فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
This article was written based on the key concept of polysystem theory which, in translating any literary text, emphasizes the transference of the social systems in which a text is embedded. As stated by Tynjanov (1978a), polysystem theory saw translated literature as a system operating in the larger social systems of the target text. Thus, the task of understanding as well as transferring such systems in their translations, which can certainly affect the readers’ adequate understanding of texts, is a challenging job for most of the literary translators. After identifying three main social systems in The Great Gatsby as the corpus which was ranked second in the lists of the 100 Best Novels of the 20th Century, the source and the target texts were studied attentively, to study the way the respective systems were translated by the Iranian literary translators. Therefore, the prominent element of Nord’s textual analysis (1991), macrostructure, was focused throughout data collection procedure. Then, it was demonstrated that especially through an appropriate transference of the major conflict between the two predominant classes in the novel, the translator has managed to suitably convey most of the text’s social systems in his translation. Finally, it could be deduced that most of the literary translators in Iran, somehow transferred the concerned systems into some significantly adequate equivalents in their works.
بررسی سبک شناختی ترجمه داستان کوتاه «بچة مردم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر ارتباطات و انتشارات، اهمیت مطالعات ترجمه بر هیچ کس پوشیده نیست. ترجمه پل ارتباطی و فصل مشترک میان فرهنگ ها و مردمان سرزمین های مختلف است. مسئلة سبک در ترجمة ادبی از مسائل موردتوجه اغلب پژوهشگران و نظریه پردازان حوزة مطالعات ترجمه است. در مقالة حاضر قصد بر آن است تا به بررسی موضوع سبک و چیستی و چرایی رعایت آن در طی فرایند ترجمة ادبی پرداخته شود. با این هدف، در این نوشتار به بررسی سبک شناختی ترجمة داستان کوتاه «بچة مردم» جلال آل احمد که هلنا انگیزی آن را به زبان فرانسه ترجمه کرده است، پرداخته می شود. همچنین، با تکیه بر نظریات بیکر در سبک شناسی ترجمه به این پرسش ها پاسخ داده می شود که رعایت سبک تا چه اندازه در ترجمة آثار نویسندة صاحب سبکی چون جلال آل احمد به بازآفرینی معنا کمک می کند و اینکه آیا مترجم در برگردان متن اصلی مجاز به تغییر سبک نویسنده است و سرانجام اینکه دامنة اختیارات مترجم در تغییر سبک نویسنده تا کجا است؟
ترجمة عناصر فرهنگی از زبان فارسی به زبان فرانسه: تحلیل و بررسی ترجمة نشانه های فرهنگی در داستان مهمان مامان اثر هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با تکیه بر اثری که رابطة مستقیمی با فرهنگ و جامعة ایرانی دارد، به تحلیل و بررسی ترجمة عناصر فرهنگی از زبان فارسی به زبان فرانسه می پردازیم. مهمان مامان اثر هوشنگ مرادی کرمانی است که ماری بل باهیا آن را در سال 2008 به فرانسه ترجمه کرد. هدف نگارندگان از برگزیدن این کتاب، نمایش دنیایی از انسانیت، عشق و دوستی میان انسان ها در جامعة ایرانی است که نویسنده با سبک خاص و زبان عامیانة خود به خوبی آن را به تصویر کشیده است. آثار او که بیشتر درزمینة ادبیات کودک و نوجوان هستند، بسیار مورداستقبال محافل ادبی و مطبوعات در داخل و خارج از ایران قرار گرفته اند و به زبان های بسیاری ترجمه شده اند. در این پژوهش، به بررسی ترجمة عناصر فرهنگی پرداخته ایم و دو پرسش اساسی را مطرح کرده ایم: آیا نشانه های فرهنگی و معنای غیرصریح (تلویحی) آنان ترجمه پذیر هستند؟ چگونه این امر محقق می شود؟ هدف ما بررسی این است که آیا می توان فرهنگ یک جامعه را ترجمه کرد. با این هدف، ازنظریة معنی شناسی زاویة دید بهره برده ایم و براساس این نظریه به بررسی ترجمه پرداخته ایم. این نظریه، نظریة نوینی است که پیش از این بیشتر در مطالعات زبان شناختی استفاده شده است؛ اما درزمینة ترجمه-شناسی نیز کاربردی است.
Application of Larson’s Method in English Translations of The Bustan of Sa‘di(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this research, different English translations of Sa‘di’s Bustan were studied. An anecdote was selected randomly with its three English translations to identify whether or not the translators have managed to convey the messages of the original poem. The three selected translations were examined according to two of the criteria that Larson (1984) has proposed (accuracy and naturalness) for testing a translation. By accuracy, the researcher intended to see whether, the translators have been successful in rendering the SL text accurately and precisely without radical changes, omission and addition; and by naturalness, it was meant whether the translations sound natural or they contain strange and foreign words. The results of the study show that Edwards has been successful in understanding the main idea of the original poem and conveying it into prose. Clarke’s translation is word-for-word and being literal, the natural criterion has been breached in some instances. Wickens’s has attempted to transfer the exact meaning of the original to the target text. Among the three translations studied, that of Wickens is considered to be the most accurate one.
بررسی میزان اتکا به عامل فرامتنی «جهت ترجمه»: موردپژوهی ترجمه های رمان صدسال تنهایی نوشتة گابریل گارسیا مارکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژنت (1997) یکی از صاحب نظران ادبی است که نظریه ای مبتنی بر نقش عوامل فرامتنی را ارائه کرده است. در این مقاله، براساس نظریة وی به بررسی نقش عوامل فرامتنی در ترجمه مانند جهت مستقیم و غیرمستقیم و چگونگی درج آن روی جلد آثار ترجمه شده خواهیم پرداخت. پس از اشاره به دیدگاه های مختلف دربارة ترجمة غیرمستقیم، موردپژوهی ترجمه های فارسی رمان مشهور صدسال تنهایی اثر مارکز (1967) ارائه خواهد شد و دقت ترجمه ها را که حاصل جهت مستقیم و غیرمستقیم هستند، باهم مقایسه خواهیم کرد. در این مقاله بررسی دو ترجمه از متن اصلی (اسپانیایی)، سه ترجمه از زبان میانجی صورت می گیرد. دو ترجمه از زبان میانجی انگلیسی و یک ترجمه از زبان میانجی ایتالیایی ترجمه شده است. معادل گذاری متفاوت و حذف یا اضافه که ازجمله عوامل تأثیرگذار در کیفیت ترجمه هستند، مطالعه می شوند. نتایج نشان می دهد در ارزیابی دقت در ترجمه، معیار جهت ترجمه کافی نیست؛ بلکه معیار دانش و مهارت مترجم نسبت به آن در اولویت قرار دارد. همچنین، دقت در انتخاب زبان میانجی عاملی است که بر کارآمدی ترجمه، از جهت غیرمستقیم تأثیر بسزایی دارد.
نظریه و توانش ترجمه: اساس علمی و عملی مدل نظام مند آموزش ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که هدف غایی هر نوع آموزش در هر حوزه ای تربیت افراد حرفه ای است، در این تحقیق برآنیم تا در حوزة مطالعات ترجمه، اساس نظری و عملی آموزش ترجمه را بیش ازپیش به هم نزدیک تر کنیم و موانع برنامه های متعدد آموزشی را که نتوانسته اند به این هدف دست یابند ،برداریم. آموزش ترجمه تنها به آموزش زبان محدود نمی شود؛ هرچندکه مترجم با تسلط هرچه بیشتر بر زبان های مبدأ و مقصد، ترجمة بهتری را ارائه خواهد داد. هدف از نگارش این مقاله، ارائة مدلی نظام مند و عمل گرا در آموزش ترجمه است که طی آن ترجمه آموز پس از تسلط بر دو سطح زبان شناسی خرد (آواشناسی، واژه شناسی، نحو و معناشناسی) و زبان شناسی کلان (منظورشناسی و نشانه شناسی متن) به سمت سطح فرازبانی حرکت می کند. او در این مسیر دو عامل مهم نظریه و توانش ترجمه را در ذهن خود تئوریزه می کند تا درجهت تبدیل شدن به مترجم حرفه ای حرکت کند. البته باید توجه داشت که تبدیل مترجم مبتدی به مترجم حرفه ای در گرو اعمال راهکارهایی فرانهادی (آموزشی) است که در این مقاله به آن ها می پردازیم.
برخی پیامدهای نظریه ساخت اطلاع برای ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت اطلاع به عنوان یکی از بخشهای دستور زبان (Lambrecht, 1994) به میزان بجایییک صورت زبانی در یک موقعیت ارتباطی و کلامی خاص مرتبط میشود. به عبارت دیگر، در ساخت اطلاع مسئله این است که در یک موقعیت خاص از بین چندین صورت زبانی با معنای گزارهای و تحلیلی مشابه، کدام صورت زبانی بجا و کدام نابجاست. در این پژوهش برخی از پیامدهای عملی نظریه ساخت اطلاع برای ترجمه تبیین شده است. برای تحقق این هدف، پرسش نامهای طراحی شد که در آن آزمودنیها در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون به سؤال هایی درمورد صرف و نحو جواب دادند. نتایج به دست آمده از به کارگیری آزمون T4 جفتی روی دادهها نشان می دهد در آزمون صرف تفاوت مشاهده شده بین عملکرد آزمودنیها در دو مرحله آزمون معنادار بوده؛ درحالی که در آزمون نحو تفاوت معنادار نبوده است. پیامد این پژوهش برای ترجمه این است که ترجمه تحت اللفظی صورتهای زبانی به ویژه در حوزه صرف به تولید صورتی نابجا منجر میشود؛ اما در حوزه نحو ممکن است به تولید ساختی بینجامد. پیامد دیگر این است که برای ارائة ترجمه ای با ارزشِ نقشی برابر، مانند دیگر حوزههای دستور زبان، مترجمان به آموزش صوری ساخت اطلاع نیاز دارند.
بررسی راهبردهای برگردان اسامی خاص در ترجمة رمان ها از انگلیسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل ترجمه که موردتوجه بسیاری از محققان بوده است، ترجمة اسامی خاص از یک زبان به زبان دیگر می باشد. در ترجمه، اسامی خاص از اهمیت زیادی برخوردار هستند؛ زیرا، انتخاب آن ها در برخی از متون به ویژه متون داستانی دارای کنایات و تلمیحات تاریخی و فرهنگی است که توجه نداشتن به آن در فرایند ترجمه، باعث تضعیف یا محو لایه های پنهان معنایی موردنظر نویسنده می شود. تفاوت های فرهنگی، هدف از ترجمه و نیز نوع متن در ترجمة اسامی خاص نقش عمده ای ایفا می کنند. در این مقاله سعی داریم تا به بررسی راهبردهای به کاررفته در برگردان اسامی خاصِ موجود در رمان های آرزوهای بزرگ، روزگار سخت، و سپس هیچکس نبود، براساس مدل سارکا (2007) که حاوی پنج راهبرد است، بپردازیم. این راهبردها عبارت اند از: آوانویسی، نویسه گردانی، جایگزینی، ترجمة ناقص (ترجمة گزینشی) و حذف. با این هدف، 100 اسم خاص از متن اصلی رمان ها انتخاب شدند و با ترجمة فارسی مقابله شدند. پس از بررسی و مقایسه مشخص شد کهنسخه برداری بیشترین کاربرد را در ترجمه از زبان انگلیسی به زبان فارسی داشته است (2/68%) و پس از آن، به ترتیب از آوانویسی (06/18%) و ترجمة ناقص (66/13%) استفاده شده است.
بررسی تطبیقی برنامه درسی رشته مترجمی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان با تعدادی از دانشگاههای غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر برآن هستیم تا برنامة درسی رشتة مترجمی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان را (به عنوان نمونه ای از دانشگاه های ایران) با تعدادی از دانشگاه های کشورهای آمریکا و انگلیس که دارای رشتة مترجمی یا ترجمه هستند، مقایسه کنیم. ازجملة این دانشگاه ها عبارت اند از: دانشگاه ایندیانا، دانشگاه تگزاس در برونزویل، دانشگاه ویک فورست، دانشگاه ایست آنجلیا (مطالعات ترجمة کاربردی)، دانشگاه دورهام، دانشگاه وست مینیستر (زبان شناسی و ترجمه)، دانشگاه وست مینیستر (ترجمة دوزبانه)، دانشگاه سوری، دانشگاه بنگور و دانشگاه هال. همچنین، درصدد پاسخ گویی به این سؤال هستیم که چگونه دانشگاه های موردمطالعه فرصت هایی برای دانشجویان خود فراهم می-کنند تا بتوانند به کسب مهارت هایی در ترجمه دست یابند که در دنیای در حال تغییر علم به آن نیاز پیدا می کنند. سعی کردیم تا شباهت ها و تفاوت های این دانشگاه ها را با دانشگاه اصفهان بیابیم. برای انجام این مقایسه، هشت معیار درنظر گرفتیم تا ارزیابی و مقایسة موردنظر را براساس این معیارها انجام دهیم.
نقد بافتاری ترجمههای کتاب شازده کوچولو با تکیه بر زبانشناسی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با نقد و بررسی بخشهایی از ترجمههای فارسی کتاب شازده کوچولو، اثر آنتوان دو سنت اگزوپری، در پی پاسخ دادن به این پرسش بوده ایم که تا چه اندازه بافتار متن اصلی، در ترجمه مورد توجه قرار گرفته است. مقابلهای که بدون تجزیه و تحلیل صورت گیرد و تنها با غلط گیری و ویرایش سر و کار داشته باشد، چندان سودمند نیست. در مبحث نقد ترجمه، ناگزیر از رویآوردن به نظریههایی هستیم تا از طریق آن ها، نقدی علمی و مستدل به دست دهیم. با تکیه بر این نظریه که متن و بافت، مکمل یکدیگرند و درک معنا به بافتار متن بستگی دارد، و بعد از تعریف کردن مفهوم های بافت، همبافت، بافتار، و ساختار خرد و کلان متن، در این پژوهش کوشیده ایم تا با بررسی بافتار متن اصلی و در صورت نیاز، بافت آن، بخشهایی از ترجمههای انجام شده از متن اصلی (زبان فرانسوی) را نقد و بررسی کنیم. در این مطالعه، مشخص شد که بی توجهی به بافتار متن اصلی، موجب بروز کاستیهایی در ترجمه در سطح واژه و جمله می شود و پیوستگی و انسجام متن را مختل میکند.
بررسی نظریة اسکوپوس (هدفمندی) در نهضت ترجمة بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت ترجمة بغداد یکی از مهم ترین دوره های تاریخ ترجمه است. پیروی از شیوة علمی در ترجمه، تنوع آثار ترجمه شده و اتخاذ روش های مختلف در ترجمه ازجمله ویژگی های این نهضت یا «مکتب ترجمه بغداد» هستند. نظریة اسکوپوس یا هدفمندی در ترجمه نیز که نخستین بار در اواخر دهة هفتاد میلادی ازسوی هانس ورمیر مطرح شد، از مهم ترین نظریات کارکردگرا در حوزة مطالعات ترجمه به شمار می رود. در این نظریه، هدف نقش عمده ای در جهت دهی به کنش ترجمه ایفا می کند؛ تاآنجایی که شکل نهایی ترجمه در متن مقصد تابع هدفی است که برای آن درنظر گرفته شده است. در این نظریه، بحث «سفارش» برای نخستین بار مطرح می شود و مخاطب اهمیت ویژه ای در تصمیم گیری های مترجم پیدا می کند. در مقالة حاضر، نهضت ترجمة بغداد با توجه به شاخص های نظریة هدفمندی بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد موارد مطرح شده در نظریة هدفمندی نمود بارزی در نهضت بغداد داشته اند.
تعادل بافتی در ترجمه از عربی به فارسی (با رویکرد کاربردشناختی)
حوزههای تخصصی:
ترجمه به عنوان فرآیندی پیچیده، نیاز به شناخت همه جانبه زبان دارد چه زبان مبدأ و چه زبان مقصد. شناخت زبان از رهگذر زبان شناسی فرمالیستی و معناشناسی در نگرش سنتی یا مدرن، شرط لازم است نه کافی. در این راستا زبان شناسی کاربردی (البته در کنار نوع فرمالیستی آن) می تواند راه گشا باشد. نگرش کاربردی، زبان را به عنوان گفتمان و نه متن در نظر می گیرد. شناخت بافت غیر زبانی و به ویژه نوع موقعیتی آن از زاویه نگاه کاربردشناختی، به مراتب شناخت زبانی فراتر و عمیق تری به مترجم می دهد. مترجم با شناخت بافت موقعیتیِِ متن مبدأ می تواند چنین بافتی را در زبان مقصد در قالب واژگان و سبک متناسب به وجود آورد. و در نهایت به عنوان آفریننده متنی جدید و فرستنده پیام به تعادل ترجمه ای برسد. نگارنده در مقاله حاضر سعی بر آن نموده است تا با رویکرد کاربردشناختی به ترجمه از عربی به فارسی بپردازد. در این راه با فرض مثال هایی که بیشتر جنبه آموزشی دارند مطلب را در سطح عملی دنبال کرده است و در پایان مقاله به این نتیجه رسیده است که نگرش سنتی (فرمالیستی) باعث می شود تا مترجم با نگاهی جزئی در چهارچوب متن محصور شود و همه پیام را از زبان مبدأ دریافت نکرده و انتقال ندهد حال آنکه در نگرش گفتمانی جنبه های فرامتنی پیام هم قابل انتقال است.
تحلیل گفتمان سه ترجمة انگلیسی قرآن (سوره های حمد و والعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه عبارت است از انتقال یک سیستم زبانی به زبان دیگر که این امر در تمام سطوح زبانی و فرازبانی صورت می گیرد. همین مسئله در ترجمة قرآن نیز صادق است؛ زیرا، در ترجمة این کتاب مقدس نیز نباید، عوامل زبانی و عوامل فرازبانی را خدشه دار کرد. برای بررسی این شواهد، دو سوره از قرآن کریم (فاتحه الکتاب و والعصر) با استفاده از چارچوب تحلیلی حتیم و میسن (1990) در سطح محدودیت های گفتمانی بر روی سه ترجمة متفاوت از قرآن (دو مترجم مسلمان و یک مترجم مسیحی) تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد در تحلیل این سوره ها بیشترین محدودیت گفتمانی در سطح سازوکار تعدّی بوده است و کمترین آن مربوط به سطح پیوندهای واژگانی است. همچنین، می توان نتیجه گرفت اگر مترجم مسلط به زبان قرآنی و آشنا با سطوح بلاغی آن باشد، به خوبی می تواند در بیشتر موارد، صورت آیه را حفظ کند و کارش را فقط محدود به افزایش، کاهش و تکرار معنایی کند ودر ترجمة قرآن با محدودیت کمتری موفق عمل کند.
تأثیر زبان زنانه و نگرش های فرهنگی- جنسیتی بر ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات جدید ترجمه بر وجود مترجم به عنوان یک واسطه فرهنگی دربین ملت های مختلف تأکید دارند و نشان می دهند که چگونه هویت یک مترجم و باورهای جنسیتی وی بر کارش تأثیرگذار هستند. در این پژوهش به مطالعه چگونگی ترجمه دو مترجم زن ایرانی از زبان و دیدگاه های یک نویسنده زن هندی در سطح واژگانی پرداخته ایم و تأثیرات احتمالی نگرش های ویژه جنسی– فرهنگی و جنسی– زبانی این دو مترجم را بر ترجمة شان بررسی کرده ایم؛ براین اساس، نه داستان کوتاه در مجموعه ای به نام مترجم دردها که نوشته لاهیری ، نویسنده هندی- آمریکایی است، انتخاب شد و گزینش واژگانی مترجمان براساس چارچوب نظری لیکاف (1990) و فرکلاف (1995) بررسی شد تا تأثیر زبان زنانه و نگرش های جنسیتی- فرهنگی مترجمان در کار ترجمه در مقایسه با متن اصلی مشخص شود. نتایج به دست آمده از این روش، جمع آوری و مقایسه شد و درقالب جدول هایی ارائه گردید و درنهایت، چنین نتیجه گیری شد که زنان مترجم شیوة خاص بیان و زبان زنانه نویسنده را تشخیص داده اند و آن را به اثر خود انتقال داده اند؛ اما ترجمة آن ها متأثر از باورها و نگرش های جنسیتی – فرهنگی شان بوده است
اثر ایدئولوژی بر ترجمه خبر: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر در چارچوب الگوی «تحلیل انتقادی ترجمه» (خان جان، 1390، 1391) به مطالعه نقش ایدئولوژی در ترجمه متون خبری پرداخته می شود. نمونه ای به حجم 381 رویداد خبری که از زبان های انگلیسی به فارسی ترجمه و منتشر شده اند، به شیوه خودگزینی انتخاب شد و پس از تحلیل کیفیِ داده ها، با استفاده از فرم های تحلیل محتوای محقق ساخته، اطلاعات متغیرهای موردنظر از آن ها استخراج گردید. سه فرضیه از چهار فرضیه اصلی ازطریق آزمون محاسبه «ضریب همبستگی پیرسون» و فرضیه دیگر با استفاده از آزمون «مقایسه میانگین های چند جامعه»، آزمون «وِلچ» و آزمون تعقیبی «تام هَنس» بررسی شد. یافته های تحقیق مبین آن است که واکنش مترجم یا تولیدکنندگان متون خبری مقصد (فارسی) درقبال رویدادهای خبری مبدأ (انگلیسی) غالباً رفتاری ایدئولوژیک بوده است؛ به گونه ای که در اکثر موارد، رویداد مقصد را می-توان صرفاً «دگرگفتی» از رویداد مبدأ به شمار آورد. درمیان سه راهبرد کلان دخالت در محتوای ایدئولوژیکی متون مبدأ، راهبرد «حذف» به طور میانگین بیش از دو راهبرد «تعدیل» و «درج» به خدمت گرفته شده است؛ اما بین کاربرد دو راهبرد اخیر تفاوت معنا داری مشاهده نمی شود. همچنین، نتایج تحقیق مبین آن است که در جریان تولید متون خبری مقصد، سطوح مختلف لایه واژی- دستوری زبان مشتمل بر ساخت های سه گانه گذرایی، وجهی و متنی جملگی از صورتبندی های ایدئولوژیکی تأثیر می پذیرند و این تأثیرپذیری منحصر به ساخت های گذرایی و وجهی نیست. به عنوان یک قاعده کلی، نبود همسویی ایدئولوژیکی بین تولیدکنندگان گزارش های خبری مبدأ و مقصد، از میزان صراحت بیان در متون مقصد می کاهد و بر میزان ابهام در بیان می افزاید. علاوه براین، یافته های تحقیق نشان می دهد که برخلاف تصور غالب، معنای متنی زبان نیز می تواند مَحملی برای انتقال ایدئولوژی (در ترجمه) باشد و در کنار معانی اندیشگانی و بینافردی در ایجاد نقش های کارکردیِ رویدادهای ارتباطی سهیم گردد و بنابراین نمی توان در نقد ترجمه و در تحلیل میزان دست یابی به تعادل نقشی از آن چشم پوشی نمود
فرهنگ، استعاره و ترجمه پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر با مطرح کردن این پرسش نوشته شده است: «ترجمة ترکیبات استعاری فرهنگ- بنیاد به چه روش یا روش هایی امکان پذیر است؟». در پاسخ گویی به این سؤال، نتایج بررسی تطبیقی ترجمة رینولد نیکلسون از دفتر اول مثنوی معنوی مولانا به عنوان داده درنظر گرفته شده است. چارچوب کار، الگوی ترجمة هاروی (2000) است. نگارنده با توجه به نیاز پژوهش، به معرفی نشانة استعاری و دلالت استعاری پرداخته است. در این بخش شش نوع دلالت از هم بازشناخته شده اند. الگوی شش گانه- که یکی از دستاورد های این پژوهش است- می تواند بین هر دو زبان «الف» و «ب» که زبان مبدأ و مقصد در فرایند ترجمه اند، مورد استفاده قرار گیرد. در ادامة تحقیق، چگونگی به کارگیری این دلالت در ترجمة استعاره های فرهنگ- بنیاد و سپس معرفی الگویی برای ترجمة این موارد آمده است. به عبارت دیگر، برای هریک از روابط دلالی مطرح شده شیوه هایی در ترجمه پیشنهاد شده است. این پیشنها دها براساس ماهیت دلالت استعاری شکل گرفته اند. به این ترتیب، مترجم در رویارویی با ترکیب استعاری الگویی در دست دارد که او را در ترجمة انواع استعاره ها قدم به قدم راهنمایی می کند.
اهمیت یکدستی سبک در ترجمه با نگاهی به ترجمة غلامعلی حدادعادل از قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ترجمة متون ادبی یا متونی که ویژگی های ادبی دارند، مسئلة سبک اهمیت بسیاری دارد. برخی این اهمیت را تاحدی می دانند که اساساً ترجمة متون ادبی را ترجمة سبک می دانند. یکی از موضوعات مرتبط با سبک، یکدستی سبک است؛ موضوعی که کمتر در مباحث ترجمه به آن پرداخته شده است. در این مقاله، نویسندگان نخست میان سبک متن اصلی و سبک متن ترجمه شده تمایز قائل می شوند و مؤلفه های سبک را بر می-شمارند و سپس، مفهوم یکدستی سبک را تعریف می کنند و در پایان، به بررسی ترجمة غلامعلی حدادعادل از قرآن می پردازند و براساس اصولی که مترجم راهنمای کارش قرار داده است، ترجمه را تحلیل می کنند. نتیجة تحقیق نشان می دهد مترجم در مواردی چند اصول خود را زیرپا گذاشته است و درنتیجه، ترجمة او فاقد یکدستی سبک است.
بازخورد دانشجویان مترجمی انگلیسی درباره رویکردهای مدرسان ترجمه در ارزیابی کیفیت ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای یافتن و معرفی معیارهای ارزیابی کیفیت ترجمة مدرسان ترجمه براساس نظر دانشجویان در دانشگاه های ایران، در پژوهشی توصیفی تلاش شد تا نظرها، اظهارات، و بازخورد دانشجویان درمقابل رویکردهای ارزیابی مدرسان ترجمه بررسی شود. این پژوهش با برگزاری چهار مصاحبة گروهی و با نمونه ای کیفی شامل دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشتة مترجمی زبان انگلیسی انجام شد. با تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه های گروهی، نظرها و بازخورد دانشجویان بررسی شد و سپس، میزان تفاوت و شباهت رویکرد مدرسان ترجمة ایران با مدل ها و رویکردهای ارزیابی که نظریه پردازان بین المللی ارزیابی ترجمه ارائه کرده اند، بررسی گردید. یافته های حاصل از مصاحبة گروهی با دانشجویان رشتة مترجمی زبان انگلیسی، برطبق شیوة تحلیل داده های کیفی نظریة داده بنیاد، کدگذاری و تحلیل شدند. یافته های حاصل نشان داد براساس اظهارات دانشجویان، رویکرد مدرسان ترجمه ایرانی تا حد زیادی با معیارهای ارزیابی کیفیت ترجمه که نظریه پردازان بین المللی ارزیابی کیفیت ترجمه معرفی کرده اند، مطابقت می کند.
تطبیق ویژگی های متنی و فرامتنی در اقتباس: بررسی موردی ترجمة رمان غرور و تعصب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﺗﺮﺟﻤﻪهای ادبی همگام با درنظر گرفتن ماهیت تعاملات پیش رفته است و فرایندهایی مثل «شفاﻑسازی» و «اقتباس» به دلیل مورد توجه قرار دادن مخاطب و فصاحت کلام در ترجمه، جایگاه ویژﻩای پیدا کردﻩاند. با وجود این، جایگاه اقتباس و تأثیر آن در ترﺟﻤﻪهای ادبی مبهم مانده است. ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا ویژﮔﻰهای متنی و فرامتنی که در فرایند اقتباس وجود دارد در ترجمه آثار ادبی نیز مشاهده ﻣیشود و اگر پاسخ مثبت است، فراوانی کدام یک از روﺵهای اقتباس در ترجمه آثار ادبی بیشتر است. ایﻦها سؤال هایی هستند که در این نوشتار بررسی شده است. این پژوهش درصدد است تا بر اساس ﻃﺒﻘﻪبندی باستین (2009)، به بررسی روﺵهای اقتباس در ترجمه فارسی رمان غرور و تعصب بپردازد. یاﻓﺘﻪهای این تحقیق نشان می دهد مترجم برای انتقال بهتر پیام نویسنده و برای حفظ زیبایی و تأثیرگذاری کلام، از ویژگی های متنی و فرامتنی اقتباس استفاده کرده است؛ درحالی که کفه ترازو بیشتر بر مشخصه های فرامتنی سنگینی می کند. همچنین، در عین حال که مترجم در ترجمه ﻣﺘﻦ امانت را رعایت کرده، به ترتیب از روش های «برابری بافتی» و «بسط» بیشتر استفاده کرده است. به بیان دیگر، مترجم در برگردان متن معنا را حفظ کرده؛ ولی برای ایجاد زیبایی کلام، اقتباس ضروری است.