فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
"با توجه به اهمیت و جایگاه خانواده در اسلام و جامعه ایرانی و با توجه به تحولی که رسانهها، بویژه رادیو و تلویزیون در کارکردها و نقش خانواده ایجاد کردهاند، شماره 52 فصلنامه پژوهش و سنجش نیز به موضوع «رسانه و خانواده» اختصاص یافته است. واقعیت این است که در گذشتهای نهچندان دور، خانواده نقشی بنیادی و اساسی در تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان ایفا میکرد، به طوری که تأثیر خانواده در پیشرفت تحصیلی کودکان را از نقش بهره هوشی آنان بیشتر میدانستند. اما متأسفانه امروزه ساختار خانواده دچار تغییرات اساسی شده است. از یک سو از تعداد فرزندان خانواده کاسته شده و این خود بر شبکه ارتباطی آن اثر قابل توجهی گذاشته که هرچند ممکن است منافعی برای والدین داشته باشد، اما میزان احساس تنهایی را در کودکان افزایش میدهد، چنانکه بسیاری از کودکان و نوجوانان نسل آینده از داشتن بستگان درجه اول همچون دایی، خاله، عمو و ... محروم خواهند ماند. از سوی دیگر، با توجه به افزایش تعداد زنان شاغل و افزایش ساعات کاری مردان، به صورت اضافهکاری یا شغل دوم و سوم، متأسفانه در اغلب خانوادهها کمتر شاهد حضور همزمان همه اعضای خانواده در کنار هم، برای تعامل، همدلی، همصحبتی و ابراز محبت و آگاهی از نیازها، مسائل، مشکلات و علایق یکدیگر هستیم.
مطالعات نشان میدهد روز به روز بر تعداد کودکان «کلید به دست» در کلانشهرها (کودکانی که وقتی وارد خانه میشوند کسی نیست در را به رویشان باز کند و پذیرای آنان باشد) اضافه میشود و این در حالی است که اگر وقت مشترکی نیز پیدا شود عضو و مهمان ناخواندهای به نام «تلویزیون» با برنامههای رنگارنگ و جذاب، همه نگاهها و توجهها را به خود جلب میکند و بیش از هریک از اعضای دیگر خانواده صحبت میکند. حتی برخی از خانوادهها از تلویزیون به عنوان پرستار بچه و برای ساکت و سرگرم کردن کودکان استفاده میکنند. براساس نظرسنجیهای انجامشده در مرکز تحقیقات، متوسط زمان تماشای تلویزیون در جامعه ما، در فصل تابستان در میان کودکان و نوجوانان حدود 5 ساعت و 53 دقیقه و در سایر فصول سال (پاییز و زمستان) 3 ساعت و 36 دقیقه در شبانهروز است. با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود که این مدت زمان حتی از مدت زمانی که کودکان و نوجوانان صرف رفتن به مدرسه میکنند بیشتر است. طبیعی است که این تغییر و تحولات (تغییر در ساختار و شبکه ارتباطی و تعاملی خانوادهها و ضریب نفوذ رسانهها، بویژه تلویزیون در خانواده و استفاده فراگیر از آن)، پیامدهای خاصی در پی داشته باشد که مطالعه و بررسی آنها از جنبههای مختلف ضروری به نظر میرسد. در این شماره به موضوعهای مهمی چون «چگونگی نمایش خانواده در تلویزیون»، «چگونگی نمایش ازدواج و طلاق در تلویزیون»، «هماهنگی تلویزیون، خانواده و مدرسه در جامعهپذیری دانشآموزان»، «تأثیرات آگهیهای تبلیغاتی بر کودکان» و ... پرداخته شده است. از همه اندیشمندان، صاحبنظران و پژوهشگران حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی و ارتباطات که ما را در تهیه و چاپ این شماره یاری کردند صمیمانه سپاسگزارم و توفیق همگان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
"
"رسانه و ناتوانی (معلولیت) "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"حضور بیش از 600 میلیون فرد دارای ناتوانی در جهان، موضوع معلولیت و ناتوانی را به مسئلهای مهم در جوامع انسانی تبدیل کرده است. نگرش منفی نسبت به ناتوانی و معلولیت پدیدهای تاریخی است که در طول زمان تا حدی تحول و بهبود یافته است. سازمان ملل متحد، سازمانهای وابسته به آن و سازمانهای غیردولتی معلولان از سال 1980، تلاشی فزاینده را برای تغییر نگرش منفی نسبت به معلولیت آغاز کرده و ادامه دادهاند. رسانه نیز به عنوان پدیدهای غیرقابل انکار در زندگی بشر امروز، طی همین سالها، بارزترین جلوه برخورد مردم با پدیده ناتوانی و معلولیت بوده است. مطالعات نشان میدهد کلیشههای منفی، اصلیترین عنصر در نمایش ناتوانی و معلولیت در رسانهها بودهاند. تصویر افراد دارای ناتوانی و معلولیت در رسانهها، اغلب با کلیشههایی همچون افراد قابل ترحم، قربانی خشونت، شریر و شیطانی، مرموز و بیگانه، قدرت ماورایی، سرگرمکننده و خندهآور، دشمن خویش، باری بر جامعه و فاقد قدرت مشارکت اجتماعی همراه بوده است. رسانههای پیشرو تلاش کردهاند با تغییر این نگاه، زمینه توجه به معلولان را به عنوان شهروندان عادی جامعه، فراهم نمایند. در بسیاری از جوامع دستورالعملهای چگونگی نمایش معلولان در رسانهها آغاز شده است. شناخت دقیق کلیشههای منفی و تلاش برای غلبه بر آنها منجر به حضور بیشتر و فعالتر معلولان در جامعه خواهد شد.
" ناتوانی، رسانه، کلیشههای منفی.
فرهنگ و شادی،رویکردی نظری و تجربی در زندگی روزمره سرژرستان خانوار در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر که به سنجش میزان احساس شادی سرپرستان خانوارهای شهری اصفهان و زمینه های فرهنگی از جمله سرمایه فرهنگی، سبکهای فراغتی فرهنگی (علمی - فرهنگی، فرهنگی - هنری، ورزشی و ...) و همچنین دینداری به عنوان یکی از مولفه های فرهنگ می پردازد، یک بررسی پیمایشی است که از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است (نیمه دوم سال 1386). جامعه آماری آن کلیه سرپرستان خانوارهای شهر اصفهان هستند و حجم نمونه مقتضی بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر تعیین شده است. به طوری که پرسشنامه طراحی شده با روایی سازه های مناسب (طبق ضریب آلفای کرونباخ) بر حسب نسبت خانوارهای هر منطقه در بین مناطق مختلف شهر اصفهان توزیع شده است.
بر اساس نتایج حاصل از روشهای آماری مورد استفاده، میزان شادی سرپرستان خانوار در شهر اصفهان 56.23 بوده، به گونه ای که میانگین بعد احساسی شادی 59.37، میانگین بعد شناختی 53.88 و میانگین بعد اجتماعی آن 55.42 است. همچنین میانگین سرمایه فرهنگی در جامعه مورد مطالعه 27.57 است که کسب مهارتهای فرهنگی با میانگین 31.89 دارای بیشترین حد و کسب مدارک فرهنگی دارای کمترین میانگین (19.16) است؛ همچنین میانگین دارا بودن وسایل فرهنگی در جامعه آماری مورد مطالعه 31.68 است. به علاوه در بین سبکهای فراغتی تعیین شده توسط تکنیک تحلیل عاملی، میانگین اوقات فراغت خانوادگی 53.78، اوقات فراغتی تفننی 36، اوقات فراغت ورزشی 28.01، اوقات فراغت فرهنگی - هنری 20.43 و اوقات فراغت علمی - فرهنگی 15.34 است. بر اساس آمارهای موجود اگر چه میزان سرمایه فرهنگی و سبکهای فراغتی فرهنگی در بین سرپرستان میانگین پایینی دارد اما همواره با احساس شادمانی آنها همبسته است به طوری که به نظر می رسد با افزایش آنها میزان شادی نیز افزایش می یابد. از سوی دیگر دینداری نیز به عنوان یکی از مشخصه های فرهنگی در شهر اصفهان با احساس شادی سرپرستان خانوار رابطه معنی دار و مستقیم دارد.
گفت و گوهای شکل گرفته در پاتوق ها فرصتی برای تجربه و مقاومت جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روح جمعی یا همان اجتماع مطرح شده در نظریات جامعه شناسی کلاسیک و نیز گفتگو هر چند دو مفهوم کلیدی جامعه شناسی و نظریه انتقادی هستند، اما دیر زمانی است که در درون گفتمان مطالعات فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرند؛ ولی پیشینه انسان گرایانه و تا حدی انتزاعی آنها باعث نشده تا مصادیق ملموس و تجربی آنها مورد بحث و بررسی قرار نگیرند، فوکو با مطرح کردن بحث فضا و قدرت و هابرماس نیز از طریق مفهوم کنش ارتباطی تلاش کردند تا این مفاهیم را به شکلی عینی تر در علوم اجتماعی طرح کنند. در این مقاله نیز با توجه به اهمیت نشان دادن این موضوع که چنین مفاهیمی فقط موضوعی برای بحثهای روشنفکرانه نخبگان نمی باشند، جهت گیری اصلی پژوهش ارزیابی تجربی این مساله بوده است که تا چه حد اجتماع همبسته و صمیمی شکل گرفته در پاتوقها و نیز گفتگو در زندگی روزمره جوانان تهرانی حضور دارد و نیز تا چه حد به این مفاهیم آگاهی دارند یا علاقه دارند که آنها را تجربه کنند. بنابراین با توجه به ارزیابی فوق، می توان به این سوال پاسخ داد که آیا در متن زندگی هر روزه، تجربه حضور در اجتماعات گوناگون و نیز در کنار آن علاقه به تجربه گفتگوی واقعی با دوستانشان، هویتی آزادتر و مستقل تر را برای آنان شکل می دهد یا خیر؟
دین و نظریه های تاثیر رسانه؛کنکاشی در متون موثق اسلامی و نظریه های رسانه ای
حوزههای تخصصی:
"ازآنجاکه برای مقوله ارتباطات از دیدگاه فرایندی، تاثیر و اثرگذاری موضوعیت می یابد، در این مقاله قصد بر آن است که نظریه های تاثیر رسانه های همگانی و سیر تغییر و تحولات این نظریه ها، انواع و نحوه تاثیر بر مخاطبان از طریق رسانه ها بررسی شود. درعین حال، با عنایت به محتوای متون موثق اسلامی، شامل قرآن و احادیث معتبر که از جانب پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصوم(ع) روایت شده است، در خصوص موضوع تاثیر و اثرگذاری مثبت بر مخاطبان نیز در این مقاله بحث خواهد شد. در حوزه مطالعات رسانه ای، پژوهش ها و مباحث مختلفی در مورد تاثیرات کلی رسانه های همگانی بر نگرش، تصورات و رفتار مخاطبان، همچنین عمق و شدت این تاثیرات مطرح شده است که گستره زمانی حدوداً هشتادساله ای را شامل می شود. لازم به ذکر است که تقریباً تمام مطالعات مربوط به تاثیر رسانه ها، تاثیر رسانه را مفروض می دانند، اما در خصوص شدت و قدرت این اثرگذاری، توافق کلی وجود ندارد. از دیدگاه عقل سلیم، رسانه های همگانی در حوزه اخلاق، اعتقادات و رفتار، دارای برخی تاثیرات اند. سیر تاریخی توجه به مقوله تاثیر رسانه ای از اوایل قرن بیستم و با اعتقاد به تاثیر قدرتمند رسانه ها (نظریه تزریقی) آغاز می شود، سپس به مرحله اعتقاد به تاثیر محدود رسانه ها می رسیم. ضمن آنکه نظریه دومرحله ای رسانه ها نیز در همین ایام مطرح می شود. درعین حال، در دهه های 1950 و 1960م. مجدداً نظریه تاثیر قدرتمند رسانه ها طرح می گردد. پس از این مراحل، نظریه کاشت گربنر، نظریه های مک لوهان در حوزه تاثیر رسانه ها، نظریه تجربه تاثیرهای ترکیبی، مارپیچ سکوت و… در حوزه تاثیر رسانه ای مطرح شده اند.
"
فرهنگ، عامل روایی افکار عمومی
حوزههای تخصصی:
رسانه های کوچک
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ویژگی ها و کارکردهای رسانه های کوچک در مقایسه با رسانه های بزرگ (سنتی) می پردازد و نشان می دهد که ضمن شباهت هایی که بین این دو دسته از رسانه ها وجود دارد، تفاوت های قابل ملاحظه ای از نظر ساختار و کارکردهای این رسانه ها با رسانه های بزرگ وجود دارد. منظور از رسانه های کوچک در این مقاله آن دسته از رسانه هایی است که با مدد فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی از نظر سازمان تولید، نحوه توزیع و مواجهه با مخاطب در مقیاس هایی کوچک عمل می کنند. این کوچکی نه تنها به آن ها قابلیت تولید سریع تر را داده است بلکه از فاصله بین تولید کننده و مخاطب نیز کاسته است و همزمان به ایجاد تولید کننده- مخاطب منجر شده است.
"نقش رسانهها در ترویج رفتارهای مخاطرهآمیز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"گستردگی رسانههای جمعی، ایجاد و انتقال جریان نامحدودی از اطلاعات را در جامعه امروز موجب شده است. این اشباع رسانهای، نگرانیهای خاصی را در خصوص مسائل مربوط به سلامت پدید آورده است. رویارویی با رفتارهای پرخطر در رسانههای جمعی مانند تلویزیون، سینما، بازیهای رایانهای، اینترنت و ... خطری جدی برای سلامت کودکان و نوجوانان به شمار میرود و تأثیر رسانهها بر سلامت نوجوانان در زمینة تغذیه، اطلاعات جنسی، الکل، دخانیات، خشونت و فشارهای روانی همچنان مورد بحث است. رسانهها بیشترین فرصت و زمان را برای شکلدهی به عقاید و رفتارهای جوانان در اختیار دارند و جایگزین والدین و مربیان به عنوان مربی و منبع اولیه اطلاعات درباره دنیا و چگونگی رفتار افراد در آن شدهاند. با توجه به بالا بودن قدرت انتشار رسانهها و خطرات احتمالی انتقال اطلاعات غیردقیق یا حذف اطلاعات حیاتی، همکاری بیشتر و مؤثرتر جوامع بهداشتی و رسانههای جمعی امری ضروری است.
" "رسانه، رفتارهای پرخطر، سیگار، خشونت، رفتارهای جنسی.
"
"نظارت والدین بر استفاده کودکان و نوجوانان از رسانههای تصویری "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله برگرفته از پژوهشی است که در سال 1386، در مرکز تحقیقات سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با هدف بررسی میزان و نحوه نظارت والدین بر استفاده کودکان و نوجوانان از انواع رسانههای تصویری، با تأکید بر تلویزیون انجام شده است.
نتایج این تحقیق نشان داد:
ـ 70% والدین برای نظارت بر نحوه استفاده فرزندانشان از تلویزیون، از روش نظارت فعال استفاده میکنند.
ـ 68% والدین بر محتوای برنامههای مورداستفادة فرزندانشان در رسانههای مختلف تصویری (غیر از تلویزیون) در حد «زیاد و خیلی زیاد» نظارت دارند.
ـ 42درصد والدین پس از خرید یا کرایه لوحهای فشرده بازی برای فرزندانشان به بازبینی این نوارها و لوحهای فشرده میپردازند."
"روند نمایش خانواده در تلویزیون "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تغییرات خانواده در طول زمان و چگونگی نمایش آن در تلویزیون موضوع مورد بحث این مقاله است. مقاله حاضر با نگاهی به پژوهشهای صورت گرفته در طول سالهای 1370 تا 1383 در این زمینه، سعی در مشخص کردن تغییرات خانواده در نمایشهای تلویزیونی دارد.
یافتههای تحقیق برخی تغییرات را در نمایش خانواده در تلویزیون نشان میدهد مانند: افزایش سطح تحصیلات و نوع شغل، توجه بیشتر به آسیبهای اجتماعی از جانب خانوادهها و نزدیک شدن برخی از کلیشههای مردانه و زنانه به یکدیگر. مردان بیشتر از سابق ویژگی همدلی و همدردی با دیگران را نشان میدهند اما زنان در اغلب موارد به صورت افرادی پرخاشگر به نمایش درآمدهاند. در مورد تقسیم نقش در خانواده نیز هر چند برخی تغییرات ظاهری به چشم میخورد، هنوز روابط سنتی در خانواده پا بر جا است.
"
جوامعی در نوستالژی اجتماع، نگاهی به پدیده معنویت های جدید در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سالهای اخیر، جمعا یا کلاسهایی در سطح شهر تهران و دیگر شهرها شکل گرفته اند که در آنها شیوه های نوینی برای «چگونه بهتر زیستن» آموزش داده می شود. در این جمعها که اساس شان بر پایه دیدگاههای گوناگونی از جمله روان شناسی و عرفان قرار گرفته، افراد به دنبال آن هستند که ضمن تجربه نوعی احساس معنوی و روحانی، چگونگی دست یابی به راههای خوشبختی، موفقیت، کمال را همراه با آرامش روحی دریابند. در این مقاله تلاش شده بر اساس نتایج یک پژوهش کیفی که در آن دو کلاس از این دسته جمعها مورد بررسی قرار گرفته اند، نوع سازمان دهی اجتماعی و چگونگی روابط اعضای مختلف آنها با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس یافته های این پژوهش، این جمعها را می توان «جوامعی در نوستالژی اجتماع» با خصوصیات «بسته و رازدار» و دارای «رهبری فرهمند» معرفی و در عین حال حضور آنها را به عنوان نشانه هایی از پویایی حیات زنده اجتمعی در لایه های زیرین جامعه قلمداد کرد.
رسانه ها و معناشناسی بحران
حوزههای تخصصی:
بحران نوعی جنگ صامت است که بیش از آنکه به سخت افزارهای جامعه ضربه وارد می کند، به نظام نرم افزاری آن، یا به عبارتی دیگر، به قدرت تصمیم گیری و تحرک جامعه در سطوح مختلف ضربه وارد می کند و آن را مختل می سازد. فرایند بحران بر مبنای تحلیل معناشناسی این واژه، با مرحله آشوب آغاز و به مراحل موقعیت سخت، نقطه خطر و سرانجام عدم قدرت تصمیم گیری منتهی می گردد. بنابراین بحران از هیچ آغاز نمی شود و ریشه در نوعی از عدم تعادل در نظام های جامعه اعم از حکومتی و یا غیرحکومتی دارد. مهم ترین پیامد این وضعیت عدم قطعیت و عدم امکان تصمیم گیری است که با بروز چنین وضعیتی در جامعه، حوادث مختلف شکل می گیرند و جامعه را در مشکلات جدی فرو می برد.رسانه ها در این رابطه و در بستر فرهنگ های مختلف می توانند نقش دوگانه مدیریت و کنترل یا تصعید و گسترش بحران با بهره گیری از شیوه های مختلف برجسته سازی، اقناع، کاشت و آموزش را عهده دار باشند.
تلون مفهومی اطلاعات ، ضرورت نظریه ای جامع برای یکپارچه کردن چند پارچگی
حوزههای تخصصی:
شناخت تکنیکهای ارتباطی جهت حفظ ارز شهای فرهنگی از طریق سریالهای خانوادگی تلویزیون – شبکه یک سیما
حوزههای تخصصی:
فرایند نمایش را به اعتبار نحوه نگرش بدان، از دو دیدگاه اجرایی یا نوشتاری می توان مورد بررسی قرار داد و درباره جنبه های گوناگون و عوامل مختلف هر یک، جداگانه به تفحص و تتبع پرداخت. آنچه از پی خواهد آمد، بیشتر تاملی در باب عناصر تشکیل دهنده متون نمایشی است که صرف نظر از اشراف بر متن نمای شهای صحن های، اصول اساسی آن م یتواند ناظر بر متون نمایشی در سایر رسان هها همچون سینما، تلویزیون و رادیو نیز باشد. درباره ثمربخش بودن اصولی که عنوان خواهد شد یا کارآیی نداشتن آنها در یاری دادن به علاقه مندان باید گفت؛ فراگرفتن این اصول حتی اگر ایشان را در خلق اثری نمایشی یاری نکند، به دلیل شی و های تحلیلی که در نحوه ارایه مطالب آن به کار رفته است، بی گمان در رفع معایب آثاری که به وجود آو رد هاند موثر خواهد بود. در همین خصوص لازم است خاطرنشان شود که صرف به کار گرفتن اصول و قوانین درام نویسی، الزاماً منجر به خلق آثار نمایشی با ارزش نخواهد شد. رعایت این اصول، تنها می تواند از نظر تکنیکی شرایطی فراهم آورد که اثر نوشته شده قادر باشد بر پای خود بایستد و از نظر ظاهر، توجه تماشاگر را به خود جلب کند. اینکه ضمن جلب توجه تماشاگر، چه مطالبی باید به او داده شود که بر عمق بینش و صحت قضاوت وی بیفزاید نیز دارای اهمیت بسزایی م یباشد یعنی از طریق متن سریال ها، دس تاندرکاران تولید قادر خواهند بود ارزش های فرهنگی و اجتماعی را به مخاطبان خود ارایه نموده و در حفظ ارزش های فرهنگی جامعه کوشا باشند.
تولید فرهنگی، رسانه و معنا
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۷
حوزههای تخصصی:
چه کسی باسواد است (سواد رسانه ای در عصر ارتباطات)
حوزههای تخصصی:
"تلویزیون با کودکان ما چه میکند؟ "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مقاله پیش رو تلاشی برای نشان دادن اثرات مختلف تلویزیون بر کودکان است.برای این منظور ابتدا، به اثرات مثبت آن از جمله :رشد فکری و هوشبهر (I.Q ) کودکان پرداخته شده ودر ادامه، اثرات منفی این رسانه که بروز بیماری، خشونت، ضعف بینایی و کاهش خلاقیت در کودکان را شامل میشود، مشخص شده است. در خاتمه نیز راهکارهایی برای بالا بردن رشد فکری کودکان ارائه شده است.
"