فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
بررسی عوامل موثر در رویگردانی از سینما با تحلیلی بر خوشه بندی های مختلف مخاطبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت سینما همواره از نظر قدرت فرهنگ سازی و اثراتی که از نظر نگرشی و رفتاری بر افراد جامعه می گذارد، شایسته توجه و برنامه ریزی های اثربخش تری است. متاسفانه این صنعت در ایران جهت جذب مخاطبان در سال های اخیر چندان موفق عمل نکرده است و سرمایه گذاران، تمایل خود را به سرمایه گذاری در این صنعت از دست داده اند. این ناکامی ریشه در عوامل مختلفی دارد که با شناخت دقیق و برنامه ریزی در جهت رفع آنها می توان این روند را دگرگون کرد. از این رو و به منظور بررسی علل رویگردانی مخاطبان از سینما، مطالعه ای در شهر رشت میان 470 نمونه صورت گرفت. در تحلیل روایی از روش محتوایی و در سنجش پایایی از دو روش کرونباخ و دو نیم کردن استفاده شد. یافته ها نشان داد که دلایل رویگردانی مخاطبان از سینما به 7 عامل تقسیم می شوند و مخاطبان در سه خوشه قرار می گیرند. خوشه اول بیشتر ناشناخته بودن کارگردان و تهیه کننده و خوشه دوم قیمت بالای بلیت را علت رویگردانی خود می دانستند. خوشه سوم که بزرگترین خوشه از مخاطبان به شمار می رود، عواملی همچون نامناسب بودن فضای فیزیکی سینما را در رویگردانی از سینما موثر می دانند.
چیدمان عکس: عکاسی معاصر، شانس حضور عکاس در صحنه عکاسی را بر نمی تابد!؛ گفتگو با استاد علی قلم سیاه
حوزههای تخصصی:
بررسی تزئینات آهکبری در حمامهای شاخص دوره صفویه، زندیه و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با نگاهی جامع به هنر آهک بری در سه دوره صفویه، زندیه و قاجار به شناخت این هنر و بررسی سیر تحول آن در این سه دوره و میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن پرداختیم. پرسش های مطرح شده در این پژوهش عبارت اند از:
- نقوش آهک بری در کدام قسمت از حمام اجرا شده اند؟
- چه نقوشی در هر دوره بیشتر مورد توجه بوده اند و چه شباهت ها و تفاوت هایی میان نقوش اجراشده در هر دوره وجود دارد؟
مباحث مندرج در این پژوهش حاصل مطالعه منابع کتابخانه ای و بررسی و مشاهده آثار است. در این راستا، تزئینات آهک بری در حمام های شاخص هر دوره در استان های مختلف را براساس نوع نقوش و جایگاه قرارگیری آن ها بررسی، مقایسه و تحلیل کردیم. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، بخش عمده تزئینات در قسمت سربینه و در درجه بعد در گرمخانه اجرا شده اند. انواع نقوش اجراشده، به ترتیب کمیت عبارت اند از: نقوش گیاهی، هندسی، حیوانی، پرندگان، انسانی و اسطوره ای. در دوره صفویه بیشتر نقوش گیاهی و هندسی، در دوره های بعدی ضمن الگوپذیری از دوره صفویه، به ترتیب نقوش حیوانی و انسانی و در دوره قاجار تصاویری با مضامین ادبی و اسطوره ای به کار می رفتند.
ارتباط وظیفه اجتماعی و تعهد اخلاقی با مرگ خود خواسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به ارتباط هرگونه مرگ خودخواسته سنتی ژاپنی "هارکی ری" و"سپ پُوکو"، "جین شی" و " شینجو" با شرافت سامورایی: "بوشیدو" و تعهد اجتماعی، اخلاقی:" گی ری" طبقات مختلف اجتماعی (سامورایی ها، کشاورزان، پیشه وران و بازرگانان) و تاثیراتی که مرامنامه سامورایی ها بر آثار ادبی نمایشی دوران خاندان " توکوگاوا"ی ژاپن خصوصاً "خودکشی عشاق در سونه زاکی" (1703) "کانادهن چوشینگورا" یا پیمان نامه سامورایی های وفادار(1748) گذارده، پرداخته می شود. به عبارتی با توجه به کتاب هاکاگوره،به چگونگی تجلی فرهنگ درون سامورایی ها بر نحوه رفتار شخصیت های جامعه نمایشی، پرداخته می شود. نمایشنامه نویسان دوران توکوگاوایی، به ویژه "چیکاماتسو مونزایمون" و " تاکدا ایزومو"، از مرگ خودخواسته به عنوان عملی نمایشی که، راه حل جدیدی را به همراه داستان هایی از نویسندگان معاصر با خود برای نمایشنامه ها به همراه دارد، سود می برند. دوران جدیدی در ادبیات نمایشی ژاپن بخاطر تغییرات سیاسی اجتماعی و صد البته اقتصادی شکل می گیرد. دورانی که آثار باشکوهی را به ادبیات نمایشی جهان تقدیم می کند. روش پژوهش مقایسه تطبیقی نمایشنامه های دوران توکوگاوایی و متن کتاب هاکاگوره بوده و گردآوری اطلاعات از طریق اسناد کتابخانه ای انجام شده است. بدین ترتیب تاثیر تقریباً نهایی تبدیل سپ پوکو برای بوشیدو، به شینجو برای گی ری؛ باعث تبدیل شعار سامورایی ها به نوعی درون مایه در نمایشنامه های این دوران شده است.
چیدمان نقد هنری: پایان نقاشی، داگلاس کریمپ
حوزههای تخصصی:
لباس به مثابه اثر هنری: رویکرد هنرمندان ایرانی در نمایشگاه های دهه ی 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
69 - 82
حوزههای تخصصی:
لباس از دیرباز در زندگی بشر حضور داشته ولی در دوران معاصر علاوه بر کارکردهای سنتی ، کارکرد رسانه ای و ارتباطی نیز پیدا کرده، به طوری که هنرمندان از آن به مثابه اثر هنری در بیان مفاهیم مورد نظر خود بسیار بهره می جویند. در ایران نیز در دهه های اخیر شاهد برگزاری نمایشگاه هایی در این زمینه بوده ایم و از آن ا که هنرمندان فعال این رشته در ایران بسیار محدود می باشند و هیچ بایگانی منسجمی از عملکردشان وجود ندارد، پژوهش حاضر تلاش داشته تا پس از شناسایی هنرمندان ایرانی برگزار کننده ی نمایشگاه در این حوزه در طی دهه ی 1380، با استفاده از روش های کیفی، دیدگاه ها، رویک ردها و آثارشان را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش، روش انتخاب شرکت کنندگان از نوع هدف مند بوده و داده های جمع آوری شده از طریقِ مصاحبه ها ی نیمه طراحی شده، پس از ضبط و تبدیل به متون نوشتاری، کدگذاری، مقوله بندی و الگویابی شده اند و سپس مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ضعف این حوزه از هنر در ایران، علاوه بر عدم شناخت کافی هنرمندان مورد مطالعه که موجب تبدیل آثارشان به تقلیدی ناقص و سطحی از آثار لباس مفهومی در غرب می شود، به عدم ارتباط موثر هنرمندان با مخاطب و محدودیت در شیوه ی ارائه ی آثارشان برمی گردد.
انحراف چشمان در چهره پردازی های صنیع الملک
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به یافتن پاسخی برای توضیح انحراف بیرونی قابل توجه چشمان در چهره پردازی های ابوالحسن خان غفاری ملقب به صنیع الملک می پردازد. نظر به اهمیت مسأله سبک شناسی آثار و تأثیر سنت پیکرنگاری درباری زند و قاجار بر آثار هنرمند، ابتدا ویژگی های آثار صنیع الملک از این منظر مورد بررسی قرار گرفته است و سپس فرضیه ها یک به یک طرح و بررسی شده اند؛ اینکه انحراف بیرونی چشمان حاصل تکرار سنت، شبیه سازی واقعیت چهره، زیبایی شناسی وجنات همایونی پادشاه و یا قلم شوخ و جسور هنرمند، یا حتی خطای فنی بوده باشد، یا آنکه عامدانه از سنتی اروپایی اقتباس شده باشد. نهایتاً حاصل یافته ها و تحلیل ها، دو فرضیه یا ترکیبی از آن ها را مستحکم تر نشان می دهد؛ این که انحراف چشمانحاصل ترکیبی از ضعف تکنیک و برخی چهارچوب های سبکی حاکم بر آثار اوست و تآثیر انکارناپذیر سنت پیکرنگاری درباری؛اصولاً چشمان را در آثار او بسیار مشخص تر و آشکارتر ازنقش چشمان در نقاشی عینیت گرای متأثر از غرب ساخته است. و دیگر اینکه صنیع الملک طی سفر خود به ایتالیا احتمالاً با شمایل نگاری های پیشارنسانسی آن دیار روبرو شده و با الهام از ویژه گی چشمان این آثار که با رویکردی قراردادی دارای انحراف ترسیم شده اند، همین قاعده را در آثار خود نیز مرئی داشته است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی است و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی نمونه های تصویر شده به قلم هنرمند پرداخته است.
موسیقی در دربار خلفای عصر اول عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر اول عباسی، به عنوان یکی از درخشان ترین دوره های فرهنگ و تمدن اسلامی، انواع هنرها از جمله موسیقی مورد توجه بسیار قرار گرفت. چنان که دربارها مملو از خوانندگان و نوازندگانی بود که با آنها به گونه ای احترام آمیز و سخاوتمندانه رفتار می شد، که شرایط زندگی و جایگاه آنها در دربارها، تا همین امروز نیز در فرهنگ عرب زبانزد است. خلفای این دوره که در همه زمینه ها، تحت تأثیر فرهنگ ایران زمین بودند، به شیوه شاهان ساسانی، موسیقیدانان را مورد حمایت خود قرار دادند و آنان را از صلات و جوایز مختلف بهره مند ساختند؛ به گونه ای که در این دوره، هنر موسیقی به عالی ترین درجه کمال خود رسید و هنرمندان بزرگی همچون ابراهیم و اسحاق موصلی، منصور زلزل، زریاب، ابن جامع و بسیاری دیگر در پرتو حمایت خلفا، وزرا و بزرگان این عصر، در تکمیل و ترویج موسیقی کوشیدند. با این حال، برخی زمینه های اجتماعی مانند ممنوعیت غنا توسط فقها موجب میشد، همین خلفا گاهی از پرداختن به موسیقی اجتناب نمایند. پژوهش حاضر، جایگاه موسیقیدانان و نحوه برخورد خلفای عباسی را با موسیقی و موسیقیدانان در عصر اول عباسی به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار داده است.
بررسی نگاره های مرتبط با داستان ضحاک در شاهنامة شاه طهماسبی از منظر تصویرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری نقد نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
5 - 12
حوزههای تخصصی:
نقد نقاشی، نوشتاری است مبتنی بر دو رکنِ «توصیف» و «تفسیر». توصیف بخش اصلی و اساسی هر نقد نقاشی را تشکیل می دهد و غایتش انتقال نشانه های تصویری به نشانه های زبانی است. فرضیه ی این مقاله مبتنی است بر این که بی وجود توصیف دقیق، تفسیر عمیق نقاشی ممکن نیست، زیرا مبنای گزاره های تفسیریِ یک نقد موفق توصیفاتی است که منتقد در نوشتار نقد ارائه می دهد. نخستین نقدهای نقاشی توصیفات ادیبانه ای بوده اند از آنچه روی تابلو بازنمایی می شده است. اما ویژگی مهم نقد نقاشی اتکاء به توصیف دقیق برای ارائه ی تفسیر عمیق است. هویت هر اثر تجسمی مبتنی بر تفسیری است که منتقد از آن ارائه می دهد. لذا ارزش گذاری یک تابلوی نقاشی مستلزم این است که منتقد، دیدگاه هایش را در قالب تشریح و تحلیل (توصیف) و توضیح و تبیین (تفسیر) صورت بندی کند. این مقاله با ارائه ی نمونه هایی نشان خواهد داد که اولاً، نگارش نقد نقاشی مستلزم پایبندی به این صورت بندی است؛ ثانیاً، توضیح و تفسیر بر مبنای نظریه و فلسفه ی منتقد صورت بندی می شود. روش به کار رفته عبارت است از مطالعه ی دو نمونه نقد نقاشی به منظور استخراج ساختار توصیفی تفسیری آنها.
قیاس تطبیقی جایگاه زن در هنر هند و ایران باستان
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و هنر ایران و هند دارای ویژگی های مشترکی بوده اند که هم به سبب ریشه های نژادی مشترک بعضی از اقوام ساکن در این دو سرزمین و هم به دلیل همسایگی دو کشور و تبادلات فرهنگی بین آن ها بوده است. این مشترکات البته باعث نشده است که اختلافات چشم گیری نیز در زمینه های مذهبی و اجتماعی وجود نداشته باشد. زنان در این دو فرهنگ یکی از نقاط اختلاف هستند. این اختلاف در هنر به شکلی و در جامعه به شکلی دیگر ظاهر می شود. هدف از انجام این پژوهش قیاس تطبیقی جایگاه زن در هنر هند و ایران باستان است. پرسش اصلی تحقیق این است که چه اشتراکات و چه افتراقاتی در این زمینه میان این دو فرهنگ وجود دارد؟ تحقیق بر این نظریه استوار است که آثار هنری مربوط به زنان، مشخص کننده ی نوع نگاه جامعه به ایشان است. روش تحقیق تاریخی - توصیفی است و نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود وفور تصاویر و آثار هنری زنانه در هند و پرستش ایزدبانوان بسیار، جامعه ی ایرانی احترام بیشتری نسبت به مقام زن داراست و تصویرگری زنان در هند نتوانسته به کسب حقوق اجتماعی برای ایشان کمک کند.
دیدگاه های فلسفی و عرفانی در توصیف موسیقی و میزان باورپذیری آن در نزد نسل جوان موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آرای ارائه شده توسط فلاسفه و عارفان نشان می دهد، آنها در برخی دیدگاه ها دارای اشتراک نظر هستند و در برخی باورهای دارای دیدگاهی متفاوت می باشند. تلقی کردن موسیقی به عنوان یکی از بخش های حکمت نظری و دانستن آن به عنوان یکی از شاخه های علوم وسطی، موضوعی است که اگرچه بحث اصلی متکلمان در زمینه موسیقی را شامل می شود، توسط عرفا نیز به نوعی مورد تأیید قرار گرفته است. از زمینه های دیگر که بین فلاسفه و عرفا مشترک است، انتساب موسیقی به افلاک است. پیروی از اندیشه تشبیه و خیال از اصلی ترین زمینه های تفاوت دیدگاه فلاسفه و عرفا است. مطالعه حاضر در زمینه باورپذیری دیدگاه های فلسفی و عرفانی اندیشمندان ایرانی توسط جوانان موسیقیدان ایرانی در یک جامعه آماری 400 نفری نشان می دهد، جوان امروز ایرانی برخلاف پیش داوری هایی که او را فاقد نظر و بی تفاوت می انگارد در زمینه آرای مختلف واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهد. نتایج همچنین حکایت از رنگارنگ بودن و تنوع دیدگاه های جوانان در زمینه موضوعات فلسفی و عرفانی دارد. به نظر می رسد ساختار ذهنی و درونی جوان ایرانی به هر نوع هنوز تحت تأثیر اندیشه های سترگ عرفانی و فلسفی نیاکان خود است، هرچند در دنیای پیرامون در مورد بروز، پرورش و بهره گیری از آن با کاستی مواجه باشد.
مکانیسم بازنمایی تصویر کودک در ساختار روایتی وتصویر سازی کتاب «دیگر درخانه پسرک هفت صندلی بود»
حوزههای تخصصی:
نگاه به جنبه های متفاوت زندگی کودکان، به ویژه تأثیر تصویرسازیهای ادبیات داستانی بر آنان همواره مورد توجه منتقدین بوده است.لذا پژوهش حاضر به مطالعه یکی از این موارد اختصاص دارد. از آنجا که تاکنون با رویکرد تصویرسازی و عدم تطابق آن با متون روایی به مطالعه کتاب های کودکان پرداخته نشده است، در این نوشتار با استفاده از نظریه «رولان بارت» درباره ساختار روایت ها و نظریه«استوارت هال» نسبت به بازنمایی، داستان «دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود» انتخاب شد. از آنجاکه در ادبیات روایی کودکان، همواره ترکیب ساختار و مضامین تصاویر با داستان در ارتباط با یکدیگرند و تصویر سازی بر اساس زمینه اجتماعی مؤلف و تصویرساز و همچنین برداشت آنها از کودک و دوران کودکی انجام می پذیرد، همواره چنین قرائتی را از کودک و دوران کودکی در ذهن داشته و آن را باز تولید می کنند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی داستان مذکور مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحلیل های تصاویر و شیوه بازنمایی کودک در آنها، نشان دادند کودک بازنمایی شده در تصاویر، به طور معمول نمی تواند به شکلی خلاقانه و مستقل در فرآیند ساخت معنا شرکت جوید و تصویرساز و مؤلف به شکل ناخودآگاه، به طور معمول قرائت مسلطی را که در بستر فرهنگ جامعه از «کودک» و«دوران کودکی» وجود دارد، در قالب کلیشه ها و رمزگان فرهنگی و ایدئولوژی مسلط،به متن یا تصویر تحمیل می کنند.
معرفی پرچم داران عکاسی مدرن(4) : آوگوست ساندرAugust Sander
حوزههای تخصصی:
عکاسی از همان دهه های اول پیدایش مورد استقبال روز افزون اقشار مختلف قرار گرفته است. گستردگی ارتباط و تعامل عکاسی با دیگر علوم و استفاده بین رشته ای آن از لحظه تولد همواره به صورت کاربردی مدنظر و مورد استفاده دانشمندان بوده است. نقش و کارکرد ویژه عکس در میان طبقات گوناگون عامه مردم نیز بر کسی پوشیده نیست. اما در این میان هنرمندانی بودند که با تفکر خود در باب چگونگی خوانش و بازنمایی انسان در تصاویر پایه های مطالعات فرهنگی، مناسبات اجتماعی و امکان روایت پس زمینه های تاریخی را پدید آورده اند. آوگوست ساندر عکاس آلمانی جزو پیشگامان عکاسی مستند، در دوره سخت بین دو جنگ جهانی است که با تأکید بر تک چهره های طبقات مختلف در محل زندگی خود مبحث مؤلفه های روان شناختی و فردیت مدار افراد را از زبان تصویر بیان می دارد.
در آن سال ها جهان علی الخصوص در اروپا و آمریکا دستخوش تحولات گسترده در حوزه های مختلف صنعتی و تکنولوژی و نیز بسترسازی، ظهور و رشد عقاید جدید فلسفی و عقیدتی و گذار از سنت به سوی مدرنیسم گردیده بود که مجموعه هنرها و به ویژه عکاسی هم از هر دو وجه از این قاعده مستثنی نیستند.
این نوشتار شرح حال زندگی این هنرمند از منابع کتابخانه ای و مراجعه به سایت های اینترنتی است.
نگاهی به شیوه های شکل گیری نگاره های شاهنامه رشیدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه رشیدا با 93 نگاره بدون رقم، متعلق به قرن یازده ه.ق محفوظ در موزه کاخ گلستان، یکی از شاهنامه های مهم دوره صفویه به شمار می رود. خوشنویسی و نگارش زیبای آن به عبدالرشید دیلمی منسوب بوده؛ ازاین رو به شاهنامه «رشیدا» معروف شده است. به دلیل اینکه این شاهنامه امضا و شناسه ای ندارد، این مقاله به بررسی شیوه های شکل گیری در نگاره ها پرداخته و همچنین هنرمندان آن را شناسایی و معرفی کرده است. سؤال اصلی پژوهش این است که نگاره های این شاهنامه، هویتی مشخص از مکتب نقاشی اصفهان دارند یا می توان از شیوه اجرایی نگاره ها به شناسایی هنرمندان آن پی برد؟ این پژوهش با روش بررسی تحلیلی و تطبیقی آثار به جامانده از هنرمندان مکتب اصفهان با نگاره های شاهنامه رشیدا به این نتیجه دست یافته است: نقاشی های این نسخه از منظر ساختار تصویری، رنگ بندی، پیکره نگاری و شیوه اجرایی با نقاشی اصفهان و ویژگی های بصری آثار دو تن از نقاشان این دوره، یعنی محمد یوسف و محمد قاسم انطباق دارند.
استفاده از مهندسی کانسی در بررسی تصویر ذهنی برندهای تلفن همراه در بین طراحان جوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
83 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه و پژوهش، بررسی تأثیرات احساسی و تصویر ذهنی پرفروش ترین برندهای بازار تلفن همراه در بین دانشجویان جوان طراح ایرانی بوده است. بافت جوان جامعه کنونی ایران و علاقه مندی طراحان جوان به پیگیری گرایش های جدید و رویدادهای صنایع و محصولات پیشرو نظیر صنعت ارتباطات و اطلاعات، دلیل انتخاب این گروه به عنوان جامعه نمونه بود. برای دستیابی به اهداف موردنظر، از روش مهندسی کانسی استفاده شد. براساس آمار و اطلاعات موجود در شهر تهران، شش برند پرفروش تلفن همراه برای پژوهش حاضر برگزیده شدند و با انتخاب سی جفت ویژگی بیان کننده خصوصیت های مختلف مرتبط با تصویر ذهنی یک برند، ساختار و محتوای پرسش نامه به شیوه افتراق معنایی شکل گرفت. این پرسش نامه بین صد نفر (پنجاه دختر و پنجاه پسر) توزیع شد. به منظور تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها، از روش های آنالیز واریانس یک طرفه و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بین ترجیحات و سلایق دختران و پسران در بازار تلفن همراه ایران تفاوت های معناداری وجود دارد و علی رغم وجود تصویر ذهنی مشترک نسبت به برخی برندها، برخی دیگر در بین دختران و پسران دارای افتراق و تفاوت در تصویر ذهنی هستند. یافته های این مطالعه می تواند در حال و آینده، بازخوردهایی کاربردی را به برندهای بررسی شده به منظور استفاده در فعالیت های بازاریابی و برندسازی ارائه کند.
تزئینات گره چینی در بناهای محله خانه بر ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
55 - 66
حوزههای تخصصی:
گره چینی، هنر ایرانی در رده تزئینات هندسی قرار دارد. نظم ساختارهای هندسی ای که با نظام مشخصی تکرار می شوند؛ بازآفرینی مداومِ متشابه، ولی نه همسانِ الگوهای خاصِ تزییناتی در هنر گره چینی، چشم را می نوازند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تزئینات گره چینی به کار رفته در محله خانه بر ماسوله تدوین گشته است. طرح گره چینی مشتمل بر کتیبه ها و حاشیه های آن در محله خانه بر ماسوله، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق بر مبنای مطالعات میدانی و با حضور عینی در محل و مشاهده مستقیم از بناها و تزئینات و تصویربرداری از آنها و در نهایت تبدیل تصاویر به فایل های اتوکدی با مقیاس جهت تحلیل های بعدی بوده است. تحقیق در پی یافتن الگوهای حاکم بر نظام تزییناتی گره چینی ها در محله خانه بر ماسوله بوده است. نتایج حاکی از تحقیق، نشان دهنده آن است که در محله خانه بر، سی و یک الگوی گره چینی وجود دارد. گره چینی عمدتاً در قسمت بازشوها به صورت اُرسی، بَریَه، سر بَریَه و یا پنجرهای تلفیقی استفاده شده است. الگوهای بکار رفته در کتیبه ها نیز تنوع بیشتری را نسبت به الگوهای حاشیه داراست.