فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مشاوره کاهش مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر، بر بهبود ولع مصرف و لغزش سوء مصرف کنندگان کراک هروئین تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: در یک پژوهش شبه آزمایشی 30 نفر از معتادان کراک از بین تمامی معتادانی که دریکی از مراکز درمان نگهدارنده در سطح شهر تهران، خدمات درمانی دریافت می کردند، انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفره (آزمایش و گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش از (داروی متادون و مشاوره کاهش مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر، 25 جلسه 90 دقیقه ای) و گروه گواه (تنها از متادون) بهره می بردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش، در آغاز پژوهش و شش ماه پس از پایان درمان، پرسش نامه سوء مصرف مواد مخدر افیونی و رفتارهای پرخطر را تکمیل نمودند. از نظر مرفین و محرک، ادرار مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه از نظر میزان ولع مصرف در مرحله پس آزمون تفاوت وجود داشت. همچنین نتایج آزمون مجذورخی نشان داد تفاوت دو گروه از لحاظ دفعات رفتار لغزش وجود دارد. نتیجه گیری: مشاوره کاهش مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر بر بهبود ولع مصرف و رفتار لغزش سوءمصرف کنندگان کراک هروئین تحت درمان نگهدارنده مؤثر است.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی بر پیشگیری از عود بعد از مرحله سم زدایی در افراد ترک کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی بر پیشگیری از عود در افراد ترک کننده مواد بعد از مرحله سم زدایی انجام شده است.
روش: در یک طرح نیمه آزمایشی گروهی 39 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی (بر پایه معیارهای تشخیصی (DSM- IV- R) که مرحله سم زدایی را به پایان رسانده و به مرکز جمعیت آفتاب شهر تهران مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی (گروه مهارت های مقابله ای و سبک زندگی) و یک گروه کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایشی اول و دوم در 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی قرار گرفت و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکرد و در انتظار درمان ماند. آزمودنی های مورد پژوهش از طریق آزمایش مورفین قبل از شروع درمان و 4 ماه پس از پایان درمان گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون خی دو استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی عود در سه گروه مهارت های مقابله ای، سبک زندگی و کنترل وجود داشت (01/0P<). همچنین بین فراوانی عود در دو گروه مهارت های مقابله ای و سبک زندگی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که هر دو آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی در پیشگیری از عود در گروه های مورد مطالعه موثر بوده اند. همچنین بین اثربخشی دو گروه آموزشی در پیشگیری از عود در مرحله پی گیری تفاوتی مشاهده نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی به نحو قابل توجهی موجب پیشگیری از عود در افراد تحت آموزش می شود.
اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر درمان شناختی-رفتاری بر افزایش میزان خودکارآمدی و تاب آوری بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر درمان شناختی-رفتاری بر افزایش خودکار آمدی و تاب آوری در بیماران تحت درمان متادون صورت گرفته است. روش: به این منظور، 60 نفر از بیماران تحت درمان متادون که در دو مرکز ترک اعتیاد خصوصی شهرستان زیرکوه و مرکز گذری کاهش آسیب توکل زیرکوه پرونده داشتند با استفاده از نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30نفره) بررسی شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت درمان شناختی-رفتاری به سبک کارول قرار گرفتند و گروه کنترل فقط داروی متادون دریافت کردند. پرسش نامه های خودکار آمدی و تاب آوری در هر دو گروه قبل و بعد از درمان مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی-رفتاری بر خودکار آمدی بیماران تحت درمان متادون تاثیر مثبت داشته است (05/0 >p). همچنین نتایج نشان داد درمان شناختی-رفتاری بر تاب آوری تاثیر معنادار نداشته است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق تلویحات کاربردی و بالینی دارد.
مدیریت و اجرای نمونه گیری از معتادان تزریقی در معرض بیماری های پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه جمعیت های پنهانی چون معتادان تزریقی بدلیل قرار گرفتن در معرض بیماری های پرخطر و نقش آنان در سلامت جامعه بسیار حائز اهمیت است. روش های آماری متداول برای نمونه گیری از این جمعیت های بدلیل محدودیت های پیشروی آنان کارا نمی باشند. با وجود معرفی روش نمونه گیری پاسخگو محور به عنوان روشی موفق در نمونه گیری از جمعیت های پنهان، تعداد محدودی از مطالعات به دلیل عدم شناخت پژوهشگران با استفاده از این روش نمونه گیری انجام گرفته است. روش: هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مؤلفه های مؤثر در مدیریت و اجرای روش نمونه گیری پاسخگو محور می باشد. یافته ها: به منظور مدیریت اجرای این روش نمونه گیری، پژوهشگران باید نکات کلیدی در طراحی کوپن ها، مقدار و نحوه پرداخت مشوق ها و جلوگیری از رشد بی رویه اندازه نمونه را مد نظر قرار دهند. بحث و نتیجه گیری: بدون در نظر گرفتن ملاحظات نحوه اجرا و مدیریت، با استفاده از این روش نمونه گیری نمی توان انتظار دستیابی به نمونه های معرف از این جمعیت ها را داشت.
زنان باردار با سوءمصرف مواد
حوزههای تخصصی:
سوء مصرف مواد از معضلات عمده بهداشتی است که بسیاری از اقشار جامعه از جمله مادران باردار را در معرض تهدید و پیامدهای نامطلوب قرار می دهد. در حال حاضر ظرفیت تولید مثل زنان مبتلا به اختلالات مصرف مواد و زنانی که باردار هستند، بسیاری از مراکز ارائه دهنده ی خدمات بهداشتی را به چالش کشانده است. از جمله مشکلات مرتبط با دوران بارداری، سابقه ای از تروما و سوءاستفاده، اجتناب یا دسترسی ضعیف به مراقبت های دوران بارداری، و ترس از عواقب قانونی است. پیامدهای ناشی از سوءمصرف مواد مخدر در طی بارداری شامل سقط خودبه خودی، زایمان زودرس، وزن تولد پایین، جدا شدن زودرس جفت، محدودیت رشد و سندرم محرومیت نوزادی است. مقاله حاضر متمرکز بر بیماری های واگیردار، خطرات مرتبط با جنین و مادر، ملاحظات درمانی و غربالگری برای تنباکو، حشیش، مخدرها، بنزودیازپین ها، محرک ها و چند ماده ی دیگر است. ارائه ی اطلاعات جامع برای کمک به متخصصین در این حوزه به منظور تعامل بهتر با این بیماران و آگاهی دادن به آن ها در مورد نحوه ی مراقبت و نیز شکستن چرخه ی شکل گیری متقابل مصرف و اعتیاد حائز اهمیت است. بر آگاهی بخشی خانواده ها و مشاوره در خصوص عوارض و خطرات مصرف مواد و داروهای غیرمجاز تاکید می شود. بنابراین، توجه خاص به پیشگیری، درمان و کنترل سوءمصرف مواد در مراقبت های قبل و هنگام بارداری ضروری است.
پیشگیری از عود رفتار اعتیادی در معتادان
حوزههای تخصصی:
خطر بازگشت به مصرف مواد مخدر به دنبال ترک اعتیاد همواره مطرح است و این مساله مقابله با مسئله اعتیاد را پیچیده تر می سازد. فرایند عود و بازگشت زمانی آغاز می شود که تفکرات، احساسات و رفتارهای فردی که در برنامه بهبودی قرار دارد دوباره تحریف و غیر منطقی می شوند. فرایند عود و بازگشت غالبا شامل فعال نمودن سیستم انکار ورزی به مثابه یک سپر دفاعی غیر انعطاف پذیر، تمایل به تنهایی و انزوا و نمونه هایی از قضاوت های منفی، تصمیم گیری های عالی و نامناسب، ناتوانی در مواجهه با مشکلات و بروز فشارهای زندگی و استرس است. بنابراین، این مساله همواره مورد توجه مسئولین و نیز خود مبتلایان به سوءمصرف مواد و خانواده آنان بوده است. بر این اساس برنامه ریزی و تلاش جهت کاهش این مسئله باید به عنوان بخشی از برنامه های پیشگیری از اعتیاد در جامعه مورد توجه قرار گیرد. در کشور ما نیز خصوصاً در سال های اخیر با وجود گسترش انواع برنامه های درمانی و تلاش در جهت کاهش تعداد مبتلایان به اعتیاد از طریق بازگرداندن آنان به زندگی سالم، همچنان شاهد آمار روز افزون معتادان و نیز اخبار ناخوشایند از این مسئله در جامعه هستیم. کارشناسان امر علت اصلی شکست اغلب این برنامه های درمانی و کاهش آسیب در معتادان را فراوانی بازگشت معتادان در کشور دانسته اند. لذا پرداختن به مسئله عود در درمان اعتیاد الزامی و از نیازهای اساسی در فرایند کنترل معضل اعتیاد در کشور است. به این منظور، هدف اصلی این مقاله مروری، بررسی عود رفتار اعتیادی و عوامل مؤثر بر آن و رویکردهای پیشگیری از عود بود.
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و اختلالات مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر رفتارهایی هستند که سلامت و رفاه افراد را تحت تأثیر قرار می دهند لذا به کارگیری درمان مناسب برای کاهش این خطرات ضرورت دارد. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شکلی جدیدی از درمان ها برای اختلال مصرف مواد است که برای کاهش آسیب های بیماران، مدلی مبتنی بر سلامت عمومی و بیماری را فراهم نموده است. برخلاف اشکال سنتی درمان و روش های ترک مواد، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به نوعی طراحی شده است که جایگاهی که افراد در آن قرار دارند را نشان دهد. شکل سنتی درمان اختلال مصرف مواد مانع عود در افراد می گردد تا به عنوان یک درمان شکست خورده قلمداد نشود. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش عواقب منفی مصرف مواد تمرکز می کند و فرصتی برای مصرف کنندگان مواد فراهم می نماید تا تأثیرات مخرب اختلال را کاهش دهند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق شناساندن نشانه های آغاز تمایل به مصرف مواد، افراد را از حال حاضر، اینجا و اکنون خود آگاه می کند. این مقاله، مروری بر کاربرد فنون درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی است که به عنوان یک درمان جایگزین نسبت به برنامه های سنتی مصرف مواد تلقی می شود چرا که این برنامه های سنتی برای هر فردی کارایی لازم را ندارند. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی یک مداخله مؤثر و کارآمد برای اختلالات مصرف مواد است که برای انواع اختلالات مصرف مواد و در نمونه های مختلف توصیه شده است.
تأثیر مدیریت پیشگیری اولیه از اعتیاد بر دانش آموزان پسر پایه دوم دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت پیشگیری اولیه از اعتیاد بر دانش آموزان پسر پایه دوم دبیرستان می بود. روش: این طرح از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و ابتدا عوامل خطرساز و محافظت کننده از مصرف مواد در جامعه هدف، شناسایی و سپس850 نفر از دانش آموزان پایه دوم متوسطه شهر تهران در مناطق 5 و 15در نیمه دوم سال 1394 از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه موردنظر را کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدیریت پیشگیری اولیه، عوامل فردی، عوامل اجتماعی، عوامل فردی، عوامل محیطی، اجتماعی در رابطه با مصرف مواد مخدر و روان گردان ها در دانش آموزان تأثیرگذار بوده ولی عوامل بین فردی تأثیرگذار نبوده است. بحث و نتیجه گیری: مقدار میانگین حاصله بالاتر از حد متوسط ارزیابی شده که بیانگر تأثیر مدیریت پیشگیری اولیه در جلوگیری مصرف مواد مخدر و روان گردان در دانش آموزان می باشد.
سوء مصرف کتامین: پدیده ای نوظهور در ایران
حوزههای تخصصی:
متأسفانه سوءمصرف داروها، به دلیل دسترسی آسان و عدم کنترل و نظارت بر مصرف آن ها، به شدّت در حال افزایش است. یکی از این داروها کتامین است که به عنوان یک داروی بیهوشی تزریقی کاربرد دارد و به دلیل توهم زا بودن مورد سوءمصرف قرار می گیرد. این دارو معمولاً در پارتی های شبانه و به همراه سایر داروها و الکل مصرف می شود و فرد مصرف کننده ممکن است حالت شناور بودن، تجربه خروج از بدن، احساس بی وزنی و توهم داشته باشد. علاوه بر وابستگی به دارو و سایر عوارض روانی، مصرف مزمن کتامین منجر به صدمات جدّی به مثانه و مجاری ادراری می شود، به طوری که در موارد حادّ، برداشتن مثانه ضرورت می یابد. هدف از این مقاله، هشدار در خصوص شیوع سوءمصرف کتامین در ایران و ضرورت آگاهی بخشی در مورد عوارض این داروست. راه کارهایی نیز برای کاهش سوءمصرف کتامین ارائه شده است.
پیامد درمانی مدل درمانی ماتریکس بر کیفیت زندگی سوء مصرف کنندگان مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی پیامد درمانی مدل درمانی ماتریکس بر کیفیت زندگی سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین بود. روش: در یک طرح شبه آزمایشی از میان 30 سوءمصرف کننده شیشه که تحت درمان بودند، 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر به عنوان گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایش از آموزش گروهی ماتریکس به مدت 24 جلسه 60 دقیقه ای بهره برده، اما برای گروه گواه مداخله خاصی صورت نگرفت. گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی بین دو گروه در مرحله پس آزمون تفاوت معنادار داشته لیکن این تفاوت در مرحله پیگیری معنادار نبود. نتیجه گیری: جلسات گروهی ماتریکس توانسته اند کیفیت زندگی سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین را در کوتاه مدت بهبود بخشند اما پایدار نمانده است.
اختلالات شخصیت و اعتیاد
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های خطرناکی که نس ل بش ر را در معرض سقوط و انحطاط روانی، اخلاقی و جسمانی قرار می دهد، اعتیاد به مواد مخدر است که تاثیر آن از فرد و خانواده عبور می کند و کل جامعه را درگیر می سازد. اعتیاد هزینه های اقتصادی، عاطفی و اجتماعی گزافی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. اعتیاد اختلالی چند عاملی است که اغلب سیری مزمن و عود کننده دارد. آنچه در این زمینه مهم است، این است که اعتیاد امری قابل پیشگیری و قابل درمان است، اما درمان آن ساده نیست چرا که اعتیاد ابعاد گوناگون دارد. پیشگیری، موثرتر و کم هزینه تر از درمان است و با شناخت عوامل، ویژگی ها و خصیصه هایی که افراد را در مقابل اعتیاد آسیب پذیر می کند، شروع می شود. اختلالات شخصیت از جمله عواملی هستند که همبودی بالایی با اعتیاد دارند و باعث آسیب پذیری در برابر اعتیاد می شوند. بنابراین با شناخت اختلالات شخصیتی در افراد معتاد به مواد مخدر می توان درمانی مناسب با شرایط این افراد انتخاب نمود که راه حل موثرتر و سازنده تری باشد. استفاده از خدمات روانپزشکی و روانشناسی در پیشگیری و درمان در کنار دارو درمانی در مراکز درمانی سوءمصرف مواد امری ضروری است.
مقایسه کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک های دلبستگی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک های دلبستگی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به اعتیاد بود. روش: این پژوهش با روش علی مقایسه ای انجام شده و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 95-94 بود که از بین آن ها 283 نفر با روش نمونه گیری تصادفی منظم به عنوان نمونه، انتخاب و پرسش نامه های تحقیق را تکمیل نمودند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه توانایی کنترل فکر لوچیانو و همکاران، مقیاس هشیاری توجه ذهن آگاهانه براون و ریان، پرسش نامه گرایش به اعتیاد میرحسامی و پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید بود. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد، دانشجویانی که گرایش بالاتری به اعتیاد دارند، از کنترل فکر پایین تری برخوردار بوده و میزان ذهن آگاهی دانشجویانی که گرایش کمتری به اعتیاد دارند، بیشتر از گروه دیگر می باشد. همچنین میانگین نمرات دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا در دانشجویان دارای گرایش بالا به اعتیاد بیشتر از دانشجویان دارای گرایش پایین به اعتیاد می باشد. نتیجه گیری: تفاوت دو گروه در این متغیرها می تواند بیانگر اهمیت کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک دلبستگی، درگرایش به اعتیاد دانشجویان بوده و تلویحاً از اثرات مثبت آموزش خودکنترلی و ذهن آگاهی در پیشگیری از ابتلا به اعتیاد در بین دانشجویان حکایت می کند.
نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رفتار جرأتمندانه در خودتاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد در شهرستان زاهدان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان زن مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان زاهدان بود که 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و پرسش نامه جرأتمندی راتوس (1984)، مقیاس خودتاب آوری (کلاهنن، 1996) و مقیاس خودکنترلی (تانجنی، بومیستر و بون، 2004) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد رفتار جرأتمندانه با خودتاب آوری و خودکنترلی همبستگی مثبت دارد و رفتار جرأتمندانه نقش پیش بینی کننده ی مثبتی در خودتاب آوری و خودکنترلی داشت. همچنین نتایج نشان داد میانگین نمرات رفتار جرأتمندانه و خودتاب آوری زنان معتاد با توجه به گروه های سنی و سطح تحصیلات تفاوت دارد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که رفتار جرأتمندانه در خود تاب آوری و خودکنترلی زنان معتاد نقش تعیین کننده ای دارد.
نقش پیش بینی کنندگی ویژگی های شخصیت، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، سبک های دلبستگی و سیستم های مغزی-رفتاری در آمادگی فعال و غیرفعال به اعتیاد و تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین توان پیش ینی کنندگی ویژگی های شخصیتی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، سبک های دلبستگی و سیستم های مغزی-رفتاری در پیش بینی آمادگی فعال و غیر فعال به اعتیاد و تکانشگری در دانشجویان بود. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود که در سال تحصیلی 93-92 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش تعداد 360 دانشجو می باشد که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس آمادگی به اعتیاد، مقیاس تکانشگری بارت، پرسش نامه پنج عاملی شخصیت، پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور، پرسش نامه سیستم های مغزی/رفتاری و پرسش نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بود. جهت تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی کاننی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد قوی ترین رابطه را با بعد اول کاننی بین متغیر تکانش گری از متغیرهای مجموعه اول (وابسته) و سیستم فعال ساز رفتاری از متغیرهای مجموعه دوم (مستقل) در نظر گرفت. نتیجه گیری: فردی که سیستم فعال ساز رفتاری بالاتری دارد، تکانش گری بیشتری نیز خواهد داشت. این امر در درمان و پیش گیری حائز اهمیت شایان است.
نقش سیستم های مغزی رفتاری، نوجویی، پاداش وابستگی و نگرانی آسیب شناختی درپیش بینی استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش سیستم های مغزی رفتاری، ویژگی های شخصیتی (نوجویی، پاداش وابستگی) و نگرانی آسیب شناختی در گرایش به اعتیاد در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می داد. از این جامعه آماری تعداد 150 دانشجو به روش خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری (بازداری و فعال ساز رفتاری) کارور و وایت، نگرانی پنسیلوانیا، سرشت و منش کلونیجر و استعداد اعتیاد استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نگرانی آسیب شناختی، سیستم بازداری رفتاری و استعداد به اعتیاد رابطه منفی و سیستم فعال ساز رفتاری و ویژگی شخصیتی نوجویی با استعداد به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان با شناسایی افراد دارای سیستم فعال ساز رفتاری قوی و ویژگی نوجویی بالا تدابیری اندیشید که از گرایش به اعتیاد آن ها جلوگیری شود.
مقایسه نگرش های ناکارآمد، تحریف های شناختی و دشواری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه نگرش های ناکارآمد، تحریف های شناختی و دشواری تنظیم هیجان در افراد دارای سوء مصرف مواد با افراد بهنجار بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری عبارت بود از: مردان دارای سوء مصرف مواد از نوع تریاک و شیره که به یکی از کمپ های ترک اعتیاد شهرستان ماهنشان مراجعه کرده بودند. همچنین افراد بهنجار این شهرستان جامعه مقایسه را تشکیل داد. برای نمونه گیری تعداد90 نفر افراد دارای سوء مصرف مواد با توجه به ملاک های ورود و خروج از روش نمونه گیری هدفمند و تعداد90 نفر افراد عادی که از نظر سن و میزان تحصیلات با گروه دیگر همتا شده بودند بصورت در دسترس انتخاب شدند. سپس مقیاس های نگرش های ناکارآمد (DAS-40)، تحریف های شناختی و دشواری تنظیم هیجان در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت دو گروه در هرسه متغیر معنادار است و افراد سوء مصرف کننده مواد دارای نمرات بالاتری در باورهای ناکارآمد، ناسازگاری و تحریف های شناختی می باشند. نتیجه گیری: این تفاوت ها در طراحی مداخلات بالینی برای درمان حائز اهمیت می باشند.
تأثیر آموزش مهارت های معنوی بر افکار اضطرابی دختران نوجوان تحت درمان با متادون
حوزههای تخصصی:
همبودی سوءمصرف مواد و اختلالات اضطرابی، در مطالعات مختلف به اثبات رسیده و تلویحات بالینی زیادی را به همراه داشته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های معنوی بر افکار اضطرابی دختران نوجوان تحت درمان با متادون بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 30 نفر به صورت هدف مند انتخاب و سپس در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش بصورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه، دو بار در هر هفته به مدت دو ساعت آموزش مهارت های معنوی را به شیوه گروهی دریافت کردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، مقیاس افکار اضطرابی بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که پس از آموزش مهارت های معنوی، میزان نمره افکار اضطرابی بیماران گروه آزمایش کاهش یافت و از نظر آماری معنی دار بود. باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که این نوع آموزش در کنار درمان های دارویی برای کاهش افکار اضطرابی و افزایش سلامت روانی نوجوانان تحت درمان با متادون در نظر گرفته شود.
اثربخشی آموزش رفتارهای سالم جنسی بر بدکارکردی جنسی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش رفتارهای سالم جنسی بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان معتاد در حال بهبودی در مراکز ترک اعتیاد عطار، سپاهان، پاک مهر و کنگره 60 در سال 1394 در شهر اصفهان بودند. برای انتخاب نمونه، از روش داوطلبانه استفاده شد که درنتیجه بعد از اجرای پرسش نامه، از بین 100 داوطلب، 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات آموزشی شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش رفتارهای سالم جنسی بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد و مؤلفه های آن تأثیر دارد. نتیجه گیری: آموزش رفتارهای سالم جنسی می تواند بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد تأثیر داشته باشد؛ بنابراین می توان از این روش در مراکز ویژه ترک اعتیاد زنان مورداستفاده قرارداد.
زنان و سوءمصرف مواد: اهمیت مباحث جنسیتی در پژوهش سوءمصرف مواد
حوزههای تخصصی:
اعتیاد پدیده ای پیچیده است که به عوامل مختلفی بستگی دارد. به دلیل پیچیدگی بیشتر نقش های زنان نسبت به مردان در زندگی، هر عاملی از جمله اعتیاد در این جامعه اهمیت ویژه ای دارد و گرفتاری ها و معضلات این جامعه را بیشتر می کند. هدف این مقاله مروری بررسی سوءمصرف مواد در زنان بود. روش پژوهش مطالعات کتابخانه ای و یادداشت برداری و خواندن اسناد بود. بر اساس پژوهش ها می توان گفت که سوءمصرف مواد در میان زنان جامعه در حال افزایش است. الگوهای مصرف و عوامل مستعد کننده گرایش به سوءمصرف مواد در زنان متفاوت از مردان است. زنان و دختران وابسته به سوءمصرف مواد در مقایسه با همتایان مرد خود به خاطر شدت انگ و تبعیض مرتبط با مصرف مواد از پیامدهای بدتری رنج می برند. همچنین به دلیل ویژگی های جنسیتی مثل مشکلات جسمی و یا حمایت همسران و خانواده، درمان آنان بسیار دشوارتر است. انگ زدایی از زنان مصرف کننده مواد با فرهنگ سازی در سطح جامعه (استفاده از رسانه ها)، افزایش مراکز درمانی ویژه ی این زنان، حمایت از زنان درمان شده، ایجاد نهادهای حمایتی در جهت اشتغال این زنان و تدوین برنامه های پیشگیرانه در ابعاد مختلف پیشنهاد می شود.
مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم از دیدگاه دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دبیران در خصوص میزان توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-92 بود. روش: روش مطالعه توصیفی، از نوع پیمایشی بود و نمونه آن 74 نفر از دبیران پایه هفتم شهرهای میاندوآب و شاهین دژ بودند که به شیوه ی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه ی محقق ساخته بود که ادراک و انتظار دبیران را در هفت مؤلفه بررسی می کند. یافته ها: نتایج نشان داد که از دیدگاه دبیران در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مؤلفه ی مدیریت هیجان و استرس بیشترین و به مؤلفه ی آموزش درباره مواد کم ترین توجه شده است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد که میانگین رتبه ها در مؤلفه ی مدیریت هیجان و استرس بیشترین رتبه و میانگین آموزش درباره مواد دارای کم ترین رتبه می باشد. همچنین در همه مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد بین ادراک و انتظار دبیران تفاوت وجود داشت و لازم است به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد بیشتر توجه شود. نتیجه گیری: دیدگاه دبیران در خصوص میزان توجه کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد مثبت است و توجه به مباحث پیشگیری از اعتیاد و مهارت های زندگی از جمله مهارت های تفکر و آموزش در باره مواد در کتب درسی می تواند از جهات مختلف دارای اهمیت باشد.