فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بانوان جهان امروز به دلیل گم کردن خودحقیقی و جایگاه ارزشی شخصیتی، دچار بی هویتی شده و برای بدست آوردن کرامت و معصومیت از دست رفته خود به دنبال الگوها و مکاتب بشری سرگردانند. شناخت الگویی کامل، کریم و واحد در همه ابعاد وجودی و زندگانی، برای بانوان امروز به منظور حفظ عزت نفس و شرافت از دست رفته خود و حفظ جامعه بشری از غرق شدن در انحرافات امری حیاتی است. قرآن کریم حضرت مریم راکه مورد قبول ادیان یهود و مسیح است، الگوی زنان عالم معرفی نموده است. در حالی که با استنادبه آیه شریفه (آل عمران/43) و یافتن مصادیق راکعین، با روش تحقیق موضوعی و تحلیل آیاتی که واژه رکوع و مشتقات آن را دربردارد ثابت می شودحضرت مریم با تمام صفات عالی و برگزیده که برای او ذکر شده بنابر دستور الهی موظف است به حضرت زهرا به عنوان انسان کامل و کریم در همه ابعاد زندگی اقتدا کند و پیشوای خود قراردهد. این ادعا با بیان بعضی کرامات دوبانو تثبیت می شود. بدین ترتیب حضرت زهرابر اساس دستورالهی به عنوان الگویی واحد و کریم برای تمام بانوان معرفی شده است.
تحليل و دراسه خطبه الأشباح على أساس نظريه غرايس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
99 - 111
حوزههای تخصصی:
یعدّ علم استخدام اللغه أو التداولیه إلى جانب علم المعانی من فرعین مهمین فی اللسانیات الحدیثه، حیث یتولّى الأول دراسه معانی النصوص الأدبیه وغیر الأدبیه. بینما یختص علم المعانی بدراسه المعنى اللغوی للکلمات؛ یهتم علم استخدام اللغه بدراسه المعنى فی السیاق، ویدرس نیه القائل أو الکاتب. أحد المواضیع الأساسیه فی علم استخدام اللغه هو مسأله الإیماء أو المعنى الضمنی، التی طرحها الفیلسوف البریطانی الشهیر «بول غرایس»، معتقداً أن الناس فی محاوراتهم یتبعون مبدأ منطقیا یسمى «مبدأ التعاون»، وأن تجاهل هذا المبدأ یؤدی إلى ظهور معانٍ ضمنیه فی الحدیث. نظراً لأنّ نص نهج البلاغه یحتوی على مستویات معنویه متعدده، یسعى الباحثون فی هذه الدراسه إلى تحلیل خطبه «الأشباح» باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی، وبتطبیق نظریه غرایس، للکشف عن الإیماءات والطبقات العمیقه فی المعنى. أظهرت نتائج الدراسه أن مبدأ التعاون فی خطبه الأشباح قد تم انتهاکه، مما أدى إلى ظهور معانٍ ضمنیه هامه تتعلق بصفات الله تعالى، وتجلی آیاته وحکمته فی الوجود، ودعوه المتلقی للتأمل فی آیات الله فی کلامه.
تحليل خطاب العداله الاجتماعيه في نهج البلاغه والليبراليه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
113 - 127
حوزههای تخصصی:
الخلاصه:فی النظام الخطابی، تُعَدّ التفاعلات الاجتماعیه، التی تعکس علاقات الأفراد داخل المجتمع، بمثابه نصٍّ متکامل. ویختلف تأویل هذا النصّ باعتباره کُلاً معنویًا باختلاف الخطابات التی ینتمی إلیها. ویرتبط عدم استقرار الدوالّ وتفاوت معانیها داخل الخطابات بالأیدیولوجیا والسلطه الکامنه فیها. وبناءً على ذلک، یکشف تحلیل الخطاب فی کل نظام لغوی، بالاستناد إلى العناصر اللغویه والسیاقات الاجتماعیه، عن الشبکات الخفیه للعلاقات ضمن الأبعاد الاجتماعیه والسیاسیه والثقافیه. وفی هذا الإطار، یُعَدّ مصطلح "العداله الاجتماعیه" دالًا عائمًا مشترکًا بین العدید من الخطابات، إلا أنه یکتسب دالًا مرکزیًا وأیدیولوجیًا فی کل خطاب، مما یؤدی إلى اختلاف دلالاته وتباین حدوده وأصوله ومعاییره تبعًا للسیاق الخطابی الذی ینتمی إلیه. یسعى هذا البحث، بالاعتماد على المصادر المکتبیه والمنهج الوصفی، إضافه إلى أسس تحلیل الخطاب، إلى صیاغه الفهم المتباین لهذا المفهوم وتوضیح تمثّلاته فی خطاب نهج البلاغه والخطاب اللیبرالی. ومن أبرز نتائج البحث أن اختلاف فهم العداله الاجتماعیه فی هذین النظامین الخطابیین یرجع إلى اختلاف الدال المرکزی والطابع الأیدیولوجی لکل منهما.
التطور الدلالي لكلمه (الزكاه) ومشتقاتها في الشعر الجاهلي والقرآن الكريم ونهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
143 - 155
حوزههای تخصصی:
یعد التطور الدلالی من أهم الموضوعات التی طرق أبوابَها الألسنییون فی مجال الدراسات التطوریه. کلمه الزکاه وجمیع مشتقاتها تعد من الکلمات الهامه التی تحمل ظلالا دلالیه خاصه فی القرآن، کما أنها تحمل نفس الدلالات والظلالات فی نهج البلاغه وزیاده، مما سنوضّحه خلال المقاله. وأما استعمال الکلمه ومشتقاتها فی الشعر الجاهلی فقلیل جدا، بحیث قلّبت الباحثه عددا کبیرا من دواوین الشعراء الجاهلیین وبعض المصادر الهامه مثل المفضیلات والأصمعیات ولکنها لم تستطع على أن تحصل على شواهد الماده إلا فی أقل من أصابع الید، فمهما یکن من أمر إن ماده زکو ومشتقاتها – بحسب ما حصلنا علیها من شواهد قلیله من الشعر الجاهلی– کانت تعنی فی تلک الردهه الطهر والنقاء ثم الزیاده والنماء وأما الدلاله الدینیه المعهوده للماده وهی إعطاء بعض المال للفقراء أو لأرباب الدیانات – وإن کانت موجوده فی بعض الشعر المنسوب إلى أمیه بن أبی الصلت- فهی دلاله تختلف عما عهدناها فی القرآن الکریم فی بعض سماته. حاولت الباحثه خلال المقاله أن تضع النور – عبر المنهج الوصفی التحلیلی - على دلالات الماده وتذکر لها شواهدها فی الشعر الجاهلی والقرآن الکریم ونهج البلاغه، مسجله الاشتراکات والافتراقات الدلالیه الموجوده فی الماده فی المصادر الثلاث. تفید نتائج الدراسه أن جذر (زکو) فی العصر الجاهلی کان یحمل معان غیر دینیه فی الأعم الأغلب، إلا أنه – وبعد أن استعمل فی القرآن الکریم ونهج البلاغه- صار یستعمل فی مضامین دینیه غالبا وفی مضامین غیر دینیه مثل النمو والطهاره فی بعض الأحیان، إلاأن دلالات الماده فی نهج البلاغه أصبحت دائرتها أکثر اتساعا من الشعر الجاهلی والقرآن الکریم، لا من حیث کثره الاستعمال،
مأخذشناسی و کتابشناسی «ردّ الشمس»(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
277-295
حوزههای تخصصی:
واقعه «رد الشمس»، معجزه و کرامت بسیار مشهوری است که در چندین روایت، از افراد مختلف در کتب حدیثی و تاریخی سنی و شیعه، ذکر گشته و مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. امّا در دوره معاصر و ظهور علوم تجربی جدید، افراد متعددی در برخی از یادداشت ها، درباره این رخداد تاریخی، استبعاد نموده اند؛ و آن را انکار یا اشکالاتی را بر این داستان وارد کرده اند. با توجه به اهمیت این معجزه و کرامت، اکنون لازم است پیرامون ابعاد مختلف این داستان و پشتیبانی علمی و حدیثی از آن، تحقیقات بیشتر و جدیدتری صورت گیرد. بنابراین پژوهش گران علاقمند به این حوزه، نیازمند به مأخذ شناسی درباره این رخدادِ تاریخی هستند. در پژوهش حاضر، سعی شده تا به این نیاز پاسخ داده شود؛ و ضمن جستجوی در منابع اطلاعاتی مختلف، بیش از پنجاه اثر (کتاب، مقاله، پایان نامه و ...) با موضوع رد الشمس، شناسایی و معرفی گردند.
تخریج روایات ثقلین با محوریت جمله «ما إن تمسکتم بهما» و تأثیرگذاری آن در معنای حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
90 - 110
حوزههای تخصصی:
حدیث ثقلین یکی از معروف ترین احادیث نزد فریقین است که هیچ شبهه ای در صحت صدور آن وجود ندارد. در عین حال می توان متن روایات ثقلین را با محوریت جمله «ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا» به چهار دسته کلی: «ما إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... لن تضلوا»، «إن تمسکتم... فلن تضلوا» و «فتمسکوا بهما» تقسیم نمود. این تحقیق نشان می دهد دسته اول روایات مذکور، دارای معنای زائد بر سایر دسته هاست که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در متن حدیث می باشد. بنابراین تلاش شده است تعارض میان این چهار دسته روایات بررسی شود تا تخریج نهایی از متن حدیث حاصل گردد. حاصل تخریج نهایی در معنای حدیث آن است که حدیث ثقلین، شرط هدایت و عدم گمراهی انسان را در ظرف تمسک دائمی به قرآن و عترت (ع) تصویر می کند که ناشی از وجود «ما مصدریه زمانیه» در تخریج نهایی است، در حالی که در صورت نبود این قید، هدایت صرفاً معلّق بر تمسک به آن دو شده که علی الظاهر با صدق مسمّای تمسک به قرآن و عترت، عدم گمراهی همیشگی حاصل می شود.
مبانی روایات تفسیر رفتاری قرآن توسط پیامبر اعظم ص(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سنت رسول الله (ص) پس از قرآن، دومین منبع از دست مایه های تفسیری آیات قرآن عظیم الشأن است. با توجه به اینکه سنت شامل حوزه گفتار و رفتار و تقریر آن حضرت می باشد، تاکنون نگاه بیشتر در دامنه تفسیر روایی به سنت گفتاری شده و به سنت رفتاری به جز اینکه در ضمن تفاسیر روایی بیان گشته، به گونه جداگانه مورد عنایت قرار نگرفته و حتی در حد یک نوشتار تاکنون به آن توجه نشده است؛ در حالی که تفسیر رفتاری پیامبر(ص)برای آیات قرآن از حجیت و ارزش ویژه ای برخوردار بوده و عده ای از آیات قرآن با رفتارهای پیامبر اکرم(ص)تفسیر شده است. پرسش این است که تفسیر رفتاری چیست؟ مبانی آن چگونه است؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در صدد آن است که تفسیر رفتاری را مفهوم شناسی و مبانی آن را بررسی و ارائه کند، در نتیجه تفسیر رفتاری را مفهوم شناسی نموده و در پی آن هرچند فشرده، شش مبنای تفسیر رفتاری پیامبر(ص): ضرورت تفسیر قرآن، حجیت تفسیر رفتاری، وحیانی بودن رفتار پیامبر(ص)
بررسی اختصار در عنوان «محمد بن الفضیل»
منبع:
پژوهش های رجالی سال ششم ۱۴۰۲ شماره ۶
5 - 26
حوزههای تخصصی:
در فرایند بررسی اتحاد عناوین مختلف در اسناد روایی، بررسی امکان اتحاد و اختصار در نسب، ضروری است؛ خصوصاً اگر عناوین مورد بررسی، از عناوین پرتکرار در اسناد روایی باشند. چنان که تعدد عناوین یک راوی، گاه به اشتباه موجب اشتراک صاحبان این عناوین با راویان دیگر می شود که چه بسا در صورت تمییز ندادن بین آنان، به اعتبار برخی اسناد روایات آسیب زند. عنوان «محمد بن الفضیل» یکی از همین عناوین پرتکرار در اسناد روایی است. در اسناد روایی، دو عنوان «محمد بن الفضیل الصیرفی» و «محمد بن القاسم بن الفضیل» وجود دارد که عنوان دوم مربوط به نوه «الفضیل بن یسار» است. از آنجا که عنوان دوم به دلیل اینکه «الفضیل بن یسار»، فردی سرشناس و دارای جایگاه ویژه ای بوده، و از سوی دیگر نام «فضیل»، نامی نادر و دارای غرابت است، امکان اختصار در نسبِ «محمد بن القاسم بن الفضیل» به صورت «محمد بن الفضیل» وجود دارد، ولی شاهدی برای این امر وجود ندارد و نمی توان اختصار در نسبِ «محمد بن القاسم» را پذیرفت. در هر حال، عنوان «محمد بن الفضیل» که بدون هیچ قیدی در اسناد روایات آمده، شخصی ثقه است؛ زیرا افزون بر صفوان و دیگر بزرگان، کلینی و صدوق که هردو از محدثان آشنا به رجال بودند نیز در کافی و فقیه، روایات فراوانی را مشتمل بر این عنوان آورده اند. بنابراین اگر امکان «اختصار در نسب» نفی شود، از جهت وثاقت «محمد بن الفضیل» اشکالی نیست؛ ولی ممکن است نتیجه بررسی جریان قاعده «اختصار در نسب»، در امور دیگری مثل شناخت طبقات راویان و ارتباط استادی و شاگردی آنها و همچنین شناخت تحریفات و تصحیفات، اثرگذار باشد.
نقد خردگریز بودن "خدا" در نظریه «عقلانیت و معنویت» از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
167 - 185
حوزههای تخصصی:
نظریه «عقلانیت و معنویت» با تقسیم امور به خردپذیر، خردستیز و خردگریز، وجود خدا را خردگریز دانسته است. در این بین با توجه به اینکه در نهج البلاغه گزاره های متعدد توحیدی وجود داشت سعی شد در برابر این سؤال که چه نقدی بر خردگریز بودن خدا از منظر نهج البلاغه وجود دارد؟ پاسخ آن با استفاده از روش تحلیلی استنباطی با تأمل در گزاره های نهج البلاغه بررسی شود. نتایجی که از تحلیل به دست آمد این است که از نگاه نهج البلاغه وجود خداوند بدون شناختِ ذات او برای عقل قابل اثبات است و خردگریز بودن آن در نظریه به نظر می رسد نشأت یافته از عدم تفکیک شناخت اجمالی و تفصیلی باشد؛ زیرا عدم توجه به این مهم باعث شده است ملکیان آنچه را که نقطه قوت خداشناسی می باشد مبنی بر فراتر بودن ذات خدا از درک عقل، آن را محل ضعف خداشناسی بپندارد.
سعادت انسان و معیار سنجش آن از منظر امام علی(ع)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
183-204
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های انسان دست یابی به سعادت و خوشبختی است که خود دارای مراتبی است. اما سؤال جدّی در این ّباره این است که عوامل و راه تحقّق سعادت چیست؟ آیا سعادت قابل سنجش است؟ اگر چنین است، معیار سنجش آن چیست؟. از سویی امیر مؤمنان(ع) در توصیف مراتب عبادت- به دلالت التزامی- به مراتب سعادت نیز اشاره فرموده اند. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی، مراتب سعادت و وسیله سنجش آن از سخنان آن حضرت استخراح شده است. قابل ذکر است که طبق تعالیم اسلام و رهنمودهای آن حضرت، راه رسیدن به سعادت، تلاش و کوشش در قالب ایمان و عمل صالح است. این تلاش و کوشش انسان را بلند همّت ساخته و باعث می شود انسان به دنبال مراتب والای سعادت باشد. بنابراین سعادت در مقام ثبوت، به وسیله سبک زندگی مجاهدانه (در قالب ایمان و عمل صالح) تحقق می یابد، و در مقام اثبات، به وسلیه نشانه هایی همچون خردورزی، کمال انقطاع به خدا، محبّت اهل بیت(علیهم السلام)، کشف و سنجیده می شود که شرح و بسط آن در این مقاله آمده است.
تحليل الخطبه 180 من نهج البلاغه من منظور الأسلوبيه الطبقيه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
129 - 142
حوزههای تخصصی:
یُعدُّ منهج التحلیل الأسلوبی الطبقی إحدى أکثر الطرق دقهً وقیمهً فی تفسیر النصوص الأدبیه. فمن خلال دراسه العناصر اللغویه المختلفه، بما فی ذلک العناصر النحویه، والبلاغیه، والمعجمیه، والصوتیه، والأیدیولوجیه، یکشف التحلیل الأسلوبی عن المعانی الکامنه فی الأعمال الأدبیه. وعلى وجه الخصوص، عند تحلیل نصوص ک «نهج البلاغه»، یتعمق هذا المنهج فی هذه العناصر، کاشفاً عن أفکار الکاتب ومشاعره، ومزیحاً الستار عن المعانی المختفیه فی النص. بناءً على ذلک، تستند الدراسه الحالیه إلى مبادئ الأسلوبیه الطبقیه من خلال منهج وصفی-تحلیلی لدراسه الخطبه 180 من نهج البلاغه. وتُظهر النتائج أن النغمه الصوتیه للخطبه تعکس غضب الإمام علی (ع) وتوبیخه، وهو ما یتردّد صداه فی نص الخطبه بکامله. أما فی الطبقه النحویه، فإن استخدام الجمل الفعلیه والاسمیه، والتراکیب الاستفهامیه، والضمائر المتصله، یشیر إلى ضعف أهل الکوفه وجهلهم. علاوهً على ذلک، وفی الطبقه البلاغیه، یُبرِز الاستخدام الفعّال للاستعاره، والکنایه، والمجاز، والتضاد مفهومَ انتقاد أهل الکوفه بوضوح بسبب خیانتهم، وتفرّقهم، وعدم طاعتهم لإمامهم. کما أن اختیار المفردات فی المحورین التلازمی والاستبدالی یتماشى مع هذا المضمون. وأخیراً، تعکس الطبقه الأیدیولوجیه للخطبه أفکار الإمام الرامیه إلى إیقاظ أهل الکوفه وتنبیههم إلى جهلهم.
بیّنه بودن قرآن کریم برای انسان عصر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۳۳-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
در گفتمان دینی، ارائه معجزات همواره به عنوان یکی از نشانه های پیامبری مطرح بوده است. با ختم نبوّت، این مسأله مطرح می شود که چگونه می توان برای انسانی که عصر پیامبران را درک نکرده است، الهی بودن دعوت آنان و بالاخص آخرین پیامبر را آشکار کرد تا در پِی آن، آدمیان را نسبت به تبعیّت از آموزه های ایشان متقاعد ساخت؟ برای پاسخ به این سؤال باید این نکته ی مهم را در نظر داشت که آنچه هیچگاه با گذشت سالها و قرنها، کهنه و مندرس نمی گردد و همواره جاذبه های نامحدودی برای انسانها به همراه دارد،"علم و معرفت" است. از مهمترین ویژگی های انسانی که در عصر مدرن زندگی می کند نیز توجّه تام و تمام او به ساحات مختلف علمی است. چنین است که خدای متعال برای تایید رسالت و حقانیّت دعوت، با عنصر علم و معرفت، انسانهای تمام اعصار پس از خاتم النبیین(صلّی الله علیه و آله) را در کتاب نازل شده خویش رهنمون ساخته است. قرآن کریم در ساحات مختلف علمی، بیّنات روشنی برای آدمیان ارائه کرده است که حاکی از این حقیقت است که وحی نازل بر رسول اکرم(ص) برای مردمان گذشته و زمانه ی محدودی نیست؛ بلکه چراغ راه تمامی انسانها در همه ی ادوار تا قیامت است. اشارات قرآن کریم به حقایق عالم تکوین که در شمار مکشوفات انسان در دوران مدرن است؛ نیز مطالب بنیادینی که در ساحات علوم انسانی مطرح ساخته است، دلایل کافی و روشنی برای اهل تحقیق و انصاف در دوران مدرن است که به الهی بودن این کتاب پِی برده و آموزه های آن را راهنمای سعادت خود قرار دهند.نظر به این اغراض مهم است که هیچگاه در قرآن کریم، از چنین دلایلی، تعبیر به معجزه نشده است؛ بلکه به جای آن، کلماتی همچون آیه، بیّنه، نور، برهان که همگی از سنخ دانایی و آگاهی است، به کار رفته است.
نقد دیدگاه نومعتزلیان پیرامون سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های تفسیری نواعتزالیونِ مغرب عربی معاصر، نقد همه جانبه سنّت است. ادله نومعتزلیان درباره نقد سنّت، دو گونه اند؛ پاره ای از دلایل با دیدگاه انتقادی آنان بر متن قرآن اشتراک دارد و پاره ای دیگر، اختصاص به سنّت دارد. در دسته اول دلایل انتقادی، نومعتزلیان مسئله سیالیت معانی متون مربوط به سنّت را مطرح کرده اند. در دسته دوم با پیش کشیدن مسئله رابطه دین و تجدد (سنت و مدرنیته) هم ادعای عدم قداست داشتن سنّت را مطرح کرده اند و هم به سمت تقلیل قلمرو سنّت معتبر رفته اند. حاصل پژوهش نشان می دهد که مبانی تفسیر عقل گرای نومعتزله از قبیل برداشت آنان از سنّت، اعتقاد به تاریخمندی و اصول هرمنوتیکی و قلمرو سنّت، همگی قابل انتقاد است. این تحقیق درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی جریان نومعتزله مغرب عربی معاصر و رویکرد آنان به سنّت را تصویر کرده و آسیب های آن را بررسی کند.
محوریت بوم مدینه در حدیث و پیدایی گفتمان فرابومی حدیث در میان محدثین اهل سنت در دو سده نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
311 - 342
حوزههای تخصصی:
رسول خدا 2 در مدینه با تفسیر آیات قرآن و بیان حدیث، دانش حدیث را بنیان نهاد. استماع و نقل احادیث توسط صحابه و تابعین در مدینه، ظهور فقها و محدثان برجسته ای چون فقهای سبعه و مالک بن انس در آنجا و سیاست های مذهبی امویان سبب پیدایی و مرجعیت بوم مدینه در نقل و نشر حدیث گردید. مسئله اصلی این مقاله، تبیین مرجعیت و برتری محدثان مدنی اهل سنت در دو سده اول، و شناسایی و تحلیل زمینه ها و عوامل مؤثر در شکل گیری گفتمان حدیث فرابومی در پذیرش، نقل، ثبت و اعتبار روایات محدثان غیرمدنی است. شواهد تاریخی بیانگر این است که با گسترش اسلام در سرزمین های مختلف، مهاجرت صحابه مدنی برای فتوحات و تبلیغ اسلام، تشکیل حلقه های حدیثی در شهرهایی چون کوفه و بصره با محوریت صحابه، اجتماع محدثان در بغداد به عنوان مرکز حکومت فراقومی عباسیان، رحله محدثان به شهرهای مختلف برای طلب حدیث زمینه ها و عوامل اصلی مؤثر در شکل گیری و نهادینه شدن تدریجی گفتمان فرابومی حدیث فراهم شد.
معنای هدایت و اضلال قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۱ «ویژه باورشناخت»
192 - 197
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این نوشتار، در باره معنای اضلال خداوند که در برخی از آیات متشابه قرآن آمده، توضیح می دهد که این گمراه گری به رفتار بندگان بر می گردد که با وجود معرفت راه هدایت و ضلالت، به سوء اختیار خود ضلالت را بر می گزینند. نگارنده دیدگاه خود را به کلام امیرالمؤمنین و امام باقر؟ع؟ مستند می کند.
تحلیل گفتمان احادیث «نحن العرب» در تبار امامان شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
66 - 89
حوزههای تخصصی:
در تراث حدیثی امامیه پاره ای گزارش ها وجود دارد که اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان مصداق حقیقی عرب و نژاد برتر و شیعیان ایشان نیز عرب و یا به عنوان «موالی» معرفی گردیده اند. در مقابل، دشمنان ایشان نیز با تعابیری چون بادیه نشین و «عجم» توصیف شده اند. نگارندگان در پژوهه حاضر برآنند تا با تدوین «خانواده حدیثی» و کاربست روش تحلیل گفتمان تاریخی به فهم صحیحی از این احادیث دست یابند و مقصود اصلی از این احادیث را در بستر فرهنگی-اجتماعی تاریخ صدور آنها تبیین نمایند. با بهره جویی از این دو روش در تحلیل احادیث مذکور، چنین به دست می آید که واژگانی چون «عرب، اعراب، موالی و عجم» در این احادیث، معنای لغوی آن ها مقصود اصلی نیست، بلکه معانی اصطلاحی آنها مد نظر معصومان است که ناظر به جایگاه برتر ایمانی و معرفتی اهل بیت و شیعیان ایشان و انحراف و انحطاط اخلاقی و ایمانی مخالفان ایشان است؛ از سوی دیگر چنین روایاتی در رویارویی با گفتمان رقیبی صدور و بازتاب یافته است که در صدد ترویج گفتمان برتری نژاد عرب بر غیر عرب بود و اهل بیت به نقد و ابطال این گفتمان پرداخته اند.
سیاق و سباق در تفاسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کلید واژه های مهم در تفاسیر به ویژه تفاسیر متاخر کلید واژه سیاق است که مفسرین در کنار آن به قاعده سباق هم عنایت دارند. این پژوهش در پی آن است که ضمن توجه به قاعده سیاق و مقایسه آن با واژه سباق (یا همان تبادر)، به کار کردهای این دو قاعده و ارتباط آن در تفاسیر بپردازد. در این پژوهش همچنین به مبانی اثر گذار در سیاق، انواع سیاق، شروط تحقق سیاق و غلبه سباق بر سیاق و میزان تأثیر گذاری قاعده سیاق در تفسیر آیات و روایات پرداخته و با ذکر نمونه های متعدد، کاربرد سیاق در تفاسیر تبیین شده است. از جمله این موارد، کشف معنا و مراد کلمات و جملات، توسعه وضیق معنا، بیان ترتیب نزول آیات، تعیین مکی یا مدنی بودن سوره ها، نقد روایات تفسیری و... است. از سوی دیگر فزونی کاربرد سیاق در برخی تفاسیر، نشان از اهمیت این قاعده و کوشش مفسران در بهره بردن از آن قاعده برای کشف مفاهیم آیات است. به نظر برخی از مفسران، در تعارض سیاق با سباق، سباق مقدم، و در تعارض آن با حدیث مأثور، سیاق مقدم است.
امنیت از نگاه امام علی(ع)در نهج البلاغه با تأکید بر ابعاد راهبردی آن در امر حکومت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
383 - 412
حوزههای تخصصی:
امنیت حقیقتی بنیادین در حیات فردی و اجتماعی آدمیان است که بدون آن، استعدادها و خلاقیت های به امانت گذاشته شده از طرف آفرینش بی ثمر خواهد ماند؛ و زیست اجتماعی او از معنا تهی خواهد شد. این پژوهش، نگاه امام علی(ع)به مقوله امنیت را از آن جهت که خود تجربه پیش گامی در اندیشه ورزی در نظر و راهبری جامعه در عمل را به همراه دارد، در برخی از ابعادش و با تأکید بر بعد راهبردی و حکومتی آن با روش توصیفی – تحلیلی، مورد کنکاش قرار داده و وجهی از وجوه امتیاز این نگاه را با برخی از نگاه های نظریه پردازان در علم سیاست در ترازوی سنجش نشانده است. امروز، تجربه حکومت اسلامی در ایران نیز ضرورت پرداختن به موضوع امنیت را به عنوان یک اصل بنیادین در راستای اندیشه دینی در امر نظام سازی اسلامی بیش از هر زمانی، پیش پای محققان باز گذاشته است. از مجموع سخنان امام(ع)می توان دریافت : 1. امنیت را باید در دو ساحت معنوی (فردی) و راهبردی (اجتماعی و عمومی) آن مورد توجه قرار داد؛ 2. این دو را نه یک حقیقتی گسسته از یکدیگر؛ بلکه باید به واسطه رابطه خالق و مخلوق، امری تکوینی، عینی، مستمر و پایدار در نظام آفرینش و با محوریت توحید و عدل، توامان دید؛ 3. برخی امور بنیادین چون خدا و اسلام را باید به عنوان اساس مؤلفه های امنیت معنوی (فردی)، حکمرانی، وحدت ملی، اقتصاد، سیاست، قضا و قدرت نظامی را ستون مؤلفه های امنیت راهبردی (اجتماعی)، یاد کرد.
التربيه الدينيه والتربيه الروحيه، أساليبهما وأركانهما من منظور الإمام علي (عليه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
إن النظرة الموضوعية إلی التعليم والتربية عند الإمام علي(عليه السلام) مميزة وجادة اتّسمت بالعمق والشّمولية والتطبيق العلمي، وارتكزت على مبادئ وأهداف تنسجم مع الفطرة الإلهية وتستخرج من خلال كلماته وسلوكه العملي باعتباره منهجا نموذجیا قيما لتعليم وتربية أبناء البشرية خاصة في المجتمعات الإسلامية لتنمو الفضائل الإنسانية في الحياة الفردية والاجتماعية أمام بعض الأفكار التربوية الشائعة المنحرفة.
يتناول هذا البحث اعتمادا على المنهج الوصفي– التاريخي، التحليلي والتطبيقيّ العمليّ، التربيّة والتعليم لغة ومفهوما والعلاقة بينهما. ثمّ يناقش عملية التربية في الإسلام من خلال أسالیبها الأربعة كما يشير إلى الأبعاد العمليّة للتربية الإسلامية. يتناول هذا البحث التربية الروحيّة وأرکانها من منظور الإمام(ع) وهي التربية النفسية، التربية الفکرية، التربية الاجتماعیة، التربية الأخلاقية؛ ثم يبحث عن التربية الدينية وأرکانها من منظور الإمام(ع) وهي التربية الفردية والتربية الاجتماعية؛ بالإضافة إلى أنه يتناول عناصر الاستخدام الشائع لكل من هذه الأنواع من التربية مع نسبة الإحصاءات المستندة إلى الأدلة التحليلية ويستعرض مدى ارتباطها بعضها ببعض. ونستنتج أن الإمام من خلال التربية الروحية يسعى إلى تربية الإنسان في علاقته مع المجتمع، وفي التربية الدينية يرتکز علی تربية الإنسان في علاقته مع الخالق.
شرع و شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت بررسیِ بُن مایه های اعتقادی شعرا و ادبا در جهت رسیدن به عمقِ محتواییِ آثارشان، بدیهی به نظر می رسد، لکن در دوره معاصر کمتر بدین موضوع توجه شده است. لذا پژوهش های ادبی غالبا حالتی یکنواخت و سَتَروَن یافته اند، بدین معنا که غالبا در فرم و صورت خلاصه شده و اگر هم به محتوا توجهی کرده اند، فارغ از توجه به ریشه های اعتقادیِ شاعر و جهان بینی او بوده است. در این میان، حتی اغراض بلاغی و موسیقایی و زبانیی هم که منبعث و متأثر از نحوه نگرشِ شاعر به خود، جامعه و جهانِ هستی بوده است، نادیده گرفته شده، گویی که از اصل نبوده اند یا ارزشِ بررسی نداشته اند. در نتیجه داوری هایی غیر واقعی به بار آمد، که به جای روشنی، بر تاریکی ها افزود و می افزاید. بدین سبب، در این مقاله کوشیده ایم تا تاثیر ریشه های اعتقادیِ دو شاعر بزرگ یعنی سنایی و مولوی را در جهت فهم بهتر آثارشان، نشان دهیم، به امید آنکه قدمی باشد برای دوری از جهانِ اوهام و خیالات و نزدیکی به دیار حقایق و روشنایی ها.