دارابگرد که به نوعی می توان آن را نخستین پایتخت شاهنشاهی ساسانیان دانست، احتمالا اولین تجربه ساخت شهر با پلان مدور در جنوب ایران نیز به شمار می آید. نمونه ای که بعدها در ساخت شهر اردشیرخوره مورد تقلید واقع شده است. مطابق نوشته های جغرافی نویسان و مورخان، شالوده شهر به روزگار شاهنشاهی داریوش اول هخامنشی نهاده شده است. منابع تاریخی گواه بر آنند که دارابگرد در عصر ساسانیان شهری بود با وسعت تقریبی 203 تا 314 هکتار، که بوسیله باروی رفیع دایره ای و خندقی عمیق محافظت می گشت. ارگ حکومتی که بر فراز کوهی گنبدی شکل و منفرد در مرکز شهر استوار بود، هرگونه جابجایی درون شهر و دشت داراب را قابل کنترل می نمود. این منابع همچنین روشن می سازند که زندگی در دارابگرد تا قرنها پس از سقوط ساسانیان نیز رونق داشته؛ لیکن از این شهر عظیم، امروزه جز خرابه هایی برجای نمانده است. از آنجاییکه علیرغم بر یک سده فعالیت باستانشناسی در کشور هیچ گونه تحقیق جامعی که فرم و عملکرد فضاهای دارابگرد را روشن سازد به انجام نرسیده، در این نوشتار تلاش گردید تا با اتکا به منابع تاریخی، ویژگی های عمومی و فضایی این شهر کم نظیر ایران باستان بازیابی و چهره ای از دوران رونق آن احیا شود.
مطالعات آسایش حرارتی از آن جهت اهمیت دارند که مهندس طراح را به استفاده از روش های غیر فعال و استفاده حداقلی از روش های فعال برای ایجاد سرمایش و گرمایش لازم در ساختمان راهنمایی می کند. اینکه چگونه باید حد آسایش را تخمین زد، موضوع مطالعاتی است که از یک قرن پیش آغاز و تا به امروز ادامه داشته، لیکن تکمیل نشده اند. در ایران نیز برای اولین بار شرکت ملی نفت در منطقه مسجد سلیمان اینگونه مطالعات را انجام داد ولی نتایج درستی از آن حاصل نیامد. تعیین حدود آسایش حرارتی در الگوهای چون نمودار بیوکلیماتیک اولگی و یا گیونی تمام تلاش محققین ایرانی در این راه بوده است. امروزه صحت چنین نمودارهایی زیر سوال است و مهم تر آنکه روش پایه ای فانگر (Fanger, 1970)که اساس استاندارد ""ایزو"" است نیز در ابهام فرو رفته و اشری مجبور به تعریف پروژه PR-884 (De dear & Berger, 1998) گردید. مقاله حاضر، هماهنگ با اشری، دست به تخمین دمای راحتی شهر تهران می زند. با کاربست نتایج به 25% صرفه جویی مصرف انرژی بخش ساختمان نائل می شویم. از این رهگذر وزارتخانه های مربوطه در هدفمند کردن یارانه انرژی و محدود نمودن آن با تکیه بر اصول علمی یاری و معماران به سمت طراحی منطقی هدایت می شوند.
پژوهش حاضر تغییرات تناسبات حاکم بر تیمچه های دوران قاجار را مورد بررسی قرار می دهد تا به این مسئله پرداخته شود که آیا هماهنگی یا سطوح معناداری در مراتب این رابطه تناسبی دیده می شود و آیا این تفاوت ها نسبت به ساختار اقلیمی و دوره زمانی ساخت بنا تغییراتی به خود دیده است؟ در این راستا، برخی ویژگی هایی کالبدی و ابعاد و تناسبات 12 تیمچه از 6 شهر به تفکیک در دو اقلیم سردوخشک و گرم و خشک و2 دوره زمانی (1270-1193) و (1347-1270) که با توجه به دوران 154 ساله حکومت قاجار در ایران تقسیم شده اند، به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش استفاده از شاخص های آماری میانگین و انحراف معیار با فاصله اطمینان 95% درصدی (2SD) بوده و خطای مطالعه به صورت (Pvalue<0.05) محاسبه و نهایتاً نمودارها به کمک برنامه Excel استخراج شده است. نتایج آماری با (P<0.05) نشان دهنده اختلاف معنی دار در جهت کاهش قابل ملاحظه ابعاد صحن و همچنین مساحت فضاهای تیمچه در نیمه دوم حکومت قاجار می باشد. در حالی که در خصوص سایر ابعاد با 95% اطمینان اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. همچنین براساس نتایج عددی بدست آمده از جداول، متغیر اقلیم به نظر به عنوان عامل اصلی در شکل گیری تناسبات و طراحی فضاهای تیمچه مطرح نبوده است.