در بناهای دوره سلجوقی وایلخانی دو نوع تزیین اساسی دیده می شود: تزیین آجری و تزیین گچبری. توپی گچی ته آجری زینتی است که با استفاده از گچ و آجر به وجود می آید؛ اما نه در رده تزیینات گچی قرار می گیرد و نه در زمره تزیینات آجری. آرایه ای است قائم به ذات، با پشتوانه بصری قوی که با سادگی ابتدایی و هماهنگی چشم نواز ساختمان را از بند تزیینات پیچیده و رمز آلود جدا ساخته، نوعی رهایی و آزادی در ترکیب تزیینات بنا به وجود می آورد. علت اصلی ایجاد توپی های گچی علاوه بر مباحث زیباشناختی اعتماد معماران و اساتید زمان صفویه به پاتین روی آجرها که ماده سخت نگهدارنده بدنه آجری و عدم تراش این پاتین و کاربرد بند کشی های گچی به خاطر پوشاندن عیوب آجرها و جلوگیری از همان تراش در از بین بردن پاتین آجر بوده است .
این مقاله به بررسی تناسبات انسانی در نقوش برجسته پلکان آپادانا به عنوان یکی از مهم ترین آثار هنری دوره هخامنشی می پردازد. بررسی بر روی سه پیکره منتخب از مجموعه نقش برجسته های موسوم به سربازان جاویدان و اشراف دارای جامه پارسی و مادی، موسوم به بزرگان ایرانشهر انجام گرفته است. فرآیند بررسی شامل استفاده از روش های هندسی انتقال اندازه ها و استفاده از مراجع خارجی برای تعیین ابعاد بخش های سر و چهره و ترسیم نمای روبروی این افراد با هدف تعیین نسبت اعضای گوناگون بدن بوده است. سپس، یافته های حاضر با تناسبات انسان آرمانی ارایه شده از سوی لئوناردو داوینچی، به عنوان مرجعی برای ابعاد انسان واقعی، مقایسه شده است. در نهایت، با هدف تعیین منشاء این سیستم تناسبات، نتایج بررسی حاضر با تناسبات انسانی موجود در هنر تمدن های مصر، بین النهرین و یونان، که بر اساس نظریات محققان گوناگون ، مراجع هنر التقاطی هخامنشی محسوب می شوند، مقایسه شده است. نتیجه بررسی حاضر نشان می دهد که در آثار اولیه هخامنشیان، مانند کتیبه داریوش در بیستون، طراحان از تناسبات انسانی مأخوذ از هنر بین النهرین برای طراحی پیکره ها استفاده نموده؛ اما در طراحی نقوش برجسته پلکان آپادانا در تخت جمشید، از نوعی تناسبات انسانی متمایز، دارای نسبت های مشخص بین اعضا و تعیین ابعاد اجزای بدن بر مبنای نسبت 14/1 ارتفاع پیکره بهره گرفته اند.
فرمانروایان ساسانی را رسم بر این بود که پیرامون شهرهای بزرگ و مکان های مساعد طبیعی باغ های سرسبز و زیبایی ایجاد می نمودند. این فضاهای سبز و خرم پردئز (پردیس) نامیده می شدند. تاق بستان را باید یکی از این پردیس های دوره ساسانی دانست. نقش برجسته خسروپرویز در ایوان بزرگ تاق بستان واقع شده است. در این نقش خسرو از اهورا مزدا و آناهیتا تاج ستانی می کند. خسروپرویز سنت تاجگیری از ایزدان را که بیش از دو قرن به فراموشی سپرده شده بود دوباره زنده می کند. بدین گونه خسرو پایه های فرمانروایی خود را استوار کرده و به صورت سمبلیک اعلام می کند که اهورا مزدا و آناهیتا مورد احترام او هستند و از هر دو نفر همزمان حلقه سلطنت را دریافت می کند. این امر در دیگر نقش برجسته های ساسانی سابقه نداشته است.