فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۴۶۸ مورد.
hindex شاخصی نوین برای ارزیابی بازده علمی یک محقق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Jorge E. Hirsch در سال 2005 میلادی، شاخصی را با عنوان h index ابداع کرده است که به وسیلة آن، بازده علمی دانشمندان و محققان، با عدد نشان داده میشود. در این مقاله، تعریف h index همراه با مثالی از بانک اطلاعاتی Scopus، برای درک بهتر تعریف، ارائه شده است. در بخشی از این مقاله، سه بانک اطلاعاتی Google Scholar، Scopus و ISI Web of Science به عنوان منابعی که برای دستیابی به h index میتوان در آنها جستجو کرد، معرفی شده اند. در بخش دیگری از این مقاله مراحل دستیابی به h index که به طور خودکار در بانک اطلاعاتی Scopus محاسبه میشود، با مثال، ارائه شده است. در پایان مقاله، چگونگی محاسبة h index، به طور دستی، و با یک مثال بیان گردیده است
فضای سه بعدی اطلاعات و ضرورت بهینه سازی ساختار اصطلاح نامه ها از طریق افزودن خصیصه های معنایی به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائة مدل تعامل بین سه زبان کاربر، مؤلف و نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات، شناخت بهتر فضای مفاهمه در نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات را مقدور میسازد. با تنظیم عناصر این مدل، عملکرد بهینة نظام را در راستای هدفهای تعیین شده، میتوان تأمین کرد و اصطلاحنامه به عنوان زبان نظام ذخیره و بازیابی اطلاعات، یکی از عناصر مدل یاد شده خواهد بود. در تدوین اصطلاحنامه، ایجاد یک ساختار سلسله مراتبی از مفاهیم، اولین ضرورت، و ایجاد و تعیین نوع روابط بین مفاهیم اصطلاحنامه ای، دومین ضرورتی است که در رویکرد ساختار مبنا، فرا روی تدوینکنندگان اصطلاحنامه قرار دارد. امّا پیچیدگیهای شرایط نمایه سازی و همچنین دیدگاه های متفاوت کاربران نهایی نظامهای بازیابی اطلاعات، توجه به رویکرد کاربر مبنا را در عرصه سازماندهی و بازیابی اطلاعات ضروری ساخته است. ابهام در استفاده از توصیفگر مناسب تر هنگام سازماندهی از یک سو و دیدگاه های متفاوت کاربران نهایی نظامهای بازیابی اطلاعات از سوی دیگر، گسترش روابط معنایی در اصطلاحنامه را ضروری میسازد. سه مفهوم معنایی[3] شامل: موجودیت[4]، صفت یا خصیصه[5] و نوع رابطه[6] به جای دو مفهوم معنایی در اصطلاحنامه شامل: موجودیت و رابطه، میتواند سطح ابهام واژگانی موجود در توصیفگرهای اصطلاحنامه را کاهش دهد. در صورت اضافه شدن مفهوم معنایی خصیصه به ساختار اصطلاحنامه، شناخت مختصات مفاهیم، تعیین حد و مرز و مصادیق آنها با ابهام کمتر مقدور میگردد. در چنین شرایطی، اختصاص توصیفگرهایی با قطعیت ربط بیشتر هنگام سازماندهی و امکان تعریف درخواست جستجوی اطلاعات با استفاده از خصیصه ها، سطح اثربخشی نظام بازیابی اطلاعات را از دید کاربر افزایش خواهد داد. همچنین، وارد ساختن خصیصه به ساختار مفاهیم معنایی در اصطلاحنامه، آن را به سطح مدل مفهومی در سلسله مراتب هستیشناسی نزدیک خواهد کرد
مقایسه میزان استفاده استادان کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه های دولتی و پیام نور از فناوری های اطلاعاتی از دیدگاه دانشجویان:
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی میزان استفاده استادان رشته کتابداری واطلاع رسانی در دانشگاه های دولتی سطح شهر تهران و دانشگاه های پیام نور مراکز استانهای ایران از فناوری های اطلاعاتی و رسانه های آموزشی می باشد. روش پژوهش حاضر پیمایشی – تطبیقی و از نوع کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و پرسشنامه تهیه شده بین دانشجویان دانشگاه های دولتی سطح شهر تهران(174 نفر) ودانشجویان دانشگاه پیام نور مراکز استانهای ایران (261نفر) که جمعاً برابر 435 نفر بودند، قرار گرفت. داده ها با نرم افزار اس.پی.اس.اس. تجزیه و تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان استفاده از فناوری های اطلاعاتی در دانشگاه های دولتی با میانگین 91/2 در حد متوسط و در دانشگاه های پیام نور با میانگین 18/2 در حد کم می باشد. میزان استفاده استادان از CD های آموزشی در دانشگاه های دولتی با میانگین 43/2 در حد نسبتاً کم و در دانشگاه های پیام نور با میانگین 97/1 نیز در حد کم می باشد. 80 درصد دانشجویان پیام نور و 58 درصد دانشجویان کتابداری در دانشگاه های دولتی معتقدند که استادان آنها از منابع الکترونیکی در امر تدریس استفاده نمی کنند. میزان استفاده استادان از کامپیوتر در دانشگاه های پیام نور با میانگین 15/2 و در دانشگاه های دولتی با میانگین 13/3 در حد کم می باشد و در نهایت میزان استفاده استادان از ابزارهای نمایشی در دانشگاه های پیام نور با میانگین 16/2 در حد کم و در دانشگاه های دولتی با میانگین 25/3 در حد متوسط می باشد. نتایج حاکی از آن است که میزان استفاده استادان در دانشگاه های دولتی از فناوری های اطلاعاتی و رسانه های کمک آموزشی در امر آموزش بیش از استادان دانشگاه های پیام نور است. بنابراین توجه بیشتر به دانشگاه های پیام نور به منظور استفاده بهینه از رسانه های آموزشی در امر تدریس ضرورت دارد.
نظریه هرمنوتیکی- اگزیستانسیال رافائل کاپرو درباره اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رافائل کاپورو» از منظری فلسفی اطلاعات را تعریف کرده است. کاپورو پیش فرضهای سوبژکتیویستی حاکم بر دانش اطلاع رسانی را که ریشه در ثنویت سوژه، ابژه دارند نقد کرده و بر اساس هرمنوتیک فلسفی «هایدگر» و «گادامر» نظریه ای هرمنوتیکی ـ اگزیستانسیال دربارة اطلاعات مطرح میکند. او در این نظریه میکوشد اطلاعات را در پیوند با روال اگزیستانسیال زندگی طرح کند. بر این اساس، اطلاع ساحتی اگزیستانسیال از وجود ـ در ـ عالم ـ با ـ دیگران است. به بیان دیگر، اطلاع عبارت است از صورت بندی یک فهم عملی پیشین از عالم مشترک. با ابتنا به این نگاه هرمنوتیکی، کاپورو به نظریه پردازی درباره جنبه هرمنوتیکی ـ بلاغی دانش اطلاع رسانی میپردازد
موانع کاربرد فناوری اطلاعات از نگاه مدیریت تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، موانع کاربرد فناوری اطلاعات بررسی و از نگاه مدیریت تغییر، تحلیل میشوند. بدین منظور، ابتدا با اشاره به سرمایه گذاریهای ملی و جهانی در این زمینه، شواهدی از میزان موفقیت و شکست کاربرد این فناوری ارائه میگردد. بررسی پژوهشها و مطالعات پیشین در زمینة موانع کاربرد این فناوری، بخش بعدی مقاله را تشکیل میدهد که در آن در مجموع به 31 مانع اشاره میشود. سپس لزوم دسته بندی این عوامل تبیین و معیارهای دسته بندی آنها بیان میشوند. از آنجا که فناوری اطلاعات به عنوان عاملی برای تغییر شناخته میشود، مدلهای تغییر نیز در دسته بندی مفهومی عوامل مؤثر بر کاربرد آن قابل استفاده هستند. برای این دسته بندی از دو گونة «مدلهای محتوایی» و «مدلهای فرایندی» تغییر استفاده شد. مدلهای محتوایی، مدلهایی هستند که بر محتوای تغییر تأکید دارند و سازمان را به ابعادی تفکیک میکنند که تغییر باید در آنها صورت پذیرد. مدلهای گونة دوم نیز مدلهایی هستند که به مراحل و اقدامهای لازم برای انجام یک تغییر اشاره میکنند. در این مقاله، از مدل هفت بعدی «وارد» و «الوین» به عنوان مدل محتوایی و مدل هشت مرحله ای «کاتر» به عنوان مدل فرایندی تغییر برای دسته بندی و تحلیل موانع کاربرد فناوری اطلاعات استفاده شده است
بررسی تاثیر برنامه های آموزشی غیر رسمی کتابخانه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر اصفهان بر ارتقاء سواد اطلاعاتی دانش آموزان از دیدگاه کتابداران و آموزگاران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیرکتابخانه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر اصفهان بر ارتقاء سواد اطلاعاتی دانش آموزان از دیدگاه کتابداران و آموزگاران پرداخته است. روش این پژوهش پیمایشی و داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری این تحقیق 44 نفر از آموزگاران مدارس و کتابداران کتابخانه هایی است که به صورت مشترک در طرح خودگردان شهرستان اصفهان شرکت دارند. نتایج حاصل از بررسی داده ها مبین این امر است که برنامه های آموزشی غیر رسمی کتابخانه های کانون موجب ارتقاء مهارتهای سواد اطلاعاتی دانش آموزان می شود. برنامه های مذکور در ایجاد و ارتقاء مهارتهایی مانند حس کنجکاوی و روحیه پرسشگری، انتخاب و جستجوی منابع اطلاعاتی مناسب، تفکر انتقادی و خلاق و انجام کارهای گروهی موثر بوده است.