائم اختلال تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بکارگیری آموزش های همدلی و مدیریت خشم در کنار دوره های آموزش تحصیلی برای دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای می تواند از بروز، تشدید و تبدیل علائم اختلال نافرمانی مقابله ای به سایر اختلال ها پیشگیری کند.
۴۰۷.

تأثیر آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری کلامی خودکنترلی هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان هیجان مثبت و منفی
تعداد بازدید : ۱۳۴۴ تعداد دانلود : ۶۴۰
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان انجام گرفته است. روش: جامعه آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان بوکان می باشند بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از میان مراجعه کنندگانی که به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه کرده بودند، با توجه به ملاک های در نظر گرفته شده 40 نفر را انتخاب کرده و سپس به طریق واگذاری تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 20 نفر). روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه همراه با مرحله پیگیری بود. روش مداخله این برنامه آموزش خودکنترلی هیجانی بر اساس الگویی برگرفته از منابع لیاهی، تیرچ و ناپولیتانو[1] (2012)، موتابی و فتی (1386) و ناصری (1386) بود که در 10 جلسه 60 دقیقه ای سازمان دهی و در مدت 5 هفته متوالی به دانشجویان گروه آزمایش ارائه گردید، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس در سطح 05/0> p برای گروه آزمایش نشان داد که آموزش خودکنترلی هیجانی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله پیگیری شود. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی را بر کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان نشان داد؛ بنابراین یافته های این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیک های خودکنترلی هیجانی را در جهت کاهش پرخاشگری کلامی دانشجویان پیشنهاد می کند.
۴۰۸.

رابطه تنظیم شناختی هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های اجتماعی خودکارآمدی سوء مصرف مواد تنظیم شناختی هیجان برانگیختگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی عوامل اجتماعی، فرهنگی موثر در شخصیت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۱۱۳۳ تعداد دانلود : ۵۶۸
هدف: این پژوهش به منظور بررسی ارتباط تنظیم شناختی هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. روش: این تحقیق از نوع همبستگی بود که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد. تعداد 400 دانش آموز پایه های اول و دوم دبیرستان های شهر شیراز در سال تحصیلی 91-90 با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های تنظیم شناختی-هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی، مهارت های اجتماعی و فهرست سوء مصرف مواد (محقق ساخته) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان دادند برانگیختگی و سطوح پایین مهارت های اجتماعی سهم معناداری در پیش بینی سوء مصرف مواد دارند. نتیجه گیری: نتایج مبین آن بودند که بر انگیختگی رفتاری، سطوح پایین خودکارآمدی، تنظیم شناختی هیجان، عدم تفکر و برنامه ریزی در کارها و سطوح پایین مهارت های اجتماعی در گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد موثراند.
۴۰۹.

تأثیر آموزش تئوری انتخاب بر میزان سهل انگاری فردی و اجتماعی دانشجویان زن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهل انگاری اجتماعی تئوری انتخاب سهل انگاری فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۵ تعداد دانلود : ۷۸۷
مقدمه: با توجه به اهمیت و نقش کلیدی تعلل و سهل انگاری فردی و اجتماعی در رشد و پیشرفت فرد و جامعه، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر سهل انگاری فردی و اجتماعی است. روش: 36 نفر از بین کلیه دانشجویان زن دوره کارشناسی شهر تهران در سال تحصیلی92 91، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16n=) و گواه (20n=) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه سهل انگاری تاکمن و پرسشنامه سهل انگاری اجتماعی صفاری نیا بود. ابتدا این پرسشنامه ها بعنوان پیش آزمون بر روی افراد هر دو گروه اجرا شد. سپس افراد گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش تئوری انتخاب شرکت کردند. هر دو پرسشنامه بعنوان پس آزمون، یک بار پس از پایان جلسات آموزشی و یک بار هم بعد از دو ماه مجددا اجرا شد. این نمرات با استفاده از آزمون کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون کوواریانس نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری (01/0p
۴۱۰.

تأثیر سه روش بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه های کوچک به روش مشارکتی و سخنرانی، بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سخنرانی بحث گروهی رشد قضاوت اخلاقی معمای اخلاقی گفتگو در گروه های کوچک به روش مشارکتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی وضع رفتار و عقاید
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری نظریه های یادگیری
تعداد بازدید : ۱۵۵۲ تعداد دانلود : ۸۷۹
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر سه روش بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه های کوچک به روش مشارکتی درباره معماهای اخلاقی و سخنرانی درباره موضوعات اخلاقی، بر رشد قضاوت اخلاقی دانش آموزان بود. به منظور دست یابی به این هدف، از بین کلیه مدارس متوسطه دخترانه منطقه 18 تهران، یک مدرسه با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد، سپس از میان دانش آموزان پایه دوم آن و از طریق روش انتخاب و واگذاری تصادفی، 77 نفر در قالب دو گروه آزمایشی (بحث گروهی مرکب از 23 نفر، گفتگو در گروه های کوچک، مرکب از 26 نفر) و گروه گواه (روش سخنرانی، مرکب از 28 نفر) قرار گرفتند. جهت اجرای تحقیق از طرح تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. به منظور سنجش قضاوت اخلاقی دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون، از آزمون تعریف مسایل (DIT) استفاده شد و شاخص پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت (86/0= a). پس از اجرای پیش آزمون، مداخله آموزشی شامل بحث گروهی درباره معماهای اخلاقی، گفتگو در گروه های کوچک درباره معماهای اخلاقی و سخنرانی معلم درباره موضوعات اخلاقی به مدت 12 جلسه به ترتیب به گروه های بحث گروهی، گفتگو در گروه های کوچک و سخنرانی ارائه شد. داده ها با استفاده از آزمون های t، تحلیل واریانس، تحلیل کواریانس، آزمون ویل کاکسون برای رتبه های علامت گذاری شده و مجذور کای (خی دو) تحلیل شد و نشان داده شد که: دو روش گفتگو در گروه های کوچک و بحث گروهی، تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد استدلال اخلاقی دانش آموزان داشته اند و روش سخنرانی تأثیری نداشته است، تأثیر روش گفتگو در گروه های کوچک بر رشد استدلال اخلاقی دانش آموزان، از تأثیر روش بحث گروهی بیشتر بوده است، اعضا دو گروه بحث گروهی و گفتگو در گروه های کوچک، از نظر ارتقا به مرحله بالاتر قضاوت اخلاقی، در مقایسه با اعضا گروه سخنرانی، عملکرد بهتری داشته اند که از نظر آماری معنی دار بود. همچنین تحلیل کوواریانس نشان داد که تغییرات مثبت ایجاد شده در قضاوت اخلاقی اعضا دو گروه بحث گروهی و گفتگو در گروه های کوچک، ناشی از اجرای پیش آزمون DIT و آشنایی با مواد آزمون نبوده است، بلکه شرکت در گروه های آزمایشی سبب ارتقای قضاوت اخلاقی آنها شده است.
۴۱۱.

فرایندهای ارزیابی شناختی و استرس تحصیلی: نقش تعدیل کننده ی جنس و فرهنگ

کلیدواژه‌ها: استرس تحصیلی تفاوت های فرهنگی الگوی اثرات تعدیل کننده تفاوت های جنسی ارزیابی های شناختی اولیه و ثانویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۸ تعداد دانلود : ۷۰۴
مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش تعدیل کننده فرهنگ و جنس در رابطه ارزیابی های شناختی و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. 212 دانشجو ]112 ایرانی (34 پسر و 78 دختر) و 100 سوئدی (29 پسر و 71 دختر)[ به فرایندهای ارزیابی شناختی اولیه و ثانویه (فولکمن و لازاروس، 1985) و پرسشنامه استرس تحصیلی (زاژاکووا، لینچ و اسپنشاد، 2005) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که رابطه بین ارزیابی های شناختی اولیه و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی مثبت معنادار و در دانشجویان سوئدی مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که رابطه ارزیابی های شناختی ثانویه و استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی و سوئدی منفی و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در دو جنس رابطه بین ارزیابی های شناختی اولیه و استرس تحصیلی مثبت و غیرمعنادار و رابطه ارزیابی های شناختی ثانویه و استرس تحصیلی منفی و معنادار بود. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر در پیش بینی تجارب تحصیلی استرس زا بر عدم تشابه ویژگی های کارکردی ارزیابی های شناختی اولیه و تشابه ویژگی های کارکردی ارزیابی های ثانویه در دو فرهنگ و در مقابل، بر تشابه ویژگی های کارکردی ارزیابی های اولیه و ثانویه در دو جنس تاکید کرد.
۴۱۲.

بررسی مقایسه ای تأثیر داستان های اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بی جان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتیسم داستان های اجتماعی با محتوای انسانی و بی جان مشارکت و همکاری سندرم آسپرگر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات نافذ مربوط به رشد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی تعامل اجتماعی فرد در گروه
تعداد بازدید : ۱۰۷۲ تعداد دانلود : ۶۳۸
هدف این مطالعه بررسی مقایسه ای تأثیر داستان های اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بی جان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر است. روش پژوهش طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر در شهر تهران است و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 4 کودک مبتلابه اتیسم با عملکرد بالا به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی (SSRS) و داستان های اجتماعی است. هر یک از شرکت کنندگان به تفکیک قبل از اعمال مداخله 3 بار مورد آزمون ارزیابی قرار گرفتند (مرحله A) و پس از آن به تفکیک تحت آموزش داستان های اجتماعی قرار گرفتند (مرحله B) و نتایج پس از هر مرحله آموزش مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که هر دو مداخله محتوای انسانی و بی جان مؤثر بودند. ولیکن داستان های اجتماعی با محتوای بی جان تأثیر بیشتری را در مقایسه با محتوای انسانی نشان دادند که می تواند ریشه در جنبه های عصب شناختی و ویژگی های فردی کودکان اتیستیک داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که از داستان های اجتماعی با محتوای بی جان برای آموزش کودکان اتیستیک استفاده شود.
۴۱۴.

بررسی اثربخشی خودآموزی کلامی بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهر اسفراین(مقاله علمی وزارت علوم)

۴۱۵.

بررسی عوارض و تبعات اعتیاد همسر از طریق مقایسه زنان عادی و زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب عزت نفس زنان همسر معتاد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی جسمی و روانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی
تعداد بازدید : ۲۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۰۸۰
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوارض و تبعات زندگی با همسران معتاد در زنان بود. در این پژوهش مقطعی (علی – مقایسه ای) 200 زن دارای همسر معتاد و 200 زن دارای همسر سالم مطالعه شدند. زنان همسر دارای معتاد در میان سه گروه از زنان دارای همسرِ (زنانی که همسر معتاد آن ها به مراکز درمانی مراجعه می کردند و زنانی که همسر معتاد آن ها در زندان بود، به روش تصادفی و زنان دارای همسر معتاد خیابانی به روش گلوله برفی با پرسش از دو گروه مذکور ) انتخاب شدند. زنان دارای همسر سالم نیز به صورت تصادفی از ساکنان همان مناطقی برگزیده شدند که گروه زنان دارای همسر معتاد انتخاب شده بودند و با درنظر گرفتن همتا بودن آن ها از نظر منطقه محل سکونت، سطح تحصیلات و سن، پرسشنامه در میان آن ها اجرا شد تا حجم نمونه تکمیل شود. نمونه گیری از چک لیست حاوی ویژگی های دموگرافیک و صفات بارز در زنان، پرسشنامه اضطراب و افسردگی (HADS) و پرسشنامه عزّت نفس روزنبرگ در کلیه شرکت کنندگان ثبت شد. نتایج نشان داد که زنان دارای همسر معتاد و گروه شاهد از لحاظ متراژ منزل مسکونی ، بعد خانوار ، متراژ منزل مسکونی پدری فرد ، سطح درآمد خانواده و وضعیت مالکیت منزل مسکونی تفاوت معنادار دارند. زنان دارای همسر معتاد نمرات بالاتری در مقیاس های مربوط به اضطراب، افسردگی و اختلال کلی روانی و نمرات پایین تری در مقیاس مربوط به عزّت نفس نسبت به زنان دارای همسر سالم کسب کردند. همچنین آن ها مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری ازجمله مصرف مواد، ارتباط جنسی با فردی غیر از همسر، درگیری عاطفی با مردی غیر از همسر، تجربه خشونت فیزیکی از سوی همسر، افکار خودکشی و اقدام به خودکشی نسبت به گروه شاهد را گزارش کردند. زنان دارای همسر معتاد نسبت به زنان دارای همسر سالم با مشکلات و مسائل رفتاری بیش تری مواجه هستند، پیشنهاد می شود سیاستگذاران در خصوص تدوین برنامه هایی با رویکرد پیشگیری ویژه زنان دارای همسر معتاد اهتمام ورزند.
۴۱۶.

واکاوی پیامدهای روانی- اجتماعی کنترل بیرونی رفتار در نظام خانواده از دیدگاه تئوری انتخاب

کلیدواژه‌ها: تعارضات زناشویی تئوری انتخاب کنترل بیرونی مسئولیت گریزی هویت شکست تعارضات والد - فرزندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۴۵۴
مطالعه حاضر با روش تحلیلی-توصیفی در پی مشخص کردن پیامدهای روانی-اجتماعی کنترل بیرونی در نظام خانواده از دیدگاه یکی از جدیدتری تئوری ها در حوزه روابط انسانی است.تئوری انتخاب به عنوان یک نظریه ی انگیزشی-رفتاری، کنترل بیرونی را به عنوان یک عامل تخریب کننده برای روابط انسانی مطرح کرد. این ویژگی کنترل گری که از نظر گلاسر بسیار هم رایج می باشد منجر به یکسری پیامدها در خانواده می شود. به نظر می رسد این پیامدها را می توان در قالب چهار مولفه توضیح داد که شامل مسئولیت گریزی، هویت شکست، تعارضات زناشویی و والد-فرزندی می باشد. باور به کنترل بیرونی، می تواند از طریق ایجاد احساس درماندگی در مقابل رویدادها و اتفاقات زندگی زمینه را برای مسئولیت گریزی در افراد فراهم کند. این باور همچنین می تواند از طریق تضعیف عزت نفس و خود-کارآمدی هویت شکست را در فرد ایجاد کند. اما از آنجا که گلسر بر نقش مهم روابط عاطفی در سلامت روانی تاکید می کند، کنترل بیرونی بوسیله تضعیف و حتی خارج کردن تصاویر ذهنی که هر کدام از افراد در دنیای مطلوب خود نسبت بهم دارند، می تواند تاثیر منفی بر روابط چه رابطه والدین و فرزندان و چه رابطه زناشویی داشته باشد. با عنایت به نقش مهم این پیامدها در سلامت روانی فرد و جامعه می توان به خانواده ها تئوری انتخاب را آموزش داد و با تاکید بر نتایج منفی که بر استفاده از کنترل بیرونی مترتب است، خانواده را نسبت به ایجاد چنین مشکلاتی واکسینه کرد.
۴۱۷.

بررسی نقش کیفیت ارتباط زناشویی در پیش بینی بهزیستی ذهنی و شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شادکامی بهزیستی ‏ذهنی کیفیت ارتباط زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت بهداشت جسمی و جنسی
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت روانشناسی زنان
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۶۴۱ تعداد دانلود : ۸۸۱
کیفیت ارتباط زوجین در چند دهه اخیر به عنوان یک شاخص مهم در بهزیستی و سلامت شناخته شده ومورد توجه پژوهشگران در حیطه خانواده قرار گرفته است.هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش کیفیت ارتباط در پیش بینی بهزیستی ذهنیوشادکامی در میان دانشجویان متأهل بود. بدین منظور نمونه 191 نفریاز خوابگاه های متأهلین دانشگاه های تهران که به شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند؛ به پرسش نامه های کیفیت ارتباط زوجین، شادکامی آکسفورد و بهزیستی ذهنی(شامل دو خرده مقیاس رضایت اززندگی و سلامت روان شناختی) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش های آماری همبستگی و رگرسیون صورت گرفت.نتایج نشان داد بین کیفیت ارتباط زوجین، شادکامی و بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و کیفیت ارتباط زوجین می تواند 7/20درصد از واریانس مربوط به سلامت روان شناختی،1/23درصد از واریانس رضایت از زندگی، 3/27 درصد واریانس بهزیستی ذهنی و 7/27 درصد واریانس شادکامی را تبیین کند. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت کیفیت ارتباط زوجین می تواند پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی آنها باشد. بنابراین توجه به کیفیت ارتباط زوجین و تقویت و بهبود این روابط به عنوان روش مناسبی برای ارتقای سلامت روان شناختی، شادکامی و رضایت مندی از زندگی زناشویی پیشنهاد می شود.
۴۱۸.

XML بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر رویکرد فرهنگی اجتماعی ویگوتسکی بر رشد شناختی، اجتماعی نوآموزان پیش دبستانی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد شناختی دوره پیش دبستانی رویکرد فرهنگی اجتماعی ویگوتسکی رشداجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۹ تعداد دانلود : ۷۰۷
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر رویکرد فرهنگی اجتماعی ویگوتسکی بر رشد شناختی، اجتماعی نوآموزان پیش دبستانی شهر سنندج در سال تحصیلی۹۱-۹۰ بود. از روش پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری نوآموزان دختر پیش دبستانی شهر سنندج، در سال تحصیلی ۹۱- ۱۳۹۰بودند و 60 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون هوش تهران استنفورد-بینه و پرسشنامه رشد اجتماعی واینلند بود. ابتدا در میان هر دوگروه آزمایش و گواه، پیش آزمون رشد شناختی و رشد اجتماعی اجرا شد، سپس متغیر آزمایشی(آموزش مبتنی بر رویکرد فرهنگی اجتماعی ویگوتسکی) درسه ماه به گروه آزمایش آموزش داده شد و در پایان پس آزمون در میان هردو گروه انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر رویکرد ویگوتسکی بر رشد شناختی کودکان و بر مؤلّفه استدلال دیداری، استدلال کلامی و حافظه کوتاه مدت تأثیر مثبت دارد، اما این آموزش بر استدلال کمّی تأثیر نداشته است. همچنین در بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر رویکرد ویگوتسکی بر رشد اجتماعی نتایج نشان داد که گروه آزمایشی، نسبت به گروه گواه از رشد اجتماعی بیشتری بهره مند بودند و تفاوت بین میانگین آن ها معنادار بود.
۴۱۹.

اثربخشی بازی درمانی خانواده محور بر تعامل مادر- فرزند و میزان پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری تحول کودکان ارتباط تفاوت های فردی فلورتایم رابطه والد- فرزند

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی هنر
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
  4. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی فعالیتهای هنری و بازی ها پیش دبستانی
تعداد بازدید : ۲۶۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۶۵
با توجه به این موضوع که نوع رابطه والد- فرزند نقش بسزایی در رشد یا اختلال کودک دارد. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر خانواده بر بهبود رابطه مادر- فرزند و کاهش پرخاشگری انجام شد. در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل، 27 کودک با نشانه های پرخاشگری با نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش (10) و گروه کنترل (17) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش مداخلات مبتنی بر رویکرد رشد یکپارچه انسان و گروه کنترل مداخله نما (ایمنی در خیابان) را دریافت کرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رابطه مادر- فرزند و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد مداخلات رابطه مثبت کلی مادر- فرزند را به طور معناداری افزایش و خرده مقیاس های تعارض و وابستگی را به طور معناداری کاهش داد اما در خرده مقیاس نزدیکی افزایش معناداری حاصل نشد همچنین پرخاشگری به طور معناداری کاهش یافت. مداخلات توانست رابطه مادر- فرزند را بهبود بخشیده و پرخاشگری را کاهش دهد. این امر لزوم طراحی یک مداخله جامع و در ارتباط با انواع چالش های رشدی دوران کودکی را آشکار می سازد.
۴۲۰.

بررسی نقش سبک های تصمیم گیری در ناهماهنگی شناختی و تغییرات فیزیولوژیک ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناهماهنگی شناختی سبک های تصمیم گیری تغییرات فیزیولوژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۴۱
مقدمه: شناسایی جنبه ها و وابسته های روانشناختی ناهماهنگی شناختی به ویژه تصمیم گیری و شخصیت، می تواند ضمن افزایش کاربرد روانشناسی در سایر حیطه های علوم انسانی، متخصصین حیطه تبلیغات و سیاست را یاری برساند، هدف کلی از این پژوهش بررسی رابطه سبک های تصمیم گیری با تغییرات فیزیولوژیک ناشی از ناهماهنگی شناختی بود. روش: بدین منظور از 130 دانشجوی دانشگاه علمی کاربردی صفادشت که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند دعوت شد تا در این پژوهش شرکت کنند. پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و براس در اختیار آن ها قرار گرفت و قبل و بعد از پر کردن پرسشنامه شاخص های فیزیولوژیک آن ها ارزیابی شد. برای ایجاد ناهماهنگی شناختی در طی دو مرحله از آن ها خواسته شد ابتدا افت علاقه خود را نسبت به شخصیت محبوبی که با بی اعتنایی با یک کودک برخورد می کرد، مشخص کنند و سپس در مورد لزوم کاستن از مقرری سازمان بهزیستی برای کودکان بی سرپرست انشا بنویسند. برای تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده شد. یافته ها: ارتباط مثبت سبک های تصمیم گیری اجتنابی و وابسته و ارتباط منفی سبک های تصمیم گیری منطقی و شهودی با ناهماهنگی شناختی مشخص شد، بیشترین ارتباط به سبک تصمیم گیری اجتنابی مربوط بود سبک تصمیم گیری شهودی کاهش فشار خون را بر اثر ناهماهنگی شناختی پیش بینی می کند. سبک تصمیم گیری منطقی افزایش ضربان قلب و کاهش فشار خون سیستول را بر اثر ناهماهنگی شناختی پیش بینی می کند در مورد سبک تصمیم گیری اجتنابی و سبک تصمیم گیری وابسته نیز می توان گفت این دو نوع سبک تصمیم گیری همه شاخص های فیزیولوژیک را پیش بینی می کردند. نتیجه: سبک های تصمیم گیری تغییرات فیزیولوژیک ناشی از ناهماهنگی شناختی را پیش بینی می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان