ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۲۶۶ مورد.
۴۲۶.

بحران علوم: نشانه ی هجران بنیادی زندگی انسان اروپایی

۴۳۱.

سنجش نظریه ی زیباشناسی تئودور آدورنو، در زمینه ی موسیقی

۴۳۶.

هنر دینی در آینه متون کهن هند و آراء کوماراسوامی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و دین
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
تعداد بازدید : ۱۵۴۹
هنگامی که به متون تاریخی و دینی هند رجوع می کنیم و به جستجوی ریشه های دینی هنر می پردازیم، اثری از مفاهیم زیباشناختی به تعبیر امروزی آن نمی یابیم. در عصر اوپانیشادها، زیبایی شناسی مشخص و روشنی به مفهوم علمی مستقل، که صرفاً متوجه وجوه صوری و روابط بصری آثار باشد، وجود نداشته است. در عوض، در نگرش هندویی متأخر، فعالیت هنری نوعی یوگاست و حس زیبایی شناسی از جنس مناسک روحانی در جستجوی خویشتن مطلق و وصول به حقیقت است. در سوتراها و دیگر متون حماسی سده های چهارم تا اول پیش از میلاد، که شامل مواردی مبسوط در توضیح دیدگاه هنری هندویی اند، اهمیت وجه روحانی چندان است که افراد از رقص و آواز و نواختن آلات موسیقی منع می شوند و معماران و بازیگران و خوانندگان انسانهایی بی مقدار و حتی در ردیف روسپیان درباری شمرده می شوند. با گذر زمان و برجسته شدن نقش هنرهای دینی به منزله واسطه های مهم مناسک عبادی و نیایشهای فردی، تعریف و جایگاه هنر و هنرمند دستخوش تحول شد. خیلی زود دریافته شد که نوع تمرکز هنرمند در حال خلق اثر هنری (شمایل) از سنخ تمرکز یوگایی است. این تغییر نگاه به جایگاه هنر در مکتوبات دینی متأخرتر منعکس شده است. ضرورت بهره معنوی هنرمند در آمادگی برای آفرینش هنری در دعاهایی که در متون تجویز شده نیز قید گشته است. در متون بودایی نیز آمده که هنرمند باید پس از تزکیه آیینی راهی خلوت شود و عزلت گزیند و آداب هفت آیین را به جای آورد و چهار حال نامتناهی را تصدیق کند.
۴۳۷.

ساختگرایی، آخرین جلوه استبداد "حقیقت"

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۸
ساختگرایی (structuralism)، به عنوان شیوه ای در نقد ادبی و هنری در دهه های نخستین قرن بیستم پدید آمد و در نیمه دوم آن سده به نقطه اوج خود رسید. این شیوه نقد، همواره می کوشید به خود شکل و رنگ علمی ببخشد و تمرکز بر ساختار آثار ادبی و هنری، این امکان را به ساختگرایان می داد که از دیدگاه خود قواعدی ابطال ناپذیر و فرمول هایی ثابت و لایتغیر برای بررسی آثار هنری وضع کنند. ساختگرایی اگرچه در آغاز به زبان شناسی متکی بود ولی عرصه های گوناگونی همچون مردم شناسی، فلسفه، روان شناسی، تاریخ و زمینه های مختلفی از علوم انسانی را در برگرفت. این مقاله تامل و نقدی است بر مجموعه رویکردهایی که تحت عنوان ساختگرایی در نقد ادبی و هنری و علوم انسانی پدید آمد. آنچه ساختگرایی نامیده می شد، امروز به عنوان یک روش زنده، منسوخ شده است و اگرچه به جنبه هایی از آن در پژوهش های مربوط به علوم انسانی می توان استناد کرد، اما ساختگرایی را باید به منزله آخرین تلاش منتقدان برای تولید «حقیقتی» مطلق و غیر قابل نقض به شمار آورد.
۴۴۰.

مفهوم فرم و درجات کمال هنری در آراء کوماراسوامی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۲
فرم از موضوعات اصلی در مباحث نظری هنر است. درک غالب از فرم به ساحت «ظهور» مربوط است؛ اما کوماراسوامی تعریفی خاص از فرم دارد و آن را «شکل محسوس» نمی داند، بلکه قایل است که فرم جان یا روح اثر است. در این مقاله، ابتدا، مفهوم فرم و سپس نسبت آن و مفاهیم مربوط به آن با درجات کمالِ اثر هنری و نیز فرایند آفرینش هنری از نظر کوماراسوامی بررسی و تحلیل شده و در انتها نیز، به مسئلة فرم در شمایل اشاره شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان