فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۷۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش مربیگری بر توانمندسازی روان شناختی معلمان پایه اول ابتدایی در استان خوزستان، منطقه صیدون انجام شده است. اثر یاد شده از جهت رویکرد کمی، از جهت هدف کاربردی و از حیث طرح پژوهش، نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) می باشد. جامعه-ی آماری تحقیق بالغ بر چهل نفر و حجم نمونه که از افراد داوطلب و دردسترس استفاده نموده ایم 28 نفر (17 آقا و 11 خانم) می باشد که به طور تصادفی در دو گروه 14 نفره گواه و آزمایش قرار گرفتند. ابزار به کار رفته شامل پرسش نامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر با ضریب پایایی 81/0. است. مربیگری این پروژه از طریق ارتباط با گروه آزمایش و ارایه بسته آموزشی حضوری و غیر حضوری به مدت سه ماه اعمال شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی که شامل جدول میانگین و انحراف معیار و آماراستنباطی، آزمون تی مستقل، تحلیل کواریانس با کمک نرم افزار انجام شد. نتیجه پژوهش نشان داد میانگین توانمندسازی روان شناختی و اکثر ابعاد آن در پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معناداری با پیش آزمون داشته است. بنابراین مربیگری سبب توانمندسازی روان شناختی معلمان گردیده است.
تأثیر تجربه و عوامل سازمانی بر تعهد حرفه ای معلمان: آزمون نقش میانجی خودکارآمدی معلم و هویت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، مطالعه تأثیر تجربه و عوامل سازمانی بر تعهد حرفه ای معلمان با بررسی نقش میانجی خودکارآمدی و هویت سازمانی بود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان ابتدایی شهرستان پیرانشهر در سال تحصیلی 92-1391 بودند (585 نفر) که با استناد به جدول مورگان و با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی 233 نفر از این تعداد برای پاسخگویی به پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پنج پرسشنامه استاندارد بودند که روایی و پایایی آنها با استفاده از رواسازی تحلیل عاملی و محاسبه آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. در نهایت نیز داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن بودند که سیاست سازمانی و گفتگوی دوطرفه ارتباط معنی داری با خودکارآمدی معلمان داشتند، ولی رابطه بین سیاست و هویت سازمانی تأیید نگردید. هم چنین مسیرهای بین خودکارآمدی و هویت سازمانی با تعهد حرفه ای معنی دار شد. نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین سیاست با تعهد حرفه ای، و در رابطه بین گفتگو با تعهد حرفه ای تأیید گردید و واسطه گری هویت در رابطه بین گفتگوی دوطرفه با تعهد حرفه ای معنی دار بود ولی میانجی گری هویت سازمانی در ارتباط بین سیاست و تعهد حرفه ای تأیید نگردید.
• آسیب شناسی فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی بر اساس مدل سه شاخگی (مورد مطالعه: صنایع الکترونیکی فجر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه-گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد.
بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر رفتار کارکنان: نقش واسطه ای تعامل رهبر - عضو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود منابع، تکیه سازمان های معاصر بر الزامات رسمی جهت دستیابی به اهداف سازمانی را با چالش مواجه ساخته است. این امر، کارکنان به عنوان عمده دارایی سازمان و رفتارهای فراتر از نقش آنان را در کانون توجه قرار می دهد. در این راستا، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر رفتار شهروندی سازمانی و رفتار انحرافی محیط کار کارکنان و همچنین، نقش واسطه ای که تعامل رهبر – عضو در این رابطه ایفا می کند صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع همبستگی و نمونه آماری به شیوة طبقه ای تصادفی از میان جامعه کارکنان مدارس شهرستان سنندج در سال تحصیلی 94-1393 انتخاب شده است. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه با استفاده از نرم افزار ایموس و به شیوة تحلیل مسیر تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مسیر رهبری اخلاقی به رفتار شهروندی سازمانی و تعامل رهبر عضو معنادار و به رفتار انحرافی محیط کار معنادار نبود. همچنین، تعامل رهبر – عضو با ایفای نقش واسطه ای، اثر رهبری اخلاقی بر رفتار کارکنان را تعدیل و به همراه رهبری اخلاقی 58 درصد واریانس کل رفتار شهروندی سازمانی و 52 درصد واریانس کل رفتار انحرافی را تبیین نمود. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود که رهبران سازمانی به منظور افزایش رفتارهای شهروندی و کاهش رفتارهای انحرافی کارکنان، علاوه بر ایفای نقش رهبری اخلاقی، به جای توجه به روابط تعاملی با کیفیت پایین و مبتنی بر منافع اقتصادی، تعاملات مبتنی بر ساز و کارهای اجتماعی را توسعه دهند.
قلبهای هدایت پذیر و هدایت ناپذیر از دیدگاه قرآن (با تأکید بر نقش مدیران در هدایت و اصلاح رفتار کارکنان در سازمانها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد است با نگاه به آیات مصحف کریم، کاربرد قلب و پذیرش هدایت الهی توسط آن را در قرآن بررسی کند. از جمله مدخلهای دریافت و درک انوار الهی، قلب یا همان دل است که خدای متعال چنان گنجایش و ظرفیت بالقوه ای در آن قرار داده است که مخزن معارف بی انتهای جهان هستی باشد. از طرفی آفرینش این موهبت الهی چنان است که به کوچکترین انحراف، غفلت یا کدورتی، تیره و مکدّر می شود تا جایی که واژگون می شود و از شدّت سرسختی بر آن مُهر قساوت و عدم پذیرش حق می خورد. ماهیّت قلب، ارزش آن، میزان اثرپذیری از رفتار، سلامت و بیماری دل و کاربردهای متعدّد قلب در قرآن، هم چنین نگاه ویژة مدیریت اسلامی به انسان نه به عنوان یک ابزار بلکه به عنوان موجودی کمال طلب از جمله موضوعاتی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. پس از جست و جو در آیات الهی، در می یابیم که انواع قلبهای هدایت پذیر و هدایت ناپذیر در شکلها و نامهای مختلف و با ویژگیهای گوناگون در قرآن هست که هر یک منشأ رفتار فردی و اجتماعی خاصی است که ضروری است مدیران با در نظر گرفتن ریشه ای رفتار کارکنان از این دیدگاه نیز غفلت نورزند. این پژوهش از نوع کاربردی و مسئله محور، و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و با فیش برداری است. تحقیق، به جهت ماهیّت، توصیفی، و از نظر اعتبار و موضوع تحقیق، دینی است .
رابطه ی بین رضایت شغلی، تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه ی رضایت شغلی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه شهرستان خاتم است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس دوره های متوسطه اول و متوسطه دوم شهرستان خاتم که در سال تحصیلی 93-92 به خدمت اشتغال داشته و 160 نفر بودند و با توجه به جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 115 نفر تعیین گردید. در این پژوهش از پرسشنامه های رضایت شغلی اسمیت، کندال و هیولین، تعهد سازمانی می یر و آلن و فرسودگی شغلی مسلش به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. این سه پرسشنامه از نوع پرسشنامه های استاندارد هستند که بارها روایی آنها در پژوهش های پیشین به اثبات رسیده است و در این پژوهش برای درک درستی سؤالات، پرسشنامه ها در بین تعدادی از خبرگان و کارشناسان توزیع شد و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. ضرایب پایایی برای رضایت شغلی 94/0، تعهد سازمانی 86/0، خستگی هیجانی 86/0، مسخ شخصیت 73/0 و احساس کفایت 90/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مؤلفه ها ی فرسودگی شغلی معلمان به تفکیک جنسیت تنها در احساس کفایت در سطح 05/0 تفاوت معنی داری وجود داشت و به تفکیک سطح تحصیلات و سن تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تعهد سازمانی و رضایت شغلی در پیش بینی خستگی هیجانی و احساس کفایت نقش داشتند، اما در پیش بینی مسخ شخصیت، تنها تعهد سازمانی نقش داشت.
بررسی نقش مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی در بین کارکنان دانشگاه مازندران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی بین کارکنان دانشگاه مازندران اجرا شد. روش پژوهش، همبستگی و به طور مشخص از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش حدود 400 نفر از کارکنان دانشگاه مازندران است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های مدیریت دانش نوناکوکه دارای چهار بعد برونی سازی، ترکیب، برونی سازی و اجتماعی سازی است و پرسشنامه نوآوری سازمانی که دارای سه بعد تولیدی، فرایندی و اداری است استفاده شد. این پرسشنامه ها بین 189نفر از کارمندان توزیع شد. پایایی پرسشنامه های مدیریت دانش و نوآوری سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب ۹۴۵/0و ۹۴۴/0 تعیین شده است.یافته های پژوهش نشان داد که همه مؤلفه های مدیریت دانش و نوآوری سازمانی دوبه دو باهم همبستگی دارند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است و نوآوری سازمانی به خوبی از طریق مدیریت دانش تبیین شده است و به عبارتی مدیریت دانش تأثیر مستقیم و مثبت و معنادار بر نوآوری سازمانی دارد.
نقش پاسخگویی بر رضایت و عملکرد شغلی: آزمون اثر میانجی رفتار شهروندی و شهرت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش پاسخگویی بر رضایت و عملکرد شغلی و آزمون اثر میانجی رفتار شهروندی و شهرت به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است جامعه آماری در این پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز است که تعداد آن ها طبق آمار 640 نفر است که از این تعداد نمونه ای به اندازه 270 نفر بر اساس فرمول کوکران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پنج پرسشنامه پاسخگویی هاچوارتر و همکاران (2005)، عملکرد شغلی پاترسون (1990) ، رضایت شغلی برایفیلد و روتس (1951)، رفتار شهروندی سازمانی پودساکوف و همکاران (1990) و شهرت هاچوارتر، زینکو و فریز (2007) جمع آوری گردید. ضرایب پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 70/0، 88/0، 65/0 ، 81/0 و 87/0 از طریق آلفای کرونباخ به دست آمد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین پاسخگویی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین رفتار شهروندی سازمانی و شهرت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. تحلیل مسیر بین شهرت با میزان عملکرد شغلی آنان معنادار است. همچنین نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی و شهرت در رابطه بین پاسخگویی و عملکرد شغلی در مدل تائید شد. تحلیل مسیر بین شهرت اساتید با میزان رضایت شغلی آنان معنادار نیست. بنابراین نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی و شهرت در رابطه بین پاسخگویی و رضایت شغلی در مدل تائید نشد.
بررسی تأثیر سیستم کاری تعهد بالا بر تسهیم دانش و نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه نتایج پژوهش ها نشان دهنده تأثیر چشم گیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمان است اما این تحقیقات تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر نوآوری را بصورت سیستمی بررسی نکرده اند ضمن اینکه نحوه یا فرآیند تأثیرگذاری این اقدامات بر نوآوری کاملاً شناخته شده نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سیستم کاری تعهد بالا و نوآوری سازمانی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. کارکنان دانشی شرکت سیماران به عنوان جامعه آماری این تحقیق انتخاب شدند. نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد و تمامی 220 نفر اعضای جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل انجام شد. پایایی ابزارهای سنجش با آزمون آلفای کرونباخ و روایی سازه با آزمون تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. برای آزمون فرضیه ها از مدل ساختاری استفاده شد. طبق یافته های این پژوهش، سیستم کاری تعهد بالا هم بصورت مستقیم و هم از طریق متغیر میانجی ادراک از اعتماد سازمانی بر تسهیم دانش تأثیر مثبت و معنادار می گذارد. نتایج همچنین نشان می دهد تسهیم دانش بر نوآوری سازمان تأثیر مثبت و معنادار می گذارد.
تحلیل تاثیر اخلاق اسلامی کار بر تنش شغلی و رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق کار در مباحث مربوط به مدیریت سازمانها از اهمیت زیادی برخوردار است. همواره اعتقادات مذهبی تأثیر به سزایی بر اخلاق کار داشته است و شاید بتوان اخلاق کار از دید اسلام را به عنوان یکی از کاملترین انواع آن دانست. این پژوهش بر آن است تا با تعیین تأثیر اخلاق اسلامی کار بر تنش شغلی و رضایت شغلی به ادبیات این زمینه بیفزاید. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان دانشگاه صنعتی اصفهان تشکیل می دهند که از میان آنها 230 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بسته با 35 سؤال استفاده شد که در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها روی 198 پرسشنامه مقبول انجام گرفت. الگوی مفهومی پژوهش، که با بهره از ادبیات پژوهش تدوین شده بود با استفاده از روش الگو سازی معادلات ساختاری با رویکرد کمترین مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS نسخه 0/2 بررسی گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد اخلاق اسلامی کار به صورت مثبت و معنادار بر رضایت شغلی کارکنان و به صورت منفی و معنادار بر تنش شغلی آنها تأثیر دارد. هم چنین نقش تنش شغلی به عنوان متغیر میانجی در رابطه اخلاق اسلامی کار و رضایت شغلی نیز بررسی شد.
میزان انطباق عملکرد دریافتی از رفتار کارکنان و انتظارات مراجعین از سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه ی رفتار با ارباب رجوع از شاخص های مهم حفظ کرامت و مؤثر بر رضایت مندی شهروندان خدمت گیرنده از خدمات دستگاه های دولتی است. براساس الگوی مفهومی این پژوهش، رضایت مندی از مقایسه ی انتظار مراجعین و برداشت ذهنی آنها از عملکرد سازمان به دست می آید. انتظار متأثر از عوامل مختلفی چون تجربه ی تعامل، هزینه و... است و عملکرد دریافتی نیز احساسی است که از خدمت دریافت شده برای فرد به وجود می آید که در این مقاله، این دو موضوع بررسی و مقایسه شده اند. تحلیل داده ها نشان داد که بین عملکرد و انتظار در چهار متغیر مورد بررسی، اختلاف وجود دارد، فاصله ی مشاهده شده در تمامی متغیرها منفی است و بدان معناست که دستگاه های مورد مطالعه، نتوانسته اند به صورت کامل نیازهای مراجعین را پوشش دهند. بیشترین اختلاف در متغیر «سرعت انجام کار» و کمترین اختلاف، در «رعایت ادب و احترام» مشاهده شد. از سویی، آزمون آماری رابطه ی بین رفتار کارکنان (به عنوان متغیر پیش بین) و رضایت مندی (به عنوان متغیر ملاک) را تأیید می کند. همبستگی بین این دو متغیر 87 درصد است و با اتکا به مدل نظری می توان ادعا کرد که تأثیر نحوه ی رفتار کارکنان بر سطح رضایت مندی مراجعین معنادار است. تدوین برنامه هایی برای آموزش و نهادینه کردن شیوه ی رفتار و تعامل با مخاطبین و همچنین تلاش برای اصلاح فرایندها، از پیشنهادهای مقاله می باشد.
الگوی علّی روابط بین مهارت های زندگی، خودکارآمدی جمعی و رضایت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر متغیرهای مولفه های مهارت های زندگی و خودکارآمدی جمعی بر رضایت از زندگی به روش تحلیل مسیر در میان دبیران متوسطه ناحیه 1 شهر ارومیه انجام شد. در این پژوهش توصیفی- همبستگی، جامعه آماری پژوهش تمام دبیران زن و مرد مدارس دولتی متوسطه ناحیه 1 ارومیه بودند. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده متناسب با حجم جامعه آماری دبیران مدارس مختلف استفاده شده است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه تعدیل شده مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران، پرسشنامه کارآمدی جمعی معلمان گودارد و همکاران و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران استفاده شد. استفاده از روش آلفای کرونباخ نشان داد ابزارهای به کاررفته در پژوهش از اعتبار و ثبات بالایی برخوردارند. ضریب پایایی مهارت های زندگی، خودکارآمدی جمعی و رضایت از زندگی به ترتیب 92/0، 83/0 و 82/0 محاسبه شدند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد خودکارآمدی جمعی معلمان بر رضایت از زندگی آنان اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که ارتباط موثر، تصمیم گیری، تفکر انتقادی از مولفه های مهارت های زندگی بر خودکارآمدی جمعی اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد. نتایج دیگری نشان داد ارتباط موثر، تصمیم گیری و تفکر انتقادی اثر غیرمستقیم بر رضایت از زندگی در میان معلمان دارند. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد خودکارآمدی جمعی معلمان با خودآگاهی، روابط بین فردی، ارتباط موثر، مدیریت هیجان، تصمیم گیری، حل مسئله، تفکر خلاق و تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری دارد و خودکارآمدی جمعی با رضایت از زندگی نیز رابطه مثبت و معناداری دارد.
بررسی راه های توانمندسازی کارکنان ستادی ادارات آموزش و پرورش مازندران و ارائه الگوی مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی کارکنان ستادی ادارات آموزش و پرورش مازندران و ارائه الگوی مناسب می باشد. جامعه آماری کارکنان ستادی آموزش و پرورش استان مازندران می باشند که 336 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته ای است که اعتبار آن بر اساس آلفای کرونباخ برآورد گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق بیان می کند که دسترسی به اطلاعات، آموزش، سیستم پاداش، غنی سازی شغل، مشارکت و سبک رهبری رابطه مثبت و معنی داری با توانمند سازی روانشناختی دارند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن بیانگر آن بوده است که متغیرهای رهبری، دسترسی به اطلاعات، مشارکت، آموزش، غنی سازی شغل، پاداش به ترتیب در رتبه اول تا ششم قرار دارند. هم چنین بررسی وضعیت این متغیرها نشان دهنده آن است که به غیر از دو متغیر خود تعیینی و موثر بودن تمامی مغیرهای دیگر وضعیت نسبتاً مطلوبی در میان کارکنان ستادی آموزش وپرورش استان مازندران دارد در نهایت بر اساس یافته های تحقیق مدلی جهت ارتقائ سطح توانمندی کارکنان ارائه شده است.
تاثیر بازارگرایی درونی بر تمایل کارکنان به پذیرش تغییرات سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بازارگرایی درونی بر تمایل کارکنان به پذیرش تغییرات سازمانی است. نمونه مورد مطالعه در پژوهش حاضر، کارکنانی هستند که در شرکت های فناور پارک علم و فناوری فارس (پردیس شیراز) مشغول به کار هستند. جهت انجام این پژوهش، پرسشنامه ای استاندارد میان تمامی کارکنان شرکت های مورد مطالعه توزیع گردید و در نهایت تعداد 93 عدد پرسشنامه گردآوری شد و مبنای تحلیل ها قرار گرفت. به منظور تحلیل فرضیه های ارائه شده در قالب مدل مفهومی پژوهش، از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی (PLS) استفاده گردید. نتایج تحلیل ها حاکی از تایید فرضیه اصلی پژوهش و دو فرضیه فرعی مرتبط با آن است. به این صورت که برخورداری از رویکردی بازارگرایانه به محیط درونی سازمان، بر تمایل کارکنان به پذیرش تغییرات سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. علاوه بر این، ابعاد نظام پاداش دهی و توسعه کارکنان به ترتیب تاثیر مثبت و معنی دار بیشتری بر تمایل کارکنان به پذیرش تغییرات سازمانی دارد. در حالی که ارتباطات درون سازمانی، تاثیر معنی داری را نشان نداده است. در پایان نیز بر مبنای نتایج پژوهش، پیشنهاد و توصیه های کاربردی به شرکت ها ارایه گردیده است.
رابطه استرس شغلی با ترک خدمت و رفتارهای انحرافی با توجه به نقش تعدیل کننده نیازهای روانی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش تعدیلک ننده نیازهای روانی اجتماعی در پیوند میان استرس شغلی با رفتارهای انحرافی و تمایل به ترک خدمت بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان یکی از شرکت های وابسته به وزارت نفت در شهر بندرعباس بودند، که از میان آنها، 187 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نیازها، فشارزاهای شغلی و ترک خدمت و رفتارهای انحرافی بودند. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد: نیاز به پیشرفت و نیاز به پیوند جویی رابطه ابهام و گرانباری نقش با رفتارهای انحرافی را تعدیل میک نند. همچنین نیاز به پیشرفت، رابطه تعارض نقش با رفتارهای انحرافی ، نیاز به قدرت رابطه تعارض نقش با ترک خدمت و با رفتارهای انحرافی، و نیاز به پیوند جویی رابطه تعارض نقش با رفتارهای انحرافی را تعدیل میک نند.
مدیریت/ ""شفافیت""، لازمه ی روح حاکم بر سازمانهای چابک
حوزههای تخصصی:
شفافیت فراتر از ارزش اخلاقی، کارکردهای اساسی دارد که سازمانها می توانند در پرتو آن به موفقیتهای بیشتری دست یابند. کافی است مدیران اعم از مدیران سازمانی و رهبران دولتها بدانند زمانه تغییر کرده و انسان امروزی با حضور رسانه های متعدد و متنوع از پنهانکاری و مخفی کاری به ستوه آمده است.
شفافیت، درهم شکننده ی سلسله مراتب سازمانی است، تبعیت پذیری و اطاعت را برنمی تابد. از سوی دیگر، با جریان آزاد اطلاعات و مشارکت هرچه بیشتر کارکنان، سرعت سازمان را برای نیل به موفقیت افزون خواهد کرد.
""شفافیت"" در این اثر به راهکارهایی پرداخته که سازمانها می توانند با اجرایی کردن آن، فضایی دلپذیر برای کارکنان به منظور فعالیتهای بالنده مهیا سازند که هم مدیران، و هم کارکنان با فراغ بال و در کنار هم بدون حصارهای آهنین سلسله مراتب، پویایی کسب وکارها را تداوم می بخشند.
نقش اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی در پیش بینی دگرگون سازی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی در پیش بینی دگرگون سازی شغلی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و نمونه ی پژوهش شامل 157 نفر از کارکنان شرکت نورد و لوله اهواز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس اشتیاق شغلی (اسکاوفلی و همکاران، 2002)، مقیاس کنترل شغلی (جکسون و همکاران، 1993)، پرسشنامه ی رفتارهای کاری نوآورانه (کراس، 2004)، پرسشنامه ی سبک رهبری چند عاملی (باس، 1985)،و پرسشنامه ی دگرگون سازی شغلی (لاورنس، 2010) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با آزمون های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین اشتیاق شغلی، کنترل شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی با دگرگون سازی شغلی رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد. علاوه براین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، اشتیاق شغلی، رفتارهای نوآورانه و رهبری تحولی از نقش عمده ای در تبیین واریانس دگرگون سازی شغلی برخوردار می باشند.
بررسی تاثیر فعالیتهای مدیریت دانش بر نوآوری با تعدیل گری عوامل سازمانی انسانی و فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل اثرگذار در تاثیر فعالی تهای مدیریت دانش بر نوآوری را می توان در دو دسته
عام لهای سازمانی-انسانی شامل فرهنگ سازمانی دانش محور، رهبری دانشگرا و
مدیریت منابع انسانی دانش بنیان و عامل فناوری اطلاعات دسته بندی کرد. هدف
پژوهش حاضر تعیین نقش تعدی لگری عوامل سازمانی انسانی و فناوری اطلاعات
در تاثیر فعالی تهای مدیریت دانش بر نوآوری است. نوع این پژوهش، کاربردی و
روش آن، پیمایشی است، که در آن از پرسشنامه برای جم عآوری اطلاعات استفاده
شده است. جامعه آماری آن، شرک تهای دانش بنیان شهر مشهد هستند که در پارک
علم و فناوری و مرکز رشد دانشگاه فردوسی مشهد مستقر هستند. بر اساس طرح
نمون هگیری تصادفی از میان 125 شرکت دانش بنیان فعال، تعداد 89 شرکت به عنوان
نمونه انتخاب شدند. برای آزمون فرضی هها از روش رگرسیون چندگانه استفاده شده
است. نتایج ب هدست آمده نشان م یدهد، اگر چه فعالی تهای مدیریت دانش بر نوآوری
تاثیر مثبت دارند، اما وقتی متغیرهای تعدی لگری مانند عام لهای سازمانی-انسانی
برای غلبه بر موانع انسانی نوآوری و مدیریت دانش و عامل فناوری اطلاعات به عنوان
توانمندساز مدیریت دانش و نوآوری حضور دارند، سازمان م یتواند به سطوح بالاتر
نوآوری دست یابد.
بررسی ارتباط بین هوش معنوی و مهارت های تعاملی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی دربرگیرنده مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت هاست که از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی و انطباق پذیری فرد استفاده می کند، در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارتباط بین هوش معنوی و مهارت های تعاملی در بین دیدگاه دانشجویان دانشگاه اصفهان است. پژوهش پیش رو از نوع کاربردی و روش تحقیق توصیفی−پیمایشی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی گروه علوم انسانی دانشگاه اصفهان بوده است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم بوده است و بر طبق فرمول کوکران 305 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه محقق ساخته هوش معنوی و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های تعاملی بوده و روایی محتوایی از سوی متخصصان تأیید و پایایی پرسشنامه ها با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 85 و 96 درصد برآورد شده بود. نتایج پژوهش نشان می دهد که: بین تفکر وجودی و مهارت های تعاملی، بین معناسازی شخصی و مهارت های تعاملی، بین آگاهی متعالی و مهارت های تعاملی و نیز بین گسترش خودآگاهی و مهارت های تعاملی، ارتباط معناداری وجود دارد.
بررسی رفتارهای فرا نقشی مبتنی بر آموزه های اسلامی با رویکرد سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی مؤلفه های رفتارهای فرانقشی مبتنی بر آموزه های اسلامی در مؤسسات آموزش عالی با رویکردی سیستم نگر بوده است. بدین منظور جامعه پژوهش، واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی مستقر در منطقه 13 انتخاب شده است. بنابر ماهیتِ تحقیق و داده های مورد نیاز به عنوان ورودی تحلیل سیستمی، کارکنان معاونتهای فرهنگی واحدهای مختلف درون جامعه آماری به عنوان گروه خبره انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها، با پرسشنامه محقق ساخته انجام پذیرفت که روایی و پایایی آن به ترتیب با روایی محتوایی و آزمون دوباره مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش سیستم نگر دیماتل در قالب شناسایی و بررسی شدت تأثیرات متقابل مؤلفه های رفتارهای فرانقشی کارکنان از طریق اعمال نظر گروه خبره به دست آمده است. یافته ها در قالب الگوی شدت اثر متقابل، میان مؤلفه ها، نشاندهنده این است که مؤلفه «خردورزی» با بیشترین میزان برایند شاخص اثرپذیری، و «جوانمردی» بیشترین میزان برایند شاخص اثرگذاری بر سایر مؤلفه ها را داشته است. از نتایج پژوهش می توان بر آشکار شدن تأثیرات تعاملی و علّی بسیار قوی عوامل رفتارهای خوب شهروندی کارکنان پایبند به آموزه های دینی بویژه در قالب مؤلفه جوانمردی با رفتارهایی همچون ایثار، شهامت، فتوت بر سایر مؤلفه های فرانقشی اشاره کرد.