فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
85 - 115
حوزههای تخصصی:
اخلاق باور یکی از حوزه های اخلاق کاربردی بوده که به الزام های اخلاقی حاکم بر باورمندی و حفظ باورهای ذهنی می پردازد. استنباطِ حکمِ فقهی یکی از افعالِ اختیاری ذهنی فقیه در حوزه باورمندی و حفظ باورهای (احکام) فقهی است. مطابق با اخلاق باور الزام هایی اخلاقی بر باور آوردن به یک حکم تکلیفی و وضعی فقهی حاکم است. اما الزام ها و اصول اخلاقی حاکم بر باورمندی به احکام فقهی به عنوان یک فرایند اختیاری ذهنی چیست؟ تا کنون بحثی با این عنوان و مسئله درباره باورهای فقهی انجام نگرفته است. در این مقاله سعی شده از مباحث فقهی چند رویکرد کلی و اصول مستنبط از آنها درباره اخلاق باور فقهی اصطیاد و معرفی شود. سه رویکرد کلی درباره اخلاق باور فقهی قابل استفاده از کلمات فقها است؛ 1. رویکرد فضیلتگرایانه بر ملکه قدسیه اجتهاد تأکید کرده و استنباطی را اخلاقی و صحیح دانسته که منطبق با فضایل اخلاقی مرتبط باشد، 2. رویکرد وظیفه گرایانه بر نحوه ارتباط انسان با خدا که به نحو عبد و مولای عرفی یا فراتر از آن (نظریه حق الطاعه) تأکید می کند و هنجار کلی اخلاق باور فقهی را بر این اساس تبیین می کند، 3. آخرین رویکرد هم نتیجه گرایانه بوده و در تنظیم هنجار کلی اخلاق باور فقهی بر اهداف فقه تأکید می کند.
فراتحلیل کمّی نتایج پژوهش های پیرامون دروس معارف اسلامی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، فراتحلیل کمی پژوهش ها پیرامون دروس معارف اسلامی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور بود. روش: رویکرد پژوهش کمی و روش پژوهش فراتحلیل بود. جامعه آماری کلیه پژوهشهای انجام شده پیرامون دروس معارف اسلامی در بازه زمانی 1392تا 1399بود.نمونه آماری کلیه پژوهش هایی بودند که واجد شرایط مفروضات فراتحلیل کمی بودند.ابزار اندازه گیری چک لیست سنجش معیارهای مقالات واجد شرایط جهت فراتحلیل بود.برای تعیین اعتبار ابزار، چک لیست در اختیار سه نفر از متخصصان سنجش و اندازه گیری که سابقه حداقل یک پزوهش فرا تحلیل را داشتند،قرار گرفت و روایی ابزار مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل سؤالات از آزمون ناهمگونی مطالعات، شاخص g هگز و مدل ثابت و تصادفی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار CMA 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس نتایج آزمون ناهمگونی مطالعات، فرض صفر ناهمگونی مطالعات تایید گردید. همچنین مقدار شاخص I2 نشان دهنده اثر ناهمگونی مطالعات بر 97/33درصد از تغییرات کل بود. اندازه اثر و Z محاسبه شده برای 15 متغیر از 22 متغیر در سطح آلفا 05/0 معنادار بود. بیشترین اندازه اثر بر اساس شاخص g هگز مربوط به متغیر نگرش دینی دانشجویان ، با اندازه اثر 488/1 و پس از آن مربوط به متغیر استاد با اندازه اثر 450/1 و پس از آن ارتباط متقابل استاد دانشجو با اندازه اثر 215/1بود. اندازه اثر کلی برای همه مطالعات در مدل ثابت و تصادفی در سطح متوسط بود که بیانگر ارتباط متغیرها با اثربخشی دروس معارف بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، سه عامل نگرش دینی، استاد و ارتباط متقابل استاد و دانشجو بیشترین اندازه اثر را در اثربخشی این دروس دارا بودند.لذا بر اساس نتایج فراتحلیل و با تمسک بر عوامل شناسائی شده مرتبط با اثربخشی برنامه درسی دروس معارف اسلامی،ضرورت باز اندیشی و تحول دربرنامه درسی دروس معارف اسلامی باید همواره یکی از دغدغه های اصلی سیاست گذاران و طراحان برنامه درسی معارف اسلامی باشد.
تجلی همدردی در داستان های کودک و نوجوان و نسبت آن با تربیت دینی
حوزههای تخصصی:
همدردی، یکی از مفاهیم اخلاقی– تربیتی در ادبیات و فرهنگ زیستی و اجتماعی انسان-هاست. همدردی و همدلی از نظر معنایی بسیار نزدیک به هم هستند اما با این حال تفاوت ظریفی نیز دارند. همدردی را قدرت ورود به احساسات یا ذهن فرد دیگر گفته اند و همدلی قدرت ورود به شخصیت فرد دیگر و تصور تجربیات او بیان شده است . در پژوهش حاضر سازه ی همدلی و همدردی در داستان های دخترک کبریت فروش: کریستین آندرسن. سرود کریسمس: چارلز دیکنز. ننه مهربون: حسین مجیدی. شاهزاده خوشبخت: اسکاروایلد. ملکه زنبورها: دوستی و بهترین نان برای مهربان ترین حیوان: فرج الهی. مهمان-های ناخوانده: باربر، به روش تحلیل محتوا بررسی شده است. از سوی دیگر مفهوم همدردی و همدلی در آموزه های دینی مورد بحث واقع شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه ی کیفی است که به هدف بررسی سازه ی مذکور و تجلی آن در ادبیات دینی و داستانی صورت پرداخته است. پیامد این مفهوم مخاطب را متوجه حضور دیگری می نماید. برای این امر درک دیگران و همدلی با دیگران به تربیت معنا می بخشد و جهان انسانی را زیباتر می کند.
چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
67 - 93
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش موردِ استفاده تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش، همه معلمان و مربیان پرورشی دوره ابتدایی بودند که از بین آنها 10 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار، در نقشِ مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. ابتدا پرسش کلیدیِ چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی کدامند؟» مطرح شد و سپس بر حسبِ پاسخ های دریافتی، پرسش های بعدی نیز پرسیده شد. در این تحقیق، 4 مضمون فراگیر و 14 مضمون سازمان دهنده در موردِ چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزانِ دوره ابتدایی، شناسایی شد. بر مبنای این مضامین، می توان به این نتیجه دست یافت که وضعیت موجود آموزش اخلاق به دانش آموزانِ دوره ابتدایی از 4 منظر محتوای آموزش اخلاق»، دانش آموزش محتوای اخلاقی»، فضای فیزیکی و جو عاطفی مدرسه» و عدم هماهنگی و دوگانگی بین عناصر مختلف در آموزش اخلاق» آسیب و چالش دارند. شناسایی این چالش ها می تواند به برنامه ریزان آموزش و پرورش در برطرف کردن چالش ها و موانع آموزش اخلاق اسلامی کمک کند.
تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا: مدل آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی دوره اول و دین و زندگی دوره دوم متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش «آنتروپی شانون» بود. جامعه آماری، شامل 9 کتاب درسی پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه چاپ 1402 بود که به روش نمونه گیری سرشماری، علاوه بر متن دروس، تصاویر، جملات، شعر ها، داستان ها و آیات نیز تحلیل شد. واحد تجزیه و تحلیل متون نوشتاری، جمله بود و برای بررسی تصاویر از تحلیل مضمون استفاده شد. ابزار پژوهش، فرم وارسی مؤلفه های هفت گانه هوش اخلاقی نظریه بوربا بود. روایی پژوهش بر اساس دیدگاه اساتید و صاحبنظران دانشگاهی بدست آمد و و پایایی آن از طریق ضریب پایایی پی اسکات 73/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Excel، از جدول توزیع فراوانی، درصد و ضریب اهمیت استفاده شد. یافته ها: در کتاب های مورد بررسی، مؤلفه خویشتن داری (216/0WJ=)، از بیشترین ضریب اهمیت برخوردار است و در مراتب بعدی به ترتیب مؤلفه های: انصاف (188/0WJ=)، بردباری (176/0WJ=)، همدلی (164/0WJ=)، احترام (122/0WJ=)، وجدان (106/0WJ=) و مهربانی (025/0WJ=) قرار دارند. بیشترین ضریب اهمیت مؤلفه ها در کتاب پیام های آسمانی هفتم و دین و زندگی دهم (170/0WJ=) است و در مراتب بعدی به ترتیب کتاب های: دین و زندگی دوازدهم (167/0WJ=)، پیام های آسمانی نهم (165/0WJ=)، دین و زندگی یازدهم (164/0WJ=) و کمترین ضریب اهمیت نیز در کتاب پیام های آسمانی هشتم (162/0WJ=) است. نتیجه گیری: در مجموع مؤلفه های هوش اخلاقی در مقایسه با یکدیگر توزیع متوازنی ندارند و کتاب های مورد بررسی در پایه های مختلف نیز به صورت نامتوازنی به مؤلفه ها پرداخته اند.
شناسایی مولفه های تربیتی دانش آموزان یتیم از منظر رهبران آموزشی: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، دست یابی به مؤلفه های تربیتی دانش آموزان یتیم با بهره گیری از تجارب زیسته رهبران آموزشی در مدارس شاهد بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری و به کارگیری ابزار مصاحبه انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل 11 تن از رهبران آموزشی مدارس شاهد در مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 01-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل یافته ها از روش پدیدارشناسی تفسیری اسمیت استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با رهبران آموزشی در قالب (5 مضمون کلی، 19 مضمون جزیی و 57 مضمون پایه) شامل راهبردهای تربیتی (توجه به اصول تربیتی، تقویت مهارت های شناختی-اجتماعی، توجه به تفاوت های فردی، تربیت چندبُعدی، احسان به یتیم و اکرام یتیم)، سیستم حمایتی (حمایت همه جانبه از دانش آموزان و خانواده)، تقویت عملکرد پرورشی رهبران آموزشی (هم افزایی گروهی مربیان، حساسیت تربیتی رهبران آموزشی، آموزش مربیان و توجه به اهمیت گزینش مربیان و کادر آموزشی)، تقویت شبکه ارتباطی (تقویت احساس تعلق به مدرسه، انعطاف در روابط و استحکام در روابط) و تقویت شبکه حمایتی (ضعف برنامه ریزی در زمینه های پرورشی وآموزشی مربیان، ضعف در حمایت مالی و شبکه ارتباطی) بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیان گر خلاء توجه به موضوع ایتام در اسناد بالادستی نظام آموزش وپرورش و ضرورت توانمندسازی رهبران آموزشی در میزان و نوع توجه به نیازهای آموزشی و پرورشی دانش آموزان یتیم به ویژه در مدارس شاهد است.
شناسایی عوامل اجتماعی - تربیتی موثر بر تمایل دانش آموزان به حضور در مسجد بر اساس طرح شهید بهنام محمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
141 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر تمایل دانش آموزان به مسجد بر اساس طرح شهید بهنام محمدی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش آمیخته است که در بخش کیفی از بررسی اسنادی و در بخش کمی از روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مربیان و دانش آموزان شهر تهران است. نمونه نحقیق حاضر بر اساس جدول مورگان تعداد 103 نفر بوده که پرسشنامه محقق ساخته بر روی آنان اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل دادههای کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (T تک نمونهای، طیف مطلوبیت نانلی، T دو گروه مستقل، و آزمون فریدمن) استفاده شد. یافتهها نشان داد که بر اساس دیدگاه مخاطبین طرح شهید بهنام محمدی موانع جدی از لحاظ عوامل تأثیرگذار درونی طرح مبنی بر عدم جذب نوجوانان وجود ندارد. در رابطه با اولویت بندی مقوله ها از منظر میزان تأثیر آن ها بر عدم جذب مخاطبین به مسجد از دیدگاه مخاطبین نیز اولویت بندی مقوله ها در نمونه به ترتیب بدین قرار است: برنامه ریزی و محتوای آموزشی (با میانگین 2.75)، مقوله بی توجهی به نسازها و اقتضائات سنی (با میانگین 2.71)، امکانات و تسهیلات (با میانگین 2.56)و همچنین و در نهایت مقوله نیروی انسانی تأثیرگذار (با میانگین 2.52). همچنین یافتهها نشان داد که در مقوله های امکانات، نیازها و اقتضائات، و نقش خانواده، میانگین امتیاز در بین مربیان بیشتر از مقدار آن در مخاطبین است. به بیان دیگر مربیان طرح در مقایسه با مخاطبین در رابطه با مقوله های ذکر شده معتقدند این عوامل در عدم جذب نوجوانان به مسجد بیشتر تأثیر داشته است. نتایج کل بیانگر آن است که بیشتر عوامل جذب دانش آموز نوجوان به مسجد مربوط به عوامل مؤثر خارج از مسجد است.
بررسی تاثیرات اخلاقی طبعِ قلب از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
قلب در قرآن دارای شئون متعدد ادراکی و گرایشی است. طبق نظر قرآن تمام شئون ادراکی و گرایشی قلب در صدور و قبول افعال و صفات اخلاقی تاثیر مستقیم و مستقلی دارد. در قرآن برای قلب، 7 نوع مانع مختلف در حوزه ادراکات و گرایشات ذکر شده که در بین موانع ادراکی و گرایشی قلب، " طبع " به عنوان مهم ترین و در عین حال قوی ترین مانع از حیث آثار ضداخلاقی و دامنه تاثیرگذاری معرفی شده است. قرآن برای قلب مطبوع آثار ضد اخلاقی مختلفی را بیان کرده که عبارتند از؛ سلب ادراک تفقهی قلب که در عِدل ادراک تعقلی و تدبری قلب می باشد، سلب ادراکی سمعی انسان که یکی از دو عامل سعادت انسان معرفی شده است، سلب قوای کسب علمی و معرفتی که مختص انسان می باشد، قرار گرفتن در سنت پایدار خذلال الهی که انسان های شقی در آن مشترک هستند، تبیعت از هواء که به عنوان یکی از سه عامل اصلی ضلالت انسان ها ذکر شده است، سلب راه های کسب ایمان که به عنوان پرکاربدترین واژه ارزشی در قرآن محسوب می شود و سیطره غفلت بر انسان که نخسین عامل انحراف اخلاقی می باشد.
رویکردی انتقادی به اخلاق پژوهی سفرنامه نویسانِ دوره قاجار در مورد ذبح حیوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
117 - 137
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار از مهم ترین دوره های تاریخ معاصر ایران و اوج حضور اروپاییان در ایران است. در این دوره سفرنامه نویسان اروپایی به صورت سیاحت شخصی و گاه به صورت هیئت های اعزامی از سوی ابرقدرت های اروپایی در ایران حضور پیدا می کردند. این افراد شامل سیاحان، پزشکان، شخصیت های سیاسی و اقتصادی و حتی میسیونرهای مذهبی بوده اند، سفرنامه نویسان هر کدام باانگیزه و بینشی خاص، بنا بر روحیه و جنبه فرهنگی و اجتماعی خود و درحالی که فرهنگ سرزمین خود را به همراه دارند به بررسی وضعیت طبیعی جغرافیایی تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی محل سفر خود می پردازند، سفرنامه نویسان در گزارش های خود بر تضییع حقوق حیوانات اشاره کرده اند، برای نمونه گزارشاتی از ذبح حیوانات در ایام محرم و اعیاد نقل کرده و این سلب حیات را یکی از موارد تضییع حقوق حیوانات دانسته اند. این پژوهش در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که آیا این اتهام و سوءبرداشت سفرنامه نویسان از تضییع حقوق حیوانات درست است؟ این فرضیه دنبال می شود که سفرنامه نویسان، اولا با اهدا ف و اغراض سوء این گزارشات را بیان کرده اند. ثانیا به دلیل درهم تنیدگی فقه و کلام و اخلاق در سنت اسلامی ایجاد مرز مشخص بین ادله اخلاقی و کلامی در مرضوع ذبح حیوانات امکان پذیر نیست و از طرفی هم اسلام، انسان را مجاز به استفاده از حیوانات می داند، ولی برای حیوانات حقوق و آداب اخلاقی قرار داده است که رعایت آن بر همگان واجب است. روش نگارش این نوشتار؛ توصیفی، بر اساس گزارش های سفرنامه نویسان دوران قاجار و سپس از روش تحل
تحلیل مفهومی واژۀ «عسر» در قرآن کریم به منظور تبیین هدف غایی و اهداف واسطی مرتبط با آن
حوزههای تخصصی:
فهم مسائل و مفاهیم قرآنی، تفهیم آنها و حقیقت پنهان شده امور در آن از دیرباز تا به امروز مورد توجه اندیشمندان بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم «عسر» و مشخص ساختن اهداف واسطی ذیل هدف غایی «هدایت» است. بدین منظور تمامی آیاتی که واژه «عسر» در آنها به کاربرده شده است، در آیات 6 و 7 سوره طلاق، آیه 8 سوره قمر، 280 و185 سوره بقره، 5 و 6 سوره شرح، 73 سوره کهف، 117 سوره توبه، 10 سوره لیل، 9 سوره مدثر و 26 سوره فرقان با استفاده از روش تحلیل زبانی و مفهومی به منظور استخراج هدف غایی و اهداف واسطی تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که واژه «عسر» به صورت ارتباط اندراجی میان مفهوم «هدایت» به عنوان هدف غایی و سایر شئون اعتقادی، دینی، اقتصادی، اجتماعی و شأن فکری و عملی و تربیتی به عنوان اهداف واسطی قابل تحلیل است. اهداف واسطی در شأن اعتقادی با رشد فردی و خودشناسی، در شأن دینی با دشواری برخی احکام و امور عبادی، در شأن اقتصادی با تاکید بر انفاق، و بخشش و...، در شأن اجتماعی با تکیه بر رفتار فاضلانه و عادلانه و در شأن فکری و عملی و تربیتی با بازشناسی و رفتار عامدانه تبیین شده است. از این منظر هدف خداوند از سختی ها و مصائب پیش روی بشر و حتی ابتلائات و آزمایش های الهی هدایت و تعالی انسان است. این سختی ها به پهنای ساحات مختلف تربیت، جامه ی گوناگون به تن کرده و در شئون مختلفی ظهور می کنند.
مزاح، فضیلت یا رذیلت؟ تحلیلی بر آموزه های اسلامی بر مبنای حکمت عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
7 - 22
حوزههای تخصصی:
مزاح در متون روایی اسلامی گاه عملی مذموم و گاه فضیلت قلمداد شده است و گاه توصیه شده است که این عمل «کمتر» انجام پذیرد. پرسش اصلی این تحقیق آن است که چگونه این احادیث با هم قابل جمع اند و چه تبیین معقولی از وجه جمع این متون روایی می توان ارائه نمود. پاسخِ مسئله در حکمت عملی نهفته است. اگر مزاح و شوخی فضیلت تلقّی گردد، لازم است فرد مزاح کننده با تکیه بر حکمت عملی که نوعی هنرِ موقعیت شناسی و بصیرت است، این مسئله را مورد سنجش قرار دهد که آیا این عمل در این موقعیت خاص، برای سعادت و زندگیِ خوبِ خودِ و انسان های مرتبطِ با این مزاح، مفید است یا خیر؟ حکمت عملی مستلزم نوعی شناخت و بصیرت نسبت به کل جهان و رابطه ی انسان با آن و نیز درکی درست از سعادت انسان است. از همین روی، شکل گیری و استقرارِ فضیلتِ حکمت عملی در آدمیان دشوار است و پس از ممارست بسیار و گذشت سالیان دراز در فاعلان اخلاقی شکل می گیرد و در بسیاری از افراد هرگز شکل نمی گیرد. به همین علت است که انجام فعلی اخلاقی همچون مزاح توسط بسیاری از آدمیان ممکن است محکوم به حکم رذیلت گردد و از همین روی، در روایات اسلامی توصیه شده این فعل «کمتر» انجام پذیرد.
«لقاء اللّه» به مثابه «غایت نهایی اخلاق» از دیدگاه توماس آکوییناس و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقالهٔ حاضر به روش توصیفی۔تحلیلی و استنباطی و با هدف بررسی غایت نهایی اخلاق، آراء ملاصدرا و آکوئیناس - دو متفکر برجسته مسلمان - را مقایسه کرده و در صدد تبیین محورهای مشترکی نظیر سعادت بخشی و لذت آفرینی درمفهوم «لقاء اللّه» وگونه های مختلف لقاء اللّه در دنیا وآخرت از دیدگاه این دو فیلسوف برآمده و ضمن تحلیل و صورت بندی دیدگاه ها و استدلال های مبتنی برآن، همسویی این دو اندیشمند در مبانی و سویه های نظری را نشان داده است. ادله آکوئیناس بر اثبات لقای الهی به مثابه غایت نهایی اخلاق بیشتر برپایه لزوم وحدت وتعالی غایت نهایی و عشق الهی اقامه شده وادله ملاصدرا دو سویه متفاوت دارد: برخی از آنها بر دیدگاه عام هستی شناسانه و برخی بر دیدگاه خاص انسان شناسانه او استوار است. ملاصدرا هیچ مانعی را جز موانع اخلاقی نظیر اِفراط در شهوت و غضب، مانع تحقّق لقای الهی نمی داند و بر امکان همگانی و همیشگی این نحوه از شهود - حتی در این دنیا - و غایت الغایات بودن آن تأکید دارد، اما آکوئیناس ضمن اشتراک نظر در خطوط اصلی، دیدگاهی متفاوت در مورد امکان قُرب الهی و لقاءاو دارد.
مؤلفه های اخلاق کاربردی در تربیت دانشجوی منتظرمبتنی بر آرمان شهر مهدوی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۳زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
121 - 144
حوزههای تخصصی:
از جمله دغدغه ها و راه کارهای تقویت و توان مندی نظام دانشگاهی درجامعه اسلامی، تبیین مهندسی اخلاق وتحقق حرکت عملی به سوی آن دردانشجوی بایسته و تربیت یافته مهدوی و مطابق با آرمان شهر الهی است. عوامل مختلفی می توانند در تحقق بقا و تداوم این مسأله ایفای نقش نموده و جامعه دانشگاهی را برای زمینه سازی و تبلور حقیقی این هدف یاری رسانده و آماده نمایند. در آرمان شهر مهدوی برخورداری از مهندسی اخلاق پایدار ومطلوب اسلامی ازمعدود مفاهیمی است که مورد توجه و تأکید خاص قرار گرفته است و تأمین کننده منافع و مصالح اعضای آن و موجب اسقرار نظم و امنیت اجتماعی و توسعه عدالت فردی و اجتماعی است. باور به حقیقت این موضوع، می تواند مردم را حول محور خود جمع کند و برای دست یابی به هدفی یکپارچه گرد هم آورده و به آنان هویت واحد دهد و به دنبال آن قدرت اجتماعی را تقویت گرداند و ارتباطات اجتماعی را در جامعه علمی و دانشگاهی تحکیم بخشد. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بررویکردکاربردی و باهدف نشان دادن امکان تحقق و ایجاد مهندسی اخلاق اسلامی دردانشجوی ایده آل و بایسته مهدوی و در ساحت نظام اجتماعی جامعه منتظر و عصر غیبت به تبیین پتانسیل و ظرفیت اندیشه مهدویت در تقویت و تحکیم این رویکرد براساس برنامه ها وآموزه های آرمان شهر الهی و معنوی آن پرداخته ایم .
بررسی ضرورت ارائه دروس معارف اسلامی در مقطع کارشناسی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ضرورت ارائه دروس معارف اسلامی در مقطع کارشناسی می باشد. یکی از عناصر اصلی برنامه ریزی درسی، تبیین منطق و ضرورت هر درسی می باشد. این مقاله ضمن بررسی ضرورت های ارائه دروس معارف اسلامی با رویکرد کیفی و روش توصیفی، طی مصاحبه نیمه باز با 34 نفر از اساتید معارف و 32 نفر از دانشجویان، به نتایج زیر دست یافت. اساتید معارف و دانشجویان در موارد زیر در خصوص ضرورت ارائه دروس معارف هم نظر هستند: 1- معرفت افزایی، آموزش و استحکام بنیادهای فکری و اعتقادی. 2- آموزش ارتقاء سبک و سطح زندگی برتر. 3- ارتباط با اساتید معارف و عالمان دینی و الگو گیری از آنان. دو مقوله بعدی فقط مد نظر اساتید معارف بود. 1-ضرورت هماهنگ بودن با نظام آموزشی جهانی. 2- پیاده سازی اسناد بالا دستی و اسلامی سازی دانشگاه ها. پیشنهاد: نهاد و گروه معارف، جمعی را مرکب از نمایندگان نهاد، گروه معارف، دانشجویان و یکی از اساتید مرتبط با موضوع؛ تحت نظارت متخصص برنامه ریزی درسی تشکیل داده و دروس معارف را مورد بازنگری و برنامه ریزی مجدد بر مبنای یافته های پژوهش قرار دهند.
الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ودلالت های تربیتی آن می باشد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و استنتاجی انجام شده است. منظور از تحوّل وجودی صیرورت و حرکت استعلایی وجود انسان به سوی خداگونگی در قوس صعود و عروج نفس انسان از سلسله مراتب عالم برای دستیابی به مقام فنای فی الله و بقای بالله می باشد. تحوّل وجودی ناظر بر استکمال وجود آدمی و احسن شدن نظام بینشی، گرایشی و کنشی اوست. براساس نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، آدمی موجودی همواره در حرکت و بالتبع هستیِ سلسله مراتبی اش، موجودی ذومراتبی است که در سیر استکمالی خویش و با تغییر و دگرگونی در جوهر خود، قادر به طی مراتب مختلف وجودی و در نهایت قرب الی الله خواهد بود. پس از تبیین مفهوم تحول وجودی، مبانی فلسفی تحول وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ارائه شده ؛ سپس به کمک روش استنتاجی پیش رونده دلالتهای تربیتی (اهداف، اصول و روشهای تربیتی) ناظر بر تحوّل وجودی انسان استخراج شدند.این اصول تربیتی شامل کسب معرفت و بینش توحیدی، محبت و عشق ورزی، تبعیت، مراقبت، ملازمت یاد خدا با انسان، کمال گروی، کفایت الهی، عقلانیت و وحدت می باشد. در نهایت براساس موارد بدست آمده، الگوی تحول وجودی انسان ترسیم گردید.
تبیین اندیشه های روان شناختی فلسفی ملاصدرا و کاربست دلالت های تربیتی آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت نفس و روان در پژوهش های فلسفی تعلیم و تربیت اسلامی به ویژه با رویکرد کاربست آن در تربیت رسمی و عمومی از با ارزش ترین موضوعاتی است که کانون آگاهی برخی از پژوهشگران این گستره از علوم انسانی قرارگرفته است؛ پژوهش حاضر در جستجوی تبیین اندیشه های روان شناختی فلسفی ملاصدرا و استنباط دلالت های آن در نظام تربیت رسمی و عمومی است. این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش استنتاجی ضرورت بالقیاس الی الغیر بهره برده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارند که حکمت صدرایی می تواند پاسخ گوی پرسش های بنیادین در حوزه نفس شناسی و تربیت آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی باشد. انسان در این مکتب، متصل به مبدأ و مقصد الهی است که وجودش مرکب از جسم و روح است. همچنین خجستگی او در دو جهان به سعادت عقلانی در بستر رشد تعقل خلاصه می گردد. با توجه به هدف اصلی سند تحول بنیادین در نظام تربیت رسمی و عمومی یعنی تحقق حیات طیبه در تربیت و معنایابی حیات طیبه به حیات معقول و تربیت عقلانی در حکمت متعالیه می توان با برنامه ریزی این ساحت تربیتی در دوره های مختلف تحصیلی به این هدف سند تحول دست یافت.
ارزیابی تعاریف رایج سلبی از حسن و قبح اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
35 - 63
حوزههای تخصصی:
خوبی و بدی یا حسن و قبح چیست؟ این از مهم ترین پرسش ها در فرااخلاق است. متکلمان معتزله و امامیه پاسخ های متفاوتی به این پرسش داده اند، اما پرتکرارترین تعاریف آنها از حَسَن و قبیح را می توان در سه گروه اصلی جای داد: تعاریف سلبی، تعاریف ایجابی و تعاریفِ مشتمل بر عناصر ثواب یا عقاب الاهی. این سه گروه از تعاریف را به اختصار «تعاریف رایج» می خوانیم. در این مقاله گروه اول از تعاریف رایج، یعنی تعاریف سلبی، صورت بندی و سپس بررسی و ارزیابی شده اند. نخست، اختلاف نظرها و ابهامات موجود در این گروه از تعاریف حَسَن و قبیح را در قالب خوانش های مختلف از تعریف سلبی، صورت بندی کرده، سپس هر یک را بررسی و ارزیابی کرده ایم. از جمله اشکالات خوانش های مختلف می توان به این موارد اشاره کرد: 1) تعاریف سلبی فاقد شرط کافی برای حَسن بودن هستند. 2) این تعاریف متضمن این فرض نادرست یا بحث انگیز است که هیچ فعل آگاهانه و اختیاری فاقد ارزشِ اخلاقی نیست. 3) در بسیاری از این تعاریف، حُسن و قبح فعلی با حسن و قبح فاعلی خلط شده است. 4) این تعاریف حَسَن و قبیح را براساس نکوهش و عدم نکوهش تعریف می کنند، درحالی که ستایش و نکوهشِ یک فعل لزوماً اخلاقی نیست و ممکن است برای مثال، بر بنیاد معیارهای معطوف به اهداف غیراخلاقی، مصلحت جویانه یا زیبایی شناختی باشد. در آخرین بخش نیز اشکالات مضاعفی بر تعاریف سلبی فاقد عنصر استحقاق وارد شده است.
تبیین و نقد پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی با تأکید بر اندیشه وین دایر بر اساس معنویت گرایی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
209 - 230
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مطالعه ای توصیفی است که با هدف تبیین و نقد پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی با تاکید بر اندیشه وین دایر بر اساس معنویت گرایی قرآن کریم انجام شده است. در این پژوهش از روش قیاس علمی (اسمتنتاجی) و تطبیق یا هم سنجی لنزی و از نقد تطبیقی مبتنی بردیدگاه کری واک استفاده شده است. محقق در این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که چه نقدی بر پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی از دیدگاه و اندیشه وین دایر بر اساس معنویت گرایی قرآن کریم وارد است؟ پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی با تأکید بر اندیشه وین دایر چیست؟ با نظر به معنویت گرایی قرآنی، چه انتقاداتی بر پیامدهای تربیتی عرفان های اومانیستی با تاکید بر اندیشه وین دایر وارد است؟ نتایج بیانگر آن است که عرفان های اومانیستی با تأمل به جهان یک سویه و یک بعدی که انسان را در مرکز توجهات قرار می دهند، از دست آوردهای مهم اومانیست ها به شمار می رود. که البته آموزه های اسلامی نیز به کاربست آن در زندگی مسلمانان سفارش نموده است؛ از سویی دیگر در دوران معاصر، درمان معنوی از گرایش هایی شد که در قلمرو بهداشت و سلامت روان، توجه بر انگیز شد. اندیشمندانی چون وین دایر با داشتن نگرش مثبت به زندگی و استفاده از جنبه ای روحانی بشر، به مقوله معنویت اهمیت دو چندان بخشیدند؛ اما از آن جا که دیدگاه «معنویت منهای دین» بر آنان سلطه داشته، در تفسیر معنویت و نتیجه بخش بودن عملی آن به برداشت های نادرستی اشاره کرده اند. معنویت آن گاه اثر بخش و پایدار خواهد بود که از خواستگاه راستین و حقیقی خودگرفته شده باشد؛ هم از منظر تجربی و هم قران کریم در تعالیم خویش تاکید و تصریح نموده است که نمی توان نقش مذهب و معنویتِ برخاسته از آن را در بهداشت و بهباشی روحی انسان های نادیده انگاشت. از آنجا که سرشت الهی آدمی الهی بوده و روحی خدایی دارد، روانشناسی معنوی در صورتی موفق خواهد بود که به چارچوب های لازم در تقویت روحیه انسان که همانا مقوله اخلاق دین محورانه است توجه داشته باشد.
بررسی و تحلیل نقش انسان شناسی در پی ریزی فرهنگ و تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
43 - 70
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و تمدن اسلامی به دلیل اتصال به عالم وحیانی و قرآنی و روایی، دارای غنای محتوایی بی بدیلی است که می تواند تمامی انسان ها را در هر زمان و هر مکان و با هر شرایطی تا قیامت هدایت نموده و سعادت دنیا و آخرت ایشان را تضمین نماید. از سوی دیگر نقش بی نظیر فلسفه اسلامی به عنوان پشتوانه عقلانی و معرفتی فرهنگ و تمدن اسلامی دارای اهمیت فوق العاده ای است. حال بایستی توجه نمود که در آینده، نقش انسان شناسی فلسفه اسلامی در طراحی مبانی نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی که بارها مورد تأکید امام امت(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی است، چگونه است؟ فلسفه اسلامی با رویکرد انسان شناسانه خود به مبانی نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی ورود نموده و بصورت کامل و دقیق تبیین می نماید و بر این اساس، شاکله حیات طیبه بشری را طرح ریزی می کند. به عبارت دیگر حل این مهم، باعث رفع همه مشکلات کاربردی فرهنگی و تمدنی نوین اسلامی می گردد، چرا که مباحث رفتاری و عملی رابطه مستقیم و تنگاتنگی با مباحث نظری دارد و از آن متأثر است. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل انسان شناسی فلسفه اسلامی در فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی و با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال نشان دادن نقش مهم و حیاتی انسان شناسی فلسفه اسلامی به عنوان مباحث نظری فرهنگ و تمدن نوین اسلامی و جامعه مهدوی است. یافته های پژوهش عبارتند از عملیاتی نمودن مباحث نظری دقیق و عمیق انسان شناسی فلسفه اسلامی در فرهنگ و تمدن نوین اسلامی.
کاوش پدیدارشناختی بر شایستگی های پایه آموزگاران برای تحقق ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی شایستگی های پایه آموزگاران برای تحقق ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی است. به منظور دست یابی به این هدف، پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی تحقیق است و برای پاسخ گویی به سوالات پژوهش از روش پدیدارشناختی بهره برده است. جامعه آماری شامل سه گروه مدرسان مراکز تربیت معلم، اعضای هیات علمی گروه های علوم تربیتی و معارف دانشگاه های اصفهان و یزد و کارشناسان علوم حوزوی بوده است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی، تا جایی ادامه یافت که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 22 نفر از اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. در تحلیل داده ها از تحلیل محتوای استقرایی، تکنیک شش مرحله ای آرباخ و سیلورستان استفاده شد. بر اساس نظر متخصصان، شایستگی های پایه آموزگاران در تربیت اعتقادی شامل بصیرت دینی و محبت و مودت است. بصیرت عبادی، گرایش عبادی و رفتار عبادی شایستگی های مورد انتظار در بعد عبادی می باشد و شناخت اخلاقی، احساس اخلاقی و رفتار اخلاقی شایستگی های مورد انتظار در تربیت اخلاقی است.