فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که کاربرد دستگاه و اجرای آزمون مارگاریا کالامن مشکلات خاصی دارد. اندازه گیری توان بی هوازی ورزشکاران با این وسیله آسان نیست پژوهشگران و مربیان به یک وسیله معتبر با کاربری آسان ارزان و قابل دسترس در میدان های ورزشی مختلف نیازمندند. هدف از اجرای تحقیق طراحی نمونه سازی و بررسی میزان پایایی و روایی دستگاه اندازه گیری پرش عمودی وتوان بی هوازی بود. روش تحقیق از انواع تحقیقات توصیفی و همبستگی برای تعیین پایایی و روایی آزمون ها و وسایل اندازه گیری بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را دانشجویان پسر دانشگاه تهران تشکیل دادند و نمونه های تحقیق در دو گروه 48 نفری با میانگین سن 08/22 سال وزن 56/61 کیلوگرم و قد 174 سانتی متر و گروه 68 نفری با میانگین سن 58/24 سال وزن 01/72 کیلوگرم وقد 175 سانتیمتر برآورد و انتخاب شدند(17 1). ابزار اندازه گیری اصلی دراین پژوهش دستگاه اندازه گیری پرش عمودی محقق ساخته تجهیزات وپروتکل آزمون های مارگاریا- کالامن پرش سارجنت بود ضمن این که از دستگاه اندازه گیری پرش عمودی ساخت کشور چین نیز استفاده شده است. از آمار توصیفی برای طبقه بندی تنظیم داده ها تعیین شاخص های پراکندگی برای استخراج نتایج و سپس از ضریب همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد(2).
یافته های تحقیق نشان داد میان اندازه گیری توان بی هوازی با دستگاه « ارگوجامپ» و«مارگاریا کالامن» همبستگی معنی داری وجود دارد 75/0=r: در بخش دیگری ضمن تعیین پایایی دستگاه ارگوجامپ با روش آزمون- آزمون مجدد با اندازه گیری پرش عمودی آزمودنی ها با استفاده از دو آزمون دیگر و تحلیل نتایج رابطه معنی داری میان پرش عمودی سارجنت و پرش عمودی ارگوجامپ مشاهده شد 78/0 = rدر اندازه گیری توان بی هوازی با استفاده از دستگاه مارگاریا کالامن و دستگاه پرش عمودی چینی تفاوت معنی داری مشاهده نشد
22/0= rهمچنین در تعیین همبستگی و رابطه بین پرش عمودی ارگوجامپ و پرش عمودی دستگاه چینی رابطه معنی داری مشاهده نگردید074/=0r یافته های تحقیق نشان داد از این وسیله می توان به عنوان ابزاری معتبر با کاربرد آسان و ایمن در اندازه گیری توان بی هوازی آزمودنی ها به جای آزمون مارگاریا کالامن استفاده کرد. همچنین در اندازه گیری میزان پرش عمودی ورزشکاران نیز این دستگاه و آزمون اعتبار زیادی دارد و به جای آزمون های متداول اندازه گیری پرش عمودی مانند سارجنت و وسایل دیگر می توان از آن استفاده کرد.
بررسی ارتباط بین قدرت و انعطاف عضلات تنه با میزان قوس کایفوز پشتی در دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقصان در قدرت و انعطاف عضلات اگر در سطح مهره های ستون مهره ها به خصوص قسمت پشتی به وجود آید، می تواند هم راستایی آن را به هم زده و از حالت طبیعی خارج کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین قدرت و انعطاف عضلات تنه با میزان قوس کایفوز پشتی در دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی بود. آزمودنی های این تحقیق را 67 دانش آموز در دسترس با میانگین و انحراف استاندارد سن (سال) 83/0±15/13، وزن (کیلوگرم) 06/12±57/52 و قد (سانتی متر) 59/8±40/157 تشکیل دادند. به منظور ارزیابی راستای ستون مهره ها، از دستگاه اسپاینال ماوس استفاده شد. قدرت عضلات بازکننده ستون مهره ها و قدرت عضلات نزدیک کننده کتف با استفاده از دستگاه دینامومتر اندازه گیری شد. اندازه گیری انعطاف پذیری تا کننده های کمربند شانه ای توسط آزمون بلند کردن دست ها از زمین در حالت درازکش و انعطاف عضلات سینه ای شکمی توسط آزمون باز کردن تنه در حالت درازکش انجام گرفت. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط معنی داری بین کایفوز پشتی با تمام متغیرهای پیش بین(قدرت عضلات بازکننده پشت(55/0-=r )، قدرت عضلات نزدیک کننده کتف(46/0-=r )، انعطاف عضلات تاکننده کمربند شانه ای(50/0-=r ) و انعطاف عضلات سینه ای شکمی(46/0-=r ) در سطح 05/0 نشان داد. نتایج رگرسیون چند متغیره سه الگوی پیش بین را معرفی کرد که در سومین و مهم ترین الگوی پیش بین، متغیرهای قدرت عضلات بازکننده پشتی(38/0-=β) و انعطاف عضلات سینه ای شکمی(26/0-=β )، انعطاف عضلات تاکننده کمربند شان ای(25/0-=β ) به عنوان مهم ترین پیشگوها برای میزان تغییرات کایفوز پشتی معرفی شدند(39/17= 63و3 F و 009/0> P و 45/0= R2 ). با توجه به نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد با کاهش قدرت عضلات بازکننده تنه و نزدیک کننده کتف، کاهش انعطاف عضلات سینه ای شکمی و نیز تاکننده کمربند شانه ای، میزان قوس کایفوز پشتی افزایش می یابد.
تاثیر یک دوره تمرینات حرکت درمانی بر کیفیت زندگی بمیاران مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت است از بررسی تاثیر تمرینات حرکت درمانی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون. 24 بیمار مرد مبتلا به پارکینسون به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به شکل تصادفی، به دو گروه 12 نفری آزمایش و گواه (میانگین سنی و انحراف استاندارد به ترتیب 8/8 ± 00/62 و 5/5 ± 08/63) تقسیم شدند. به منظور ارزیابی کیفیت زندگی آزمودنی ها، از پرسش نامه PDQL استفاده شد. طی 10 هفته تمرینات کششی و مقاومتی، گروه گواه تحت درمان های دارویی معمول بودند؛ اما گروه آزمایش علاوه بر درمان های دارویی، هر هفته در چهار جلسه یک ساعته تمرینات حرکت درمانی شرکت کردند. یافته های چهار خرده مقیاس و شاخص کلی کیفیت زندگی بین دو گروه در پیش آزمون اختلاف معناداری را نشان نداد. پس از مداخله، شاخص کلی کیفیت زندگی و خرده مقیاس های علایم پارکینسونی، علایم سیستمیک، و عملکرد اجتماعی فقط در گروه آزمایش افزایش معنادار داشتند. در خرده مقیاس عملکرد هیجانی فقط در گروه گواه کاهش معنادار مشاهده شد. یافته های این پژوهش نشان داد تمرینات حرکت درمانی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون تاثیر مثبت دارد.
اثرات خستگی بر کنترل پاسچر ایستا و پویای ورزشکاران با آسیب دیدگی مچ پا
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثرات خستگی بر کنترل پاسچر ایستا و پویای ورزشکاران با آسیب¬دیدگی مچ¬پا بود. 30 نفردانشجوی تربیت¬بدنی (14نفرمرد، 16نفرزن) در دو گروه(15 نفر سالم با میانگین سنی 79/±78/21 سال، قد ¬¬6/5±3/168سانتی¬متر، وزن ¬6/2±6/63کیلوگرم و 15نفر¬ با آسیب¬دیدگی مچ¬پا با میانگین سنی 83/±43/21سال، قد 5/5±4/168سانتی¬متر، وزن 2/3±3/63 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. برای ارزیابی کنترل پاسچر ایستا و پویا به ترتیب ازآزمون¬ زمان ایستادن روی یک¬پا وآزمون عملکردی تعادل ستاره¬ای استفاده شد. آزمودنی¬ها یک پروتکل عملکردی که 15 دقیقه طول کشید، انجام دادند. از مقیاس بورگ برای سنجش میزان درک فشار استفاده شد. از آزمون تی همبسته برای مقایسه تفاوت پیش¬آزمون و پس¬آزمون کنترل پاسچر ایستا و پویا، از آزمون تی مستقل برای مقایسه تفاوت کنترل پاسچر ایستا و پویا بین دو گروه و از آزمون تحلیل واریانس با اندازه¬گیری مکرر (3×1) و آزمون تعقیبی(LSD) برای مقایسه تفاوت نمره¬های گزارش خستگی استفاده شد. نتایج این مقاله موید کاهش کنترل پاسچر ایستا و پویا بعد از خستگی بود. در مقابل تفاوت معنی¬داری بین دو گروه(سالم و آسیب دیده) در کنترل پاسچر ایستا بعد از اعمال خستگی وجود نداشت اما، تفاوت معنی¬داری بین دو گروه در جهت¬های خارجی و قدامی¬خارجی آزمون عملکردی تعادل ستاره¬ای وجود داشت (05/0> P). در ارتباط با بحث کنترل خستگی و کاهش اثر آن بر بروز آسیب ورزشکاران، هر چند مربی نمی¬تواند تمرین را به دلیل خستگی ورزشکار متوقف کند، اما مطلوب¬ترآن خواهد بود که مربی بتواند طوری برنامه تمرین را تنظیم کند که ورزشکار کمتر احساس خستگی کند.
میزان بروز آسیب بازیکنان فوتبال در بازی های خانگی و دور از خانه
حوزههای تخصصی:
در فوتبال امتیاز بازی خانگی عامل مهمی در تعیین نتیجه بازی است. هدف از این تحقیق بررسی میزان بروز آسیب در بازی های خانگی و دور از خانه در بازیکنان حرفه ای لیگ برتر فوتبال ایران است. بدین منظور فیلم های ویدئویی 125 مسابقه از لیگ برتر کشور که در فصل 86-85 به طور رفت و برگشت انجام شد انتخاب و میزان بروز آسیب برای هر دو تیم میزبان و میهمان هفته بروز آسیب سمت آسیب دیده بدن و نتیجه نهایی مسابقه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج میزان بروز آسیب در بازی های دور از خانه (8/58 درصد) را به طور معناداری (05/0>P) بیشتر از بازی های خانگی (2/41 درصد) نشان داد. میزان بروز آسیب در ده هفته ابتدایی فصل (05/3 آسیب در هر مسابقه ) از هفته های بعدی بیشتر بود. بروز آسیب در سمت برتر بازیکنان (2/65 درصد) به طور معنی داری (05/0>P) بیش از سمت غیر برتر (8/34 درصد) بود. بروز آسیب به طور غیر معنی داری (05/0P>) برای تیم بازنده بیش از تیم برنده بود. با توجه به نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که درصد بیشتری از آسیب ها در بازی های دور از خانه روی می دهد و بروز آسیب در مقاطع ابتدایی فصل بیش از مواقع دیگر است ضمن اینکه بیشتر آسیب ها در سمت برتر بازیکنان اتفاق می افتد. لذا توصیه می شود تا این موارد مورد توجه دست اندر کاران کادر پزشکی و مربیان تیم ها برای پیشگیری از بروز آسیب قرار گیرد.
اثر خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق بررسی مقایسه ای اثر خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا بوده است. به این منظور 15 دانشجو با میانگین و انحراف استاندارد سنی 57/1±23 سال قد 2/5±6/172 سانتی متر و وزن 8/4±5/74 کیلوگرم بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل پویای آزمودنی ها پس از گرم کردن مختصر(10-5 دقیقه کشش و دوی نرم) از تست تعادل ستاره(SEBT) در هشت جهت و برای اعمال برنامه خستگی در عضلات عمل کننده در ناحیه مچ پا و زانو از دستگاه بیودکس استفاده شد. برای این منظور ابتدا حداکثر گشتاور عضلات پلانتارفلکسور و دورسی فلکسور مچ پا و عضلات فلکسور و اکستنسور زانو ثبت شد. سپس از هر آزمودنی خواسته شد که حرکات پلانتارفلکشن و دورسی فلکشن مچ پا(برای اعمال برنامه در ناحیه مچ پا) و حرکات فلکشن و اکستنشن زانو(برای اعمال برنامه در ناحیه زانو) را روی دستگاه بیودکس در نوبت های نامحدود با 5 تکرار انجام دهد. فرض بر این بود که اگر گشتاور تولیدی آزمودنی طی سه حرکت متوالی زیر 50 درصد حداکثر گشتاور ثبت شده طی اولین حرکت باشد خستگی اتفاق افتاده است. همچنین برای اجرای برنامه خستگی تا حد واماندگی از آزمون بروس استفاده شد. بین اعمال برنامه های مختلف خستگی 72 ساعت استراحت زمان لازم برای از بین رفتن اثرات برنامه خستگی قبلی در نظر گرفته شد. پس از اعمال هر یک از برنامه های خستگی پس آزمون SEBT به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش های آمار توصیفی آزمون t همبسته و t مستقل در سطح معنی داری p≤0.05 استفاده شد. با توجه به نتایج بهدست آمده مشاهده گردید که اختلاف اثر خستگی عضلات پروگزیمال (فلکسورها و اکستنسورهای زانو) و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی (آزمون بروس) با اعمال پروتکل خستگی در ناحیه دیستال (پلانتارفلکسورها و دورسی فلکسورهای مچ پا) در سه جهت (قدامی قدامی داخلی و قدامی جانبی) معنیدار بوده و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی و خستگی عضلات عملکننده در ناحیه زانو باعث کاهش بیشتر فاصله دستیابی در این سه جهت شده است. همچنین مشاهده شد که ایجاد خستگی با پروتکل بروس در جهت های سخت آزمون SEBT (جانبی قدامی- جانبی و قدامی) نسبت به پروتکل های خستگی موضعی کاهش بیشتری را در فاصله دستیابی به دنبال داشته است. یافته های این تحقیق بیانگر تاثیر معنیدار خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا است.
اثر تمرین کششی ایستا بر انعطاف پذیری عضلات همستیرینگ و تاثیر آن بر قوس کمر در فوتبالیست ها
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تمرین کششی ایستا بر انعطاف پذیری عضلات همسترینگ و تاثیر آن بر انحنای ناحیه کمر در ورزشکاران فوتبالیست مبتلا به کوتاهی عضلات همسترینگ بود. آزمودنی های این تحقیق را تعداد 25 نفر از ورزشکاران فوتبالیست حاضر در لیگ برتر کشور با دامنه سنی 21 تا 29 سال و میانگین سن 21/2±4/25 تشکیل دادند. افرادی وارد مطالعه شدند که گروه عضلات همسترینگ آنها کوتاه بود، سابقه آسیب و جراحی در اندام تحتانی و ستون فقرات کمری، و نیز ناهنجاریهای عضلانی - اسکلتی در اندام تحتانی و ستون فقرات نداشتند و رضایت خود را جهت شرکت در تحقیق اعلام کردند. برنامه تمرین کششی ایستا به مدت شش هفته، شش روز در هفته و هر روز دو دقیقه برای هر آزمودنی انجام شد. دامنه حرکتی اکستنشن فعال و غیرفعال زانو و فلکشن غیرفعال ران (درجه) با گونیامتر، میزان تحرک ستون فقرات کمری (سانتی متر) در ریتم لگنی- کمری با آزمون تغییر یافته شوبر، و زاویه قوس کمر (درجه) با خط کش منعطف قبل از شروع کشش و در فواصل یک هفته ای تا پایان مطالعه اندازه گیری شدند. داده های حاصل از این تحقیق به وسیله نرم افزارSPSS11 تجزیه و تحلیل شد. طبیعی بودن توزیع با آزمون کولموگروف اسمیرنوو بررسی شد و با توجه به ماهیت پژوهش حاضر، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس در اندازه گیری های مکرر استفاده شد.
دامنه حرکتی اکستنشن فعال زانو از 6/4±4/153 درجه به 4/3±4/169 درجه و میانگین دامنه حرکتی اکستنشن غیرفعال زانو از 5/6±6/157 درجه به 3/4±1/173، میانگین دامنه حرکتی فلکشن غیرفعال ران از 2/2±3/67 درجه به 2/4 ±1/83 درجه افزایش یافت (0001/0P< ).
زاویه لوردوزیس کمر در آزمودنی ها از 3/2±7/22 درجه به 1/4 ±3/28 درجه افزایش داشت، در حالی که نتایج حاصل از تست تغییر یافته شوبر، نشان دهنده کاهش مقادیر میانگین این شاخص از 55/0±3/22سانتی متر به 25/0 ±9/19 سانتی متر بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که تمرینات کششی استاتیک، سبب افزایش انعطاف پذیری گروه عضلات همسترینگ شده و میزان لودوز کمر بعد از انجام این تمرینات افزایش یافته است. همچنین میزان دامنه حرکتی اکستنشن فعال و غیرفعال زانو، فلکشن غیرفعال ران و میانگین آزمون تغییر یافته شوبر، در ورزشکاران فوتبالیست مبتلا به کوتاهی عضلات همسترینگ در نتیجه انجام تمرینات کششی استاتیک، دارای افزایش بوده است.
بررسی رابطه بین قدرت عضلات باز کننده پشت و انعطاف پذیری ستون مهره ها با میزان کایفوز و لوردوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق عبارت است از بررسی رابطه بین قدرت عضلات بازکننده پشت و انعطاف پذیری ستون مهره ها با میزان کایفوز و لوردوز در افراد سالم. در این تحقیق 100 دانشجوی پسر غیرورزشکار دانشگاه تهران با میانگین سن 41/1±27/23 سال، قد 64/6±42/177 سانتی متر، و وزن 63/10±17/65 کیلوگرم شرکت داشتند که علایم بیماری یا سابقه جراحی در ستون مهره ها و عضلات آن ناحیه را نداشتند. قدرت عضلات اکستنسور پشت، میزان انعطاف پذیری ستون مهره ها، و میزان کایفوز و لوردوز به ترتیب با دینامومتر دیجیتال و اسپاینال ماوس اندازه گیری شد. با توجه به اینکه روش تحقیق از نوع همبستگی است، با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه روابط بین متغیرها بررسی شد. نتایج نشان داد بین قدرت اکستنسورهای پشت با میزان کایفوز (72/0- r =) و میزان لوردوز (28/0r =) رابطه معناداری وجود دارد (05/0p<) ولی بین انعطاف پذیری ناحیه پشتی با میزان کایفوز (04/0-r=) و انعطاف پذیری ناحیه کمری با میزان لوردوز (06/0r=) رابطه معناداری مشاهده نشد (05/0p>). بر اساس نتایج رگرسیون، از بین عوامل قد، وزن، سن، BMI، قدرت عضلات بازکننده پشت، انعطاف پذیری ناحیه پشتی و کمری ستون مهره ها، تنها قدرت عضلات بازکننده پشت بهترین پیشگوکننده میزان کایفوز (05/0p<، 73/0-=β، 55/0=2R) و لوردوز (05/0p<، 30/0=β، 24/0=2R) بود. بر اساس یافته های تحقیق، افزایش قدرت عضلات اکستنسور پشت با کاهش میزان کایفوز و افزایش میزان لوردوز همراه خواهد بود و رابطه مستقیمی بین انعطاف پذیری ستون مهره ها و میزان کایفوز و لوردوز در این نمونه ها مشاهده نشد.
مقایسه موقعیت قرارگیری استخوان کتف و استقامت عضلات ریتراکتور در افراد کایفوتیک و طبیعی
حوزههای تخصصی:
ستون فقرات سینه ای اغلب منشا دردهای پاسچرال به ویژه در بزرگسالان است و از آنجا که عضلات واقع در قسمت خلفی ستون فقرات، نقش مهمی در ساختار و تولید حرکات آن دارند، ازاین رو به نظر می رسد هر گونه تغییر در میزان قوس های ستون فقرات موجب تغییر در طول و استقامت عضلات خلفی آن شود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر، مقایسه موقعیت قرارگیری استخوان کتف و استقامت عضلات نزدیک کننده آن در دختران دارای کایفوتیک و طبیعی بود. روش تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع تحقیقات مقایسه ای است. شیوه گزینش آزمودنی های تحقیق حاضر به صورت غیرتصادفی و هدفمند بود. به این منظور 60 دختر 20 تا 24 ساله ای که هیچ گونه سابقه فعالیت ورزشی و آسیب دیدگی در نواحی ستون فقرات و کمربند شانه نداشتند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس بر اساس نرم درجه کایفوز سینه ای ایران در دو گروه دارای کایفوتیک و طبیعی قرار گرفتند و میزان پروتراکشن استخوان کتف و استقامت عضلات نزدیک کننده در دو گروه اندازه گیری شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ورژن 16 تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در گروه دارای کایفوتیک، میزان پروتراکشن استخوان کتف بیشتر از گروه دارای کایفوز طبیعی است و افراد این گروه از استقامت عضلانی کمتری در عضلات نزدیک کننده کتف، نسبت به گروه دارای کایفوز طبیعی برخوردار بودند. بنابراین می توان گفت که در افراد دارای کایفوتیک، استخوان های کتف از ستون فقرات دور می شوند و استقامت عضلات ریتراکتور کاهش می یابد. ازاین رو توصیه می شود در برنامه های حرکات اصلاحی، حرکاتی به منظور نزدیک کردن کتف ها به ستون فقرات و نیز تقویت عضلات ریتراکتور برای اصلاح ناهنجاری کایفوتیک صورت گیرد.
مقایسه تاثیر فیزیولوژیکی حمل سه مدل مختلف ارگونومیکی از کیف های مدرسه ای در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه تاثیر حمل سه مدل مختلف ارگونومیکی از کیف های مدرسه ای شامل کوله پشتی، شانه ای، و دستی بر ضربان قلب (HR)، فشار خون سیستولی (SBP) و دیاستولی (DBP)، انرژی مصرفی (EE) و تهویه دقیقه ای (VE) در دانش آموزان پسر 12-13 ساله. 15 دانش آموز کیف هایی معادل 10% وزن بدن خود را به مدت 15 دقیقه و با سرعت 1/1 متر بر ثانیه روی تریدمیل حمل کردند. اندازه گیری HR، EE، و VE با دستگاه گازآنالایزر و اندازه گیری SBP و DBP با فشارسنج دیجیتالی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ANOVA با اندازه گیری های مکرر، آزمون t هم بسته و آزمون تعقیبی LSD نشان داد که هنگام حمل کیف دستی، SBP، EE و VE به طور معناداری بیشتر از حمل کوله پشتی بود (000/0=p). همچنین، SBP هنگام حمل کیف شانه ای، نیز به طور معناداری بیشتر از کوله پشتی بود (02/0>p). بین حمل کوله پشتی و وضعیت بدون کیف، تفاوت معناداری مشاهده نشد. لذا توصیه می شود برای حمل وسایل آموزشی مدرسه از کوله پشتی استفاده شود.
تاثیر وضعیت قرارگیری پا بر ارتفاع پرش عمودی درجا
حوزههای تخصصی:
ارتفاع پرش عمودی در جا ممکن است تحت تاثیر وضعیت قرارگیری پاها بر روی زمین در لحظه پرش قرار گیرد و به دلیل افزایش مزیت فیزیولوژیک عضلات در برخی از وضعیت ها، افزایش یابد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ارتفاع پرش عمودی در جا در وضعیت نرمال (چرخش خارجی 15 درجه ای پاها)(N)، چرخش داخلی 15 درجه ای از وضعیت نرمال (دو پا موازی)(Par)، چرخش داخلی 30 درجه ای پاها از وضعیت نرمال (IR) و وضعیت آزاد پرش (F) است. به این منظور آزمون استاندارد پرش سارجنت به صورت پیش تجربی بر روی 118 داوطلب 19-27 ساله دختر و پس انجام گرفت. سه پرش اول کلیه آزمودنی ها از وضعیت آزاد و ترتیب اجرای دیگر پرش ها به صورت تصادفی بود. به منظور بررسی نتایج داده ها از آنالیز واریانس یکسویه و آزمون تعقیبی دانکن استفاده شد. نتایج آزمون در مردان در وضعیت (F) : 246/6±68/55، (Par):934/5±41/54 ، (N): 036/6±05/54، (IR): 887/5±97/52 و زنان در وضعیت (F) : 160/5±44/37، (Par): 847/4±05/37، (N): 093/5±88/36، (IR) : 075/5±27/36 سانتیمتر بود (05/0?? ) . از آنجایی که داده های پرش زنان و مردان به یک سمت تمایل دارد، وضعیت قرارگیری پاها بر روی زمین به هنگام پرش باید به عنوان عامل اثرگذار بر ارتفاع پرش مورد توجه قرار گیرد.
آیا زاویه Q عاملی پیش بین در بروز آسیب های لیگامان و مینیسک کشتی گیران آزادکار نخبه است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط راستای اندام تحتانی با آسیب لیگامان و مینیسک مفصل زانو در کشتی گیران آزادکار نخبه است. تحقق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی – همبستگی بوده و طرح تحقیق به کار رفته روش آماری رگرسیون خطی دو متغیره است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ورزشکاران کشتی گیر آزادکار ملی پوش کشور با سابقه ورزشی بیش از 5 سال که از ناحیه مفصل زانو دچار آسیب لیگامانی و یا مینیسک مفصل زانو شده بودند، تشکیل می دادند. نمونه های تحقیق را 75 نفر از کشتی گیران آزادکار آسیب دیده با میانگین سن 4/2 ±7/26، وزن 6/4 ±8/71 و قد 3/3 ± 2/179 که در ناحیه مفصل زانو دچار آسیب پارگی در یکی از لیگامان های جانبی داخلی، جانبی خارجی، متقاطع قدامی، متقاطع خلفی، مینیسک داخلی یا مینیسک خارجی بودند، تشکیل می دادند. در این پژوهش از گونیامتر یونیورسال با دقت 1/0 درجه ساخت شرکت LTD کشور ژاپن، برای اندازه گیری زاویه Q و از کولیس صنعتی تغییر شکل یافته با دقت 1/1 ساخت شرکت LTD کشور ژاپن برای ارزیابی ناهنجاری های زانوی پرانتزی و زانوی ضربدری استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که انحراف راستای اندام تحتانی یعنی کاهش و یا افزایش زاویه Q که به صورت زانوی پرانتزی و زانوی ضربدری در بین ورزشکاران کشتی گیر آزادکار نمایان می شود، از جمله عوامل خطرزای بروز آسیب لیگامان مفصل زانو است. نتایج توصیفی تحقیق حاضر درصد فراوانی ناهنجاری های ناحیه مفصل زانو در اندام تحتانی را برای زانوی پرانتزی 46 درصد، زانوی ضربدری 19 درصد و فراوانی آسیب های لیگامانی زانو را 38 ، 26، 19 و 17 درصد به ترتیب برای هر یک از آسیب های ACL، MCL، PCL و LCL و 07/65 درصد برای آسیب مینیسک داخلی و 93/34 درصد برای آسیب مینیسک خارجی گزارش می کند. اما نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده ها رابطه معنی داری را بین آسیب های مینیسک داخلی و خارجی با تغییرات زاویه Q گزارش نمی کند.
تاثیر یک برنامه بازتوانی جسمانی بر کاهش علائم و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به سندروم فیبرومیالژی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تهیه تدوین و بررسی تاثیر یک برنامه بازتوانی جسمانی ویژه برای افراد مبتلا به فیبرومیالژی در ناحیه خاجی – کمری ستون فقرات باتوجه به سن ویژگی های بالینی – عملکردی و مرحله بیماری است. روش تحقیق حاضر نیمه تجربی (از نوع طرح گروه کنترل نابرابر با پیش آزمون وپس آزمون) است . جامعه آماری کلیه بیماران دارای فیبرومیالژی ثانویه دربخش فیزیوتراپی بیمارستان شماره 15 مسکو طی سال های 2003-2005 می باشد . ازبین بیماران 40 نفر (مردوزن) بین سنین 26-65 سال به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تجربی وکنترل تقسیم شدند. اطلاعات ازطریق پرسش نامه ارزیابی دامنه حرکتی قدرت عضلات اطراف ستون مهره ای واندام تحتانی نقاط حساس درد عضلانی وضعیت روانی وکیفیت زندگی قبل و بعد از اجرای برنامه تمرینی جمع آوری شد . آزمودنی ها برنامه بازتوانی را سه جلسه درهفته به مدت 1-5/1 ساعت در نه هفته انجام دادند. نتایج نشان داد دامنه حرکتی وقدرت عضلات بخش کمری ستون فقرات واندام تحتانی در گروه تجربی به طورمعنا داری نسبت به گروه کنترل افزایش یافت (p<0/05). تعداد نقاط حساس در گروه تجربی (5/66 درصد) نسبت به گروه کنترل (7/37درصد ) کاهش یافت. شاخص های درد عضلانی درگروه تجربی درمقایسه با گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت(p<0/05). وضعیت روانی وکیفیت زندگی در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طورمعنا داری بهبود یافت (p<0/05). در نتیجه می توان گفت احتمالاً برنامه بازتوانی ارائه شده دراین پژوهش توانسته است علائم منفی افراد مبتلا به فیبرومیالژی مانند درد عضلانی نقاط حساس کسالت صبحگاهی ضعف وافسردگی را کاهش دهد و ضعیت عملکردی آن ها را بهبود بخشد و در نهایت کیفیت زندگی آنها را ارتقاء دهد؛ بنابراین به نظر می رسد برنامه بازتوانی مذکور می تواند به عنوان روشی نو برای بازتوانی وکاهش علائم بیماران فیبرو میالژی در مراکز باز توانی و درمانی استفاده شود.
بررسی سطح سلامت جسمانی دانشجویان ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی کرمان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی سطح سلامت جسمانی دانشجویان ورزشکار شرکت کننده در المپیاد ورزشی کرمان از دیدگاه طب ورزشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانشجویان(1460 نفر) پسر شرکت کننده در المپیاد ورزشی سال 85 کرمان تشکیل می دهند. نمونه آماری این تحقیق350 ورزشکار هستند که به صورت تصادفی یا با مراجعه به درمانگاه های مستقر در المپیاد انتخاب شده اند. برای بررسی ارتباط بین متغیرهای کمی از ضریب همبستگی پیرسون و دربخش کیفی از ضریب کندال و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج شاخص توده بدنی آزمودنی ها نشان داده است که 6/74٪ جامعه مورد تحقیق از وضعیت بدنی طبیعی برخوردار بوده 9/8٪ دارای مشکل اضافه وزن 1/1% چاق و 4/15٪ با کمبود وزن و لاغری مواجه بوده اند. از نظر شاخص محیط دور کمر به باسن نتایج نشان داد 7/95% آزمودنی ها از وضعیت مطلوب برخوردار بوده و تنها 3/4% جامعه مورد تحقیق در معرض خطر «متوسط روبه بالای» گسترش نارسایی های قلبی قرار داشته اند. فشار خون 2/82 % جامعه مورد تحقیق در وضعیت طبیعی بود 7/15% مشکل پیش پر فشارخونی داشته و2% نیز با پر فشارخونی مواجه بوده اند. بر اساس نوع اندام بیشترین آسیب های بدن در اندام تحتانی(26% ) و کمترین آن در سر و صورت( 2%) مشاهده شد. در تقسیم بندی بافتی آسیب های استخوانی با 3/18% بیشترین و آسیب های عضلانی با 3/6%کمترین میزان شیوع را داشته اند. در جامعه مورد تحقیق بیماری سردرد (میگرن)بیشترین شیوع را به میزان 7/5 درصد و بیماری دیابت با 9/0درصد کمترین میزان شیوع را داشته است.
با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد اکثر ورزشکاران از ترکیب بدنی و وضعیت فیزیولوژیکی- بالینی مناسب و قابل قبولی برخوردار بوده اند که می تواند نتیجه تاثیر مثبت ورزش در تعدیل شاخص های مورد نظر در تحقیق باشد.
شیوع و مکانیزمهای آسیب در زنان ورزشکار بسکتبال
حوزههای تخصصی:
بسکتبال یکی از پر آسیب ترین رشتههای پر برخورد ورزشی است. هدف از این تحقیق بررسی شیوع و مکانیزمهای آسیب در زنان بسکتبالیست کشور بود. هفتاد و سه بازیکن از 5 تیم شرکت کننده در لیگ برتر 86 -85 بسکتبال زنان کشور در این تحقیق شرکت کردند. اطلاعات مربوط به آسیب با استفاده از فرم گزارش آسیب و به کمک کادر پزشکی تیم جمع آوری و از آزمون خی دو برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید. ببیشتر آسیبها در اندام تحتانی (1/63 درصد) و سرو گردن (1/21درصد) رخ داد. پر آسیب ترین قسمت بدن مچ پا (2/54 درصد) و زانو (2/29 درصد) شناخته شد. متداولترین نوع آسیب اسپرین (8/36 درصد) استرین (3/ 26 درصد) و شکستگی (21 درصد) بود. آسیبهای زمان مسابقه از زمان تمرین بیشتر بود (05/0 >P 25/8 =2χ). بین میزان آسیبهای برخوردی و غیر برخوردی در زمان مسابقه و تمرین تفاوتی مشاهده نشد (05/0
P 11/16 =2χ). بازیکنان سانتر(1/42 درصد) بیشتر از گاردها (6/31 درصد) و فورواردها (3/26 درصد) دچار آسیب دیدگی شدند (05/0
P 65/9 =2χ). با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان نتیجه گیری کرد که بازیکنان بسکتبال به ویژه سانترها بیشتر در معرض آسیب های ناحیه مچ پا زانو و سر و گردن مخصوصاً در زمان مسابقه و حین اجرای حرکات فرود از پرش و گول و تغییر مسیر هستند.
بررسی تغییرات الکترومیوگرافیکی عضلات تنه دانش آموزان هنگام حمل کیف های رایج مدرسه ای
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تغییرات الکترومایوگرافی عضلات مستقیم شکمی (RA) و راست کننده ستون فقرات (ES) هنگام حمل کوله پشتی، کیف شانه ای و کیف دستی (هر یک با وزن نسبی 10% وزن بدن) در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی بود. به این منظور 20 دانش آموز با میانگین سن 5/9 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند. فعالیت EMG این عضلات به طور دوطرفه پس از 15 دقیقه حمل کیف با سرعت 1/1 متر بر ثانیه بر روی تریدمیل، در طول یک دقیقه ایستادن مستقیم با استفاده از دستگاه EMG ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ANOVA با اندازه گیری مکرر و آزمون ویلکاکسون رانک نشان داد که حمل کیف شانه ای به فعالیت ناهمسان بخش های چپ و راست در هر دو عضله RA و ES می انجامد. حمل کیف دستی به افزایش این ناهمسانی منجر شد، به طوری که سطح فعالیت EMG هر دو عضله در طرف مخالف کیف به طور معنی داری افزایش و در طرف دیگر به طور معنی داری کاهش یافت. در حال حمل کوله پشتی، فعالیت EMG عضله ES به طور اندک معنی دار و همسان کاهش و فعالیت EMG عضله RS کمی معنی دار و همسان افزایش یافت. براساس نتایج پژوهش حاضر، کوله پشتی به عنوان بهترین نوع کیف مدرسه ای توصیه می شود. زیرا حمل آن، ناهمسانی فعالیت عضلانی و نیز فشار ناشی از حمل کیف های مدرسه ای را به حداقل می رساند.