ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
۴۱.

تأملی بر آراء معرفت شناسانه ناگارجونه، اعتبارسنجی ابزارهای شناختی و انکار آموزه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگارجونه معرفت ابزارهای شناختی نیایَه شونیتا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۴۴
مسئله معرفت در تاریخ تفکر هند، همواره اهمیتی بسیار داشته و به جهت نقشی که متفکران و حکیمان هندی در نجات شناسی خود برای آن قائل بوده اند، با دقت نظر و موشکافی های شگفت انگیز مورد بحث و نظر قرار گرفته است. در این میان، اندیشمندان هند، به مسئله ابزارهای شناختی توجه ویژه داشته اند و مکتب نیایه به عنوان یکی از مکاتب واقع گرای هند، بحث های پردامنه ای در این خصوص دارد و به طور خاص چهار ابزار ادراک حسی، استنتاج، گواهی و قیاس را معتبر دانسته است. در مقابل، ناگارجونه حکیم بودایی و بنیان گذار مکتب مادیَمیکه، واقع گرایی مکتب نیایه را نادرست می داند و با تکیه بر برخی پیش فرض های هستی شناختی به نقد آراء معرفت شناسانه آنان می پردازد. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با روش توصیفی-تحلیلی، نقدهای ناگارجونه بر آراء معرفت شناختی زمانه خود و به طور خاص، آراء مکتب نیایه را مورد واکاوی قرار دهیم و نحوه مواجهه وی با نقد منتقدان ناظر به وجود ناسازگاری در آرائش را تحلیل کنیم. به طور کلی، ناگارجونه سه رویکرد تبیینی را برای دفاع از اعتبار ابزارهای شناختی مطرح می کند که عبارتند از: 1-نظریه اعتباربخشی ابزارهای شناختی به یکدیگر، 2-نظریه خود-اعتباربخشی ابزارهای شناختی و 3-نظریه اعتباربخشی متعلَّق شناخت به ابزار شناخت و در ادامه، همه آنها را نابسنده می داند و در نهایت، با طرح این مدعا که خودش هیچ آموزه ای ندارد، تلاش می کند تا به شیوه ای شبه ویگنشتاینی و با تحلیل انواع مختلف دلالت، ناسازگاری بنیادین در آراء فلسفی خود را حل و فصل کند.
۴۲.

بررسی تطبیقی چرایی مرگ، نخستین قتل و جغرافیای عالم مردگان دراساطیر کتاب مقدس عبری با اساطیر میانرودان، مصر و زرتشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اساطیر عبری اساطیر بین النهرین اساطیر زرتشتی اساطیرمصر جهان پس از مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۵۴
دیرپای ترین، گسترده ترین و اثرگذارترین دغدغه آدمی از آغاز تاریخ تا کنون، حل معمای مرگ بوده است، به گونه ای که می توان پیش بینی مرگ و جهان پس از مرگ را ممیّزه انسان از حیوانات دانست، ازینرو بازتاب این دغدغه درنخستین اساطیر بشر نیز دیده می شود. ساخت اهرام پرشکوه مصر و دیگر گورهای منظم و پرشکوه گواه این مدعاست.این مقاله نگرش چهار دسته از اساطیرخاورمیانه (اساطیر بین النهرین، مصر، کتاب مقدس عبری و زرتشتی) را که همزمانی نسبی دارند، درباره مرگ و پس از مرگ، گزارش، تحلیل و تطبیق می کند.این جستار در پی پاسخ به پرسش هایی از این دست است: آیا بر اساس اساطیر مرگ از روز نخست ذاتی حیات آدمی بوده یا بعداً عارض شده است؟، مرگ آفرین چه کسی است؟ خدا، خود انسان، نیروی شرّ کیهانی؟ مرگ خوشایند است یا سخت و نامطلوب؟ جهنم و بهشت در این اساطیر چه ویژگی هایی دارند؟ نخستین انسانی که مرده یا کشته شده چه کسی است؟ در جهان دیگر همه انسان ها داوری می شوند یا تنها گروهی خاص؟ داوران چه کسانی اند و بر اساس برخی اساطیر، داوری رستاخیز چگونه انجام می شود؟در بررسی تطبیقی دیده می شود که مابین اساطیر کتاب مقدس عبری (یا عهد قدیم به اصطلاح مسیحیان) با بین النهرین شباهت بسیاری وجود دارد، در صورتی که اساطیر مصر و عبری با وجود همجواری و همزیستی جغرافیایی باورمندان آنها، همسویی چندانی ندارند.
۴۳.

تعامل دین و عرفان در تفسیرهای قرآن کریم(مطالعه موردی: تفسیر بصائر یمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر عرفان نوع تصوف نیشابوری بصائر یمینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۵
مقاله حاضر در پی یافتن نوع مفاهیم عرفانی و ویژگی های مربوط به عالم تصوف در تفسیر بصائر یمینی است. چهارچوب مقاله با روش تحلیلی ادبی تفسیر را مطالعه کرده و با توجه با بازه زمانی قرن ششم، ماهیت گرایش صوفی گرایانه مفسّر را کند و کاو می کند. مهم ترین پرسش پژوهش این است که چرا و چگونه نیشابوری در تفسیر قرآن به دنیای عرفان مراجعه کرده و چه نوع عرفان یا سطحی از تصوف را می توان در متن تفسیر مشاهده کرد. تصوف در دوره قرن ششم، کارکرد قوی و ویژه ای داشته است و نویسندگان سعی می کردند از این پدیده ادبی اجتماعی فرهنگی بهره ببرند. فرضیه اصلی این است که نیشابوری تحت تأثیر عرفان بود و سلطه آن را بر تمام موجودیت زبان می پذیرفت و سعی داشت از این رویکرد زیبا بهره لازم یا کافی را ببرد. نتایجی که در این پژوهش حاصل شده، این گونه است که مفسّر در پی عرفانی کردن تفسیر نبوده و تمام پیکره متن را در خدمت عالم عرفان قرار نداده است. او با استفاده از موقعیت هایی که در تفسیر متن ایجاد شده و با اتکاء به پاره ای از مفاهیم عرفانی، قرآن را تفسیر کرده است.
۴۴.

مضامین عرفانی در شعر آیینی معاصر سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان شعر آیینی ادبیات معاصر سیستان سلوک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۷
مضامین معنوی و عرفانی در شعر آیینی حضوری ارزنده دارد که کمتر مورد توجه قرارگرفته است در این مقاله، شعرمعاصر سیستان در حوزه آیینی دنبال می گردد و درون مایه های عرفانی در آن مورد بررسی قرارمی گیرد پیوند عرفان با این نوع از شعر در نمونه های حقیقت محمدیه، مدح پیشوایان دینی و در موضوعاتی چون سماع معنوی و نمادهای چون کوه قاف و معراج عرفانی تا نورالانوار دنبال می شود از این نمونه ها نتیجه گیری می شود که عناصر معنوی وعرفانی که در جوهره شعرآیینی وجوددارد اگر جستجو گردد به حضور جنبه های عرفانی در شعر دفاع مقدس وشعر انقلابی نیز می رسد.
۴۵.

تحلیل عرفانی مفهوم الست در آثار منظوم عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الست عرفان قرآن عطار ادبیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۹۳
عالم ذر یا الست برای هر انسانی منحصربه فرد است.بدین معنا که قبل از این که کالبد جسمی او پای در این جهان نهد، به لحاظ روحانی میثاقی با پروردگار می بندد.عالم الست قابل رؤیت و مشاهده نمی باشد.حال چگونه آن را درک کنیم، از این که آدمی ذاتاً پاک ومنزه به عالم می آید اما با توجه به شرایط و آزمونی که از طرف خداوند برای او رقم می خورد، گاهی قادر به مبارزه با نفس خاطی نیست و به چاه ذلت سقوط می کند. اما زمان توبه ،همان بازگشت به عالم الست است. لحظه ای که پیام های الهی را دریافت می کند و از نو با پروردگار خویش پیمان می بندد. معنای الست برگرفته از آیه کریمه قرآن است، که می فرماید: أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى. در عرفان و ادبیات و متون عرفانی به این مهم بسیار پرداخته شده است. شاعران و عارفان و فلاسفه از منظر خود این موضوع را موردبررسی قرارداده اند و همه متّفق القول به یک نتیجه رسیده اند که الست همان بی زمانی است که در آن خداوند اراده کرد بر بنده خود نمایان کند ربّانیت خویش را و اقرار بگیرد از وی بندگی در برابر حضرت احدیّت. در این پژوهش سعی بر آن شده است که پس از واکاوی اجمالی درباره واژه الست و بررسی آن از دیدگاه فلسفه وعرفان، وبیان نظریه ها، و نگاه عطار به این مهم مورد کاوش قرارگیرد.
۴۶.

بررسی ادعای طعنه حافظ به پیامبر در بیت «آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند.»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی حافظ شیرازی دیوان حافظ طعنه به پیامبر هرمنوتیک ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۴۵
برخی بر این باورند که بیت «آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند/ اشهی لنا و احلی من قبله العذارا» حاوی طعنه و اسائه ادب حافظ به پیامبر اسلام است، زیرا در آن، عبارت «الخمر ام الخبائث» که منسوب به ایشان است، سخن صوفی خوانده شده و صوفی، سیمایی منفی در شعر حافظ دارد و نیز در مصراع دوم، بر خلاف سخن پیامبر، نوشیدن آن امری پسندیده دانسته شده است. تفسیر غزل، با هدف رسیدن به نیت شاعر، با تکیه بر هرمنوتیک مؤلف محور دیلتای و روش توصیفی-تحلیلی، نشان از رندانه بودن غزل، به ویژه بیت مذکور دارد. محور عمودی غزل حکایت از گفتگوی حافظ با فرد یا گروهی از متشرعان هم عصر خود دارد و توصیه حافظ به مدارا و مروت و اینکه نیک نام نبودنش خواست خداست، در ضمنِ وجود نشانه هایی دال بر فقر و فاقه شاعر در هنگامه سرودن شعر و درخواست توجه مخاطبِ شعر بدو با عباراتی چون مروت و مدارا و معذور دانستن وی، این احتمال را قوت می بخشد که شعر متعلق به دوره ای از زندگی حافظ باشد که وی به اتهامی مطرود بوده است. از سوی دیگر، با توجه به شخصیت دینی حافظ، احتمال قصد او از طعنه زدن به پیامبر بعید است و قاعدتاً هدف او نقد طردکنندگان خود بوده که ارباب قدرت و منتسب به زهد و تصوف بوده اند و به ناروا، او را آلوده دامن و بدنام می دانسته اند.
۴۷.

مقایسه و تحلیل عرفانی تجلی حُسن و عشق از منظر عین القضاه و روزبهان بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسن عشق تجلی مکتب جمال عین القضاه روزبهان بقلی شیرازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۸
عشق کلید معنایی بسیار مهم در متون عارفانه است که ماهیت آن مبتنی بر شهود و مکاشفات درونی و سرشار از اندیشه های غنی و احساسات و عواطف شورانگیز عرفانی است. عشق در نگاه عین القضاه همدانی و روزبهان بقلی شیرازی جایگاه ممتاز و مشخصه های مشترکی دارد. این دو عارف از جمله پیروان مکتب جمال اند و بر رابطه حُسن و عشق و مؤلفه های دیگر مربوط به آن تأکید بسیار دارند، در این مقاله که به روش کتابخانه ای نگاشته شده، شباهت ها و تفاوت های دیدگاه این دو عارف حول محور حُسن و عشق بررسی و تحلیل می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که عشق به زیبایی عنصر مهم اندیشه این دو عارف بود ه است و هر دو عشق را معلول زیبایی می دانند. ایشان معتقدند هر جمال و زیبایی منتهی به خداوند می شود و تمام موجودات با شوق به این زیبایی، به سوی او در حرکتند و نهایتاً به مقام وحدت عاشق و معشوق متصل می شوند. از منظر این دو عارف، کلیه موجودات عالم به عشق غریزی، عاشق خیر مطلق هستند و خیر مطلق که همان ذات حضرت حق است، بر عشاق خود به مراتب مختلف تجلی می کند. همچنین الفاظ شاهدبازی و نظربازی در آثار این دو عارف نمود مشهود و ملموسی دارد که این امر برگرفته از شیوه جمال پرستی و تعلق این دو عارف بر مکتب جمال است.
۴۸.

واکاوی عشق از دیدگاه عرفانی شیخ علاءالدوله بیابانکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان عاشقانه عشق دیوان علاءالدوله متون عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۶
عشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنان که بدون درنظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابل فهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخوردار بوده و هست؛ ازاین رو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به خصوص در کلام شیخ علاءالدوله که مورد بحث این تحقیق هست، عشق را می توان از جنبه عشق حقیقی مورد بررسی قرارداد. جریان عرفان عاشقانه در بعد نظری و عملی دارای ویژگی هایی است و در اشعار علاءالدوله می توا ن دریافت که چگونه توانسته است جریان عرفان عاشقانه را در اشعار خود به کارببرد. در این پژوهش نگارنده بر آن است تا ضمن تحقیق در آثار شیخ علاءالدوله به شیوه توصیفی و تحلیلی و روش کتابخانه ای، به شیوه ای روشمند به بررسی و واکاوی عشق از منظر دیدگاه عرفانی شیخ علاءالدوله بیابانکی بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علاءالدوله با به کارگیری اصطلاحات عرفانی به عنوان یکی از مضامین شعری توانسته است اندیشه های عرفانی خود را به نمایش بگذارد و همچنین در حوزه خداشناسی، جهان شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و مبانی اخلاقی دست به اصطلاحاتی زده است و وارد حوزه کشف و شهود و تجربیات شخصی شده است.
۴۹.

بررسی نمادها و نمودهای فرّه ایزدی در زمان پادشاهی خسروپرویز در تاریخ طبری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فره خسرو پرویز طبری و شاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۴
مفهوم فرّه در پادشاهی ایران باستان بسیار اساسی است. این پادشاهان مشروعیّت خود را از این مفهوم می گرفتند. فرّه ایزدی حالت ها و شکل های مختلفی داشته است، فرّهِ کیانی، فرّهِ شاهی، فرّهِ پهلوانی، فرّهِ موبدی و فرّهِ ایرانی. طبری در تاریخ ساسانی به این مفهوم اشاره می کند. در این مقاله فرّه در پادشاهی خسرو پرویز در تاریخ طبری بررسی می گردد. طبری، فقیه، الهیدان، مفسّر و مورّخ بزرگی است که علاوه بر کتاب تاریخ مشهور «الرسل و الملوک»، تفسیر قرآن مشهور و مهمی نگاشته است که بسیار در مفسران مسلمان تاثیرگزار بوده است. این تحقیق می تواند به درک عمیق تر برخی دیدگاه های طبری در تفسیر قرآن او کمک کند. تاریخ طبری نخستین منبع اسلامی و ایرانی که مفهوم فرّه را روایت کرده است. طبری به «فرّه» در ایران باستان کاملا آگاه بوده است و این نکته قابل بررسی است که شاید این مفهوم توسط او به مفاهیم اسلامی منتقل شده باشد. روش جمع آوری داده های این تحقیق کتابخانه ای است و روش تحقیق کیفی و تحلیل محتوا و روایت است. مفاهیم مرتبط با فرّه در پادشاهی خسروپریز به روایت طبری شامل:کوه، باد، فیل، پرنده ی شکاری، شکستن ایوان و بند دجله، درفش، عصا، دستمال، زینت و زیب، خرد، راستی، شجاعت، میوه ی به، بخت و پیشگویی است.
۵۰.

هنر در عرفان اسلامی به مثابه نوعی تفکر وجودی: با تأکید بر عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفکر وجودی هنر اصیل تأویل معرفت هنری ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۵۱
تفکر وجودی به مثابه نوعی معرفت غیر مفهومی، سیر از باطل به حق و از ظاهر به باطن دارد و در ذات خود معرفتی تأویلی است که در پی ارجاع صور و ظاهر به اصل و باطن و حقیقت آنهاست. از سوی دیگر هنر در منظر متفکران بزرگ، نه بازنمود جهان خارج و نه متعلق زیبایی شناسی است بلکه فتوح و ظهور حقیقت است. چنانچه هنر اصیل را بعنوان «انکشاف حقیقت» و «امری که عالمی را می گشاید» بدانیم، آنگاه هنر اصیل نوعی گشودگی و آشکارگی اصیل وجود خواهد بود و هنرمند کسی است که در اثر خود وجود را متجلی می سازد. براین اساس آنچه که وی در هنر خود آشکار می کند درصورتی که با روش تأویل با آن روبرو شویم و از آن کشف حجاب کنیم، عالمی خاص را بر ما آشکار می کند و به ما اجازه می دهد با سیر از ظاهر اثر هنری به باطن هنر-یعنی حقیقت وجود و تجلیات باطنی آن-قدمی در قرب به حقیقت برداریم و بر این اساس هنر همراه نوعی معرفت و بصیرت پیشینی و هم خود به مثابه نردبانی معرفتی برای متعاطی خود خواهد بود. هنر اصیل به مثابه آنچه که ساحتی از حقیقت را آشکار می کند و به این معنی در عرفان خصوصا عرفان ابن عربی قابل طرح خواهد بود؛ و چون سیر صعودی و معرفتی از ظاهر به باطن در ذات این هنر هست، به مثابه نوعی معرفت وجودی-حضوری هم خواهد بود. این پژوهش با روش تحلیلی-استنتاجی صورت پذیرفته است.
۵۱.

سلوک رنگ درکالبد معماری بارویکرد مراتب سلوک نجم رازی (نمونه موردی: بقعه شیخ صفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری قدسی مراتب سلوک سلوک رنگ فرقه کبرویه نجم رازی بقعه شیخ صفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۴
سلوک عرفانی، سیری انفسی در قلب عالم صغیر برای نیل به حقیقت است. درمکاتب عرفانی، این سیر در قالب مراحل و مقاماتی تبیین می شود. توصیف منازل سلوک و مکاشفات خلوت از طریق انوار الوان در فرقه کبرویه دارای اهمیت خاص می باشد. بر اساس گزارش نجم رازی، سالک در مراتب مختلف نفس انوار را مختلف اللون دیده، پس از گذر از نفس اماره، طی نفس لوّامه در وادی نفس ملهمه افتاده، در آن وادی انوار سبعه را مشاهد ه می نماید. برترین جایگاه پیوند میان عرفان و هنر، معماری قدسی بوده؛ انگاره ها و پنداشت های آن با زبانی نمادین و رمزپردازانه تداعی کننده حکمت در کالبد، فرم و تزیینات بنا می باشد. بقعه شیخ صفی از مراکز مهم عرفان و تصوف بوده که اندیشه ها و مفاهیم عرفانی در شکل گیری پلان و آمودهای معماری بنا تأثیرگذاشته است. مقاله حاضر با اساس قراردادن آراء و نظریات نجم رازی سعی در ایجاد رابطه معقول و منطقی منازل سلوک عرفان اسلامی با معماری قدسی دوره صفوی دارد. پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی با مطالعات میدانی سعی در تبیین و بازشناسی مورفولوژیک و معناگرایانه مراتب هفتگانه سلوک رنگ در کالبد معماری بقعه دارد. نتایج پژوهش مؤید آن است کالبد معماری بقعه قابل انطباق با مراتب سلوک رنگ نجم رازی بوده و نظام رنگ ها در تزیینات بنا، تطبیق عملکرد هر بخش با مفهوم کتیبه های نگار ش یافته، سلوک رنگ را متجلی ساخته است، کالبد بنا نیز از یک بنای مادی فراتر رفته و مکانیّتی مثالین از انوار سبعه رنگی مطابق مراتب سلوک نجم رازی می نماید.
۵۲.

بررسی و تحلیل مؤلفه کشف و شهود مکتب رمانتیسم در اندیشه بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشف و شهود بیدل دهلوی عرفان سبک هندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۹
این هنر شاعر است که می تواند با به کارگیری شکل های خارج از دسترس و حتی واژگان و اصطلاحات تکراری و پربسامد، روایت ها و مضمون های نو بیافریند و بدین ترتیب معنا را در جهان پیرامونش گسترش دهد. در غزلیات بیدل دهلوی، عنصر کشف و شهود، به معنای مشاهده های گوناگون عالم معنا، توانسته است پدیدآورنده بخش قابل توجهی از چنین گسترش و گستردگی ای باشد. اشعار بیدل دهلوی در غزلیات با کارآمدی در خلاقیت های فرمی و استفاده از غریبگی های آن، توانسته است به مبادله معنا از طریق معرفت شهودی مبادرت ورزد و اینگونه با آفریدن مضمون های تازه و جهانشمول، سخن را تازه کند. وی تجارب الهامی خود را، که نتیجه شعور تربیت شده خاص اوست و آن آشنایی با عرفان هندی و ایرانی است، به صورت پیچیده تری نسبت به پیشینیان خود بیان می کند. همین امر است که دست نا اهلان خام را از معانی بلند شعر بیدل کوتاه می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا جلوه های متفاوت این تأثیر و تأثّر شهودی را در شعر بیدل نشان دهد چراکه درک بسیاری از مضامین شعری وی جز به نحو شهودی و عرفانی امکان پذیر نیست.
۵۳.

تحلیل انتقادی تأثیر آرای فضل الرحمن و محی الدین عربی بر اندیشه هرمونتیکی سعدیه شیخ در آیات مربوط به زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فمنیسیم سعدیه شیخ ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۵
تحولات سیاسی و اجتماعی اوایل قرن بیستم باعث شکل گیری جریان های فمینیستی میان مسلمانان شد. سعدیه شیخ، یکی از شخصیت های فمینیسم اسلامی است که در حوزه مطالعات اسلامی ، به تألیف و پژوهش پرداخته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی ، در پی ریشه یابی خوانش سعدیه شیخ ، در تفسیر آیات مربوط به زنان است . مهم ترین یافته ها ، حاکی از آن است که ادبیات پژوهشی او در آغاز ، همانند ودود و بارلاس متأثر از اندیشه روش شناختی فضل الرحمن بوده است. سعدیه شیخ، با تأسی از این دیدگاه، تلاش کرده است تا آیات مربوط به زنان را با در نظر گرفتن بافت تاریخی و شرایط زمان نزول وحی تفسیر کند. سعدیه شیخ ، پس از آشنایی با عرفان اسلامی و آثار محی الدین عربی، از دیدگاه های عرفانی ، برای ارائه تفاسیر فمینیستی بهره برده است. ابن عربی به تساوی زن و مرد در معنای هستی شناختی تأکید دارد و معتقد است زنان می توانند به عالی ترین معارف ربانی برسند. سعدیه شیخ نیز با تأسی به این دیدگاه ها، به دنبال ایجاد عدالت جنسیتی در تفاسیر قرآنی است. نقد عمده دیدگاه سعدیه شیخ ، در مبنای هرمنوتیکی وی است ، که در آن روش ، به جای تمرکز بر متن و کشف مراد متکلم، از شیوه هرمنوتیک فلسفی پیروی می شود . وی در این خوانش ، با کاربست اصول فمینیستی مانند عدالت جنسیتی و برابری زن و مرد ، به تفسیر آیات پرداخته است. این رویکرد با روش سنتی مفسران اسلامی که متن محور و به دنبال کشف مراد متکلم هستند، در تضاد است. این مقاله ، با بررسی این تأثیرات، به تحلیل و نقد دیدگاه های سعدیه شیخ در موضوعات مختلف مانند "ضرب و خشونت" ، "قوّامیت" و "شهادت زنان در محکمه" می پردازد و تلاش می کند تا نقاط قوت و ضعف تفاسیر فمینیستی وی را روشن سازد.
۵۴.

نوآوری ابونصرسرّاج طوسی در باب مقامات عرفانی در اللّمع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقامات عرفانی اللُّمع فی التصوّف ابونصر سراج طوسی تقسیم بندی سه گانه مقام رضا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۲
احوال و مقامات یکی از مباحث مهم و اساسی در عرفان و تصوف، در میان اهل سیر و سلوک معنوی است. این مقامات، که در نامگذاری، تقسیم، ترتیب و شمارش آن ها میان صوفیه و عرفا اختلاف نظر وجوددارد، در قدیم ترین و مهم ترین کتاب تعلیمی عرفانی در قرن چهارم، «اللّمع فی التّصوف» ابونصر سرّاج طوسی هفت مقام است که به ترتیب عبارتند از: توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل، رضا. مهم ترین اختلاف صوفیه، درباره مقام رضاست که به حال یا مقام بودن رضا برمی گردد. سرّاج مقامات را در طول هم می داند و گرنه سیر و سلوک و ترقّی بی معنا می شود. با توجه به این که هدف سرّاج از تألیف اللّمع، منطبق نشان دادن اصول و مبانی عرفان با قرآن و روایات پیامبر (ص) بوده است، او در طرح مقامات عرفانی نیز، به آیات قرآن و روایات پیامبر(ص) استنادنموده است. از آن جا که شناخت این مقامات عرفانی، به منظور وصال حقّ، برای سالک طریقت دارای اهمیت است، در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی ، دیدگاه سرّاج را درباره هر یک از مقامات، تقسیم بندی سه گانه آن ها و ویژگی های مقامات عرفانی بررسی و تحلیل خواهیم کرد..
۵۵.

مشایخ تصوّف و ارباب قدرت (بررسی آراء و رفتار اجتماعی-سیاسی حاج ملّا علی نور علیشاه گنابادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصوف نقد ارباب قدرت نورعلی شاه گنابادی سلطان علیشاه قاجاریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۸
یکی از موضوعات با اهمّیت و قابل پژوهش در تاریخ تصوّف که درباره آن مطالب متفاوتی اظهارشده، رفتار مشایخ صوفیّه در مواجهه با ارباب قدرت است. در مقدّمه این جستار، ضمن بیان بعضی نظریّات پیرامون مقوله مذکور، با اشاره به پاره ای از نهضت های مهمّ سیاسی- اجتماعی صوفیانه، برخی مصادیق تاریخی از موضع گیری های بزرگان تصوّف در مقام ناقدان حکّام جور نقل شده است. چون سلسله نعمت اللّهیه از طرائق مهم و قدیمی تصوّف است، تحلیل نظریّات و رفتارهای سیاسی- اجتماعی بزرگان نعمت اللّهیه در این زمینه، می تواند در تبیین مسأله، امری مفید باشد؛ بنابراین در پژوهش حاضر برای نخستین بار به بررسی آراء و عملکرد حاج ملّا علی نورعلیشاه گنابادی (1284- 1337ق.) از مشایخ مبرّز نعمت اللّهیه در عصر قاجار، درخصوص موضوع مزبور پرداخته می شود. در این نوشتار رفتارهای سیاسی- اجتماعی و نحوه مواجهه نورعلیشاه گنابادی با امراء و اصحاب قدرت اعمّ از مواعظ و انذارهای مکتوب و انتقادات شفاهی وی از آنان، مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. یافته پژوهش آن است که سلوک عرفانی حاج ملّا علی گنابادی و مسؤولیت های طریقتی او، سبب غفلت وی از وظایف مدنی اش نشد. او نه تنها نسبت به رفتارهای نادرست پادشاهان قاجار و سایر ارکان حکومت بی تفاوت نبود، بلکه در مقام یک ناصح اجتماعی، به روش های مختلفی موضع گیری کرده و سعی در اصلاح امور داشته است. این تحقیق توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر روش کتابخانه ای و منابع دسته اوّل تدوین یافته است.
۵۶.

تاریخِ جان ها: جهانِ معنای چند برگ از نگارگری ایرانی با محوریتِ کیخسرو از منظر فلسفه پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن با تمرکز بر مفهومِ تاریخ تمثیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی هرمنوتیک کربن سهروردی کیخسرو نگارگری ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۱۰۲
پژوهشِ حاضر کوشیده است به یاریِ رویکرد پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن به جهانِ معنایِ پنج نگاره با محوریتِ نقشِ کیخسرو و با تمرکز بر مفهومِ تاریخی تمثیلی دست یابد. دو پرسش اصلی پژوهش عبارتند از اینکه: چه ارتباطی میان حیاتِ کیخسرو و مفهوم تاریخ تمثیلی و فضای نگارگری ایرانی وجوددارد؟ و دستگاه فکری هانری کربن برای خوانش نگارگری ایرانی –به طور ویژه نقاشی هایی با محور دیداری ِ پهلوانان و حکمای ایران باستان، در این جا کیخسرو- چه امکاناتی دارد؟ به دلیل ارجاعات مهم از سوی متخصصانِ این حوزه به آرای کربن در تفسیر نگارگری ایرانی، هدف مقاله استفاده از امکانات دستگاه فکری او در خوانش، فهم و آشکارگی جهانِ معنایِ پنج نگاره، مربوط به دوره های مختلف تاریخِ نگارگری ایرانی است. رویکردِ پژوهش توصیفی-تحلیلی و برگرفته از فلسفه پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن است. بر اساس آرای کربن، نگارگری ایرانی برای بازنمایی تاریخ تمثیلی مناسب است؛ وقتی این نگاره ها تاریخِ تمثیلی و جغرافیای حکمی را بازنمایی می کنند به مثابه ابزار مکاشفه برای ارتقای نفس عمل می کنند. این دو مفهومِ هم پیوندِ طرح شده در آثار کربن، در خوانش برخی نگاره های ایرانی مانند حیاتِ کیخسرو راهگشایند. در نهایت پژوهش حاضر با تمرکز بر مفهوم تاریخ تمثیلی – به عنوان سومین مقاله از یک مجموعه سه گانه- با ارجاع به دو مقاله پیش از خود، از امکانات دستگاه پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن برای تفسیر و مواجهه با نگارگری ایرانی استفاده کرده و در عین حال به موانع و محدودیت های آن نیز اشاره کرده است.
۵۷.

عرفان و تصوف، وحدت بخش فرق اسلامی (با تکیه بر اسرارالتوحید)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزه های صوفیانه تصوف اصالت عمل اجتماع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۵
تصوف اسلامی، متأثر از فرهنگ اقوامی چون عیسوی، برهمایی و بودایی با هدایت به معرفت نفس، انسان ها را به فرهنگ نوینى فرا خواند که در پرتو آن تمدنی کهن شکفته گردید. دلزدگی مسلمانان خسته از سوء استفاده های مذهبی خلفای وقت، موجب گرایش مردم به سبک و سیاقی جدید به نام «تصوف» شد. تصوف که آغوش مهر و انسانیت را به همگان گشوده بود، باور داشت هر دینی که آدمی را به انسانیت نزدیک کند، راه روشنایی و درستی است. بنابراین ابوسعید که در عصر خود پرچمدار فرهنگ آشتی و صلح بود، توانست در جریان سازی فرهنگی و اجتماعی قرن پنجم در شکل گیری نگرش صوفیانه و انسان دوستانه در اجتماع نقش بسزایی داشته باشد. جستار حاضر با روش سندکاوی، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی، با استناد بر اسرارالتوحید، و با نظر به رویکرد «اصالت عمل»، به بررسی تأثیر اندیشه های صوفیانه و سیاست گذاری های عرفان و تصوف در اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن پنجم می پردازد تا دستاوردهای تصوف را در جامعه ی ابوسعید واکاوی نموده و به این نتیجه برسد که آموزه های صوفیانه توانست در عمل حقیقت یابد و مسیر رشد و تعالی جامعه ی ابوسعید را هموار نماید. در این پژوهش هدف بررسی تآثیرات اجتماعی آموزه های صوفیانه شیخ میهنه در عصر اوست.
۵۸.

خاستگاه تأویلی مقام اهل بیت(ع)و محبین ایشان در بازشناسی و ساختارشناسی سوره انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سوره إنسان رکوعات تأویل عباد الله أبرار مقربان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۷
ساختارشناسی سوره های قرآن کریم، بحث مهمی است که می تواند زوایایی جدید، فراروی مفسران و قرآن پژوهان در تفسیر قرآن بازنماید. این مسئله در یک دهه اخیر با رویکردهای مختلفی مورد بررسی قرارگرفته است. یکی از این رویکردها در مباحث ساختارشناسی قرآن، ساختاربندی سوره بر مبنای رکوعات است. بر اساس این الگو، سوره انسان دارای دو رکوع کلی می باشد. محدوده ابتدایی و انتهایی این رکوعات عبارتند از: آیات 1 22 و آیات 23 31. در زیر مجموعه این تقسیم کلی، با درنظرگرفتن مفاد هر رکوع، متن سوره قابل تقسیم بندی به تقسیمات جزئی تری نیز می باشد که در این پژوهش توصیفی بدان پرداخته خواهدشد. پژوهش حاضر در دو بخش تنظیم و تدوین شده است. بخش اول با به کارگیری الگوی تقسیمات رکوعی، به ساختارشناسی سوره مبارکه انسان پرداخته و سپس در بخش دوم، آیات طبق ساختار بیان شده مورد واکاوی و شرح قرارگرفته اند. در این پژوهش، رویکرد تأویلی به آیات مدّنظر قرارگرفته است و چنین نتیجه می گیرد که محور اصلی موضوعی سوره، تبیین مقام اهل بیت مطهر (ع) و مقربان ذاتی و محبین ایشان و همچنین ارائه طریق و ایجاد انگیزش و حبّ و شوق برای رسیدن به مقام قرب اکتسابی است.
۵۹.

محوریت دین در ابعاد مختلف معنویت از منظر صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین حرکت معنوی قرب معنوی تکامل معنوی قلب معنوی علو معنوی حیات معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۹
رابطه معنویت و دین از چالشی ترین مباحث فلسفی در در دو دهه اخیر است که میان دو جبهه شکل گرفته که یک طرف مدعی «معنویت بدون دین» و دیگری بر «محوریت دین در معنویت» تاکید می کند. در این مقاله به بررسی نظر بزرگ ترین فیلسوف اسلامی مدعی محوریت دین در معنویت خواهیم پرداخت. از منظر ملاصدرا حیاتی معنوی است که انسان در تمام اطوار آن در حال کسب معرفت نسبت به خالق بی همتا و بی نیاز خویش بوده و به سبب آن معرفت کسب شده لحظه به لحظه در حال متابعت تام از اوامر و نواهی او باشد، صدرالمتالهین منشا زندگی معنوی انسان را ایمان بر آمده از معرفت قرآنی و عمل بر مقتضای آن دانسته است، ملاصدرا ابعاد مختلف معنویت را چه به عنوان مسیر لحاظ شوند همچون حرکت، تکامل و حیات معنوی چه به عنوان هدف همچون قرب و علو معنوی را از دین و دینداری جدا پذیر نمی داند. محوریت دین در معنویت صدرایی بدین معناست که رسیدن به سعادت حقیقی و احاطه علمی و عینی بر همه چیز _ که از برجسته ترین ویژگی های انسان کامل است _ بدون معرفت الهی، اطاعت الهی، تقوا و ورع حاصل از آنها میسر نخواهد بود.
۶۰.

واکاوی خویش کاری های انسان نخستین در دیانت زرتشتی بر مبنای نظریه روان شناختی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره کهن الگو یونگ متون مقدس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۵
در ادوار تاریخ، اساطیر قسمتی بنیادین و تاثیرگذار از ذهن بشری را مشغول به خود کرده است. درک و شناخت اساطیر درواقع، درک و شناخت بسترهای تشکیل دهنده ی تمدن، فرهنگ و بارهای بشری است. یکی از به روزترین متدهای درک و شناخت اساطیر، تحلیل روانشناختی آن هاست. از این رو که اساطیر نهانی و کهن ترین گردآمده ی تجربه های حیات انسانی است، فرایند و نتیجه ی این تحلیل، درکِ درستِ روان و اندیشه ی بشر و در نهایت تصحیح زندگی فردی و اجتماعی انسان خواهد بود. پژوهش حاضر، با استفاده از نظریه روان شناختی یونگ به واکاوی کهن الگوی انسان نخستین و تحلیل و بررسی اسطوره ی آفرینش در اساطیر ایرانی با محوریت «کیومرث» می پردازد. روش تحقیق، کیفی و رویکرد تحلیل ها، اسطوره شناسی تحلیلی است. این مقاله در بازسازی اسطوره آفرینش انسان بر اساس متون دینی زرتشتی و منابع ایرانی باستان و ایرانی میانه متکی است. در این تحقیق نشان خواهیم داد که با نظر به اسطوره ی کیومرث، باور انسان های نخستین تثبیت خواهد شد، چرا که آن ها باور داشتند کیومرث، نمود فرایند تبدیل شدن یک انسان کامل به انسان زمینی و نزول خداوند از قالب خود به یک نماینده و در واقع انسان-خداست. داستان انسان نخستین نه فقط روایتگر آغاز زندگی است، بلکه غایت و هدف خلقت را هم بیان می کند. کیومرث نمونه ای برای بیان تمام انسان های غول خدا و ابرقهرمان است، چرا که او به روایت متون، از هرچیز و هرکس بهتر است و باید در آینده در جامعه ی انسانی مشاهده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان