فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Abundantly clear though the need for effective eclectic techniques for enhancing learners’ vocabulary learning strategies may seem, in practice, language instructors, by all accounts, tend to resort to only a few obsolete ones. This review paper aims to provide a brief account of practices in vocabulary teaching and learning by focusing on the research on teaching words in context and out of context as well as incidental and intentional vocabulary learning.
بررسی و نقد کتاب راه بردهای یادگیری Les stratégies d’apprentissage(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب راه بردهای یادگیری، اثر پل سیر (Pau Cyr, 1998)، یکی از شناخته شده ترین نوشته های فرانسوی زبان دربارة راه بردهای یادگیری در حوزة آموزش زبان دوم است، که این مقاله به نقد و بررسی آن می پردازد. نوشتة حاضر شامل سه بخش است: نقد کتاب شناسی اثر مذکور، معرفی چهارچوب نظری نقد، و نقد محتوای اثر. در این مقاله ابتدا کیفیت کتاب شناسی اثر را ارزیابی کردیم؛ در ادامه موضع گیری نظری خود را در بررسی دیدگاه های مطرح در اثر تبیین کردیم؛ سپس تلاش کردیم محتوای اثر را به ترتیب ارائة مطالب بررسی کنیم. به نظر می رسد مؤلف می خواهد جریان پژوهشی ای را معرفی کند که در اواسط دهة 1970 میلادی در حوزة آموزش زبان دوم پیرامون مفهوم «راه برد یادگیری زبان آموز خوب» شکل گرفت. نشان دادیم که مؤلف تلاش می کند بدون اتکا به نظریه های شناخته شده، پدیدة راه بردهای یادگیری و آموزش آن ها را تبیین کند. همین رویکرد سبب شده است که مطالب ارائه شده متناقض و ناقص باشند. مؤلف به ندرت و به شکلی نارسا، از یافته های حوزه های پژوهشی تأثیرگذار روان شناسی شناختی و فراگیری زبان کم تر بهره می گیرد. طرح مسئله های متعدد اغلب پاسخ قانع کننده ای در پی ندارد. دلیل این امر هم عمدتاً نقص ابزار مطالعة تجربی و نظریه محور نبودن اغلب پژوهش های مورد استناد است. به طور کلی محدود شدن اثر به بررسی و معرفی یک جریان پژوهشی و نپرداختن به بررسی های انجام شده در حوزه های دیگر زمینة درگیر کردن ذهن مخاطب را بسیار محدود می کند.
سنگ نبشتة اورارتویی منقوش به چلیپا در ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنگ های بسیار مزین به چلیپا در ارمنستان و ترکیه به دست آمده است که بر روی کتیبه میخی و به ویژه کتیبه اورارتویی نقر می شدند که تعدادی از آنها تا کنون شناسایی و مورد پژوهش قرار گرفته اند. تا کنون نمونه ای مشابه در ایران شناسایی نشده بود. به تازگی کتیبه ای میخی که به دلیل نقش کردن صلیب بر آن آسیب فراوان دیده در ماکو به دست آمده و نگارندگان بررسی و پژوهش بر آن را انجام داده اند. سمت راست تخته سنگ انتهای کتیبه میخی باستانی است ولی از سمت چپ شکسته شده است و بدین ترتیب کتیبه میخی نیمه یا قسمت های نایافته ای دارد. رویه آن که صلیبی در زمانی نامشخص بر آن نقش شده کتیبه ای آشوری بوده و فقط چند نشانه از آن کتیبه باقی مانده است. در پشت تخته سنگ فقط یک نشانه به طور واضح دیده می شود. رسم الخط نشانه های میخی نشان می دهد که این کتیبه در زمانی میان حدود 800 تا 700 ق.م توسط اورارتوها نوشته شده است. در این نوشته ابتدا این سنگ نوشته معرفی و سپس رسم الخط آن بررسی و در ادامه با نمونه های مشابه مقایسه می شود.
فعل تابع افعال وجهی در زبان سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعة زبان های کهن ایرانی، مسائل نحوی از اقبال چندانی برخوردار نیستند و زبان سغدی هم از این مسئله مستثنی نیست. به این دلیل که متون بازماندة سغدی عموماً ترجمه هایی از زبان های دیگر تشخیص داده شده اند، دانشمندان کمتر به بررسی نحوی این متون اهتمام ورزیده اند. تعیین میزان تأثیرگذاری زبان های مبدأ بر نحو زبان متون سغدی از سویی و وجود تمایز بین گونه های مختلف زبانی آن از دیگر سو، خود مسائلی هستند که بدون بررسی نحوی و مقایسة ساختارهای مشابه در این گونه های زبانی قابل دسترسی نیستند و این امری است که تا کنون به صورت جدی انجام نپذیرفته است. در این نوشتار به بررسی افعال تابع دو فعل وجهی مهم در زبان سغدی پرداخته شده است. این دو فعل s˒c- «بایستن» و k˒m- «خواستن» هستند. در بررسی های پراکنده انجام شده در نحو سغدی عموماً تنها به کاربرد آن ها با مصدر توجه شده است. این پژوهش نشان می دهد که تابع این دو فعل متنوع تر از آن است که پیشتر تصور می شد. کاربرد با گونه های مختلف مصدر و نیز وجوه فعلی مختلف در جملات پیرو، صورت های نحوی دیگر این افعال هستند. فعل s˒c- در متون غیر بودایی بسامد بسیار محدودتری دارد و تنوع افعال تابع آن نسبت به kʼm- کمتر است، اما بسامد کاربرد kʼm- در متون بودایی و مسیحی نسبتاً برابر است و امکان مقایسه و بررسی آماری را بیشتر فراهم می کند.
The Impact of Task Complexity along Single Task Dimension on EFL Iranian Learners' Written Production: Lexical complexity (تاثیر پیچیدگی در کنار کار ساده بر تولید نوشتاری یادگیرندگان زبان خارجی ایرانیان: پیچیدگی واژگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس فرضیه شناختی رابینسون، این مطالعه - اثرات پیچیدگی کاربرد پیچیدگی واژگانی استدلال فراگیران ایرانی زبان انگلیسی پرداخته است. برای این منظور با اجرای آزمون پیچیدگی کار ذهنی و فکری همراه با بعد ساده بودن کار و تأثیر آن از لحاظ تسلط بر پیچیدگی واژگانی در مهارت نوشتاری زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از آزمون نوشتاری که از متن تافل انتخاب گردیده بود، 48 زبان آموز به عنوان شرکت کننده در تحقیق انتخاب شدند. سپس به دو گروه یعنی گروه اول به تعداد 24 نفر که به آن ها کار واحد ساده بدون پیچیدگی ذهنی ارائه شد و گروه دوم به تعداد 24 نفر که به آن ها کار با پیچیدگی ذهنی بیشتر ارائه شد. به شرکت کنندگان گروه کار ساده 8واحد تصویر داستان با قالب و فریم مرتب شده ارائه و به گروه کار پیچیده نیز همچون گروه ساده- 8 تصویر داستان اما نامرتب داده شد. ابتدا از گروه دوم خواسته شد قالبها را مرتب و بعد در خصوص وقایع اتفاق افتاده در تصویر به صورت واژگانی توضیح دهند. خروجی هر دو گروه بر اساس اندازه گیری تسلط کدگذاری گردید. نتایج حاصله حاکی از آن بود که فرضیه صفر به خاطر تأثیر مثبتی که بعد کار واحد ساده بر پیچیدگی واژگان داشت، رد شد. به عبارتی می توان گفت وقتی شرکت کنندگان درگیر مرتب کردن تصاویر از لحاظ محتوی در بعد کار پیچیده بودند زبان آموزان مجبور شدند به منظور پیدا کردن ترتیب منطقی بین تصاویر از سیستم پردازش عمیق تر معنایی استفاده نمایند که منتهی به فعال شدن سیستم مبتنی بر معنا- محور شد. یافته ها نشان داد پیش بینی مدل رابینسون در جامعه ایرانی بیشتر مورد تانید است.
مقاله به زبان انگلیسی: ارتقا توانایی زبان آموزان غیر انگلیسی زبان در نگارش متن های توصیفی از طریق ارائه بازخورد فرازبانی و ارائه آموزش گونه محور (Enhancing Iranian EFL Learners’ Descriptive Writing Skill through Genre-based Instruction and Metalinguistic Feedback)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسین نگارش در حوزه آموزش زبان انگلیسی در طی سالیان متمادی و به منظور افزایش مهارت نگارش زبان آموزان از یکی از دو روش آموزش و یا ارائه بازخورد بهره گرفته اند. به همین ترتیب، محققین این حوزه نیز تمرکز خود را معطوف یکی از این روش ها جهت ارتقا توانایی نوشتار در زبان آموزان کرده اند. علی رغم این مسئله، اینکه کدام روش به ارتقا بهتری منجر می گردد برای محققین و مدرسین نامشخص می باشد. همچنین در میان گونه های نگارش، به نظر می رسد نگارش توصیفی از طرف محققین مورد غفلت قرار گرفته باشد. بنابراین، این مطالعه به بررسی و مقایسه تأثیر بازخورد فرازبانی و تأثیر آموزش گونه محور بر توانایی زبان آموزان غیرانگلیسی زبان در نگارش متن های توصیفی پرداخت. بدین منظور، دو گروه (گروه بازخورد و گروه آموزش هر دو شامل 32 نفر زبان آموز) در این مطالعه شرکت کردند. پس از شرکت در پیش آزمون نگارش توصیفی، محققین این مطالعه اقدام به ارائه بازخورد فرازبانی بر روی متون توصیفی گروه اول و نیز ارائه آموزش گونه محور مرتبط با نگارش توصیفی کردند. پس از این مرحله، زبان آموزان در پس آزمون شرکت کردند که نتایج آن نشان داد که آموزش گونه محور تأثیرات بهتری در ارتقا توانایی نگارش توصیفی زبان آموزان داشته است.
تاریخ نگاری ترجمه در ایران: بررسی موردی کتاب با چراغ و آینه از منظر تاریخ نگاری ترجمه با رویکرد پیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری جدید مبتنی بر نظریه، روش و معرفت شناسی تحقیق است. این بحث وارد حوزه ترجمه نیز شده است و تا کنون محققان بسیاری در مورد پژوهش تاریخی، مفهوم تاریخ و تاریخ نگاری و روش شناسی آن سخن گفته اند و با پیشنهاد و ترویج رویکردهای مختلف تاریخ نگاری به غنی سازی این حوزه پرداخته اند. در این میان نظرات آنتونی پیم (۱۹۹۲) در این زمینه در خور توجه است. به اعتقاد پیم متونی که عموماً آن ها را متونی درباره تاریخ ترجمه می دانیم در واقع بیشتر در حوزه نقد تاریخی یا بایگانی شناسی قرار می گیرند و نه به طور مطلق در حوزه تاریخ نگاری (پیم، ۱۹۹۲). به اعتقاد پیم نه نقد و نه بایگانی شناسی هیچ کدام نمی توانند فرضیاتی مطرح کنند که با پویایی و تغییر در ارتباط باشد. هر دوی آن ها از تببین و تشریح تغییر، چیزی که در پژوهش تاریخی حرف اول و آخر را می زند، ناتوانند. به زعم وی این نقیصه از این نشئت می گیرد که محققان دقیقاً نمی دانند به دنبال چه هستند و چگونه می خواهند به آن دست یابند. از این رو تاریخ نگاری ترجمه غالباً به صورت کلی و بدون پرداختن به جزئیات انجام می گیرد و به همین علت نهایتاً فهرستی از اطلاعات ارائه می شود بی آنکه مبتی بر پایه و اساس علمی به ویژه آزمودن فرضیه های ابطال پذیر باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی کتاب با چراغ و آینه: در جستجوی ریشه های تحول شعر معاصر ایران اثرمحمدرضا شفیعی کدکنی ، از منظر تاریخ نگاری ترجمه با رویکرد پیم است. بررسی این کتاب نشان داد که کدکنی با استناد به مستندات بسیاری، از روش های حکایت وار مورد نکوهش پیم دوری جسته و بر نقش فعال ترجمه و مترجمان در فرآیند تغییر تأکید می کند، همچنین با تأکید بر فرهنگ مبدأ و زبان هایی که ترجمه ها از آن ها صورت می گیرد، از ایراداهای وارد شده بر مدل های سیستمی توسط پیم که بیشتر بر فرهنگ مقصد تأکید می کنند، دوری جسته است، به طوری که می توان گفت روش کدکنی به دلایل زیر تا حد بسیار زیادی به مدل تاریخ نگاری مورد نظر پیم نزدیک است. • پاسخ دادن به یک مسئله خاص ( تحول شعر معاصر فارسی) • مبتنی بودن بر شواهد مستند و مستدل • توصیف مترجمان به عنوان عوامل بالقوه تغییر و تحول تاریخی • تأکید بر فرهنگ مبدأ • توجه به جایگاه بینافرهنگی مترجمان • به کارگیری فرضیه های روش شناختی که قابلیت ابطال پذیری دارند
از نوازش تا نوازه: نگاهی به مفهوم نوازیدن در آموزش زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت عوامل هیجانی و عاطفی در تدریس به ویژه تدریس زبان دوم، در این پژوهش کوشیدیم مفهوم نوازیدن (نوازش و نوازه) را بررسی کنیم. نیاز عاطفی انسان به نوازش فیزیکی در کودکی، در بزرگسالی بیشتر شکل نوازه معنوی و عاطفی به خود می گیرد. نوازه به معنی دیده شدن و به رسمیت شناختن ارزش های افراد است. در این پژوهش، ابتدا مفهوم نوازه را در روان شناسی و سپس در آموزش زبان دوم تبیین کردیم. آنگاه ضمن معرفی جدید انواع نوازه گر و نوازه شونده به افراطی، تفریطی و معتدل، کاربرد آن ها را در آموزش زبان نشان دادیم. زمانی که معلم با میزان نوازه گری خود و نوازه شوندگی شاگردان آشنایی نداشته باشد، تعامل مؤثر بین معلم و شاگرد حاصل نمی شود و حس ناراحتیِ ایجاد شده، ممکن است باعث از بین رفتن انگیزه مشارکت و یادگیری شاگردان شود. در پایان، ضمن تبیین کاستی های احتمالی این تقسیم بندی، پیشنهادهایی را برای انجام پژوهش های بیشتر ذکر کردیم.
On the Relationship between Job Satisfaction, Teacher Burnout, and Teacher Autonomy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In order to be autonomous, teachers should enjoy teaching and be satisfied with their teaching. Teacher autonomy, therefore, may be related to teacher burnout and job satisfaction. The present study investigated the relationship between job satisfaction, teacher burnout, and teacher autonomy. Two hundred and seven language teachers at language institutes in Karaj and Tehran were given three questionnaires to complete. Convenience sampling was used to select language teachers in this study, and IBM SPSS (version 22) was used to analyze the data. Three non-parametric statistical tests were used to analyze the collected data. According to the findings of this study, job satisfaction had a weak negative relationship with teacher burnout, and teacher autonomy correlated negatively with job satisfaction. Moreover, no relationship between teacher autonomy and teacher burnout was found. Although the findings should be interpreted with care because of sample size, the paper ends with implications for language teachers and policy makers.
The Impact of Motivation on English Language Learning
حوزههای تخصصی:
This study overviews current research on the role of motivation in second or foreign language learning. Motivation is an important factor for explaining the success or failure of any complex task. In this paper, the researcher defines the term motivation, explains different types of motivation, reviews previous studies about the role of motivation in language learning, mentions conditions of motivation, and finally states key factors of motivation. The review of literature indicated that motivation has a very important role in learning English as a foreign or second language successfully.
تأثیر تمرین مهارت نوشتاری هدایت شده بر روی مهارت شفاهی و نگرش زبان آموزان انگلیسی سطح مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت نوشتاری و شفاهی هر دو از مهارت های تولیدی زبان می باشند که اجزاء مشترک دارند، اما تلاش بسیار کمی در جهت شناخت تأثیر این دو مهارت بر یکدیگر، خصوصاً تأثیر مهارت نوشتاری بر مهارت گفتاری صورت گرفته است. پژوهش حاضر بااستفاده از مدل پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل، به روش شبه تجربی به بررسی تأثیر تمرین مهارت نوشتاری هدایت شده بر مهارت شفاهی زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی در موسسه ای در تهران پرداخته است. همگن بودن زبان آموزان دو کلاس سطح مقدماتی این مؤسسه بوسیله پیش آزمون (KET, 2007) مورد بررسی قرار گرفت و پس از حصول اطمینان، یکی از کلاسها به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه کنترل، هر کدام شامل 26 زبان آموز، مورد مطالعه قرار گرفتند. زبان آموزان گروه آزمایش در طول ترم در 15 تا 20 دقیقه آخر کلاس به تمرین مهارت نوشتاری هدایت شده و گروه کنترل به حل کتاب تمرین پرداختند. بررسی کمّی بوسیله آزمون تی مستقل نشان داد که زبان آموزان گروه آزمایش نه تنها در مهارت نوشتاری، بلکه در مهارت شفاهی نیز به صورت معناداری پیشرفت کرده بودند. علاوه بر این، تحلیل محتوای حاصل از مصاحبه در پایان ترم پیرامون نگرش زبان آموزان گروه آزمایش نسبت به نقش تمرین های نوشتاری بر مهارت شفاهی نمایانگر آن است که اگرچه زبان آموزان در ابتدای ترم نگرش مثبتی نسبت به این تمرین های نوشتاری نداشتند، اما در پایان ترم این نگرش به شکل مثبتی تغییر کرده بود.
Uncovering the Relationship between EFL Teachers' Big Five Personality Traits and their Self-concept(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is an attempt to find out whether there is a significant relationship between EFL teachers’ Big Five personality traits and their self-concept. In addition, ittried to examine if there is any significant relationship between teachers' teaching experienceand their self-concept. 112 EFL teachers participated in this study. They were asked to complete NEO Five Factor Inventory and Teacher Self-concept Evaluation Scale. Data were analyzed using Correlation, Multiple Regressions, and ANOVA. Results indicated thatself-concept was significantly correlated with four components of the Big-Five personality traits.It was positively related with ""Neuroticism"", ""Openness to experience"" and ""Conscientiousness"", but negatively related with ""Agreeableness"". It was also revealed that there was not any statistically significant difference among the three groups (low, mid, and high experience EFL teachers) with respect to their self-concept. The overall results of the study were discussed, and the implications for policy and practice were made.
Rater Errors among Peer-Assessors: Applying the Many-Facet Rasch Measurement Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this study, the researcher used the many-facet Rasch measurement model (MFRM) to detect two pervasive rater errors among peer-assessors rating EFL essays. The researcher also compared the ratings of peer-assessors to those of teacher assessors to gain a clearer understanding of the ratings of peer-assessors. To that end, the researcher used a fully crossed design in which all peer-assessors rated all the essays MA students enrolled in two Advanced Writing classes in two private universities in Iran wrote. The peer-assessors used a 6-point analytic rating scale to evaluate the essays on 15 assessment criteria. The results of Facets analyses showed that, as a group, peer-assessors did not show central tendency effect and halo effect; however, individual peer-assessors showed varying degrees of central tendency effect and halo effect. Further, the ratings of peer-assessors and those of teacher assessors were not statistically significantly different
Reading Strategy Use and Field of Study: A Mixed-methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was an attempt to explore the reading strategy use of Iranian M.A. students across three different fields of study. Eighty-two M.A. students of power engineering, physics, and communicationwere selected by a Nelson test and the reading comprehension section of a TOEFL. The reading comprehension section of the TOEFL served also as a specific task which helped participants report their strategy use. Both qualitative, think-aloud, and quantitative, SORS, procedures were used totap the participants’ use of reading strategies and to complement the findings. The results of these two procedures indicate that the use of overall, global, problem-solving, and support strategies by Iranian M.A. students was slightly different across different fields of study. Problem-solving and support strategies were the most and the least frequently used strategies, respectively. Moreover, reading strategy useof Iranian M.A. students,studying power engineering, physics, and communication was not related to their academic fields of study.
rēž- و nam- دو فعل غیرشخصی در زبان سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل غیرشخصی فعلی است که به صورت سوّم شخص مفرد صرف می شود و فاعل منطقی آن حالت غیر فاعلی دارد. این گونه افعال غالباً در بر دارندة معانی تجارب فیزیکی، ذهنی و ادراکی هستند که بر فاعل منطقی حادث می شوند و خارج از کنترل و ارادة او هستند. این فاعل منطقی که همیشه جاندار است تجربه گر نامیده می شود. عنصر دیگری که در جملات غیرشخصی ظاهر می شود منشأ بروز واقعه یا تجربه است و حضور آن در جمله بستگی به معنای فعل دارد. در زبان سغدی در کنار برخی از افعال وجهیِ این زبان که با تعریف افعال غیرشخصی سازگارند دو فعل دیگر نیز صرف غیرشخصی دارند. این دو فعل rēž- و nam- هستند. rēž- ظاهراً در تمامی نمونه های موجود و nam- تنها یک بار به صورت غیرشخصی صرف شده است. بررسی و تحلیل این دو فعل موضوع این نوشتار است.
همدلی، الگوی رفتاری مؤثر در رابطة متقابل مدرس و زبان آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با نگاهی نوین به «همدلی» و با تکیه بر نظریة روان شناسانی مانند راجرز و بنه، به ارائة الگویی نائل آمده ایم تا مدرسان زبان با به کارگیری آن، موفق به برقراری همدلی با زبان آموزان شوند. همدلی، قابلیت ارزشمندی است که با ایجاد اعتمادی دوجانبه، فرآیند یادگیری یاددهی را برای هر دو طرف لذت بخش می کند. در روان شناسی تربیتی، همدلی را این گونه تعریف می کنند: «توانایی برقرار کردن ارتباط به گونه ای که مخاطب احساس کند، درک شده است». به طور کلی همدلی، تعاملات انسانی را انعطاف پذیر کرده و در حوزة آموزش نیز با ایجاد فضایی مطلوب در کلاس، روند یادگیری را بهبود می بخشد. با وجود حضور نگرة همدلی از دهة هفتاد میلادی در نظریه های آموزش زبان در کشورهای غربی، همچنان در رویکردهای آموزشی ایران غایب بوده است. این تحقیق امکان شناخت مهارت هایی را فراهم می سازد که منجر به همدلی در کلاس زبان می شود. بر اساس مدل همدلیِ پیشنهادی، مدرس می باید، خود را به جای زبان آموز بگذارد، نیازهای زبانی او را مقدم بدارد، از پیش داوری بپرهیزد و احساس او را درک کند. تحقق همدلی در کلاس زبان، نیازمند تمهیدات و بسترسازی هایی است که اجرای کامل تمامی آن ها در کلاس درس، به عنوان تکنیک های رسیدن به این مهم، راهی برای برقراری همدلی می گشاید. تهیة طرح درسی روشن و دقیق، استفاده از دفتر ارتباطی، گوش دادن پویا و بازگویی، ابراز احساس خود و دیگری و شناخت زبان بدن از جملة این تکنیک های ارتباطی است که در این مقاله شرحی بر آن ها رفته و در ادامه، با انجام پژوهشی میدانی میزان تحقق همدلی بین مدرس زبان و زبان آموزان مورد سنجش قرار گرفته است.
DE-MOTIVATORS, BURNOUT AND LANGUAGE ACHIEVEMENT IN AN IRANIAN EFL CONTEXT (بررسی ارتباط بی انگیزگی با فرسودگی تحصیلی و موفقیت تحصیلی دانشجویان ایرانی زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر به بررسی بی انگیزگی 250 دانشجوی زبان انگلیسی و ارتباط آن با فرسودگی ذهنی آنان می پردازد. این مطالعه همچنین به بررسی تاثیر غیر مستقیم بی انگیزگی و تاثیر مستقیم فرسودگی ذهنی بر موفقیت زبانی دانشجویان ایرانی می پردازد. به منظور دستیابی به اهداف مذکور، مطالعه ی پیش رو در دو مرحله طراحی شده است. فاز اول آرایه ای از مراحل های مختلف به منظور بررسی روایی نسخه ی فارسی مقیاس بی انگیزگی که توسط ساکایی و کیچوکی (2009) طراحی شده است می باشد در مرحله ی دوم محققان با استفاده از پرسشنامه ی روایی شده ی بی انگیزگی و پرسشنامه ی فرسودگی ذهنی مازلاک (نسخه ی دانشجو) به بررسی رابطه ی میان بی انگیزگی دانشجویان و فرسودگی ذهنی آنان که شامل سه بعد خستگی عاطفی ، بدبینی، و عدم کارایی تحصیلی است می پردازد. نتایج حاصل از برآورد پایایی و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) در فاز اول مطالعه نمایانگر شاخصه های روایی و پایایی قابل قبول نسخه ی فارسی بی انگیزگی بود. یافته های مرحله دوم نیز از طریق مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) نشان داد که بی انگیزگی دانش آموزان تاثیر مثبتی بر میزان فرسودگی ذهنی انان دارد. در میان شش عامل بی انگیزگی، منابع اطلاعاتی مورد استفاده در کلاس و عدم علاقه بیشترین تاثیر را به همراه داشت. فرسودگی ذهنی نیز به نوبه خود تاثیر منفی بر پیشرفت زبانی دانشجویان را نشان داد.
نیازسنجی برنامة درسی مهارت های زبانی در مقطع کارشناسی رشتة زبان و ادبیات عربی (تحلیل مشکلات زبانی دانشجویان در مهارت های زبانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیازسنجی یکی از مؤلفه های مهم برنامة درسی است که به دنبال کشف نیازها، خواسته ها، علایق، سلیقه ها، مشکلات و ضعف های زبانی زبان آموزان و فاصلة میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب است. در این جستار، می کوشیم ازطریق نیازسنجی، مشکلات زبانی دانشجویان رشتة زبان و ادبیات عربی را تحلیل کنیم تا نمودی واقعی از وضعیت برنامة درسی فعلی مهارت های زبانی در این رشته و فاصلة آن با وضعیت برنامة درسی مطلوب را ارائه کنیم.
روش پژوهش پیمایش و ابزار پژوهش پرسش نامة محقق ساخته است. جامعة آماری پژوهش شامل دو گروه مدرسان مهارت های زبانی و دانشجویان ترم ششم مقطع کارشناسی رشتة زبان و ادبیات عربی است. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و روش تحلیل داده ها کمی (توصیفی و تحلیلی) است. در پژوهش حاضر، به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که دانشجویان به چه اندازه در هریک از مهارت های زبانی اصلی، مهارت های فرعی و استراتژی های مهارت ها با مشکل روبه رو هستند و مشکلات زبانی دانشجویان بیشتر از ضعف آنان در کدام یک از توانش های زبانی ناشی است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که دانشجویان در مهارت های شنیدن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن بالای حد متوسط با مشکل روبه رو هستند و مشکلات زبانی آنان ممکن است از ضعف توانش ارتباطی (توانش دستوری، توانش زبانی- اجتماعی و توانش تحلیل گفتمان) ناشی باشد.
بررسی رویکرد دوسویه در زبان شناسی بالینی با آسیب زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجاکه در داخل کشور مطالعات اندکی در حوزه زبان شناسی بالینی انجام شده است، معرفی و گسترش این حوزه، نه تنها می تواند راهگشای خوبی در بررسی اختلال های گفتار و زبان باشد، بلکه می تواند مبنایی برای بررسی فرضیه ها و نظریه های زبان شناسی نیز باشد. در پژوهش حاضر برای نشان دادن و تبیین رویکرد دوسویه پژوهش در زبان شناسی بالینی، ویژگی های کاربردشناسی و نحوی شش کودک مبتلا به آسیب ویژه زبانی بررسی شد. در این پژوهش علاوه بر استفاده از زبان شناسی برای تشخیص ویژگی های این افراد، از داده های بالینی به دست آمده برای تبیین یک نظریه زبانی استفاده گردید.
ابتدا آزمون آسیب ویژه زبانی، آزمون رشد زبان و نمونه گفتاری از 6 کودک مبتلا به آسیب ویژه زبانی و 6 کودک همتای زبانی و 6 کودک همتای سنی گرفته شد. همه کودکان شرکت کننده دوزبانه فارسی-آذری بودند. سپس از داده های به دست آمده هم برای نشان دادن مشخصه های زبانی این کودکان و هم بررسی نظریه زبانی استفاده گردید.
بررسی ویژگی های تصریفی و ارجاعی در کودکان مبتلا و مقایسه آنها با کودکان هنجار نشان داد که کودکان مبتلا از نظر دستوری (تکواژهای تصریف زمانی) نسبت به همتایان زبانی نیز ضعیف هستند اما در ویژگی های کاربردشناسی (ارجاعی) تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهد نشد. درضمن وجود آسیب دستوری و صحت کاربردشناختی در کودکان مبتلا به آسیب ویژه زبانی تأییدی بر حوزه ای بودن زبان است و نشان می دهد استفاده زبان شناسی در بررسی اختلال ها و از داده های زبانی در بررسی فرضیه ها و نظریه های زبان شناختی بسیار مؤثر و نتیجه بخش است.
Translation and Hybridity in Scenes and Frames Semantics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is a theoretical attempt to illustrate how Fillmore's Scenes and Frames Semantics (SFS) could be employed as a framework to portray the process of understanding and translating hybrid texts. It first reviews the origin of SFS; then it maps SFS onto Nida’s linguistic model of translation process and the Interpretive Theory of Translation; it examines in the next section, within the framework of SFS, different forms of understanding and translating hybrid and pure texts with reference to the selection of linguistic frames and more importantly the activation of scenes. The paper explains all four processes of hybridization, dehybridization, rehybridization and hybridity preservation using SFS. The study concludes that, although hybridity is a complex phenomenon, Fillmore’s scenes and frames semantics can adequately explain and justify its different aspects and manifestations. Moreover, it revealed that understanding, seen in SFS model, has an element of individuality and this gives rise to a broader perspective on translation where there can potentially be as many valid translations as there are translators. This has significant implications for our conception, analysis and assessment of translation.