فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
21 - 35
حوزههای تخصصی:
انیمیشن رسانه ای هنری و جذاب برای کودکان محسوب می شود که قادر است دنیای غیرممکن ها را برای آنها ممکن سازد. بدین سان می توان از آن برای انتقال مفاهیم به کودکان بهره برد. مرگ مفهومی است که برای بیان مناسب آن ابتدا باید کودک را از حقیقتش آگاه کرد، به نحوی که موجب ترس و وحشت او نشود. عرفان طریقی است که می توان از ویژگی هایش در جهت آشکارسازی مفهوم مرگ استفاده کرد. علامه محمدتقی جعفری از فلاسفه و اندیشمندان اسلامی نگاه و آرای ویژه ایی درباره کشف حقیقت مرگ از دریچه عرفان ارائه داده است و اظهاراتی در مورد بازگشت ناپذیری مرگ، عمومیت یا جهان شمول بودن، چرایی مرگ و اعتقاد به جهان بعد از مرگ و مؤلفه های مؤثر بر آن نگاشته است. انیمیشن کتاب زندگی اثری جذاب و کودکانه است که بر اساس مضمون مرگ ساخته شده است. پژوهش حاضر با رویکردی عرفانی انجام شده و مسئله اصلی آن واکاوی مفهوم مرگ در کتاب زندگی بر اساس آرای علامه جعفری است. روش تحقیق کیفی به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای صوتی تصویری است. نتیجه حاصله حاکی از آن است که انیمیشن کتاب زندگی ضمن هم تراز بودن با ادراک کودکان، مرگ را از مفهومی گنگ به مفهومی باورپذیر تبدیل کرده است و با دیدگاه علامه جعفری که مرگ را ادامه حیات دنیوی بیان می کند همسو می باشد. انیمیشن کتاب زندگی ارتباط بین دنیای مردگان و زندگان را از طریق جشن روزمردگان به اجرا می گذارد و تصویر نمایش داده شده از مرگ برای کودکان بدون ایجاد دلهره امکان پذیر شده است.
مطالعه و تحلیل شیوهٔ اجرایی خاتم معرق از دورهٔ قاجار تا دههٔ اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
171 - 189
حوزههای تخصصی:
طبق منابع تاریخی خاتم کاری یکی از هنرهای چوبی ایرانی بوده که با استناد به رحل چوبی محفوظ در موزه متروپولیتن، آغاز آن از دورهٔ آل مظفر شکل گرفته است. خاتم کاری در هر دوره ویژگی های منحصر به فردی داشته و همین مسئله سبب شده آثار شاخصی که از هر دوره بر جا مانده بخش مهمی از هنر ایرانی را شکل دهد. این پژوهش با هدف تحلیل شیوهٔ اجرایی خاتم معرق از دورهٔ قاجار تا دههٔ اخیر علاوه بر تبیین ویژگی های این شیوه به واکاوی آثار به جای مانده نیز پرداخته است. سؤالات این پژوهش عبارتند از : 1-ویژگی های فنی شیوهٔ خاتم معرق چیست؟ 2-چه عواملی در تداوم خاتم معرق از دورهٔ قاجار تا دههٔ اخیر مؤثر هستند؟ به منظور پاسخ دهی به سؤالات مطرح شده و همچنین تحقق هدف پژوهش، پس از تبیین شیوهٔ خاتم معرق و تحلیل چگونگی تداوم آن تا دههٔ اخیر، 6 اثر خاتم معرق از دورهٔ قاجار تا دههٔ اخیر به عنوان جامعه هدف پژوهش تحلیل و واکاوی شدند. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و رویکرد آن از نظر روش شناختی، مبتنی بر رویکرد ساخت گرا است. مطالعات و روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده، ابزار و شیوه مورد استفاده مشاهده و روش تجزیه و تحلیل کیفی است. نتایج تحقیق حاکی از آن بوده که شیوهٔ خاتم معرق به گونه ای است که براساس آن در یک اثر خاتم کاری می توان علاوه بر تفکیک رنگی بین خاتم ها، زیبایی، تنوع طرح و نقش نیز ایجاد نمود. با توجه به بررسی های صورت گرفته می توان نتیجه گرفت شیوهٔ خاتم معرق یکی از روش های پر اهمیت در خاتم کاری دوره قاجار بوده که تا دههٔ اخیر تداوم یافته و نمونه های موجود بررسی شده گواهی بر این امر است.
مطالعه تطبیقی نقشمایه زن در آثار هنری بین النهرین و سرسنجاق های لرستان بر اساس کهن الگوی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
229 - 243
حوزههای تخصصی:
در میان کهن الگوهای اساطیری با وجود تمام پیچیدگی ها نوعی همخوانی و نزدیکی در بن مایه های اصلی دیده میشود که بررسی تطبیقی این روایات را ممکن می سازد. ایزد بانوان در زمره ایزدان تأثیرگذار جوامع باستان به شمار می آیند که از کهن ترین آنان می توان از ایزدبانوی اینانا نام برد که از نظر زمانی به 3500 ق.م در بین النهرین بر می گردد و تصویر و نمادهای آن در هنر ادوار مختلف بین النهرین به نمایش در آمده است. از سویی در منطقه لرستان آثار مفرغی با نقش زن بدست آمده که متعلق به هزاره دوم و هزاره اول ق.م است که با توجه به همجواری این دو منطقه و قدمت ایزد بانوان بین النهرینی هدف این پژوهش شناسایی رابطه تجسمی بین نقش زن در سر سنجاقهای لرستان با ایزد بانوان بین النهرین به منظور کشف میراث فکری مشترک میان آنها است. سوالات مطرح شده عبارتند از 1- چه اشتراکات و تفاوت های بین نقش زن در آثار لرستان و ایزد بانوان بین النهرین مشاهده می گردد؟2-بر اساس کهن الگوی یونگ چگونه ریشه های فرهنگی مشترک بین دو منطقه را می توان تفسیر کرد؟ این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد تطبیقی بر اساس کهن الگوی یونگ به شیوه کتابخانه ای به تفسیر نقش زن و نقوش همراه آن در این جوامع پرداخته است. نتایج نشان می دهند نقش زن در هنر لرستان و بین النهرین بر اساس اعتقادات و باورهای مذهبی و با الهام گرفتن از بن مایه یکسان اسطوره ایزد بانوان در هنر آنان نقش بسته که نماد تجدید حیات، برکت بخشی و اشاعه باورهای جوامع مادرسالارانه است و نشانگر یکسان بودن جوهر درونی آنها و یادآور صورتهای مثالی یونگ است. در این دوران زنان نقش محوری داشتند ولی بتدریج تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی ایزدبانوان جای خود را به الگوهای پدرسالاری می دهند و بدین ترتیب شاهد دگردیسی در شخصیت های آنان هستیم. بررسی ها نشان می دهد شیوه و سبک نمایش در هنر هر دو جامعه طبیعت گراست و تحت تأثیر ایدئولوژی حاکم بر اندیشه جوامع و آداب و رسوم منطقه ای در نحوه نمایش و سبک اجرا اختلاف دیده می شود.
پیش دامن (پیش بند) اصناف دوره گرد عصر ناصری بر پایه مرقعات اصناف در کاخ گلستان و موزه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
77 - 88
حوزههای تخصصی:
در اهم پژوهش های پوشاک دوره قاجار، بر اجزای تقریباً ثابت دربین تمام اقشار جامعه تأکید می شود و ذکر برخی جزییات پوششی متناسب با مشاغل یا موقعیت اجتماعی مغفول می ماند. بررسی پارچه کاربردی در پیش دامن (پیش بند) مصور در پوشش دستفروشان دوره گرد، در دو نسخه از مرقعات صنفی عصر ناصرالدین شاه قاجار، محل تمرکز پژوهش حاضر است. نسخه اول، در کاخ موزه گلستان نگهداری می شود و نسخه دوم محفوظ در موزه بریتانیاست و براساس ویژگی های سبک شناسی احتمالاً هر دو اثر در زمانی نزدیک به یکدیگر رقم خورده اند بنابراین پرسش مقاله حاضر، آن است: بر اساس دو نسخه از مرقعات صنفی عهد ناصری، کدام جزء از پوشش دستفروشان دوره گرد، افزون بر موارد متعارف در پوشاک مردانه بوده و پارچه کاربردی در این مصرف، با چه طرح و نقشی تولید می شده است؟ مطالعه پیش رو با رویکرد تاریخی، به شیوه توصیفی تحلیلی و نمونه گیری هدفمند ده تصویر شکل گرفت و نتیجه نشان داد: پیش دامن، عنصر افزونِ پوشاک اصناف دوره گرد قاجاری است که برخی از ایشان از آن بهره می گرفتند. پارچه محرمات به عنوان یکی از انواع منسوجات نسبتاً ارزان، نمونه پرکاربرد در این مصرف است. البته این منسوج در انواع گرانبها نیز تولید می شده که به تبع در پوشش دوره گردان استفاده نداشته است. می توان پارچه مصرفی ایشان را نظیر انواعی ارزیابی کرد که امروزه تحت عنوان دستمال یزدی شناسایی می شوند.
تحلیل پارادایمی نظریه در روش مطالعات بصری سفال منقوش نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
17 - 26
حوزههای تخصصی:
نظریه ی غالب در روش و فرضیات مطالعات بصری سفال نیشابور «تأثیر هنر ساسانی بر هنر اسلامی» است. در این میان شماری از تحقیقات نیز که بیشتر جنبه ی تفسیری دارند، به تأثیرات معاصر و اسلامی آثار توجه داده اند. تحلیل پارادایمی نظریه در پژوهش های موجود از سفال منقوش نخودی نیشابور، با هدف تبیین و تحلیل وضعیت نظریه در روش تحقیق آن ها انجام می شود. پرسش اصلی تحقیق این است که در مطالعات گوناگون درباره ی سفال منقوش نیشابور پس از ویلکینسون، تفاوت های پارادایمی، چه تغییری در نتایج ایجاد کرده است؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. تعداد 10 مقاله یا پایان نامه با موضوع تحلیل بصری سفال منقوش نیشابور به شکل هدفمند انتخاب شده است. تحلیل مطالعات نشان می دهد هرگاه محقق از روش ها یا تمهیدات تحقیقی کمی با گرایش های اثباتی به مساله نگریسته است، نظریه ی جدید پدیدار نمی شود. در سوی مقابل پژوهش هایی که بی اعتنا به نظریه وارد تفسیر شدند، قابلیت نظریه سازی یافته و تنوع نتایج مشهود است. در باب وضعیت نظریه در سفال منقوش نیشابور، نظریه ی تأثیر هنر ساسانی و به طور کلی نقاشی پیش از اسلام ایران در بخش شکل یا فرم قابل تایید است. اما در بحث معنایی و محتوا، خلأ تاسیس نظریه ی مستقل وجود دارد که بتواند تمامی تفاسیر معنایی را پوشش دهد.
جستاری در صورت و محتوای نقاشی اجتماعی-انتقادی دهه 90 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مؤلفه های هنر معاصر که آن را از هنر مدرن متمایز می سازد، خارج شدن از انحصار یک طبقه اجتماعی خاص و پرداختن به اقلیت ها و خرده فرهنگ هایی است که پیش از این امکان دیده شدن نداشتند. نقاشی معاصر ایران در جریان انقلاب اسلامی موفقیت چشمگیری در همراهی با جریان های اجتماعی به دست آورد و قابلیت های خود برای بر هم زدن نظم نمایشی را به اثبات رساند. با توجه به فراگیر شدن جریان هنر اجتماعی- انتقادی در جهان و ضرورت مطالعه ویژگی های این جریان، هدف پژوهش حاضر تبیین مضامین اجتماعی بازتاب یافته در نقاشی دهه 90 ایران و چگونگی بازنمایی این مضامین در نقاشی ها بود. بدین منظور علاوه بر نقاشی های برگزیده جشنواره های ملی، مستندات گالری های خصوصی و صفحه شخصی هنرمندان برای یافتن آثاری منطبق با تعریف نقاشی اجتماعی بررسی شدند. شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، بحران هویت انسان معاصر و ضرورت بازنگری در نظام های تمایزگذاری اجتماعی، تخریب محیط زیست و پیامدهای ناشی از آن بر حیات انسان ها و ناامیدی فزاینده به واسطه ی از دست رفتن رفاه و معنویات، مهم ترین مضامین اجتماعی نقاشی این دهه هستند. هنرمندان در این آثار ضمن استفاده از المان های آشنا برای مخاطب به برهم زدن انگاره ی موجود پرداخته اند و در این راه از سوررئالیسم و دفرماسیون، کنار هم قرار دادن عناصر نامتجانس، استفاده از زبان کلامی در همراهی تصویر، ترکیب بندی نامتعارف و به هم ریخته، رنگ های تیره یا اکسپرسیو و سبک فردی استفاده کرده اند تا مخاطب را در حالتی از ابهام و تعلیق قرار داده و به تأمل در وضعیت موجود وادارند.
شناسایی اصول اجرایی در طراحی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
111 - 122
حوزههای تخصصی:
طراحی مشارکتی به عنوان رویکردی کاربردی در حوزه طراحی، همواره با چالش های فراوان درگیر بوده است. به طوری که حجم وسیعی از مطالعات، به معرفی روش های جدید در این زمینه پرداخته اند. اما با وجود این گستردگی در پژوهش ها، نگارندگان در مرور منابع، به پژوهش جامعی که با هدف دسترسی به مجموعه ای یکپارچه از شیوه ها یا اصول انجام گرفته باشد، دست نیافتند. به همین دلیل سوال اصلی این پژوهش، در رابطه با شناسایی اصول اساسی در اجرای یک پروژه طراحی مشارکتی و بررسی ارتباط بین این اصول است. این مطالعه با هدف رسیدن به تفسیری جدید و یکپارچه در این زمینه قصد دارد تا با مطالعه ای کیفی به روش فراترکیب، مجموعه ای از اصول کلی برای پیاده سازی رویکرد طراحی مشارکتی ارائه دهد. 8 مقوله ای که با ترکیب و تفسیر یافته های مطالعات منتخب، از طریق سه مرحله کدگذاری شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به عنوان اصول اجرایی بدست آمد، عبارتند از: شفاف سازی مشارکت، توانمندسازی مشارکت کنندگان، بسترسازی مشارکت، متناسب سازی اجزای مشارکت، تحریک مشارکت، عدالت در مشارکت، مدیریت نتایج مشارکت و مشارکت پایدار. در انتها ارتباط مفهومی بین این مقولات بررسی و هشت نوع ارتباط مشخص بین مقوله ها شناسایی شد. همچنین با ارائه مثال هایی از پروژه های مشارکتی انجام شده، کاربرد و زمینه های استفاده از هشت مقوله پیشنهادی، توضیح داده شد.
گونه شناسی نشانه های سنگ مزار ارامنه گورستان های خویگان علیای فریدون شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
183 - 195
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، سرزمین ایران همواره پذیرای اقوام و ادیان گوناگون بوده است. این مجاورت در خصوص مسیحیان ارمنی به ویژه از دوره صفویه به این سو، به خوبی در هنر حجّاری آن ها نمودار گشته و سبب آفرینش عناصر هنری مشترک گردیده است. شاهد این مطلب، سنگ قبور تصویری و نگاره دار تاریخی ارامنه روستای خویگان علیای فریدون شهر اصفهان است. گنجینه نقوش بکر چهار آرامستان تاریخی ارامنه این روستا به دودسته تصویرنگار و کتیبه نگار قابل تقسیم است. هدف، شناخت انواع نشانه ها، نمادها و نمودهای روزگار وقت است که در قالب نقوش حکاکی شده بر سنگ قبور، حاوی ناگفته هایی از عمق تاریخ است. این پژوهش تلاشی است برای یافتن پاسخ هایی به این پرسش ها: 1. نشانه های تصویری سنگ مزار ارامنه گورستان های خویگان علیای فریدون شهر شامل چه گونه هایی می شود؟ 2. سنگ مزارهای ارامنه خویگان علیا از منظر فنی، زیبایی شناختی و مفهومی از چه ویژگی های برخوردارند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، ترکیبی از منابع میدانی و کتابخانه ای- اسنادی است و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات، کیفی است. نتایج تحقیق نشان داد نقوش این مزارها شامل انواع نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی، نمادین و ابزار معاش مردمان روزگار است که در فضایی معماری گونه احاطه شده اند. نقش زوج (مرد و همسرش) و نقش مشاغلی مانند قالی بافی نیز به وفور یافت می شود. از منظر فنی، سنگ قبور حجیم و یکپارچه با ارتفاع گاه نیم متر بر سطح خاک و به صورت افقی مشاهده می شود. عنوان پرتره های سنگی برای تصاویر قبور منطقه بدون اغراق است و مفاهیم در نگاره های سنگ مزارها، از پیرامون زندگی متوفی الهام گرفته و درواقع بازتابی از زندگی دنیوی و اخروی فرد است.
واکاوی دلایل عدم وجود میدان مستقلِ سینمایی در نظام هالیوود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
7 - 20
حوزههای تخصصی:
نظام سینمایی هالیوود از بدو تولدش آکنده از قواعد نانوشته ای بوده است که شاکله اصلی آن را شکل بخشیده است. این قواعد که از ظاهری ترین امور، همچون مباحث فرمی تا زیرلایه ای ترین مباحث، همچون مباحث اقتصاد سیاسی، جامعه شناسانه و فرهنگی را در بر گرفته است، همواره سازوکاری را تنظیم نموده تا هیچ میدان دیگری خارج از قواعد آن ظهور و بروز نکند. در این پژوهش تلاش می شود تا در وهله نخست با دیدگاهی نسبت به فرهنگ توده وار به نظام هالیوود ورود کرده و از دیدگاه های تئودور آدورنو و دوایت مک دانلد جهت شرح و بسط آن استفاده شود. در مرحله بعد از نگاه کلی جامعه شناختی به مباحث درونی تری وارد شده و در این جهت از مسئله متن کلاسیک واقع گرا و رویکرد های نظری مربوط به آن استفاده خواهد شد تا تصادم فرم و ایدئولوژی نظام هالیوود تبیین گردد. در تمام طول مسیر پژوهش از آراء جامعه شناس فرانسوی، پی یر بوردیو، در جهت قوام دادن به طرح، یکپارچه سازی رویکرد پژوهشی و بسط مفاهیم جامعه شناختی موجود در دو رویکرد یادشده بهره گرفته خواهد شد و بر اساس آن این نتیجه مهم تبیین خواهد شد که صنایع فرهنگی، علی الخصوص مدیوم سینما با به تصویر کشیدن جهان به شیوه ای خاص برای مخاطبان، آنچه را باید و آنچه را نباید در دیدرس باشد، شکل می بخشند. آنها واقعیت را برای مصرف کنندگان خود می سازند و این تصویر از واقعیت معمولاً رابطه درستی با حقیقت ندارد.
مطالعه تحولات تمثال های نقاشی شده مینایی با تصویرشاهان وشاهزادگان دردوره قاجار (فتحعلی شاه تا انتهای دوره ناصرالدین شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
145 - 169
حوزههای تخصصی:
هنر پیکرنگاری درباری از هنرهای اصلی دوره قاجار است و درهنرهای مختلف این دوره دیده می شود. یکی از هنرهای وابسته به پیکرنگاری ترکیب نقاشی و جواهر به صورت تمثال های مینایی نقاشی شده است که نمادین بوده و دارای ویژگی های تزیینی است و معمولاً به نمایندگان خارجی اهدا می شده است. در دوره فتحعلی شاه برای هدیه به سفرای خارجی ساخت مدال آغاز شد و در دوره های بعد هم ادامه یافت. موضوع تمثال های نقاشی شده، چهره شاه در وسط قابی دایره یا بیضی شکل بود که به عنوان پیش کش به نمایندگان داخلی و دول خارجی اهدا می شد، باتزیینات طلا و جواهر دردورقاب نقاشی شده همراه بود. هدف از این پژوهش مطالعه تمثال های نقاشی شده دوره قاجار و بررسی نمونه های آن از دوره فتحعلی شاه تا انتهای دوره ناصری است که در حراج های مختلف دنیا ارائه شده است. سؤال اصلی این پژوهش به این قراراست: تمثال های نقاشی شده دوره قاجار دارای چه ویژگی های ساختاری و محتوایی درهر دوره قاجاراست؟ روش تحقیق در پژوهش پیش رو توصیفی- تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج این پژوهش در بررسی تمثال ها نشان می دهد، درتمامی ابعاد، قوانین پیکرنگاری در نقاشی این دوره درتمثال های کوچک نیز رعایت می شده و مضمون آن ها چهره شاه در اندازه کوچک بوده و به صورت یاد بودی تزیینی و جواهرنشان تهیه می شده است. در دوره فتحعلی شاه جواهر بیشتری استفاده می شده است و دوره فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه پرتعدادترین دوره در خلق این تمثال ها است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد تلفیق هنر و سیاست در تمثال های دوره قاجار از طریق به کارگیری نمادهای قدرت در تصاویر دیده می شود و هر چه از دوره فتحعلی شاه به دوره ناصرالدین شاه از تعداد جواهرات مصرفی کاسته می شود. به کارگیری فراوان تمثال در همه دوره قاجار را می توان تلاشی در جهت مشروعیت بخشیدن به سلطنت دانست. اکثرتمثال ها برای اهدا به سفرای خارجی کارشده و هنر زیبای نقاشی روی مینا و ترکیب آن با جواهر تشکیل شده است و با سنجاق به لباس نصب می شده است. بعضی از این تمثال ها در پشت کار نیز دارای نقاشی بوده و برخی در پشت ساده و تک رنگ می باشند. تولید در دوره اول قاجار بیشتر و سپس دوره ناصری و کمترین موارد دوره محمدشاه است. جواهرات در دوره فتحعلی شاه بیشترین کاربرد درتمثال ها را در همه دوره ها داشته است. سیر چهره شاه از آرمان گرایی به سمت واقع گرایی مسیر نقاشی پیکرنگاری این دوره را طی می کند.
تطبیق تزئینات سردرِ برج های مدوّر مراغه و سه گنبد ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برج مقبره های ساخته شده در دوره سلجوقی را می توان یکی از شاهکارهای آجرکاری در این دوره به شمار آورد که به لحاظ تکنیک و تنوع طرح های اجرایی، قابل تأمل است و به نوعی بر تکامل این گروه از تزئینات در قرن ششم هجری دلالت دارد. الب ته آجرکاری ها گاه با تزئینات دیگری از قبیل گچ بری و کاشی های تک رنگ نیز همراه بوده است که این هم نشینی را می توان در برج مدوّر مراغه (563 ه.ق) و سه گنبد در ارومیه (580 ه.ق) به خوبی مشاهده نمود. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است: ویژگی تزئینات آجرکاری و گچ بری سردرِ دو برج مقبره مدوّر مراغه و سه گنبد ارومیه به لحاظ انواع طرح ها و نقوش، چیست و چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد؟ هدف این پژوهش معرفی و مستندنگاری ویژگی های تزئینات به کا رفته در دو بنای مذکور و هم چنین مقایسه تزئینات آجرکاری و گچ بری سردرِهای برج های مدوّر مراغه و سه گنبد ارومیه است.
پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی، تزئینات سردرِهای برج های مدوّر مراغه و سه گنبد ارومیه را مورد مطالعه قرار داده و روش گردآوری اطلاعات نیز با استناد به منابع مکتوب و پژوهش های میدانی بوده است. یافته ها حاکی از آن است که در این دو بنا (پلان مدوّر)، تأکید عمده بر سردر و نمای ورودی است و در این بخش، از تزئینات متنوع آجرکاری و تلفیق آجر وگچ استفاده شده است. کاربرد کتیبه هایی به خط کوفی در پیشانی طاق نماها و استفاده از تزئینات هندسی (گره) در حاشیه اصلی دورتا دور سردر، از دیگر ویژگی ها و مشابهت های این دو برج مقبره به شمار می رود اما کمیت و کیفیت این نقوش هندسی و تکنیک های اجرایی آن ها با یکدیگر تفاوت هایی دارد.
هستی شناسی سینمای مستندنمایی؛ ارائه رویکرد تازه در تحلیل سینمای مستندنما بر اساس نظریات آلن بدیو: بررسی موردی چهار فیلم شاخص در سینمای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده با مطالعه نظریات معاصر و بررسی و جمع بندی آن، رویکردهای نو در سینمای معاصر بررسی و تحلیل شود. نظر به مطالعات پیشین که در این زمینه صورت گرفته، در این مقاله سعی شده تا علاوه بر توصیف این نظریات، زمینه های شکل گیری آن، و تمایز آن با رویکردهای اصلی فلسفه معاصر، راه برای ارائه یک رویکرد تحلیل فیلم هستی شناسانه باز شود و در نهایت چهار فیلم مستندنمایی بر این اساس با رویکردی توصیفی-تحلیلی بررسی شود. ابتدا با بررسی ریشه های نظری آلن بدیو در میان نظریات اصلی فلسفه معاصر، خاستگاه ها و تمایزات آن ها، سعی می شود یک صورت بندی کلی از فلسفه بدیو بر مبنای مفاهیم کلی هستی شناسی، ارائه شود؛ سپس مفاهیم و تقابل های اساسی در نظریه آلن بدیو و چگونگی تولید حقیقت، بررسی شده و قابلیت آن برای ارائه یک رویکرد نظری تحلیل فیلم در حوزه سینما بررسی می شود. در انتها نیز با بررسی موردی چهار فیلم شاخص در حوزه مستندنمایی، به عنوان یک عرصه نو در سینمای عصر حاضر، به وسیله ی این رویکرد تحلیلی، یک تحلیل کلی از سینمای مستندنما ارائه می گردد. نتایج نشان می دهد که الگوی به دست آمده از نظریات بدیو می تواند در تحلیل سینمای مستندنمایی به کار گرفته شود و برای توصیف و تحلیل عناصر ساختاری فیلم ها مؤثر واقع شود.
تحلیل گفتمان انتقادی ملی گرایی دوره پهلوی اول و بازتاب آن در نمایشنامه های ذبیح بهروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
69 - 82
حوزههای تخصصی:
پژوهش در باب ملی گرایی در ادبیات نمایشی ایران دوره پهلوی اول، همواره مورد توجه پژوهشگران معاصر بوده است. در این دوره، رضاشاه تمام تلاش خود را مصروف به گسترش ملی گرایی و احیای فرهنگ باستانی می کند؛ بنابراین گفتمان غالب، ملی گرایی است. ذبیح بهروز نیز، که در همین دوران نمایشنامه می نویسد، در آثاری چون جیجک علیشاه، شاه ایران و بانوی ارمن و شب فردوسی متمرکز به نوعی ملی گرایی مبتنی بر بازگشت به شکوه گذشته است. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی «فرکلاف»، به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای، به مطالعه تطبیقی گفتمان غالب ملی گرایی پهلوی اول و مؤلفه های ملی گرایانه مورد نظر بهروز پرداخته شده است. لذا این مقاله در پی پاسخ به این پرسش ها است که اولاً، بازتاب گفتمان غالب ملی گرایی پهلوی اول در نمایشنامه های ذبیح بهروز چگونه بوده است و ثانیاً، وجوه اشتراک و افتراق گفتمان غالب ملی گرایی و نمایشنامه های بهروز چیست. بنابراین، ابتدا به معرفی مفاهیم طرح شده در پژوهش پرداخته خواهد شد، سپس به تحلیل گفتمان غالب ملی گرایی پهلوی اول و چگونگی بازتاب آن در نمایشنامه های بهروز پرداخته می شود و درنهایت، وجوه اشتراک و افتراق موجود در این آثار، شناسایی می شود. از نتایج این پژوهش می توان به بازتاب مستقیم ملی گرایی پهلوی اول با اندکی تفاوت در آثار نمایشی ذبیح بهروز اشاره کرد
فانتزی در نمایش های اردشیر کشاورزی؛ با تمرکز بر نمایش حسن و خانم حنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
51 - 61
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و جایگاه فانتزی در نمایش کودک و نوجوان، مطالعه ی گونه های فانتزی در این تئاتر و همچنین چگونگی بهره مندی از تمهیدات و جلوه های ویژه برای خلق آن در تئاتر صحنه ای بسیار مهم است. این مقاله، با تمرکز بر نمایش «حسن و خانم حنا»، فانتزی را در آثار اردشیر کشاورزی بررسی کرده، می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که در این نمایش چه نوعی از فانتزی استفاده شده و فانتزی در کار این کارگردان چه ویژگی هایی دارد. «حسن و خانم حنا» در ابتدای دهه ی 1360 خورشیدی در تئاتر شهر اجرا شد. این اثر و کارگردان آن در توسعه نمایش کودک و نوجوان، بخصوص نوعِ عروسکی آن را در ایران تحت تاثیر قرار داد. با این حال، تا به امروز درباره ی نحوه ی کار اردشیر کشاورزی و ویژگی آثار او، بخصوص درباره ی نمایش «حسن و خانم حنا»، پژوهش چندانی صورت نگرفته است. در این نمایش کشاورزی با استفاده از افسانه ها، قصه ها، آداب و رسوم بومی و معیارهای فرهنگی ایران از یک قصه ی غربی، یعنی قصه ی «جک و لوبیای سحرآمیز»، اقتباسی کاملاً بومی و موفق ارائه داده است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است، با ترکیبی از منابع حاصل از مطالعات کتابخانه ای، پژوهش های میدانی (عمدتاً مصاحبه) به بررسی نمایشنامه و اجرای «حسن و خانم حنا» پرداخته،کوشیده است عناصر فانتزی را در کار اردشیر کشاورزی مشخص سازد. بررسی ها نشان داد که نمایش مذکور، در بومی سازی قصه ی قدیمی جک و لوبیای سحرآمیز، و نیز، با خلق فانتزی اقتباسی موفق بود و در مقطع زمانی خود توانست با استقبال مخاطبان کودکان و نوجوانان، حتی بزرگسالان روبه رو شود.
مطالعه تحلیلی یادمان های نماد محور و مفهوم محور دفاع مقدس با تأکید بر انتقال ارزش ها و خاطرات آن دوران به نسل های بعد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
209 - 227
حوزههای تخصصی:
دوران دفاع مقدس بخش تأثیرگذار از تاریخ انقلاب اسلامی ایران می باشد که ارزش های انسانی فراوانی را تداعی می کند. انتقال و حفظ این ارزش ها به نسل های بعدی یکی از مهم ترین اقداماتی است که باید بدان توجه شود. یادمان دفاع مقدس یکی از راه های پاسخگویی به ثبت رویدادهای تاریخی و بزرگداشت ارزش های آن دوران است که در قالب کالبدهای مختلف با مصالح مختلف جلوه گر می شود و به شیوه های مختلف حماسه هشت سال پایداری را بازگو می کند. یادمان دفاع مقدس از نظر شیوه پرداختن به موضوع به سه گونه روایت محور، نماد محور و مفهوم محور قابل دسته بندی است و نحوه تعامل نسل های مختلف کشور در مواجهه با هر گونه متفاوت است. هدف تحقیق فوق؛ شناخت بهترین نوع یادمان دفاع مقدس از نظر دو نسل زمان دفاع مقدس و نسل های بعد از آن می باشد. سؤال پژوهش حاضر این گونه بوده که نسل زمان دفاع مقدس و نسل های بعد از آن در مواجهه با یادمان های دفاع مقدس در جهت حفظ و انتقال ارزش ها و خاطرات جمعی دفاع مقدس کدام گونه بندی را انتخاب می نمایند؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و با مطالعه ادبیات و مباحث نظری دفاع مقدس و تعریف هنر و معماری یادمان به تحقیق انسجام بخشیده است. شیوه جمع آوری اطلاعات توزیع پرسشنامه بین جامعه نمونه ای از مخاطبان و بازدیدکنندگان باغ موزه دفاع مقدس تهران و سی نفر از متخصصین حوزه هنر و معماری، پژوهشگران حوزه دفاع مقدس است و جهت توصیف و تحلیل داده ها از نمودارهای درصد فراوانی و برای ارزیابی فرضیه از آزمون ناپارامتریک فریدمن در نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد نمادگرایی در هنر دوران دفاع مقدس باعث شد که آن نسل نسبت به آن نمادها شناخت و خاطره ذهنی داشته باشند و نسل زمان دفاع مقدس با توجه به شناخت و حس تعلق آنها به مفاهیم نمادین و حماسی بیشتر یادمان های نماد محور را می پسندد و در مقابل نسل بعد از آن دوران با توجه به اینکه خاطره ای از زمان دفاع مقدس ندارد، به دنبال کشف مفهوم یادمان رفته است و در پاسخ به سؤال تحقیق با توجه به تحقیق پیمایشی فوق و تطبیق نتایج آن با تحلیل محتوای پژوهش های صورت گرفته در مورد هنرهای دفاع مقدس، می توان گفت در مواجهه با نسل های سوم و چهارم انقلاب اسلامی که در دوران زمان دفاع مقدس حضور نداشتند، یادمان های مفهوم محور کارایی بیشتری برای انتقال پیام و ارزش های دفاع مقدس دارند.
اسطوره پنهان در نقد هنر و ادبیات با روش شناسی ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبور از ساختارگرایی به پساساختارگرایی و دگرگونیِ پارادایم حاکم بر جامعه، حوزه نقد را دستخوش تغییر می کند و در عصر حاضر، رویکردهای اسطوره ای از روش های مهم نقد ادبی و هنری محسوب می شوند. نظریه ها و روش های نقد نزد ژیلبر دوران، این حرکت را از اسطوره سنجی به اسطوره کاوی در نیمه دوم قرن بیستم، نشان می دهد. در هدف پژوهش، چگونگی شکل گیری تعریف اسطوره و روش شناسیِ او در ترکیبی سازنده از تلاقیِ نقدهای ادبی و هنریِ قدیم و جدید و هم گرایی آن ها در یک سه وجهیِ دانش نقد، مد نظر قرار می گیرد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات با ترجمه و ارجاع به مآخذ اصلی صورت گرفته و مبانی نظریه های مورد بحث را به عنوان اسطوره پژوهیِ روشمند در هنر و ادبیات معرفی کرده است. بنابر نتیجه، ژیلبر دوران اساس درک ساختار متن را در کشف اسطوره های پنهان می داند که مؤثرتر از اسطوره های آشکار و صریح عمل می کنند و زنجیره تعاریف واژگان در مرز مفاهیم نظریه-روش های مورد نظر او طی مراحلی چند گانه مشخص می گردد. همچنین نشان داده شده است که از چهره ها و صورت های اسطوره ایِ اثر ادبی و هنری تا اسطوره پنهان آن، چه مسیری طی می شود تا مورد تحلیل و اسطوره کاوی قرار گیرد. روش آن در سه مرحله قابل تعریف است: 1. یافتن اسطوره های هسته ای؛ 2. زمان شناسیِ فرهنگ و جامعه 3. کشف اسطوره های جایگزین. با چنین روندی می توان به وسیله تطبیق و کاربرد روش ژیلبر دوران در ادبیات، در جهت پایه ریزی ساختاری مناسب در نقد هنر بهره گرفت.
تحلیل عناصر دراماتیک زندگی شهید احمد کاظمی به منظور اقتباس برای فیلم نامه تلویزیونی با مطالعه موردی داستان نردبانی برای چیدن نارنج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
51 - 61
حوزههای تخصصی:
داستان های دفاع مقدس به عنوان یک منبع غنی از فداکاری ها و رشادت های رزمندگان ایرانی در جنگ تحمیلی شناخته می شوند، اما کمبود آثار اقتباسی باکیفیت در سینمای ایران، به ویژه در حوزه تلویزیونی، یک مسئله قابل توجه است. این پژوهش به بررسی دلایل این کمبود و لزوم توسعه یک الگوی مشخص برای اقتباس از داستان های دفاع مقدس می پردازد. هدف اصلی پژوهش تحلیل عناصر دراماتیک زندگی شهید احمد کاظمی است، زیرا زندگی او پر از فراز و نشیب های قابل توجهی است که می تواند به نگارش یک فیلم نامه تلویزیونی جذاب و مؤثر کمک کند. در این راستا، پژوهش به شناسایی ویژگی های کلیدی زندگی شهید کاظمی می پردازد که شامل ایثارگری، شجاعت، و نقاط عطف تاریخی است. این ویژگی ها می توانند به ایجاد داستانی جذاب کمک کنند که مخاطب را درگیر و پیام های ارزشمند ایثار و شهادت را منتقل کند. همچنین، داستان نردبانی برای چیدن نارنج به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است، زیرا عناصر دراماتیک آن، شامل کشمکش ها و چالش های انسانی، با زندگی شهید کاظمی همخوانی دارد. این پژوهش در تلاش است یک الگوی منسجم و عملی برای اقتباس از زندگی شهید کاظمی ارائه دهد که می تواند به تولید آثار هنری باکیفیت بالا منجر شود. نتایج این پژوهش نه تنها به پژوهشگران و هنرمندان کمک می کند بلکه می تواند راهگشای انتقال ارزش های ایثار و شهادت به نسل های آینده باشد.
مطالعه ی اقتباس ادبی در عکاسی صحنه پردازی شده ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
69 - 80
حوزههای تخصصی:
هنرها در طول تاریخ از منابع متعدد اقتباس کرده اند. برخی مثل سینما بیشتر و برخی دیگر کمتر. به نظر می رسد عکاسی به دلیل ماهیت واقع گرایانه اش، کمتر به این شگرد تن بدهد ولی بررسی ها نشان می دهد عکاسی هم از همان آغاز، از منابع مختلفی اقتباس کرده است. ادبیات یکی از منابع برای اقتباس در عکاسی بوده است. اما آیا واقعاً امکان اقتباس از ادبیات و منابع ادبی در عکاسی وجود دارد و اگر دارد چگونه؟ در پژوهش پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، آثار پنج عکاس در زمینه ی اقتباس از ادبیات بررسی شده است. شیوه ی جمع آوری اطلاعات، استفاده از منابع کتابخانه ای (کتاب، پایان نامه، مقاله) و مراجعه به سایت های اینترنتی بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، اقتباس از منابع ادبی در عکاسی امکان پذیر است ولی در شاخه ی عکاسی صحنه پردازی شده بیشتر دیده می شود و عکاسان از بین متون ادبی، بیشتر از شعر اقتباس کرده اند تا از نثر و دلیل آن هم امکان اقتباس آزادتر از شعر بوده است. متون ادبی برای این که بتوانند به شیوه ی عکاسی بازنمایی شوند می بایست ظرفیت فضاسازی، شخصیت پردازی، و روایتگری را داشته باشند. با این حال عکاسان بیشتر برداشت ذهنی و درونی خود را در زمان عکاسی به کار می گیرند و بازنمایی عین به عین متن ادبی در عکاسی امکان پذیر نیست.
تحلیل بازنمایی دریا در نقاشی واقع گرا مبتنی بر مفهوم امر والا در فلسفههکانت (مورد مطالعاتی: آثار برگزیده قرن نوزدهم اروپا و آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمایی طبیعت یکی از موضوعات مهم در نقاشی به شمار می رود. یکی از مواردی که معنای وسیعی از بازنمایی طبیعت را بر ما عیان می کند، فلسفه است. از ارزنده ترین مباحث فلسفی، مفهومی به نام امر والا می باشد. در این اثنا، دریا به مثابه ابژه ای که می تواند نشانی از امر والا باشد، در جنبش های هنری قرن نوزدهم مجالی برای بروز یافت. پژوهش حاضر در جست وجوی شاخصه های امر والا از دیدگاه کانت، در نقاشی های رئال بازنمایی امواج دریا در قرن نوزدهم اروپا می باشد. در این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی، و بهره گیری از روش گردآوری کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات، و با نمونه گیری گزینشی از میان آثار نقاشی دریا در سده نوزدهم اروپا و امریکا، پنج اثر انتخاب شده و به شیوه تجزیه وتحلیل کیفی، مورد بررسی قرار گرفته اند. الگوی بازنمایی دریا در نقاشی رئال قرن نوزدهم، بنا بر نوع امر والا متفاوت است. امر والای پویا در آثار مورد بررسی، از طریق نمایش قدرت و قهر دریا تصویر شده است. برای نمایش والای ریاضی نیز هنرمند عظمت و وسعت و گستردگی دریا را ترسیم کرده است. با نگاهی دقیق تر به آثار تحلیلی درمی یابیم که سبک رئالیسم، بستری برای نمایش مسائل سیاسی، و بعضاً نمایش طبیعت بدون اغراق و به دور از احساسی گری رمانتیسم بود.
از هویت تاریخی تا هویت فرهنگی؛ نگاهی به چگونگی روایت شهر در فیلم طهران تهران از منظر تصویرشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
33 - 42
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان یک اصطلاح اجتماعی در شکل گیری فرهنگ، تاریخ و هویت مردم آن نقش بسزایی را ایفا می کند و به سبب همین کارکرد قابلیت تبدیل شدن به موضوع آثار سینمایی و داستان را دارد. در آثار سینمایی، شهر یا به صورت یک عنصر تاریخی مورد توجه است و سعی بر آن است تا روایتی از گذشته تاریخی آن ارائه شود یا به صورت یک عنصر فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است که در این حالت شهر ماهیتی انسانی به خود می گیرد و در مرکز روایت است و حتی گاهی یکی از راویان داستان نیز می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از روش تصویرشناسی انجام گرفته است. در این پژوهش با نگاه به فیلم طهران تهران ساخته داریوش مهرجویی و مهدی کرم پور تلاش شده است تا چگونگی بازنمایی شهر در دو وجه تاریخی و فرهنگی بر اساس المان های به کارگرفته شده، تبیین شود. در این فیلم نخست تهران از زاویه تاریخی و حیات تاریخی آن به مخاطب معرفی می شود که در این حالت در جایگاه «من» تاریخی است تا هویت تاریخی گذشته را برای مخاطبان سالمند خود بازنمایی کند و یادآور خاطرات گذشته طهران باشد. در بخش دوم روایت، شهر تهران به عنوان هسته روایت مورد توجه قرار گرفته و تهران به عنوان «دیگری» برای گروهی از جوانان در نظر گرفته می شود که در تقابل با نسل گذشته خود قرار گرفته اند. در این حالت شهر تبدیل به راوی اصلی حوادث و مشکلات نسل جوان می شود.