فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۲۰ مورد.
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نقش عمده زنان در طول تاریخ، انجام فعالیت های درون خانه بود اما عصر صنعتی باعث بازاندیشی در نقش های زنان گردید. در دوران معاصر، زنان به طور گسترده وارد عرصه های مختلف اجتماع شده اند. با این حال، شواهد نشان می دهند، نابرابری های گسترده ای در حوزه های آموزش، بهداشت، اقتصاد و سیاست بین زنان و مردان وجود دارد. این نابرابری ها در حوزه اقتصاد چشمگیرتر است. علی رغم رشد نگرش مثبت نسبت به مدیریت زنان و مساعد بودن شرایط جهانی برای تفویض پست های مدیریتی به زنان، هنوز زنان با موانع زیادی مواجه اند. این امر در ایران نیز ملموس است و سهم آنان در پست های مدیریتی به ویژه در بخش صنعت بسیار ناچیز است. با توجه به اینکه کمتر پژوهشی به چالش های زنان مدیر در بخش صنعت پرداخته است، پژوهش حاضر تلاش کرده است، با تمرکز بر زنان مدیر بخش صنعت به واکاوی چالش های پیش روی این دسته از زنان بپردازد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کیفی و با استفاده از روش تحلیل تماتیک انجام شده است. میدان تحقیق شهر مشهد و به طور خاص، سازمان های صنعتی این شهر بود. مشارکت کنندگان در پژوهش، 12 تن از زنان مدیر بخش صنعت بودند که به شیوه هدفمند، به تدریج طی فرایند جمع آوری و تحلیل داده ها انتخاب و با آنها مصاحبه به عمل آمد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. هر مصاحبه بین 75 تا 120 دقیقه به طول انجامید. تمامی مصاحبه ها در محل کارخانه و با تعیین وقت قبلی و هماهنگی های لازم صورت گرفت. پس از مصاحبه و رسیدن به اشباع، مصاحبه ها متوقف شد. در نهایت، اعتمادپذیری داده ها با تکنیکِ ارزیابی توسط مشارکت کنندگان حاصل شد.یافته ها: به طورکلی، تحلیل مصاحبه ها منجر به استخراج شش تِم یا مضمون اصلی گردید. این تم ها عبارتنداز: 1) چالش خانه داری وکارخانه داری، 2) چالش مادری و مدیریت، 3) چالش تیمارداری، 4) چالش همسرداری، 5) فرصت نابرابر مستلزم تلاش مضاعف و 6) چالش ناامنی. هریک از این تم ها، به تفصیل مورد بحث قرار گرفته اند.نتیجه گیری: زنان مدیر در بخش صنعت، در قیاس با همتایان مرد خود، علاوه بر چالش های متعارف، با چالش های خاص و مضاعفی مواجه هستند که غلبه بر آن، مستلزم توانمندی و منابع بیشتری است. زنان مدیر با این که مسئولیت سنگینی در خصوص کارشان دارند اما همچنان خانه داری برای آنان اصل است و همواره به دنبال برنامه ریزی برای ایجاد تعادل بین خانه داری و کار خانه داری هستند تا لطمه به هیچکدام وارد نشود. بدون تردید، زنان نیمی از جامعه و نیمی از توسعه هستند و استفاده از ظرفیت های آنان، مستلزم رفع موانع پیش روی آنهاست.
بررسی جامعه شناختی کارآفرینی زنان و عوامل مؤثر بر آن در شهر اهواز
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
76 - 91
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جهانی شدن تجارت و اقتصاد باعث شده است زنان در دنیای صنعتی معاصر به طور گسترده وارد کار و کارآفرینی شوند. زنان بخش بزرگی از فعالیت های اقتصادی جهان را برعهده دارند و کارآفرینی آنان در حال تبدیل شدن به یک پدیده جهان شمول است. هر چند جامعه ایران از چند دهه پیش، برای رسیدن به یک جامعه پیشرفته صنعتی تلاش های گسترده ای صورت داده و در مواردی به پیشرفت هایی نائل شده است اما کارآفرینی زنان همچنان توسعه نیافته است. سهم زنان در اقتصاد ایران رو به کاهش و این امر در دنیای صنعتی امروز که نیازمند مشارکت اقتصادی زنان است، مشکلات زیادی را در آینده پدید خواهد آورد. هدف این پژوهش، بررسی رابطه خط مشی های دولت، فناوری اطلاعات، انتظارات نقش خانوادگی، و عوامل سازمانی با کارآفرینی زنان است.روش: این پژوهش از نوع کمی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، زنان شهر اهواز هستند که کسب وکاری را به طور مستقل یا با شراکت، تأسیس و حداقل یکسال از فعالیت آنها گذشته باشد. از این جامعه آماری، 140 نفر در حوزه های صنعت، کشاورزی، و خدمات با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق جهت سنجش خط مشی دولتی، مقیاس استیونسن و لوندرستورم (2001)، فناوری اطلاعات، پرسشنامه اسدی و همکاران (1389)، حمایت سازمانی، مقیاس هورنزبی(1993)، انتظارات نقش خانوادگی، مقیاس کوپلمن و همکاران (1983)، و بالاخره، کارآفرینی، مقیاس کردنائیج (1381) بوده اند. این پرسش نامه ها در شرایط جامعه ایران، هنجاریابی شده اند و محاسبه ضرایب آلفا کرانباخ نشان داد همگی آنان از همسانی درونی بالایی برخوردارند.یافته ها: براساس یافته های توصیفی تحقیق، بیشترین حوزه های کارآفرینی زنان به ترتیب، بخش های خدمات، صنعت و کشاورزی هستند. یافته های تحلیلی تحقیق نشان می دهند، بین متغیرهای خط مشی دولت، فناوری اطلاعات، انتظارات نقش خانوادگی و حمایت سازمانی با کارآفرینی زنان رابطه معناداری وجود دارد. یافته های تحقیق همچنین نشان می دهند، حمایت سازمانی، انتظارات نقش خانوادگی، خط مشی دولت، و فناوری اطلاعات، به ترتیب بیشترین تاثیر را بر کارآفرینی زنان دارند. این متعیرها قادر هستند در مجموع، 718/0 از تغییرات متغیر وابسته کارآفرینی زنان را تبیین کنند.نتیجه گیری: نتیجه گیری این پژوهش این است که با ایجاد تغییراتی در سیاست ها و خط مشی های دولت، تقویت فناوری اطلاعات، تنظیم انتظارات نقش خانوادگی زنان، و بالاخره، افزایش حمایت سازمانی، می توان کارآفرینی زنان را ارتقا بخشید و به توسعه کارآفرینی آنان کمک نمود. فعالیت های کارآفرینانه زنان در دنیای صنعتی معاصر برای ایجاد اشتغال و کمک به فرآیند توسعه، یک امر حیاتی است و ضرورت دارد موانع آن، شناسایی و برطرف گردند.
تجربه زیسته فرماندهان انتظامی استان سیستان و بلوچستان در همگرایی قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از چالش های استان ، وجود تعارضات قومی و فعالیت های تجزیه طلبانه برخی گروهک های تروریستی از روزنه مطرح کردن مطالبات قومی به ویژه در بین تندروهای قوم بلوچ می باشد که با واگرایی در پی ایجاد چالش های متنوع و متکثر و ناامن سازی این استان مرزی هستند، به منظور دستیابی به سازوکاری علمی، متقن و اثربخش کوشیده ایم، مستفاد از تجربه زیسته فرماندهان انتظامی، عوامل همگرا ساز قومی در استان سیستان و بلوچستان را شناسایی کنیم.روش: تحقیق، ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ روش شناختی، پژوهشی کیفی مبتنی بر تحلیل مضمون با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل فرماندهان و مدیران ارشد انتظامی استان بودند که با بهره از روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری با 14 نفر مصاحبه شد؛ روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از فن تحلیل موضوعی استفاده شدیافته ها: یافته های تحقیق نشان داد؛ عوامل همگراساز مشتمل بر 73 مضمون پایه ای بوده که مستفاد از آن ها 42 مضمون سازمان دهنده استخراج شد. این مضامین و عناصر همگراساز در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و سیاسی صورت بندی شدند. در این راستا عوامل اقتصادی 12 مضمون، عوامل سیاسی 9 مضمون و عوامل فرهنگی – اجتماعی 21 مضمون را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: بر اساس نظر جامعه خبرگان می توان نتیجه گرفت که بیشترین گزاره ها در تعمیق همگرایی قومی در سطح استان سیستان و بلوچستان، در حوزه فعالیت های فرهنگی-اجتماعی است، لیکن نباید از عوامل اقتصادی و سیاسی غافل بود
تحلیل جنسیتی امید به آینده به تفکیک سطح توسعه یافتگی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
321 - 351
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مقاله حاضر درصدد است با رویکردی جامعه شناختی و با در نظر داشتن تحولات اقتصادی و اجتماعی در شهر تهران، به تبیین چرایی و چگونگی کاهش و یا افزایش امید به آینده در بین زنان و مردان تهرانی به صورت جداگانه بپردازد. هدف اصلی مطالعه، تحلیل تفاوت های جنسیتی در امید به آینده و تأثیر سطح توسعه یافتگی مناطق مختلف شهر تهران بر آن است. روش و داده ها: در این پژوهش، ۱۲۰۰ نفر شامل مردان (۲۰ تا ۵۹ ساله) و زنان (۱۵ تا ۴۹ ساله) متأهل از مناطق مختلف شهر تهران («مناطق کم برخوردار و نیمه برخوردار» و «مناطق برخوردار و خیلی برخوردار») در سال ۱۳۹۷ با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای طبقه بندی شده با تخصیص متناسب انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته (با پایایی آلفای کرونباخ بالاتر از 744/0) گردآوری و با به کارگیری مدل معادلات ساختاری به تفکیک جنسیت تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد افزایش احساس ناامنی اقتصادی-اجتماعی، منجر به کاهش امید به آینده زنان ساکن در مناطق کم برخوردار و نیمه برخوردار و مردان ساکن در مناطق برخوردار و خیلی برخوردار می شود. افزایش اعتماد سازمانی و اعتماد عمومی نیز، امید به آینده را در بین مردان و زنان ساکن در مناطق کم برخوردار و نیمه برخوردار بهبود می بخشد. با افزایش سن، امید به آینده زنان در تمام مناطق شهر تهران و مردان ساکن در مناطق کم برخوردار و نیمه برخوردار کاهش می یابد. بحث و نتیجه گیری: با وجود ظرفیت ها و فرصت های امیدآفرین در شهر تهران، بازتولید نابرابری های طبقاتی و جنسیتی در توزیع فرصت ها، امید به آینده را به یک مسأله جدی تبدیل کرده و ظرفیت های آرزومندی را تحلیل برده است. پیام اصلی: تقویت چشم اندازهای نویدبخش و امید به آینده در شهر تهران مستلزم توزیع برابر فرصت ها در کلیه مناطق، برقراری عدالت جنسیتی و توجه به نیازها و دغدغه های ساکنین مناطق برخوردار و کم برخوردار است.
مادری وبازتعریف هویت"زنان همسر ازدست داده" مطالعه ای در منطقه عباس آباد و افسریه تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
161 - 192
حوزههای تخصصی:
دراین پژوهش در پی آن هستیم که دریابیم مادر بودن چگونه بر باز تعریف هویت زنان فاقد همسر تاثیر می گذارد. با افزایش تعداد زنان فاقد همسر در دهه اخیر با گروهی از زنان در جامعه مواجه هستیم که مادران فاقد همسر یا مادران مجرد هستند. در این پژوهش با بهره گیری از تجربیات زیسته زنان فاقد همسر به روند بازتعریف هویت زنانه و نقش مادری در بین زنان فاقد همسر ساکن در دو محله افسریه و عباس آباد، پرداخته ایم. روش این پژوهش کیفی است و با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیاد انجام شده است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساخت مند ومشاهده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زنان پس از قرارگرفتن در موقعیت زن فاقد همسر و گذراندن دوران سوگواری و اندوه ناشی از فقدان همسر، در موقعیت زن فاقد همسر قرار می گیرند. مقولات شناسایی شده در باره زنان فاقد همسر در سه گروه بیوه های شاد، بیوه های غمگین و بیوه های سرگردان قابل دسته بندی است. البته بیوه های شاد خود به زیرمقوله های زنان حمایت طلب، زنان مستقل و زنان مقاوم قابل دسته بندی است. زنان فاقد همسر با قرار گرفتن در موقعیت جدید به بازتعریف هویت مادرانه خود می پردازند. در خلال فرآیند بازتعریف هویت، زنان فاقد همسر در پنج پارادایم زن فناشده، زن حمایت طلب، زن سرگردان، زن مقاوم و زن مستقل قرار می گیرند. تعمق و تدقیق در روند بازتعریف زنان فاقد همسر حاکی از این است که هویت مادرانه امری صرفا فردی و وابسته به جسم زنان نیست بلکه نوعی برساخت اجتماعی است و تحت تاثیر موقعیتی که فرد در آن زندگی می کند، بازتعریف می شود..
اثر قیمت مسکن بر ازدواج در نقاط شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
187 - 210
حوزههای تخصصی:
ازدواج اگرچه موضوعی شخصی و یکی از ابعاد مهم اجتماعی و تکامل اجتماعی انسان است؛ بُعد اقتصادی آن، به ویژه سرپناه مناسب ، در پایداری و موفقیت زوجین امری کلیدی و بنیادی به شمار می رود؛ از این رو، شناخت مؤلفه های مؤثر بر ازدواج و عوامل اثرگذار اقتصادی و اجتماعی ازجمله قیمت مسکن، جهت تشکیل خانوارها، به ویژه خانوارهای جوان حائز اهمیت فراوان است. در این پژوهش با روش ARDL و با استفاده از داده های سری زمانی 1369 تا 1399ه .ش. ایران به بررسی اثر قیمت مسکن بر ازدواج پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای قیمت واقعی مسکن، نرخ بیکاری و سطح تحصیلات اثر منفی و معنادار بر نرخ ازدواج و هم چنین نسبت جمعیت شهرنشین و تولید ناخالص داخلی، اثر مثبت و معنی دار بر نرخ ازدواج داشته اند. از بین متغیرهای موجود در این پژوهش قیمت مسکن، شهرنشینی و تحصیلات مؤثرترین متغیرها بر ازدواج بوده اند.
گروه های نوپدید معنوی در جهان معاصر ریشه های فکری و مسیر احتمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 98
حوزههای تخصصی:
مواجهه مناسب با گروه های نوپدید معنوی در جامعه معاصر به طوری که بتواند نظم اجتماعی را تضمین کند، مبتنی بر شناخت علمی این پدیده اجتماعی و تشخیص مسیر تحولات احتمالی آنها است. متأثر از روند فزاینده جهانی شدن، تحولات نوظهور دینی در حالی که در هر جامعه ای عناصری از فرهنگ غالبِ آن جامعه را بازتاب می دهند، دارای ریشه های مشترکی هستند که به تشخیص مسیر تحولات آینده کمک می کنند. در این مقاله، کوشش شده است با بررسی جنبش های فکری که بر گروه های نوپدید معنوی تأثیرهای تعیین کننده ای داشته اند، ریشه های تحولات معاصر شناسایی و درباره مسیر آینده آنها گمانه پردازی شود. برای این مقصود، از روش تحلیل و استنتاج منطقی از مهم ترین پژوهش های اجتماعی درباره این موضوع استفاده شده است (فراتحلیل). درمان معنوی، تأکید بر استعدادهای درونی و روی گردانی از یک منبع بیرونی برای رستگاری، به خود انسانی، از مهم ترین میراث های جنبش های پیشگام بر رشد گروه های نوپدید معنوی بوده است.
مدل سازی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان و راهبردهای مواجهه با آن بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
299 - 340
حوزههای تخصصی:
مطالعیه اهمال کاری تحصیلی درمیان دانشجویان می تواند حمایت علمی و استراتژی های تصمیم گیری ضروری را برای مؤسسات آموزش عالی برای ارتقای سلامت روانی دانشجویان فراهم کند. این پژوهش با هدف مدل سازی اهمال کاری تحصیلی درمیان دانشجویان تحصیلات تکمیلی و شناسایی راهبردهای مواجهه با آن، ازطریق رویکردی کیفی و با استفاده از نظرییه داده بنیاد انجام شده است. درمجموع 15 عضو هیئت علمی در این مطالعه شرکت کردند و به صورت هدفمند و براساس قاعدیه اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها براساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. ناتوانی علمی و پژوهشی، ناکارآمدی سیستم دانشگاهی (ضعف مکانیزم های سیستم جذب دانشجو، مدیریت و قوانین آموزشی ناکارآمد، ضعف ارتباط مؤثر دانشگاه با صنعت و جامعه و فقدان آموزش توجیهی)، بازار کار و فرصت های شغلی ازجمله شرایط علّی شکل گیری اهمال کاری است. در مقابل دانشجویان از استراتژی های منفعلانه و یا فعلانه (راهبرد انطباقی و راهبرد فرصت های نامشروع) در برابر اهمال کاری استفاده می کنند. باورهای اجتماعی، وجود راه های میان بر، حمایت خانوادگی و بیگانگی دانشگاهی اساتید به عنوان شرایط مداخله گر و ماهیت رشته های دانشگاهی (در حوزیه علوم انسانی و علوم پایه)، کمبود تجهیزات علمی و پژوهشی تعدد نقش و حضوری یا مجازی بودن آموزش به عنوان شرایط زمینه ای بر راهبردها تأثیر می گذارند. پیامدهای این رفتار تضعیف اعتبار علمی و اخلاق حرفه ای، تضعیف سرماییه فرهنگی جامعه است. به طورکلی، انجام مداوم رفتار اهمال کارانه، می تواند پاسخی معنادار به شرایط اجتماعی، فرهنگی و سازمانی باشد. این رفتار نه تنها نتیجه ای از عوامل فردی، بلکه واکنشی به ساختارهای کلان و انتظارات اجتماعی است، که هم زمان نشان دهندیه عاملیت فردی در مدیریت شرایط است.
رابطه شاخص های صنعتی و دادخواست های واصله هیات های تشخیص دعاوی کار کارگران مشمول قانون کار در دوره 1380-1400
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
41 - 60
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اختلافات میان کارگران و کارفرمایان مشمول قانون کار برحسب شاخص های صنعتی کشور بوده است. روش: این پژوهش از نوع کمی- طولی است که به روش سری زمانی انجام شده است و رابطه متغیرها را در دوره 1380-1400 مورد نظر قرار داده است. جهت بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرها، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی در نرم افزار مایکروفیت استفاده شده است. یافته ها: براساس نتایج، شاخص کل تولید کارگاه های بزرگ صنعتی (002/0, Prob .= 2041/5T-Ratio=)، درصد کل کارفرمایان از اشتغال (001/0, Prob.= 6925/5T-Ratio=)، تعداد جواز تاسیس برای کارگاه های صنعتی (001/0, Prob.= 7129/6T-Ratio=)، شاخص کل اشتغال کارکنان کارگاه های بزرگ صنعتی (001/0, Prob.= 5554/5T-Ratio=)، اثر مثبت و معناداری بر تعداد دادخواست های واصله هیات های تشخیص دعاوی کار کارگران دارد و با افزایش این شاخص ها تعداد شکایات افزایش یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزش افزوده صنعت به تولید ناخالص داخلی (005/0, Prob.= 2552/4-T-Ratio=) و اشتغال زنان در بخش صنعت (013/0, Prob.= 4752/3-T-Ratio=) اثر منفی و معناداری بر تعداد شکایات کارگران داشته است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که شکایات کارگران مشمول قانون کار از کارفرمایان در دوره 1380-1400به عنوان یک مساله مهم اجتماعی، متاثر از شاخص های کلان صنعتی است.
تمایل به روی آوری زنان بر مدیریت بدن: رویکردهای فرهنگی، علل و چالش مورد مطالعه : زنان مناطق 1 و17 تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ین مطالعه به بررسی عوامل فرهنگی مؤثر بر روی آوری زنان به مدیریت بدن می پردازد. همچنین رویکردها و چالش های موجود را برسی می نماید. هدف اصلی تحقیق نیز تبیین جامعه شناختی علل و عوامل فرهنگی مؤثر بر روی آوری زنان به مدیریت بدن در چند دهه اخیر در ایران است .گروه هدف این مطالعه موردی، زنان مناطق 1 و 17 شهر تهران بوده است. روش تحقیق پیمایشی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه بر روی نمونه ای 400 نفره از پاسخگویانی که از میان جمعیت دو منطقه 1 و 17 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند جمع آوری گردید. یافته ها ی بدست آمده نشان دادند متغیرهای فرهنگی اعتقادات مذهبی، مصرف رسانه ای و تبلیغات تجاری(0.001 Pvalue≤ ) بر روی آوری زنان بر مدیریت بدن مؤثر است. تأثیرگذارترین متغیرهای فرهنگی بر گرایش زنان به مدیریت بدن از بین متغیرهای پیش بین فرهنگی مربوط به متغیر مصرف رسانه ای، تبلیغات تجاری و اعتقادات مذهبی است.به نظر می رسد متغیرهای مؤثر نیز در یک برهمکنش اثر فزایندگی بر تغییرات فرهنگی امروز ما دارند و بصورت بسیار مؤثری بر جنبه های مختلف زیست ما و از جمله بر نگرش زنان بر مدیریت بدن تأثیر دارند.
بررسیِ رویکردیْ تمهیدگرایانه از معرفت شناسی اصلاح شده به آینده معرفت شناسیِ باور دینی: مطالعه آراء آلوین پلنتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
129 - 155
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی اصلاح شده(کالوینیستی) با قائل شدن به اینکه برخی باورهای انسان، پایه است و از این جهت که واقعاً پایه(زیرینِ زیرین) است نیاز به استدلال ندارد، نوعی از دین شناسی را متفاوت از الهیات طبیعی، ایمان گرایی و مبناگرایی سنتی ارائه می دهد؛ که مبتنی بر شواهد فطری است. مسئله اصلی این پژوهش این است که این نگاه چه تاثیری در آینده دین دارد؟ روش پژوهش، با توجه به بنیادین بودن این مطالعه، کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل جریان کالوینیستی معرفت شناسی است. بنابراین با رجوع به آثار آلوین پلانتینگا بعنوان مبدع این نظریه در فلسفه دین معاصر، و فیش برداری و استناد به آثار وی؛ نتایجی از این قرار حاصل گردید که معرفت شناسی دینیِ آینده دارای شرایطی چنین بوده و خصوصیاتی ذاتی، را برای آینده دین ورزی تمهید می کند؛ از جمله: معقولیت باور، اعتدال گرایی در معرفت شناسی دینی، عدم وابستگی توجیه معرفتی باور به اثبات صدق آن، باور محوری، فردگرایی و منطقه ای شدن باور دینی.
جامعه شناسی سیاسیِ سالخوردگی جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
297 - 336
حوزههای تخصصی:
پیر شدن جمعیت محصول گذار جمعیتی است که در آن، باروری و مرگ و میر از سطوح بالا به میزان پایینی کاهش پیدا می کند. نسبت افراد سالمند در جمعیت افزایش یافته و تعداد افراد جوان کاهش می یابد. ابعاد و پیامدهای این مسأله، باوجود این واقعیت که در علوم اجتماعی، مانند: اقتصاد سالمندی جمعیت، روان شناسی پیری، جامعه شناسی سالمندی و غیره مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است، اما این موضوع از سوی جامعه شناسان و اندیشمندان سیاسى چندان موردتوجه واقع نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا آثار و پیامدهای این مسأله را از منظر جامعه شناسی سیاسی در قالب نظریه عدم تعهد تئوریزه نماید. در این راستا، این که پیر شدن جمعیت چه تأثیراتی را به عنوان مثال، بر رفتار سیاسی شهروندان یا گرایشات انتخاباتی آن ها و یا بر مطالبات سیاسی آن ها از حکومت برجای می گذارد؛ و یا این که پیر شدن رهبران و سیاستمداران و تصمیم سازان چه آثار و تبعاتی را در رفتار و عملکرد حکومت ها، در بعد سیاست گذاری ها ایجاد خواهد نمود مورد تحلیل و واکاوی قرار خواهد گرفت. روندهای جمعیتی درمورد مسأله پیری، این واقعیت را تأیید می کند که هم شرایط فعلی و هم روندهای آینده سالخوردگی جمعیت، به عرصه سیاست و قدرت مربوط می شود. در پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل موضوع و به منظور دست یابی به اطلاعات موردنیاز، از داده های کتابخانه ای، اسنادی استفاده شده است و روش به کار رفته در این پژوهش نیز تحلیلی-توصیفی می باشد.
آینده نگاری راهبردی شهرهای هوشمند در افق 1415، مورد مطالعاتی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت شهری در دهه حاضر با پیچیدگی های بسیار زیادی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مسایل قانون گذاری و مسایل فنی و تکنولوژیک همراه است. شهر رشت به عنوان یکی از کلانشهرهای مهم کشور در حال گذار به سمت توسعه با مسایل پیچیده و متفاوتی در مدیریت شهری مواجه است. استفاده از فناوری های نوین در قالب شهرهای هوشمند می تواند به عنوان یک راه حل برای شهر رشت قلمداد گردد. برای تحقق شهر هوشمند رشت در افق 1415 مطابق با اسناد بالادستی (سند آمایش استان در افق 1415 و سند الگوی ملی در افق 1444)، لازم است تا از ابزارهای آینده نگرانه جهت ایجاد و خلق آینده های موجه و مطلوب با مشارکت تمامی ذینفعان کلیدی استفاده نمود. این پژوهش سعی دارد تا با رویکرد آینده نگاری راهبردی به شناسایی و اولویت بندی پیشران های شهر هوشمند بپردازد.روش: پژهش حاضر از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) می باشد. در این پژوهش از رویکرد اکتشافی و مشارکتی آینده نگاری استفاده می گردد. روش های اصلی مورد استفاده پنل خبرگان (دلفی)، تحلیل اثرات متقاطع با استفاده از میک مک، سناریوپردازی با روش سناریو ویزارد است.یافته ها: در پژوهش حاضر، نه پیشران اساسی در تحقق پذیری شهرهای هوشمند استخراج گردید و سه سناریوی بالقوه پیش روی رشت در افق 1415 تبیین گردیده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، سناریوی "بازگشت عصر طلایی رشت" به عنوان سناریوی شهر هوشمند در افق 1415 شهر رشت به عنوان سناریوی مطلوب حاصل گردید.
تمایز و بازتولید اجتماعی در میدان آموزشی: پدیدارشناسی درک تمایز اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
397 - 426
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درپی پدیدارشناسی درک تمایز اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه کردستان از بازتولید اجتماعی در میدان آموزش است. با درنظر داشتن نظریات مربوط به بازتولید اجتماعی نظریه پردازانی هم چون: «بوردیو»، «اپل»، «باولز» و «جینتیس» به تفسیر وضعیت تمایز اجتماعی و چگونگی بازتولید آن در میدان آموزش پرداخته شده است. آنان بر آن هستند که آموزش رسمی وسیله ای است در دست اقشار و طبقات خاص جامعه برای تحکیم ارزش ها و هنجارهای موردنظرشان، دوام و قوام قدرت خود در درون جامعه، که میدان آموزش آن را بازتولید می کند. برای دستیابی به این هدف، درک دانشجویان را مورد تفسیر قرار داده و از روش پدیدارشناسی که در آن درپی کشف تجربه مشترک تغییرناپذیر همه مشارکت کنندگان از این امر می باشد، استفاده شده است. در این راستا با ۳۰نفر از دانشجویان دانشکده های دانشگاه کردستان در رشته های مختلف مصاحبه عمیق به عمل آمد و داده ها از طریق مراحل چهارگانه خواندن و درک کلیت متن داده ها، افق سازی و تلخیص داده ها، تشکیل واحدهای معنایی و توصیف مضامین گردآوری، تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که تمایز در انتخاب رشته، اولین نمود تمایزی است که دانشجویان طبقات بالا برای دستیابی و تسلط برای میدان آموزشی انجام می دهند. این امر گرچه در دوران دبیرستان با گرایش به آموزش خصوصی شروع شده است، اما به جهت دسترسی به منابع، امکانات و فرصت ها در دوران آموزش عالی تمایز پررنگ شده و در نهایت به تداوم جایگاه طبقاتی آن ها منجر می شود؛ هم چنین نتایج نشان می دهد که پیوند سرمایه اقتصادی و فرهنگی دانشجویان طبقات بالا در میدان آموزش دانشگاهی سبب حفظ تمایزات طبقاتی و خانوادگی و هم چنین هموار شدن ورود آن ها به بازار کار می شود.
تأملی در باب رابطه منش ملی و امر توسعه بر اساس الگوی جامعه شناسی معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
303 - 328
حوزههای تخصصی:
اهداف: بحث درباریه توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی کشورها، پیچیدگی های بسیاری داشته و همواره از سوی متفکران و مکاتب مختلف در تناظر با برداشت ها و رویکردهای خاص، واکاوی شده است. منش ملی نیز از موضوعاتی بوده که برخی از دیرباز با تأمل در باب آن، پیرامون نسبت خلقیات جوامع ملی و نقش آن بر امر توسعه، به ویژه چرایی و چگونگی توسعه نیافتگی، اندیشه ورزی کرده اند. بر اساس این، پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر مبانی و مفاهیم دانش سیاست، به رابطیه میان منش ملی و امر توسعه در اندیشیه متفکران بپردازد. روش مطالعه: این پژوهش با رویکردی تحلیلی و مشخصاً بر مبنای الگوی نظری جامعه-شناسی معرفت، این پرسش را مورد مداقه قرار می دهد که چگونه می توان با کاربست الگوی پیش گفته، پیرامون اندیشیه متفکران در خصوص رابطیه میان منش ملی و امر توسعه تأمل کرد؟ یافته ها: در برابر چنان پرسشی می توان چنین فرضی را مبنا قرار داد که جامعه شناسی معرفت با توجه به بن مایه های نظری و با محوریت قرار دادن ارتباط میان واقعیات اجتماعی (فرهنگ جامعه و ساخت اجتماعی) از یک سو و کنش و اندیشیه افراد از سوی دیگر، می تواند درباریه رابطیه میان منش ملی و امر توسعه به ویژه بحث توسعه نیافتگی، یافته های مفهومی و نظری شایان تأملی را ارائه داده و حتی در مقام الگویی فرانظری، موجب تشکیک در صحت بسیاری از نظریات توسعه مبتنی بر منش ملی شود. نتایج: با تأکید بر اینکه شناخت متفکرین و کنش های نظری هیچ اندیشمندی در خلأ به وجود نیامده است، می توان چنین نتیجه گرفت که در تئوری های مربوط به پیوند منش ملی و توسعه، هرچه از ارائیه استدلالات مبتنی بر عناصر ذاتی ملت ها و همچنین منافع استعماری دولت های متبوعیه برخی اندیشمندان فاصله گرفته و بر دلایل هویتی، تاریخی، اجتماعی و ساختاری تمرکز شود، به همان نسبت، یافته های واقع بینانه تری در خصوص ویژگی های اخلاقی ملت ها عرضه خواهد شد و بالعکس.
نگاهی انتقادی به ترجمه های پژوهشی پلیس؛ مطالعه موردی دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقالیه حاضر، بررسی دقیق معضلات نگارشی، به منظور اصلاح و صحت متون ترجمیه پلیسی در فراجا است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و منبع داده های آن اسنادی است و از نظر رویکرد پژوهش در ارائیه گزارش یافته ها و نتایج از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعیه آماری پژوهش، 13 کتاب ترجمه شده در دانشگاه علوم انتظامی امین است که در مرحلیه ویراستاری نگارشی و ادبی قرار داشتند. بر اساس یافته های به دست آمده از تحلیل متون ترجمه ای، از پربسامدترین خطاهای ترجمه، گرته برداری های ناصواب نحوی و معنایی است که شامل انواع ناهنجاری زبانی و نگارشی در متون مترجم پلیس می شود. به طورکلی، آمار و میزان خطاهای دستوری، فراتر از پنداشت نخستین نویسندگان و نشان دهندیه وجوب دقت بیشتر در انتخاب مترجمان، و ضرورت توجه به هنجارها و الگوهای زبانی در فراجاست. بایسته است که متولیان امور ترجمه در معاونت پژوهشی، با نظارتی دقیق تر، بر کیفیت ترجمه ها و صحت آن ها بیفزایند.
تبلور فرهنگ در بررسی مطالعات اجتماعی ساختار معنایی مشترک روایت های شاهنامه فردوسی و معماری باغ ایرانی با محوریت اجتماع نظریه گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبلور مطالعات در حوزه اجتماعی و فرهنگی گویای آن است که شاهنامه فردوسی و معماری باغ ایرانی به عنوان 2نماد برجسته فرهنگ و تمدن ایرانی، حامل ارزش ها، باورها و ساختارهای معنایی مشترکی هستند که درطول قرون مختلف به صورت هم افزا در تاریخ و فرهنگ ایرانی شکل گرفته اند. دراین پژوهش بااستفاده از چارچوب نظری گرماس و روش های مطالعات اجتماعی و فرهنگی، به واکاوی ساختار معنایی این 2عُنصر پرداخته شده است. نظریه گرماس به عنوان یک مدل نیمه ساختارگرا، باتأکیدبر تحلیل روایت و بازشناسی نظام های معنایی، امکان بررسی تطبیقی میان ساختار روایی شاهنامه و معماری باغ ایرانی را فراهم می آورد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به این تفحص پرداخته و از مفاهیم کلیدی همچون ساختارهای ژرف و سطحی، کُنشگران و افعال، به بررسی نحوه تبلور اصول مشترکی نظیر؛ تقابل های 2گانه، الگوهای قهرمانی و نمادپردازی های طبیعی دراین 2پدیده براساس مستندات مکتوب در ارائه یک تجزیه وتحلیل کیفی-کمی برخوردار است. نتایج حاکی از آن است که معماری باغ ایرانی و شاهنامه فردوسی، هر2 به عنوان فضای بازنمایی کننده هویت و فرهنگ ایرانی، دارای روایت های معنایی مشترکی هستند که در پیوندی پیچیده میان طبیعت، اسطوره و تاریخ، به بازتولید و انتقال ارزش های فرهنگی و اجتماعی ایران پرداخته اند. درنتیجه، این مطالعه همچنین تأکید دارد که تحلیل های اجتماعی و تبیینات فرهنگی از منظر نظریه گرماس، می تواند ابزار مؤثری برای فهم بهتر و عمیق تر از مفاهیم بنیادین موجود در متون ادبی و هنری کلاسیک اجتماع ایران ارائه دهد. این امر به ویژه درراستای حفظ و ارتقای میراث فرهنگی و هویتی ایران، حائزاهمیت است و می تواند به غنای پژوهش های میان رشته ای دراین زمینه کمک شایانی کند.
تبیین جامعه شناختی نوع کاربری فناوری تلفن همراه در بین جوانان شهر شیراز
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
133 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلفن همراه یکی از فناوری های ارتباطی دوران معاصر است که فراتر از هر فناوری دیگری در زندگی انسان ها وارد شده است. برآورد می شود، تعداد کاربران این فناوری بالغ بر 7 میلیارد نفر در سراسر جهان باشد. ویژگی های خاص تلفن همراه و اتصال آن به شبکه اینترنت باعث شده است، این فناوری در مقایسه با سایر فناوری های ارتباطی، اثرات بیشتری بر زندگی اجتماعی، سبک زندگی و رفتارِ مصرفی کاربران داشته باشد. در ایران نیز همچون سایر نقاط جهان فناوری تلفن همراه با سرعت در حال گسترش است. با توجه به جایگاه رو به گسترش این فناوری ارتباطی در ایران، شناخت کارکرد اجتماعی آن اهمیت فراوانی دارد. هدف این پژوهش، تبیین جامعه شناختی نوعِ کاربری تلفن همراه در بین جوانان بوده است.روش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، جوانان 17 تا30 ساله شهر شیراز بودند که 400 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه های پژوهشگر ساخته بودند که برای سنجش اعتبار و پایایی آنها به ترتیب از اعتبار صوری و ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد. جهت توصیف داده ها از توزیع فراوانی و درصد و برای بررسی روابط بین متغیرها از روش های آماری تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، و رگرسیون در نرم افزار SPSS استفاده شده است.یافته ها: براساس یافته های تحقیق، کاربریِ تفریحی تلفن همراه با توجه به جنسیت، وضع تاهل، طبقه اجتماعی و تحصیلات والدین تفاوت معناداری دارد و مردان، مجردها، طبقه بالا و افراد دارای والدین با تحصیلات عالی، کاربری تفریحی بیشتری داشتند. کاربری تفریحی با توجه به سطح تحصیلات پاسخگویان تفاوت معناداری نداشت. به علاوه، کاربری غیرتفریحی با توجه به طبقه اجتماعی، تحصیلات پاسخگو و والدین تفاوت معناداری داشت و افراد طبقات بالا، با تحصیلات بالا و دارای والدین با تحصیلات عالی از کاربری غیرتفریحی بیشتری داشتند. کاربری غیرتفریحی با توجه به جنسیت و وضع تأهل تفاوت معناداری نداشت و رابطه معناداری نیز با میزان رضایتمندی از تلفن همراه نشان نداد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، متغیرهای مستقل قادرند 3/10 درصد از تغییرات کاربری غیرتفریحی و 4/11 درصد از تغییرات کاربری تفریحی را تبیین نمایند.نتیجه گیری: با استناد به یافته های تحقیق، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که نوع استفاده از فناوری تلفن همراه ارتباط تنگاتنگی با تجربه زیسته و تحصیلات افراد در عصر مدرن و صنعتی دارد. با توجه به استفاده بالای افراد جوان از تلفن همراه، به سان یک ابزار ارتباطی مدرن و صنعتی، و سهم بالای کاربری تفریحی در بین جوانان، ضرورت دارد پژوهش هایی با تمرکز بر محتوای کاربری های تفریحی جوانان و آسیب های احتمالی آن، مطمح نظر قرار گیرد.
بررسی تجربی ارتباط فقر و دین در ایران: تحلیل تطبیقی درون کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
105 - 120
حوزههای تخصصی:
این پرسش که دین چگونه با فقر ارتباط دارد، سؤالی مهم است که محرک تحلیل ها و پژوهش های جامعه شناختی از همان ابتدا بوده است. مروری بر ادبیات جامعه شناسی حکایت از آن دارد که پژوهش در حوزه ارتباط میان فقر و دین با هدایت نظریه محرومیت بوده است. در پژوهش حاضر، ابتدا استدلال های نظریه جامعه شناختی محرومیت درخصوص چگونگی ارتباط فقر با التزام دینی به نحوی با یکدیگر ترکیب شد تا منجر به استنتاج فرضیه ای شود که قابل ارزیابی تجربی باشد. سپس، با واحد تحلیل قراردادن «استان» و استفاده از داده های ثانویه، اعتبار فرضیه تحقیق با روش تطبیقی درون کشوری در ایران آزمون تجربی شد؛ درنهایت، یافته های مربوط به آزمون تجربی رابطه میان فقر و التزام دینی در ایران با روش تطبیقی درون کشوری و تحلیل بین استانی نشان داد که پس از کنترل یا حذف تأثیر متغیرهای توسعه اجتماعی و نابرابری اقتصادی، باز هم «فقر» تأثیر مثبت معناداری بر «التزام دینی» دارد که ازحیث آزمونی، دلالت تأییدی برای نظریه محرومیت داشته است.
ابعاد و مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مختلفی در کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی دخیل هستند. مهم ترین آن ها، عامل انسانی است که می تواند تحت تأثیر ویژگی های اجتماعی و فرهنگی رانندگان قرار بگیرد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعیه آماری در بخش کیفی، خبرگان دانشگاه امین و ستاد پلیس راهور فراجا و در بخش کمّی، کارشناسان ارشد ستاد پلیس راهور فراجا بودند. در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 و در بخش کمی، از تحلیل عاملی تأییدی بهره برده شد. به منظور اعتبارسنجی مدل حاصل از بخش کیفی، از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار تحلیل عاملی تأییدی Smartpls3 استفاده شد. عوامل اجتماعی و فرهنگی کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی در بخش کیفی به ترتیب شامل مؤلفه های منزلت و ارزش جان انسان ها، تقاضا و تمایل به ایجاد تغییر، رویکرد ایمنی و نظام اطلاعات و مراقبت حوادث بود و در بخش کمی، تمامی مؤلفه ها به همان ترتیب مورد تأیید کارشناسان آن بخش قرار گرفت؛ ضمن این که در این بخش، مؤلفیه رویکرد ایمنی با مقدار 043/8، منزلت و ارزش جان انسان ها برابر با 380/13، نظام اطلاعات و مراقبت حوادث با مقدار 657/6 و تقاضا و تمایل به ایجاد تغییر با مقدار 185/هستند. بر این اساس می توان اظهار داشت که عوامل اجتماعی و فرهنگی می توانند به کاهش جان باختگان سوانح ترافیکی در کشور کمک کند.