فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۱۰۶ مورد.
از بین بردن فسیل شدگی زبانی توسط بازخورد اصلاحی: آیا این امکان پذیر است؟ (Combating Fossilization through Feedback: Does it Work?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین مطالعه شبه طولی از دو روش خطای معمول و بازخورد اصلاحی جهت بررسی ثبات غلط (فسیل شدگی) میان زبانی استفاده شد. خطاهای نوشتاری در مقالات استدلالی 76 زبان آموز ایرانی در سه سطح زبانی متفاوت با استفاده از مدل ارائه شده توسط گس و سلینکر(1994) شناسایی و طبقه بندی شدند. این خطاها برای باراول با بازخورد ضمنی و برای باردوم با بازخورد صریح تصحیح شدند تا بررسی شود که آیا این دو نوع بازخورد باعث بهبود درنوشتار می شوند، و آیا خطاهائی وجود دارند که در برابر تصحیح مقاومت کنند. نتایج نشان داد که خطاهای مربوط به ""انتخاب کلمه ، جمع، شکل کلمه و حرف تعریف the"" جزوشایع ترین خطاهای این زبان آموزان بودند، که ""انتخاب کلمه"" در صدرفهرست قرار دارد. نتایج همچنین نشان داد که اگرچه هر دو نوع بازخورد می تواند منجر به کاهش خطاها شود، ارائه بازخورد صریح ومستقیم برای فراگیران روشی موثر تر میباشد. با این حال نتایج آزمون تی نشان داد که تاثیر کوتاه مدت بازخورد نمی تواند در طول زمان پایداربماند و این تایید کننده گفته کسانی ازقبیل ترواسکات (2007) است که اثر تصحیح خطا را زیر سوال برده اند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهند که خطاهای مربوط به ""ضمیر، ترتیب کلمات، مجهول و مالکیت"" را احتمالآ می توان جزو خطاهائی برشمرد که فسیل شده اند، زیرا اگر چه برای تمام انواع خطاهای دیگر بازخورد ضمنی توانست مفید باشد، این چهار خطا در برابر تصحیح مقاومت نشان دادند و تنها بازخورد صریح توانست موجب کاهش معنادار آنها شود.
Evaluating the Effectiveness of Explicit and Implicit Form-Focused Instruction on Explicit and Implicit Knowledge of EFL Learners بررسی تأثیر آموزش شکل محور صریح و ضمنی بر دانش صریح و ضمنی زبان آموزان ایرانی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although explicit and implicit knowledge of language learners are essential to theoretical and pedagogical debates in second language acquisition (SLA), little research has addressed the effects of instructional interventions on the two knowledge types (R. Ellis, 2005).This study examined the relative effectiveness of explicit and implicit types of form-focused instruction (FFI) on the acquisition of four morphosyntactic features by four measures of explicit and implicit language knowledge. The measures included: oral elicited imitation, timed and untimed grammaticality judgment, and metalinguistic knowledge tests. A pretest and two posttests were conducted immediately and three weeks after the instructional interventions. Durable effects of FFI on low intermediate Iranian learners were found for the target language forms.In particular, explicit and implicit FFI positively facilitated the development of explicit and implicit knowledge of the target features, both immediately after the instructional interventions and, marginally decreasing, over time. Also, explicit FFI was more effective than implicit FFI as measured by both explicit and implicit knowledge tests. The findings may contribute to understanding of the efficacy of explicit and implicit FFI on L2 learners’ controlled (explicit) and spontaneous (implicit) use of morphosyntactic forms at relatively early stages of L2 acquisition.
قابلیت تعمیم پذیری پژوهش های کمّی در رشتة آموزش زبان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت تعمیم پذیری یافته های پژوهش های گذشته در رشتة آموزش زبان انگلیسی انجام شده است. بدین منظور، ویژگی های کلّی شرکت کنندگان در پژوهش های کمّی رشتة آموزش زبان انگلیسی طی ده سال گذشته تحلیل شد. بررسیهای اولیه نشان داد با درنظر گرفتن محیطهای آموزشی و سن افراد آزمودنی، افراد شرکتکننده در پژوهش های گذشته را می توان متعلق به یازده گروه دانست. سپس با تعیین سهم هریک از گروه های نام برده در تحقیقات گذشته مشخص شد بیش از 60 درصد از تمام پژوهش های قبلی در محیطهای دانشگاهی و بر روی دانشجویان انجام شده است. در 20 درصد از تحقیقات قبلی فراگیران زبان در مؤسسات خصوصی زبان به عنوان آزمودنی شرکت داشته اند. سهم زبان آموزان دوره های راهنمایی، دبیرستان و پیشدانشگاهی فقط 7 درصد از کل پژوهش های پیشین است. سپس با برشمردن پاره ای از دلایل احتمالی حضور و یا عدم حضور برخی از گروه ها در تحقیقات قبلی، قابلیت تعمیم پذیری نتایج یافتههای پژوهش های پیشین مورد بحث قرار گرفته است.
EFL Learners’ Preferences for Error Correction and Its Relationship with Demotivation and Language Proficiency in the Iranian Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is an attempt to explore any significant relationships between learners’ preferences for error correction, demotivation, and language proficiency (LP). One hundred Iranian EFL students, including both males and females, studying at the departments of foreign languages of Shahid Bahonar University of Kerman and Tehran University took part in this study. In order to obtain the required data, two questionnaires and a proficiency test were utilized: the learners’ preferences for error correction questionnaire (Fukuda, 2004) to measure learners’ preferences for error correction, the demotivation questionnaire (Sakai & Kikuchi, 2009) to measure demotivation, and Michigan Test (1997) to measure the learners’ language proficiency level. The findings of this study revealed that first, there was a significant negative relationship between the learners’ preferences for error correction and demotivation (- 0.79): the more satisfied learners are with the error corrections they receive, the less demotivated they will be; second, there was a significant positive relationship between learners’ preferences for error correction and LP (0.69): the higher the learners’ satisfaction with error corrections they receive, the higher their level of LP; third, there was a significant negative relationship between demotivation and LP (- 0.59): the more demotivated learners are, the less their scores of LP will be.
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل اسنادی زبان آموزان دبیرستان: مورد زبان آموزان ایرانی (Attributional Analysis of Language Learners at High Schools: The Case of Iranian EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه پیداکردن عواملیست که زبان آموزان دبیرستانی موفقیتهاوشکستهای خودرابه آن نسبت می دهند. بدین منظور، 708 دانش آموزان دبیرستانی ازاقشار مختلف اجتماعی-اقتصادی وجنسیت مختلف انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه اسنادی پاسخ دادند. پرسشنامه شامل چهاربخش است: احساسات ،تصویرازخود، انگیزه درونی،وسیاست زبان.آزمون ANOVA و Post-hoc به منظورتجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.نتایج حاصل ازتجزیه وتحلیل نشان داد که انگیزه درونی اسناد اصلی است وجنسیت هیچ نقشی دراسناد بازی نمی کند. علاوه براین،تفاوتهای قابل توجهی درمیان طبقات مختلف اجتماعی مشاهده شد. دانش آموزان طبقات بالای جامعه ،دراحساسات وتصویرازخود بالاترین نمره را کسب کردند؛ودانش آموزان ازمناطق روستایی درانگیزه درونی وسیاست زبان نمره بالاتری بدست آوردند. درنهایت، نتایج به دست آمده درزمینه یادگیری وآموزش زبان مورد بحث قرارگرفت وپیشنهاداتی ارایه شد.
روابط قدرت در میان گروههای مختلف درگیر در آزمون از دیدگاه سنجش انتقادی زبان (Power Relations among Different Test Parties from the Perspective of Critical Language Assessment)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش انتقادی زبان، آزمون را یک رویکرد اجتماعی می شناسد که می تواند دستخوش گرایش های فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و ایدئولوژیک باشد. این مقاله قدرت گروههای مختلف مردم شامل معلم ها، دانش آموزان و والدین آنها را در مراحل تهیه، برگزاری و تعبیر نتایج آزمون زبان کنکور سراسری دانشگاه های ایران بررسی کرده به این نتیجه رسید که آزمون می تواند ابزار قدرتی باشد که گروههای قدرتمند جهت اهداف خود از آن بهره می جویند و زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می دهند. با توجه به نتایج، این مطالعه می تواند: (1) منجر به گسترش تفکر انتقادی در میان دانش آموزان شود. و (2) با ارائه روشهایی دموکراتیک تر اثرات نتایج آزمون را ملایم تر نموده، از حقوق افراد حمایت کند.
آموزش راهبردهای خواندن در زبان انگلیسی به دانش آموزان پیش دانشگاهی ایران ( Teaching Reading Comprehension Strategies to Iranian EFL Pre-University Students)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر اجرای آموزش راهبردهای خواندن در زبان انگلیسی در برانگیختن آگاهی زبان آموزان نسبت به این راهبردها، گسترش میزان استفاده از راهبردهایی که در حین خواندن مورد استفاده قرار می گیرد و همچنین تقویت توانایی درک مطلب در حین خواندن بوده است. جهت اجرای این تحقیق، 90 دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی در رشته علوم تجربی براساس روش نمونه گیری دسترس پذیری انتخاب شدند. پس از تعیین و شناسایی میزان آگاهی اولیه و کاربرد راهبردهای خواندن توسط زبان آموزان، آموزش راهبردهای خواندن مورد اجرا قرار گرفت و در حین آموزش، میزان کاربرد راهبردها در نتیجه آموزش، و پیشرفت زبان آموزان در طی فواصل زمانی منظم با یاری جستن از تمرینهای دوره ای و مصاحبه های بعمل آمده با زبان آموزان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. جهت گردآوری داده های تحقیق، دو نوع ابزار استفاده گردید: یک آزمون خواندن و درک مطلب و دو پرسشنامه. به گروهی از زبان آموزان مشتمل بر 53 نفر (گروه آزمایشی) به مدت 15 جلسه راهبردهای خواندن متون در زبان انگلیسی آموزش داده شد. به گروه دیگر متشکل از 37 زبان آموز (گروه شاهد) مهارت درک مطلب به صورت سنتی تدریس گردید. یافته های این تحقیق به ماهیت غامض آموزش راهبردهای خواندن اشاره نمود. اگرچه یافته ها نشان داد که آموزش قادر است میزان آگاهی زبان آموزان را نسبت به راهبردها و همچنین میزان کاربرد و استفاده از راهبردها را افزایش دهد، با این حال فراگیری برخی راهبردها توسط زبان آموزان به سختی انجام گرفت. یافته های حاصل از برگزاری یک آزمون درک مطلب در پایان دوره ی آموزش همچنین آشکار نمود که آموزش ارائه شده منجر به افزایش چشمگیر توانایی خواندن در افراد مورد مطالعه نشد.
Differential Item Functioning (DIF) in Terms of Gender in the Reading Comprehension Subtest of a High-Stakes Test(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Validation is an important enterprise especially when a test is a high stakes one. Demographic variables like gender and field of study can affect test results and interpretations. Differential Item Functioning (DIF) is a way to make sure that a test does not favor one group of test takers over the others. This study investigated DIF in terms of gender in the reading comprehension subtest (35 items) of a high stakes test using a three-step logistic regression procedure (Zumbo, 1999). The participants of the study were 3,398 test takers, both males and females, who took the test in question (the UTEPT) as a partial requirement for entering a PhD program at the University of Tehran. To show whether the 35 items of the reading comprehension part exhibited DIF or not, logistic regression using a three step procedure (Zumbo, 1999) was employed. Three sets of criteria of Cohen’s (1988), Zumbo’s (1999), and Jodin and Girel’s (2001) were selected. It was revealed that, though the 35 items show “small” effect sizes according to Cohen’s classification, they do not display DIF based on the other two criteria. Therefore, it can be concluded that the reading comprehension subtest of the UTEPT favors neither males nor females.
راهکارهای نگارشی خاص رشته دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش زبان انگلیسی (Discipline-Specific Writing Strategies Used by TEFL Graduate Students)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر راهکارهایی مورد بررسی قرار گرفته اند که دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته ی آموزش زبان انگلیسی در کسب و ارتقای مهارتهای نگارشی مرتبط با رشته ی خود به کار می بندند. بدین منظور یازده نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری رشته ی آموزش زبان انگلیسی و همچنین افراد فارغ التحصیل همین رشته (کارشناسی ارشد) مورد مصاحبه قرار گرفتند. هدف از این مصاحبه ها بررسی راهکارهای خاصی بود که این دانشجویان هنگام نگارش متون تخصصی رشته ی خود (مقاله، پایان نامه و رساله) به کار می گیرند. نتایج تحقیق نشان داد که دانشجویان راهکارهای اجتماعی- عاطفی، ارتباطی و استفاده از منابع را بیش از راهکارهای شناختی مورد استفاده قرار می دادند. همچنین میزان استفاده از راهکارهای فراشناختی در سطح بسیار پایینی قرار داشت که می تواند ناشی از فقدان آموزش و آگاه سازی برنامه ریزی شده درباره انواع متون تخصصی مرتبط با آن رشته باشد.از دیگر نتایج این تحقیق میتوان به عدم استفاده دانشجویان از راهکارهای مهارت آموزی اجتماعی، وابستگی بسیار زیاد دانشجویان به اساتید خود فقط از نظر دریافت بازخورد و درعین حال عدم تعامل دوجانبه با آنان و سایر هم کلاسان اشاره کرد. در این تحقیق، نقش آموزش واضح برای ایجاد آگاهی فراشناختی گونه های مختلف متون و همچنین تشویق فضای تعامل میان دانشجویان مورد تاکید قرار گرفته است.
فراگیری ساختارهای مفعول ناپذیر و فاعل ناپذیر زبان انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان (Acquisition of English Unergative and Unaccusative Structures by Persian EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دههء اخیر فراگیری ساختارهای موضوعی توسط محققان مختلفی که در زمینهء یادگیری زبان دوم فعالیت می کنند (( Atay, 2010; Can, 2009; Chay, 2006; Kras, 2007 مورد بررسی قرار گرفته است. در تحقیق حاضر ""فعل"" به عنوان اساسی ترین عنصر جمله مورد بررسی قرار می گیرد. سه نوع فعل در زبان انگلیسی وجود دارد که به نظر دشواری بیشتری برای فراگیران فارسی زبان ایجاد می کند: (الف) افعال مفعول پذیر دو وجهی (مثل: open) (ب) افعال مفعول ناپذیر (مثل: cry) و (ج) افعال فاعل ناپذیر (مثل: die). هدف از این تحقیق بررسی و شفاف سازی دشواریهای فراگیران فارسی زبان در راستای یادگیری ساختارهای یاد شده است. همچنین نقش تاثیر بین زبانی و بسندگی زبانی نیز در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج بررسی نشان می دهد که فراگیران دشواری هایی در ارتباط با افعال فاعل ناپذیر و همچنین شکل ناگذرای افعال مفعول پذیر دو وجهی داشتند. همچنین تاثیر زبان اول (فارسی) در فراگیری ساختارهای مفعول ناپذیر و حالت ناگذرای افعال مفعول پذیر دووجهی با وضوح بیشتری مشاهده شد به طوریکه فراگیران به خاطر تاثیر منفی انتقال از زبان اول به زبان دوم اشکالاتی در زبان دوم داشتند. در مورد افعال فاعل ناپذیر، چالش های فراگیران مربوط به فقدان دانش شهودی آنها در زبان دوم بود.
استعاره ها و تصاویر ذهنی فراگیرندگان زبان انگلیسی در رابطه با یادگیری دستور زبان (EFL Students Images and Metaphors of Grammar Learning)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که استعاره ها و تصاویر ذهنی، به منزله بخشی از نظام فکری فراگیرندگان، نقش مهمی در یادگیری زبان توسط آنها ایفا می کند (کرتازی و جین، 1999). از این رو آگاهی از این تصاویر می تواند کمک زیادی به معلمان در رفع مشکلات یادگیری فراگیرندگان زبان کند. در راستای افزایش این آگاهی، این مقاله به بررسی تصاویر ذهنی که فراگیرندگان زبان انگلیسی در رابطه با یادگیری دستور زبان دارند پرداخته است. برای دستیابی به این استعاره ها، پرسشنامه ای حاوی پرسشی باز به 350 فراگیرنده زبان انگلیسی که حداقل یک سال تجربه زبان آموزی جدی داشتند داده شد. این پرسشنامه از پاسخ دهندگان می خواست که تصویر یا تصاویر ذهنی را که در مورد یادگیری دستور زبان انگلیسی دارند بیان کنند. صدوسی نفر به این پرسشنامه پاسخ دادند. این پاسخ ها مورد بررسی قرار گرفته و تصاویر و استعاره های ارائه شده شناسایی و دسته بندی شد. علاوه بر ارائه این دسته ها و استعاره های مربوط به آنها، این مقاله آنها را در چارچوب آموزش و یادگیری دستور زبان مورد بحث قرار می دهد و به بیان واکنش ها و اقدامات مطلوب از جانب معلمان در قبال دارندگان این گونه استعاره ها و تصاویر ذهنی می پردازند.
نگاهی نو به راهبردهای ارتباطی در میان کنش¬های کلامی معلمان زبان انگلیسی در ایران (A New Approach to Communication Strategies: The Case of Iranian EFL Teachers)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی چگونگی استفاده از راهبردهای ارتباطی توسط معلمان زبان انگلیسی در میان کنشهای کلامی میباشد. اگرچه درباره راهبردهای ارتباطی تحقیقات فراوانی صورت پذیرفته است، اما در خصوص رابطه بین این راهبردها و فضای سیال کلاس و نیز چگونگی بکارگیری راهبردهای ارتباطی در میان کنشهای کلامی معلمان تحقیقات چندانی صورت نپذیرفته است. با توجه به این نکات، میان کنشهای کلامی سه کلاس از هر یک از پنج معلم شرکت کننده در این تحقیق ضبط و مورد بررسی قرار گرفت. بررسی دادهها با استفاده از رویکرد کیفی نشان داد که راهبردهای ارتباطی در تعاملات بین معلمان و زبان آموزان حضور فراوان توام با کاربردهای متفاوت داشته و در نتیجه این مفهوم فقط محدود به گفتار زبان آموزان نمیشود. بعلاوه، نتایج این تحقیق نشان میدهد که توجه و پرورش این مهارت، در برقراری ارتباط موثر از اهمیت فراوانی برخوردار است.
نگاهی دوباره به رویکرد برنامة درسی ملی نسبت به آموزش زبان های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با توجه کردن به نقاط قوت برنامة درسی ملی، در صدد نقد و ارزیابی رویکرد این سند نسبت به آموزش زبان های خارجی از سه منظر می باشد؛ 1. بررسی بخش زبان های خارجی از دیدگاه مبانی نظری و روش شناختی و هماهنگی و شفافیت محتوای درونی؛ 2. نقد و بررسی محتوایی بر اساس مبانی بنیادین سیاستگذاری موجود در ادبیات مربوطه و 3. نقد بخش مربوطه بر اساس اسناد کلان کشور. بدین منظور ابتدا بخش های مرتبط برنامة درسی ملی را تحلیل محتوایی کردیم. نتایج نشان می دهد که برنامة موجود علاوه بر اینکه دارای نقاط قوتی از جمله حرکت به سمت تمرکز زدایی و افزایش ساعات تدریس آموزش زبان انگلیسی است، دارای نقاط ضعفی همچون عدم هماهنگی و ارتباط اهداف و ابهام و عدم شفافیت بعضی مطالب مطرح شده نیز می باشد. سپس برای نقد سند از دیدگاه دوم، برنامة درسی ملی بر اساس شش اصل مستخرج از ادبیات مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج نشان دهندة هماهنگی و گاه نا هماهنگی محتوای سند با این اصول است. در ادامه محتوای بخش زبان های خارجی برنامة درسی ملی به عنوان یک حوزة یادگیری از نقطه نظر همخوانی با اهداف و جهت گیریهای مطرح شده در اسناد کلان کشور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان می دهد که بخش زبان های خارجی برنامة درسی ملی (نگاشت سوم) نمی تواند زمینه را برای رسیدن به اهداف مطرح شده در اسناد بالا دستی فراهم کند. در پایانِ مقالة حاضر، راهکارهایی برای تدوین راهنمای برنامة درسی زبان انگلیسی ارائه شده است.
رابطة ویژگی های شخصیتی و جنسیت، و بی میلی به برقراری ارتباط در زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی میلی دانشجویان به برقراری ارتباط در یک زبان خارجی که به معنی گرایش به اجتناب از مکالمه شفاهی است، یکی از اصلی ترین معضلات معلمان زبان است؛ به طوری که اگر منشأ این بی میلی مشخص شود، معلمان زبان می توانند تصمیمات بهتری دربارة کمک به زبان آموزانی بگیرند که در برقراری ارتباط کم میل به نظر می آیند و معمولاً در تعاملات مشارکت نمی کنند. با این حال میزان این بی میلی در افراد متفاوت یکسان نیست و ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شده باشد. این پژوهش به بررسی رابطة ویژگی های شخصیتی و جنسیت دانشجویان با میزان بی میلی آن ها به برقراری ارتباط در یک زبان خارجی پرداخته است. به این منظور پرسشنامه های معتبر «پنج عامل اصلی شخصیت» و پرسشنامة «بی میلی به برقراری ارتباط» به 250 آزمودنی ارائه شد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که از پنج عامل اصلی شخصیت (برون گرایی، عصبیت، وجدانی بودن، تجربه پذیری و سازگاری)، برون گرایی بهترین پیش بینی کنندة بی میلی به برقراری ارتباط بود که رابطة معکوسی با آن داشت. دومین و سومین عامل پیش بینی کننده، عصبیت و وجدانی بودن بودند که به ترتیب رابطة مستقیم و معکوسی با بی میلی به برقراری ارتباط داشتند. همچنین براساس نتایج به دست آمده از آزمون t، هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه پسر و دختر دیده نشد. در پایان، با تحلیل نتایج مطالعه براساس پژوهش های پیشین، اهمیت یافته ها برای معلمان و دست اندرکاران امر آموزش زبان مورد بحث قرار گرفته است.